من به طور مرتب نظرات خوانندگان وبلاگ تایلند را در مورد تجربیات منفی (مالی) با زنان تایلندی می بینم. وقتی اینها را می خوانم، همیشه احساس ناراحتی به من دست می دهد. همیشه نباید آنقدر منفی باشد. مثال من را بگیرید.

من بیش از 10 سال است که با یک زن تایلندی ازدواج کرده ام. ما با دختر تایلندی خود (او) در آلمر زندگی می کنیم. او اکنون دارای پاسپورت هلندی و گواهینامه رانندگی هلندی خود است. علاوه بر این، او چند روز در هفته به عنوان کارمند کار می کند و همچنین آرایشگاه خود را در خانه دارد.

علاوه بر خانه ما در آلمر، خانه ای در ناخون ساوان نیز داریم. این البته به نام او است، اما توسط من پرداخت می شود. او این را "خانه ما" می نامد، برخلاف خانه ما در آلمر، که همیشه آن را "خانه شما" می نامد. پس من از این خانه هیچ ترسی ندارم.

چرا ما موفق می شویم و من بسیاری از زوج های دیگر را می شناسم؟
همسر من اهل استان ناخون ساوان است. وقتی بیش از 10 سال پیش او را ملاقات کردم، او قبلاً 8 سال بیوه شده بود. او صاحب آرایشگاهش بود و از دختر و مادرش مراقبت می کرد. بنابراین او منتظر پول من نبود. زمانی که او حدود 3 سال در هلند زندگی کرد، من بیکار شدم و مشکلات مالی زیادی داشتم. او سپس به من گفت که بدون توجه به وضعیت سلامتی و/یا وضعیت مالی من هرگز مرا رها نخواهد کرد. من متقاعد شده ام که ما در اینجا در مورد عشق واقعی صحبت می کنیم. علاوه بر این، ما فرهنگ های خود را ادغام کرده ایم.

فکر می‌کنم به این دلیل است که ما از ابتدا به دلیل عشق و احترام به فرهنگ یکدیگر، به دنبال یک رابطه بوده‌ایم. فکر می‌کنم اینجا اغلب چیزها اشتباه می‌شوند.

1) مردان اغلب برای ملاقات با یک زن به مکان اشتباه می روند. زنانی که اینجا نشسته اند، نیات متفاوتی با آنچه در نگاه اول به نظر می رسد دارند. باید از خود بپرسید چرا اینجا هستید و در جای دیگری کنار خانواده نیستید؟ تایلند بسیار بزرگتر از پاتایا است. اگر واقعاً می خواهید با یک زن تایلندی رابطه برقرار کنید، اجازه دهید یک زن تایلندی که مدتی با یک مرد غربی رابطه داشته است، یک زن را به شما معرفی کند. هیچ تضمینی وجود ندارد، اما قبلاً توسط فردی که بینش بیشتری نسبت به چنین رابطه مختلطی دارد، انتخاب شده است. زن مورد نظر از رابطه با مرد غربی مطلع شده است. من هم توسط یکی از آشنایان به همسرم معرفی شدم.

2) همچنین سعی کنید فرهنگ و طرز تفکر آنها را درک کنید و به آنها احترام بگذارید. من اغلب می بینم که مرد هلندی می گوید حالا که او در هلند زندگی می کند، باید به ذهنیت ما نیز عادت کند و آن را بپذیرد (پس همگون شود). به یاد داشته باشید: "شما می توانید زن را از تایلند خارج کنید، اما هرگز نمی توانید تایلند را از زن خارج کنید." من اغلب می بینم که این نوع روابط اشتباه می شود. من بودایی نیستم، اما به معبد می روم و در آنجا نیز به زانو در می آیم. علاوه بر این، من به زبان تایلندی مسلط هستم. این همچنین به من اجازه می دهد تا بیشتر در مورد فرهنگ آنها درک کنم.

3) وقتی با یک زن غربی ملاقات می کنید، معمولاً هیچ شرطی را از قبل مطرح نمی کنید. شما این کار را بر اساس عشق به یکدیگر، اعتماد و مشورت خوب انجام می دهید. وقتی با یک زن تایلندی ملاقات می کنید، این تفاوتی ندارد. به خوبی با یکدیگر بحث کنید که چگونه می‌خواهید با هم چیزهای مختلف را مدیریت کنید. بنابراین کل موجودی بانک خود را فقط به یک حساب واریز نکنید.

من می خواهم موافقت کنم که ما داستان های موفقیت بیشتری در مورد روابط مختلط در این وبلاگ عالی خواهیم نوشت. به هر حال همه ما این کشور را دوست داریم.

ارسال شده توسط فرانس

45 پاسخ به "ارسال شده: "چرا همیشه در مورد زنان تایلندی اینقدر منفی است؟"

  1. گرینگو می گوید

    فرانس، داستان خوبی است و اجازه دهید اول از همه بگویم که با نتیجه نهایی شما کاملا موافقم.

    چیزی که من نمی فهمم و در نتیجه به عنوان یک پاتایان در تضاد است، این است که در صورت لزوم باید دوباره بگویید: "مردها اغلب برای ملاقات با یک زن به مکان اشتباه می روند". من بیش از 12 سال پیش با همسر تایلندی ام در یک بار در پاتایا آشنا شدم و هنوز با هم خوشحالیم. من دوستان و آشنایان بیشماری در اینجا دارم که آنها نیز با همسران تایلندی خود "در جای اشتباه" آشنا شده اند، مدت طولانی با هم بوده اند، بچه دارند و خوشحال هستند.

    من حتی بیشتر به شما می گویم: از بین تمام روابط مختلط طولانی مدت یک خانم خارجی و یک خانم تایلندی، اکثر خانم های تایلندی از "مدار بار" آمده اند، بنابراین مکان اشتباه است. در اصل، مطلقاً هیچ اشکالی وجود ندارد.

    آیا من کرکره دارم و آیا این همه مشکلات را با خانم های تایلندی که فقط به پول علاقه دارند یا خارجی هایی که فقط می خواهند پرواز خود را باز کنند نمی بینم. البته نه، من شکست های زیادی در آن زمینه می شناسم، قبلاً در این وبلاگ به اندازه کافی در مورد آن خوانده ایم.

    با این حال، من معتقدم که تعداد روابط خوب بسیار بیشتر از روابط بد است و پس برای من مهم نیست که آیا زن "در مکان نامناسب" زندگی و/یا کار کرده است یا خیر. شما بیش از اندازه کافی در داستان خود به انگیزه های عشق واقعی اشاره کرده اید.

    • تینو کویس می گوید

      من با نظر گرینگو کاملا موافقم. من این احساس را دارم که تمام این داستان‌های منفی درباره زنان تایلندی اغلب بیشتر درباره نویسنده‌ای می‌گویند که بی‌تأثیر می‌ماند تا زن مورد نظر.

    • فرنگ تینگتونگ می گوید

      گرینگوی عزیز،

      امیدوارم این به عنوان چت تلقی نشود اما مایلم عذرخواهی کنم.
      من فقط پاسخ شما را خواندم و می خواهم بلافاصله عذرخواهی کنم زیرا در پاسخ من همچنین به نظر می رسد که فقط زنان بار از پاتایا می آیند و گویی من مخالف آن هستم، اجازه دهید قبل از هر چیز بگویم که هرگز کسی چنین نخواهد کرد. به خاطر آنچه که ممکن است بوده یا هست به پایین بنگرید یا محکوم کنید.
      از طرف من اینطور در نظر گرفته نشده بود، اما اعتراف می کنم که روشی که من پاسخ دادم کمی بد حساب شده است، من خودم چند دوست با یک شریک از پاتایا دارم و این باعث ایجاد روابط خوب نیز شده است.
      توضیح آن دشوار است، در واقع بیشتر به نحوه نگاه هموطنان و به ویژه رسانه ها به این موضوع مربوط می شود، کسانی که در مورد تایلند اطلاعات کمی دارند یا اصلاً نمی دانند و سپس نمونه توریست های جنسی و پاتایا به سرعت از گنجه خارج می شود.
      بازم معذرت میخوام

    • پیراهن زرد می گوید

      من بیش از 14 سال است که با همسر دوست داشتنی ام اهل بوریرام کنار هم هستم. این فقط در صورتی جواب می دهد که به همدیگر و خانواده او احترام و اعتماد داشته باشید، حاضرید خود را فدای یکدیگر کنید (همچنین از نظر مالی) و اگر در لحظات خوب یا بد احساسات خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارید و آنها را التیام بخشید.
      در طول سال ها، همسرم بیشتر و بیشتر به دوست من تبدیل شده است که من نمی توانم یا نمی خواهم بدون آن زندگی کنم.

  2. فرنگ تینگتونگ می گوید

    فرانسوی عزیز،

    چه قطعه بزرگی از قلبم چنگ انداخت و نمی توانست یک سنجاق در بین آن پیدا کنم.
    درست مثل شما، من بارها از واکنش منفی در مورد زنان تایلندی در اینجا در وبلاگ به شدت اذیت شده ام، من وارد آن نمی شوم زیرا قبلاً بارها در مورد آن بحث شده است و شما نمی توانید آن را از دنیا خارج کنید، که اینطور نیست. برداشتن من فکر می کنم خیلی خوب است که دوباره آن را مطرح کنید. چون فقط وقتی در مورد خانم های تایلندی اینقدر منفی صحبت می شود، بلافاصله به همسر خود فکر می کنید.

    گاهی احساس می‌کنی چاقویی بین دنده‌هایت زده می‌شود، چون این همان چیزی است که مردم در مورد همسر من فکر می‌کنند، آیا او را زنی هم می‌بینند که دنبال پول من است، فکر می‌کنند او هم آنجاست، اینطور است یکی با چندین حامی، او قبلاً در یک بار در پاتایا و غیره روسپی می کرد.
    حالا من می توانم به شما اطمینان دهم، نه، همسرم فقط یک زن سخت کوش تایلندی است که هرگز جایی نرفته است، او هم مثل من اینجا در هلند یک شغل دائمی دارد و هر دو امیدواریم چند سال دیگر به خوبی بازنشسته شویم. به از زندگی در تایلند.

    به نظر من خیلی زیباست که می نویسی می توانی یک تایلندی را از تایلند بیرون بیاوری اما هرگز تایلند را از یک تایلند خارج نکنی و این طور است.

    من همچنین سعی می کنم تا حد امکان در فرهنگ تایلندی غوطه ور شوم، اول از همه به این دلیل که آن را سرگرم کننده و جالب می دانم، بلکه به این دلیل که می توانم شریک زندگی خود را خیلی بهتر درک کنم.

    فرانس من طرفدار نوشتن داستان های موفقیت آمیز در مورد روابط مختلط تایلندی/هلندی در اینجا در این وبلاگ هستم.

    احوالپرسی

  3. جان وی سی می گوید

    تکه ای به دنبال قلب ما واکنش ها تا اینجا نیز گواه عقل سلیم است. نمی توان تعمیم داد! البته، Thailandblog.nl نباید خود را به داستان‌های «متخصصان تجربه» که می‌خواهند تجربیات ناخوشایندی را ارائه دهند، ببندد. رئالیسم همیشه سر جای خودش است. من خودم مرد بسیار شادی هستم، با یک زن تایلندی با ارزش ازدواج کردم... برای همه آرزو دارم!
    جان و سوپانا

  4. TAK می گوید

    در هلند از هر 1 ازدواج XNUMX نفر به طلاق ختم می شود.
    با روابط معمولی بدون سند ازدواج، این تعداد حتی بیشتر خواهد شد.
    در تایلند، درصد بین تایلندی ها بسیار بیشتر است.
    خوب، رابطه بین یک تایلندی و یک فرنگ بسیار دشوارتر است،
    زیرا مردم فرهنگ متفاوتی دارند و به زبان یکدیگر صحبت نمی کنند.
    به همین دلیل است که بیشتر روابط بین تایلندی ها و یک فرنگ شکست می خورد.
    اکثر آنها در عرض 3 سال از بین می روند، تعداد بسیار کمی از روابط بیش از 5 سال طول می کشد
    و بسیار استثنایی بیش از 10 سال. اگر من در هلند و تایلند هستم گسترده است
    مشاهده دایره دوستان و آشنایان پس این تجربه من است.
    من نمی گویم به این دلیل است که زنان تایلندی بد هستند. روابط ممکن است خراب شود
    دلایلی دارند مردان فرنگی هم هستند که برای ازدواج مناسب نیستند (از جمله خودم).
    همچنین خواندن اینکه برخی از ما ثابت کرده‌ایم که می‌توانیم عشقی طولانی مدت داشته باشیم، خوب است
    داشتن رابطه کامل با یک زن تایلندی استثناها قاعده را تایید می کنند؟

  5. جوز می گوید

    سلام فرانسوی

    من هم 13 سال است که با همسر تایلندی ام در آلمره زندگی می کنم. او از Kamphaeng Phet است، و ما همچنین یک رابطه "عادی" داریم. الان 2 تا بچه داریم.
    همسرم 12 سال است که کار ثابتی دارد، گواهینامه رانندگی و ....

    در هلند من مطمئناً بیش از 20 خانواده تایلندی/هلندی "عادی" را می شناسم که برخی از آنها مرد تایلندی دارند.

    نرمال در پرانتز است. چون نمی توانم تشخیص دهم که چه چیزی طبیعی است. با نرمال نشان می دهم که تفاوت چندانی با روابط استاندارد در NL ندارد.

    grt جاش

  6. خان مارتین می گوید

    من هم کاملا با آنچه شما می نویسید موافقم فرانس. من می خواهم توجه داشته باشم که من افراد زیادی را می شناسم که با یک تایلندی ازدواج کرده یا با هم هستند و بیشتر آنها رابطه خوبی با هم برقرار کرده اند. من فکر می‌کنم داستان‌های منفی درباره زنان تایلندی اغلب از سوی افرادی نشأت می‌گیرد که با نگرش اشتباه شروع به رابطه می‌کنند. من خودم 20 سال است که با همسر تایلندی ام کنار هم هستم و هنوز هم لحظات خوبی را با هم داریم!

  7. اد دی بروین می گوید

    چنین داستان های مثبت بیشتری برای این وبلاگ مفید خواهد بود.
    میتونه کاملا با من موافق باشه

  8. خونبرام می گوید

    فرانسوی، توانا.

    وقتی گاهی می‌خوانم که فرنگ‌های مختلف حتی نمی‌خواهند تلاش و وقت صرف کنند و واقعاً در مورد یک موضوع تحقیق و پژوهش کنند، به عنوان مثال: چرا SinSot اینجا یک رسم فرهنگی است، فکر می‌کنم... ...آدم بیچاره. او اینجا در این کشور زیبا به دنبال چه چیزی است.
    بله، هر کشوری افراد اشتباهی هم دارد. یا افرادی که با هم جور در نمی آیند.
    نمایش درخشان در داستان شما وفاداری بسیاری از زنان تایلندی است.
    من خودم اینجا در آیسان با همسر تایلندی و پسر 9 ساله ام خوشحالم.
    زندگی اولیه در بهترین حالت از نظر مالی بسیاری از مردم فقیر در روستاها، کودکانی که تقریباً با هیچ چیز بازی نمی کنند، اما می توانند اوقات خوبی را داشته باشند، با چشمانی درخشان از ... رضایت.
    والدین خسته از کار، اما با هم خوابیدن و بیدار شدن با کسانی که دوستشان دارید.

    من می دانم که بسیاری از افراد فقیر ذهنی در NL زندگی می کنند.

    خونبرام در آیسان.

  9. راب وی. می گوید

    این مورد به طور مرتب به وبلاگ باز می گردد. مشکل یا نگرانی در مورد پول، دارایی، خانواده، برابری، فرهنگ (فرضی) و غیره. من شک دارم که آیا همه واکنش ها و سؤالات همیشه منفی باشد، گاهی اوقات نیز صورت بندی ناشیانه یا متفاوتی است که می توان آن را بدبینانه خواند. سوال خواننده 29 ژانویه را در نظر بگیرید: "آیا امکان قرض دادن رسمی به یک تایلندی وجود دارد؟". می‌توانید این رویکرد را اتخاذ کنید که برخی از پاسخ‌دهندگان یا پرسش‌کنندگان می‌خواهند تمام یورو را برای گرگ‌های ادعایی پول تضمین کنند (مثلاً شریک زندگی‌شان، زن شوهر و غیره) یا به‌عنوان کسی که فقط می‌خواهد امور را از نظر مالی به درستی ترتیب دهد تا حقوق همه به درستی تنظیم شود. . برای همه طرفین، همچنین اگر یک رابطه در آینده به پایان برسد (پایان، طلاق، مرگ، سایر مشکلات درون خانواده یا خانواده بعدی و غیره).

    من فکر می کنم مهم است که این موارد را به خوبی تنظیم کنید، بنابراین باید به خوبی آگاه و جهت گیری کنید. اما مهمترین چیز این است که شما فقط به یکدیگر اعتماد کنید و یکدیگر را انتخاب کرده باشید (به نظر من ترجیحاً از روی عشق، اما اگر دو نفر با رویکرد متفاوت رابطه ای را شروع کنند و باز باشند، صادقانه و واقعاً راضی / خوشحال باشند. آن هم خوب است؟). اگر مشکوک هستید که نیمه دیگرتان نقشه های شیطانی دارد، بدون توجه به اینکه آن شریک از کجا آمده است، نباید در رابطه بمانید یا وارد آن شوید. در کشور خود شما معمولاً از روی عشق و صمیمیت وارد یک رابطه می شوید، می خواهید همه چیز را مرتب بچینید و غیره و این بادبادک برای روابط بین المللی نیز صادق است. اما سپس تفاوت‌های دیگری پدیدار می‌شود، مانند قوانین مختلف (حقوق و تعهدات طبق قوانین تایلندی و هلندی)، تفاوت‌ها در فرهنگ‌ها (به نظر من اغلب بیش از حد برآورد می‌شود، اگر دو نفر با یکدیگر باز باشند، درک و پیشینه یکدیگر مانند شخصیت را نشان می‌دهد. ، تحصیلات ، فرهنگ ، می خواهید آداب و رسوم را بشناسید و به آنها احترام بگذارید ، پس راه طولانی را طی می کنید ، زود قضاوت نکنید ، من شخصاً برای "کتابهای رابطه (تایلند فرنگ)" و غیره ارزشی قائل نیستم.

    خط خود را بکشید، از نیمه دیگر خود راضی باشید، مردم را خیلی سریع قضاوت نکنید، به دیدگاه های دیگر باز باشید و به دیگران درک و احترام نشان دهید. این مهمترین است. البته، پیام‌های منفی سریع‌تر از پیام‌هایی در مورد عملکرد خوب و شاد مردم به روزنامه‌ها و میز نوشیدنی‌ها می‌رسند. بنابراین من قصد ندارم خودم را با این ایده ترش کنم که "چرا مردم در مورد تایلندی/فرنگ/چیزی پر کن) اینقدر بد فکر می کنند؟" و یک سال پیش یک دفتر خاطرات مثبت ارسال کرد ( https://www.thailandblog.nl/dagboek/dagboek-van-rob/ ). شاید زمان پیگیری فرا رسیده باشد. اجازه ندهید که ترش ها شما را دیوانه کنند، از همدیگر و با یکدیگر لذت ببرید، بخندید، زندگی کنید و از همه چیزهای زیبای زندگی لذت ببرید.

  10. هفت یازده می گوید

    یک قطعه فرانسوی زیبا، زیرا در واقع چیزهای زیادی برای خواندن و شنیدن در مورد "جویندگان طلا" تایلندی وجود دارد که فقط می خواهند یک فرنگ را از نظر مالی بردارند و سپس با خوشحالی به جستجوی خود برای قربانی بعدی ادامه دهند.
    من حدود 14 سال است که با یک تایلندی ازدواج کرده ام، گنجی از یک زن، که به تازگی او را در بار ملاقات کردم، درست مثل بسیاری دیگر، بنابراین مطمئناً می تواند به خوبی پیش برود.
    باید توجه داشته باشید که من قبلاً تجربه های کمتر خوشایندی داشته ام، اما این ممکن است برای زنان هلندی نیز اتفاق بیفتد.
    سال ها پیش خانه ای در تایلند ساخته بودیم که مادر پیرش اکنون در آن زندگی می کند. چیز خاصی نیست، اما در مقایسه با خانه قدیمی مادرشوهرمان یک قصر است. ما در تعطیلات نیز آنجا می مانیم و از آن به عنوان پایگاه استفاده می کنیم. برای سفر در محیط. عالی برای استراحت در Isaan.
    همسر من آشپز فوق العاده ای است، این یک سرگرمی برای او نیز هست، و امضاکننده زیر هنوز از آشپزی او هر بار لذت می برد، ما فقط اوقات خوبی را با هم می گذرانیم و من خوشحالم که او را ملاقات کردم.
    با این حال، در اطراف خود می بینم که همه چیز در روابط بین مردان هلندی و زنان تایلندی همیشه خوب پیش نمی رود، و فکر می کنم ممکن است به این نتیجه برسم که این اغلب مربوط به رنگ آمیزی تصویر خود است و هیچ نوع عشق واقعی وجود ندارد. مورد است.
    مرتباً از همسرم می‌شنوم که فلانی طلاق می‌گیرند، یا رابطه‌ای غیر معمول دارند، که همیشه نسخه‌ای برای بدبختی است.
    اما من خودم گمان می کنم که بزرگترین اشتباه این است که مردان هلندی صرفاً زحمت غوطه ور شدن در دنیای همسر تایلندی خود را نمی کشند و دیر یا زود، زمانی که دیگر خیلی دیر شده است، به آن دست می زنند.
    بشنوید که مردان در جشن تولد می گویند که در پنج سال گذشته به دیدن اقوام همسرشان نرفته اند زیرا "رسیدن به آنجا خیلی دردسر دارد". ، از همه چیز و همه چیز دور است. (بخوانید: ساحل، آبجو، اینترنت، ماساژ، مگنوم، قهوه سرد و پیتزا هات)
    زن مجبور شد تنها برود، آنها برای مدت طولانی در ساحل در پاتایا قدیمی خوب بودند.
    تعجب می کنم که آیا آنها با یک زن هلندی از پس آن بر می آیند.
    خانواده اغلب برای این زنان همه چیز است، و اگر شما خیلی بد هستید که سالی یک بار بیایید (در حالی که به هر حال در تعطیلات در تایلند هستید)، مطمئناً به این رابطه کمکی نمی کند.
    من می خواهم به نظرات قبلی بپیوندم، کسانی که داستان های مثبت بیشتری در این زمینه می خوانند.
    گروه هفت یازده.

  11. به Eugenio می گوید

    من فکر می کنم که زنان تایلندی در این وبلاگ کاملا مثبت نوشته شده اند.
    هر روز چند مقاله در مورد اینکه بسیاری از خوانندگان با همسران تایلندی خود چقدر شگفت انگیز بوده اند، منتشر می شود.
    اگر چیزی "منفی" (هر چیزی که به گفته بسیاری از خوانندگان فوق العاده مثبت نیست) در مورد خانم ها وجود دارد، اغلب این هشدارهای خوب یا تجربیات بدی است که سایر خوانندگان در این وبلاگ گزارش می دهند. البته گاهی اوقات منفی هم هست. اما افرادی که تجربیات واقعا منفی را تجربه کرده اند، مدت هاست که تایلند و این وبلاگ را نادیده گرفته اند.

    این وبلاگ برای تبادل تجربیات و نظرات است. اگر کسی بخواهد زنان تایلندی را به شیوه ای ناعادلانه توصیف کند، فرصت زیادی وجود دارد که در یک نظر به چنین فردی اشاره کند.
    ما هیچ فایده ای برای "پلیس فکر" نداریم که فقط "احساس خوب خبر" را در این وبلاگ مجاز می کند.

  12. j.wolf می گوید

    LS

    هه بالاخره یه داستان معمولی.اگه با یه زن تایلندی رابطه داشته باشی اینجا تقریبا خجالت میکشی.خسته شدم از اینهمه داستانهای تعصب آمیز در مورد سکس و پول.فقط پول تورو میخوان عشق و رابطه جنسی بده تا پول رفته.
    فقط مزخرف است.البته آن زنان هم هستند.اغلب از فقر به زور بیرون آمده اند.
    در هر کشوری زنان تشنه پول، موقعیت و قدرت هستند، من می گویم اینجا را نگاه کنید.
    هرگز به اندازه رابطه تایلندی ام برای احساسات، فرهنگ و خانواده ام احترام قائل نشدم.
    آیا می توانیم از این چیزی یاد بگیریم؟
    اگر تعصب داریم، پس من می گویم همه آن مردانی که در مورد زنان تایلندی این گونه صحبت می کنند، تشنه رابطه جنسی بودند، خود را نوازش کردند، یک زن جوان زیبا را قلاب کردند، اما هرگز جلوتر از بینی خود نگاه نکردند و بعد ناله کردند. -دانش.وحشتناک.
    بنابراین مجبور شدم این را بیرون بیاورم
    صورت فلکی 'گرگ' یا 'سرحان'

  13. اسرها، لئو می گوید

    فرانسوی عزیز،
    پشت داستانت بایست، مثل اتوبوس حقیقت دارد.
    Gr ،
    لئو

  14. شراب می گوید

    کاملا با نویسنده موافقم من همیشه به شدت در برابر تمام آن داستان های منفی در این مورد، و همچنین در وبلاگ های دیگر مقاومت کرده ام. خوشحالم که اکنون همه آن واکنش های مثبت وجود دارد، اما "زنان تایلندی" را در این وبلاگ جستجو کنید. نگران نباشید، زیرا من فکر می کنم 75٪ لحن بسیار منفی نسبت به زن تایلندی دارند. داستان ها و واکنش ها را بخوانید و سپس واقعاً از روی کوه بزرگ منفی که زن تایلندی معمولاً به سمت آن پرتاب می شود، از صندلی خود بیرون می خورید. این هم خنده دار است که همه آن آقایانی که آبرویشان و مخصوصاً کیف پولشان را زیر پا گذاشته اند، همه را طرف خود می گیرند. اگر برخلاف آن عمل کنید، همانطور که من همیشه انجام داده‌ام و خواهم کرد، پس شما خار در چشم هستید و شما هستید که همه چیز را از طریق عینک‌های رز رنگی که در این وبلاگ مشهور هستند، می‌بینید.

    متأسفانه، آن خانم های تایلندی بدجنس هرگز نمی توانند از خود دفاع کنند. خوشبختانه، زیرا این امر احتمالاً نور کاملاً متفاوتی را بر تمام آن آقایان بزرگ غربی که فقط با نیت خوب و بسیار جدی به تایلند سفر کرده اند می اندازد.

    بنابراین من از این تماس بسیار خوشحالم، اما همچنین بسیار کنجکاو هستم که در چه دوره ای دوباره درباره آن گرگ های پول تایلندی نوشته می شود. من می ترسم که این اتفاق طولانی نباشد.

    • دیک ون در لوگت می گوید

      @ Bacchus شما باید بین پست ها و نظرات تمایز قائل شوید. 75 درصدی که شما ذکر کردید هرگز نمی تواند مربوط به پست ها باشد. من شک دارم که این یک برآورد واقع بینانه از واکنش ها باشد. زیرا درست مانند رسانه های واقعی است: اخبار بد بیشتر از اخبار خنثی و خوب برجسته است.

      • شراب می گوید

        دیک عزیز، همانطور که تاکنون به اندازه کافی شناخته شده است، دوست دارم کمی اغراق کنم. من به تجربه می دانم که این گاهی اوقات مردم را به فکر وا می دارد. از نظر پست ها، مخصوصاً در مورد زن تایلندی، احتمالاً آن را از دست خواهم داد. اما از نظر پاسخ به این پست ها، جرات نمی کنم دستم را در آتش بگذارم. این را می توان از این پست و پاسخ به آن نیز دریافت. به نظر من این خبر بد بهتر از اخبار خوب باقی می ماند یا برجسته می شود. این به خواننده بستگی دارد. شاید منظورتان این است - یا از پیشینه روزنامه نگاری خود می دانید - که اخبار بد فروش بهتری دارند. اما این می تواند به این معنی باشد که اگر این وبلاگ با آن همراه شود، می توانم با حدسم درست باشم.

        لطفاً توجه داشته باشید که این پست و پاسخ‌هایی که به آن داده شده است از بین نرفتند. من در مورد تایلند در وبلاگ های مختلف مطالب زیادی خواندم. قابل توجه است که وقتی موضوع به زن تایلندی مربوط می شود، همیشه تجربیات منفی زیادی برای گزارش وجود دارد. آنقدر که گاهی فکر می کنم این همه آقایان غربی با نیت صرفاً خیر هنوز در اینجا به دنبال چه هستند؟ انتظار خروج مردان غربی را دارید.

        شکی نیست که آقایانی هستند که تجربیات بدی داشته اند. در میان آنها بی شک آقایانی خواهند بود که با حسن نیت عمل کرده اند. با این حال وقتی داستان ها و واکنش ها را می خوانم، آقایان زیادی هم هستند که سرنوشت را برای خودشان رقم می زنند. وقتی همه چیز اشتباه می شود، سرزنش زن تایلندی بسیار آسان است. داستان ها اغلب اغراق آمیز می شوند تا رفتار احمقانه، متکبرانه و خودخواهانه شما را بپوشانند. دقیقاً این نوع داستان های مزخرف است که به تصویر منفی عظیم کمک می کند.

        جدی بودن این تصویر را می توان به عنوان مثال از پست های مربوط به خرید ملک مشاهده کرد. من (شاید) دوباره شارژ می کنم، اما در 9 پاسخ از 10 پاسخ این امر به شدت منع شده است، زیرا نمی توان به شریک تایلندی اعتماد کرد.

        وقتی صحبت از اعتماد و پول به میان می آید، همیشه داستان هایی درباره خانواده تایلندی که با همسر تایلندی خود می گیرید مطرح می شود. چه اشکالی دارد که به پدر و مادر خود کمک کنید وقتی منابع دارید و آنها فاقد منابع و فرصت هستند؟ البته لازم نیست این کار به صورت پوچ انجام شود و شما مجاز هستید برای آن الزاماتی را تعیین کنید. اما این نیز نمونه دیگری است که مانند مه منفی بر سر زن تایلندی فرود می آید. من همیشه به این فکر می کنم که اگر خانواده در هلند دچار مشکل شوند، مردم چه می کنند؟ آیا آنها را هم خواهند ترکاند؟

        همه این نوع داستان ها ناشی از یک بیماری خشمگین غربی است: عدم همدلی! بنابراین خواندن یک پست و واکنش های مثبت مانند این خوب است.

        • ماتیاس می گوید

          متشکرم باکوس، فقط بلوک 3 خود را بخوانید... من کاملاً با شما موافقم، بالاخره فلانگ های خوب گاهی اوقات رنج می برند! بعضی وقتا دلم برای تو تنگ میشد پس من باید این را درست کنم!

    • کیس 1 می گوید

      باکوس عزیز

      آیا می دانید بزرگترین تعصب در بین مردم چیست؟
      دختران بار خوب نیستند. اگر من مخالفت کنم اشکالی ندارد
      من هم در بار با همسرم آشنا شدم. و نه در سوپرمارکت یا آرایشگاه
      شما با نویسنده موافق هستید و تعصب را تأیید می کنید
      شاید یک بار دیگر آن را بخوانید.
      در غیر این صورت یک داستان مثبت حیف در مورد نقطه 1

      کیز

      • BA می گوید

        Kees را درست کنید.

        من تعدادی از خانم های بار را می شناسم و در بین آنها زنان کاملاً شیرین وجود دارند.

        برعکس، من تعدادی خانم تایلندی "عادی" را نیز می شناسم. هر یک از آنها نسبت به زنان در مدار بار پست‌تر هستند، اما من تا حدودی می‌دانم که آنها چه تصمیمی دارند. فقط به این دلیل که آنها در پشت صحنه mia noi بازی می کنند یا علاوه بر رابطه معمولی خود یک گیک دارند اما این کار را به صورت عمومی انجام نمی دهند وجود ندارد و می توانند دوباره خوب بازی کنند. که در مورد همه آنها صدق نمی کند، اما من می دانم که بیشتر در خارج از مدار میله اتفاق می افتد تا در آن مدار.

        برای یک غربی همه چیز در اینجا بسیار سیاه و سفید به نظر می رسد، برای مثال، سرکار = کارگر جنسی، و خانم مغازه یا دانش آموز، «عادی» هستند. تنها چیزی که می دانم این است که هر چه بیشتر در اینجا بمانید، منطقه میانی خاکستری تر می شود.

      • شراب می گوید

        کیس عزیز، من با نویسنده موافقم که به طور کلی داستان های منفی زیادی در مورد زنان تایلندی وجود دارد.

        من ساقی‌کاران را قضاوت نمی‌کنم، اما منظور نویسنده از "جستجوی زنان در جای اشتباه" را می‌دانم. فکر می‌کنم در هلند نیز وقتی گزارش می‌دهید که به دنبال رابطه آینده خود در منطقه چراغ قرمز در آمستردام هستید، با سوء تفاهم زیادی مواجه خواهید شد. بدون شک خانم های بسیار خوب و شیرینی در آنجا کار خواهند کرد، اما در آنجا هم خانم هایی دارید که فقط یک هدف را دنبال می کنند و آن پر کردن کیف پول خود است. بنابراین اگر به ماهیگیری در آن حوضچه‌ها می‌روید، می‌دانید که در معرض خطر ناامید شدن بالاتر از حد متوسط ​​هستید. با توجه به وضعیت اقتصادی (بخوانید فقر)، این شانس احتمالاً در تایلند تا حدودی کمتر خواهد بود، اما به نظر من نمی توانید چشمان خود را روی آن ببندید.

        چیزی که نقش دارد این است که در مکان هایی مانند این زنان با تجربیات منفی زیادی راه می روند، می توانند به طور جدی از این موضوع ناامید شوند و بنابراین دیگر با عشق واقعی آن را جدی نگیرید. اتفاقا من هم این را بسیار قابل درک می دانم. با این وجود، همانطور که تجربه کرده اید، می توانید در این مکان ها با خانم های بسیار شیرین، خوب و قابل اعتماد نیز برخورد کنید.

        • ماتیاس می گوید

          مجری: فقط در مورد یکدیگر نظر ندهید، بلکه در مورد مقاله.

  15. جی لوپوس می گوید

    بالاخره یک داستان عادی
    این همه داستان در مورد آنها بعد از پول شما عشق به پول، پول رفت، عشق رفت، در واقع زنانی هستند که از فقر رانده شده اند، که به دنبال امنیت مالی برای خود و خانواده هستند، چه اشکالی دارد.
    اگر عشق صادقانه باشد و آنها صادق باشند من چیزی نمی گویم.
    این عمدتاً مردان ناامید هستند که برای لذت خود به دنبال یک زن جوان زیبای تایلندی بودند و سرانجام مجازات شدند.
    وقتی انتخاب می کنید کمی از دانش انسانی دارید.

    با تمام تعصبات این افراد، اغراق آمیز در رسانه ها، شما تقریباً از داشتن رابطه با یک زن تایلندی احساس شرم می کنید.
    و از هر طرف داستان / هشدار در مورد مردانی که سرقت شده اند.

    خوب تجربه من بسیار متفاوت است به طور کلی زنان تایلندی احترام، درک دارند و در زمان های خوب و بد در کنار شما و خانواده شما هستند. با احساس اجتماعی بسیار بیشتر، والدین آنها فقط در خانه سالمندان پنهان نمی شوند، تمام خانواده این کار را انجام می دهند. شما باید در این جامعه فردی به اینجا بیایید، هر کدام برای خود و خدا برای همه ما.

    در هر کشوری سیب های بدی دارید، پس اینجا هم، اما با کمی دانش انسانی می دانید چگونه خوب و بد را از هم جدا کنید.

    من به همه کسانی که دارای تعصب هستند می گویم که به کشور سفر کنید، با تایلندی ها، دوستانه و مهربان ملاقات کنید، تمام داستان های اغراق آمیز آن مردان ناامید را باور نکنید.

    بنابراین مجبور شدم این را بیرون بیاورم

  16. از پا افتادن می گوید

    سلام فرانسوی
    من هم این پیام ها را خوانده بودم اما الان یک همسر تایلندی بسیار نازنین دارم. داستان های مربوط به زنان تایلندی بد نیست، اما فکر می کنم بیشتر توسط مردان ناامید نوشته شده است.
    در چیانگ مای شما همچنین می توانید ببینید که آنها "دختر" خود را نشان می دهند، مردان 60 ساله ای که یک زن 22 ساله را روی بازوی خود دارند و سپس وقتی کلیک نمی کنند متعجب به نظر می رسند.

    من با یک زن هلندی ازدواج کردم که از نظر مالی به من کمک کرد، بنابراین شما در اینجا زنان بدی هم دارید. نگران آن نباش، این زندگی شماست و نه مال دیگران.
    با احترام، پیتر

  17. ادی می گوید

    خوب……

    وقتی یک اروپایی با یک خانم تایلندی رابطه برقرار می کند، واقعاً تعصباتی وجود دارد.
    من به عنوان یک بیوه 59 ساله، از طریق دوستان عزیز با یک خانم خوب تایلندی که اکنون 54 سال "جوان" است، تماس گرفتم.

    قصد اولیه این بود که با مکاتبه با یکدیگر برای سه سال زیبا، تسلط بهتری بر زبان انگلیسی کسب کنیم. پس از حدود 2500 ایمیل، تصمیم گرفتیم که هم در تایلند و هم در بلژیک به صورت زنده ملاقات کنیم. باور نکردنی اما واقعی، ما حتی در سنین خود عاشق هم شدیم و در 2 ژانویه 2014 در تایلند ازدواج کردیم. این یک رویداد فوق العاده برای هر دوی ما بود زیرا ما عاشقانه یکدیگر را دوست داریم. بنابراین امسال قصد داریم در بلژیک ازدواج قانونی کنیم، اما هنوز یک "تعقیب کاغذی" جدی در پیش داریم تا این موضوع به واقعیت تبدیل شود.

    او در تایلند زندگی و کار می کند، من در بلژیک زندگی و کار می کنم. ما هر دو از نظر مالی مستقل هستیم و هر دو یک "زندگی گذشته" خوبی پشت سر خود داریم.
    تفاوت های فرهنگی، مذهبی و غیره در واقع یک واقعیت است، اما چون هر دوی ما می دانیم که وجود دارند، می توانیم آنها را نیز در نظر بگیریم. ارتباط باز در یک رابطه بسیار مهم است، همانطور که شعار: "قبل از اینکه بپری نگاه کن" که ما انجام داده ایم بسیار مهم است.

    جوهر واکنش من به این مضمون "منفی در مورد زنان تایلندی" این است که شریک عزیزم هرگز، هرگز از من یک سنت یورو نخواسته است و یا حتی القا نکرده است. همه تصمیمات با مشورت دوجانبه گرفته می شود و تا به امروز هرگز منجر به سوء تفاهم نشده است.

    من 37 سال است که با همسر مرحومم که هنوز هم او را از صمیم قلب دوست دارم بسیار خوشحال هستم و اکنون از نیمه دیگر تایلندی فعلی ام که او را نیز بسیار دوست دارم خوشحالم.
    در سه سال گذشته من مرتباً با تصور (اشتباه) مردم در مورد تایلند و قطعاً در مورد زنان تایلندی مواجه شده ام. شریک عزیزم در ابتدا به طرز ناخوشایندی متعجب شد وقتی به او گفتم که اکثر غربی ها در مورد زنان تایلندی و در مورد یک اروپایی که به دنبال خوشبختی خود در تایلند است یا به طور تصادفی خوشبختی خود را پیدا کرده است، چه فکر می کنند. باور نکردنی است که چقدر تصورات نادرست وجود دارد که وقتی تعمیم داده شود، یکی یکی معنایی ندارد.

    من خوشحالم، او خوشحال است. من کاتولیک هستم، او بودایی است. من هلندی صحبت می کنم، او تایلندی صحبت می کند و ما هر دو به انگلیسی صحبت می کنیم. من در حال یادگیری تایلندی هستم، او در حال یادگیری هلندی است. من خاطرات زیبای خود را دارم، او خاطرات زیبایش را دارد و با هم منتظر آینده ای روشن هستیم.
    از نظر آماری، ما هنوز 20 سال خوب دیگر در "زندگی و رفاه" در پیش داریم.

    ما قصد داریم با پیروی از قلب و ذهن خود، تمام سوء تفاهمات احتمالی را به موقع برطرف کنیم. اعتماد و احترام متقابل برای موفقیت در این امر ضروری است.
    شیفتگی موقتی است عشق تا ابد...!!!

    • جان وی سی می گوید

      ادی عزیز،
      همین ماجرا برای ما هم اتفاق افتاد. آشنایی، عاشق شدن و در نهایت ازدواج. به دنبال آن برو! لذت ببرید و امیدوارم با مدیریت اسناد شما به خوبی پیش رود. تجربیات خوبی از برخورد بسیار صحیح کارکنان سفارت بلژیک داشته‌ام. در صورت تمایل مایلیم تجربیات خود را با شما در میان بگذاریم. آیا می توان آدرس ایمیل ما را از سردبیران درخواست کرد؟ من می دانم که قصد Thailandblog.nl چت کردن نیست، اما توصیه و هر کمکی باز هم می تواند جستجو را آسان کند؟!
      با درود،
      ژان

      • ادی می گوید

        جان وی سی عزیز،

        پیشاپیش از ارائه کمک شما سپاسگزاریم.
        من فکر می کنم خیلی خوب است که ما تقریباً همین تجربه را داریم، با این تفاوت که شما یک قدم از ما جلوتر هستید. شما به درستی می توانید توسط من به عنوان "متخصص با تجربه" در نظر گرفته شوید.

        من اطمینان کامل دارم که در نهایت تمام کارهای اداری مرتب خواهد شد.
        ما همچنین تصمیم گرفته‌ایم که «شکار اسناد» را به عنوان یک سرگرمی دلپذیر با شعار «هیچ کاری نباید کرد، همه چیز ممکن است» در نظر گرفت. هیچ عجله ای وجود ندارد و اگر در مسیر خود با موانعی روبرو شویم به راحتی دلسرد نخواهیم شد.

        در این میان، قبلاً متوجه شده‌ایم که رویکردی تجاری از سوی کارکنان اداری در شهرداری‌ها و شهرداری‌ها، سفارت‌ها و همچنین رویکرد بین‌فردی وجود دارد. دومی ممکن است به شدت متفاوت باشد. من متوجه این موضوع شدم وقتی به وضوح دیدم که شخص پشت باجه فکر می کند: "چرا این بلژیکی اکنون به دنبال شریک زندگی خود در تایلند است؟"
        و بعد گمان می کنم که چنین افکاری وجود دارد که می تواند بلافاصله با عنوان این ستون مرتبط شود: "چرا همیشه در مورد زنان تایلندی اینقدر منفی است" 🙂

  18. هندریک می گوید

    فرانسوی عزیز،

    من به طور اتفاقی داستان شما را خواندم و مایلم در آن مشارکت کنم. من اضافه می کنم که من همه پاسخ ها را 100٪ نخوانده ام زیرا تعداد کمی وجود دارد.
    به طور خلاصه: در شب سال نو به یک همکار قدیمی از محل کارم که 7 سال است در شمال تایلند زندگی می کند پرواز کردم. من خودم در ایالات متحده زندگی می کنم و از آن زمان با همکار سابقم از طریق اسکایپ ارتباط بسیار خوبی داشته ام. در ابتدای سال 2013، ما هر دو از دنیای بادبادک آمده‌ایم، بنابراین نگاه خوبی به جهان داشته‌ایم، من خودم نیم سال است که در برزیل مستقر هستم و همچنین یک سال است که پس از دست دادن "طلایی" من با مگس در آنجا هستم. من زندگی می کرد. من اکنون 15 سال است که در ایالات متحده زندگی می کنم و برای مدت طولانی به خاور دور نرفته بودم، بنابراین یک ماه (ژانویه) برنامه ریزی کرده بودم.
    اجازه دهید فقط برای سابقه بگویم که وقتی در ماه اکتبر هنوز در ایالات متحده بودم، از طریق او خواهرزاده ای را ملاقات کردم. اسکای‌پینگ و صف‌بندی و غیره بود و به نظر می‌رسید چیزی پیش آمد…..
    من در 1 ژانویه به BKK رسیدم و مورد استقبال این خواهرزاده همسرش و دو خانم دیگر قرار گرفتم. متأسفانه ارتباط کمی به زبان انگلیسی وجود داشت… بعد از اینکه شب اول (به تنهایی) در هتل خوابیدم، سپس با این خواهرزاده به او و همسرش در شمال تایلند پرواز کردم.
    دو روز اول خیلی خوب بود.. اما بعد "هشیاری" آمد.. : از من خواسته شد که مقداری پول بدهم (دقت کنید ما هنوز از نزدیک همدیگر را نمی شناختیم و او هم آن طرف خیابان زندگی می کرد. با عمه اش) به خودی خود مشکلی نیست، اما او چند ساعت بعد برای پول بیشتر برگشت و بعد چیزی نزدیک به من کلیک کرد.. در خانه تنش ایجاد شد و همکار و دوست سابقم فکرش را نکرد. این اجرا "عادی" بود. خواهرزاده یه هفته دیگه موند ولی هر چند وقت یکبار اومده بود.. هر روز یه بحث بزرگ بین همکار سابقم و همسرش پیش میومد که من اونجا بودم.. خلاصه یه تجربه عجیب و یک "هشیاری" برای من چون همه چیز در مورد پول، پول و پول بیشتر بود.. من نمی خواهم تصویر منفی در اینجا ترسیم کنم، اما فقط تجربه من است، من طبق برنامه 2 هفته زودتر به BKK پرواز کردم و بلافاصله به اروپا پرواز کردم، بنابراین مطلقاً نه یک توریست جنسی، بلکه یک مرد صادق است که فکر می کرد خوشبختی خود را در تایلند بیابد.
    خواندن اینکه مردانی هستند که شانس بهتری داشته اند بسیار خوب است!! می خواهم از همکار و دوست سابقم تشکر کنم که بسیار مهمان نوازانه از من استقبال کرد و همیشه از من حمایت کرد!

    • مارکو می گوید

      هندریک عزیز، واقعاً برای شما حیف شد، خواندم که خلبان بودید.
      شما در طول کار خود تجربیات بسیار خوب و کمتر خوشایندی خواهید داشت، اما با یک تجربه بد ناگهان قصاب نمی شوید زیرا پرواز دیگر سرگرم کننده نیست.
      شما حدود یک هفته است که با یک زن قرار گذاشته اید و این ناامید کننده بود (به نظر من ممکن است در هر جایی اتفاق بیفتد)
      شما همچنین می توانستید 2 هفته آخر تعطیلات خود را در تایلند سپری کنید، و چه کسی می داند، ممکن است با فرد خوبی آشنا شده باشید.
      بنابراین من فکر می کنم داستان شما کمی ضعیف است و چیز زیادی در مورد زنان تایلندی نمی گوید.

      • هندریک می گوید

        نه. محاصره علیه زنان تایلندی به وجود آمده است، به ویژه پس از بحث های فراوان با فرنگ هایی که در آنجا زندگی می کنند و تجربیات خود را به من گفتند. اما اگر فکر می‌کنید که این داستان کمی SLAP است، پس این نظر شماست، که به من این تصور را می‌دهد که احساس می‌کنید توهین شده‌اید و می‌خواهید از جامعه تایلندی دفاع کنید، به خودی خود هیچ اشکالی وجود ندارد.

        • مارکو می گوید

          هندریک عزیز، اینها البته همه فرنگ هایی با تجربیات منفی بودند، من احساس ناراحتی نمی کنم اگر به تمام آن داستان های منفی در مورد زن تایلندی اهمیت می دادم، با او ازدواج نمی کردم.
          اما آنچه من از داستان شما می فهمم، شما واقعاً به آن فرصت ندادید، همانطور که گفتم، می توانستید تعطیلات خود را کامل کنید و سپس محاصره ممکن بود برداشته شود.
          سابق من (یک زن هلندی) نیز ترجیح می داد پول خود را برای کفش و لباس خرج کند تا چیزهای مفید برای خانه، مثلاً من بلافاصله تمام زنان هلندی را مسدود نکردم، فقط برای مثال زدن.

  19. خود می گوید

    اگرچه من تماس شما را درک می کنم و نظر شما را به اشتراک می گذارم که لحن پاسخ ها اغلب به سمت رویکرد منفی نسبت به زن TH منحرف می شود، من با شما موافق نیستم. من فکر می کنم که باید تجربیات منفی نیز گفته شود (و باز هم لحن باید کمتر باشد.)
    من فکر می کنم که واقعیت روزمره در TH را می توان در تمام پالت رنگ آن نقاشی کرد.

    این واقعیت که واقعیت رنگ خاص خود را دارد، متفاوت از آن چیزی است که همه ما دوست داریم، می‌توان در مثالی مانند آخرین نظر @Hendrik در بالا، دوباره خواند. داستان او که برگرفته از زندگی است، هرچند یک عکس فوری، شادی نسبی واکنش های قبلی را کاهش می دهد. با این حال، هر چه باشد: برگرفته از زندگی!

    من رویکرد مثبت تری را برای زنان TH وقتی در NL هستند مطالعه می کنم: آنها در مورد دوست دختر، شریک زندگی و همسر سخت کوش، دوست داشتنی و دلسوز صحبت می کنند.

    همچنین می‌توانید این نام‌ها را بخوانید: دوست دختر، شریک زندگی و همسرانی که دارای ویژگی‌های مثبت فراوانی هستند که به مردان NL اضافه شده‌اند، که با همسران خود، به عنوان مثال، در Isaan زندگی می‌کنند. در حومه TH بگویید. من می گویم که هم در NL و هم در حومه TH، مردان و زنان در روابط مختلط خود بسیار بیشتر به یکدیگر، زندگی، ریتم روزانه، نگرانی های خود، خانواده (خانواده) خود، خانواده هایشان اهمیت می دهند. بزرگ) بچه ها، خیابانشان، محله شان و... از احساس و تجربه با هم بودن روایت و روایت می شود. رابطه ای وارد شده است و از آنجا به محیط و جهان نزدیک می شود.

    بر خلاف حومه TH، در شهرهای بزرگ مانند پاتایا، BKK، Chiangmai، Udon Thani، مردم بیشتر درگیر "لذت های زندگی" هستند: خوردن، نوشیدن، بارهای آبجو، استخرهای بیلیارد، فحشا، بیرون رفتن، لذت بردن، همسالان و هموطنان مبتلا، همراهی با یکدیگر، اجتماعی بودن یکدیگر، پول، کسب و کار، مستی و دیگر عبارات کمتر جذاب زندگی. بیشتر از جاهای دیگر، از زنان TH با عباراتی کمتر جذاب یاد می شود. بیش از جاهای دیگر تقابل و درگیری بر سر پول و اختلال در روابط متقابل وجود دارد.

    کسانی که نظرات من را می خوانند می دانند که من همیشه مردم و فرهنگ TH را تا آنجا که ممکن است از باد دور نگه می دارم. از میان همه دردسرها، از جمله در مورد زنان TH، من به دنبال دلیلی در ذهنیت NL خواهم بود. در این سوال هم همینطور. من فکر می کنم که مردان NL اغلب بسیار ساده لوحانه و احمقانه رفتار می کنند: آنها معتقدند که مردم در آن سوی جهان باید با استانداردهایی که از غرب با خود می آورند مطابقت داشته باشند. پس از آن به تلخی شکایت کنید وقتی که بعد از شکار برای لذت‌های گفته شده توسط دماغش گرفته می‌شوید، یا با سر و صدا به نقص‌های ظاهری در فرهنگ TH اشاره می‌کنید.

    پس بدیهی است که واکنش ها در این مورد رنگ منفی دارند. گاهی اوقات بی فکر: به عنوان مثال، یک داستان در مورد حساسیت های TH اخیرا کلمه "شتر مرغ" به آن چسبیده بود. با این حال، ارزش عاطفی / مفهوم این است: نگاه کردن به دور، عدم تمایل به دیدن، انکار. که داستان را پیشاپیش به سمتی هدایت می کند.
    من معتقدم که در بسیاری از واکنش ها همین اتفاق می افتد: یک بار معنایی منفی از قبل داده می شود، اما ناخودآگاه: قربانی شدن. ببینید و بشنوید که چه اتفاقی برای من افتاده است! ببین چه بلایی سرم اومده من هیچی نمیدونستم!

    بنابراین من طرفدار این هستم که داستان‌های منفی ادامه پیدا کنند، تا همه یاد بگیریم که هر از چند گاهی می‌توانیم رفتار احمقانه‌ای داشته باشیم، با این همه آسیب و شرم، اما به تقصیر خودمان. اگر بتوان تجربیات را از این منظر توصیف کرد، ارزش عاطفی منفی نیز از بین می رفت.

  20. جی لوپوس می گوید

    خوب، البته، داستان های منفی را می توان گفت، اما نه داستان های یک طرفه، اغلب شنیده ها.
    اینجا در هلند منفی گرایی غالب است.
    اگر در جشن تولد درباره زنان تایلندی صحبت کنید، داستان های آشنا را خواهید شنید.
    وقتی در مورد تایلند صحبت می کنید، در مورد فاحشه ها، رابطه جنسی و غیره صحبت می کنید.

    تا آنجا که به من مربوط می شود، اکنون داستان های مثبت نیز می توانند غالب باشند.

    این همه منفی بافی حالم را بد می کند.

  21. مارکو می گوید

    سلام به همه من ایده ای برای یک پست و موارد زیر دارم

    زن تایلندی با معشوقش به NL می رود و متوجه می شود که همه چیز با چیزی که او تظاهر می کرد متفاوت است.
    ناگهان همه چیز خیلی گران می شود، او اغلب در خانه نیست، همیشه با دوستانش معاشقه می کند، شوهر شوهرش قابل اعتماد نیست و فقط او را پیدا می کند...
    بنابراین، با این واکنش های زن تایلندی در مورد ما مردان، می توانیم منفی را برگردانیم.

  22. لکس ک. می گوید

    هنوز واکنشی هشیارکننده برای تعدادی از مردم؛ من 17 سال پیش با یک زن تایلندی آشنا شدم و 16 سال پیش با او ازدواج کردم، یک دختر مسلمان از جنوب تایلند، او 15 سال پیش به هلند آمد، همه چیز با سیرک مجوز اقامت و پاسپورت هلندی، خلاصه صورتی مدرسه درخشش و سوارکاری، به طور منظم در تعطیلات به تایلند، آینده او در آنجا به دلیل اختلاف سنی ما کمی امن است، ما می‌توانیم کاری را که می‌خواهیم انجام دهیم و هر کجا و هر زمان که می‌خواهیم برویم.
    در سال 2007 از کار ناتوان شدم (با درآمد و آزادی شغل بسیار خوبی داشتم) و بنابراین درآمدم بسیار کاهش یافت، با سفرهای تایلند، هر سال 3 بار در سال و بعد از آن، به پایان رسید و مطمئناً دیگر آنجا نمی ماند.
    پس از 10 سال ازدواج، عشق حداقل از طرف او تمام شده بود.
    من این را نمی گویم زیرا این امری معمولی برای زنان تایلندی است، در مورد ملیت های دیگر نیز رخ می دهد، اما من در مورد وفاداری زنان تایلندی تردید جدی دارم و این در درجه اول مربوط به خانواده نیست.
    به عنوان مثال، من می دانم که او می تواند مستقیماً به تایلند برود، با غذای مرطوب و خشک، در حالی که ما اینجا روی یک تکه چوب نشسته ایم، اما او مشغول تأمین آینده خود (در تایلند) است، در حالی که من در خانه هستم. خوب» هرگز از او چیزی نخواست یا انتظاری نداشت، او مجبور نبود آنقدر کار کند و می توانست آنچه را که به دست می آورد خرج کند، بنابراین همه چیز به خانواده تایلندی اش رسید.
    اکنون من حداقل درآمد دارم، 2 فرزند که باید به دبیرستان بروند و یک زن تایلندی که به من اجازه می دهد همه چیز را بفهمم، چه از نظر مالی و چه از نظر عاطفی، او ستاره ای در آزار روانی است و هرگز فرصتی را برای بی فایده بودن / زائد من از دست نمی دهد. فقدان همدلی کامل و من تنها نیستم که در این موقعیت قرار دارم، می توانم مثال های مشابهی را ذکر کنم.
    با این تجربه عاقل شده است: برای من، او عمر طولانی خواهد داشت، دیگر زن تایلندی نیست، به همین دلیل است که من در مورد تمام داستان های "پایان خوش" که در اینجا می گذرد کاملاً شک دارم، من تجربیات دیگری دارم،
    متاسفانه

    • خان مارتین می گوید

      لکس عزیز،

      متاسفم که همه چیز برای شما اینطور شد! عادت من این نیست که زندگی خصوصی ام را در برخی انجمن ها به رخ بکشم، اما علیرغم شک و تردید شما در مورد تمام داستان های "پایان خوش"، می خواهم برعکس تجربه شما را به اشتراک بگذارم:

      در اواخر دهه 90 من با همسر تایلندی ام در هلند زندگی می کردم. ما آن زمان با هم آن کشور نبودیم و از هر نظر خوب کار می کردیم. سپس روزی فرا رسید که شرکت نرم افزاری من ورشکست شد. 12 مرد در خیابان و از روزی به روز دیگر نمی توانستند یک سنت دربیاورند. یک روز هنوز در مرسدس بنز بودم و روز بعد در خط 3 بودم. فکر کردم "چطور این موضوع را به همسرم بگویم". من در مورد آن کاملاً نگران بودم، اما تفاوتی نداشت، بنابراین حرف بالا باید از بین می رفت. واکنش او به اعلام من مبنی بر اینکه چیزی نمانده است "اوه، مهم نیست، من هم می توانم کار کنم".
      بنابراین او انجام داد. اوضاع از این هم بدتر شد، زیرا همه بدبختی ها منجر به چند حمله قلبی و در نهایت یک عمل بای پس شد. در نتیجه البته ناتوان شدم و به بهزیستی رسیدم. در تمام این مدت او به کار خود ادامه داد و وقتی در مورد آن صحبت کردیم فقط گفت: "فقط اگر بخواهی ترکت می کنم". اکنون ما با حقوق بازنشستگی دولتی و حقوق بازنشستگی ناچیز در تایلند زندگی می کنیم، پس از 20 سال هنوز با هم هستیم و هنوز اوقات خوبی را با هم سپری می کنیم. تا جایی که به من مربوط می شود، همسرم در آن زمان یک موهبت الهی بود و هنوز هم هست!

      احتمالاً می توانید تصور کنید که من کاملاً با شما موافق نیستم. حیف که چنین شانس بدی داشتی و خیلی بیشتر خواهد شد. از طرفی خیلی ها هم هستند که خوش شانس بوده اند. من واکنش شما را بعد از چنین تجربه بدی درک می کنم، اما نمی توانید همه چیز را کنار هم بگذارید و سپس داستان های "پایان خوب" را زیر سوال ببرید.
      امیدوارم الان کمی بهتر شده باشی!

    • راب وی. می گوید

      لکس، آیا این صرفاً به خود فرد بستگی ندارد که چگونه کسی با ناملایمات (یا رفاه غیرمنتظره - مالی- بزرگ) برخورد کند؟ اغلب در مورد روابطی می خوانید که تحت فشار قرار می گیرند یا زمانی که درآمد اصلی (اغلب مرد) ناپدید می شود یا اتفاق ناخوشایند دیگری رخ می دهد (بیماری لاعلاج، از دست دادن کسی، ...) از هم می پاشند. اینکه شریک زندگی شما از کجا آمده است، ربطی به نحوه برخورد او با از دست دادن درآمد ندارد. شریک زندگی شما نمی توانست یا نمی خواست با درآمد ناگهانی بسیار کمتر زندگی کند. این فقط چیزی در مورد شخصیت او می گوید و چیزی در مورد تایلندی. به همین خوبی می توانست یک زن هلندی یا یک زن از هر جایی باشد. خوشبختانه، داستان هایی از شرکای (تایلندی، هلندی یا غیره) نیز وجود دارد که از یکدیگر حمایت می کنند. بنابراین نمی‌شنوید که بگویم «دیگر برای من هلندی/تایلندی/خارجی/.. وجود ندارد»، زیرا این موضوع صرفاً در مورد فرد و نحوه کلیک کردن دو شخصیت در یک رابطه است. من فکر می کنم 3 بار در سال به تایلند بسیار کمی است، من نمی توانم بیش از 1 بار در سال برای چند هفته با ما دو نفر بپردازم (هزینه سریع بین 2 تا 3 هزار یورو شامل بلیط و غیره). ما چیز زیادی نداریم - و وقتی همدیگر را ضد عفونی کردیم، فقط کار نیمه وقت داشتم و حتی کمتر هم می‌توانستم خرج کنم - اما من و تایلندی‌ام راضی هستیم، اما می‌توانست با هلندی هم همینطور باشد. و اگر دچار مشکل شویم چه اتفاقی می افتد؟ نمی‌دانم، قلبم به من می‌گوید مشکلی نیست، اما البته فقط یک عقب‌گردی واقعی در درآمد می‌تواند آن را ثابت کند، امیدوارم هرگز آن را تجربه نکنم. به هر حال، آرزوی موفقیت برای هر کسی که با چنین شکست هایی روبرو شده است!

    • جی لوپوس می گوید

      چقدر برای شما بدبخت است. شما با زن اشتباهی آشنا شده اید.. اما من فکر نمی کنم این یک تایلندی معمولی باشد.
      من به اندازه کافی ازدواج هلندی می شناسم که به دلیل کمبود درآمد و تجمل شکست خورده است، همچنین به اندازه کافی مرد می شناسم که از نظر مادی آنقدر خوب عمل می کردند که یک زن جوانتر را در کنار خود ترجیح دادند و رفیق چند ساله خود را کنار گذاشتند.
      این نوع تجربه از سراسر جهان است: چقدر برای شما بد است، اما اینکه بگوییم به این دلیل است که یک زن تایلندی است، برای من کمی کوتاه به نظر می رسد.
      توصیه من این است که دیگر زن نگیرید، آن وقت تمام خطرات را کنار بگذارید، فکر نکنید که این اتفاق برای یک زن از ملیت دیگر نمی تواند رخ دهد.
      همچنین مرا به یاد ازدواج هایی می اندازد که از هم می پاشند، سپس ناگهان شریک زندگی دیگر خوب نیست.
      زندگی گاهی سخت و ناامید کننده است موفق باشید.

    • کیس 1 می گوید

      لکس عزیز
      حیف که برات اینجوری شده. همچنین حیف که اکنون در مورد داستان های پایان خوش شک دارم
      دیوار در واقع وجود دارد. دقیقاً همان مسیری را طی کرده است که Khun Martin.
      وقتی شرکت من ورشکست شد، همه چیز را از دست دادیم
      همسرم که در رشته پرستاری کار می کند، مشغول به کار شد. از ساعت 7 صبح تا 16.00 بعد از ظهر در پرستاری، سپس از ساعت 17.00 بعد از ظهر تا 1 بامداد در یک رستوران تایلندی. تا اینکه دیگر نتوانست.
      اکنون با گذشت 10 سال، او هنوز هم درآمد اصلی است.
      اتفاقی که برای شما افتاد لکس معمولی تایلندی نیست، که ممکن است برای هر زنی اتفاق بیفتد

      با احترام کیس

    • لکس ک. می گوید

      مارتین و راب وی عزیز،
      جایی در وسط صحبتم خیلی واضح می گویم و نقل قول می کنم: «این را نمی گویم زیرا این امری معمولی برای زنان تایلندی است، در سایر ملیت ها نیز رخ خواهد داد، اما من در مورد وفاداری زنان تایلندی و وفاداری آنها تردید جدی دارم. در درجه اول با خانواده نیست»
      پایان نقل قول، برای اینکه داستان من را به درستی درک کنید و بنابراین قضاوت مستقلی داشته باشید، باید در مورد من و شرایط من اطلاعات بیشتری داشته باشید، برای من خیلی دور از ذهن است که تمام زندگی خصوصی ام را در یک وبلاگ عمومی بنویسم تا همه بخوانند. آزادانه، درک خود را برای این.
      من از سال 1983 (بنابراین 30 سال) به تایلند می آیم و به جرات می گویم که من واقعاً تازه کار نیستم، کورکورانه به زن "تایلندی" حمله نمی کنم، اگر می توانید واکنش های من را بخوانید می توانید ببینید که اغلب می ایستم. برای "زن تایلندی".
      در مدتی که در تایلند سفر کردم، مجرد، با افراد زیادی آشنا شدم، چه خوب و چه کمتر، چیزی که مرا تحت تأثیر قرار داد این بود که به اصطلاح "بارگرل" از زنانی که در زندگی عادی با آنها روبرو می شد، صمیمانه تر بود. (بخوانید. با دقت لطفا)
      در این مورد فقط با زن اشتباهی آشنا شدم که اتفاقاً تایلندی هم هست، بسیاری از تعصبات در مورد زنان تایلندی توسط او تأیید می شود، 1 مثال از بسیاری: دخترم (تقریباً 9 ساله) بشکه قدیمی دوچرخه (دوچرخه تاشو فرسوده که ابتدا مال همسرم بود) در حالی که او 1000 یورو برای برادرش (که کار نمی کند و تمام روز در بانوج می چرخد) برای موتور نو می فرستد. البته جدید باشید، یک دست دوم را تصور کنید. او شرمنده خواهد شد
      این شکایت رایج مردان غربی در مورد زنان تایلندی است. خانواده همیشه اول است، وبلاگ را بزنید. بعد از داستان به اندازه کافی
      من نمی‌خواهم در این راه بیشتر از این پیش بروم و بنابراین خیلی عمیق به آن می‌روم، اما من در تایلند با زنان خوب زیادی ملاقات کرده‌ام، اغلب در نوارها، می‌توانم تصور کنم که تعدادی از مردان از تایلندی خود بسیار خوشحال هستند. زن
      با این حال، من با هشدار بسیار شنیده شده در مورد عینک های رز رنگ بسیار معروف پایان می دهم، آنها را بردارید، با سر درست فکر کنید و سعی کنید هوشیار فکر کنید.
      برای راب وی، 3 بار در 10 سال 3 بار بالا و پایین پرواز کرده است، 2 بار شرایط خانوادگی و 1 بار سونامی، بقیه زمان ها 2 بار اقامت کوتاه یا 1 بار اقامت طولانی تر بوده است. شرایط خوش شانس به دست آوردن پول زیاد، با هزینه های ثابت کم و یک کارفرمای بسیار انعطاف پذیر.
      امیدوارم کمی توضیح داده باشم، اگر نه، به هر حال. این آخرین مشارکت من در مورد این موضوع در TB است

      • راب وی. می گوید

        ممنون از توضیحاتت لکس من دیدم که شما این "در مورد زن تایلندی" را اعمال نکردید. من با نتیجه گیری شخصی شما موافق نیستم که "زن تایلندی" خانواده را در اولویت قرار نمی دهد (اول از همه والدین، برادران و خواهران فکر می کنم شما گاهی اوقات می خوانید که اما من نمی توانم با آن موافق باشم، تجربیات من تا کنون متفاوت است). همچنین از توضیحات شما در مورد پرواز متشکرم، فکر کردم نوشتید که بعد از از دست دادن درآمد به دلیل آن ناتوانی وحشتناک، می توانید سالی 3 بار "فقط" به عقب و جلو پرواز کنید ... این هم اکنون روشن شده است. تا جایی که به من مربوط می شود زنی که شما توصیف می کنید اولویت های اشتباهی دارد. البته شما باید در مورد والدین خود نیز فکر کنید (هیچ شبکه ایمنی اجتماعی وجود ندارد یا به ندرت وجود دارد، بنابراین مزایای سالمندی خوبی وجود ندارد، بله یک مستمری کوچک کارمند دولتی) اما آنچه در اینجا توضیح می‌دهید متعادل کردن منافع والدین نیست ( قابل درک)، هر خانواده دیگری که نیاز دارد، نیازهای خود و شریک زندگی اش، فرزندان و سایر افراد از زندگی خصوصی. اگر یک زن فرزندان خود را تابع برادر خود کند، به نظر من شما واقعاً اولویت های اشتباهی را تعیین می کنید. یه چیز کوچولو به برادرت بدی، کمکش کنی از سر ناچاری از دردسر خلاص بشه (که امیدوارم هیچوقت این اتفاق نیفته) باشه، اما اسپانسر موتورسیکلت؟؟!! من این را صرفاً رفتار یک فرد می‌دانم و نه رفتار «تایلندی‌هایی که خانواده را در اولویت قرار نمی‌دهند» (چه به میل خود فرض شود یا به دلیل فشار زیاد خانواده که در برخی موارد توهماتی دارند که پول اینجاست که روی درختان رشد می کند و صدها یورو را می توان در هر ماه پمپ کرد... چیز اشتباهی!!).

        من همچنین این موضوع را پیگیری می کنم تا در جلسه چت قرار ندهم. بازم ممنون

  23. خود می گوید

    تایلند بلاگ اغلب به روابطی اشاره می کند که خوب پیش نمی روند، اما اغلب برعکس است. واکنش زنان TH به ناملایمات مشابه است. به نظر می رسد به شخصیت ها و شخصیت های فردی بستگی دارد. زمانی که انتظارات برآورده نمی شود، یکی از مایل بیشتر می رود، دیگری ناامید می شود. یکی می‌داند که چگونه برخورد کند، دیگری آن را رها می‌کند. همه چیز در مورد مردم است، و شما هر دو پاسخ را در همه ملیت ها خواهید دید. نه وضعیت یکی از کامنت‌گذاران و نه دیگری ربطی به این واقعیت ندارد که شریک آنها تابعیت TH را داشته باشد. برای افراد از هر ملیتی اتفاق می افتد. در صورت مصیبت، می‌توانید کاری کمتر از اینکه اهداف اصلی خود را با هم تنظیم کنید و شانه‌های خود را کنار هم قرار دهید. اگر یکی از شرکای این موضوع را نبیند، و از موقعیت درک نکند، آنگاه چیزی در مورد خود آن شخص می گوید. سپس شما یک مشکل جدی دارید و باید در مورد آن صحبت کنید و به دنبال راه حل های مشترک باشید. خوب، اگر طرف مقابل در موقعیت مشترک خودش نتواند آن را مدیریت کند، پس شما خیلی خوش شانس نیستید. اگر مشکلات ادامه پیدا کرد، نحوه برخورد با عواقب آن به شما بستگی دارد.
    زندگی اینطوری کار می کند، مردم اینطور با آن برخورد می کنند، این کاری است که مردم با یکدیگر می کنند. متاسفانه خیلی بد است، اما ربطی به ملیت TH ندارد.

    • خان مارتین می گوید

      و همینطور است!


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم