وقتی تایلند اگر نظام آموزشی فعلی به شدت اصلاح نشود، کشور تا چند سال دیگر دوباره خود را در فضای شناخته شده ای خواهد یافت. در گروه کشورهایی که معمولاً به جای واژه فعلی «کشور با درآمد متوسط» با عنوان «کشور جهان سوم» از آنها یاد می‌شود، اصطلاحی از صندوق بین‌المللی پول است که به کشورهایی اطلاق می‌شود که در شرف پیوستن به باشگاه آرزومند «توسعه‌یافته» هستند. کشورها"

این اظهارات جسورانه نه تنها از جانب من، بلکه از زبان کریستوفر دبلیو. رانکل، دیپلمات آمریکایی و کارشناس آسیا نیز آمده است.

اجازه دهید اینطور بیان کنم، آقای رانکل مقاله ای نوشت که در Business Asia.com ظاهر شد و در آن به تفصیل توضیح داده شد که چرا موقعیت رقابتی تایلند در مقایسه با سایر کشورهای آسیای جنوب شرقی مانند اندونزی، کامبوج و ویتنام بسیار ضعیف است. بله، در واقع، لائوس) و کشورهای خارج از منطقه مانند هند و چین.

این موقعیت رقابتی ضعیف نتیجه یک سیستم آموزشی بسیار ضعیف است، که در آن حقیقت‌یابی خوب قدیمی هنوز یک دارایی بزرگ تلقی می‌شود و «تفکر خارج از چارچوب» توسط اکثر معلمان دبیرستان، و با سیاست دلسردی، خرابکارانه تلقی می‌شود. سر فشار داده شده است…

مقاله رانکل نشان می دهد که تایلند بیش از هر کشور دیگری در منطقه برای آموزش هزینه می کند. آن پول کجا می رود؟

(دست در هوا) به سفرهای شیرین مدیران تایلندی از مدارس دولتی به تمام نقاط جهان، به سیستم های رایانه ای بسیار گران قیمت و سیستم های حضور و غیاب، (شناسایی اثر انگشت، پس از آن دانش آموز به سادگی دوباره کالسکه را می گیرد و بنابراین "حضور" است. با توجه به سیستم اما در واقع وجود ندارد) و طیف وسیعی از اسباب بازی های دیگر برای پسران و دختران در دنیای آموزش تایلندی بدون توجه به هزینه.

من از کجا همه اینها را بدانم؟ من هر روز با خرخرهایم در بالای آن هستم.

دولت تایلند سال‌هاست که به این افتخار می‌کند که هزینه‌های زیادی را صرف آموزش می‌کند. بیش از 4 درصد از تولید ناخالص داخلی. ظاهراً این واقعیت که این پول توسط مدیران مدارس کاملاً فاسد دور ریخته می شود که انتظار دارند 20٪ "بازگشت" از پیمانکاری که بخشی از یک مدرسه را با قیمت بسیار گران بازسازی می کند، دریافت کنند.

رانکل همچنین از روش های آموزشی بسیار قدیمی در این کشور صحبت می کند. من همکارانی دارم که برای کل درس از یک کتاب درسی یا ارائه پاورپوینت می خوانند. نه حتی یک سوال از کلاس، نه حتی یک تلاش از طرف معلم برای یافتن آنچه دانش آموزان قبلاً می دانند و آنچه را هنوز نمی دانند، نه، معلمان بسیار قدیمی که سی سال است کار خود را انجام می دهند: نوجوانان تایلندی از صدای یکنواخت خود و این باور که دانش آموزان آنها همگی عقب مانده هستند خسته شده اند.

من ممکن است همه اینها را کمی سیاه و سفید بیان کنم، اما نتایج تحقیقات رانکل کاملاً واضح نیست.

با این حال، امیدی وجود دارد. این امید اینترنت است، رسانه ای که توسط همکاران سالمند تایلندی من منفور بود، اما دانش آموزان و همکاران جوانتر من آن را پذیرفتند.

با تشکر از اینترنت (و من) دانش آموزان تایلندی یاد گرفته اند که در مورد چیزی نظر داشته باشند و آن را اثبات کنند. من اکنون در مورد پل اسمورف بانکوکی صحبت می کنم، نمی دانم وضعیت روستاها چگونه است، اما دارم. سوء ظن های نگران کننده

من فکر می کنم، همانطور که سیاست در حال حاضر وجود دارد، امیدی برای تایلند وجود دارد. با وجود دولت تایلند به جای به دلیل دولت تایلند.

52 پاسخ به "امید تایلندی در روزهای ترسناک..."

  1. گرینگو می گوید

    کور، داستان عالی، که به خوبی با مقاله در مورد آموزش عالی مرتبط است. وقتی میگم عالی منظورم اینه که قشنگ گذاشتی، البته مطالب جالب و جالبی هست. کار کردن در چنین محیطی باید بسیار افسرده کننده باشد.

    • کور ورهوف می گوید

      گرینگو، گاهی اوقات افسرده‌کننده است، اما معمولاً بسیار انگیزه‌بخش است یا، چگونه باید بگویم، وقتی بهترین کار را انجام می‌دهید، می‌توانید تفاوت ایجاد کنید. من یک روز 😉 مقاله دیگری در مورد جنبه های امیدوار کننده آموزش تایلندی خواهم نوشت.

  2. جانی می گوید

    ممم…. آیا این همه درست است؟ هیچ معلمی را نمی شناسم که سفرهای شیرین داشته باشد و حقوق سال ها به شدت زیر استاندارد باشد. معلمان به احتمال زیاد برای همه چیز از جیب خود پرداخت می کنند یا از مدیر "التماس" می کنند تا برای برخی از حمایت های اضافی اقدام کند.

    شنیده ام که پول از طریق اضافه فاکتور «اختلاس» می شود، اما هرگز نتوانستم آن را ثابت کنم.

    من موافقم که آموزش به طور جدی غیر استاندارد است و می ماند، زیرا به معلمان از بالا گفته می شود که چگونه باید انجام شود، بنابراین به دنیای خارج وانمود می کنند که خوب است. آنچه ارائه می شود واقعاً بی معنی است. مطالب درسی که هنوز هم برای معلمان بسیار دشوار است. و این باید در "دبیرستان" تدریس شود. مرا نخندان! همچنین درست است که شما مجاز نیستید مانند جامعه غربی بر اساس عملکرد دانش آموزان را تحریک کنید. نه، همه باید خوب بمانند و همه دیپلم بگیرند، بنابراین ارزشی ندارد. بنابراین من به خوبی می توانم تصور کنم که معلمان تایلندی فکر می کنند این یک درمان است.

    علاوه بر این، ذکر این نکته نیز خوب است که سه چیز در مدرسه مهم است، یعنی بودا، خانواده سلطنتی و قانون. رقص، کاردستی و خندیدن نیز زیاد است. فقط یاد بگیر

    علاوه بر این، تفاوت‌های عمده‌ای در مدارس تایلند وجود دارد، بنابراین شما مدارس واقعاً فقیر و مدارس بهتری دارید. اغلب بسیار بزرگتر (کلاس های بزرگتر) و هزینه ثبت نام بسیار بالاتر است. مدارس برای کودکان معلول هنوز یک مشکل هستند، بنابراین ممکن است در بین بچه های عادی بچه های اوتیسمی داشته باشید. به عنوان یک معلم باید چه سطحی را حفظ کنید؟ به عنوان یک قاعده، تنها 10٪ از دانش آموزان جدی هستند و توجه بیشتری از معلمان، اغلب در اوقات خصوصی، دریافت می کنند. بله، به عنوان یک معلم، وقتی کسی گوش می دهد، خوب است، درست است؟

    دانشگاه ها هم شوخی هستند. 1 موضوع، شاید 2 که دانش آموزان سپس انجام می دهند. زمانی که آنها به پایان رسید، آنها چیزی یاد گرفته اند، قابل مقایسه با 1 موضوع HAVO. بچه‌هایی هستند که والدینشان اجازه تحصیل در خارج از کشور را دارند، اما تقریباً همه آنها بعد از یک سال گریه می‌کنند، چون خیلی سخت است.

    تصور من این است که آموزش از والدین شروع می شود و آنها هیچ کاری برای آن انجام نمی دهند. این وظیفه معلمان است که باید یک کارکرد اجتماعی را نیز انجام دهند. سال ها طول می کشد تا سیستم آموزشی به درستی راه اندازی شود.

    • هانس می گوید

      خب، من اتفاقاً یک مهمانی بسیار شدید را به مدت 2 هفته در Prachuap Khiri Khan تجربه کردم. این بودجه توسط دولت تایلند تامین شد، از آنجایی که من متوجه شدم آنها بخشی از دولت تایلند برای آموزش، به ویژه زبان انگلیسی بودند. بله بله، مهم ترین مرد فکر می کرد که لازم است با فرنگ صحبت کند و بتواند نشان دهد که می تواند انگلیسی صحبت کند.

      سه اتوبوس VIP که نه تنها کارمندان، بلکه تقریباً تمام خانواده های آن مهمانان بیرون آمدند.

      قبلاً در وبلاگ تایلند چیزی در این مورد گفته ام. یک معلم آمریکایی که با لهجه اش به سختی می توانید آن را درک کنید، اینجا در مدرسه 20 ساعت در هفته به 1000 دانش آموز تدریس می کند، بنابراین 50 دانش آموز در یک کلاس برای یک ساعت در هفته.

      معلمان انگلیسی تایلندی در آیسان، خوب اگر با آنها سر و کله بزنید ممکن است چیزی به زبان اسپانیایی یا آلمانی بگویید، هیچ تفاوتی وجود ندارد.

      مخصوصاً در آیسان با انگلیسی (مدرسه) چه چیزی باید یاد بگیرید، فقط بروید و دست به کار شوید شعار والدین است.

      اما بله، این همان چیزی است که کمتر از سی سال پیش در هلند به کودکان هلند می گفتند.

      چینی‌های تایلند آن را درک می‌کنند، طبق تجربه شخصی من، همه آنها کمی باهوش‌تر یا کمتر از تایلندی‌ها تنبل هستند.

      • جانی می گوید

        لول هانس،

        می دانید، اکثر آنها وانمود می کنند که می توانند انگلیسی را خوب صحبت کنند. اطلاعاتی که دریافت می کنید اغلب نادرست است. مهمانی های بزرگ فقط در صورتی داده می شود که دلیل روشنی برای آن وجود داشته باشد، مثلا خداحافظی با کارگردان یا چیز دیگری. گاهی اوقات با چیزهای دیگر ترکیب می شود. بدیهی نیست که این امر به ضرر دولت تمام شود. اما هی، هانس، چنین مهمانی هزینه زیادی ندارد، اینطور نیست؟ طبیعتاً این شامل اعضای خانواده نیز می شود و دانش آموزان با والدین نیز ممکن است دعوت شوند.

        من معلمان تایلندی زیادی را می شناسم که انگلیسی تدریس می کنند. در واقع، اکثر آنها با تاکید بر صحبت کردن، انگلیسی ضعیف صحبت می کنند. از کجا باید یاد می گرفتند؟ آنها هم مثل دانش آموزان می ترسند با من صحبت کنند. یک چینی که انگلیسی خوب صحبت می کند هرگز معلم نمی شود، شما از آن چیزی عایدتان نمی شوید، درست است؟

        • هانس می گوید

          خوب، هیچ هزینه ای نخواهد داشت، اما اجاره 3 اتوبوس VIP و یک رستوران با غذا و نوشیدنی فراوان و اتاق های هتل برای آن مهمانان کاملا منطقی است، به نظر من، بنابراین فکر می کنم این پول از طرف دولت می آید.

          من در مورد آن با دوست دخترم صحبت کردم، او گفت که دیپلم از مدرسه خود ندارد زیرا در فارغ التحصیلی حضور نداشت، مشکلات حمل و نقل، اما هنوز می تواند کاغذ را تهیه کند، بخواند و آن را به قیمت 3000 THB بخرد. بنابراین وقتی می خوانم که آنها به هر حال کاغذ را دریافت خواهند کرد، دیگر واقعاً متوجه نمی شوم.

          • جانی می گوید

            من فقط در مورد آن مهمانی پرس و جو کردم، بنابراین می توانست یک عروسی باشد، اما به احتمال زیاد یک جشن آغازین زمانی که بچه ها وارد صومعه شدند. زمان برگزاری این جشنواره صحیح است.

            • هانس می گوید

              مطمئناً جشن عروسی و مهمانی خانه نشینی نبود، من جمعه گذشته توانستم آن مهمانی خانه نشینی را تجربه کنم. گروه موسیقی و رقصنده‌ها (که همیشه باعث خوشحالی من می‌شود) صبح روز بعد دوباره در خیابان‌ها با کل همراهان و پایان دادن به معبد.

              نه، آن مرد به وضوح به من گفت که برای دولت تایلند کار می کند.

      • هنک می گوید

        من اغلب از یک روستای کوچک در پراچینبوری بازدید می کردم.
        در آنجا یک بار مرا به مدرسه ای که در آن گوشه بود بردند.
        درهای تمام کلاس‌ها باز بود، بنابراین می‌توانستم چند درس بخوانم.
        وقتی از کنار کلاسی رد شدم، سریعاً توسط یکی از معلمان به زبان انگلیسی خوب دعوت شدم تا با دانش آموزان صحبت کنم. معلم سعی کرد در یک گفتگوی ساده به شاگردانش درس عملی بدهد.

        بعد یادم آمد که در کلاس درس انگلیسی از صحبت کردن به زبان انگلیسی خجالت می‌کشیدم. می ترسید اگر چیزی اشتباه گفتید به شما بخندند. با این حال، من نمی فهمم که چرا این ترس در درس زبان وجود داشت، به جز هلندی. در رشته های دیگر ترس کمتری داشتم.

        در طول تعطیلاتم در TH گاهی اوقات با گروه هایی از کودکان روبرو می شوم. بعد می بینی که همدیگر را تکان می دهند مثل این که «به آن فرنگ چیزی بگو!» همه آنها در جایی نه تنها از آن خارجی بزرگ ناشناخته می ترسند، بلکه از گفتن چیزی به زبان کمتر آشنا جلوی همه دوستانت می ترسند.

        هنک

    • شراب می گوید

      آموزش واقعاً بسیار غم انگیز است. معلمان با هدایت سیستم، علاقه چندانی به انگیزه دانش آموزان خود ندارند، چه رسد به حضور آنها. آنچه مهم است تعداد دانشجویان است، احتمالاً در ارتباط با تأمین مالی. ما سال ها است که هزینه تحصیل یکی از برادرزاده هایمان را اینجا تامین کرده ایم. هرگز به ما نمرات یا سایر نتایج نشان داده نشد، اما پدرش که خود مدیر مدرسه ابتدایی بود، توانست بارها و بارها ما را متقاعد کند که همه چیز با تحصیلش بسیار خوب پیش می‌رود. برادرزاده ما علوم کامپیوتر خوانده است، من فکر می کنم اینجا به آن علوم کامپیوتر می گویند، اما در کمال تعجب من بعد از 2,5 سال تحصیل هنوز به سختی انگلیسی صحبت می کند، که فکر می کنم یکی از اولین نیازهای این مطالعه است. با تحریک این امر، خودمان تحقیقاتی انجام دادیم که نشان داد او به ویژه در غیبت برتری داشت. مدرسه خصوصی، اما هیچ کنترلی وجود ندارد. "دانشجو" ما هر سال یک تکه کاغذ دریافت می کرد و اجازه داشت تا سال آینده تحصیل خود را ادامه دهد. حداقل تا زمانی که ما پرداخت می کردیم. ما به سرعت این کار را متوقف کردیم.

      همچنین با برادر شوهرم، همانطور که گفته شد، مدیر یک دبستان، تجربیات "خوب" را تجربه می کند. به من گفتند که او متعلق به نسل جدید معلمان است که قرار است همه چیز را بهتر انجام دهند. او حتی به یک گروه نخبه از معلمان "جوان" تعلق دارد - او در حال حاضر 45 سال دارد - که به عنوان نمونه ای برای معلمان در آموزش خدمت می کنند. غم انگیز است، اما تنها چیزی که این گروه "نخبگان" در آن الگو قرار می دهند، سازماندهی سفرهای شیرینی است که قبلاً ذکر شد. اخیراً آنها دوباره با حدود 40 نفر برای یک هفته یا بیشتر به چین رفتند. شما انتظار دارید که آنها از سیستم آموزشی آنجا آگاه باشند، اما وقتی به عکس‌ها و برنامه نگاه می‌کنم، چیزی جز خنده، غوغا و غرش، با ناهارها و شام‌های تنومند نبوده است. ضمناً، من نمی دانم چگونه باید در مورد سیستم آموزشی همکاران چینی خود جویا شوند، زیرا مهارت های ارتباطی در زبان انگلیسی نیز در این گروه "نخبگان" به طرز وحشتناکی ضعیف است.

      متأسفانه، من تجربه مشابه جانی در مورد تأمین مالی مدرسه و/یا برنامه های آموزشی ندارم. به نظر می رسد معلمانی را می شناسد که از جیب خود این نوع کارها را تامین می کنند. تجربه من این است که آنها به احتمال زیاد امور خود را با منابع مدرسه تامین می کنند. من یک بار برای برادر شوهرم از خانواده، دوستان و همکارانم پول جمع کردم تا در مدرسه اش اتوماسیونی را ترتیب دهم. من حدود سه سال پیش چند هزار یورو اهدا کردم، اما در کمال تاسف هنوز طبق توافق، کامپیوتری وجود ندارد. با این حال، من با انواع داستان های شگفت انگیز در مورد آنچه قبلاً با این پول انجام شده است یا هنوز انجام نشده است. متأسفانه، نتایج هزینه برای من کاملاً نامشخص است، اگر نگوییم نامرئی. جالب توجه بود که پس از اهدای برادر شوهرم، یک فو اوه با اعتبار در روستا، انواع اقلام گران قیمت به صورت خصوصی خریداری شد و بازسازی هایی انجام شد که با حقوق او تامین نمی شد. ما فقط پاسخ های گریزان به سوالات در این مورد دریافت می کنیم. اکنون می دانیم که همه چیز به صورت نقدی پرداخت شده است. همچنین قابل توجه است که این نوع زیاده‌روی‌های مالی ناگهان دیگر صورت نمی‌گیرد. اکنون همه چیز در خانه دوباره با وام های بانک دولتی تامین می شود. شما را وادار به فکر می کند. غم انگیز است، زیرا این بدان معناست که من و خانواده، دوستان و همکارانم دیگر پول اهدا نمی کنیم.

      نمونه های خوبی هم وجود دارد. سال ها پیش برای مدرسه ای در روستای ما نیز پول جمع آوری شد و کتابخانه زیبایی برای آن ساخته شد. بنابراین ممکن است، اما تجربه من شما را مشکوک می کند.

      • کور ورهوف می گوید

        باخوس، واقعاً امیدی وجود دارد. من به زودی وبلاگی را برای پیتر خواهم فرستاد که یک سال پیش نوشتم، اما هنوز هم مرتبط است. پر از امید قابل اثبات. آنها در دراز مدت شکست خواهند خورد، "حرامزاده های خود خدمت" 😉

        • شراب می گوید

          کور، خوشحالم که خواندم که آنقدرها هم بد نیست. بنابراین من در مورد نظر شما بسیار کنجکاو هستم. چیزی که ما را بسیار ناامید کرد این است که این نوع خفاش ها در خانواده خودمان می چرخند. خوشبختانه تجربیات بسیار خوبی از مدرسه روستایمان داشتیم. که امید را زنده می کند. متاسفانه آموزش در این مدرسه نیز اسفناک و سازماندهی نامفهوم است. به عنوان مثال، یک معلم انگلیسی در اطراف راه می‌رود که فقط می‌تواند بدون اینکه معنی آن را بداند، از روی قلب بگوید «چطور کار می‌کنی» و برای بقیه به کتاب نیاز دارد، در حالی که معلمی در اطراف راه می‌رود (متاهل با یک مهندس) که سالها در استرالیا زندگی کرده و انگلیسی را کامل صحبت می کند. می‌دانم که او اجازه تدریس زبان انگلیسی را ندارد، همه‌چیز به سلسله مراتب (و احتمالاً پول) مربوط است. برای من غیرقابل درک است، اما دست اندرکاران آن را عادی ترین روند رویدادها می دانند. پس من نگران چه هستم؟

          • کور ورهوف می گوید

            باخوس،

            شما هر دلیلی برای نگرانی دارید. همه چیز مربوط به آینده است. از فرزندان شما، از فرزندان آنها و مانند آن. همه چیز هیجان انگیز خواهد بود.

        • اندرو می گوید

          من در مورد آن مقاله کنجکاو هستم، ظاهراً شما می خواهید همه آنها را در اینجا بوی مدفوع (هلندی) بکشید. این جالب خواهد بود.

      • جانی می گوید

        برای من و همسرم این وبلاگ موضوع روز است. برای همسرم که خود یک افسر عالی رتبه است، این یک چیز غم انگیز یا شرم آور است. مدرسه ما فقیر است، فقط 580 دانش آموز اگر خوش شانس باشیم. ما هیچ سفر آب نباتی نداریم، اما سفرهای سازمان یافته ای داریم که باید هزینه آن را خودمان بپردازیم. اخیراً تمام رایانه های (20) از آزمایشگاه صدا به سرقت رفته است. ما نتوانستیم آن را گزارش کنیم زیرا در آخر هفته اتفاق افتاد (بنابراین می شد با معلم کشیک تماس گرفت) و پولی وجود نداشت. بنابراین مدیر ما در اطراف ثروتمندان محله ما التماس می کرد. او پیش من نرفته است ;-). همچنین می توانم بگویم غیبت به شدت نظارت می شود.

        همسرم زحمت می کشد و هر کاری که از دستش بر می آید برای انتقال علم انجام می دهد، حتی با یک فرنگ ازدواج می کند. متأسفانه، والدین، فرزندان، سیستم آموزشی، بی پولی، مخالفت ها، همکاران ضعیف تر و نگرش کلی سیستم تایلندی بر علیه ما کار می کند.

        هر سال معلمان یک آزمون کمبریج دارند، واقعاً چقدر خوب هستید؟ این آزمایش در انگلستان نظارت می شود. در اتاقی با 2000 معلم انگلیسی، اکثریت دارای باند 2 و یک گروه کوچک دارای باند 3 هستند. تعداد کمی باند 4 دارند و تنها 1 دارای باند 5 است، آن هم همسر من. در واقع او باید در دانشگاه تدریس می کرد، اما نمی تواند بچه ها را رها کند. همچنین چندین بار از او خواسته شده است که آموزش معلمی را در لندن یا ملبورن انجام دهد.

        فکر می کنم خیلی خوب است که او هنوز اینقدر سخت کار می کند.

  3. اندرو می گوید

    جانی، من چیزی در مورد آموزش نمی دانم، بنابراین روی یخ نازک پا می گذارم، چیزی که می دانم این است که دو پسر ما که از طرف دولت هلند در تایلند تحصیلات دانشگاهی گرفته اند، در واقع پیشرفت چندانی نکرده اند. اصلا چیزی نیست ولی فکر نمیکنم سطحی داشته باشه بعلاوه فکر میکنم داستان شما واضحه و من به عنوان یک فرد غیرمعمول چیزهای زیادی از این موضوع یاد گرفتم ممنون.
    علاوه بر این، من می دانم که شما در تایلند کار می کنید، پس باید بدانید که پورسانت 20 درصدی که کور در مورد آن صحبت می کند اینجا کاملاً عادی و عادی است.
    اما آیا من و شما در چنین موردی از عهده آن بر نمی آییم، یا ما کاتولیک تر از پاپ هستیم؟
    در نهایت، فکر نمی‌کنم کسی علاقه‌ای به تغییر چیزها داشته باشد و سال‌های آینده به همین منوال ادامه پیدا کند و این که ما آخرین کسانی هستیم که می‌توانیم هر چیزی را تغییر دهیم.

  4. فردیناند می گوید

    من همیشه از استانداردهای فوق العاده ضعیف دانش آموزان "فارغ التحصیل" دبیرستان بسیار شگفت زده شده ام. تقریباً هر شکلی از آموزش برای دانش آموزان بالای 12 سال توسط والدین "دانشگاه" نامیده می شود.
    دانش زبان انگلیسی (بعد از 7 سال تحصیل) به شدت ضعیف است، مانند چیزهای اساسی مانند حساب. (همچنین) از نزدیک مشاهده شده است که دانش‌آموزانی که تا سن 18 یا 19 سالگی در دوره متوسطه شرکت کرده‌اند، در 14 سالگی دانش بیشتری از "ما" کسب نکرده‌اند. آنها حتی نمی توانستند 10 درصد از 100 غسل را محاسبه کنند، چه برسد به درصدهای زیر و بالای صد.
    همسر خودم با خنده گفت: اوه، وقتی از دبیرستان فارغ التحصیل شدیم، به هر حال کاغذ را می گیریم و هر چه یاد گرفته ایم را به معلم پس می دهیم. پس از همه، ما یک تکه کاغذ داریم.
    معلم از خود دانش آموز توقع هیچ اقدام یا نظری ندارد. سوالات در طول کلاس قدردانی نمی شود. چنین دانش آموزی آزاردهنده است و ساکت می شود. کتاب درسی، نظم و آراستگی و اطاعت بر تربیت حاکم است.
    حرفه معلمی ممکن است درآمد چندان خوبی نداشته باشد، اما باعث اعتبار می شود و این در تایلند اهمیت بیشتری دارد. مطمئناً از نظرات والدین استقبال نمی شود.

  5. فردیناند می گوید

    آنچه به صراحت به آن توجه می شود (تجربه های روستای ما در آیسان) تعداد بی پایان جلساتی است که به دانش آموزان اوقات فراغت مداوم می دهد. با افتخار یک زمین گلف برای معلمان با بودجه مدرسه ساخت.
    برای انصاف، باید گفت که تنها شب والدین در هر سال، در مدرسه دخترم، تقریباً توسط همه والدین منحصراً برای اعتراض به کمک های اضافی (حداقل) برای درس های کامپیوتر و کتاب های مدرسه استفاده می شد. نظری که اغلب شنیده می شد این بود: «دخترم به درس کامپیوتر نیاز ندارد، او به هر حال بعداً ازدواج می کند.» بازگشت به قرون وسطی. از طرف اکثر والدین اصلاً علاقه ای به خود آموزش وجود نداشت.

    • کور ورهوف می گوید

      مشاهده جالب فردیناند، جریان بی پایان جلسات بی پایان. در حال حاضر البته ایرادی ندارد که هر از گاهی جلساتی داشته باشیم، حتی ضروری است، اما در جلسات میلیونی که من شرکت کرده ام، هیچ وقت دستور جلسه ای وجود ندارد، نظرات یا اظهارنظرهای مدیریت پایین مورد قدردانی قرار نمی گیرد و انجام نمی شود. معمولاً مونولوگ کارگردان است که در آن چیزهایی اعلام می شود. مواردی که می توانید از طریق یک یادداشت نیز با آنها ارتباط برقرار کنید.
      مسائل بودجه ای "ممنوع" است و مشکلات در واقع مورد بحث قرار نمی گیرند.

      @اندرو،

      البته می‌دانم که 20 درصد «کمیسیون» به قول شما در اینجا عادی است. اما چنین اقداماتی از جمله دلایلی است که تایلند در حال سقوط به جایگاه جهان سوم است. کل کشور تا هسته فاسد است. پذیرش تمامی موارد؟ همه خوب؟ دهنتو ببند؟ آیا یک تایلندی با ذکر کلمه فساد عصبانی می شود؟
      باور کنید اکثر تایلندی هایی که من می شناسم از این سیستم خسته شده اند. فساد هرگز به هیچ کشوری کمک نکرده است. من اکنون بیش از ده سال است که در این کشور زندگی و کار کرده ام و روزانه اثر تضعیف کننده فساد در مقیاس بزرگ را می بینم. مانترا "همین طور است" برای من کار نمی کند ...

      • اندرو می گوید

        در همه جا وجود دارد. همچنین در هلند شاید به میزان کمتر و بیشتر تحت پوشش قرار گیرد زیرا ما بسیار کالوینیست هستیم. ما نمی توانیم آن را در تایلند تغییر دهیم. تایلندی هایی که از این موضوع سود نمی برند ممکن است ناامید شوند. اما دیگران آن را حفظ خواهند کرد. این دلیل لغزش تایلند به جهان سوم است، آینده نشان خواهد داد. یک بار دیگر ما فقط می توانیم از راه دور تماشا کنیم. زیرا ما خارجی هستیم و نه تایلندی.

        ضمناً 20% ذکر شده توسط شما هنوز در سطح پایینی است معمولاً 30 تا 40%
        در نهایت، من فکر می کنم اگر شما اینجا زندگی می کنید و کار می کنید باید این را بپذیرید، در غیر این صورت کار نمی کند.
        کار کردن در آموزش و پرورش مطمئناً سرگرم کننده به نظر نمی رسد.

        • کور ورهوف می گوید

          اندرو، کار در آموزش تایلندی واقعا عالی است. من 18 ساعت در هفته تدریس می کنم و این ساعات فوق العاده است. مقابله با این سیستم لعنتی دشوار است و من به مبارزه با آن ادامه می دهم. تنها من نیستم. من تعداد زیادی از همکاران تایلندی دارم که آنها نیز خسته شده اند و برای تغییر اوضاع می جنگند.
          کم کم همه چیز به سمت بهتر شدن تغییر می کند. من بسیار صبور شده ام و دیگر آرزوی انقلاب ندارم. بالاخره یه ذره عاقل تر شدم😉

          • هانس می گوید

            سلام کور،

            من دیروز به طور اتفاقی با 2 معلم صحبت کردم، ریاضی و انگلیسی، ریاضی هرگز مورد من نبوده است، اما می توانم کمی انگلیسی را اداره کنم.

            آن معلم انگلیسی به من گفت که به بچه های 9 ساله درس می دهد، خوب این برای من تازگی داشت، دعوت نامه ای دریافت کردم که بیایم و مدرسه آنها را ببینم.

            او گفت (به انگلیسی وحشتناک) که اکثر بچه ها اصلاً علاقه ای به انگلیسی ندارند، بنابراین البته واقعاً انگیزه دهنده نیست.

            اما سوال من این است که آن حقوق در آنجا چقدر است و اوراق چگونه پیش می رود؟
            من الان شش ماه است که در تایلند هستم و از انجام هیچ کاری خسته شده ام.

            • کور ورهوف می گوید

              سلام هانس

              دستمزدها بسیار متفاوت است. مدارس دارای BKK عموما بهترین پرداخت را دارند. از 35.000 تا 55.000 بات در ماه. اگر می خواهید برای تعطیلات به کشور خود بروید، برخی از مدارس نیز بلیط سالانه را برای شما پرداخت می کنند.
              مدارک: معمولاً برای واجد شرایط بودن برای ویزای سالانه B non-imm و مجوز کار باید یک دوره آموزشی HBO را تکمیل کرده باشید. مدرسه باید هزینه ها را بپردازد. در پایان سال، مدرسه باید تمام مدارک لازم برای تمدید ویزا و مجوز کار را نیز داشته باشد.
              در مورد وضعیت رسمی امور به اندازه ای که در مدارس دولتی و مدارس خصوصی اتفاق می افتد.

              سپس مدار خاکستری، موسسات زبان وجود دارد. تایلند سرشار از آن است. دانش‌آموزان برای یادگیری زبان انگلیسی خود به آنجا می‌روند. معمولاً گروه های کوچک حدود 4-8 دانش آموز. مدرک هرگز درخواست نمی شود، مجوز کار لازم نیست (رسما اینطور است، اما آموزشگاه های زبان این کار را نمی کنند) من هرگز نشنیده ام که حمله ای در یک موسسه زبان برگزار شود. تا آنجا که من می دانم، کار در آنجا بدون مجوز کار امن است. پرداخت به ازای هر ساعت تدریس (معمولاً حدود 300 بات در ساعت) و درآمد ماهانه در نوسان است. از چند ماه دیگر تعداد کلاس های شما بیشتر از ماه های دیگر است. من افرادی را می شناسم که سال ها در همان موسسه زبان کار می کنند.

              دقیقا نمیدونم حقوق خارج از شهرها چقدره، مسلما از BKK کمتره ولی هزینه زندگی هم اونجا کمتره. فکر کنم 20.000-30.000
              بعد از ظهر

              در اینجا یک لینک به وب سایت است http://www.ajarn.com یک وب سایت برای معلمان غربی در تایلند (با جای خالی)

              موفق باشی هانس

              احوالپرسی،

              نارسائی قلبی

              • جانی می گوید

                کور،

                چیزی که شما می نویسید درست است، معمولاً 30 هزار برای 20 ساعت در هفته. فکر کردم از طریق آژانسی در BKK می رود. آنچه غم انگیزتر است حقوق تایلندی هاست. در چند سال اول، آنها بیش از 2.500 p/m دریافت نخواهند کرد، که احتمالاً اکنون کمی متفاوت خواهد بود، اما 10 تا 15 هزار طبیعی است. سالمندان بیشتر دریافت می کنند (در مورد 20 سال خدمت صحبت کنید) و اگر خوش شانس باشید می توانید یک تبلیغ ویژه انجام دهید و 10 هزار دلار اضافی در ماه دریافت کنید. اما این یک تکه کیک است و انجام آن یک مصیبت است. ممکن است تا 3 سال طول بکشد تا اولین حمام را ببینید.

            • جانی می گوید

              شما نمی خواهید تدریس کنید، هیچ افتخاری از آن به دست نمی آید.

              • کور ورهوف می گوید

                از طرف خودت حرف بزن جانی😉

  6. اندرو می گوید

    فردیناند، متأسفانه در سطح حق با شماست.اما این که معلمان نمی خواهند با آنها مخالفت شود و بلافاصله با سر به سقف پرواز کنند، در هلند نیز اتفاق می افتد.فقط به واکنش های این وبلاگ نگاه کنید. آن دنیا و این شرم آور است، اما حقیقت دارد.

  7. HansNL می گوید

    برنامه کلاسی دخترم سال اول دانشجوی آلمانی.

    - آلمانی
    - انگلیسی
    - تاریخ تایلند
    - فرهنگ و جنبش های اجتماعی و توسعه تایلندی
    - جغرافیای تایلندی

    و بس.
    غمگین، نه یک نگاه به دنیا.
    و این برای یک دانشگاه کاملاً شناخته شده، دانشگاه Khon Kaen.

    • جانی می گوید

      بله هانس،

      تایلند جهان است، درست است؟ همه آن مطالعات یک شوخی بزرگ است. در BKK دانشگاه خصوصی بهتری وجود دارد. Peang را بسازند.

      اما هی، در مورد آن چه می کنید؟ ادامه دهید و در آخر هفته با بچه هایتان چند کار انجام دهید. یا آنها را به هلند بفرستید.

    • جانی می گوید

      هانس،

      دختر شما خودش دروس را انتخاب می کند، چرا چیزی را که قبلاً در دبیرستان آموخته است انتخاب کند؟ همچنین شرم آور است که دوست دختر شما نتوانسته است در امتحان شرکت کند. اینجا هم دبیرستان بود، درسته؟ بسیاری از مدارس سیستم حمل و نقل عالی دارند تا بچه ها همیشه به مدرسه بروند. هزینه 5 حمام در روز علاوه بر این، دانش‌آموزانی که نتوانسته‌اند در امتحان شرکت کنند، همیشه می‌توانند در امتحان مجدد شرکت کنند یا در موارد شدید، در یک امتحان استاندارد شرکت کنند. خرید مدرک هرگز اتفاق نمی افتد. با این حال، شما می توانید انواع مدارک تحصیلی را در BKK خریداری کنید، حتی گواهینامه رانندگی هلندی. شاید منظور او این بود.

      • هانس می گوید

        فکر می کنم شما hansnl و hans را با هم اشتباه می گیرید.

        دوست من فقط تا 14 سالگی مدرسه ابتدایی داشت و در مورد خرید کاغذ صحبت کرد. و من هرگز وسایل نقلیه مدرسه را در آن دهکده ای که او در آن زندگی می کند ندیده ام.

        همچنان خواهد پرسید.

        HansNL که نگاهی به یادگیری در مورد خارج از کشور برای من بسیار آشنا به نظر می رسد، گاهی اوقات این احساس را دارم که تایلندی ها فکر می کنند که فقط یک تایلند وجود دارد که چند کشور همسایه گاهی آزاردهنده دارد.

        دنیا گرد است، مردم روی ماه، دوست دخترم وقتی این را به او گفتم، فکر می کرد مست هستم.

    • هنک می گوید

      خوشبختانه آلمانی در این لیست قرار دارد.

  8. HansNL می گوید

    جانی، نکته همین است

    خوب، تایلند جهان است.
    پس از بازدید از هلند، بچه ها متوجه شده اند که تایلند فقط یک گونه است...

    بعد از سال دوم، دختر کوچک‌تر به یکی از دوستانمان در کلن می‌رود تا آلمانی بیاموزد، و او باید بتواند در یک سال مقدار زیادی را یاد بگیرد.

    بزرگتر کمی سخت تر است، حقوق می خواند.
    شاید بعد از چهار سال از طریق یک دوست وکیل یک سال در هلند تحصیل کند.
    پس از آن روند پیگیری در تایلند باید یک سال صبر کند.

    من یک دقیقه هم شک ندارم که ممکن است دانشگاه های بهتری در بانکوک وجود داشته باشد.
    اگرچه با در نظر گرفتن رتبه بندی جهانی دانشگاه ها، هیچ توهمی در مورد کیفیت آموزش ندارم.

  9. اندرو می گوید

    دو نوه در آلمان (نزدیک کلن) درس می‌خوانند، الان سه سال است که آنجا هستند. این به خوبی پیش می‌رود. در ابتدا توسط کادر آموزشی به خوبی از آنها مراقبت می‌شد (تغییر یک تکه کیک بود) نتایج مطالعه بسیار عالی هستند و من در اینجا بسیار خوشحالم.

    پیام برای hans.nl

  10. هری ن می گوید

    کور گفت: البته این فقط سیستم قدیمی یا معلمان یا فساد نیست، بلکه دانش آموزان نیز هستند. برای بسیاری، این کشور به SANUK مرتبط است، بنابراین یادگیری در اولویت نیست و من حتی خوانده ام که اگر در امتحان شرکت نکنید، نمی توانید مردود شوید (منطق تایلندی!!). ثروتمندان اغلب فرزندان خود را برای تحصیل به خارج از کشور می فرستند.

    HansNL، بنابراین من فکر می کنم که دانشگاه در Khon Kaen این نام را برای خود گذاشته است (تصویر مهم است) اما اینطور نیست. شاید سطح دبیرستان.
    برادر شوهرم که یک مهندس فیزیک است، فیزیک را با یک مینور در ریاضیات خوانده است، اما در اینجا هیچ دروس توسعه عمومی مانند فرهنگ تایلندی وجود ندارد.
    آنها در آن زمان نگاه کلی به HBS داشتند

  11. چگونه می گوید

    بله، سیستم آموزشی در تایلند واقعاً بسیار ضعیف است، اما من فکر می کنم این واقعیت که سطح تحصیلات بسیار پایین است به دلیل دولت است. زیرا لازم نیست نگران افراد احمقی باشید که چیزی نمی دانند. هر چه مردم بیشتر بدانند، از نظر دولت قاطع تر و دشوارتر می شوند. بنابراین دلیل بسیار ساده ای است که چرا آموزش بسیار بد است. اما من امیدوارم که تغییر کند، من معتقدم که نبرد بین زرد و قرمز نتیجه آن است. بین فقیر و غنی امیدوارم مردم عادی در آینده بهتر عمل کنند.

    احوالپرسی

  12. هویج می گوید

    بله، من واقعاً آن تحصیل در تایلند را دوست دارم. شما در همه جای تایلند با آنها برخورد می کنید، معلمان انگلیسی خارجی. شما به طور دائم اینجا در تایلند زندگی می کنید؟ البته ! و برای امرار معاش چه کار می کنید؟ من یک معلم انگلیسی هستم.
    توانایی تدریس در هلند درجه دو یا اول
    آیا دوره تربیت معلم را گذرانده اید؟ همچنین باید مهارت های زبانی شفاهی و نوشتاری عالی داشته باشید. و مهمتر از همه، به مهارت های آموزشی تبحر داشته باشد.
    معلمانی که من ملاقات کردم مطلقاً این استانداردها را رعایت نکردند. در واقع، انگلیسی آنها فقط بد بود.
    اخیراً با مردی انگلیسی آشنا شدم که در یک مدرسه ابتدایی انگلیسی تدریس می کند. خودش تایلندی صحبت نمی کند. وقتی از او پرسیدم که چگونه می توان آموزش داد، پاسخ داد: «این کار کاملاً ممکن است، زیرا انگیزه تفکر کودکان را تشدید می کند». دید عجیبی که ظاهرا مرد در مورد خودش صدق نمی کند.
    اما آیا به غیر از معلمان به اصطلاح خارجی، آموزش واقعاً بد است؟ در مدارسی که من بازدید کردم، همه کلاس‌ها دارای پروژکتور سقفی، اتاق مخصوص با کامپیوتر، کیبورد برای آموزش موسیقی بودند و به دانش‌آموزان کتاب‌های آموزشی فراوانی ارائه می‌شد.
    روش تدریس فقط کمی متفاوت است. اما آیا اشتباه است؟
    آیا تحصیل در هلند به این خوبی است؟ آیا قانون ماموت واقعاً یک نوآوری برای انتخاب بسته سرگرم کننده HAVO بود؟
    و البته مدیریت آموزش در هلند بسیار منصفانه تر است. فقط به اشتباهات دوره های HBO نگاه کنید. و اخیرا تقلب در آزمون سراسری.
    در پایان می توان به جرات گفت که تحصیل در تایلند خوب است. در سطح علمی، برای تحصیل در یکی از دانشگاه‌های Chulalongkorn، Thammasat یا Ramkhamhaeng باید توانایی‌های فکری لازم را داشته باشید. امتحانات خیلی سخته

    • کور ورهوف می گوید

      سطح دانشگاه هایی مانند Chulalongkorn، Thammasat، Mahidol در واقع آنقدر ضعیف نیست که برخی واکنش دهنده ها نشان می دهند. معماران، پزشکان، دندانپزشکان، وکلا، کارشناسان بازاریابی و غیره در آنجا فارغ التحصیل می شوند که دست کمی از همتایان غربی خود ندارند.
      تنها مشکل این است که کشورهای منطقه از ما پیشی گرفته اند.
      من اخیراً در سمیناری در وینتیان بودم که نقش آسه آن توسط مهمانان مورد بررسی قرار گرفت. هیئت تایلندی از دانشجویان دانشگاه قادر به طرح سؤال معقولی نبودند. سؤالات معقول (به زبان انگلیسی) همگی از نمایندگان لائوس و ویتنام بود. فقط یه ذره نشستن پلوی و لک و پوم... خوشحالم نکرد.

      تعداد زیادی از معلمان خارجی در تایلند در حال دویدن هستند. صد در صد موافقم من خودم تحصیلات درجه اول زبان انگلیسی را در دانشگاه علوم کاربردی روتردام به پایان رساندم.
      حدس بزن چی شده؟ من از چیزی که در آنجا یاد گرفتم در عمل استفاده نمی کنم. هیچ چی. چرا که نه؟ زیرا تئوری و عمل تایلندی کیلومترها از هم فاصله دارند. من همکارانی با مدرک فوق دکترا جلوی نامشان داشته ام که هیچ تفاوتی نکرده اند. بنابراین داستان شما در مورد اقتدار کاملاً صحیح نیست.

    • دیرک دو نورمن می گوید

      دوستان عزیز لطفا چند نظر به من بدهید:

      – سیستم آموزشی تایلند از نظر تاریخچه، سازماندهی، اصول، خروجی و کنترل با هلند قابل مقایسه نیست.

      - تایلند هنوز یک کشور جهان سوم است. اینکه چرا رانکل فکر می کند سیستم آموزشی تایلند بدتر از سایر کشورهای جنوب شرق آسیا است برای من یک راز است. به تجربه می‌دانم که در آنجا اغلب حتی افسرده‌کننده‌تر است.

      - اگر به عنوان یک فرنگ دیگر برای هیچ کاری خوب نیستید، چیزی یاد نگرفته اید و فقط در بارها و فاحشه خانه ها می چرخید، همچنان به عنوان یک "معلم زبان انگلیسی" در تایلند مناسب هستید.

      - در مقایسه تاریخی-فرهنگی با فرهنگ های اروپایی، تایلندی از نظر خصوصیت نسبتاً ایستا و با تأثیر مهم چینی است. آنچه معلم می گوید درست است زیرا او معلم است. حتی اگر حق با دانش آموزی قابل اثبات باشد، هرگز حق او ثابت نخواهد شد.

      _ موضوع عالی است، از خواندن پاسخ ها لذت می برم. اما چه خطاهای وحشتناکی اینجا و آنجا. صحبت از آموزش و پرورش!

      • کور ورهوف می گوید

        کمی کوته فکر، فکر نمی کنید؟ کشورهای غربی پویاترند؟ واقعا؟ البته از نظر غربی ها، اما اگر کارت بانکی ABN خود را گم کنید، ده روز کاری طول می کشد تا یک کارت جدید دریافت کنید، اینجا در تایلند، ده دقیقه. استاتیک؟ (شوخی کردم)

        • اندرو می گوید

          در پاسخ به داستان کور ورهوف:
          اوه بله کارت بانکی سه روز قبل از پرواز همسرم یک کارت جدید از رابوبانک می خواست با او خیلی بداخلاق صحبت شد من کنارش ایستادم تا 10 روز نمی فرستیم آن هم لینک در بانکوک او در عرض 5 دقیقه پاس تایلندی می گیرد ما باید اسکناس های 500 یورویی را سفارش دهیم که در سه روز نمی توان انجام داد اما 200 می شود، اما این یک پشته بزرگ، حیف و ظاهر عبوس خواهد بود. شلوار من طولانی است از آنجایی که از هلند با قوانینش خارج شده است.

          • شراب می گوید

            اجازه دهید در مورد بانک ها و انواع دیگر موسسات مالی در هلند صحبت نکنیم. این برای معادله آموزش و پرورش اثر معکوس دارد. کارت بانکی همسرم ناگهان مسدود شد. دلیل: او باید خودش را شناسایی می کرد. شخصاً یعنی. این در حالی است که آنها می دانند که ما سال ها در تایلند زندگی می کنیم. وقتی تماس گرفتم پاسخ ساده ای دریافت کردم که اینها فقط قوانین هستند. مهم نبود که ما نزدیک به 20 سال با این بانک بانکداری می کردیم. باجه ها برای تمامی امور مالی بسته هستند اما برای شناسایی باید در باجه حاضر شوید. آنها به آن مشتری پسند می گویند.

            ما همچنین انتقال پول از حساب هلندی به حساب تایلندی را تجربه کرده ایم. وقتی پول بعد از 2 هفته واریز نشد، با بانک هلندی تماس گرفتیم. او بلافاصله بانک تایلند را مقصر دانست. به ما گفته شد: «همه چیز در آنجا زمان زیادی می برد، زیرا در این صورت آنها می توانند سود کسب کنند. سپس با بانک تایلند تماس گرفتم. آنها نتوانستند چیزی در تایلند پیدا کنند و با بانک در هلند تماس گرفتند. معلوم شد که اشتباهی با کد سوئیفت انجام شده است. آنها قبلاً هزینه های قبض را رزرو کرده بودند. وقتی پرسیدیم آیا باز هم می خواهند این انتقال را انجام دهند، به ما گفتند که این امکان وجود ندارد و باید دستور جدیدی صادر کنیم. درست حدس زدید: هزینه ها دوباره پرداخت شد.

            و این نوع افراد/آژانس ها سیستم تایلندی را بوروکراتیک می نامند. جالبه. ما دو حساب در تایلند داریم و هرگز برای هیچ کارمزدی پرداخت نکرده‌ایم، یعنی برای تراکنش‌های داخلی، اگر چیزی شارژ شود حداقل است. در هلند حتی اگر کارت بانکی خود را با دقت در جیب خود نگه دارید، هزینه ها را پرداخت می کنید. آنها هنوز هم می توانند از سیستم بانکی تایلند در هلند استفاده کنند.

            • کور ورهوف می گوید

              مطلق. بانک های هلندی یک فاجعه هستند. هر کسی می تواند در اینجا یک حساب باز کند. مادرم پارسال در KTB حساب باز کرد. او تمام بودجه تعطیلات خود را در آنجا واریز کرد و بقیه تعطیلات را با کارت بانکی تایلندی خود پرداخت کرد. به این ترتیب، او مجبور نبود هر بار که برداشتی انجام می‌داد، مبلغ 150 بات را پرداخت کند. و اگر کارت خود را گم می کرد، به راحتی می توانست یک کارت جدید دریافت کند. از دست دادن کارت نقدی هلندی خود در خارج از کشور اغلب فاجعه آمیز است.

              • هانس می گوید

                پارسال با این مشکل مواجه شدم که کارت خوان آبنامرو من دیگر کار نمی کند و به دلیل بستری شدن در بیمارستان از سقف کارت اعتباری من بیشتر شده است. آیا در هتل ایستاده اید و نمی توانید قبض را پرداخت کنید و نمی توانید از کارت نقدی استفاده کنید؟

                وقتی صحبت از کور فاجعه آمیز شد، حق با شماست.

                من اکنون با ABN/AMRO/RABO/ING/SCB و بانکوک بانک و محدودیت کافی در کارت اعتباری به تایلند می روم.

                هرگز نمی خواهید این را دوباره تجربه کنید.

      • HansNL می گوید

        دیرک دو نورمن،
        من بیشتر با نظرات شما موافقم، در واقع ذهنیت تایلندی شبیه ذهنیت چینی است.
        البته جای تعجب نیست که تای ها از چین آمده اند.
        تفکر تایلندی نیز بسیار تحت تأثیر حاکمان چینی در تایلند است.
        با عواقبی که همه می دانیم و تجربه می کنیم.
        در مورد اظهار نظر شما در مورد فرنگی که بارها و فاحشه ها را اداره می کند، البته این یک توهین ناب و کاملاً توهین آمیز نسبت به افرادی است که فکر می کنند می خواهند به این شکل زندگی کنند، اما غم انگیزترین چیز در مورد این واقعیت است که آنها هنوز هم هستند. برای آموزش زبان انگلیسی مناسب هستند.
        این فقط نقص سیستم آموزشی تایلند و دانش بسیار ضعیف انگلیسی در تایلند را نشان می دهد.

        اندرو دوست دارد به بانک های هلند ضربه بزند، زیرا حداقل 10 روز طول می کشد تا کارت بانکی جدید خود را دریافت کند.
        باید اعتراف کنم که بانک های هلند جای گرمی در قلب من ندارند، اما فراموش می کنید که در تایلند فقط می توانید کارت بانکی جدید خود را تحویل بگیرید.
        به نظر می رسد ارسال غیرممکن است.
        که در هلند امکان پذیر است، منظورم ارسال آن است.
        ایجاد مرکزی، آماده سازی، تحویل و حمل و نقل 10 روز طول می کشد، که مسیر NL-TH 5-7 روز طول می کشد.
        به هر حال، در هلند به طور فزاینده ای امکان پذیر است که گذرنامه خود را مستقیماً با خود ببرید، اما پس از آن مطمئناً باید در هلند باشید.
        اینکه اسکناس های 200 و 500 یورویی بسیار سخت به دست می آیند به دلیل جعلیات فراوان در گردش است.
        به نظر من منطقی به نظر می رسد که اگر بسیاری از مشاغل کوچک و شرکت های بزرگ مایل به پذیرش این یادداشت ها نباشند، این یادداشت ها کمتر و کمتر در دسترس خواهند بود.

        آیا کشورهای غربی پویاتر هستند؟
        از نظر کور و اندرو، نه، اما آیا تایلند پویا است؟
        یا چین درونگرا؟
        یا کشور کاست هند؟
        چند مورد را نام ببرید که در مجموع یک سوم جمعیت جهان در آن زندگی می کنند.
        از نظر ظاهری بله، اما "در داخل" به همان اندازه محافظه کار جهنم و پر از "باکشی" یا رشوه.

        شخصاً در تایلند احساس خوشبختی می کنم و بازگشت به هلند برای من یک گزینه و نامطلوب نیست.
        البته من "اشتباهات" هلند را می بینم، اما در تایلند چشمانم را نمی بندم.
        اما من فکر می‌کنم رد کردن همه چیز در هلند به‌عنوان بد، اشتباه یا هر چیز دیگری، خیلی دور از ذهن است.
        بگذارید اینطور بیان کنم، و برای هیچکس آرزو نمی کنم، اگر در تایلند مریض شوید و متوجه شوید که پولتان تمام شده یا شرکت بیمه شما را بیرون می اندازد، همیشه می توانید به آن کشور بدخیم بازگردید، جایی که شما، تا زمانی که حق بیمه خود را به موقع پرداخت کنید، هرگز از بیمه نامه اخراج نخواهید شد.
        همچنین کشوری که بدون پول از تایلند برمی گردید و همچنان می توانید برای دریافت سرپناه و پول به دولت مراجعه کنید.

        ضمناً این کشور با کمترین بیکاری در اروپا نیز هست، اقتصادی که اصلا بد نیست، اما متاسفانه کمی پر از......

        • هانس می گوید

          من می خواهم این را در مورد چینی ها اضافه کنم.

          وقتی به اطراف شهر خود نگاه می کنم، معمولاً این چینی ها هستند که تجارت خود را انجام می دهند
          مسلط هستند و می توانند انگلیسی صحبت کنند.
          طلافروشی ها تقریباً همیشه متعلق به چینی ها هستند.

          صاحبخانه من، یک افسر پلیس سابق و همسر پرستارش، می‌تواند فوراً در مورد هالند رود گولیت ون باستن به من بگوید. آسیاب های بادی و مزارع بزرگ و مزارع لاله ها...

          دختر او با یک خلبان از نیروی هوایی تایلند ازدواج کرده است، دختر دیگر دامپزشک است و نوه او 6 ساله است و انگلیسی کامل صحبت می کند.

          می توانم به شما بگویم که گوش هایم در حال تکان خوردن هستند، من قبلاً در تایلند چنین چیزی را تجربه نکرده بودم.

          بنابراین در تایلند امکان پذیر است، اما بله، این استثنا شناخته شده خواهد بود.

          • HansNL می گوید

            کاملا حق با شماست.
            اما بین کاری که برای خود یا دیگران انجام می دهند تفاوت اساسی وجود دارد.

        • دیرک دو نورمن می گوید

          هانس عزیز

          برخلاف آنچه شما می گویید، من هیچ نظر تحقیرآمیزی در مورد معلمان انگلیسی یا علاقه مندان به زندگی شبانه در تایلند نگذاشته ام.

          قصد من تحقیر نیست و شما نمی توانید پاسخ من را بخوانید. این یک بیانیه واقعی است، غم انگیز اما واقعی. من افرادی را دیده ام که بدون هیچ آموزش یا تجربه ای برای پست های معلم زبان انگلیسی استخدام شده اند. اغلب با لهجه سنگین، به سختی می توانند زبان مادری خود را بدون نقص بنویسند. فاقد هرگونه دانش تایلندی ها و تمایلی به یادگیری چیزی نیست.

          آنها اهمیتی نمی دادند که همکاران و والدین دانش آموزان از یک معلم سبک زندگی خاصی انتظار دارند.

          شما ممکن است آن را یک بی ادبی بنامید، اما من این نوع چیزها را غیر استاندارد و بسیار مضر می دانم. همچنین از نام نیک معلمان اروپایی (هنوز) در تایلند می کاهد.

          البته حداقل ساده لوحی یا تنبلی مدیریت مدرسه است که پرس و جو نمی کند. یک زبان مادری کافی بود.

          اما غم انگیزترین چیز، گروه های زیادی از دانش آموزان است که با وجود تلاش هایشان، در نهایت ناامید می شوند.

          • جانی می گوید

            درست است که برخی از مشتریان هستند که بدرفتاری می کنند یا مناسب نیستند. اکثریت آنها تجربه ای در مدارس غربی دارند. معلمانی که می خواهند به زبان تایلندی آموزش دهند به راحتی پیدا نمی شوند، بیشتر آنها پس از چند هفته یا چند ماه منصرف می شوند و به کشور دیگری می روند.

            بزرگترین مشکل این است که آنها راضی نیستند و به همین دلیل دانش آموزان کاری انجام نمی دهند. به علاوه آنها واقعا نمی خواهند مواد را جذب کنند. نتایج فقط در تعداد انگشت شماری قابل مشاهده است. من هم خودم را در موقعیت الاغ می بینم. معلم برای یک روز در هفته کافی است. تلاش من واقعا اتلاف وقت است.

  13. چانگ نوی می گوید

    تحصیلات ضعیف ... مهد حفظ وضعیت موجود در تایلند با توجه به روابط قدرت.

    در واقع «ناپدید شدن» بودجه های دولتی به نفع کارکنان رده پایین در سیستم آموزشی نیست. اما من می توانم فرض کنم که، درست مانند پلیس و ارتش، در آموزش و پرورش یک مدیریت بزرگ غیر ضروری وجود دارد.

    یکی از دوستانم در زمینه آموزش از طریق ماهواره و اینترنت فعالیت می کرد. چنین پروژه ای تنها زمانی می تواند در تایلند اجرا شود که کسی بتواند جیب خود را با آن پر کند.

    متأسفانه فکر می کنم 100 سال از این سیستم روی DNA نیز تأثیر گذاشته است. من در واقع پسران تایلندی را می شناسم که بیشتر عمر خود را در اروپا زندگی کرده و به مدرسه رفته اند. اما به محض رسیدن به اینجا، بدون هیچ مشکلی مستقیماً وارد سیستم تایلندی می شوند. حتی یک نفر افتخار می کرد که توانسته بود آنقدر در اروپا سازگار شود که هیچ کس متوجه نشده بود که او اساساً با تایلندی در تایلند تفاوتی ندارد.

    چانگ نوی

  14. گرینگو می گوید

    کور: من یک سوال دیگر در مورد درس های انگلیسی برای دانش آموزان تایلندی دارم. من چند بار سعی کردم به پسر 11 ساله تایلندی ام در مورد انگلیسی اش کمک کنم. من در زبان انگلیسی خوب هستم، مشکل این نیست، اما وقتی می‌خواهم چیزی را توضیح دهم، آن را به انگلیسی انجام می‌دهم و بعد همه چیز اشتباه می‌شود، زیرا او آن را نمی‌فهمد (همیشه).
    چگونه با دانش آموزان تایلندی که هنوز انگلیسی نمی دانند این کار را انجام می دهید؟آیا تایلندی صحبت می کنید؟

    • کور ورهوف می گوید

      گرینگو، سوال متداول. انتظار می رود دانش آموزانی که در مدرسه برنامه انگلیسی که در آن کار می کنم تدریس می کنم، دانش پایه مناسبی از زبان انگلیسی داشته باشند، در غیر این صورت هرگز در آزمون ورودی موفق نخواهند شد.

      من کمی تایلندی صحبت می کنم، اما هرگز از آن استفاده نمی کنم. دانش‌آموزان من نمی‌دانند که من بیشتر از آنچه می‌گویند می‌فهمم. اما به دلیل تصویر من "فرنگ که تایلندی بلد نیست" مجبور می شوند سوالات خود را به زبان انگلیسی از من بپرسند.
      یک چیز دیگر. من می توانم خیلی سریع نقاشی کنم. من چند کلاس خیلی ضعیف دارم و خیلی سریع موقعیت ها را روی تخته ترسیم می کنم. همچنین ترجیح می‌دهم از دیکشنری‌های ناطق استفاده نکنند، زیرا آنها اغلب معنی را در زمینه اشتباه می‌دهند. فقط حدس بزنید معنی یک کلمه چیست و ادامه دهید شعار من است.

      توصیه یک جانباز 😉 با پسرتان انگلیسی صحبت کنید و هرگز تایلندی نکنید. وقتی او به زبان تایلندی شروع کرد، وانمود کنید که هندی ناشنوا هستید. فیلم هایی با زیرنویس تایلندی، هیچ دوبله ای و زبان بدن زیاد و زیاد وقتی با او صحبت می کنید. و انگلیسی خود را برای او ساده نکنید. فقط با او انگلیسی معمولی صحبت کنید، همانطور که با یک فرد انگلیسی صحبت می کنید. بدون "Tinglish" سپس او آن را اشتباه یاد می گیرد.

      عیسی چه داستانی 😉

      احوالپرسی،

      رنگ


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم