فلسفه زندگی من در تایلند

نوشته کریس دی بوئر
Geplaatst در کریس دی بوئر, ستون, زندگی در تایلند
برچسب ها: , ,
28 اوت 2018

من پست های زیادی را در تایلند بلاگ خواندم، اما نه همه چیز. احتمالاً در مورد شما هم همینطور است. شما علایق خود را دارید و گاهی اوقات به نظر می رسد که آنها با بلژیکی ها و هلندی هایی که مانند من اینجا زندگی و کار نمی کنند متفاوت هستند. من فکر می کنم که بسیاری از گردشگران تایلندی به بلژیک یا هلند علاقه زیادی به مسائل سیاسی و اجتماعی (در حال حاضر یا تاریخی) در آن کشور ندارند. موضوعات دیگر برای چندمین بار مطرح می شود و به نظر می رسد تمام شده است. و برای تبلیغات و مشاوره مستقیم، تعداد زیادی وبلاگ دیگر در اینترنت به همه زبان ها موجود است.

من گاهی با تعدادی از نویسندگان و نظر دهندگان مخالفم. یکی از دلایل بدون شک این است که من نه تنها در اینجا زندگی می کنم (همانطور که تعداد بیشتری از مهاجران، بلکه بازنشسته ها زندگی می کنند) بلکه 12 سال است که به طور تمام وقت در اینجا کار می کنم، در مؤسساتی که فرهنگ شرکتی تایلندی است. و من می توانم به شما اطمینان دهم که همه چیز در فرهنگ شرکتی تایلندی بسیار متفاوت از فرهنگ هلندی یا بلژیکی است. از آنجایی که 95 درصد از همکاران من در دانشگاه تایلندی هستند اما از یک پیشینه خوب (از همه رنگ ها، اتفاقاً یکی از همکاران من یک فعال بدنام است)، گاهی اوقات در مورد آنچه در پشت صحنه می گذرد (در سطح بالایی) می شنوید. سطح) اتفاق می افتد. و چیزهایی در آنجا اتفاق می افتد که شاید هنوز بتوان آنها را با قلم توصیف کرد (که توصیه نمی شود) اما تقریباً هیچ کس نمی خواهد آنها را باور کند. با خیلی چیزهای دیگر هم همینطور است. اغلب اوقات بیرون چیزها منعکس کننده چیزی نیست که واقعاً در جریان است. به عنوان یک بازدید کننده موقت، توریست، اگر اصلا متوجه آن شوید، این برای شما هیچ فایده ای ندارد.

دلیل دیگر ممکن است این باشد که در طول سال‌های حضورم در تایلند، فلسفه خاصی از زندگی را اتخاذ کرده‌ام که - فکر می‌کنم - کاملاً متفاوت از سایر مهاجرانی است که پس از بازنشستگی برای زندگی به اینجا آمده‌اند. من سعی می کنم آن فلسفه را در 5 توصیه خلاصه کنم. دستورالعمل ها ترکیبی از انتخاب شخصی، مطالعه، تربیت و شانس هستند.

  1. دنبال خوشبختی برو نه پول

پول شما را خوشحال نمی کند. خب تا حدی دن گیلبرت، استاد دانشگاه هاروارد، در یک سخنرانی زیبا توضیح می دهد که پول تا حدودی خوشبختی را می خرد. شما باید به اندازه کافی برای زندگی داشته باشید، اما فراتر از آن، با افزایش پول، شادی افزایش نمی یابد. رابطه خطی نیست.

برای لحظه ای هم به تغییرات نرخ بات در برابر یورو اهمیت نمی دهم. و من هنوز از حقوق بات خود قبض های ماهانه را در هلند پرداخت می کنم. خوشحال بودم که مالیات تایلندی بسیار ساده تر از مالیات هلندی است. بدون تخفیف، عوارض، اعتبار مالیاتی، کمک هزینه افراد متاهل، کسر زندگی مشترک، کاهش مستمری. من قوانین موجود را دنبال می‌کنم، سعی نکن از آن حداکثر بهره را ببرم (از لحاظ قانونی) و روی شاد بودن تمرکز کنم نه ثروتمند بودن. من مشتری وکلا نیستم و آگاهانه در زمان برگزاری انتخابات در هلند رای نمی دهم. آنها فقط بدون من اوضاع را در هلند حل می کنند. وقتی به اینجا آمدم از قبل می دانستم که در تایلند نمی توانید به عنوان یک خارجی ثروتمند شوید. اما من اکنون بسیار شادتر، بسیار شادتر و بسیار سالم تر هستم. و افراد شادتر بیشتر عمر می کنند یا این که: افراد بدخلق زودتر می میرند؟

دادن مهمتر از گرفتن است. باید اعتراف کنم که مدت زیادی طول کشید تا عادت کنم به اقوام و دوستان نزدیک همسرم پول بدهم، زیرا آنها به پول نیاز داشتند (به دلایل خوب یا قابل قبول، نه برای انجام کارهای بد). بانک و بیمه هم هست. هرکسی مواظب خودش و خانواده خودش است، من از خانه یاد گرفتم. اما اینجا اینطوری کار نمی کند. علاوه بر روزانه و هفتگی عوضی جی، من و همسرم به سایر آشنایان کمک می کنیم. و این "تصادفی" است که به ما نیز دائما کمک می شود. در مورد همیشه یک جایزه در قرعه کشی دولتی تایلند چطور؟

  1. کیفیت مهمتر از کمیت است

کیفیت زندگی: سالهای شاد بهتر (شاید کمتر) در سلامتی خوب از طولانی کردن زندگی در اینجا روی زمین برای سالها در حالی که بیمار هستید و تنها و در تنهایی می میرید. این یکی از دلایلی است که تا زمانی که به من داده می شود به کارم ادامه می دهم. نه تمام وقت و نه در تمام طول سال و فقط به شرطی که کار جذاب باشد و ارزش افزوده ایجاد کند. یکی از این ارزش های افزوده بیمه شدن در برابر هزینه های پزشکی است. و بله، به روش تایلندی. بنابراین: استفاده از 1 بیمارستان در منطقه خودم، بدون دردسر در مورد (احتمالا) مراقبت بهتر در یک بیمارستان خصوصی با هزینه های بالاتر که نیاز به بیمه گران تری دارد.

من قطعاً اهل سلامتی نیستم، اما به آنچه می‌خورم و می‌نوشم، چه از نظر کیفیت و چه از نظر کمیت، توجه می‌کنم. بهتر است غذا و نوشیدنی خوب بخورید و سپس کمتر از غذای بد بخورید و زیاد بنوشید. در تایلند همیشه آسان نیست، به عنوان مثال، مقدار زیادی گوشت خوک و "غذای فرآوری شده" هنوز خورده می شود.

  1. با هم بودن بهتر و قوی تر از تنهایی است

من از فرهنگی آمده ام که فردگرا است و نظر هر فردی در آن اهمیت دارد. در تایلند این موضوع بسیار کمتر است مگر اینکه شما ثروتمند (از نظر پول) و بنابراین در این کشور مهم و تأثیرگذار باشید. و من نه ثروتمند هستم و نه قصد دارم که باشم (نگاه کنید به نصیحت 1). تأثیر من بیشتر از چیزی نیست که حرفه ام نشان می دهد (من یک آجرن، یک مدرس دانشگاه، و بنابراین در سلسله مراتب پایین تر از پدر و مادر) و تأثیری که همسرم از طریق شبکه های خود دارد.

تایلندی‌ها بهتر از هر کسی می‌دانند که افراد وقتی با هم کار می‌کنند چقدر می‌توانند قوی باشند. من قبلاً این را از سالهای حضورم در جنبش دانشجویی در هلند در دهه 70 می دانستم.

  1. نگران فردا نباش / روز را غنیمت بشمار / شکایت نکن

پدرم می گفت: «نگرانی تو را زشت می کند». شاید به همین دلیل است که همسرم هنوز فکر می‌کند که من "مردی خوش تیپ" هستم. و نه، من او را در یک بار ملاقات نکردم. اگرچه می توانم به خوبی برنامه ریزی کنم، اما همچنان روز به روز زندگی می کنم. من اینجا در تایلند یاد گرفتم زیرا در واقع هر روز اتفاقاتی می افتد که من پیش بینی نمی کردم. بداهه گویی و عصبانی نکردن یا آزار دادن خود از ویژگی های ضروری در این کشور است. در واقع، در بسیاری از مناطق سرعت جامعه تایلند کندتر از هلند است. اگرچه تصمیمات در سطح شخصی می توانند هر دقیقه تغییر کنند، فرآیند تصمیم گیری در سطح شرکت نسبتاً چسبنده و کند است. نتیجه این است که در سطح شخصی نباید شکایت کنید که همسرتان ناگهان، در همان روز، قصدی کاملاً متفاوت با شما دارد. و اینکه اگر تصمیم گیری در مورد چیزی نسبتاً ساده (به نظر من) می تواند زمان بسیار زیادی طول بکشد، نباید در محل کار شکایت کنید.

  1. کارهایی را که دوست دارید و دوست دارید انجام دهید (خوب) کنت

مهم نیست چند سال دارید، اما به نظر من باید کاری را انجام دهید که از آن لذت می برید. چه کار باشد چه اوقات فراغت اول از همه، چون چیزهایی که دوست دارید بیشتر به شما می آید. ثانیاً، زیرا احتمالاً می توانید این کارها را بهتر انجام دهید (مهارت، دانش بیشتر و غیره). و ثالثاً، زیرا آنها شما را شادتر می کنند.

و با آن دایره شادی کامل می شود.

26 پاسخ به “فلسفه زندگی من در تایلند”

  1. جک پی می گوید

    کریس عزیز،

    فلسفه زندگی شما برای من جذاب است، به خصوص به این دلیل که به عنوان یک مهاجر به کشورهای مختلف زیادی سفر کرده ام.
    و من در واقع همیشه این فلسفه را به کار برده ام.
    من همچنین 15 سال پیش به عنوان یک مهاجر در تایلند قرار گرفتم. و بنابراین من 14 سال است که با یک زن تایلندی ازدواج کرده ام.
    در این بین ما با هم به چند کشور سفر کرده ایم و همسرم نیز کم و بیش با فلسفه زندگی شما موافق بوده است.
    کاری که قبل از حرکت دوباره انجام می دهیم این است که با قانون 1 شروع کنیم: برای تفریح ​​می رویم و پول بعداً می آید.
    نقطه 2 تا حد زیادی زمانی که ما به آنجا برسیم خواهد آمد. تا آنجا که ممکن است از فرهنگ موجود بهره ببرید و تا جایی که برای شما راحت است، سازگار شوید. شما به عنوان یک غریبه اجازه دارید کمی از آن منحرف شوید. از شما به عنوان یک خارجی نیز انتظار می رود. این مطمئناً برای تایلند صادق است، زیرا زندگی فرنگ مانند تایلندی مطلقاً پذیرفته نمی شود. یک بار فرنگ، همیشه فرنگ.
    نکته 3 برای ما منطقی است، به خصوص که ما هر دو در یک کشور خارجی هستیم. و سپس روحیه خانوادگی تایلندی بیشتر از هلندی ها برای من جذاب است، اما هر دوی ما می توانیم در مورد اینکه اوضاع در کشور میزبان ما در این زمینه چگونه پیش می رود لبخند بزنیم.
    نقطه 4 چیزی است که هر مهاجر به سرعت یاد می گیرد. اگر نه، او معمولاً فقط برای مدت کوتاهی یک مهاجر خواهد بود.
    نکته 5 با نگاهی به زندگی خود، هرگز کاری را که دوست نداشتم برای مدت طولانی انجام نداده ام، اما باید اعتراف کنم که معمولاً به سرعت لذت را در چیزی می بینم.

    بنابراین اساساً فلسفه زندگی شما این است: تا جایی که احساس راحتی می کنید سازگار شوید و به خود احترام بگذارید و خود را در جامعه ای غوطه ور کنید که در نهایت به آن می رسید. و بفهمی که مهمان هستی و خواهی ماند. طوری رفتار کنید که فکر می کنید یک مهمان باید رفتار کند. و فرقی نمی کند که در تایلند باشید یا جای دیگری.
    و شکایت نکنید که اوضاع در جای دیگری خیلی بهتر است، سعی نکنید هنجارها و ارزش های خود را تحمیل کنید. بهتر است با آن سرگرم شوید. حالا که او تایلند را از بیرون می بیند، همسرم می تواند به آداب و رسوم معمولی تایلند بخندد، اما از آنها بیشتر قدردانی کند.

  2. راب تای مای می گوید

    همه چیز خوب است، اما همچنان به فکر پیری خود باشید. 12 سال در تایلند به معنای 24 درصد کمتر مستمری دولتی است

    • رود می گوید

      می توانید روی 28٪ کمتر AOW حساب کنید.
      اقلام تعهدی AOW از 15-65 به 17-67 تغییر کرده است.
      دو سال اول انباشته در طی آن تعدیل در جیب دولت ناپدید شد و در سال های 66 و 67 احتمالاً در هلند نیستند و چیزی به آنها تعلق نخواهد گرفت.

    • هانس جی می گوید

      راب عزیز
      این نظر به وضوح نشان می دهد که شما فلسفه زندگی کریس را درک نکرده اید یا خودتان آن را به کار نمی برید.
      من نظر منطقی شما را درک می کنم.
      به هر حال، انتخاب قطعیت ها به عهده ماست.
      رها شدن از آن به زمان و دیدگاه خاصی نیاز دارد.
      شما همچنین به خودشناسی نیاز دارید تا بدانید واقعاً چه چیزی شما را خوشحال می کند.
      حتی در هلند همیشه سعی می کنم از خودم بپرسم که چرا انتخاب خاصی انجام می دهم.
      در تایلند این امر طبیعی‌تر است، اما من این را بیشتر تجربه می‌کنم همانطور که Sjaak P نشان می‌دهد.
      شما در تایلند زندگی می کنید اما مطمئناً مجبور نیستید همه چیز را به دست بگیرید!

      خوشبختانه، ما می توانیم جنبه های مثبت هر دو فرهنگ را ادغام کنیم.

    • janbeute می گوید

      راب عزیز.
      آیا تا به حال شنیده اید که می توانید داوطلبانه حق بیمه AOW خود را حداکثر تا 10 سال پرداخت کنید؟
      من هم این کار را کردم و بعد محاسبه متفاوت است.
      من الان 14 سال است که اینجا زندگی می کنم و به زودی 2 سال را از دست خواهم داد، بنابراین 4٪ تا شروع سن بازنشستگی دولتی من.

      جان بیوت.

  3. از پا افتادن می گوید

    سلام کریس دی بوئر،
    قبل از بیان شیوه زندگی خود، اولین چیزی که باید باشد این باشد؛ برای نشان دادن اینکه این سبک زندگی برای کدام گروه درآمدی کاربرد دارد.
    بر اساس داستان، این مربوط به درآمد ترکیبی بیش از 100.000 بات در ماه است.
    بر این اساس، زندگی به طور قابل توجهی آسان تر است (آری عوضی)
    بعد وقتی مجبوری با 3 بات با زن و 30.000 بچه ات زندگی کنی.
    البته ما هم سبک زندگی داریم که نگرش مثبت به زندگی داشته باشیم و به راحتی از دست همنوعان خود آزار ندهیم.
    هر که نیکی کند، نیکی را ملاقات می کند.
    البته ما نمی توانیم لاتاری بازی کنیم.
    البته این یک ضرورت نیست.
    ما با خانواده تایلندی همسرم زندگی می کنیم.
    ما همچنین هر روز به روش تایلندی غذا می خوریم.
    در نهایت با کارت سلامت تایلندی در مقابل هزینه های پزشکی بیمه می شوید.
    به این ترتیب می توانید از هر روز در تایلند زیبا لذت ببرید.
    درود پیتر

    • صلح می گوید

      من می توانم تصور کنم که انجام کاری که فرد دوست دارد با 30.000 بات در ماه انجام دهد کمی دشوارتر از 100.000 بات در ماه است.

    • جک اس می گوید

      پیتر عزیز، وقتی داستان کریس دی بوئر را می خوانم، مطمئناً 100.000 بات در ماه نخواهد داشت. سپس او همچنین می‌تواند از یک شرکت اروپایی بیمه درمانی بپردازد و همچنان می‌تواند بیمارستان «بهتر» را انتخاب کند. او در مورد یک بیمارستان محلی می نویسد و نه یک بیمارستان بانکوک با قیمت های فوق العاده بالا.
      حتی به جرات می‌توانم بگویم بر اساس داستان او، درآمد او واقعاً از 30.000 بات در ماه بیشتر نیست، به خصوص که او به صورت پاره وقت کار می‌کند. درآمد تمام وقت او تقریباً 1000 بات در روز است، همچنین اگر هر روز کار می کرد حدود 30.000 بات در ماه است.
      من این اعداد را از پاسخ های یک انجمن انگلیسی زبان در مورد این سوال دریافت کردم که یک معلم دانشکده چقدر درآمد دارد.
      اما با 30.000 بات می توانید با شما دو نفر بهتر از پنج نفر زندگی کنید. اگر همسرش هم کار می کند، بله، البته او کمتر نگران پول است.
      وقتی صحبت از هزینه های ثابت خالص (بدون بیمه درمانی)، یعنی برق، آب، گاز و مایحتاج اولیه می شود، می توانید به راحتی با 20.000 بات برای شما دو نفر تامین شوید. اما پس از آن شما هیچ پولی برای تعطیلات، هزینه های اضافی برای خانواده و غیره ندارید. برای این کار باید 10 تا 15.000 بات اضافی داشته باشید.
      اما هی، این فقط نظر من است... برای هر کسی متفاوت خواهد بود.

      • Ruud010 می گوید

        کریس چندین بار در پاسخ به پست‌ها اعلام کرده است که به طور گسترده از درآمد همسرش که با جامعه بالا دست و پا می‌زند، زندگی می‌کند.

  4. کریستیان می گوید

    کریس عزیز،

    شما یک فلسفه زندگی بسیار سالم دارید. برای همه اینجا آرزو می کنم.
    .

  5. صلح می گوید

    فقط افراد ثروتمند و پردرآمد می توانند در مورد پول و خوشبختی چنین فکر کنند.

    • کریس می گوید

      که درست نیست. این فقط مربوط به افراد ثروتمند نیست. حقوق یعنی کم باید به درآمد قابل تصرف نگاه کرد. و در صورت لزوم طعمه را بگیرید.

  6. زیمری تفلیس می گوید

    چیزی برای فکر کردن!

  7. هانس پرانک می گوید

    کریس عزیز،

    از آنجایی که در تایلند زندگی می کنید اکنون بسیار شادتر، بسیار شادتر و بسیار سالم تر هستید. اینطوری دوست دارم بشنوم. و این بدون شک به فلسفه شما بستگی دارد. اما چیزی که ممکن است نقش داشته باشد این است که شما در سن نسبتاً جوانی (فقط 50؟) به تایلند رفتید. سپس شما هنوز انعطاف پذیر هستید. این اغلب برای بازنشستگان دشوارتر است، اما با کمک 5 توصیه شما، این امکان نیز وجود دارد که آن گروه شادتر، شادتر و سالم تر شوند. به هر حال، من این تصور را دارم که در حال حاضر فرنگ های شاد زیادی در اینجا راه می روند.
    ادامه بده!

  8. لالا ریه می گوید

    عالی، اما گاهی اوقات سخت هاهاها

  9. هارمن می گوید

    سلام آقای کریس، 5 نکته ای که ذکر کردید قطعا مستثنی نیست، من بیش از 40 سال است که اینگونه زندگی می کنم.
    من 26 سال است که در اسپانیا زندگی می کنم و به طور متوسط ​​4 تا 5 ماه در سال بدون ویزاهای خاص به تایلند می آیم، پس از 30 روز فقط یک هفته به کامبوج و برگشت، الان 6 سال است که این کار را انجام می دهم،*** * از زمانی که پسر عموی من با یک خانم تایلندی ازدواج کرد ******،،، من اصلا نگران نیستم، به هر حال اتفاقات غیرمنتظره زیادی رخ می دهد که شما با آرامش می پذیرید زیرا به هر حال هیچ چیز نمی تواند آن را تغییر دهد، مثل چند هفته پیش ،، من در پرواز برگشت از مایورکا به مالاگا اشتباه کردم، از گیت عبور نکردم، امنیت آنجا بود، گفت بلیط شما دیروز است، اوه گفتم، بله الان شما مشکل دارید، می گویم نه، من یک بلیط نامعتبر، من می خواهم آن را تغییر دهم و فردای آن روز با آرامش به مالاگا پرواز کردم، بدون استرس، یک مقدار پول بیشتر بود، اما پول فقط کاغذ است ... پس شما آن را دارید ...
    درود از یک اسپانیا بسیار گرم.
    H.

  10. جان چیانگ رای می گوید

    همه می توانند بخوانند که شما در تایلند کاملاً متفاوتی نسبت به سایر مهاجرانی که در اینجا زندگی می کنند زندگی می کنید. یک تایلند متفاوت یا بهتر است بگوییم یک محیط متفاوت روزانه تایلندی که برای فلسفه زندگی شما بسیار تعیین کننده است.
    نکته اول در فلسفه شما، "به دنبال خوشبختی بروید، نه پول" معمولا برای بسیاری از تایلندی هایی که در دنیای دانشگاه شما زندگی نمی کنند، برعکس است.
    نکته دوم اینکه "کیفیت بهتر از کمیت است" نیز تا حد زیادی به محیط زندگی و پول موجود مربوط می شود.
    علاوه بر این، این فلسفه که فرد ترجیح می‌دهد در یک بیمارستان دولتی به جای یک بیمارستان خصوصی گران‌تر درمان شود، می‌تواند ناگهان تغییر کند اگر وضعیت سلامت فعلی شما به طور ناگهانی تغییر کند.
    در مورد نکته سوم، "با هم شما قوی تر از تنهایی هستید"، مطمئناً حق با شماست، و این تقریباً تنها حکمتی است که باعث می شود اکثر تایلندی های کشور از زندگی خود لذت ببرند.
    در مورد نقطه 4، اگرچه بیشتر تایلندی ها نگرانی های عمده ای دارند، من این واقعیت را تحسین می کنم که مردم نسبتاً کمی شکایت می کنند.
    و حتی توصیه خوب از نقطه 5، که شما باید هر کاری را که دوست دارید و در آن مهارت دارید انجام دهید، برای بسیاری از تایلندی ها بسیار کم خواهد بود.
    دایره خوشبختی که برای شما بسیار گرد است، همانطور که در آخرین جمله خود آن را توصیف می کنید، برای بسیاری از تایلندی هایی که در دنیای شاد شما زندگی نمی کنند، چندان دور نیست، زیرا بسیاری از آنها در محیط روزانه خود محروم هستند و اغلب مجبور به دریافت هستند. تحصیلات ضعیف، و بنابراین بعداً حداکثر به فلسفه بقای تایلندی وابسته است.

  11. تینو کویس می گوید

    فلسفه بسیار خوبی است، کریس!
    من همیشه به تایلندی‌هایی که غر می‌زنند می‌گویم که با 7.00 بات در ماه درآمد بسیار کمی دارند: «پول خوشبختی را نمی‌خرد». و بعد می گویند می خواهند با من جاهایشان را عوض کنند! سپس، تا حدودی عصبانی، به همسایه آنها، 75 ساله، اشاره می کنم که 1000 بات در ماه دریافت می کند و او بسیار خوشحال است. من همچنین گاهی اوقات خرید قفل های دولتی را توصیه می کنم، اما فقط از بودایی های خوب.
    حق با شماست: فقط به کیفیت زندگی توجه کنید، کمیت به طور خودکار افزایش می یابد. وقتی فقیر باشی این کار چندان آسان نیست. افراد کم سواد به طور متوسط ​​6 سال کمتر از افراد دارای تحصیلات عالی عمر می کنند و این بیشتر به درآمد مربوط می شود.
    من با نکته سوم شما کاملا موافقم، شما با هم قوی تر هستید. قبلاً در اروپا فریاد می زدند: "پرولترهای همه کشورها متحد شوید!" شاید اکنون بتوانیم «پرولترها» را متفاوت تعریف کنیم، برای مثال «رعیت، ستمدیدگان، کم درآمدها، طرفداران محیط زیست» یا موارد مشابه. اما اصل یکسان است.
    آه، شما می گویید، سرعت در همه انواع حوزه ها در جامعه تایلندی کندتر از هلند است. شاید بتوان اضافه کرد که هلندی ها به طور متوسط ​​1360 ساعت در سال و تایلندی ها 2600 ساعت کار می کنند. شاید با سرعت کمتری بتوانند در یک سال کارهای بیشتری انجام دهند! چیزی برای فکر کردن
    ما نیازی به بحث در مورد آخرین مورد شما نداریم. این بسیار درست است.
    اما شاید بتوانید منظورتان را توضیح دهید که "علاوه بر جائی عوضی روزانه و هفتگی، من و همسرم به سایر آشنایان کمک می کنیم".

    این یک انتقاد نیست، من با فلسفه شما موافقم، فقط خواستم نظراتی را اضافه کنم.

    • راب وی. می گوید

      فلسفه عالی است، اما پس از آن - همانطور که شما نیز نشان می دهید - باید به اندازه کافی با حاشیه ایمنی خوب درآمد کسب کنید. به عنوان مثال، با حداقل دستمزد تقریباً متوسط ​​​​دستمزد در هلند یا، از آنجایی که در اینجا در مورد تایلند صحبت می کنیم، 10.000-20.000 بات در ماه، بی خیال زندگی به این راحتی نیست. من می دانم که می توانم خانه ای را اینجا در هلند فراموش کنم (من همین الان صد هزار رهن گرفتم، شما برای آن چیزی نخرید) و حقوق بازنشستگی من یک شوخی است. شما می توانید با حقوق بازنشستگی AOW زندگی کنید، اما نه کاملاً بدون نگرانی. یا شاید اگر در آنجا شغلی پیدا کنم زودتر به تایلند نقل مکان کنم. من آنقدر دارم که واقعا نگران نباشم، اما آنقدر درآمد هم ندارم که نگران چیزی نباشم. با خودم می گویم مهم ترین چیز این است که سقفی بالای سرم داشته باشم، چیزی بخورم، متأسفانه شگفت انگیزترین زن زندگی ام را از من گرفتند و تا سن 70 سالگی چه خواهم کرد (سن بازنشستگی برای 30-somethings اگر من ) دوباره خواهیم دید. شاید تا آن زمان کاملاً مرده باشم. پس روز را غنیمت بشمار، لبخند بزن، مرا ناراحت نکن، اذیتم نکن، سعی کن با چیزهای کوچک به دیگران کمک کنی.

      و من فکر می کنم منظور شما น้ำใจ، 'nám tjai' (آب/مایع، قلب) است. เกรงใจ، "kreeng tjai" (ترس / هیبت، قلب). با námtjai زمانی که شما داوطلبانه کمک، خوبی، و بدون انتظار چیزی در مقابل دیگران نشان می دهید. با kreengtjai نسبت به دیگران احساس فشار می کنید و نمی خواهید آنها را اذیت یا مزاحم کنید. دیدن: https://www.thailandblog.nl/cultuur/het-thaise-hart-spreekt/#comments

      • راب وی. می گوید

        این به عنوان یک پاسخ گاه به گاه به کریس بود! آیا من به تینو سفر کردم، عزیزم!

  12. مرد برابانت می گوید

    غذای فکری مطمئنا البته از جایگاه بی خیالش حق با این معلم است. اما از سوی دیگر چنین موقعیت و مقامی باعث می شود که انسان به این شکل به زندگی نزدیک شود. یانگ مطالعه ای انجام داد که هزینه های آن توسط کل جمعیت هلند تامین شد. همیشه در یک دنیای محافظت شده صرف شده است.
    اگر درآمدی بیش از حد کافی داشته باشید و در یک موقعیت فیزیکی سخت مشغول به کار نباشید، مشکلی نیست.
    همه چیز متفاوت خواهد بود، و من نمونه های زیادی را در اطراف خود می شناسم، مردانی که 100% اینجا در تایلند (یا هر جای دیگر در آسیا) زندگی می کنند، در اینجا مستمری دولتی دریافت می کنند و در تامین مخارج زندگی مشکل دارند. کسانی که پس از 1/1/2015 (لغو کمک هزینه شریک زندگی) با یک زن آسیایی ازدواج کرده اند، باید تنها با 600 یورو زنده بمانند. این، برای مثال، پس از پرداخت حق بیمه AOW به مدت 40 سال. و به عنوان مثال، نمی توانید بیمه سلامت، به راحتی 4000 در سال، بنابراین شما بیمه نیست.
    بنابراین من در مورد افرادی صحبت نمی کنم که 4 ماه در سال در هلند زندگی می کنند، در مسکن اجتماعی زندگی می کنند و از تمام یارانه ها و کمک هزینه ها بهره مند می شوند. (اغلب درآمد بیشتر از یک سرپرست خانواده سخت کوش)، شاید خانه خود را در یک airbnb اجاره دهند یا چند گیاه شاهدانه داشته باشند (کل قبایل مردم با آن زندگی می کنند).
    نه، فقط جان کارگری که بعد از زندگی کاری (شاید بیوه یا طلاق طولانی مدت) می خواهد چند سالی در گرما و بدون دغدغه زندگی کند.
    همه چیز به جز یک دلیل چرب و کافی برای دیدن داستان زیبای بی دغدغه آقای کریس دی بوئر در منظری دیگر. متأسفانه، این فلسفه برای اکثر مردم نیست.

    .

    • کریس می گوید

      مرد برابانت عزیز،
      به نوعی متکبرانه فکر می کنم که زندگی من اکنون چگونه است و قبلا چگونه بوده است. اجازه دهید در چند نکته به شما کمک کنم تا از رویای خودپسندانه خلاص شوید:
      - من بدهی دانشجویی خود را به جمعیت هلند به طور کامل بازپرداخت کرده ام
      - 2 سال آخر تحصیلم به صورت پاره وقت کار می کردم و هزینه تحصیلم را خودم تامین می کردم
      - برخی از مشاغل (تحقیقاتی) که داشتم به دلیل ضرب الاجل های فشرده و بودجه های کم استرس زا بودند
      - با یک زن هلندی با نقص مادرزادی ازدواج کرد که هر سال در بیمارستان بستری می شد. با این وجود 3 فرزند بزرگ کرد.
      - در اینجا در تایلند حدود 40 درصد از درآمدی که در هلند به عنوان معلم دانشگاه کسب می کنم، درآمد دارم، اما نفقه خود را با آن پرداخت می کنم (که حقوق تایلندی من در نظر گرفته نمی شود).

  13. هانس تائو می گوید

    وسواس در توضیح اینکه چقدر با دیگران متفاوت هستید نشان می دهد که دیگران متوجه این موضوع نمی شوند. با این حال، از یکی از چندین قطعه مشابه نویسنده به یاد دارم که شریک تایلندی او درآمدی بالاتر از استاندارد بالکننده دارد. او در آنجا نکته ای دارد. این واقعاً او را از بسیاری از مهاجران متفاوت می کند.

    • گر--کورات می گوید

      خوب، شاید این فلسفه‌پردازی کریس نتیجه این تفکر بود که سایر مهاجران، کارگران و بازنشستگان، از بسیاری جهات زندگی بهتر و مرفه‌تری در تایلند دارند.

  14. جرارد وی می گوید

    کریس عزیز،
    برگرفته از زندگی! این وبلاگ نظرات خوبی ایجاد می کند.

  15. کوئن لانا می گوید

    مورد معمولی از هرم مزلو...


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم