هفته گذشته مقاله ای در وبلاگ تایلند در مورد تعداد زیادی سلاح در این کشور منتشر شد. خواندن: www.thailandblog.nl/Background/violence-en-firearms-thailand

این مقاله، با منابع منبع، تلاش می‌کند تا چگونگی و چرایی همه آن سلاح‌ها را توضیح دهد. با این حال، سخنگوی آن منبع معتقد بود که تحمل مالکیت گسترده اسلحه، و ذاتاً صدها قتل با اسلحه در هر سال، با کارما، با پذیرش و استعفا ارتباط دارد. نگرش نسبت به زندگی متشکل از این دیدگاه ظاهر می شود: "وقتی می میری، می میری". خوب، درست است. اگر بمیری، میمیری. اما کلمه «وقتی» می‌تواند به معنای «زمانی» نیز باشد، و پس از آن بسیار مهم است که آیا زندگی شما به طور ناگهانی توسط یک فرد نابکار به پایان می‌رسد، به دلیل برخی عواطف عاطفی، یک اختلاف تجاری یا خطر از دست دادن چهره. و جدا از «چه زمانی»، اگر «چگونه» مردن را در هر تأملی بگنجانیم، همیشه تمدن را نشان می دهد. این سخنگو در بیانیه خود افزود: ما مرگ را با آرامش بخشی از زندگی می دانیم. زیباست، اما نباید بهانه ای برای بی اهمیت جلوه دادن رفتار مرگبار یک نفر باشد. و این اغلب در این کشور اتفاق می افتد.

بسیاری از انواع خشونت قابل تحمل

اگر مثل من چندین سال را در تایلند سپری کنید، چیزهای زیادی می بینید، می شنوید و تجربه می کنید. با این حال این احتمال وجود دارد که تعجب و گیجی همچنان به شما ضربه بزند. هنگام صبح، وقتی تلویزیون را برای اخبار تایلند روشن می کنید، بلافاصله با تصادفات رانندگی متعدد با قربانیان غیرضروری اما کشنده روبرو می شوید، نزاع های خانگی با عواقب مرگبار اغلب رخ می دهد و بسیاری از درگیری های خشونت آمیز شخصی نشان داده می شود. ترافیک تایلندی، خشونت خانگی و درگیری‌های زیاد نرخ قتل محاسبه‌شده بالایی دارند.

این بدان معناست که خطر آگاهانه پایان دادن به زندگی دیگران در نظر گرفته می شود. یک پیکاپ با صندوق عقب پر از کارگران ساختمانی که با سرعت زیاد در ترافیک شلوغ، تجاوز، تجاوز و خفه کردن جوان‌ها و پیرها، جوانانی که گاهاً همدیگر را تا سر حد مرگ تعقیب می‌کنند. بسیار قابل توجه است که بسیاری از این رویدادهای مرگبار در زندگی خصوصی روزمره مردم تایلند به گونه ای اتفاق می افتد که گویی بخشی از زندگی است. اعتراض عمومی یا خشم عمومی بسیار کم است. ظاهراً این اتفاقات معمول است. هرازگاهی بازسازی جنایتی را در تلویزیون می بینید که مجرم در محاصره پلیس برای مدت کوتاهی از توجه آنها فرار می کند و جمعیت جمع شده فرصت حمله به او، پرتاب مشت و تخلیه خشم خود را دارند. دیگر هیچ عصبانیتی از جنایات فراوان روزانه وجود ندارد. پس از آن، همان نوع جنایت دوباره روز بعد در مکانی متفاوت و تقریباً با همان نوع شرایط اتفاق می‌افتد. این بدان معنا نیست که در خانواده های تایلندی غم و اندوه و ماتم زیاد نیست.

استفاده پذیرفته شده از تسلیحات

هیچ تردیدی در استفاده از خشونت شدید با استفاده از سلاح وجود ندارد. به عنوان مثال، مدتی پیش در تلویزیون نشان داده شد که: (1) یک راننده با قمه به یک موتور سوار حمله کرد. راکب موتورسیکلت پس از اینکه راننده در حین پارک موتورسیکلت خود را کوبید، اعتراض کرده بود. ظاهراً این دلیلی بود که راننده اعتراض خود را در جوانی خفه کند. تمام این حادثه توسط تماشاگران فیلمبرداری و از تلویزیون پخش شد. شما همچنین می توانید این کار را با دست خالی انجام دهید. سایت Thaivisa.com چند روز زودتر از حادثه موتور سیکلت فوق الذکر گزارشی منتشر کرد مبنی بر اینکه: (2) پرستاری پسرخوانده 6 ساله خود را صبح هنگام بازگشت از محل کار در بیمارستان با حسادت به خانه خفه کرده بود. به خاطر توجهی که پسر از پدر و شریک زندگی اش داشت.

چنین حوادث غم انگیزی در سرتاسر جهان رخ می دهد و البته استثنایی و مختص تایلند نیست. اما یک روز قبل، فیلم ویدئویی گسترده‌ای در تمام رسانه‌ها پخش شد که: (3) همسرش، مادر 3 فرزندش را پس از پایان دادن به رابطه با چاقو با چاقو در یک مرکز خرید کشت و او فکر کرد که او این کار را انجام داده بود زیرا با شخص دیگری آشنا شده بود. و یک روز بعد از آن حادثه با آن پسر، شخصی که: (4) پس از اینکه دوست دخترش اعلام کرد که می‌خواهد به رابطه پایان دهد، طی یک مشاجره از فاصله نزدیک به او شلیک کرد. خوشبختانه او زنده ماند.

ما اغلب در مورد بزرگسالان صحبت می کنیم

فقط چند اتفاق از حوادث جدی شخصی در نیم هفته. دوست دختر تایلندی من و دایره آشنایانش می گویند که مردان تایلندی فیوز بسیار کوتاهی دارند، بسیار حسود هستند و توسط مادرشان بسیار لوس می شوند. من نمی خواهم با این توضیح همه اتفاقات را رد کنم، زیرا ما در مورد بزرگسالان صحبت می کنیم نه کودکان. اجازه دهید ابتدا بگوییم که ما در سراسر جهان تصور می‌کنیم که بزرگسالان در زمان صلح مسئول هستند، آگاهانه عمل می‌کنند و توسط امیال و غرایز هدایت نمی‌شوند. به عبارت دیگر: اگر این گفته مردم تایلند مربوط به مردان نابالغ تایلندی خودشان است، پس با آن پرستار چه می‌گذشت؟ بالاخره یک زن؟ و چرا مادران تایلندی همچنان پسران تایلندی خود را مردان نابالغ تایلندی تربیت می کنند؟

حوادث ذکر شده در قسمت 1 چند هفته پیش رخ داد. به همین جا ختم نشد. چند روز بعد: (5) یک دختر 23 ساله تایلندی به دلیل مصرف مواد مخدر توسط یک فرد مسن تر تایلندی، مردی 40 ساله مورد باج گیری قرار می گیرد. آشنایی تایلندی برای کمک. هر دو مرد با هم درگیر می شوند، چاقوها کشیده می شود و در نهایت با چاقو همدیگر را می کشند.

سپس: 16 سپتامبر در پست بانکوک - (6) گروهی از مردان در ناخون سی تامارات به یک گروه 6 نفره از جوانان حمله می کنند، آنها را در یک صف قرار می دهند، 2 پسر 19 ساله را به ضرب گلوله می کشند، 4 نفر دیگر می توانند فرار کن دلیل تیراندازی: پسران ظاهراً رفتار متکبرانه با مردان داشتند. پس از آن معلوم می شود که یکی از قربانیان هیچ ارتباطی با این همه سوء تفاهم نداشته است. درست خواندید: حتی یک سوء تفاهم برای انتقام مرگبار کافی است. چند روز بعد: (7) پدری (افسر پلیس) عصر از سر کار به خانه می آید و با پسر 21 ساله اش درگیر می شود. احساسات بسیار بالا می رود و پدر اسلحه خدمت خود را به سمت پسرش هل می دهد و به او جرات می دهد که به او شلیک کند. پسر در آن همه حیرت و استرس، اسلحه را می گیرد و به سر خود شلیک می کند. او به شدت مجروح شده است.

پدیده هایی که دائماً تکرار می شوند

نمونه های کافی: 7 برابر در 2 هفته گذشته. متوجه باشید که همه حوادث فهرست نشده اند، که یک سال 52 هفته دارد، تعداد حوادث را خودتان محاسبه کنید، و این خشونت شخصی متقابل یک پدیده دائماً تکرارشونده در جامعه تایلند است.

وقتی سوالات بیشتری در مورد دلایل این خشونت بین فردی علیه یکدیگر می پرسم، احساس می کنم «مردم» نمی توانند توضیح کافی برای تمام خشونت هایی که در جامعه تایلند بین مردم تایلند رخ می دهد به من بدهند. وقتی از آشنایان انگلیسی‌زبان تایلندی‌ام توضیح بیشتری می‌پرسم وقتی تصاویر تلویزیونی را می‌بینند یا به عکس‌های روزنامه‌های تایلندی اشاره می‌کنند، به راحتی توضیح را با این پیام کنار می‌زنند: «اوه، هر روز همیشه همین داستان! قبلاً خیلی وقت است.» گویی مردم نمی خواهند بدانند چه خبر است، نمی خواهند از آن آگاه باشند، آن را انکار کنند و به دور نگاه کنند. زیرا: "صبر کن تا به آن عادت کنی!"

در مقابل تصویر دوستانه

آنچه شما اغلب در مورد تایلند در فضای اینترنت می خوانید این است که تایلندی ها برای زندگی دیگران احترام قائل نیستند، پوست خود را به عنوان انگیزه اصلی دارند و تقریباً تمام رفتارها بر روی دستیابی به شادی و سود خود متمرکز است. به اینها میل خفقان‌آور را برای پرهیز از «چهره شل» اضافه کنید، که صحبت کردن با یکدیگر در مورد رفتارهای مطلوب و نامطلوب را غیرممکن می‌کند. آیا این بدان معناست که در جامعه تایلند عدم تعهد زیادی نسبت به یکدیگر وجود دارد؟ اینکه چه اتفاقی می افتد تا زمانی که به شرایط خود شما یا خانواده نزدیکتان مربوط نمی شود، اهمیتی ندارد؟ اگر اینطور است، پس این اصلاً با تصویر صلح آمیز و دوستانه ای که از مردم تایلند ترسیم شده است، نمی گنجد.

آیا در نظر می گیرید که نارضایتی های اجتماعی و سیاسی خفته زیادی وجود دارد و همچنین انتظار مراقبت و همبستگی بیشتری را دارید؟ بالاخره همه ما در یک قایق هستیم. (این مقایسه در این زمان ها چقدر مناسب است!) 26 مرگ سالانه جاده ای در تایلند نمونه ای از این موضوع نیست، رقمی که تایلند را در صدر رده بندی جهانی قرار می دهد. برای سالها. از جمله صدها تلفات رانندگی هر بار در تعطیلات سونگ کران و جشن های سال نو. این اعداد رو به کاهش نیستند و به نظر می رسد کاملاً متعلق به این ایام از سال است.

به طور خلاصه: این سؤال موجه است: چگونه ممکن است، با وجود ایمان به کارما و استعفا، با تعداد تلفات ناشی از انواع خشونت ها اینقدر کم مواجه شویم؟ (dikkevandale.nl=مخالفت با عقل و سیاست).

ارسال شده توسط Soi

31 پاسخ به "سوال هفته: مردم تایلند چگونه انبوه خشونت مرگبار را در بین خود تحمل می کنند؟"

  1. رود می گوید

    مردم احتمالا چیز کمی برای از دست دادن در زندگی دارند.
    فقر و مصرف زیاد مواد مخدر.
    تنش به دلیل ساعات کاری طولانی و پول بسیار کم.
    سرکوب توسط بخش قدرتمندتر جمعیت در تایلند.

    و تایلند یک کشور بودایی است؟
    هلند یک کشور مسیحی است.
    اما چند نفر (بدون احتساب کریسمس) یکشنبه در کلیسا هستند؟
    این در تایلند تفاوتی نخواهد داشت.
    مطمئناً دیگر جوانان را در معبد نمی بینید، فقط گاهی برخی از کودکان خردسال.
    شما فقط زنان و افراد مسن را در آنجا مرتب می بینید.

    • خود می گوید

      رود عزیز، آیا فقر، (عواقب) مصرف مواد مخدر و فقدان چشم‌انداز با حل منازعات با خشونت مرگبار جبران می‌شود؟ چندین کشور با فقر، مشکلات مواد مخدر و کمبود چشم انداز وجود دارند که جمعیت آنها با سلاح با یکدیگر مبارزه نمی کنند. TH با توجه به جمعیت موجود در فهرست حوادث مرگبار جهانی، نمرات بالایی دارد. به خاطر گرسنگی؟

  2. ارجندا می گوید

    زندگی یک بودایی از چندین زندگی تشکیل شده است! و زمان شماست، زمان شماست و به زندگی بعدی می روید. همانطور که ما غربی ها به مرگ فکر می کنیم (مرگ مرگ است)، تایلندی ها فکر می کنند که شما بارها برمی گردید تا زمانی که به روشنگری برسید.

    • خود می گوید

      در بودیسم شما می توانید با زندگی خوب در وجود فعلی خود بر تعداد دفعاتی که تناسخ می کنید و مکانی که در آن به پایان می رسید تأثیر بگذارید. این بدان معنی است که یک تایلندی مرگ خود را به حساب می آورد و بسیار کمتر از آنچه ما غربی ها فکر می کنیم با آن برخورد می کند.

  3. میشل می گوید

    قتل ناموسی و از دست دادن چهره.
    یک تایلندی خیلی سریع آبروی خود را از دست می دهد و به نظر می رسد پاسخ خشونت آمیز عادی و کاملاً پذیرفته شده باشد.
    ذهنیت "Mai pen rai" را به آن اضافه کنید، به عبارت دیگر "این اتفاق افتاد، پس چرا زحمت بکشید"، فقط به زندگی خود ادامه دهید.
    با یک تایلندی دوستانه و مهربان باشید تا حدی با شما مهربان خواهند بود. با این حال، اجازه ندهید او چهره خود را از دست بدهد...

    • خود می گوید

      سوال دقیقاً این است که چرا و چرا تایلندی ها ظاهراً حل و فصل درگیری ها با یکدیگر را چه در داخل و چه در خارج از منزل با نیروی مرگبار عادی می دانند.

  4. تن تندر می گوید

    من این سوال را کمی عجیب می دانم: "این سوال موجه است: چگونه ممکن است، با وجود اعتقاد به کارما و استعفا، اینقدر کمی برای تعداد کشته های ناشی از انواع خشونت ها انجام شود؟"

    به نظر من، تا حد زیادی به دلیل "اعتقاد به کارما و شخصیت سرکش تایلندی ها" است که خشونت به عنوان بدیهی پذیرفته شده است و در واقع همه رفتارهای افراد دیگر در زندگی فرد دیگر مناسب تلقی می شود.

    باور کارما و ترس و آسیب از دست دادن چهره در اعماق روان تایلندی ها جریان دارد، بسیار عمیق تر از فلسفه زندگی بودایی. درک این موضوع برای مردم غربی بسیار دشوار است، بنابراین ما اغلب طرز تفکر آنها را به عنوان یک "استدلال پیچ خورده" می بینیم، که اگر بخواهیم اینطور فکر کنیم برای ما نیز صادق است.

    • لئو تی. می گوید

      به دلیل اضافه شدن "علی رغم اعتقاد به کارما و استعفا"، من نیز نمی توانم "سوال هفته" را به درستی درک کنم. برای من جالب است که مردم تایلند، از پیر و جوان، به طور کلی سرنوشت را بسیار بیشتر از ما هلندی ها می پذیرند. علت ممکن است در میان چیزهای دیگر در ژن ها پنهان باشد. اما مشاجره در خانه با عواقب کشنده نیز در هلند به طور فزاینده ای رایج می شود. مادرانی که فرزندان خود را می کشند، پدرانی که کل خانواده از جمله خودشان را می کشند و افرادی که معشوق سابق خود را می کشند، متاسفانه دیگر در هلند مستثنی نیستند. فکر نمی‌کنم مرگ و میرهای زیاد در تایلند ربطی به دین بودایی داشته باشد. من فکر می کنم عدم اجرای قوانین راهنمایی و رانندگی، تحریم تخلفات، وضعیت نامناسب نگهداری بسیاری از جاده ها و وسایل نقلیه و سوء مصرف بیش از حد الکل بزرگترین مقصر هستند. و در هلند کامیون‌هایی را پیدا نمی‌کنید که ده‌ها نفر پشت سرشان با سرعت در حال حرکت در جاده هستند. خستگی در ترافیک نیز عوارض خود را دارد، به خصوص در اطراف سونگ کران و سال نو، صدها کیلومتر برای جشن گرفتن این جشنواره در شهر خود طی می شود. مسافت ها در تایلند البته چندین برابر هلند است.

  5. رنه مارتین می گوید

    اعتقاد به کارما و استعفا وجود دارد، اما واقعاً در بین مردم تایلندی معمولی فرو نرفت. این امر، در میان چیزهای دیگر، آشکار است که از دست دادن چهره بسیار مهم است و متأسفانه تمام خشونت ها یکی از جنبه های کوچک تایلند است.

  6. هانس پرانک می گوید

    در کشوری که در آن به راحتی اسلحه نیز به دست می آید، وضعیت واقعاً چگونه است، مانند ایالات متحده آمریکا و برزیل؟ شاید در چنین مقایسه ای آنقدرها هم بد نباشد. من شخصاً در 1 سال گذشته فقط یک بار چنین چیزی را در منطقه خود شنیده ام و آن یک تصادف بوده است. شکارچی به جای آهو تیرباران شد. اما هی، با این همه شکارچی و آهوهای کم، ممکن است این اتفاق بیفتد.

  7. خود می گوید

    تون عزیز، عجیب و ناراحت کننده نیست که ظاهراً با وجود کارما و استعفا، تایلندی ها نمی توانند خود را از به کار بردن این همه نیروی کشنده خودداری کنند؟ چه چیزی قوی تر از "باور کارما" است؟ عدم احترام به یک هموطن تایلندی؟ آیا واقعاً از روان است: ترس از دست دادن چهره، یا نقص در مقابله؟ در این مورد، ما صرفاً در مورد ناتوانی در رفتار صحیح صحبت می کنیم: یاد نگرفتن رفتار شایسته با یکدیگر، فقدان ذهنیت و نگرش: یک نفر نسبت به دیگری کاملاً بی تفاوت است، و سهل انگاری از طرف دولت: ناکافی یا ناکافی است. بدون اجرای قانون

  8. تونیمارونی می گوید

    چند چیز وجود دارد که من هنوز در نظرات وبلاگ نویسان و همچنین موارد زیر نخوانده ام
    دلایل خشونت و در مورد آن، اگر تلویزیون را در ساعت 6.30 در کانال شماره 1 تایلند روشن کنید و نه در BVN
    و به جای مثلاً روزنامه افسانه، خشونت بیشتری می بینید، چه می خواهید و اگر چند قرن به عقب برگردید
    بعد از زمان راما همیشه جنگ با کشورهای دیگر وجود داشت، بنابراین مطالعه کمی فرهنگ برای شما خوب است.
    سپس فیوز کوتاه در تایلند یک سلاح مرگبار است زیرا وقتی مردان مشروب خورده اند نباید نگاه کنید یا چیزی اشتباه بگویید زیرا در این صورت از زندگی خود مطمئن نیستید، بنابراین اگر می خواهید چیزی بگویید ابتدا فکر کنید و یک حرکت خندان انجام دهید. و اینکه شما فرار خواهید کرد
    چیزی که من می خواهم بگویم خشونت کمتر در تلویزیون و اطلاع رسانی بهتر در مدرسه است، فقط به هدیه پسرها نگاه کنید، پسرها همیشه اسلحه یا وسایل تیراندازی دیگر دارند، چرا فوتبال نیست.

    • خود می گوید

      با آن اشاره می کنید که به نظر شما، توضیح را باید در رکود یا توسعه ناکافی بیشتر تمدن از زمان های گذشته جستجو کرد. و در همان زمان می گویید: «به هیچ وجه مهم نیست، زیرا آنها، تایلندی ها، چیز بهتری نمی دانند. و سپس با خجالت کنار بکشید» زمانی که همه چیز کمی سخت می شود.
      این روشی نیست که من می خواهم با مردم کشوری که در آن مهمان هستم برخورد کنم.

  9. رونی سیسکت می گوید

    ما می‌توانیم همه چیز را در 99 درصد خشونت‌ها در تایلند خلاصه کنیم

  10. تینو کویس می گوید

    من همیشه دوست دارم تعدادی اعداد را ببینم. در لینک زیر می توانید به صورت تعاملی تعداد قتل های همه کشورهای جهان و همچنین در طول زمان (2000-2012) را مشاهده کنید.
    تعداد قتل به ازای هر 100.000 نفر:
    تایلند 8.7 در سال 2000; 5 در سال 2012 کاهش قابل توجهی.
    USA 5.5 در سال 2000; 7.4 در سال 2012 افزایش قابل توجهی.
    برزیل 26.7 در سال 2000; 29 در سال 2012
    ونزوئلا 47 در سال 2012، بالاترین رتبه در جهان
    هلند 1.1 در سال 2000; 0.9 در سال 2012، کاهش جزئی.
    تایلند بیش از 3.000 قتل در سال دارد، تقریباً 9 مورد در روز و 48 قتل در هفته.
    اگر نمی‌توانید این اعداد را به قتل‌های جنایی و قتل‌های شخصی (شور) تقسیم کنید، حدس زدن اینکه چرا تایلند این همه قتل دارد، بی‌معنی است. اما حدس و گمان سرگرم کننده است. من فکر می‌کنم این ربطی به فرهنگ (بودیسم و ​​مانند آن) ندارد، بلکه احتمالاً بیشتر به مالکیت سلاح گرم (مانند ایالات متحده آمریکا)، آسیب‌های اجتماعی-اقتصادی و مصرف الکل و مواد مخدر مرتبط است. اعداد بالا در ایالات متحده آمریکا، آمریکای لاتین و آفریقا را چگونه توضیح می دهید؟

    http://www.dailymail.co.uk/sciencetech/article-3076470/How-does-country-fare-MURDER-MAP-Interactive-graphic-shows-homicide-rates-world.html

    • از پا افتادن می گوید

      اینها ارقام رسمی هستند، واقعیت چقدر با این فاصله دارد؟
      این یک فرهنگ شرمساری است و نه یک فرهنگ سرزنش.

    • خود می گوید

      تینو عزیز، من هنگام تنظیم سوال خواننده، عمدا ارقام و غیره را نادیده گرفتم تا بتوانم پاسخی را از منظر انسانی و نه (شبه) علمی بیان کنم. چه فایده ای دارد؟ فقر، گرسنگی، محرومیت، اعتیاد: البته همه اینها به تبیین انگیزه های انسان کمک می کند، اما در هر 7 نمونه رفتار مرگباری که ذکر کردم، گرسنگی و فقر وجود نداشت. مردم همه جای خود را در جامعه تایلند داشتند، شغل و درآمد، خانواده و مسئولیت های خود داشتند.
      نمونه ها همچنین نشان می دهد که تقریباً در همه موارد قتل ها در زندگی شخصی و ارتباطی افراد انجام شده است. جنبه شخصی معمولاً یک مانع اضافی قبل از ارتکاب جرم ایجاد می کند. یک نمونه از دست دادن چهره و یکی از انتقام وجود دارد. ظاهراً تایلندی‌ها به سرعت وارد عواطف می‌شوند و سپس به سرعت عمیقاً در احساسات منفی خود فرو می‌روند. پس آیا عدم کنترل مطلق وجود ندارد؟
      تعادل بین قتل های جنایی و جنایی می تواند به سمت دومی تغییر کند!
      در این صورت، تایلندی ها هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری دارند. یا این مهم نیست، بالاخره کشورهای بسیار بیشتری هستند که پیش از آنها هستند؟

      • تینو کویس می گوید

        من فکر می کنم اعداد واقعاً مهم هستند، سوی عزیز. بر اساس ارقامی که در بالا ذکر کردم، می‌توانید مقاله‌ای با عنوان «چگونه تایلند توانست تعداد قتل‌ها را در ده سال تقریباً به نصف کاهش دهد» بنویسید.
        من فکر می کنم شما بر انواع عوامل شخصی و فرهنگی بدون شواهد زیاد تاکید زیادی دارید. چه تعداد از قتل‌ها در تایلند شهرک‌سازی در محیط جنایی، درگیری‌های تجاری، اعمال مشروبات الکلی و مواد مخدر، قتل‌های اوباش یا افراد آشفته ذهنی مانند مرد دیروز در چیانگ مای است که پنج پسر را با چاقو کشت؟ قبل از قضاوت در مورد علل قتل های نسبتاً زیاد در تایلند باید این را بررسی کنید و سعی کنید راه حلی بیابید.
        من شخصاً فکر می کنم که عوامل روانی و فرهنگی نقش نسبتاً کمی در تایلند دارند، اگرچه بیشتر از هلند، مثلاً. با مثال های شما بله، اما می توانم ده مثال دیگر را نام ببرم که به مجرمان عادی و غیره مربوط می شود.

        • هانس پرانک می گوید

          تینو من کاملا باهات موافقم و برای توضیح بیشتر ارقام: 5 قتل در سال به ازای هر 100.000 نفر در کل زندگی یک انسان "کمتر از" 400 در هر 100.000 نفر است. چهار در هر ميل بنابراین یک تایلندی نیز تقریباً 4 در مایل شانس قاتل شدن دارد (اگر برای راحتی، قتل عمد را نیز در نظر بگیریم). به خودی خود بسیار است، اما البته برای نتیجه گیری بسیار کم است.

          • خود می گوید

            ارقام: 400 در هر 100.000 نفر در طول عمر برای جمعیت 67 میلیونی؟
            Methinks- 270.800 قتل. پس چی؟

        • خود می گوید

          تینو عزیز، افراد در رابطه با اعمال مجرمانه (و سایر انواع) آنها مسئولیت شخصی و کاملاً فردی دارند. اگر محیط یا جامعه به آنها اجازه می دهد که از این کار اجتناب کنند، نباید از افراط و تفریط مانند مرد ظاهراً اسکیزوفرنی دیروز در چیانگ مای تعجب کنید. پذیرش و درمان بیشتر؟ شاید بدون تحلیل ریسک منتشر شد. چه کسی بر مصرف داروی او نظارت داشت؟ سپس به سمت محله حرکت کرد.
          همانطور که شما می گویید، برای تایلندی ها معمول نیست که هنگام آزرده شدن منفجر نشوند. از نظر فرهنگی هم نه.

          • تینو کویس می گوید

            مجری: لطفا چت نکنید.

  11. کور ون کامپن می گوید

    یک تایلندی با چه چیزی بزرگ شده است؟
    در تلویزیون همه چیز قتل و قتل است. سریال با ارواح نیز به خوبی کار می کند.
    خوب و بد نقش مهمی دارند.
    چیزی که همه می خواهند... مثال بزنم. یک تایلندی به راحتی خانه ای را نخواهد خرید که در آن
    ساکن قبلی فوت کرده است مجری قانون هیچ ربطی به این موضوع ندارد.
    خرافه عقل است. شاید هنوز کسی متوجه نشده باشد. استفاده از کلاه ایمنی روی موتور سیکلت نیز ایده خوبی است
    درخواست مشکل به گفته آشنایان تایلندی، شما دعوت به فاجعه می کنید.
    بگذار لذت ببرند. همینه که هست. ما چیزی در مورد آن تغییر نخواهیم داد.
    به عنوان یک فالنگ، باید بسیار مراقب باشید و اجازه ندهید که تحریک شوید.
    Cor

  12. NicoB می گوید

    قتل های ناموسی، از دست دادن چهره، دعوای لفظی عمومی بدون خشونت، مردم هرگز یاد نگرفته اند که عادی باشد.
    نه، خشونت را باید اضافه کرد، این بسیار شبیه آداب و رسوم کشورهایی است که قتل های ناموسی باید مجاز باشد، آنها چشم خود را بسته اند، بسیاری از تایلندی ها هیچ اصلاحی در خانه نداشته اند، هیچ آموزشی در مورد چیزهای عادی ندارند، از دست دادن چهره را بپذیرند. ، هرگز در مورد آن نشنیده اید، آن چیست؟
    به نظر من این تا حدودی توسط سریال صابون تلویزیونی تایلندی فعال می شود که هر روز همه چیز با قاشق غذا می خورد، قتل، قتل و ... که به عنوان یک رفتار کاملا عادی معرفی می شود، خلاصه مردم این رفتار را کپی می کنند و همینطور است. متأسفانه عادی
    NicoB

  13. لوکاسو می گوید

    ببینید، اگر هر تایلندی هر سریال صابونی را که با خشونت، اسلحه و تجاوز همراه است، تلویزیون تماشا کند، تایلندی‌ها با قاشق غذا می‌خورند، به طور خلاصه، این وظیفه دولت تایلند است که در این مورد کاری انجام دهد.

  14. هانس پرانک می گوید

    سوی عزیز،
    البته من از رویکرد شما نسبت به این موضوع قدردانی می کنم، اما ضرب المثلی نیز وجود دارد - البته کمی از من - "دنیا را بهتر کن و از خودت شروع کن". حالا البته قصد ندارم بگویم که شما یک قاتل بالقوه هستید، اما شما هم احتمالا می توانید کاری انجام دهید. بسیاری از فرنگ ها هستند که خودشان پیک آپ می رانند و از در نظر گرفتن آسیب پذیری افراد اسکوتر خودداری می کنند. اگر اتفاقی بیفتد همیشه تقصیر تایلندی هاست و هرگز تقصیر آنها نیست. گاهی اوقات این درست است، اما موضوع این نیست، نکته این است که فرنگ این خطر را می پذیرد که اتفاقی بیفتد در حالی که خودش هیچ خطر واقعی در پیک آپ خود ندارد. علاوه بر این، او به طور کلی پیر است (بینایی ضعیف و زمان واکنش کند)، از دارو و الکل استفاده می کند و آمادگی پیروی از قوانین نانوشته راهنمایی و رانندگی را ندارد. من خودم چنین فرنگی را می شناسم و تاکنون چندین حادثه رانندگی از جمله بستری شدن در بیمارستان ایجاد کرده است. من سه بار به او گفته ام که او بی مسئولیت است و این کار تا حدی موفق بوده که دیگر به دیدن من نمی آید. و امیدوارم الان کمتر از آن پیک آپ استفاده کند.
    اما تایلندی ها (و دولت تایلند) چه کاری می توانند انجام دهند؟ به نظر من حمل و نقل افراد در پشت وانت نیز در تایلند غیرقانونی است، اما من هرگز ندیده ام که پلیس اقدامی انجام دهد. از نظر من معقول است، زیرا در عمل اغلب هیچ انتخاب واقعی وجود ندارد (متاسفانه). من خودم قبلاً پشت این پیکاپ نشسته ام. بی مسئولیت؟ نه فقط تصمیمی که گرفتم البته اگر راننده غیرمسئولانه رانندگی کند، موضوع متفاوت است، اما خوشبختانه این یک استثنا بزرگ است (حداقل در حومه شهر).
    و سپس موضوع کلاه ایمنی است که اغلب استفاده نمی شود. این تا حدودی به دلیل کمبود پول است. و این تعجب آور نیست وقتی که پول تقریباً همیشه در پایان روز از بین می رود (و این به دلیل مصرف الکل یا سیگار نیست!). فقط به دلیل اینکه هیچ کاری وجود ندارد یا فقط کاری وجود ندارد که کمتر از حداقل دستمزد پرداخت کند. اما البته همیشه مواردی وجود دارد که کلاه ایمنی فقط در نزدیکی یک ایست بازرسی قرار می گیرد. البته نابخردانه به خصوص در نگاه افراد مسن. اما در جوانی سال هایی هم داشتم که سالی 6000 کیلومتر و البته با حداکثر سرعت ممکن سفر می کردم. و با طوفان من احتمالا به بیش از 40 کیلومتر در ساعت رسیدم. هرگز سقوط نکرد. در اینجا خطر البته بسیار بیشتر است زیرا ترافیک کند و سریع از هم جدا نیستند. و دولت واقعاً می تواند کاری در مورد آن انجام دهد. اما این یک مسئله پولی است.
    در مورد سلاح گرم: مالکیت نیز توسط قانون در تایلند تنظیم می شود، اما مالکیت سلاح گرم هنوز بسیار بالاست. این دارای معایب آشکار است اما مزایایی نیز دارد. بسیاری از مردم آمریکا مزایا را مهمتر از معایب می دانند. چرا تایلندی ها باید متفاوت فکر کنند؟
    و آن بی تفاوتی؟ آیا ما نیز باید آن تورهای بی صدا را در اینجا دوست داشته باشیم (که در هلند نیز استثناست)؟ این به نظر من یک فعالیت بیهوده است.
    به طور خلاصه، کاری وجود دارد که باید انجام شود (همچنین توسط فرنگ)، اما، همانطور که ویلم الشوت می گوید، «ایرادهای عملی» وجود دارد.

    • NicoB می گوید

      هانس عزیز، شما می گویید فلانگ می تواند در مورد مواردی که عواقب کشنده دارد نیز کاری انجام دهد.
      مطمئناً، همانطور که می گویید، دنیا را بهتر کنید و از خودتان شروع کنید، یک نقطه شروع عالی.
      اما بعد می نویسید: "علاوه بر این، او (فلانگ) به طور کلی کاملاً پیر است (بینایی ضعیف و زمان واکنش کند)، از دارو و الکل استفاده می کند و آمادگی پیروی از قوانین نانوشته راهنمایی و رانندگی را ندارد."
      این برای من کمی زیاده‌روی است، در اینجا شما «به‌طور کلی» قضاوت می‌کنید که گویی فالنگ دیگر نباید با خیال راحت رانندگی کند، زیرا او با وجود تمام آن نقص‌ها همچنان ماشین را می‌راند و بنابراین مسئول مرگ است.
      فرنگ کاملاً قدیمی است، به همین دلیل بینایی ضعیف، سرعت واکنش پایین، مصرف دارو و الکل، آمادگی پیروی از قوانین نانوشته راهنمایی و رانندگی را ندارد، من اصلاً نمی‌توانم با آن موافق باشم و تعجب می‌کنم که شما این حکمت را از کجا می‌آورید؟ آیا منابعی دارید که آنچه شما می نویسید را تایید کند؟
      NicoB

  15. جی کلاوس می گوید

    مردم یاد گرفته اند خود را کنترل کنند، اما یاد نگرفته اند که رها کنند، به طوری که تمام بی عدالتی (ظاهری) که در حق آنها انجام می شود، انباشته ای از ناامیدی ایجاد می کند که سعی در کنترل آن دارند. انجام کاری که از شما انتظار می رود با انکار کامل نظر خود نتیجه این اشتباه است که هر فرد بزرگتر از شما همیشه حق با شماست و می تواند شما را در اطراف خود رهبری کند. آموزه های بودیسم به اشتباه اعمال می شود، یعنی بخشش را آموزش می دهد، اما به کنترل احساسات خود ترجمه می شود، در واقع احساسات خود را دفن می کند، و هیچ خروجی برای خروج بخار باقی نمی گذارد. وقتی به همسر تایلندی‌ام نگاه می‌کنم که چقدر مدیتیشن می‌کند، در واقع از او انتظار دارید که رویکردی آرام و متفکرانه به زندگی داشته باشد و اگرچه در شخصیت او این است که سریع بلند شود و آتش بگیرد، به سختی چیزی در او با مدیتیشن تغییر می‌کند. با این حال، او فکر می کند که در حال تغییر است و آرام تر است. این همان چیزی است که او در مورد آن فکر می کند، اما در واقعیت او به سختی تغییر کرده است. همچنین قابل توجه است که همیشه تقصیر شخص مقابل است. گاهی اوقات اتفاق می افتد که بینش بعد از چند روز تغییر می کند و شما آزادانه به آن اعتراف می کنید. در این بین حدود چهار بار با چاقو جلوی من ایستاده است. من همیشه یک قدم به سمت او برداشتم و بسیار آرام بودم، استدلال من این است که بودایی خوب بودن مگس را نمی کشد و به همین دلیل است که هنوز هم می توانم این را بنویسم (لبخند).

  16. مارسل کودک می گوید

    چیزی که من هنگام کار در تایلند متوجه شدم آن هفته نامه هایی بود که فقط عکس هایی از تصادفات، قتل ها و غیره داشتند. عکس های وحشتناکی که باید ضربه ای هم به خانواده های قربانیان وارد کند. من هنوز نفهمیدم چطور کسی میتونه همچین چیزی بخره؟ من این را در هیچ جای دیگری ندیده ام! باید چیزی در ژن تایلندی ها باشد، درست است؟

  17. توماس می گوید

    در هر صورت آنچه مهم است:
    بودیسم در تایلند آب روی سطح است و بقیه تا ته آنیمیسم است. ترس از ارواح بسیار زیاد است. با وجود دوران مدرن، شاید به دلیل آن، بسیاری از مردم عمیقاً نگران زندگی هستند. لبخند و وای نه آنقدر استقبال می کند که از هر خطری جلوگیری می کند. به عنوان مثال، از دست دادن چهره نشانه ضعف است که دیگران به ویژه ارواح شیطانی می توانند از آن سوء استفاده کنند. پس فوراً عزت و "قدرت" را بازگردانید. شاید بسیاری از آنها از آن آگاه نباشند، اما پس از چندین قرن جان گرایی واقعاً نمی توانید از شر آن خرافات خلاص شوید. همچنین شگفت انگیز است که چگونه بودیسم تایلندی ظاهراً بدون زحمت با این همراه می شود.
    این واقعا می تواند یک مطالعه جالب برای یک انسان شناس باشد.

  18. خود می گوید

    از همه کسانی که برای خواندن سوال من وقت گذاشتند و به ویژه از کسانی که به سوال پاسخ دادند تشکر می کنم. اگر شما نیز مانند من سال‌هاست در TH زندگی می‌کنید، همه چیز همچنان شما را شگفت‌زده و شگفت‌زده می‌کند. گاهی گیج کننده نکته ای که در مورد سلاح گرم و استفاده از آنها وجود دارد، به نظر من، نمونه ای از چیزی است که مرا گیج می کند. همانطور که همچنین به این دلیل است که خشونت با سلاح گرم بیشتر در شرایط شخصی یا رابطه ای یا خانوادگی رخ می دهد. نوع قتل های جنایی مانند انحلال به طور قابل توجهی کمتر است.

    هیچ فایده ای ندارد که با بدبینی به این مسائل پاسخ داده شود. بدبینی شما را از داشتن دید باز باز میدارد. استدلال هایی که سپس ارائه می شود فقط با ناامیدی پر شده است. من نمی توانم با آن کاری انجام دهم. در نهایت، با آن همه نفرت، به بیرون از جامعه/جامعه ختم می‌شوید.

    چیزی که در پاسخ به سوالم نظرم را جلب می کند این است که جنبه رفتاری آن عقب مانده است. @NicoB و @GJKlaus دوباره به آن جهت اشاره می کنند. به نظر من مردم تایلند به طور کلی قادر به پذیرش تأثیر متقابل بر رفتار نیستند. ظاهراً مردم نه در دبستان، دبیرستان، کالج یا دانشگاه و نه در خانه از طریق والدین و سایر بزرگسالان یاد نمی‌گیرند تا از احساسات منفی خود عبور کنند. مخاطب قرار گرفتن توسط شخص دیگری بلافاصله احساس حقارت نسبت به آن شخص دیگر ایجاد می کند. "از دست دادن چهره" پس از آن ارتباط مستقیم است. و راحت ترین. کمترین تلاش را می خواهد، اما شما را می خورد.

    بنابراین، در موقعیت‌های تعارض، موقعیت‌های فرعی را به‌عنوان رفتار می‌بینند و به‌ویژه فرنگ آن را تبلیغ می‌کند: کمی بخندید، کمی صبر کنید، سریع کناره‌گیری کنید.

    صحبت کردن، مسئولیت پذیری، مسئولیت پذیری، پاسخ دادن به سؤالات - نظرات - اتهامات و غیره: به این معنی است که یک نفر مجاز است در مورد نحوه رفتار شما حرفی برای گفتن داشته باشد و بالعکس. این همچنین به این معنی است که شخصی اعتراف می کند که اشتباه کرده است، یا تفسیر اشتباهی کرده است، یا اینکه به درستی به موقعیتی فکر نکرده است.

    همچنین، و این بی‌اهمیت نیست، اینکه شخص تشخیص دهد که از نظر عاطفی تحت تأثیر رفتار دیگری قرار گرفته یا تحت‌تاثیر قرار گرفته است و دوست دارد، امیدوار باشد یا انتظار داشته باشد که طرف مقابل تغییر کند یا عذرخواهی کند، بدون اینکه احساسات/احساسات را تا زمانی که مواد منفجره درگیر شود. بیان. اما مهمتر از همه، اینکه یکی رفتار خود را با خواسته های دیگری تطبیق می دهد.

    و مهمتر از همه، این بدان معنی است که فرد از نظر عاطفی بالغ می شود و یاد می گیرد که چگونه با احساسات و عواطف منفی مانند غم، ناامیدی، تحقیر، تاریکی، حسادت، و غیره و غیره کنار بیاید، به جای اینکه همیشه تحت تأثیر قرار بگیرد یا کوتاه بیاید. مدار . . اگر دولت شروع به مقابله با این نوع خشونت کند و برنامه های مدرسه را با عقل و سیاست آغاز کند، اشتباه نیست.

    در نهایت: من در کل داستان تظاهر نمی‌کنم که کامل هستم و مطمئناً حفره‌هایی در استدلال من و انواع نقص‌ها وجود خواهد داشت.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم