کشور رویاهای من، کشوری که قلبم را ربود، کشوری که عشق بزرگم را در آن یافتم.

وقتی برای اولین بار ازدواج کردیم، توافق کردیم که وقتی دیگر مجبور به کار نباشم، آنجا زندگی کنیم. من در تمام این مدت 36 سال است که در مورد آن رویا می بینم. رویاها به شما کمک می کنند تا در زمان های سخت بگذرید. با افزایش سن تغییر می کنند. شما واقع بین تر می شوید، من فکر می کنم رویاهای شما نیز کمی.

تایلند کمی شبیه کشور من شده است. همانطور که هلند کمی به کشور پون تبدیل شده است. روزی که می رویم پیوسته نزدیک می شود. من متوجه می شوم که شروع به نگرانی در مورد انواع چیزها کرده ام.

تایلند بلاگ مطمئناً کمک می کند، اگر به همه چیزهایی که گاهی اوقات نوشته می شود اعتقاد دارید. سپس فکر می کنید که آیا می خواهید در آنجا زندگی کنید. در برخی از پست‌ها جریانی بی‌امان از واکنش‌های منفی است. باید کمی بخوانی، می دانم. با این حال خوابم را می خورد.

خواب زیبای من: یواش یواش میبینم داره خورد میشه. آنچه باقی می ماند واقعیت است. متفاوت است، بله با رویا متفاوت است. هیچ وقت مثل اخیراً به این شدت فکر نکرده ام. من نگرانم؛ نگران پون باشید وقتی من رفتم، او تنها خواهد بود.

سگ من، موجود کوچک من، که خیلی دوستش دارم. غیرقابل تصور است که او همراه نشود. 12 ساعت در انبار بار، من نمی توانم بخوابم. این و خیلی چیزهای دیگر از این قبیل در سرم می چرخد.

چیزهای کوچک ناگهان مهم می شوند، چیزهایی که هرگز نگرانشان نبودم. آیا این طبیعی است؟ آیا من بیش از حد نگران هستم؟ باید مواظب باشم رویای زیبای من تبدیل به کابوس نشود. احساسات نیز آزاد می شوند: فرزندان ما، اولین نوه ما. او بسیار زیبا، بسیار شیرین است، ما دلتنگ او خواهیم شد. من هرگز در رویاهایم چنین مشکلی نداشتم.

میترسم کار نکنه

من همچنین متوجه شدم که شروع به ایده آل کردن تایلند کرده ام. الان چطوری باید ادامه بدم؟ من برنامه ریزی کرده بودم که بعد از زندگی کاری ام با پون وارد ماجراجویی شوم، و نه مثل گذشته: تمام عمرت را سخت کار کن و بعد به سرعت بمیری.

من فقط یک آدم ساده هستم. میترسم کار نکنه می ترسم پشت شمعدانی های معروف ناپدید شوم. می ترسم رویای زیبایم محقق نشود.

عامل دیگر این است که بیشتر رویای من است تا پون. رویای او تا حدودی کمرنگ شده است. او در لباس تایلندی هلندی شده است. او عاشق هلند است. با بسیاری از دوستان زندگی اجتماعی ایجاد کرده است. سپس او باید برای دومین بار در زندگی اش آن را رها کند. این چیزی نیست بنابراین رای پو برای من تعیین کننده است. بنابراین ما به طور جدی آنچه را که در اینجا ذکر کردم و بسیاری موارد دیگر را بررسی می کنیم.

فقط شش ماه مونده سپس قدم آنقدر بزرگ نیست. سپس می توانیم همه چیز را در تایلند مرتب کنیم. ببین چقدر دوست داریم. شاید دارم ارواح می بینم، شاید خیلی هم بد نباشد. آینده خواهد گفت. من هم به نصف رویا راضی هستم.

درود بر پون و کیس

"خاطرات Kees Roijter (3): او یک دختر شیرین است، تای من" در 28 اکتبر ظاهر شد.


ارتباط ارسال شده

به دنبال یک هدیه خوب برای سینترکلاس یا کریسمس هستید؟ خرید کنید بهترین وبلاگ تایلند. کتابچه ای 118 صفحه ای با داستان های جذاب و ستون های محرک از هجده وبلاگ نویس، مسابقه ای تند، نکات مفید برای گردشگران و عکس. اکنون سفارش دهید.


31 پاسخ به “دفتر خاطرات Kees Roijter (4): تایلند، تایلند زیبا”

  1. کورنلیس می گوید

    خیلی خوب است که این تردیدها را با ما در میان می گذارید، کیس. من به خوبی می توانم دوراهی ها را تصور کنم، اما سعی نمی کنم توصیه کنم - شما در نهایت با هم آن را حل خواهید کرد، با توجه به سابقه مشترک شما که قبلاً در اینجا توضیح دادید، من در این مورد متقاعد هستم.
    خارج از موضوع: فکر می‌کردم شما را از روی عکسی که در مشارکت‌هایتان در وبلاگ تایلند در تلویزیون وجود دارد - در پخش کمپین تلویزیونی برای فیلیپین، در حین ضبط در یک رستوران لیمبورگ، شناختم. آیا این درست است یا من فقط آن را تصور می کنم؟

  2. خان پیتر می گوید

    داستان زیبا و صریح Kees. این یک انتخاب شخصی است، اما وقتی داستان شما را می شنوم، فکر می کنم عاقلانه است که مهاجرت نکنید. چرا تو میخواهی؟ اگر از نظر مالی می توانید آن را بپردازید، فقط زمستان را در تایلند بگذرانید، در صورت لزوم کمی بیشتر برای حدود پنج ماه یا بیشتر. و سپس از تابستان در هلند لذت ببرید.

    هلند کشور زیبایی است، در اینجا شما به سختی در تایلند حق دارید. از فرزندان و نوه های خود لذت ببرید، این بهترین چیزی است که وجود دارد، پس شما نیز هر روز تعطیلات دارید.

    دوست دخترم امروز با ضربان قلب تایلند را با هلند عوض می کند. واقعا اینطور نیست. من همچنین قصد مهاجرت به تایلند را ندارم، حتی اگر می توانستم به صورت رایگان در یک قصر در آنجا زندگی کنم. دخترانم، دوستانم که بیش از 40 سال است که می شناسم و بسیاری دیگر. هیچ کشوری در جهان نمی تواند با آن رقابت کند.

  3. تینو کویس می گوید

    تو آدم ساده ای نیستی، آدم خوبی هستی. عشق شما به پون، فرزندان و نوه‌ات تقریباً محسوس است و به همین دلیل است که معتقدم هر تصمیمی بگیری، همه چیز خوب پیش می‌رود.

  4. جان هندریکس می گوید

    من کاملا با تعریف های آقای ون بالن موافقم. و همچنین برای اولین بار این مقاله را به طور کامل خواندم.

  5. ویلیام ون بورن می گوید

    داستان خوب، قدرت در تصمیم شما، من 2.5 سال پیش این حرکت را انجام دادم و هرگز از آن پشیمان نشدم.
    در هر صورت شما این اطمینان را دارید که از شمعدانی ها عقب نخواهید ماند.

  6. TAK می گوید

    شما مجبور نیستید انتخاب کنید.
    فقط چند ماه در تایلند و چند ماه در NL.
    چیزی نخرید یا نسازید، فقط اجاره کنید.
    تایلند سرگرم کننده است، اما هلند نیز چیزهای زیادی برای ارائه دارد.
    با توجه به خانواده و دوستان شما، من برای همیشه در تایلند نمی ماندم
    رفتن به زندگی موفق باشید و در کنار هم خوش بگذرانید.

    TAK

  7. فرنگ تینگتونگ می گوید

    سلام پون و کیز،

    زیبا نوشته کیس، ما همین رویا را داریم و تا چند سال دیگر همین دیدگاه را خواهم داشت، شکی که در داستانت تعریف می کنی آنقدر قابل تشخیص است، من کاملاً با آن همدردی می کنم.
    من همچنین آنچه را که در مورد همسرتان می نویسید به خوبی تشخیص می دهم، زمانی که ما در تعطیلات در تایلند هستیم، همسرم گاهی اوقات می گوید دلم برای هلند تنگ شده است و وقتی تعطیلات تمام شد وقتی به خانه برمی گردیم از او می شنوید.
    و گاهی اوقات فکر می کنم او دیگر رویایی ندارد زیرا قبلاً برای او محقق شده است، هلند کشور او شده است.
    وقتی به قلبش نگاه می کنم ترجیح می دهد وقتی بازنشسته می شوم اینجا در هلند بماند و تازه زمستان را بگذرانیم، من هم در این مورد با او صحبت کرده ام و بعد او می گوید من اشتباه می کنم.
    اما بله، شما می دانید مردم تایلند چگونه هستند، آنها هر کاری می کنند تا شما را خوشحال کنند، بنابراین من نیز شک دارم و آیا او واقعاً می خواهد مهاجرت کند یا این فقط رویای من نیست.
    .
    چون، خوب، هلند کشور زیبایی بود، اما من می بینم که اوضاع در اطرافم بسیار خراب می شود. من خودم در یک شهر بزرگ زندگی می کنم و جرم و جنایت در اینجا به یک مشکل بسیار بزرگ تبدیل می شود.
    در سن ما، سال ها شروع به شمارش می کنند، و شما هنوز هم می خواهید در کشوری مانند هلند پیر شوید، و من دوباره در مورد آن شک دارم، زیرا همه چیز در هلند و همچنین برای دختر من به خوبی تنظیم شده است.
    اما من فکر می کنم این ایده بسیار خوبی است که شما ابتدا آن را برای مدتی امتحان کنید، و در واقع آنچه پیتر قبلاً نوشت، اگر از نظر مالی امکان پذیر است، چرا زمستان گذرانی نکنید، شاید این انتخاب ما نیز باشد.

    کیس نوشتی که وبلاگ تایلند به شک و تردید شما کمک کرده است اما داستان شما هم کمی روی من تاثیر می گذارد. من آنچه را که قبلاً می دانستم اینجا خواندم، تأییدی بر تردیدهای من است و همچنین خواندن این موضوع خوب است که من من تنها کسی نیستم که این همه تردید در سرش جاری است.
    و وقتی رویاهایم را انتخاب می‌کنم دقیقاً نمی‌دانم چه چیزی به دست می‌آورم، اما می‌دانم چه چیزی را از دست می‌دهم، دلم برای نوه‌ها و فرزندان و دوستانم نیز تنگ خواهد شد، همه چیز ارزشش را دارد، خلاصه شک، تردید و شک و تردید بیشتر کیز را به خاطر بسپارید اگر به دلیل نگرانی نمی توانید بخوابید، دیگر یک رویا نیست، زیرا نمی توانید خوابتان را به خاطر رویاها از دست بدهید.

    موفق باشید پون و کیز در انتخاب درست، و امیدوارم در این وبلاگ به ما اطلاع دهید که چگونه کار می کنید.

  8. خود می گوید

    کیز عزیز

    بسیار متحرک و بسیار قابل تشخیص. شما نشان می دهید که این یک قدم کاملاً برای شما و همسرتان است. این بسیار قابل درک است، زیرا همین است. همه چیز مربوط به دوره های پایانی زندگی است. این به تنهایی سخت است. و اکنون فاز بعدی، شاید آخرین. خب بازنشسته ها بین خودشان. یک زندگی کامل پشت سر ماست بچه ها، نوه ها. دوستان خانوادگی. مرور یک تاریخچه کامل نه حداقل همسرت. بازگشت به سرزمین مادری. آیا او هنوز می تواند آنجا ساکن شود؟ او دو برابر تمام سال های جوانی اش در TH در NL زندگی کرده است. او تغییر کرده است، TH نیز تغییر کرده است. او در اینجا یک زندگی اجتماعی کامل دارد. او چه کسی دیگری در TH دارد؟ خوب است که می گویید رای او تعیین کننده است. و در واقع: در ابتدا فقط شش ماه. شما مجبور نیستید مهاجرت کنید. TH برای زمستان گذرانی مناسب است. حتی لازم نیست هر سال باشد. و TH را ایده آل کنید؟ انجام ندهید. به همین دلیل است که بسیاری از افراد در تایلند بلاگ بسیار ترش به نظر می رسند. آنها هم کردند. و از یک بیداری بی ادبانه به خانه آمد. و این مایه شرمساری است. هیچ انرژی برای آن خرج نکنید. TH با این حال به وطن جدیدی برای آنها تبدیل شده است. شما باید در مورد آن صادق باشید. حتی اگر بعضی چیزها را دوست نداشته باشید. و شما صادق هستید! شما جرات رویارویی با تردیدها و ترس های خود را دارید. این نشان دهنده قدرت عاطفی و ذهنی است.
    در تصمیم خود موفق باشید و از تایلند نهایت لذت را ببرید همانطور که کشور و مردم آن می توانند باشند. اما NL هم زیباست. مراقب باش!

  9. مری برگ می گوید

    سایر یادداشت‌نویسان سپس می‌توانند نظر آقای Van Balen را دریافت کنند. اظهارنظری قاطعانه و نه خوب از طرف "آقا" ون بالن.

    • GerrieQ8 می گوید

      ماریا من کاملا باهات موافقم نظر معتدل است و انگیزه ای برای سایر نویسندگان (دفتر خاطرات) نیست، در حالی که تایلند بلاگ به تازگی فراخوانی برای ارائه نسخه های بیشتر داده است. معلوم است که ما همه نویسنده نیستیم، اما همه تلاشمان را می کنیم «آقای ون بالن».

      • خان پیتر می گوید

        چه چیزی بیشتر اهمیت دارد، 1 نظر از برت یا ده ها تعریفی که هر بار دریافت می کنید؟ خوانندگانی نیز خواهند بود که داستان های برت را به پایان نرسانند. فکر نمی کنم آنقدر سنگین باشد که بتوان آن را بلند کرد. به علاوه، شما برای خودتان می نویسید، درست است؟ فکر نمی کنم کسی در مورد داستان های من چه فکری می کند. به شرطی که خودم از آن لذت ببرم.

  10. تی. ون دن برینک می گوید

    مقاله خوب Kees! دلایل زیادی وجود دارد که با دقت در مورد اینکه عاقلانه ترین اقدام چیست فکر کنید. من هم بسیار شیفته تایلند هستم، اما آیا می خواهم آنجا زندگی کنم ...؟ یکی از مهم ترین ملاحظات این است که اگر زوج هستید، یکدیگر را برای غلبه بر هر مشکلی که ممکن است با آن مواجه شوید، داشته باشید. اما اگر یکی از آن دو بمیرد و دیگری تنها بماند چه می کنید؟ تو در کشوری که با تو مدارا می شود فرنگ هستی و می مانی، اما آیا واقعاً تایلندی هستی؟ فکر می‌کنم بیشتر و بیشتر به این فکر می‌کنید که آیا واقعاً آنقدر خوشحال هستید و همچنین فکر می‌کنم که به‌طور فزاینده‌ای دلتنگ چیزهایی می‌شوید که در هلند به عنوان یک هلندی به آن عادت کرده‌اید، حتی اگر می‌دانم وجود دارد. سوء استفاده ها نیز کافی است. من همچنین فکر می کنم، تا آنجا که می توانم تخمین بزنم، همسر شما پون، هلند را به جای تایلند انتخاب خواهد کرد. من ممکن است به طرز ناامیدکننده ای قدیمی باشم، اما ترجیح می دهم شریک زندگی خود را خوشحال کنم، با در نظر گرفتن این که اگر یکی از شما جا بماند، آژانس های مختلفی دارید که می توانند به شما کمک کنند. من می ترسم که این اتفاق به میزان بسیار کمتری در تایلند رخ دهد. و در واقع هر چه سن شما بالاتر می رود، رویاهای شما بیشتر محو می شوند و تابع واقعیت های کوچکی مانند نوه و خانواده می شوند. لاستیک ماشین. زمانی فرا می رسد که دیگر سفر رفت و برگشت چندان آسان نیست و یک پرواز 12 ساعته ناگهان به یک چالش تبدیل می شود! شما به نظر من زوج بسیار خوشبختی هستید و من برای شما آرزوی خوشبختی پیر شدن در کنار هم را دارم، اما پیر شدن با هم فقط در صورتی ارزش دارد که بتوانید به اشتراک گذاری چیزهای زیادی با هم ادامه دهید!
    برای هر دوی شما آرزو می کنم در تصمیماتی که باید در آینده بگیرید عاقل باشید.
    خیلی شانس!!!
    تون ون دن برینک

  11. رنه اچ می گوید

    فقط کافی است به زندگی در هلند ادامه دهید و سالی یک بار برای چند هفته به تایلند بروید تا زمانی که بعد از این همه سال متوجه شوید که در هلند واقعا برای شما بهتر است. ما فقط هر دو سال یک بار به تایلند می رویم.

  12. من فرنگ می گوید

    شهادتی تکان دهنده و بسیار آرام بیان شده است. من هم در آستانه بازنشستگی هستم. من می توانم با آن کوه شک و تردیدی که همیشه در مقابلم جمع می کنم کاملاً همدلی کنم. تا زمانی که اثر فلج کننده نداشته باشند، خوب است، شما را انتقادی نگه می دارد.

  13. جان وی سی می گوید

    Pon and Kees عزیز، تصمیم شما هر چه باشد، به دقت مورد بررسی قرار گرفته است.
    ملاحظاتی که امیدواریم انگیزه آنها ترس نباشد، بلکه با مشورت آرام باشد. ممنون از داستان آرام شما
    ما همچنین قبل از اینکه تصمیم بگیریم آن قدم بزرگ را برداریم، همه چیز را سنجیدیم. با توجه به اختلاف سنی 21 ساله، این احتمال وجود دارد که سوپانا (همسر تایلندی من) قبل از خداحافظی من با او خداحافظی کند. من مورد پذیرش کامل خانواده همسرم هستم و با همبستگی آنجا آشنا هستم. بسیاری از داستان‌های Thailandblog.nl حداقل برای مردم تایلند تحقیرآمیز و بی‌احترامی هستند. داستان هایی که ترس را القا می کند و نشان می دهد که در همه جا افرادی هستند که چندان مراقب نحوه زندگی و نحوه برخورد انسانی با همنوعان خود نیستند. ما نمی خواهیم حواسمان به آن داستان ها پرت شود و به خودمان اعتماد داشته باشیم. به هر حال، افزایش عدم تحمل در منطقه ما من را بسیار بیشتر نگران می کند! عدم تحمل نسبت به هر چیزی که عجیب و متفاوت است. نابردباری که معمولاً ضعیف ترین افراد جامعه را هدف قرار می دهد. همسرم در آنجا با نژادپرستی مواجه نخواهد شد و مستمری بازماندگان او را قادر می‌سازد تا در خانه‌اش در میان خانواده و اطرافیانش به زندگی آرام ادامه دهد. من می توانم برنامه های خودم را بسازم و خانواده، فرزندان و نوه های خودم به همین ترتیب در قلب من حضور خواهند داشت. ارتباطات مدرن می تواند بخشی از این شکاف را پر کند و بازدید سالانه یا دوسالانه تنها پیوند ما را تقویت می کند. پون و کیس عزیز، ما برای شما بهترین ها را آرزو می کنیم! هر جا که بمانید با شادی وصل می شوید! ممکن است تصمیم ما در جهتی متفاوت از تصمیم شما باشد؟! هدف هر دو جهت یکسان است، یعنی آزادی تصمیم گیری برای خودتان. خوب باش و به صدای ذهن و قلبت گوش کن. این به شما بستگی دارد.
    جان و سوپانا

    • شراب می گوید

      پاسخ خوبی بود جان شما در واقع باید منطقی به این نوع مسائل برخورد کنید، بنابراین مهمتر از همه به ذهن خود و همچنین احساسات خود گوش دهید. شما می توانید در هر جایی خوشحال باشید، به شرطی که از قبل با هم خوشحال باشید. مورد دوم برای بسیاری مشکل ساز است.

      هر تصمیمی که کیز و پو می گیرند، امیدواریم تصمیم مناسبی برای آنها باشد!

  14. عاشق غذا می گوید

    می توان گفت که همسر شما یک هلندی واقعی است، فرزندان، نوه ها، خلاصه تمام زندگی شما در هلند است. مانند امکانات اجتماعی شما، من و شوهرم هم در زمان بازنشستگی آرزوی خرید خانه در تایلند را داشتیم. متأسفانه مریض شدم و تعطیلات حداقل 3 ماه در سال طول میکشید.الان که حالم بهتر شد 2 سال در رایونگ خونه اجاره کردیم عالیه. ما 7 ماه در سال و 5 ماه در هلند اینجا می مانیم. تمام مزایای تامین اجتماعی در هلند ادامه دارد، اما شما مجاز به اقامت بیش از 8 ماه در سال در خارج از کشور نیستید زیرا در این صورت آن مزایای امنیتی مانند بیمه درمانی از بین می رود.
    فکر می‌کنم برای شما هم گزینه‌ای باشد، می‌توانید اینجا را با هیچ قیمتی اجاره کنید. خانه لوکس بین 13000 تا 30000 بات در ماه. (اینها قیمت ها برای خارجی ها هستند، اما Pon می تواند چیز خوبی پیدا کند)
    موفق باشید و اوقات خوبی را در تایلند داشته باشید

  15. GerrieQ8 می گوید

    پون و کیز عزیز،
    گاهی اوقات اتفاق می افتد که من "به طور تصادفی" یک مقاله را رد می کنم، اما وقتی به طور ثانویه تعداد پاسخ ها را می بینم، بلافاصله در آن فرو می روم. داستان شما هم همینطور. نه اینکه با هر پاسخی موافق باشم، اما پیشنهادهای خوبی وجود دارد، مانند «فقط آن را امتحان کنید. ابتدا به خواب زمستانی بروید و بگذارید برای شما اتفاق بیفتد.» زمان نشان خواهد داد. موفق باشید.

  16. شراب می گوید

    کیس، تحت تأثیر واکنش های دیگران - خوب یا بد - در هیچ وبلاگی قرار نگیرید. اینها تجربیات شخص دیگری هستند و باقی می مانند که در آنها احساسات شخصی نقش تعیین کننده ای دارند. یک چیز را فراموش نکنید؛ تجربیات منفی همیشه باقی می مانند، از سوی دیگر، تجربیات مثبت معمولاً به سرعت فراموش می شوند، زیرا آنها عادی تلقی می شوند. این ممکن است دلیلی باشد که به طور مرتب نظرات منفی را در "وبلاگ های تایلندی" مختلف می خوانید. عجیب است که به نظر می رسد مردم همیشه گرفتار "ویروس تایلند" هستند؟!

    مهاجرت کار کوچکی نیست. مشکل اینجاست که آدم همیشه می‌داند چه چیزی را پشت سر می‌گذارد و هرگز نمی‌داند آخرش به کجا می‌رسد. این می تواند ترسناک باشد. مهاجرت یک قدم در تاریکی است و همیشه خواهد بود. به خصوص اگر به قطعیت ها اهمیت زیادی بدهیم، زیرا تقریباً دیگر هیچ چیز قطعی نیست. ممکن است هر چند وقت یکبار در کشوری به تعطیلات رفته باشید، اما زندگی در آنجا تجربه ای کاملا متفاوت است و باقی می ماند. سازگاری نقش تعیین کننده ای در این امر دارد. "با جریان بروید" شعار هنگام مهاجرت است و اگر نمی توانید این کار را انجام دهید، همه چیز به سرعت به ناامیدی ختم می شود. شما همیشه می توانید این را در تمام آن واکنش های منفی در وبلاگ های مختلف بخوانید. شما باید با شرایط زندگی جدید سازگار شوید و اگر نمی توانید این کار را انجام دهید، مهاجرت به هیچ کشوری یک گزینه نیست. در خانه ماندن بهترین است!

    حتی مهمتر از آن این است که وقتی یکی در یک رابطه است، هر دو طرف 100٪ از این انتخاب حمایت می کنند. همه "مزایا و معایب" را کنار هم قرار دهید و آنها را با دقت وزن کنید. در مورد انتظارات و آرزوهای یکدیگر برای آینده بحث کنید. امکان سنجی آن را تحلیل کنید.

    هیچ چیز در زندگی قطعی نیست؛ نه در هلند و نه در تایلند. به جز اینکه همه چیز را کنار می گذاریم. شما چیزهای زیبایی را در هلند پشت سر می گذارید، اما در تایلند نیز چیزهای زیبایی به دست می آورید. یک چیز را فراموش نکنید؛ تایلند تقریباً در 9.000 کیلومتری هلند واقع شده است، اما در عرض یک روز برمی گردید.

    برای شما آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم انتخاب درستی داشته باشید! بگذار این انتخاب خودت باشد نه کس دیگری!

  17. هنری می گوید

    من و همسرم همیشه قصد داشتیم بعد از بازنشستگی به تایلند نقل مکان کنیم. و همچنین بیشتر رویای من بود تا او. چون بعد از 33 سال ازدواج و اقامت در بلژیک آمده بود تا شهری که ما در آن زندگی می کردیم به عنوان زادگاه واقعی خود ببیند. او بی توجه فلاندری بود و با وجود اینکه ما با هم هیچ فرزندی نداشتیم و فرزندان و نوه هایش در تایلند زندگی می کردند و او در سال های اخیر حدود 3 ماه را در تایلند سپری کرد، اما همچنان مشکلات سازگاری داشت. فقط به این دلیل که او از طرز تفکر و ارتباط تایلندی پیشی گرفته بود.

    سپس برای مدت طولانی در مورد اینکه آیا به تایلند نقل مکان کنیم یا نه فکر کردیم و همه جوانب مثبت و منفی را لیست کردیم و با جزئیات در مورد چگونگی و نوع زندگی که می خواهیم در تایلند زندگی کنیم صحبت کردیم. این روند فکری حدود 5 سال طول کشید. این را هم در نظر گرفتیم که چون همسرم 12 سال از خودم بزرگتر بود، به احتمال زیاد تنها خواهم ماند. به همین دلیل است که من حتی به مدت 3 ماه به عنوان دوره آزمایشی در یک آپارتمان معمولی تایلندی تنها زندگی کردم تا ببینم آیا می توانم حتی در شرایط نامطلوب زنده بمانم یا خیر. این دوره ثابت کرد که این مشکلی نخواهد بود. ما توافق کرده بودیم که وقتی تصمیم گرفتیم به تایلند نقل مکان کنیم، این به معنای تصمیم نهایی و همچنین اقامت دائم است. بنابراین زمستانی ندارم، اما تایلند در روزهای خوب و بد تبدیل به بندر خانه من می شود. و بازگشت به فلاندر به هر دلیلی در نظر گرفته نشد. زیرا با این فکر که بازگشت احتمالی همیشه یک امکان است، شما همیشه بین 2 صندلی می نشینید.
    به همین دلیل است که ما به محیط زندگی خود اهمیت زیادی داده ایم. منظورم این است که به دنبال محله یا شهری بگردیم که هر دو احساس خوبی داشته باشیم و امکانات و فرصت های خریدی را که برای سبک زندگی خود لازم می دانیم پیدا کنیم.

    برای خاتمه دادن به یک داستان طولانی، ما نقل مکان کردیم و 3 ماه بعد از اینکه اینجا زندگی کردیم و در خانه خود مستقر شدیم، همسرم فوت کرد. خب حتی در آن لحظه و در ایام عزاداری هرگز فکر بازگشت به ذهنم خطور نکرد. چون زندگی من اینجا بود. همه کسانی که دوستشان داشتم اینجا زندگی می کردند. خانواده تایلندی من زمانی که به آن نیاز داشتند آنجا بودند. و همچنان به حریم خصوصی من احترام می گذارد. تنها چیزی که در هر جلسه تکرار می شد و هنوز هم این است: «فراموش نکن که خانواده هستی.» من حالا با زن زیبای دیگری آشنا شدم و با او ازدواج کردم. و خانواده تایلندی من نیز با عشق از او استقبال کردند. فرزندان و نوه های همسر مرحومم همیشه با آغوش باز از او استقبال می کنند. قبل از جدی شدن رابطه، از آنها پرسیدم که آیا مخالفتی با من برای وارد شدن به یک رابطه جدید دارند؟ و اگه بتونم معرفیش کنم پاسخ به این مثبت بود و حتی لازم نبود یخ در هنگام معرفی شکسته شود، زیرا ما بلافاصله کلیک کردیم. وقتی جداگانه با من صحبت کردند، گفتند که با بچه ها در مورد من صحبت کرده اند و خیلی خوشحال هستند، زیرا حالا می دانند که یک نفر آن را دارد و دیگر نگران من نیستند.
    من مرتب فرزندان و نوه هایم را می بینم و وقتی همسر جدیدم را می بینند لبخند بسیار بزرگ و صمیمانه می زند، نوه من که در چولالونهگکورن درس می خواند حتی برای دیدن او از پله ها پایین می رود و به طور معمول او یک دختر بسیار محجوب است. همچنین به این دلیل است که همسرم تمایلی به صحبت در مورد مادرش ندارد.

    این داستان را فقط می گویم تا نشان دهم شک بد نیست، بلکه در یک لحظه، آن لحظه و آن تصمیم، خودت تصمیم می گیری. اما یک بار پس از مشورت امیدوارانه با شریک زندگی خود، باید تصمیم نهایی را با هم بگیرید و باید نهایی شود. در غیر این صورت کشتی شما هرگز اسکله را ترک نخواهد کرد، اما بهتر است کشتی خود را بفروشید (رویایی). زیرا نشستن روی عرشه در بندر مانند یک ملوان آب شیرین و رویای سرزمین های دور و زندگی ای که می خواهید در آنجا انجام دهید خودفریبی است.
    .

  18. هفت یازده می گوید

    زیبا نوشته شده و از ته دل!
    مشاوره خوب در این زمینه گران است، و شاید واقعاً عاقلانه باشد که ابتدا برای یک "دوره آزمایشی" در تایلند بمانید، تصمیم بزرگی برای مهاجرت است، اما اگر تایلند همیشه رویای شما بوده است، آن را دنبال کنید. گفتن.

    چون صادقانه بگویم، من هلند را خوشایندتر نمی بینم، با انتقادات زیادی از خارجی ها، و همانطور که Jan VC قبلاً در بالا اشاره کرد، عدم تحمل نسبت به هر چیزی که از "بیرون" می آید قطعا در حال افزایش است. PVV اتفاق می افتد و غیره
    همچنین چیزهای وحشتناکی مانند افرادی که به مدت 10 سال در خانه خود مرده هستند، چیزهای زیادی در مورد آب و هوای فعلی و خودخواهانه "من برای خودم زندگی می کنم" در هلند می گوید. خانه آنها برای مدت طولانی است، اما حقیقت سخت است، و هلند در بدترین حالت خود قرار دارد.
    شانس من این است که همسرم (تایلندی، منطقه خورات) مطلقاً نمی خواهد در هلند پیر شود و من هم نمی خواهم. او می خواهد در زمان مناسب به کشور خود بازگردد و من کاملاً درک می کنم. او اکنون حدود 15 سال است که اینجاست، اما از ابتدا هدف ما این بود که در نهایت در تایلند زندگی کنیم، و با گذشت سال ها این احساس تنها قوی تر شده است.
    مطمئناً شما باید خانواده و دوستان را پشت سر بگذارید، اما او این کار را برای من نیز انجام داد، سال‌ها پیش، و من هنوز هم از او به خاطر آن سپاسگزارم.
    پون و کیس، برای شما در این تصمیم دشوار آرزوی موفقیت دارم و بهترین ها را، چه در هلند و چه در تایلند دور!
    با سلام، SevenEleven.

  19. مرجان می گوید

    سلام پون و کیز
    یک قطعه زیبا از شما و بسیار قابل درک تمام شک های شما.
    و حتی اگر فقط یک قطره در اقیانوس باشد، با توجه به ملاحظات زیادی که باید انجام دهید، من همچنان می‌خواهم در مورد سگتان به شما اطمینان دهم.
    دیروز به مدت 2 ماه با 6 سگم (نه حتی کوچکترین آنها) وارد تایلند شدیم. برای اولین بار با سگ ها، بنابراین من هم آن تنش ها و تردیدها را در مورد آن موضوع می دانم. اما باور کنید، سگ‌های من امروز از خود لذت می‌برند و به خوبی از این سفر جان سالم به در برده‌اند.
    کارهای کاغذی از قبل، در هلند، کار و تنظیم زیادی بود، اما وقتی به اینجا رسیدیم خیلی بد نبود (حدود 45 دقیقه طول کشید). آنها مطمئناً از دیدن ما بعد از مدت طولانی تنهائی خوشحال بودند، اما اگر می توانستم ذهن آنها را بخوانم، مطمئن هستم که اکنون از اینکه اجازه آمدند با هم بیایند بسیار خوشحال می شدند.
    بنابراین من هیچ شب بی خوابی به خاطر آن ندارم، قبلاً آن را داشتم، اما بعد از آن واقعاً غیر ضروری بود.
    Toitoitoی برای شما و سگ شما.

    • kees1 می گوید

      مرجان عزیز
      این کاغذبازی نیست که من را نگران می کند. اما در تمام این مدت تنها بودن در آن انبار
      فکر می کنم برای من یک سفر جهنمی خواهد بود.
      ما جدایی ناپذیریم، هر کاری که می کنم او همیشه با من است. اگر نمی تواند بیاید، وقتی من به خانه می رسم از این موضوع بسیار ناراحت است. کمی دیوانه به نظر می رسد، می دانم. چنین حیوان شیرینی است
      در آینده نزدیک او را کمی بیشتر تنها خواهم گذاشت.

      با احترام کیس

      • مرجان می گوید

        سلام کیس
        شاید بدانید که من هنگام بلند شدن از زمین گریه کردم، به این فکر کردم که سگ هایم پایین تر از ما نشسته اند. و بنابراین ما بیشتر از آنچه احساس می کنیم، لرزش و لرزش هواپیما را احساس می کنیم. و بدون من، و من همچنین آن پیوند خاص را با سگ هایم دارم، همیشه با من، هر کجا که هستند.
        مهماندار که روبروی ما نشسته بود حتی پرسید که آیا مشکلی وجود دارد، اما من صادقانه گفتم که کاملاً در مورد وضعیت روحی سگ هایم در آن لحظه ناراحت بودم. او بعداً بررسی کرد که آیا آنها خوب هستند، بسیار شیرین. قبل از سوار شدن، از پیشخوان در دروازه نیز پرسیدم که آیا سگ‌های من واقعاً سوار شده‌اند، در غیر این صورت من همراه نمی‌شوم.
        اما حالا که شما هنوز در حال کار هستید، او احتمالاً در طول روز با پون است و بگذارید هر از چند گاهی به تنهایی عادت کند، ایده خوبی است. اما او پس از ورود خوشحال تر و حتی محبت تر است. از آنجایی که تنها بودن برای سگ نسبتاً کوتاه است، آنها بیشتر اوقات می خوابند، زیرا شما در تاریکی پرواز می کنید. حداقل بسته به زمان پرواز شما، با ما ساعت 14:45 با KLM. فکر کنم تنها شرکتی هم هست که از شیپول سگ می پذیره؟ مطمئن نیستم؟
        اما واقعاً همه چیز ارزشش را دارد، و دوباره اگر سگ‌های من می‌توانستند صحبت کنند... آنها می‌خواهند دوباره پرواز کنند. شما در ازای آن بسیار دریافت می کنید.
        اما من واقعاً فکر می کنم که کمترین مشکل شما این است که فرزندان و نوه های شما نیز مهم هستند و کمتر از سگ شما با خود حمل می شوند.
        ما 6 ماه می مونیم و اردیبهشت برمی گردیم، دخترم بهمن ماه 1,5 هفته می آید و البته در تعطیلات بدون او سخت است، اما اسکایپ کار را راحت می کند.
        همه چیز خوب خواهد بود، همچنین برای شما.
        xxx مارس ( [ایمیل محافظت شده])

  20. هانس استرویلاارت می گوید

    سلام پون و کیز،

    چه داستان تکان دهنده ای وقتی به عکس‌های شما نگاه می‌کنم، دو نفر بسیار شیرین را می‌بینم که واقعاً یکدیگر را دوست دارند. صرف نظر از اینکه تصمیم شما چه خواهد بود، همیشه برای شما خوب خواهد بود. عشق شما بسیار نزدیک و صادق است. من به خوبی درک می کنم که وقتی همه چیز نزدیک تر می شود و در نهایت شانس تحقق رویای خود را پیدا می کنید، ناگهان شروع به دیدن انواع "خرس ها" در جاده می کنید که احتمالاً اصلاً آنجا نیستند. من خودم کمی آن را دارم. من سال آینده (بازنشستگی پیش از موعد) به تایلند می روم. و اکنون که همه چیز بسیار نزدیک است، سؤالات نیز مطرح می شود. اگر متوجه شوم که زندگی در تایلند همه چیز نیست؟ آیا اگر در آنجا زندگی می کنید به عنوان یک خارجی پذیرفته می شوید، حتی اگر زبان را به خوبی صحبت کنید؟ چقدر فرق می کند که به جای اینکه دو بار در سال به تایلند بروید، واقعاً در آنجا زندگی کنید؟ و غیره.
    آنها «خرس‌های» خود من هستند.
    من واقعاً دوست دارم در مورد خرس هایی که شما به آن اشاره کردید نظر بدهم:
    1 اخیراً چیزهای منفی زیادی در مورد هلندی‌هایی که در آنجا زندگی می‌کنند شنیده‌ام - درست است، من هم آن داستان‌ها را خواندم و بعد فکر می‌کنم: چرا هنوز در تایلند زندگی می‌کنید؟ بنابراین برای شما بد نیست، وگرنه قبلاً تصمیم به بازگشت گرفته بودید.
    2 اگر من دیگر آنجا نباشم، او به تنهایی خواهد بود - این البته در هلند نیز صدق می کند و برای من مشکلی نیست که رویای شما را محقق کنم.
    3 سگ شما - من دوستی داشتم که سگش را به تایلند برد - اگر واکسیناسیون صحیح داشته باشد و شما حاضر باشید پول آن را بپردازید اصلاً مشکلی نیست. نمی توانم تصور کنم سگت را پشت سر بگذاری، اما تو مجبور نیستی. من فکر می کنم 12 ساعت برای شما سخت تر از سگ است. و البته سگ شما فضای بسیار بیشتری نسبت به هلند دارد. یک خرس دیگر پاک شد.
    4 فرزند و نوه خرس های واقع بین هستند - بله دلت برایشان تنگ خواهد شد - از طرفی اگر سالی یک بار برای تعطیلات به هلند بروید، دیدار مجدد نیز بسیار عالی و دلپذیر است - خداحافظی نهایی را با آنها انجام نمی دهید. آنها
    5 من فقط یک آدم ساده هستم - فکر نمی کردم، دوست دارم افراد "ساده" بیشتری روی این سیاره وجود داشته باشند - در این صورت فکر می کنم زندگی بسیار خوشایندتر خواهد بود.
    6 احتمال اینکه شما پشت شمعدانی ها در هلند بیاموزید چندین برابر بیشتر از تایلند است - خوشبختانه شما در آنجا شمعدانی ندارید و این تفاوت را ایجاد می کند - و من فکر نمی کنم این اتفاق برای شما هم بیفتد. خیلی پر از زندگی در آنجا به نظر می رسد. اینها در بدترین حالت به ارکیده تبدیل خواهند شد. می‌بینم که بیشتر در ساحل قدم می‌زنی، صدف‌ها را جمع‌آوری می‌کنی، قطعاتی می‌نویسی و چیزهایی از این قبیل.
    7 صدای پون یک خرس بسیار واقع گرایانه است - تا چه حد او هنوز با تایلند ارتباط دارد و آیا او همچنین آماده ترک هلند است؟ صدای او در خواب شما بسیار مهم است.

    از طرفی سوالات دیگری به ذهن متبادر می شود.
    آیا خانه اجاره ای دارید یا خانه تحت سکونت؟ هنگام سفر به خارج از کشور می توانید خانه خود را به مدت 1 یا 2 سال اجاره دهید. همین امر در مورد خانه های تحت سکونت نیز صدق می کند، جایی که قوانین انعطاف پذیری برای اجاره موقت نیز وجود دارد.
    پیشنهاد من این است که آن را به مدت 1 سال با ضمانت بازگشت به خانه خود امتحان کنید.
    البته مهم است که پون چگونه به این موضوع نگاه می کند.

    امیدوارم برای شما مفید باشد
    در تصمیم خود موفق باشید

    درود هانس

  21. در توی می گوید

    Pon and Kees، بخش بزرگی از زندگی انتخاب کردن و ایستادن در کنار آنهاست. هنگامی که «تایلندی» را به خوبی بشناسید، انتخاب بسیار آسان‌تر می‌شود و زمان بسیار خوبی خواهید داشت. این به اعتبار شماست که سگ را با خود می برید، شرکت هواپیمایی می تواند اطلاعات گسترده ای را در اختیار شما قرار دهد، حیوان خوب می شود.
    خوشبختی زیاد با هم

  22. آلن می گوید

    سلام کیز،

    ممکن است یکی از نگرانی های شما را برطرف کند. من سگم (چیهواهوا) را 4 بار به تایلند بردم. مشکلی نیست او به BK رسید او را از جعبه بیرون آورد و خوشحال بود. سریع ادرار کرد (نکته: حوله کاغذی بیاورید) و بعد از 30 دقیقه پاک کردن سگ، دوباره به داخل جعبه رفت.

    نگران سگ خود نباشید، آنها می توانند از عهده آن برآیند.

    در تایلند خوش بگذرانید
    آلن دی ماشالک

  23. kees1 می گوید

    پاسخگویان عزیز

    با تشکر از همه نظرات خوب. گاهی اوقات حتی داستان ها. ممنون از راهنمایی خوب شما
    مثل این است که Jan VC می گوید، ما باید با هم آن را بفهمیم.
    باکوس می گوید هر فردی نیازهای متفاوتی دارد. بنابراین مهم است که با هم راه حلی پیدا کنید
    بدون دخالت خارجی. مهاجرت کار کوچکی نیست. Pon 100% پشت آن است
    اینها چیزهایی است که ما مطمئناً از آنها آگاه هستیم.
    Hans Geleijnse درست می گوید، به طور خلاصه این دقیقاً همان طور است که ما در مورد آن فکر می کنیم
    یک دوره آزمایشی که ما یک پشتیبان خوب داریم، پون احساس خوبی در مورد آن دارد.
    و مطمئناً هانس برای بازگشت به تایلند مشکل بیشتری از من خواهد داشت

    یک بار دیگر از همه برای نظرات خوب تشکر می کنیم، پاسخ دادن به هر یک کمی غیرممکن است
    نظر بده امیدوارم متوجه شده باشی من قطعا به شما اطلاع خواهم داد که چه تصمیمی گرفته ایم
    و اینکه ما چگونه کار می کنیم.

    ارادتمند شما
    پون و کیز

  24. جان شانس می گوید

    کیز عزیز
    من به عنوان مربی و مربی سگ حتی سگ های زیادی را با هواپیما به آمریکا فرستاده ام.سگ های پلیس، چوپان های بزرگ.اما اگر سگ کوچکی دارید حتی می توانید آن را با نرخ ویژه از KLM تهیه کنید و این تنها راه است. شما می توانید با مجوز خاص سگ خود را روی دامان خود ببرید.البته باید گواهی سلامت بین المللی و غیره از دامپزشک خود داشته باشید.و اگر سگ بزرگی است نگران نباشید KLM در این زمینه منحصر به فرد است.گاهی اوقات شخصی حتی می آید که اگر حیوانات بیشتری در فضای بار وجود داشته باشند، اگر آنجا بنشینید، نگهبانی با حیوانات خواهد بود. World Animal در Schipyhol وجود دارد که می تواند همه چیز را در مورد حمل و نقل حیوانات به شما بگوید. شما به یک نیمکت مخصوص نیاز دارید، و غیره اگر سگ از راه برسد.
    برای شما و همسرتان پرواز خوشی را در زمان مناسب آرزو می کنم.

    • مرجان می گوید

      ببخشید جان، اما باید با شما مخالفت کنم.
      برای جلوگیری از سردرگمی، بنابراین بدون گپ زدن، سگ شما، اگر واقعا کوچک است، اجازه ورود به کابین را دارد، اما در زیر صندلی جلوی شما، که به معنای یک نیمکت یا لانه بسیار کوچک، با آزادی حرکت کمتر برای سگ شما است.
      و امروزه بیرون بردن سگ خود از لانه/جعبه در طول پرواز مطلقاً ممنوع است.
      اگر سگتان بخواهد به خاطر دیدن شما در آغوش گرفته شود، چه کار می کنید؟ درست است، هیچ چیز مجاز نیست. حداقل نه با KLM، که، همانطور که شما نیز اشاره کردید، تنها چیزی است که به سگ ها اجازه می دهد.
      امیدوارم این پاسخ پست شود و آنهایی (به ویژه کیس و پون) که می خواهند با سگ خود سفر کنند، استرسی که سگ باید متحمل شود اگر آنها را به داخل کابین ببرید، در نظر بگیرند. اینکه بتوانید رئیس/خانمتان را ببینید و اجازه ندارید روی پایتان بیاید، چقدر ناامیدکننده است؟ این واقعاً غم انگیز است.
      به همین دلیل است که ما این گزینه را انتخاب نکردیم. منافع حیوان مقدم بر منافع شخصی است.

      • kees1 می گوید

        مرجان عزیز بله از قبل میدونستم شاید زمانی که جان با Dogs کار میکرد اجازه داشت. اما این دیگر مجاز نیست. وزن آن با احتساب پاها بیش از 6 کیلو نیست
        این راسکل 6 کیلو وزن دارد، بنابراین این امکان وجود ندارد، اگر ممکن بود، من قبلاً تصمیم می گرفتم که این کار را نکنم. این واقعاً برای حیوان عذاب خواهد بود.
        و فکر می کنم به مشکل برسم. چون کاری می کنم که جایز نیست
        من قبلاً همه اینها را در نظر گرفته بودم و فهمیدم که حمل و نقل تنها گزینه است
        من فقط بهترین چیز را برای سگ می خواهم. اگر این به معنای ماندن در خانه با یکی از فرزندانم است، این کار را انجام می دهم، اما هنوز تصمیم نگرفته ام. از اینکه به من نصیحت می کنی خوشم می آید. و تجربه خود را به اشتراک بگذارید
        اما این نگرانی من را کم نمی کند. این لجبازی نیست

        با احترام، کیس


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم