مردانی که در پاتپونگ فریاد می زنند

توسط اگون وات
Geplaatst در زندگی در تایلند
برچسب ها: ,
6 اکتبر 2016

پاتپونگ: دو خیابان (سوی) بین جاده سیلوم و سوراوونگ

گوش دادن/تماشای صدای زوزه گوزن ها در هلند امری وقت گیر و پرهزینه است. اما حالا که فصل دوباره در تایلند شروع شده است، اینجا هم می توانیم شاهد این پدیده باشیم.

هیچ کیلومتری از سفرهای طولانی در سرما از میان چشم‌اندازهای تهدیدآمیز، زمین خوردن بر روی کنده‌های درختان، راه رفتن در میان گودال‌های گلی وجود ندارد، اما می‌توانیم در اینجا خودمان را به پیاده‌روی دلپذیر حدود ده متری در جاده‌های آسفالت‌شده نسبتاً خوب محدود کنیم تا رفتار شیاردار فرنگ‌ها را مشاهده کنیم. لذت بردن از لیوان‌های شراب. برای تماشای میله‌های رفت و برگشت با مزیت اضافه‌شده از عملکرد دخترانی کم‌پوش که از تیرک‌های کرومی آویزان شده‌اند.

از آنجایی که فریاد زدن به انرژی زیادی نیاز دارد، می‌بینیم که بزها در مکان‌های توقفی مانند مک‌دونالد در کنار هم جمع می‌شوند و بزهایی که با ژاپنی‌ها در پشت بشقاب ماهی خام نشسته‌اند، در کنار هم قرار می‌گیرند که برای میل جنسی مفید است.

برای بررسی دوره ای سلامتی خود، به دلیل برخی از آشنایان که در آنجا کار می کنند، به طور سنتی به بیمارستان چولالانگکورن می روم. یک هتل در نزدیکی کارآمد است و به همین دلیل است که سفرهای هیجان انگیز و نه چندان سخت من اغلب به پاتپونگ محدود می شود. محیطی که برای من بسیار آشناست، جایی که برای رعایت آداب و رسوم نق زدن نیازی به جستجوی طولانی نیست. اگرچه بازدید از مکان آبی "Thermae" نیز بسیار ارزشمند است.

من معمولاً با بازدید از طبقه دوم شروع می کنم که در آن سه مکان خواستگاری قابل تشخیص است:

  • سالن ماساژ که در آن افراد عرق کرده حمام می کنند و پاسخ سریع لازم است تا آهوی مورد نظر شما توسط شخص دیگری انتخاب نشود.
  • موقعیتی که برای تحت تأثیر قرار دادن دلارها، حرکات آکروباتیک انجام می دهد
  • و تاریک ترین مکان بسیار تاریکی که عمداً نگهداری می شود، نامی که نمی توانم به خاطر درد سانسور نامش را ذکر کنم، جایی که هیچ ابتکاری لازم نیست: برای شما اتفاق می افتد بدون اینکه لازم باشد آن را بخواهید. با این حال، مزیت این مکان این است که نوشیدنی ها ارزان تر هستند، بنابراین برای اینکه حال و هوای خوبی داشته باشم، پایه و اساس یک عصر جالب را اینجا گذاشتم. دخترها من را می شناسند، می دانند که آبجو می خورند و به من عمل نمی کنند.

در طبقه همکف، بارها، کافه‌های موسیقی و بازار شبانه را داریم. تضاد بین خانواده ها، زوج های جوان و بزهای فریبنده قابل توجه است. خانواده‌هایی که فکر می‌کنند می‌توانند در اینجا معامله ارزانی داشته باشند، زوج‌هایی که معمولاً در کافه‌های موسیقی هستند، جایی که مرد بدخلق آرزو می‌کند که می‌توانست تنها بیرون برود و گوزن ناامیدانه از این می‌پرسد که چگونه با زیبایی‌های عجیب و غریب و پول‌های پرهیجان رقابت کند. احساس برتری با مثله کردن بدن خود به شکل خالکوبی های مضحک و حلقه ها از طریق بینی و جاهای دیگر آماده به زنجیر.

من هرگز از یک چاله آب نمی گذرم. در اینجا زیباترین دختران پاتپونگ را خواهید یافت: موهای بلند و مشکی تا کمر، باسن های باریک، صورت های ریز بریده شده، پاهای زیبا و تاپ (بیش از حد) عالی. مهاجران حس ششم را برای محدود کردن خود به ارائه فقط یک نوشیدنی ایجاد کرده اند. آنها زمانی نیز تجربه ای نوآورانه با این زیبایی ها داشتند.

فرنگ نه چندان مسافرتی نمی داند چه بلایی سرش می آید وقتی چنین زیبایی واقعاً به او اهمیت می دهد. یکی پس از دیگری نوشیدنی به ابتکار زیبایی سفارش داده می شود، به طوری که تا زمانی که آنها به هتل راهپیمایی می کنند، زیبایی امیدوار است که مهارت های مشاهده اش آنقدر ضعیف شده باشد که بز با غافلگیری زندگی اش روبرو نشود.

در هر صورت، این برخوردها برای جلوگیری از ازدحام بسیار مفید است. حدود ساعت 23.30:XNUMX شب دوباره دیدمش. من از طریق آزمون و خطا آموخته ام که توانسته ام مصرف شراب خود را به طور معقولی محدود کنم. یک بار دیگر متوجه می شوم که به نظر می رسد دختران دیگر مانند گذشته زیبا نیستند و تجاری گرایی به طور قابل توجهی بلندتر / تشدید شده است. قبلاً فکر می کردم همه دخترها زیبا هستند، اما اکنون به ندرت دختری را می بینم که به او نگاه کنم: حتی بهشت ​​نیز بعد از مدتی شروع به ترک می کند. آخرین کاپوچینو و راضی به هتلم می روم، متقاعد شده که هیچ جایی بهتر از خانه نیست.

7 پاسخ به “سوختن مردان در پاتپونگ”

  1. بن گیل می گوید

    نمایشگر عالی

  2. اریک بکی می گوید

    من می توانم همان مراسم را از استخر روی پشت بام خود تماشا کنم. در آنجا کبوترهایی هستند که زیر یا بهتر بگوییم نق می زنند. همیشه گروهی از نرها حضور دارند و روی حصار منتظر حضور یک ماده هستند. نرها یکی پس از دیگری سعی می کنند با رقص، محصولات متورم و فریاد زدن زیاد، زنان را در مورد نیات جدی و مهارت های جنسی خود متقاعد کنند. به ندرت دیده ام که زنی به پیشرفت های چنین مردی پاسخ دهد. ظاهراً آنها در رفتار جفت گیری خود بسیار گزینشی هستند که در بقیه جهان اطراف من تقریباً واضح نیست. من دوبار شاهد بودم که یک زن مرده یا بدحال روی فیلتر آب کنار استخر افتاده بود. یک بار دیدم که یک چشم هنوز در حال حرکت است بنابراین کاملاً نمرده است. با این حال، برای نرها، این یک مزخرف بی پایان بود و اسب‌سواری با ماده‌ها که دیگر اصلاً حرکت نمی‌کردند. این منظره اغلب مرا به یاد رفتار بسیاری از فرنگ ها در مناطق چراغ قرمز تایلند می اندازد که نمی توانند فریاد زدنشان را متوقف کنند.

  3. مارتین از اسپا می گوید

    ماه‌ها و حتی سال‌هاست که از اکثر موضوعات و مکاتبه‌های تایلند بلاگ لذت می‌برم. درست است که من فقط چند بار برای تعطیلات به تایلند رفته ام و برای دیدن دوستانم، اما در نتیجه به جز ایام تعطیلات، خواننده وفادار تایلند بلاگ شده ام و می مانم.
    به نظر من، این مقاله کوتاه بسیار عالی نوشته شده است و در واقع سزاوار بیش از (یا بیشتر از؟) یک پاسخ است!
    نه، سفر بعدی من قطعا پاتپونگ نخواهد بود! 🙂

  4. جک اس می گوید

    خیلی قشنگ نوشتی! من اغلب به پاتپونگ می آمدم و هر بار تجربیات مختلفی در آنجا داشتم. من آنجا تنها بوده ام، با خانواده، با همکاران (مرد و زن)، با یک دوست خوب که من را با میله های داخل آشنا کرد... هر تجربه متفاوت بود.
    من روی تراس ها نشسته ام و چیزهایی را از نزدیک و از دور دیده ام.
    اما من به هر باری نرفته ام. همه چیز در زمان های دور، زمانی که هنوز می توانستید تمام شب را جشن بگیرید.
    اکنون دیگر هیچ علاقه ای به آن ندارم: خیلی گران است، میله ها خیلی بلند هستند، کنجکاوی من در گذشته ارضا شده است. من یک یا دو سال با دوست دخترم که این را نمی دانست دوباره آن را پشت سر گذاشتم و بعد کاملاً ترک کردم.
    اما وقتی داستان را خواندم، خاطرات قدیمی به ذهنم آمد. زیبا! تحسین من برای این داستان!

  5. جک جی می گوید

    همچنین چندین بار توانسته ام مکان آنجا را ببینم. همیشه رفتار فرنگ خیلی آرام برایم جالب است. فرنگ با اغوا و اغوا می کند. زنان فرنگ در آنجا احساس راحتی کمتری می کنند و اغلب این را تابش می کنند. من اغلب فکر می کنم که آیا یک زن فرنگ واقعاً از بازدید از "زندگی شبانه" بانکوک لذت می برد؟ چیزی که همیشه کمی «عجیب» به نظرم می رسد، خیابان مقابل «بازار ژاپنی» است.

    • l.سایز کم می گوید

      «بازار چینی» نیز در مکان‌های خاصی «به‌طور جداگانه» سرو می‌شود.
      یک غیر آسیایی نمی تواند وارد آنجا شود.

  6. theos می گوید

    در این عکس مانند شاه ماهی در بشکه در کنار هم بسته بندی شده اند، وحشتناک. در سال‌های جوانی زیاد به آنجا رفتم و در آن زمان خیابانی آرام بود که البته بارهای زیادی داشت. گاهی اوقات توسط یک بالنگر تایلندی به بیرون پرتاب می شد. اوه خوب، این بخشی از آن است و به عنوان یک ملوان به آن عادت می کنید. برای بقیه، آن یک خیابان تفریحی شبانه خوب بود. Soi Cowboy تازه در حال ظهور بود و زندگی شبانه در Soi Nana هنوز وجود نداشت. همچنین حکومت نظامی با ممنوعیت خیابان در شب وجود داشت. بار تگزاس، مستقر در پاتپونگ، مسافرت‌های اتوبوس بعد از ساعت کاری و اتوبوسی از دختران و پسران مست را در راه خود به پاتایا ترتیب داد. اگر می خواستید بپیوندید، هزینه بلیط آن 200 بات است. روزهای فوق العاده ای را در بانکوک سپری کردم.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم