شما همه چیز را در تایلند تجربه می کنید (79)
اگر در یک شهر بزرگتر در تایلند یا نزدیک آن اقامت دارید و می خواهید از یک مکان به مکان دیگر بروید، حمل و نقل تقریبا همیشه در دسترس است. تاکسی قطار، اتوبوس، تاکسی، مینی بوس یا موتور شما را به هر کجا که بخواهید می برد. در بخشهای وسیعی از حومه شهر، این همیشه به طور مطلوب تنظیم نمیشود و مارتین خواننده وبلاگ در مورد تجربیات خود در جنوب تایلند در زیر مینویسد.
هفتم، نه، هفته هشتم!
من حدود هفت هفته با دوست پسرم از هلند به اینجا آمدم. دوست پسر من گرمای زیاد را دوست ندارد و مانند ماهی در آب است. او بارندگی های فراوان را می پذیرد. در تمام آن مدت اینجا در کرابی، دو روز بدون و یک روز با نم نم باران تمام روز.
دو هفته اول سخت ترین بود. زندگی در یک خانه تایلندی که حداقل با نیازهای غربی سازگار است. یک توالت، سه صندلی، یک نیمکت و یک میز. علاوه بر این، یک تخت خصوصی واقعی. خوردن آنچه در قابلمه موجود است امکان پذیر نیست، بسیار گرم است و فنجان قهوه روزانه با یک کیسه سه در یک جایگزین شده است.
جایی که 2,5 سال با خوشی زندگی کرده ام برایش سختی است. تمام سفرهای قبلی به مناطق استوایی برای کنار آمدن با این موضوع یک کاتارسیس نبود. اما شما به همه چیز عادت می کنید. بدون پریکینو (فلفل) می خوریم و خودمان نمپریک (مثلاً سامبال) درست می کنیم، شب پنکه را روشن می کند و هر چیزی که یک هلندی نیاز دارد در خانه هست. در نانوایی هلندی در شهر کرابی نانی می خرند که کمی شبیه خانه است. موسلی و ماست، کره مربا و پنیر (واقعاً بسیار گران است!) زندگی را خوشایند می کند.
مدتی که در لانتا بودیم، موتور سیکلت را از آیسان شمالی تحویل دادند تا دوستم بتواند خودش به آنجا برود. خدمات پستی تایلند برای چه کاری خوب نیست: آن را به بزرگترین اداره پست در منطقه خود می برید و ظرف چند روز از اینجا در کرابی تحویل می گیرید.
اما بعد از هفت هفته کافی است. هر نقطه در اطراف کرابی کاوش شده است، تمام کوه ها مورد تحسین قرار گرفته اند و سواحل دیگر هیچ شگفتی را ارائه نمی دهند. حتی مراجعه منظم به ماساژور به یک روال تبدیل می شود. پس با در نظر گرفتن طرح زیر به راه افتادیم. با اتوبوس به Nakhon si Thammarat، با قطار به Phattalung، با قطار به Hat Yai. ما همه جا یک موتور سیکلت کرایه می کنیم و منطقه را کاوش می کنیم.
همه چیز متفاوت پیش می رود، فقط اتوبوس به Thammarat طبق برنامه رفت. وقتی زیر باران شدید به آنجا رسیدیم، هیچ جا شرکت اجاره موتورسیکلت پیدا نکردیم. وقتی در بهترین زبان تایلندی من از همه جا پرسیده شد، پاسخ همیشه "mai mie" بود، که در دسترس نیست. تایلندیها وقتی نمیدانند بیشتر این حرف را میزنند، بنابراین زمان زیادی طول کشید تا ما آن را بیخبر کنیم.
سپس فقط با یک امتیاز بالا در Agoda و قیمت پایین به هتل بروید. سپس متوجه می شوید که اینترنت چقدر مفید است، زیرا با کمک تماس تلفنی خود می توانید مستقیماً به محل اقامت بروید.
شنیده بودم که معبد بزرگ اینجا به طور عامیانه "وات یای" نامیده می شود، به خاطر سپردن راحت تر از وات فرا ماهاتات [این شخصیت تایلندی نشان می دهد که کلمات بیشتری در راه است، اما آنها بیش از حد قابل ذکر هستند. به عنوان مثال، بانکوک در اینجا Krungtheebๆ نامیده می شود که در آن علامت طولانی ترین نام مکان در جهان است که اندازه آن تقریباً یک صفحه است.] اما Wat Yai در طرف دیگر شهر است. همچنین خوب است، به خصوص معبد چینی مجاور و با اتوبوس آبی در عرض ده دقیقه و ده بات فقیرتر در مقابل چدی های چشمگیر و ساختمان های مرتبط خواهید بود.
از آنجا به ایستگاه برای خرید بلیط قطار برای روز بعد. نه، این فقط فردا امکان پذیر است، یک خانم بسیار غیر دوستانه پشت شیشه می گوید. همان خانم فردای آن روز به من می گوید که آن روز قطاری به فتالونگ نیست و فردا باید برگردیم. پس نه، به اتوبوس برگردیم. بدون مینیبوس، زیرا خیلی خطرناک است، اما به نظر میرسد امروز وجود ندارد، بنابراین مجبوریم داخل یکی از آنها بنشینیم. خوبه؛ کمتر به جای بیش از تعداد مجاز مسافر، بدون تهویه مطبوع در منهای سه و یک جاده به راحتی قابل دسترسی.
وقتی این موضوع را به دوست تایلندیام میگویم، او به من توصیه میکند که تلفنم را به یکی از همسفرانم بدهم تا او به آن شخص بگوید که برای رسیدن به Thale Noi (که به زبان ساده "دریاچه کوچک" ترجمه شده است، باید کجا پیاده شویم).
من که از اشتباهات درس نگرفته بودم و لجبازی می کردم، کمک او را نادیده می گیرم و به سمت ایستگاه اتوبوس می روم تا یک موتورسیکلت کرایه کنم که با آن بتوانیم به ثاله نوی برویم. اینطور نیست. من زودتر از ثمرات تسلیم شدم. هفت بار بپرس
Phattalung - Thale Noi در یک اتوبوس آبی روشن درست روبروی ورودی ایستگاه اتوبوس است و ما میپرسیم که آیا او واقعاً به آنجا میرود یا خیر. بله، وارد شوید! فقط او در جهت اشتباه، به سمت شهر رانندگی می کند. ما به عنوان یک بودایی خوب اجازه دادیم این اتفاق برای ما بیفتد. ظاهراً اول باید به شهر برویم.
اما نه، پنج دقیقه بعد یک توک توک که می آید متوقف می شود و ما باید عوض کنیم. دکمه توقف را یک کیلومتر قبل از دریاچه فشار دهید تا به خانه ای در ریزورت Baan Suan بروید. مرغ وجود ندارد. بدون مهمان، بدون کارمند چه رسد به صاحب. آقای بزرگتری که زنگ زد انگلیسی صحبت نمی کند، اما ما همچنان توانستیم به آنچه انتظار داشتیم برسیم. در اینجا هم واقعاً موتور سیکلت برای کرایه وجود ندارد، اگرچه پدر و مادر مالک تمام تلاش خود را می کنند.
آیا قرار است سفری در دریاچه داشته باشیم؟ سپس بهتر است ساعت شش بیدار شوید. اگر با چهره ای ترش نشان دهم که موافقم، او قبول می کند که شش و نیم هم خوب است. در حال حاضر، این تنظیم شده است، اگرچه هیچ قیمتی توافق نشده است. صبح روز بعد ساعت 06.15 صبح، خانم دم در است. او به ما اشاره می کند و به ما اشاره می کند که یک کیلومتر پیاده روی است و وقتی به تعهداتش در قبال راهب عمل کرد پشت سر ما خواهد آمد. اما در دریاچه نیز چیزی ترتیب داده نشده است. خودتان پیدا کنید.
ما اولین شرکت کرایه قایق را که پیدا می کنیم می گیریم. هزینه آن چقدر است؟ برای یک ساعت 450 بات ولی اگر 2,5 ساعت بگیریم 800 بات. یک سفر زیبا، پرندگان مختلف را دیدم و به گفته دوستم برای ما پیرمردها (65 و 69 ساله) خیلی طولانی شد. ما باید یک فصل دیگر برای دریای معروف گل ها برگردیم.
فردا به مقصد سوم ما. ما دیگر به دنبال یک موتور سیکلت کرایه ای نخواهیم بود، بلکه از دوست تایلندی ام می خواهیم که به هات یای نیز بیاید. او مطمئناً موفق می شود دو نفر را اجاره کند تا بتوانیم به سونگ خلا زیبا برویم. سعی می کنیم دوباره با قطار برویم. یک روز باید کار کند!
خوب،
ادامه داد، حتی یک اسکوتر برای اجاره در هات یای، من یک بار پیشنهاد خرید یکی و فروش آن را پس از 5 روز، نه.
کمی جستجو میطلبد، اما واقعاً اسکوترهایی برای اجاره در هات های وجود دارد. من خودم 5 بار آنجا بوده ام و هر بار به مدت یک هفته یا 10 روز با یک اسکوتر کرایه ای در این اطراف رفتم. گران تر از آنچه در چیانگ مای عادت کرده ام.
در حدود سال 2000 به یک سیرک در چیانگ مای رفت. رسیدن به آنجا مشکلی نداشت، اما... برگشت... بدون تاکسی، توک توک، موتوسای، NIX...
و باران می بارد... گویی دریچه های سیل در بالا باز شده اند.
شریک تجاری تایلندی من دیگر آن را دوست نداشت.
بنابراین… 500 THB در دست، تکان دادن بالا، و به جاده. در کمترین زمان یک کامیون ایستاد و ما را به هتل خود در جایی در شهر برد. هر دو سرد هستند، پس سریع حمام آب گرم می گیرند و... به سرزمین زندگان برمی گردند.