ثبت نام بهتر رانندگان تاکسی موتور سیکلت پس از نزاع مرگبار

وقتی گوساله غرق شد چاه را پر کنید - یک ضرب المثل هلندی است

از آنجایی که در اینجا سر و صدای منفی زیادی در مورد تاکسی های موتوری وجود دارد (به نظرات مقاله در مورد نزاع مرگبار در روز شنبه مراجعه کنید)، در اینجا داستان من در مورد اتفاقی که هفته گذشته برای من رخ داد است:
با تاکسی موتوسایی از 36 soi Sukhumvit به رستوران Bangkok Baking Company، BBCO رفتم.
من فهمیدم که این 400 Bht هزینه دارد (فکر می کردم خیلی زیاد است اما موافقت کردم)
در soi 2 پیاده شدم و 400 پرداخت کردم و در نتیجه مرد شروع به پراکندگی کرد و من فهمیدم که او بیشتر می خواهد.
به این موضوع توجهی نکردم و از پله ها بالا رفتم و وارد رستوران شدم. هنوز صدای خرخر کردن را از پشت سرم می شنیدم.
در حالی که در داخل منتظر سفارشم بودم، در کمال تعجب و ناراحتی، راننده با داستان هایی سر میز من آمد که من نمی فهمیدم اما فکر می کردم متوجه شدم.
پیشخدمت که 20 سال است من را می شناسد، در حالی که آن مرد 250 بات روی میز من گذاشت، شروع به صحبت با او کرد. چه چیزی معلوم شد؟ او به پیشخدمت گفت که هزینه سفر بیش از 150 Bht نیست و او اصرار کرد که اضافه پرداختی را به من پس دهد!!!
این را هم می شود گاهی گفت!!
و حالم بد شد و شرمنده شدم.