هیچ پایان خوشی برای سیندرلا تایلندی وجود ندارد
هفده سال پیش روزنامه ها پر از داستان هایی در مورد شاهزاده قورباغه و ماهی کوچکش بود. تلویزیون از آن سیر نمی شد، زیرا درباره عشق، شهوت و قتل پشت دیوارهای قصر بود.
اما هنگامی که سیندرلا هفته گذشته به دلیل مسمومیت همسرش شاهزاده تیتیفان یوگالا در سال 1995 به چهار سال و هشت ماه زندان محکوم شد، هیجان عمومی تا حد زیادی غایب بود.
داستان به طور خلاصه. مامان چالاسای یوگالا که بیشتر با نام مامان لوک پلا شناخته می شود، یک بچه تازه کار بود. خواهر شاهزاده او را در سن 4 یا 5 سالگی به خدمت گرفت و شاهزاده او را به فرزندی پذیرفت. هنگامی که او 12 ساله بود، شاهزاده 34 ساله که دو صیغه داشت، شروع به پیشرفت کرد و در 22 سالگی با او ازدواج کرد. به گزارش آسوشیتدپرس، گفته می شود که شاهزاده گفته است: «همسر من لازم نیست زیبا باشد. او همچنین نباید آشپز خوبی باشد. اما او باید در رختخواب خوب باشد. از این نظر، لوک پلا شماره 1 من است.
فیلم جنسی
مجلات با داستان هایی در مورد زندگی جنسی شاهزاده و شماره 1 او راه بیشتری را طی کردند، اما به گفته لوک پلا بیشتر آن اغراق آمیز بود. «برخی داستانها واقعاً زیادهروی کردند. انگار ازدواج ما یک فیلم جنسی بود. من اصلاً وسواس جنسی ندارم.' او بعداً در برنامه های گفتگو گفت که در آن زمان شاهزاده را پدرش می دانست. با او بهتر از سایر خادمان کاخ اساوین رفتار شد و تحصیلات دبیرستانی را دریافت کرد.
اگرچه شاهزاده نمی خواست او بیش از حد با مردم خارج از کاخ مداخله کند ("پدر مرا عروسک خیمه شب بازی خود می دانست") و علیرغم اینکه هدایایی مانند فراری به ارزش 3,7 میلیون بات و یک قایق تندرو به او پر شد. عاشق یک شاه بلوط فروش شد. در 21 آگوست 1995، زمانی که جسد بیهوش شاهزاده در حالی که لوک پلا در آغوش معشوقش بود، پیدا شد، تراژدی رخ داد. یک هفته بعد شاهزاده در سن 60 سالگی درگذشت.
مسموم با حشره کش
هشت روز پس از مرگ او، کالبد شکافی نشان داد که او با حشره کش مسموم شده است. یک مظنون به سرعت پیدا شد. لوک پلا پس از 18 ساعت بازجویی اعتراف کرد. شایعات حاکی از آن بود که به او پیشنهاد 10 میلیون بات برای اعتراف داده شد تا نتواند اراده شاهزاده و پدرش را به چالش بکشد. در فوریه 2002، دادگاه او را به دلیل ایجاد جراحت عمدی و منجر به مرگ به شش سال زندان محکوم کرد.
دادگاه عالی در مارس 2005 او را تبرئه کرد. دادگاه او را بر اساس شواهد غیرمرتبط محکوم کرده بود، دادگاه حکم داد، اما شواهد قانونی و قانع کننده ارائه نشده بود. هیچ یک از شاهدان، از جمله وارثان شاهزاده، ندیده بودند که او قهوه شاهزاده را دستکاری کرده است. به گفته دادگاه، شاهزاده به لوک پلا اجازه داد تا معشوق خود را ببیند. و اگر 2 روز قبل از پیدا شدن جسدش فراری و 345.000 بات از او دریافت نکرده بود.
سه ماهه باردار
دادگاه این واقعیت را نادیده گرفت که لوک پلا به اعضای خانواده هشدار نداده بود، دستور آمبولانس نداده بود، او را در بیمارستان عیادت نکرده بود و یک روز پس از ناخوشی شاهزاده فنجان قهوه او را شسته بود.
با این حال دیوان عالی از استدلال دادگاه پیروی کرد. او به گفته خود در بازجویی پلیس، در قهوه او سم ریخته بود، نه برای اینکه او را بکشد، بلکه او را بیمار کند تا بعداً درخواست طلاق کند.
مامان لوک پلا اکنون می تواند گناهان خود را در زندان زنان Klong Prem برای سال های آینده بازتاب دهد. وکلای او امیدوارند که پادشاه عفو کند. او 4 سال پیش نه با شاه بلوط فروش، بلکه با یک راننده اتوبوس که سه ماهه باردار است، دوباره ازدواج کرد. آنها زمانی با هم آشنا شده بودند که مامان لوک پلا دستمزد ناچیزی به عنوان خیاط دریافت می کرد و از آن برای خرج خود و دو پسرش استفاده می کرد.
(منبع: بانکوک پست، اسپکتروم، 26 آگوست 2012)
بله، قطعا داستان فوق العاده ای است. به این معنا که یک درام با انواع و اقسام پیرایش است. البته دسیسه و قتل، و همچنین رابطه او با شاه بلوط فروش و ازدواج بعدی او با راننده اتوبوس، آن را به یک داستان فوق العاده در نظر من تبدیل کرده است. او باید همیشه نسبت به آن بچه های سلطنتی احساس حقارت می کرد، و به همین دلیل، با وجود ازدواجش با شاهزاده و موقعیتی که به همراه داشت، نمی توانست در مقابل عاشق شدن با کسی از طبقه کارگر مقاومت کند، کسی که احساس می کرد می تواند با او احساس برتر بودن و این نیز او را تا حدودی انسان می کند، اگرچه به احتمال زیاد او زنی است با ظلم های بسیار کمی. اما وقتی اقتباس فیلم بیاد حتما میبینمش...
داستان زیبایی است، هیچ کپی رایتری یک سریال نمی تواند با آن رقابت کند.
میخواستم بدانم که آن شاهزاده دقیقاً کیست و یک مقاله خوب در گاردین از سال 2002 پیدا کردم. برای کسانی که از آن سیر نمیشوند: http://www.guardian.co.uk/world/2002/feb/26/gender.thailand
این یک افسانه تایلندی نیست بلکه یک مسموم کننده معمولی است. این همان چیزی است که بورجیاها در ایتالیا چند قرن پیش به آن معروف بودند. بسیاری از حشره کش ها و علف کش های خطرناک به راحتی در تایلند در دسترس هستند. شاید تایلندیها هنوز از DDT در کشاورزی خود استفاده میکنند، امیدوارم برای توریستی که میخواهد سالم بخورد و بنوشد، استفاده نمیکند.