در دهکده ای که من اقامت دارم، می توانید با دقت ببینید که متوجه شده اید که این می تواند در هفته های آینده به یک وضعیت ناخوشایند تبدیل شود. و اینکه ممکن است بیش از چند هفته قبل طول بکشد، به عنوان مثال، گردشگران به تایلند بازخواهند گشت.

مانند اکثر مردم روستا، آنها هرگز نام قلک را نشنیده اند. پسر همسرم هم همینطور. او به عنوان نجار درآمد خوبی داشت، حدود 700 بات در روز. ماه‌ها به طور مداوم در تزئین چندین هتل کار کرد و در طول ساخت و ساز در آنجا اقامت رایگان داشت. و اکنون بدون کار به خانه خود در روستا بازگشته است. او یک بات قرمز در کیفش ندارد، فکر نمی کنم حتی یک کیف پول داشته باشد.

از سر نفع شخصی، در چند هفته اول کارهای مختلفی را در داخل و اطراف خانه انجام دادیم، با پاداش 2.000 بات برای چهار روز کار. حدود یک هفته بعد از پرداخت، او نزد همسرم می آید تا 200 بات قرض کند تا بتواند غذا بخرد.

من اینطور به این نگاه می کنم و به همسرم می گویم: فردا دوباره 200 بات قرض می کند و فردای آن روز.

به سوال من: پس انداز چند ماهه کار با دستمزد خوب و بدون هزینه زیاد کجاست؟ همسرم می گوید: نمی دانم. آره من هم واقعا منتظر جواب نبودم فقط برای ارائه راه حل هلندی برای این موقعیت های ایتالیایی. به همسرم پیشنهاد دادم به پسرش 5.000 بات وام بدهد. از پول خانه داری همسرم برای این ماه. زمانی که کمک مالی معروف 5.000 باتی دولت بانکوک به حساب وی واریز شد، بازپرداخت می شود.

شما نباید به طور ناگهانی به او 5.000 بات بدهید، بلکه هر بار که او پول می خواهد، 200 بات به او بدهید. همسرم از این خواستگاری چندان راضی نبود. همسرم ترجیح می داد من وام بدهم، اما من قبول می کنم. این یک گودال بی انتها است که در آن پول شما ناپدید می شود.

اما با این راه حل که باید پین کد و کارت بانکی خود را به همسرم تحویل می داد، او از این خواستگاری خوشحال شد. بنابراین فعلا مشکل پولی پسرش حل شده است.

اگرچه از وضعیت مالی سایر خانوارهای روستا اطلاعی ندارم، اما اتفاقی که برای پسر همسرم می افتد قطعاً از این قاعده مستثنی نیست. خوشبختانه برخی از خانوارها تاکنون 5000 بات اول کمک را در بانک واریز کرده اند. این خبر مثبتی است و کمی هوا می دهد. اما تا کی؟ من فکر می کنم چند هفته است، حتی اگر این پول برای سه ماه آینده باشد.

خبر مثبت دیگر این است که به گفته دهیار روستا که صبح امروز با همسرم صحبت کرده بود، هنوز هیچ مورد ابتلا به ویروس کرونا در روستا وجود ندارد.

درود از پیت

17 پاسخ به “ارسالی خواننده: کرونا بین مزارع برنج (3)”

  1. GeertP می گوید

    من کاملا متوجه شما هستم که پیت، البته اگر قلک درست می کرد بهتر بود، اما در کشورهایی که هوا کمی گرمتر است مردم روز به روز زندگی می کنند.
    ما الان در شرایطی هستیم که باید به هم کمک کنیم، حالا دیگر اخلاق هلندی خود را تحمیل کنید، به وضعیت همسرتان هم فکر کنید.
    او یک نجار است، بگذار یک سوله باغی زیبا بسازد، آن را از من بگیر که سوله باغ در آینده دارایی گرانبهایی خواهد بود، جایی که می توانی در آن خلوت کنی.
    برای چند بار حمام کردن، پیوندهای خانوادگی را به هم نزنید، زمانی می رسد که به کمک او نیاز دارید و آن وقت خوب است که روابط خوب باشد.

    Groet
    GeertP

  2. که Dany می گوید

    همه جا که فکر میکنم همین مشکله
    برای تولد و غذا به دوست دخترم 10.000 دادم چون الان کار نمی دهد.
    چیکار میکنه... 3000 تا دوشنبه 1500 تا بابا 2000 به خواهرشوهر...و الان تقریبا بعد از 1 هفته تموم شده.
    و او هنوز غذا نمیخرد.
    اونوقت جواب میگیرم بعدا دوباره کمک میکنی .
    توقف بی پایان هرگز یکسان نیست.
    نمی توان شمارش کرد و فکر کرد که کووید 19 چقدر طول می کشد و بدانیم که شیر پول نیز نزد ما باز نخواهد ماند.
    یا من تنها فرنگی هستم که با آن مواجه می شوم

  3. کریس می گوید

    این مبلغ 5000 بات در ماه برای سه ماه آینده است، بنابراین در مجموع 15.000 بات است.
    با تمدید احتمالی اما هنوز تصمیم گیری نشده است.

    • کورنلیس می گوید

      کریس عزیز،

      آیا می دانید چقدر طول می کشد تا مردم تایلند بفهمند که آیا واجد شرایط آن 5000 حمام هستند یا خیر؟

    • جان ک می گوید

      کریس عزیز

      مشکلات زیادی برای کل برنامه وجود دارد که بسیاری از تایلندی ها آن را رها می کنند. علاوه بر این، دولت تهدید کرد که در صورت تقلب، جریمه های سنگین و احکام زندان ممکن است. من این را درک می کنم، اما هنوز هم چنین قاتل است. علاوه بر این، باید مشخص کنید که قبلاً چه کاری انجام داده اید. فروش حرفه ای کالا در اینترنت توسط دولت تایلند (برخلاف سفارت هلند) به عنوان یک حرفه تلقی نمی شود. دوست دخترم دید که کسب و کارش کاملاً از بین رفته است. مادرش که دکه ای در بازار خیابانی داشت آن را گم کرده است. این واقعیت است. علاوه بر این، باید پس انداز را کنار بگذارید. پس ابتدا قابلمه را هضم کنید و سپس شاید از پریوت صدقه بگیرید.

  4. جک می گوید

    خوشبختانه من با تمام آن مسائل مالی در خانواده مشکلی ندارم، اما احتمالاً به این دلیل است که من کاملاً واضح هستم و همچنین به این دلیل است که همه می توانند از نظر مالی مدیریت کنند. اغلب وقتی می‌خواهم برای چیزی بپردازم، حتی گاهی از آن خودداری می‌شود.
    همسرم از استان سوره ثانی آمده است و هرگز نمی شنوم که آنها در مورد مسائل مالی ناله کنند.
    در غیر این صورت متوسط ​​هستند، فقیر نیستند، ثروتمند نیستند و همچنین می دانند پس انداز چیست.
    اتفاقاً در این وبلاگ اغلب می خوانند که در آیسان دست به دست هم می دهند و اغلب مشکلات مالی وجود دارد……….یا اینطور به نظر می رسد؟

    • مارک اس می گوید

      100% حق با شماست
      ما خودمان اهل چامفون هستیم و همسرم هرگز 1 حمام نخواسته است
      حتی برادر همسرم هم نیست
      اما من یک چیز را می دانم که همه آنها یک حساب پس انداز دارند
      بنابراین من فکر می کنم فقط ذهنیت شمال و جنوب

    • رنو می گوید

      و بله daa2 دوباره انگشت برافراشته هلندی است.

      استان سورات ثانی 1.023.288 نفر جمعیت دارد (داده های 2012).
      20 نفر در ایسان زندگی می کنند که از 22 استان تشکیل شده است. این فقیرترین بخش تایلند است و برای مردم عجیب است که مردم (نمی توانند) پس انداز کنند. شوهرم، خانواده، دوستانم اینجا در آیسان هرگز از من پول نخواسته اند، آیا من الان استثنا هستم؟ نه، مطلقاً نه، اما داستان های منفی برای بسیاری از داستان های مثبت جذاب تر است.

  5. جوپ می گوید

    کلمه ذخیره در فرهنگ لغت اکثر مردم تایلند وجود ندارد. پول در دست آنها می سوزد و باید فورا خرج شود. اجازه دهید آن پسر با وعده های غذایی روزانه شما بخورد و اگر شما نمی خواهید، او نیز به اندازه 100 بات در روز غذای خود را دارد.

  6. ویم می گوید

    من در واقع فکر می کنم که شما آن را به خوبی با این ترتیب حل کرده اید… مای. هیچ ربطی به اخلاق هلندی نداره که تو 1 کامنت خوندم...چون حق با شماست. و هیچ غذایی با آن پول خریده نمی شود... مشروب الکلی و قمار و دور زدن با موتور... و با آب نمی دوند. در ضمن، چه اشکالی دارد (شما) یک قابلمه بخورید؟
    بله، این زمان‌های سختی است... فکر می‌کنم ساختن یک سوله باغ پیشنهاد خوبی است... برای آن هزینه به‌علاوه تخته و اقامت رایگان، درست مانند آن هتل‌ها، به او بپردازید.

  7. مارتن می گوید

    آنها نمی توانند پس انداز کنند، بله، برخی می توانند، علیرغم اینکه سریع از پول استفاده می کنند، چیزی که من به ویژه توجه می کنم این است که آنها هم چیزهایی می خرند و بعد من نیز باید غذا بخورم، من خودم یک همسر تایلندی دارم و پس انداز معمولاً انجام نمی شود. یک گزینه چون آنقدر پول ندارند کسب کنند و پولی که وعده داده شده علیرغم این است که (استحقاق) آن را دارد، اگر حدوداً 13 میلیون در این مدت مستحق آن باشند مدتی طول می کشد. من به همسرم کمک می کنم زیرا با او ازدواج کرده ام و امیدوارم این مدت زمان زیادی طول نکشد زیرا این برای کسی که می خواهد در این دنیای گاهاً خشن زندگی کند کاملاً خوب نیست.

  8. پیت دی وریس می گوید

    برای کمک به همسرم و خانواده نزدیکش (حدود 12 مرد)، صندوقی راه اندازی کرده ام که هر ماه 200.000 بات به آن واریز می کنم. حداقل برای آینده قابل پیش بینی.
    می دانم: پول زیادی است، اما می توانم آن را پس بدهم. دو دختر او از پاتایا بازگشته اند. آیا باید آنها را ناامید کنم؟ خانواده است!
    همین امر در مورد پدر و مادر شوهر و برخی دیگر از اعضای خانواده صدق می کند: هیچ کاری پیدا نمی شود.
    سپس من فقط دستگاه خودپرداز فرنگ هستم. اگر به آن چشم ها نگاه کنم که چقدر برای آن مردم اهمیت دارد، پس حاضرم در مورد آن صحبت کنم.

    • مخفف کلمه میکروفون می گوید

      بله بزرگوار، اما به یاد داشته باشید که آن 12 مرد بدون شما زنده می مانند. اگر به تایلند نمی‌آمدید و همسرتان را ملاقات نمی‌کردید، مطمئناً ۱۲ نفر بدون غذا و سرپناه نمی‌ماندند.
      یک خانواده تایلندی گودالی بی انتها است، و آنچه در قلک من است، مقداری کاملاً متفاوت از آنچه من می گویم است.

      مراقب شماره 1 باشید، هیچ کس دیگری این کار را نمی کند.

    • توماسجه می گوید

      بنابراین من تایلند را ترک کردم. من حتی نمی توانم قسمت دهم آن را بپردازم، هرچند که اکنون آنها انتظار دارند. آنها فکر می کنند که همه سفیدپوستان یک معدن طلا دارند.

    • ژان می گوید

      پیت عزیز،
      قدردانی صمیمانه من برای کاری که برای خانواده تایلندی خود انجام می دهید.
      البته من نمی توانم و نمی خواهم در کیف پول همه نگاه کنم.
      من هم سعی می‌کنم از نظر مالی به روش خودم و نه فقط در زمان کرونا، از همسرم حمایت کنم.
      مردم تایلند با فروش آنچه به عنوان حمایت مالی از فاالنگ دریافت می کنند، چیزهای زیادی به یکدیگر می گویند.
      و اینجاست که کفش گیر می کند. اگر کسی در مورد کمک ماهیانه 200.000 حمام بشنود، تایلندی ها معمولاً فرض می کنند که هر فالنگ این نوع مبلغ را در اختیار دارد.
      و این نیاز به تلاش و متقاعد کردن زیادی برای فالنگ دارد که هر بار توضیح دهد که همه چنین مقادیری را ندارند.
      اشتباه نکنید من برای کاری که انجام می دهید احترام زیادی قائل هستم اما امیدوارم در همان زمان متوجه شوید که در عمل برای فلنگ های کم برخوردار چه معنایی دارد...!!!
      پس از همه، برای شما آرزوی بهترین ها و سلامتی دارم.
      ژان

  9. قبل از میلاد مسیح می گوید

    من چند بار کمک کردم که نتیجه آن این است که دیگر 1 بات به ONE تای قرض نمی دهم!

  10. اروین فلور می گوید

    ویراستار عزیز،

    من قبلاً در این مورد به همسرم هشدار داده ام، قابل تحمل نیست و پول آسانی است.
    ما تماشا می کنیم و منتظر می مانیم، تا کنون همه اعضای خانواده ما می توانند خود را نگه دارند.

    گاه و بیگاه معلوم می شود که فرنگ در تایلند ضروری است.
    من به تایلند نمی آیم تا پول خود را تحویل دهم، شما نمی توانید به همه کمک کنید.
    دولت هنوز گام های بزرگی در اینجا برای افراد کم اقبال دارد.
    ملاقات groet vriendelijke،

    اروین


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم