Phin Choonhavan (عکس: ویکی پدیا)

اگر در سیاست آشفته تایلند در حدود صد سال گذشته یک ثابت وجود داشته باشد، آن ارتش است. از زمان کودتای 24 ژوئن 1932 با حمایت ارتش که به سلطنت مطلقه پایان داد، ارتش قدرت را در سرزمین لبخندها کمتر از XNUMX بار به دست گرفته است.

آخرین بار این اتفاق در 22 مه 2014 رخ داد، زمانی که رئیس ستاد ارتش، ژنرال پرایوت چان او چا، لازم دید که اوضاع را در تایلند، که در آن زمان گرفتار بی ثباتی سیاسی بود، سامان دهد. یک کودتا

بسیاری از این کودتاها به نفع ژنرال های درگیر بودند و برخی به طور قانع کننده ای در تاریخ تایلند اثر گذاشتند. به همین دلیل است که در تعدادی از مشارکت‌های وبلاگ تایلند، به طور خلاصه به این «سیاستمداران» برجسته، زندگی و انگیزه‌های آنها می‌پردازم.

امروز لحظه ای را به تأمل در مورد یکی از مرموزترین چهره های سیاست تایلند، مارشال فین کونهاوان اختصاص می دهم. این مرد رکورد کوتاه ترین نخست وزیر تایلند را در اختیار دارد: او از 8 تا 10 نوامبر 1947 این سمت را داشت، اما نفوذ او و خانواده اش به سختی در سرزمین لبخندها برابر بود. خانواده او نمونه بارز آنچه در تایلند به عنوان تراکون سیاسی توصیف می شود (ตระกูลการเมือง یا ตระกูลนักกา) شده اند. یک سلسله خانوادگی سیاسی که خالی از خویشاوندی نیست و حداقل برای دو نسل از طریق فعالیت سیاسی متمایز شده است. فعالیتی که اغلب نه تنها با کرسی های پارلمان، کابینه، سنا و حتی نخست وزیری، بلکه با اشغال مناصب بالای نظامی و غیرنظامی در بوروکراسی متمایز می شد.

دخالت Choonhavans در سیاست به سال 1947 برمی گردد و تا اوایل قرن 21 گسترش می یابد.e قرن. اولین عضو خانواده که وارد سیاست شد، فین چنهاوان بود. او در 14 اکتبر 1891 در خانواده کای، پزشکی که از چاوشان چین به سیام و لیم هونگ که از شانگو مهاجرت کرده بود، به دنیا آمد. به بهره برداری از باغات و طب سنتی مشغول بودند. بنابراین سرمایه اقتصادی نسبتاً محدود بود، اما خانواده فقیر نبود. با این حال، فرصت های تحصیلی فین به دلیل پیشینه خانوادگی او در رهن بود. نه واقعا خوب در نشستن سست قومی چینی-تایلندی واقعا دوست نداشتند.

برای دریافت آموزش، او به عنوان یک تازه کار بودایی منصوب شد و حتی مدتی را در معبدی معتبر در بانکوک گذراند. با این حال، تحصیل او آنطور که باید پیش نرفت و چندین بار قطع شد، زیرا مجبور شد مدرسه را تغییر دهد یا یک راهب مسن را در داخل کشور همراهی کند. در یکی از این وقفه ها برای دیدار با خانواده اش به خانه رفت. در آنجا به او گفتند که باید خدمت سربازی را انجام دهد. در عوض، او تحصیل در دانشکده ستاد نظامی را انتخاب کرد و بنابراین نامزد افسران جوان شد. در آنجا او به سرعت برنامه آموزشی را تکمیل کرد و از کلاس خود فارغ التحصیل شد. این شرایط او را برای ورود به آکادمی نظامی. پس از فارغ التحصیلی، به یک واحد در راتچابوری منصوب شد. این برای او خوب پیش رفت زیرا در سال 1929 او قبلاً در رتبه ای به درجه اصلی ارتقا یافته بود. زمانی که در راچابوری مستقر بود، عنوان رسمی لوانگ چامنانیوتهاسات به او داده شد که او را بخشی از اشراف پایین تر می کرد.

در 24 ژوئن 1932، نظامیان و غیرنظامیان ناراضی که در خانا راتسادون یا حزب مردم متحد شدند، کودتای انجام دادند که ناگهان به سلطنت مطلقه پایان داد. این یک لحظه مهم در زندگی او خواهد بود. به هر حال، این کودتا به طور جدی حرفه نظامی فین را به خطر انداخت. گذشته از این، روابط بسیار گروهی او با فرمانده خود، که از اعضای خانواده سلطنتی بود، از دید حاکمان جدید دور نمانده بود. او مشکوک به سلطنت طلب بودن بود. این سوء ظن از آنجا تشدید شد که مافوق او به او دستور داده بود در روز کودتا در یک ماموریت مخفیانه برای ارزیابی وضعیت و خطر احتمالی اعضای خانواده سلطنتی به بانکوک سفر کند.

فین تنها پس از مداخله مستقیم سرهنگ پلاک فیبونسونگکرام که به عنوان همکلاسی سابقش در آکادمی نظامی، او را به خوبی می شناخت و شخصیت و وفاداری او را تضمین می کرد، از سربازی برهنه فرار کرد. این شهادت یکی از نیروهای جدید مانع از ناپدید شدن او برای چند ماه در پشت دیوارهای بلند یک «اردوگاه بازآموزی» نشد... اندکی بعد، سرنوشت فین دوباره تغییر کرد، زمانی که در اکتبر 1933 از نزدیک درگیر درهم شکستن ارتش شد. ضد انقلاب طرفدار سلطنت به رهبری شاهزاده بووارادت. این فیبونسونگکرام بود که عملیات علیه شورشیان سلطنت طلب را رهبری کرد. برای این کار او، در میان دیگران، به فین، که به دلیل تخصص نظامی اش بسیار مورد توجه بود، متوسل شد. اما شاید این آزمایشی برای آزمایش وفاداری فین به رژیم جدید نیز بود. سرکوب موفقیت آمیز شورش بووارادت نه تنها موقعیت فیبونز را به عنوان مرد قدرتمند جدید در دولت تقویت کرد، بلکه فین را نیز که اکنون آشکارا سرنوشت خود را به فیبون مرتبط کرده بود، تقویت کرد. تصمیمی که برای او ضرری نداشت.

پس از اینکه فیبون در سال 1936 به نخست وزیری رسید، حرفه نظامی فین چرخش شدیدی پیدا کرد. در جنگ فرانسه و تایلند، که بین اکتبر 1940 و 28 ژانویه 1941 در هندوچین درگیر شد، او به موفقیت‌هایی دست یافت که شهرت او را به عنوان یک سرباز ماهر تثبیت کرد. بنابراین تصادفی نبود که وقتی در بهار سال 1942، در پی پیشروی سریع نیروهای ژاپنی، فیبون یک نیروی اعزامی تایلندی، تاپ فایاپ یا ارتش شمالی را برای اشغال "سرزمین های از دست رفته" در برمه جمع آوری کرد، فین منصوب شد. فرمانده سومe بخش. او از LV چینی راندe لشکر از Loikaw و کنتونگ گرفت. او نه تنها با ارتقاء به سپهبد، بلکه با پست فرماندار نظامی ایالت های شان پاداش گرفت.

با این حال، درهم تنیدگی سرنوشت او با سرنوشت فیبون یک جنبه منفی نیز داشت. این در آگوست 1944 هنگامی که فیبون توسط پارلمان مجبور به استعفا شد، بسیار روشن شد. مخالفان فیبون برای پاکسازی اطرافیان مارشال رسوا تلاش کردند و فقط چند هفته بعد فین که بلافاصله بازنشسته شد، در باغ های والدین به استراحت پرداخت...

با این حال، این بدان معنا نیست که نقش او تمام شده است. در ساعات اولیه 8 نوامبر 1947، او و برادر همسرش، ژنرال پلیس فائو سریانوند، و با حمایت فیبون تبعیدی، کودتای بدون خونریزی را علیه دریاسالار تامرونگ نواساوات، نخست وزیر فعلی رهبری کردند. این اولین کودتای موفق از سال 1932 بود. این کودتا - برای چندمین بار - شکاف های عظیم و تا حدی ایدئولوژیکی را که در نیروهای مسلح تایلند حاکم بود، نشان داد. از سال 1932، نیروی دریایی عمدتاً از جناح بورژوازی حزب خلق به رهبری وکیل پریدی بانومیونگ، که به سلطنت مطلقه پایان داده بود، حمایت می کرد. این به زودی به اصطکاک با ارتش و نیروی هوایی جنینی که در طرف فیبون بودند منجر شد. در حالی که فیبون و ارتش در طول اشغال ژاپن با ژاپنی ها همکاری می کردند، نیروی دریایی در کنار متفقین و جنبش آزاد تایلند قرار گرفت. در پشت صحنه، برخی از افسران ارشد نیروی دریایی نیز در سقوط سیاسی فیبون در سال 1944 شرکت داشتند، که تنها باعث افزایش خصومت بین دو اردوگاه شده بود.

پریدی و تامرونگ موفق شدند از دستگیری فرار کنند و توسط دریاسالار سیندو سونگخرمچای در مقر نیروی دریایی در سواحل چائو فرایا پناه گرفتند. با کمک یک مشاور بریتانیایی و وابسته نظامی آمریکا، پریدی توانست از کشور فرار کند - که باعث ناامیدی فیبون شد. فین برای مدت کوتاهی، از 8 تا 10 نوامبر 1947، نخست وزیر موقت قبل از اینکه فیبون - همانطور که توافق شد - قدرت را به دست گرفت، بود. وفاداری فین به فیبون نتیجه داد. در اوایل سال 1948، او نه تنها به فیلد مارشال و فرمانده کل نیروهای مسلح تایلند ارتقا یافت، بلکه به عنوان معاون نخست وزیر قدرت سیاسی را نیز به دست گرفت. اما آهنگ های زیبا به قول یک ضرب المثل عاقلانه هرگز دوام زیادی ندارند و در 16 سپتامبر 1957 قطعاً برای فیبون و فین آمین بود. فیلد مارشال سریدی داناراجا کودتایی به راه انداخت که فیبون را یک تبعید دیگر – و این بار دائمی – داد و فین را به حالت تعلیق درآورد... با این حال، هیچ کدام از اینها باعث نشد که فین به فراموشی سپرده شود. بر خلاف فیبون یا فایو، او از کشور تعقیب نشد. او به زودی با مرد قوی جدید، فیلد مارشال ساریت تانارات، که در 9 فوریه 1959 به عنوان نخست وزیر جدید کار کرد، نان های شیرین درست کرد.

کودتای 1947 آغازی برای خانواده چنهاوان به عنوان یک تراکون سیاسی بود. خانواده Choonhavan و پنج خانواده دیگر وابسته به گروه Rajakru یا Ratchakru شناخته می شوند. نام گروه راچاکرو از خیابانی که اکثر اعضای گروه در آن زندگی می کردند گرفته شده است: Soi Ratchakru، Phahon Yothin 5 در Phaya Thai، بانکوک. این گروه از شش خانواده تشکیل شده بود که به واسطه ازدواج به هم پیوند خوردند، که در طول چندین نسل اثر خود را در تایلند به جا گذاشتند... پایگاه قدرت آنها، علاوه بر سیاست، عمدتاً توسط امپراتوری تجاری بسیار سودآوری که توسط Phin Choonhavan ساخته شده بود، تشکیل شد. این امپراتوری شامل حداقل 32 شرکت، از جمله 10 موسسه مالی، 15 شرکت صنعتی و حمل و نقل و 7 شرکت تجاری است... روابط رو به رشدی که فین با ساریت ایجاد کرد، در سه ماهه آخر دهه 20 میلادی از این یکی گذشت.e قرن گروه بسیار قدرتمند

این گروه از سال 1947 تا 1957 و دوباره در اواخر دهه 1980 تا 1991 بیشترین تأثیر را داشت. در دوره اخیر، تنها پسر فین، ژنرال چاتیچای چونهاوان بود که مورد توجه قرار گرفت. او علاوه بر حرفه نظامی – که تا حد زیادی مدیون رابطه خانوادگی خود با فرمانده کل قوا بود – به عنوان یک دیپلمات و سیاستمدار نیز حرفه بسیار موفقی را ایجاد کرد. او چندین بار وزیر شد و از سال 1988 تا 1990 نخست وزیر بود. همسرش تانپویینگ بونرون چونهاوان، خواهرزاده سوفوت، با شاهزاده خانم سریناگاریندرا، مادر پادشاه آینده راما نهم، فامیل و تحت حمایت او بود. پسرشان کرایسک راه پدرش را دنبال کرد. او از سال 2008 تا 2011 معاون رئیس حزب دموکرات بود و از سال 2001 تا کودتای 2006 ریاست کمیته روابط خارجی سنا را بر عهده داشت. او قبلاً با رهبری موفقیت آمیز مذاکرات صلح با کامبوج بین سال های 1989-1991 خود را به عنوان یک دیپلمات مفید ساخته بود.

داماد فین، ژنرال پرامارن آدیکرسام، که مدیرعامل شرکت نساجی تایلندی بود که در سال 1954 تأسیس شد، نه تنها نقشی کلیدی در توسعه منافع تجاری این گروه ایفا کرد، بلکه برای مدتی معاون وزیر صنعت و ارتباطات و نیز بود. یکی از بنیانگذاران حزب چت تایلندی در سال 1973. پسران پرامارن، پونگپول و یونگیول، شغلی تجاری و سیاسی ایجاد کردند که باعث شد پونگپل دو بار معاون نخست وزیر شود. آخرین بار این اتفاق از سال 2001 تا 2003 در زمان تاکسین شینیواترا رخ داد. پس از کودتای 2006، حزب راک تای تایلندی آن توسط دادگاه قانون اساسی منحل شد و پونگپل به مدت پنج سال حقوق سیاسی خود را از دست داد. از آن زمان به بعد، تحت عنوان «nom de plume» پل آدرکس، او به عنوان نویسنده فعال بوده است.

در نتیجه، گروه راچاکرو می‌تواند نه تنها یک نخست‌وزیر، بلکه چندین معاون نخست‌وزیر و وزیران متعدد را به رخ بکشد. امروزه برخی از اعضا همچنان فعال سیاسی هستند، اما نفوذ این گروه به شدت کاهش یافته است. با این حال، علیرغم کاهش نفوذ خود، گروه راچاکرو، پس از قبیله شیناواترا، بزرگترین و تأثیرگذارترین تراکون سیاسی در تاریخ مدرن تایلند بود و باقی می ماند.

2 پاسخ به "ژنرال هایی که حکومت کردند: فین چون هاوان"

  1. راب وی. می گوید

    برای علاقه مندان دوباره نام در تایلندی و تلفظ هلندی. این
    ผิน ชุณหะวัณ یا Phǐn Choen-hà-wan. Phǐn / Phin عبارت است از "چرخاندن بدن خود به اطراف". نمی دانم معنی نام خانوادگی چیست.

    در ادامه این قطعه، روی تمبر، پسرش نوشته شده است:
    ชาติชาย ชุณหะวัณ، Chaat-chaai Choen-hà-wan. به انگلیسی Chatichai Choonhavan نوشته شده است. او لقب جنرال درجه یک را داشت (พล.อ. = พลเอก = phon èek، یک عمومی).

    فقط یک نمای کلی از رتبه های بالا به پایین:
    จอมพล (tjom-pon) = رئیس / رهبر ژنرال -> فیلد مارشال
    พลเอก / พล.อ. (phon èek) = عمومی (از طبقه) یک
    พลโท / พล.ท.(فون تو) = عمومی (از کلاس) دو
    พลตรี / พล.ต. (فون trie) = عمومی (der class) سه
    พันเอก / พ.อ. (phan èek) = سرهنگ (der class) یک
    و غیره.

    سرانجام: «تراکون سیاسی (ตระกูลการเมือง یا ตระกูลนักการเมง)". از نظر آوایی: Trà-koen kaan-muang یا Trà-koen Nák-kaan-muang. به معنای واقعی کلمه: سیاست خط خانواده یا سیاستمداران شجره خانواده. به طور خلاصه، یک شبکه خانوادگی/شجره خانواده که به خوبی ریشه در سیاست دارد.

  2. تینو کویس می گوید

    تاریخ سیاسی تایلند چقدر جالب است!

    نقل قول:

    این گروه از سال 1947 تا 1957 و دوباره در اواخر دهه 1980 تا 1991 بیشترین تأثیر را داشت. در دوره اخیر، تنها پسر فین، ژنرال چاتیچای چونهاوان بود که مورد توجه قرار گرفت. او علاوه بر حرفه نظامی – که تا حد زیادی مدیون رابطه خانوادگی خود با فرمانده کل قوا بود – به عنوان یک دیپلمات و سیاستمدار نیز حرفه بسیار موفقی را ایجاد کرد. او چندین بار وزیر شد و از سال 1988 تا 1990 نخست وزیر بود.

    چاتیچای و دوستان سیاسی اش به دلیل فساد بسیار معروف بودند. گاهی مطبوعات به او تذکر می دادند (الان به خاطر آن در زندان هستید) و بعد می گفت «مشکلی نیست».

    خواننده معروف Aed Caraboa سپس آهنگی با عنوان 'No Plom Plaem' نوشت، این یکی:

    https://www.youtube.com/watch?v=TCeSIpxmX5M


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم