من برای بسیاری از زنان تایلندی متاسفم. آنها اغلب به عنوان گرگ پول یا یک "صرف کننده بزرگ" به تصویر کشیده می شوند. همیشه از نظر من درست نیست هرکسی که گوش می دهد و به داستان واقعی علاقه دارد غمگین می شود.

مشخصه وجودی فقیرانه، مبارزه ابدی برای پول است. که در تایلند پول نیز نقش دیگری غیر از صرفاً وسیله مبادله دارد. به شما موقعیت و قدرت می دهد. شکار پول بی وقفه است. خانم های با شریک فرنگ معمولاً بین دو آتش گیر می کنند. فرنگی که می خواهد با پس اندازش معقول باشد و خانواده ای که در این مورد نظر دیگری دارند. تحت نام "Naam Jai" (قلب فراوان) در تایلند با خوب بودن با دیگران احترام قائل می شوید. از نظر تئوری خوب به نظر می رسد، واقعیت سخت تر است.

پول یا شانس؟

وقتی فکر می کنید یک زن تایلندی خوب پیدا کرده اید، خانواده می توانند به طرز ظالمانه ای در شادی جوانه زدن شما دخالت کنند. بالاخره آنها می خواهند از جایزه اصلی در قرعه کشی بهره مند شوند. گاهی تا آنجا پیش می‌رود که نه شادی دختر، بلکه کشتی با ارز غربی است.

خانواده به تدریج فشار را افزایش می دهد. در بسیاری از موارد باج گیری عاطفی است. ارزش های بودایی اضافه شده است. از این گذشته، فرزندان باید از والدین مراقبت کنند، این راهی است برای کسب "شایستگی" و رسیدن به بهشت ​​بودایی.

تنش ها

طلب پول توسط خانواده خودش باعث تنش شدید در روابط با فرنگ می شود. او این نمایشنامه را نمی فهمد و به او می گوید تسلیم نشو. بنابراین در ابتدا او پای زیبای خود را سفت نگه می دارد، اما اگر فشار ادامه یابد، در نهایت به زانوها تسلیم می شود. این بازی برای تیله ها بارها و بارها تکرار می شود.

دوست دختر من با تجربه متخصص است و او را شب ها بیدار نگه می دارد. او تنها یکی از چهار کودکی است که فرنگ را قلاب کرده است. او با کمک ماهیانه از پدر و مادرش که آنها هم کار می کنند مراقبت می کند. وقتی پول اضافی مورد نیاز است، همه نگاه ها به سمت او می چرخد. وقتی او این کار را نمی کند، درمان نهایی استفاده می شود. دستگاه شایعه سازی یک استراتژی موثر در کشوری که فرهنگ شرم بر آن حاکم است. خانواده دوستم شروع به پخش شایعه ای در دهکده می کنند که او یک "چارلی ارزان" است و نمی خواهد پولش را تقسیم کند. که باعث می شود پدر و مادرش ترکیدن کنند. یک دروغ مسلحتی؟

وقتی در خیابان راه می‌رود، هم روستایی‌ها به او نزدیک می‌شوند. از او می پرسند که چرا به خانواده اش کمک نمی کند؟ برای اینکه چهره اش را از دست ندهد، بالاخره تسلیم می شود. بعد از آن برای مدتی خوب می شود. تا زمانی که باید وام بعدی پرداخت شود: اجاره قطعه زمین کشاورزی یا موتور، در نهایت یک قبض دیگر وجود دارد.

قوی‌ترین شانه‌ها باید سنگین‌ترین بارها را تحمل کنند تا زمانی که فرنگ‌های زیادی سیر شوند، شیر پول را ببندند و رابطه را قطع کنند. خانواده شانه بالا می اندازند و خانم مورد نظر سرخورده و دلشکسته مانده است.

البته نمی‌خواهم اجازه بدهم تا این حد پیش برود، اما محدودیت‌هایی وجود دارد. این یکی از چالش هایی است که با یک شریک تایلندی با آن روبرو خواهید شد.

کپی: برای وضوح، در مثال ذکر شده هر دو والدین دارای درآمد (کم) هستند (پدر برنج‌کار است). دوست دخترم به هر دو والدین ماهیانه مبلغی برای اتاق و غذا می دهد. داستان من در مورد پول اضافی برای شکست است. این شکست ها همیشه وجود دارد زیرا مردم پس انداز نمی کنند. البته این کار با درآمد کم نیز دشوار است.

75 پاسخ به “خودخواهی و باج گیری عاطفی در آیسان”

  1. دیو می گوید

    مواظب پدر یا مادر پیری باش، چرا که نه، اما اگر بقیه خانواده بخواهند به خرج من در رختخواب بمانند، می توانند آن را فراموش کنند.

    • تا آنجا که به من مربوط می شود، مراقبت از والدین خوب است، من بلافاصله با آن موافق هستم. حتی اگر پاپا در مورد من هم درآمد داشته باشد. مامان گاهی کار میکنه
      این داستان در مورد عقبگردهای 10 تا 20.000 بات است که باید پرداخت شود. آنها را با دختر بدون پلک زدن در بشقاب می گذارند، زیرا او دوست پسر فرنگ دارد.

  2. هانس می گوید

    یک آلمانی توصیه زیر را به من داد. همسر و خانواده شما در حال حاضر تقریباً 800 کیلومتر از خانه فعلی شما زندگی می کنند، بنابراین این وضعیت را حفظ کنید تا در هزینه شما صرفه جویی شود. خوب..

    • @ هانس من از یک منبع معتبر دریافتم که همسرت در راه است تا با تو نقل مکان کند. 😉

      • هانس می گوید

        من همچنین یک کتابچه مشابه را می شناسم اما به زبان تایلندی-انگلیسی که در پاتایا دیده می شود.

        بیش از 100 نکته برای از بین بردن پول از فرنگ، بوفالو بیمار است، پول برای دامپزشک.

      • هانس می گوید

        خان پیتر،

        دفعه بعد در نظر میگیرید که من قلب ضعیفی دارم…

  3. پادشاه می گوید

    و این گدایی برای پول می توانم تصور کنم که این شما را ناراحت می کند
    و جان نیز سهم خود را می گیرد.در هلند هرگز با آشنایان چیز متفاوتی ندیده ام.
    بگذارید این تسلی کوچکی برای شما باشد.
    اتفاقاً در آلمان کتابچه ای به فروش می رسد که به طور خاص با این مشکلات آیسان است.
    دامادم از آن درس گرفت
    حالا ترجمه هلندی.آیا کمکی می کند؟

    • @ شما داستان من را به طور کامل درک نکردید یا من واضح نبودم. گدایی برای پول من را ناراحت نمی کند. من آن افراد را درک می کنم، شاید در آن شرایط همین کار را می کردم. من برای دوست دخترم متاسفم که مجبور است خانواده را بدون دعوا دور نگه دارد.
      در NL می توانید به خانواده خود بگویید، آن را به عقب و جلو ببرید. این در تایلند امکان پذیر نیست.

    • پادشاه می گوید

      در اسرع وقت (بعد از تماس تلفنی) آن را بدهید، ممکن است در موسسه گوته در بانکوک نیز برای فروش باشد، اما مطمئن نیستم.

      • مری برگ می گوید

        شاید همه خوانندگان وبلاگ تایلند دوست داشته باشند این جزوه را داشته باشند، من دوست دارم.

  4. PG می گوید

    من از ابتدا به صراحت گفتم که من هم باید برای پولم کار کنم و باید از آن امرار معاش کنم. چیزی که برای نامزدم و خانواده‌اش مهم‌تر بود این بود که به آنها و فرهنگشان به دیده تحقیر نگاه نکنم. شما اغلب با تظاهر به "مرد" بودن، با دور ریختن پول در ابتدای رابطه خود برای تحت تاثیر قرار دادن او، انتظارات زیادی ایجاد می کنید. شما نمی توانید این را در یک رابطه طولانی مدت حفظ کنید و سپس باید به دوست دختر خود توضیح دهید که او فقط با یک پسر معمولی رابطه داشته است. من فکر می کنم اگر به دنبال یک رابطه واقعی هستید باید آن را برگردانید، وانمود کنید که فقیرتر هستید و سپس ببینید که آیا او هنوز به شما علاقه دارد یا خیر.

    • @PG مقاله درباره این نیست که دوست دخترم از من پول می خواهد. چون او این کار را نمی کند. این پست در مورد فشار خانواده به او است. این چیزی متفاوت است. برای بقیه من با آنچه می نویسد موافقم، همیشه این کار را به همین شکل انجام داده ام.

      • PG می گوید

        می فهمم، در واقع منظورم این است که یک دوست تایلندی باید به خانواده اش، که توقعات زیادی هم دارند، توضیح دهد که دوست پسرش از ترس از دست دادن چهره اش، پول زیادی ندارد که او نتواند. به نظر من، این یک سوء تفاهم در محیط او ایجاد می کند که او نمی تواند حمایت مالی مورد انتظار آنها را ارائه دهد.

        • @ PG من می توانم یک کتاب در مورد آن بنویسم. او به من گفت که من هیچ بودجه دروغگویی ندارم. آنها می گویند که می فهمند، اما یک ماه بعد دوباره همه چیز خراب می شود. گاهی اوقات به او می گویند که او "احمق" بود زیرا او "فرنگ بیچاره" را قلاب کرد. در واقع، بهتر است که او روستای خود را ترک کند. پدر و مادرش افراد نامهربانی نیستند، این بیشتر کوته فکری است. آنها احتمالاً متوجه نیستند که دارند به من و او صدمه می زنند. از طرف دیگر، می توانید آن را خودخواهانه نیز بنامید. علاوه بر این، خانواده و روستاییان فکر می کنند هر فرنگی پولدار پلید است. البته ما با استانداردهای تایلندی هستیم، اما در هلند با همین پول می توان کارهای بسیار کمتری انجام داد. لطفا توضیح دهید که این یک کار غیر ممکن است.

          • هانس می گوید

            "بهتر است روستای خودش را ترک کند"

            بالاخره آن آلمانی درست بود... اما من از قبل می دانستم که…

            البته این فقط پدر و مادر نیستند که دوست دخترت را می کشند، بلکه پدربزرگ برادر عموزاده ها، در واقع کل روستا، حتی سگ هایی که فکر می کنند باید یک سوسیس بزرگ از سر پنیر بگیرند.

            داماد من اخیراً برای زندگی در حدود 100 کیلومتر بالاتر از بانکوک نقل مکان کرده اند و پدر و مادر اکنون هر دو کار دارند، اقوام باهوش تر نیز در آنجا زندگی می کنند و از آنها مراقبت کرده اند، کار و مسکن را ترتیب داده اند، ما در مورد هزینه ها صحبت نمی کنیم.

            اونجا خیلی دوستش دارن، حداقل الان پول کفش روزانه رو دارن، من باید هرازگاهی کفش یکشنبه رو بخرم..

            دوست دخترم خیلی واضح گفته بود که من از زندگی در آیسان امتناع می‌کنم و این را به عنوان استدلال مطرح کرده بود که اگر دوباره توسط پشه دنکی گزیده شوم، به بودا خواهم رفت. نمی دانم آیا آنها دومی را باور می کنند یا نه، اما نتیجه داد.

            بنابراین، پیتر می توانید به منبع خود بگویید، جایی که دود آتش است، او به نوعی درست می گفت.

            • هانس می گوید

              در واقع منظورم این بود که فشار از دیگ احساسی خارج شده است، همانطور که پادشاه به معنای پایین است، امیدوارم، فکر کنم، خوب، همیشه اشتباه نیست، درست است؟

  5. پادشاه می گوید

    در منطقه ما اکنون می بینیم که: یک بانکوکیان با یک دختر اسعانی ازدواج کرده و خانواده ای که دچار سیاه نمایی عاطفی می شوند. همیشه همینطور است، ربطی به فرنگ ها و بارگرها ندارد.
    هیچ دختر اسعانی نمی تواند آن را حفظ کند و در پایان سواری خانواده را انتخاب می کند.
    این سرنوشت نیز در انتظار Khun Peter است. هیچ دختری نمی تواند چنین فشاری را تحمل کند.

    • @ من نمی توانم آینده را ببینم، ما به بهترین ها امیدواریم. خوشبختانه، او خودش بسیار باهوش است و می فهمد که چه اتفاقی می افتد.

      • جانی می گوید

        اگر زنی را از طبقه خاصی انتخاب کنید، همه می دانند که عواقبی دارد. در صورت مساعد، شما باید هزینه این زن را بعلاوه مقداری پاسخگویی به والدین بپردازید. در صورت نامطلوب، شما مجبور خواهید بود از تمام خانواده او از جمله یک خانه بزرگ جدید و چند وسیله نقلیه حمایت کنید. هیچ چیز در عوض وجود ندارد، نه تشکر و نه احترام. بنابراین نمی دانم که آیا این باید ایده یک زندگی شاد باشد یا هیچ کس خودش را دوست ندارد؟

        چرا الان یک خانم با کالیبر خودتان انتخاب نمی کنید؟ تعدادشان به قدر کافی است، اما مثل گلابی های گندیده از درخت نمی افتند، بالاخره از رفتن به دریا با اولین فرنگ بهتر به نظر می رسند. نه کمبود پول وجود دارد و نه معمولاً احترام. فراموش نکنید که ما فرنگ ها به عنوان توریست های جنسی مصرف کننده الکل شهرت داریم که همیشه با خانم های خیلی جوان رژه می روند. پس قربانیان احتمالی

        • هانس بوس (ویراستار) می گوید

          کلمه تحقیرآمیز شما با "زن" جایگزین شده است. و لطفا در آینده املای آن را بررسی کنید. 10 اشتباه خیلی چیز خوبی است…

          • جانی می گوید

            بله، این چیزی است که اگر همیشه انگلیسی صحبت کنید، اشتباهات املایی داشته باشید. اما آنها در اینجا زن هستند و نه خانم های هلندی بزرگ. همسر من فقط 146 سال دارد، بنابراین او یک زن است. من آخرین نفری خواهم بود که در این وبلاگ به زنان آسیایی تحقیر آمیز فکر می کنم. من فقط از آن زنانی که فریب می دهند، خیانت می کنند، دزدی می کنند و آسیب روحی می رسانند خسته شده ام. (من اکنون 4 دوست در آن موقعیت دارم)

            سردبیران این وبلاگ متشکل از آقایان باسواد هستند که من نیستم و صرفاً برای سرگرمی / سرگرمی در این وبلاگ می نویسم. اگر ابتدا مجبور شوم یک برنامه املایی را اجرا کنم (که مدتی طول می کشد در یک کامپیوتر انگلیسی) قبل از اینکه بتوانم چیزی را پست کنم، شروع به کار می کند و ارسال آن جذابیت کمتری دارد. اگر اشتباهات زبانی من را داوطلبانه تصحیح کنید، مشکلی ندارم، اما اگر می خواهید محتوای متن من را تغییر دهید، ممنون می شوم از قبل به من اطلاع دهید.

            • هانس بوس (ویراستار) می گوید

              همچنین می‌توانید یک غلط‌گیر املای هلندی را روی یک رایانه انگلیسی زبان راه‌اندازی کنید (!) که هیچ اثری تولید نمی کند، اما کلماتی که با رنگ قرمز خط کشیده شده اند. حذف خطاها از پاسخ شما وظیفه ماست. مقصود هم این نیست.
              همسر شما ممکن است "کوچولو" باشد، اما سردبیران آن را "زن" می نامند.

            • جانی: من آخرین نفری خواهم بود که در این وبلاگ به زنان آسیایی تحقیر آمیز فکر می کنم
              من به تازگی برخی از نظرات قبلی شما را در مورد خانم های یک طبقه اجتماعی خاص خواندم. این خیلی محترمانه نبود. آیا تا به حال می دانید چه می نویسید؟

          • لکس ک می گوید

            متشکرم، سردبیران، که در نهایت به این موضوع توجه کردید، بنابراین من در مورد نام "زن" صحبت می کنم که قبلاً در مورد آن نظر داده ام، همچنین در مورد اصطلاح "دختران" و اینکه چگونه برخی از مردان به شدت در مورد خانم ها و دختران تایلندی تحقیر می کنند. همچنین احساس برتری نابجا که بسیاری از مردان در اینجا دارند گاهی آزاردهنده است، بنابراین برای این اصلاح و سرزنش تشکر می کنم و امیدوارم که به طور مداوم به این کار ادامه دهید.

            با احترام،

            سافلکس

            • چارچوب می گوید

              با تمام احترام لکس، نگاهی به تعریف همسر بیندازید، سپس با محبت به همسر نیز برخورد خواهید کرد. بنابراین در واقع هیچ مشکلی با آن وجود ندارد! و از آنجایی که جانی دارد همسر خود را توصیف می کند، من نمی فهمم چه چیزی برتر از این است. در زبان هلندی وقتی کسی را معرفی می کنید که "این همسر من است" بسیار عادی است و در واقع بسیار محبت آمیزتر از همسر من است. ضمناً در لهجه وقتی ترجمه می کنید زن هم می گوییم. ممکن است تحقیرآمیز باشد، این درست است، اما متن را با دقت بخوانید و سپس نتیجه بگیرید.

              • @ من هم از کلمه "خانم" آزارم می دهد ، قبلاً چند بار در مورد آن نظر داده ام. می توانید بگویید که این یک نام حیوان خانگی است، اما اینها مسائل خصوصی هستند که شما در وبلاگ نمی گذارید. در نظر من تحقیرآمیز است. شاید همچنین به این دلیل که من به عنوان ویراستار، مرتباً از خوانندگانی ایمیل هایی دریافت می کنم که مرا نسبت به سطح و طرز فکر برخی از بازدیدکنندگان تایلند ناراحت می کنند. سپس از شما پرسیده می شود که آیا ما یک "مونث" برای فرستنده نمی شناسیم. ترجیحاً یکی که فقط آنچه را که می گوید انجام دهد. سپس نام "مونث" معنای دیگری پیدا می کند، یعنی کاملا بی احترامی.

                • چارچوب می گوید

                  من کاملاً با نظر شما موافقم Khun Peter به همین دلیل در مورد متن جمله نیز صحبت می کنم. من فقط با مثال جانی موافقم که 4 دوست "رفتن به کشتی" را تجربه می کند. این نیز اتفاق می افتد، چیز جدیدی نیست و بالعکس. آیا هنوز یک خانم است، آیا هنوز یک جنتلمن است؟ من هم فکر می کنم با استان فرق می کند، اگر شما همسر من هستید، دوست دختر. خانم من اصلا با این مشکل ندارم همانطور که گفتم: در جنوب کشور کاملاً عادی است. و در جنوب در واقع یک نام حیوان خانگی است و خوشبختانه در لغت نامه ها تأیید شده است. همه چیز برای من خوب است، معلوم است که زن در تایلند بلاگ استفاده نمی شود، بنابراین ما هم از آن استفاده نمی کنیم. در مورد زن در وبلاگ بسیار واضح است، بنابراین بحث پایان می یابد

              • لکس ک می گوید

                در واقع "همسر مهربان" اما نه کسی که شما فقط می شناسید، یا فقط شنیده می شود، من نگران این هستم که بسیاری از مردان در اینجا زنان را "زن" توصیف می کنند، به این معنا که مرد هنوز نسبت به آن زن احساس برتری می کند، من نیستم. در مورد اسامی فانتزی، من نگران این واقعیت هستم که افراد بالغ را با یک کلمه کوچک صدا می زنند و به "حداقل" در آن جمله توجه می کنند.
                و مقالات را به خوبی می خوانم و سعی می کنم آن را در زمینه مناسب قرار دهم و گاهی اوقات احساس بسیار ناخوشایندی به وجود می آید.

            • چارچوب می گوید

              و خانمی که آگاهانه تقلب می‌کند و دروغ می‌گوید و پول فرنگ تمام شده است، نمی‌توانم بگویم خانم؟ سپس دختر مناسب تر یا بدتر است. اما این نیز در مورد: در چه زمینه ای گفته یا نوشته شده است؟ و این نه تنها در مورد "زنان" تایلندی بلکه برای هر زن در جهان صدق می کند! همچنین از چشم مرد به آن نگاه کنید، به نظر من کمی منصفانه تر است/

              • به مردی که آگاهانه به همسر تایلندی خود، مارکو خیانت می کند، چه می گویید؟ یک مرد؟ خروس؟ سر خالی؟ از چشم یک زن به آن نگاه کن، دنیایی برایت باز خواهد شد…

                - این خارج از موضوع است و من هم همینطور، بنابراین این بحث را می بندیم -

              • لکس ک می گوید

                در آنجا دوباره علیه تایلندی زیرک در مورد مرد رقت انگیز می رویم، دوباره هر پولی که زن می گیرد کاملاً داوطلبانه توسط آن مرد داده شده است، کسی اسلحه در دست خودپرداز نبود که او را مجبور به برداشت پول کند و اجبار یا هیچ چیز نبود. این که مرد کاملاً داوطلبانه برای آن خانم پول خرج کرده باشد، اینکه آن خانم از زودباوری (حماقت) آن مرد سوء استفاده کند) البته درست نیست، اما این مرد البته می توانست از عقل سلیم خود استفاده کند، مثلاً این کار را انجام دهد یا بخواند. انجمن های دیگر
                و اگر او به این راحتی در تایلند گول بخورد، اینجا در هلند تفاوت چندانی نخواهد داشت و سپس داستان حس برتری مرد را دریافت می کنید، من آنقدر باهوش هستم که گول یک زن تایلندی را نخواهم خورد.
                و سوالی که ربطی به این تاپیک نداره ولی مدتیه ذهنمو درگیر کرده چرا اکثر مردا خودشونو فرنگ میگن؟

                • دیک ون در لوگت می گوید

                  فرنگ گواوا نیست
                  برخی از مهاجران در تایلند فکر می کنند که کلمه farang که به طور گسترده برای اشاره به یک خارجی استفاده می شود توهین آمیز است و از کلمه تایلندی farang به معنای گواوا گرفته شده است. این یک تصور غلط شناخته شده است که پیچایا سواستی در بانکوک پست با آن کوتاهی می کند.
                  سواستی که خود را یک عجایب تاریخ و زبان می نامد، توضیح می دهد که کلمه فرنگ به هیچ وجه توهین آمیز یا منفی نیست. بر اساس محتمل ترین نظریه، تایلندی ها واژه فرنگی را از فارسی وام گرفته اند که برای اشاره به اروپاییان و غیر مسلمانان به کار می رفته است. قبیله ژرمن غربی فرانکن نیز نام خود را از آن در اوایل قرون وسطی گرفته است که فرانسه نیز به نوبه خود نام خود را از آنجا گرفته است.
                  از آنجایی که تایلندی ها عادت دارند کلمات خارجی را که تلفظ آنها دشوار است، ساده کرده یا چرخش خود را انجام دهند، آنها را فرنگ کردند.
                  خانم پیچایا (تایلندی ها از نام اصلی استفاده می کنند) می نویسد: «این نظر من است که واژه فرنگ که به خارجی ها اشاره می شود، ربطی به واژه فرنگ که به معنای میوه گواوا است، ندارد. برای مقایسه، او کلمه انگلیسی بیمار را ذکر می کند که هم به معنای صبور و هم صبور است.
                  تنها زمانی که فرنگ با خی نوک (فضولات پرندگان) ترکیب شود، مفهومی توهین آمیز دارد. این به معنای یک خارجی غیر قابل اعتماد است.
                  (منبع: بانکوک پست، 28 جولای 2011)

                • هانسی می گوید

                  [که واژه فرنگ به طور گسترده برای دلالت خارجی به کار می رود]

                  به نظر من اشتباه است، فرنگ یک بینی سفید است.

                  یک شرکت ویتنامی هرگز به عنوان "فرنگ" نامیده نخواهد شد.

                • پادشاه می گوید

                  دیک واقعا کمی بد است
                  فرنگ کچی نوک لطیفه ای بدون مفهوم است کچی کونگ به معنی غیر قابل اعتماد و کچی نیو به معنای خسیس است.
                  فرنگ فقط یک بینی سفید است ما هم همینطور قبلا پومدنگ هم بود چون تمام بینی های سفیدی که رد می شدند موهای قرمز داشتند.

                • خاردار می گوید

                  دیک، فکر می کنم این خانم کاملاً درست می گوید. در قرون وسطی، اعراب از کلمه "فیرینجا" برای صلیبیون اروپای شمالی استفاده می کردند. در برخی از مناطق آفریقا، غربی (اروپایی) هنوز "فرنگ" نامیده می شود. فرنجی یا فرنگی نامیده می شود. این کلمه احتمالاً توسط فروشندگان دوره گرد عرب وارد آسیا شده و در آنجا به «فرنگ» تبدیل شده است. من از دوستی که چند سالی در ویتنام زندگی می‌کرده شنیده‌ام که غربی‌ها را گاهی اوقات در آنجا «فارانک» یا «فرانک» می‌خوانند. این احتمالاً از زمان استعمار فرانسوی ها ناشی می شود. «فرنگ» قطعاً معنای منفی ندارد، بلکه صرفاً نامی است برای فرد غربی یا سفید پوست. یک ویتنامی در واقع در تایلند به عنوان "فرنگ" شناخته نمی شود زیرا او غربی نیست. بنابراین «فرنگ» به طور کلی به معنای خارجی نیست.

                  البته همه می توانند آنچه را که می خواهند بشنوند.

            • پادشاه می گوید

              یکی از ساکنان لاهه می گوید: بیا و همسرت را بیاور، در برابانت، «ویفکه» بسیار رایج است، در زبان محاوره ای استفاده می شود.
              اگر افراد حاضر در این وبلاگ از این موضوع ناراحت هستند، ما چه کار می کنیم؟
              شاید کمی تحمل بیشتر؟

  6. جانی می گوید

    زنانی هستند که قطعا متفاوت هستند، آن ها زنانی هستند که شما نمی بینید و نمی شنوید. سختکوش و حمایت کننده خانواده، بدون آنها همه چیز به هم می ریزد. متأسفانه زیاد پیش نمی آید که پسران فرنگ با این گونه خانم ها ملاقات کنند. به نوعی آنها قبلاً توسط یکی از خانم های گرسنه پریده بودند. در ابتدا بی ضرر به نظر می رسید…..

    • زنانی هستند که قطعا متفاوت هستند
      اصلا داستان جانی رو خوندی؟

      • جانی می گوید

        اله…. هلندی من ممکن است کثیف باشد... من واقعاً خواندم که بسیاری از زنان از یک طبقه خاص تحت فشار هستند. خانواده به پول نیاز دارد و چنین فرنگ ثروتمندی می تواند موهبت الهی باشد. این خانم ها بد هستند یا کمتر؟ خانم‌هایی هم هستند که مطلقاً نمی‌خواهند در بازی کچل کردن شرکت کنند، اما فشار خانواده همچنان یک داستان بسیار دشوار است.

        به عبارت دیگر: به عنوان یک خارجی می توانید همه چیز را رمانتیک کنید، اما احتمال اینکه قربانی شوید بسیار زیاد است. بنابراین اگر به دردسر افتادید، نمی توانید بگویید "نمی دانستم، چون همین الان به شما گفتم".

        اگر دلت برای همسر/دوست دخترت خوب است به علاوه خانواده اش چیز خوبی است، نم یایج درست بود؟ اما سوء استفاده تا استخوان... این جنایت است.

        یک خانم تحصیلکرده با سابقه ثروتمندتر، دارای دارایی و شاید شغل خوب، نیازی به پول فرنگ شما ندارد. مطمئناً می توانید روی حمایت او حساب کنید حتی اگر خوب کار نکنید. حتی خانواده او بدون توجه به هزینه در کنار شما خواهند بود. خیلی خوب است اگر بتوانید به کسی تکیه کنید.

        قطعا زنان تایلندی بسیار خوب و خارق العاده ای در هر محیطی وجود دارند. اما چرا اکثر مردان فرنگ دچار مشکل مالی و عاطفی می شوند؟ از بین تمام روابط من، هیچ یک بدون مشکل نیست. از اجبار به جابجایی، از دست دادن میلیون ها حمام، ندیدن کودکان تا زمان مرگ. شاید من روابط بدی دارم؟ نه…. من برای چنین رفتارهایی احترام قائل نیستم. دوستان احمق؟ همه اینها تحت عنوان "دوستت دارم" انجام شده است.

        آن زنانی را پیدا کنید که متفاوت هستند و شاد می شوند.

        • @ جانی، من داستان ها را می دانم و آن را در اطراف من نیز دیده ام. من هم ساده لوح نیستم. همه چیز را با عینک رز رنگی نبینید.
          پیام من هم درست بود که رابطه با یک خانم تایلندی از آیسان می تواند سخت باشد اگر خانواده فشار زیادی به آن وارد کنند. و اینکه خانم ها به خاطر گرگ پول بودن سرزنش می شوند. در مورد من اینطور نیست، این دقیقاً خانواده است که کار را دشوار می کند.

  7. چارچوب می گوید

    همچنین بسیار آسان است. نامیدن یک مرد باهوش "چارلی ارزان". یکی از آن لاینرهای وحشتناک تایلندی که من را خوشحال نمی کند. اگر آنها از آن یک لاینر استفاده کنند، برنده تمام پولها می شوید!

  8. دیو می گوید

    چیزی که من در مورد زنان می دانم این است: هر چه زیباتر و جوان تر باشد، پول بیشتری می خواهند. یک تایلندی 50 ساله واقعاً خواسته های دیوانه وار نخواهد داشت. والدین اغلب قبلاً از دنیا رفته اند و فرزندان او می توانند برای پول خود سخت کار کنند. تا جایی که به من مربوط می شود، شما برای یک سوپراستار،
    که در هر کجای دنیا هزینه زیادی دارد.

  9. جانی می گوید

    یکی دیگه آخرش

    من می دانم که بیشتر آنها چگونه زندگی می کنند، خارج از bkk آن عمدتا در خانه های آهن راه راه است. خانواده ها در فقر هستند. البته با استثناء. 5000 حمام حقوق ماهیانه است و اغلب فقط 1 نفر کار می کند. بابا مشروب خورده یا مرده، مامان با یکی دیگه فرار کرده و پدربزرگ و مادربزرگ باهاش ​​مونده. دختری که مایلند با بالاترین پیشنهاد ازدواج کنند، 50.000 بات یا بیشتر. متأسفانه آن ازدواج های جوان خیلی دوام نمی آورد و دختر (19 ساله) صاحب فرزند دوباره تنها می شود. و حالا؟ خودت پر کن

    من و همسرم سال هاست که شاهد این اتفاق هستیم و سعی می کنیم تا جایی که ممکن است با مشاوره و آموزش کمک کنیم. معمولاً بیهوده است. اما گاهی اوقات موفقیتی وجود دارد و به ما شهامت می دهد تا برای دانش آموزان/والدین جدید وقت و انرژی صرف کنیم.

    اخیراً یک دانش آموز (22 ساله) با یک میلیونر واقعی ازدواج کرد. سینسوت بیمار نبود، چند میلیون حمام. دیگرانی که فارغ التحصیل شدند و شغل های عالی پیدا کردند. آن‌ها سال‌ها به توصیه‌ای که ما داده‌ایم «برقراری کرده‌اند» و به خوبی از آب درآمده‌اند (ما دانشجویان سابق را می‌شناسیم که در حال حاضر ۳۵ سال دارند). کمتر از 35٪ از دانش آموزان مدرسه "رهایی" از فقر استاندارد، اغلب از طریق بارداری نوجوانان و/یا ازدواج زودهنگام. فشار خانواده خیلی زیاد است.

    این فشاری است که شما به عنوان فرنگ باید با آن مقابله کنید.

    • لوی می گوید

      به کسی که تایلندی پیدا کرده یا دنبالش هست راهنمایی کنید؟؟؟؟
      فقط یک توصیه وجود دارد که جواب می دهد، در اولین جلسه آنچه را که می خواهید و انتظار دارید بگویید و نگذارید خود را درگیر کنند، چمن همسایه ها همیشه سبزتر است.
      لوی

      • جانی می گوید

        از پاسخ شما خواندم که نمی دانید سیستم مدارس در تایلند چگونه کار می کند.

        • لوی می گوید

          خوشبختانه من می دانم سیستم مدرسه چگونه کار می کند زیرا همسرم رئیس یک مدرسه است پس منظور شما از این نظر چیست من خودم بی سواد هستم نیمه بی سواد اما در تایلند بسیار خوشحالم بدون هیچ نگرانی
          لوی

          • جانی می گوید

            پاسخ شما به نامه ام را کمی عجیب دیدم. پیشنهاد می کنید در مورد ازدواج مشاوره بدهیم. مطلقاً اینطور نیست. ما سعی می کنیم دانش آموزان را تشویق کنیم که زود ازدواج نکنند، بلکه به یادگیری ادامه دهند و از این طریق روی آینده خود کار کنند. متأسفانه این تنها به نظر دانش آموز بستگی ندارد، بلکه والدین نیز باید از آن حمایت کنند. البته با نصیحت و عمل.

            میتونم بپرسم خانم شما مدیر چه مدرسه ای هستن؟

  10. چانگ نوی می گوید

    ارزش‌های خانوادگی اغلب با پول نقد بیان می‌شوند، گاهی اوقات از طریق دستگاه شایعات. اما باهوش باشید و از همان دستگاه شایعات به نفع خود استفاده کنید.

    شکست ها اغلب بر این واقعیت است که همسایه ها یک تراکتور جدید یا خانه زیباتری دارند.

    چانگ نوی

  11. پادشاه می گوید

    برای شما جالب است (اگر می توانید حداقل آلمانی بخوانید)
    Googling Der Farang Tipps zumrichtigen umgang mit Isaan بانوان.

    • @King، من کتاب ها و مقالات زیادی در این زمینه خوانده ام. همه به یک اندازه جالب هستند. اما من به یک کتابچه راهنمای جهانی برای مردم تایلند اعتقادی ندارم. برای هلندی ها یا بلژیکی ها نیز در دسترس نیست. فقط از عقل سلیم خود استفاده کنید.

      • هانسی می گوید

        من کم و بیش به آن (راهنما) اعتقاد دارم. ما با فرهنگ شرم بزرگ نشدیم و وقتی به آن می رسد، نمی دانیم چگونه با آن کنار بیاییم.

        یک مرد تایلندی (تا حدودی ثروتمندتر) قبلاً راه حلی برای مشکل TS پیدا کرده بود.

  12. دیو می گوید

    اگر درست متوجه شده باشم اکثر ازدواج ها از روی منافع شخصی انجام می شود، خوب است بدانید که همسرتان به شما اهمیت زیادی می دهد، زیرا شما بسیار اهمیت می دهید، حالا برای من روشن شده است که چرا تایلندی های ساده، بدون کار، می توانند خوب زندگی کنند. خانه‌هایی که من یک خانه اجاره می‌کنم، احتمالاً یک زن، نمی‌توانم از «برادر» همسرم تعجب کنم.

    • @ به نظر من خیلی سیاه و سفید است. تعداد زیادی خانم (همچنین در آیسان) هستند که دنبال کیف پول شما نیستند. در نهایت هر فردی محبت می خواهد، اما اگر فقیر باشی، امنیت (مالی) مقدم بر محبت است.
      ازدواج های راحت در تایلند کاملا عادی است، نکته این است که آیا مرد می تواند امنیت مالی را تامین کند یا خیر. این نیز مبنایی برای آینده او و هر فرزندی است.

  13. لوی می گوید

    بیشتر داستان های اینجا در مورد فرنگ ها و عزیزانشان درست است. من 4 سال است که در تایلند زندگی می کنم و همسر دوست داشتنی من در شروع رابطه به او گفت که من منحصراً برای او به تایلند آمده ام و نه برای خانواده پسرش تلاش کرد، تا زمانی که مادرش با فرنگ آشنا شد کار کرد، پس دیگر کار نکرد، من او را بیرون انداختم، او اکنون دوباره کار می کند و خودش زندگی می کند، همسرم در حال حاضر 2 خانه دارد، یکی با یک استخر بزرگ. من یک کارگر ساختمانی هستم و خیلی از همه کارها را خودم انجام داده ام. من فقط حقوق بازنشستگی دولتی دارم و می توانم با آن امرار معاش کنم. اما اکثر افرادی که به اینجا می آیند چه اشتباهی می کنند؟ آنها از آنچه من می گویم پیروی می کنند. P......k خودشون، ترجیحا از طریق کافه و چیز خیلی جوان، من مواردی را هم می شناسم که یک هلندی قبلاً 8 بار بینی خود را ضربه زده است، زیرا او زیاد مشروب خورده و در ابتدا آن زنان را ناز کرده و بعداً دچار مشکل شده است. چون خیلی مشروب خورده و غیره بعد بعد از 3 ماه دانش خرید، یه زیبایی تایلندی یه خونه به اسم خودش داشت و بعد از 6 ماه انتخابش رو بهش داد و باید 200.000 میداد.
    اگر خانه را بفروشد باید بدهی خود را بپردازد، اکثر خانم های تایلندی تا گردن بدهکار هستند، از یکدیگر قرض می گیرند و 95 درصد ماشین ها و اسکوترها تامین مالی می شود، 20 درصد سود سپرده را پرداخت کنید. بسیار زیاد است و به این ترتیب احساس گناه در آنها ایجاد می شود. بیشتر زنان فقط وقتی در ملاء عام ببوسید یا در مورد رابطه جنسی در ملاء عام صحبت کنید احساس شرمندگی می کنند، اما اگر آنها را در رختخواب خود داشته باشید، تمام ترمزها رها می شوند؛ این باور بودا هزینه ای دارد. پول زیاد همچنین معمولاً زنان مسن‌تر تایلندی، حتی زنان بسیار فقیر، هستند که برای برداشتن وسایل قدیمی پیاده روی می‌کنند و آخرین خفاش خود را در معبد می‌گذرانند و غیره، بسیار عجیب است.
    من برای اولین بار به عنوان یک پسر 16 ساله از طریق تراموا به تایلند آمدم، بنابراین دقیقاً می دانم که چه اتفاقی می افتد. من بسیار خوش شانس هستم که زنی دارم که به خوبی به من گوش می دهد، که بسیاری از تایلندی ها این کار را نمی کنند.
    من از هر روز لذت می برم زیرا توصیه من از این مرد 71 ساله لذت بردن از زندگی است
    زیرا گاهی اوقات فقط کمی طول می کشد

    لوی اودون تانی

  14. لوی می گوید

    چرا همه کامنت ها اینجا پست نمیشه، شما گاهی اوقات czuur میکنید؟؟؟
    لوی

    • @Lowy، لطفا قبل از نظر دادن املای خود را بررسی کنید.

  15. لوی می گوید

    بله، بله، همه ما دوره HBO را دنبال نکرده‌ایم، من در 13 سالگی مجبور شدم بروم سر کار. اکنون حتی به عنوان یک فرد بی سواد کتابی نوشته‌ام. معنی را درک کنید، اما در غیر این صورت به گوگل سر بزنید و کتاب های من را تحت عنوان 1000 زندگی لوی کرمرز با 8 حضور تلویزیونی بین المللی در آن زمان بخوانید، آن وقت ممکن است کمی عاقل تر شوید.

    لوی

    • @ باشه، پس من چیزی نگفتم. از توضیحات شما متشکرم، اکنون درک متقابل داریم.

    • دیو می گوید

      لوی، یعنی پول؟ اسم خیلی جالبی است.

      • @ دیو، لطفا در مورد موضوع بمانید.

        • دیو می گوید

          سردبیر عزیز، من فکر کردم موضوع عمدتاً پول است، حداقل سنگ مانع، نام Lowy برای برخی در NL می تواند به معنای پول باشد، برای اطلاع شما.

          • باشه، مای پن رای

  16. گریت می گوید

    چرا همیشه از زنان اسانی طوری صحبت می شود که گویی فقط از روستاهای عقب مانده آمده اند؟
    اولاً، روستاها دیگر مانند ده سال پیش عقب مانده نیستند. جوانان با اتوبوس های پر به مدارس شهرها برده می شوند و تا حد امکان در آنجا آموزش می بینند. به همان اندازه که در تایلند خوب است. !!!
    چون در شهرها ساخت و سازهای زیادی در حال ساخت است، بسیاری از مردان نیز برای کار در ساختمان به این شهرها می روند.
    اما بیشتر دختران و زنان جوان دیگر در روستاهای عقب مانده زندگی نمی کنند، بلکه در شهرهای رو به رشد زندگی می کنند. خانه‌های خوب بیشتری در آن شهرها ساخته می‌شوند و همچنین مقدار زیادی کار برای شروع وجود دارد.
    متاسفانه پسرها عقب افتاده اند. اغلب تنبل هستند و از سنین پایین مشروب می خورند و از سایر لذت های مضر استفاده می کنند.
    دختران و زنان به طور فزاینده ای رهبری را بر عهده می گیرند. و فقط قسمت بسیار کوچکی به پاتایا و سایر غلظت های فرنگ می رود. اکثر متاهل‌های اینجا بچه دارند و اغلب آنها را به تنهایی با کمک والدینشان بزرگ می‌کنند.
    من الان 10 سال است که اینجا زندگی می کنم و بسیاری از ساکنان این شهر را می شناسم (اغلب به صورت سطحی) و گهگاه از داستان های منفی در مورد حلقه های آیسان خسته می شوم. بارها و بارها و اغلب توسط نویسندگانی که هر سال برای مدتی به تایلند می آیند اما مکان دائمی ندارند و بنابراین بینش خوبی ندارند.

    من فرنگ های زیادی را در اینجا و در منطقه می شناسم و آنها تصویری بسیار متفاوت از این نامه های اغلب منفی ارائه می دهند.
    خیلی وقت ها موضوع دختران و زنان آیسان مطرح شده است و اغلب به صورت منفی، اغلب مردانی که گهگاه برای چند ماه یا کمی بیشتر به سراغشان می آیند و بعد با زندگی واقعی در آیسان ارتباطی ندارند، می آیند.
    و مشکلات مربوط به خانواده شوهر نیز در کشورهای غربی رخ می دهد و نه چندان کم.
    همچنین مالی

    اتفاقاً پدیده تحصیل بهتر دختران و زنان در هلند نیز وجود دارد
    موضوع eo من اغلب می خوانم و می شنوم.

  17. گیرت می گوید

    این وبلاگ و واکنش‌های فراوان (البته فیلتر شده) به من کمک می‌کند تا در مورد تفکر دختری از آیسان آگاهی پیدا کنم.
    من بیش از دو سال است که با یک تایلندی ازدواج کرده ام. دختر زیبا، دقیقا از نظر شوخ طبعی و دلسوز نوع من. در ظاهر هم خوشبختانه. همچنین سرگرمی های مشابه من، فوتبال و ماهیگیری است. سعی کنید با یک دختر هلندی بیایید، 4 روز فوتبال تماشا کنید و سپس از او بپرسید که می خواهد در روز پنجم چه کار کند. "من می خواهم آژاکس را ببینم!"
    ما به ندرت، اگر هرگز، بحث می کنیم. اما وقتی با هم دعوا می کنیم، همیشه بحث پول است. من 100% مطمئن هستم که او من را دوست دارد و نه پول من را زیرا می داند که من نمی توانم در آن شنا کنم. نه حتی دست و پا زدن. مشکلی برای او و خانواده نبود. گناه حتی ذکر نشده است.
    اما اگر اتفاقی بیفتد، تمام خانواده به دختر و فالنگ او نگاه می کنند. برادر با مشکل پلیس، ماشین لباسشویی خراب، خانه ای در آیسان که هنوز تمام نشده، قطعه زمینی که باید به نام او باشد. شاید منطقی باشد، اما توضیح دادن به دوستان هلندی یا خانواده تقریبا غیرممکن است. مخصوصاً وقتی در نظر بگیرید که این فشار از طرف خانواده نیست، بلکه بیشتر از طرف روستاییان است. "چرا خانه شما هنوز تمام نشده است؟ دخترت فالنگ دارد، درست است؟» در هلند شما نگران نظر دیگران نیستید، اما در آیسان کمی متفاوت است.
    در رابطه تایلندی و فالنگ شما باید سخت تر برای یکدیگر بجنگید.

    • @ پاسخ عالی Geert، من نمی توانستم آن را بهتر قرار دهم. دوست دختر من هم فشار روستاییان را تجربه می کند. گاهی اوقات به همین دلیل حتی نمی خواهد خانه والدین را ترک کند. تمام روز در می ماند. غم انگیز اما واقعی

  18. ویمول می گوید

    من الان ده سال است که با همسر تایلندی ام هستم و الان 3,5 سال است که در آیسان زندگی می کنم، اوایل همین مشکلات را داشتم و تا زمانی که اینجا زندگی نمی کردیم، این فقط یک ماه در سال بود. تعطیلات بعد از اینکه اومدیم اینجا زندگی کنیم هر روز یه مهمونی بود، همه خانواده اونجا بودند تقریبا هر روز 15 مرد و همه با هم غذا می خوردند، فلان روز از این موضوع خسته شدم و به همسرم حق انتخاب دادم، من یا خانواده همسرم 29 سال از من کوچکتر است و با این حال من را انتخاب کرد. من تا زمان مرگ او به مراقبت از پدر ادامه دادم (مادر را نمی شناختم اما هنوز هر روز در مورد آن صحبت می کنم) تا آنجا که بقیه خانواده نگران است، ما رابطه بسیار خوبی با هم داریم و در صورت امکان به یکدیگر کمک می کنیم. من مقدار زیادی پول زیر خانواده دارم، اما مخفف آن کاملاً هر ماه اتفاق می افتد.
    در مورد خانم های مسن دارای دارایی و شغل خوب، تجربه من منفی است، در بین دوستانم چند نفر با یک کارمند اداری ازدواج کرده اند و خانم های مسن تر، وضعیت آنها را اینجا اعلام نمی کنم، اما باور کنید آنها زیرک هستند و دنبال پول هستند. همچنین نمی خواهم خرید خانه با حق انتفاع را توصیف کنم که باعث عصبانیت من می شود.
    با این حال بزرگترین اشتباهی که برای دوستان من در مورد زنان مسن و جوانتر اتفاق می افتد این است که آنها نمی توانند نه بگویند.

    • @ Wimol، من با پاسخ شما موافقم. سن، اصل و طبقه اجتماعی تضمینی برای یک شریک قابل اعتماد در تایلند نیست. در واقع، برخی از بانوان از طبقه متوسط ​​و HiSo خواسته های بیشتری دارند. ماشین گران قیمت هر روز به آرایشگاه و غیره.
      و همچنین باید آن را در درون خود جستجو کنید، اگر محدودیتی تعیین نکنید، هیچ محدودیتی نیز وجود ندارد.

  19. جانی می گوید

    همچنین می‌توانید بگویید «نگاه می‌کنید» و سپس تماس بگیرید و بگویید چیزی پیدا کرده‌اید. شما فقط به آنها بگویید هزینه آن چقدر است و آیا می توانند / می خواهند آن را پس از دریافت پرداخت کنند. اگر این کار را چند بار انجام دهید، به طور خودکار متوقف می شود.

  20. جانی می گوید

    برای من، همه زنان تایلندی گنج و دلبند هستند، تا زمانی که با آنها رابطه برقرار کنید. ارزش‌ها و هنجارها بین هلندی‌ها و تایلندی‌ها بسیار متفاوت است و در این فرهنگ می‌توان گفت که تایلندی‌های تحصیل‌کرده و بهتر می‌توانند بیشتر از مردم مناطق فقیر غربی فکر کنند. بله، همیشه استثنا وجود دارد. بنابراین اگر شما به عنوان یک فرنگ تحصیلکرده با زنی از مناطق فقیرتر ملاقات کنید، احتمالاً شما و شعله جدیدتان تحت فشار خانواده قرار خواهید گرفت. همچنین ممکن است شما یک پسر بد را زده اید و تمام پول و دارایی شما را دزدیده اند، آسیب روحی آن بسیار زیاد است.

    اگر قرار باشد با زنی از خانواده بهتر آشنا شوید، معمولاً پول هیچ نقشی ندارد. به هر حال، یک زن تایلندی که واقعاً شما را دوست دارد، هزینه همه چیز را برای شما پرداخت می کند. این زنان معمولاً موقعیت خوبی در جامعه دارند و یا Khun Nai هستند. مشکلات زناشویی شما در حال حاضر فقط شامل تفاوت فرهنگی است.

    آیا دلت را برای چنین خانم زیبایی از طبقه فقیرتر از دست داده ای، پس می دانی چه انتظاری باید داشته باشی. اشتباه؟ خوب، نه، اگر این همان چیزی است که شما انتخاب می کنید، اشکالی ندارد، اینطور نیست؟

    من فکر می کنم پول یک عامل آزاردهنده است، زیرا وقتی صحبت از عشق واقعی به میان می آید، پول در آخر است. متأسفانه، بسیاری از خانم های جوان به بیرون فرستاده می شوند تا تا حد امکان پول به خانه بیاورند. گاهی با عواقب وحشتناک.

    دوست من A برای شروع یک زندگی جدید به تایلند می آید، رابطه قبلی او پس از 15 سال ازدواج به هم خورد. چیزی که او دریافت کرد 25.000 یورو بود. او با خانمی 23 سال کوچکتر که به زودی باردار شده بود آشنا می شود. او با پدر و مادرش در خانه ای از آهن راه راه زندگی می کرد. دوست من تمام پول خود را خرج کرده است تا با دستان خود یک خانه زیبا بسازد. پس از اتمام خانه (اکنون 3 سال بعد) او را از خانه بیرون می کنند. به مشروب غم می رسد و 2 ماه بعد جلوی در من کشته می شود.

    دوست من B در یک مهمانی در هلند با یک خانم آشنا می شود. او عاشق او می شود و او دروغ ها را یکی پس از دیگری روی ژاکت کش باف پشمی اش می نویسد. پرداخت 200 هزار طلاق تا سقف 1 میلیون سینسوت. بدترین قسمت این بود که به او گفت فرنگ نمی تواند حساب بانکی باز کند و 7 میلیون بات به حسابش واریز شده است. پول ها مانند برف زیر آفتاب در وام های به اصطلاح شخصی ناپدید شدند که البته هرگز بازپرداخت نشدند. خیلی عجیب است که مامان و بابا یک ایزوسو کاملاً جدید در آستان خود دارند…. حالا….8 سال بعد، تحت فشار عاطفی طلاق گرفت، همه چیز را از دست داد. پول، خانه، زمین، تجارت.

    دوست من C از طریق چت با یک زن خوب آشنا می شود، زیبا، درس خوانده، خانواده خوب و غیره. آنها خوشبخت هستند، پول مشکلی نیست. آیا خانواده همسرش به طور مرتب برای حمایت از کوچولو پول دریافت می کنند؟ مبلغ تا 500 هزار زمین برای راه اندازی کسب و کار و زمین برای ساختن خانه می گیرند. این فقط غیر واقعی است.

    • @Johnny، با تمام احترام. وقتی داستان های دوست الف و ب را می خوانم، احساس می کنم این افراد در زندگی نسبتاً ساده لوح هستند. هیچ گیاهی نمی تواند حماقت را شکست دهد. این رفتار خانم ها را توجیه نمی کند. با این حال، یک داستان دو طرف دارد و ما همیشه فقط یک طرف را می شنویم. آن فرنگ که بلند شد.
      سوال از شما: در این مواقع مقصر کیست؟ آن که می دهد یا آن که می خواهد؟

      • جانی می گوید

        خوب، فکر می کنم حق با شماست، اما اگر دوچرخه من را به خاطر قفل نکردن آن دزدیدند، به این معنی نیست که می توان آن را دزدید. افراد ساده لوح یا بهتر بگوییم ساده لوح را به راحتی فریب می دهند و از خوبی های دیگری سوء استفاده می کنند، اغلب در پوشش عشق. دستکاری با هدف خود غنی سازی همچنان مجازات دارد.

        آنها می گویند این افراد افرادی با قلب خوب هستند و برای چنین "خشونت هایی" آماده نیستند، هر دو مرد احمقی نیستند، اما عشق کور است. آنها واقعاً لیاقت این را نداشتند.

        خانم های مورد نظر قبلا شخص دیگری داشتند که من از طریق کانال های دیگر یاد گرفتم. البته فرنگ، شاید با پول بیشتر.

      • چارچوب می گوید

        گاهی اوقات من این احساس را دارم که خون پیتر شما همیشه فرنگ را بدتر از آنچه لازم است قرار می دهید. همیشه تقصیر آن فرنگ «احمق» نیست. احساسات می توانند کارهای عجیبی را برای انسان انجام دهند. شما می گویید من از رفتار خانم ها چشم پوشی نمی کنم اما باز هم.....
        موارد بسیار بدی وجود دارد! من هرگز تجربه بدی نداشته ام، زیرا من برای یک رابطه دائمی و مطمئناً برای ازدواج آماده نیستم، اما هر روز آن خانم های "خوب" را می بینم که از آنجا رد می شوند. زمان بسیار خوبی با آن خواهید گذراند، اما نه خیلی طولانی قبل از اینکه خیس شوید.

        • @ مارکو، هر کس مسئول اعمال خود است. کار زیادی نمی توانم در مورد آن انجام دهم. در تمام انجمن‌هایی که با تایلند سروکار دارند، ناله‌ای بی‌وقفه فرنگ‌هایی است که توسط عزیزانشان بلند شده‌اند. از سوی دیگر، به همان اندازه داستان های زنان تایلندی وجود دارد که توسط یک دوست یا مرد فرنگ با «سگ» رفتار کرده اند.
          از شما برای حمایت از همنوع خود متشکرم. آنها به شدت به آن نیاز خواهند داشت. همانطور که گفته شد، من همچنین داستان هایی در مورد اینکه چگونه زنان تایلندی مورد بی احترامی قرار می گیرند و عمیقاً توسط بمب های تستوسترون در حال حرکت تحقیر می شوند را می شنوم. یکسان و نه متفاوت!

  21. اریک می گوید

    من فقط از روی تجربه می دانم: بدون پول بدون عشق و آنها به اولی بیشتر از دومی نیاز دارند! و اگر به شریک تایلندی خود اجازه دهید برای یک زندگی بهتر پس انداز کند، او نیز نمی تواند با خانواده دیدار کند، زیرا در این صورت او نیز به صفر خواهد رسید. در نهایت از جیب شما بیرون می آید، حتی اگر از این نوع برخوردها اجتناب کنید، این امر به ناچار منجر به تنش در روابط شما می شود یا فقط باید بتوانید آن را با خود ببرید یا بهتر است بگوییم هزینه آن را بپردازید!

  22. بحث را می بندم. با تشکر از همه برای پاسخ.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم