Koh Loi (اعتبار تحریریه: amnat30 / Shutterstock.com)

پل و بوسایا قبلاً موضوع بحث در این وبلاگ بوده اند. من همچنین وب سایت آنها را از طریق این وبلاگ کشف کردم و متوجه شدم که آنها تورهای چند روزه بسیار خوبی را در تایلند ارائه می دهند که در آن به عنوان راهنما عمل می کنند. پل همچنین به طور مرتب گزارش هایی در این مورد در این وبلاگ ارسال می کند.

او اخیرا گزارشی از یک تور 4 روزه در اطراف خلیج تایلند منتشر کرده است. خواندن آن گزارش بسیار خوب است زیرا دقیقاً یک هفته بعد، همان تور را با پل و بوسایا انجام دادیم. در زیر گزارشی از این تور بسیار زیبا را مشاهده می کنید.

روز 1

امروز صبح ساعت 9.00:71 توسط پل و بوسایا ما را بردند. پل 27 ساله است و از 61 سالگی در تایلند زندگی می کند و با بوسایا ازدواج کرده است. او 10 سال دارد و به زبان هلندی ساده صحبت می کند و هر دو تایلندی صحبت می کنند. پل در تایلند به عنوان جواهرساز و صادرکننده محصولات معمولی تایلندی مانند کنده کاری های چوبی، مجسمه های بودا و اقلام هدیه/سوغاتی کار کرده است. آنها همچنین 4 سال است که شرکت گشت و گذار خود را دارند و میهمانان خود را در سفرهای یک روزه یا چند روزه می برند. تا 5 روز آینده با آنها در جنوب شرقی تایلند سفر خواهیم کرد. پاتایا در آن منطقه مشهور (و به ویژه بدنام) است، اما ما آن را نادیده خواهیم گرفت. ما قصد داریم کمی از مسیر شکسته خارج شویم. بعد از معرفی از بانکوک خارج شدیم. قبلاً در طول راه معلوم شد که پل به راحتی می تواند XNUMX دقیقه را در یک ساعت صحبت کند.

پس از توقفی کوتاه در کافی شاپ آمازون، درست قبل از ساعت 12 به اسکله در سی راچا رسیدیم. یا درست خارج از شهر که به خاطر سس ماهی/فلفلی به همین نام معروف است. این اسکله در جزیره کوچک Koh Loi قرار دارد که به لطف یک پل 500 متری دیگر جزیره نیست، بلکه اسکله ای است که تا عمق دریا امتداد دارد. آنجا با قایق به کو سی چانگ رفتیم. جزیره ای به مساحت تقریبی 25 کیلومتر مربع. پس از حدود 45 دقیقه سفر بر روی دریاهای مواج به اسکله در Koh Si Chang رسیدیم. ما در آنجا توسط مدیر استراحتگاه ملاقات کردیم. اکنون ریزورت نام بسیار مجللی برای اقامت در این مکان است، اما ما در تایلند کمتر تجربه کرده ایم. در این بین، پل به صحبت در مورد زندگی خود در تایلند ادامه داد و همچنین با بیان حقایق جالب در مورد این منطقه به عنوان یک راهنما عمل کرد. بعد از ناهار با سه چرخه توک توک سفری را در سراسر جزیره بسیار تپه ای انجام دادیم. اولین توقف در یک معبد زیبای چینی بود. درست پشت این معبد غاری است و طبیعت در آن غار چهره انسانی را در صخره ها ایجاد کرده است. برای این کار به تخیل زیادی نیاز ندارید زیرا دیدن آن واقعاً بسیار واضح است. "چهره" اکنون کاملاً با ورق طلا پوشانده شده است و آن را حتی بیشتر نمایان می کند.

ایستگاه دوم در یک نقطه دیدبانی بود. در آنجا ابرها را دیدیم که در بالای دریا جمع شده بودند و به سرعت به سمت سومین توقف در کاخ تابستانی سابق پادشاه چولالانگکورن (راما پنجم) ادامه دادیم. در آنجا ناگهان باران شدیدی شروع به باریدن کرد، یک باران استوایی واقعی. اما چند دقیقه بعد دوباره خشک شد و خورشید دوباره می تابد. متأسفانه امروز ساختمان‌ها باز نبودند، اما ما همچنان در باغ زیبا قدم زدیم و به یک «زنگ سنگ» بالا رفتیم. یک تخته سنگ بزرگ بالای یک صخره بود. این بلوک باید از داخل تقریباً گود بوده باشد زیرا اگر با یک سنگ کوچک به آن ضربه بزنید صدای گونگ به گوش می رسید! پس از توقف دیگری در یک نقطه دید و یک ساحل کوچک که کاملاً پر از صندلی های آفتابگیر بود، به استراحتگاه خود بازگشتیم. در ایوان روبروی اتاق‌هایمان، پل و بوسایا یک اتاق درست در کنار ما دارند، ما یک نوشیدنی خوردیم و بعد شام خوردیم. توافق بر این است که فردا ساعت 2 سر میز صبحانه همدیگر را ببینیم.

روز 2

ساعت قبل از هفت صبح امروز زنگ هشدار به صدا درآمد. قرار شد ساعت 7.30 با پل و بوسایا صبحانه بخوریم. سپس دوباره چمدان را ببندید و کمی بعد با انتقالی کوتاه در اسکله پیاده شوید. دریا خیلی آرامتر از دیروز بود و 40 دقیقه بعد با مینی ون برگشتیم و به سمت پاتایا می رفتیم. آنجا اولین توقف در حرم حقیقت بود. یک ساختمان بزرگ ساج با کنده کاری های زیبا که مستقیماً در ساحل ساخته شده است. این معبد ترکیبی از یک معبد، قلعه و کلیسای جامع است اما در نهایت تبدیل به یک موزه می شود.

از سال 1981 در دست ساخت بوده و هنوز به پایان نرسیده است. این به این زودی اتفاق نخواهد افتاد زیرا به دلیل قرار گرفتن مستقیم آن روی دریا، باد شور دریا بر چوب تأثیر می گذارد، به این معنی که در واقع به طور مداوم بازسازی می شود. نکته منفی این بود که مجبور شدیم در یک تور گروهی شرکت کنیم. حدود 45 دقیقه طول کشید و سپس به ما اجازه دادند تا هر زمانی که می‌خواهیم آزادانه راه برویم. ما کم چشم بودیم! به هر طرف که نگاه می کردید، حکاکی های زیبایی را می دیدید که نمادهای مذهبی از تعدادی از کشورهای آسیایی را در خود جای داده بود. همچنین به عنوان مرکز آموزشی برای نجات صنایع دستی سنتی از انقراض راه اندازی شده است. برای رسیدن به آنجا باید تعدادی پله را طی می کردید. اما به لطف Bussaya، یک ون ترتیب داده شد تا همسرم به طبقه پایین برود و به او اجازه داده شد از آسانسور در ساختمان استفاده کند.

بعد از ناهار از Wat Huay Yai بازدید کردیم. مجموعه معبدی که در آن یک راهب مومیایی شده در حالت خوابیده و سپس طلاکاری شده است. مکانی مقدس برای بسیاری از تایلندی ها. در آنجا همسرم و بوسایا چند عود روشن کردند و چند مجسمه را با ورق طلا پوشاندند و در این بین به او اجازه دادند که آرزویی کند. سپس دو چراغ چای دیگر را با هم به رنگ روز بودا روشن کردیم و اجازه دادیم در یک مخزن آب شناور شوند.

توقف بعدی در Wat Yansangwararam بود. یک مجموعه معبد بزرگ که در آن با قطار از یک منظره به مناظر دیگر رانده شدیم. نکته خاص این بود که مجسمه های مومی از مهم ترین/مقدس ترین راهبان تایلندی در تاریخ ساخته شده بودند. پولس همچنین به ما گفت که این یک معبد سلطنتی است زیرا زمانی یک پادشاه تایلند مدتی به عنوان راهب در آنجا زندگی می کرد. کمی جلوتر توقفی در موزه آنک کوسون سالا وجود داشت. بزرگترین مجموعه هنر چینی در خارج از چین. یه بار دیدنش خوشحالم

آخرین توقف در کائو چی چان بود. برای تامین مصالح بخش ساخت و ساز محلی، نیمی از تپه از آنجا بریده شده است. به افتخار 50 سال سلطنت بومیبول، این بنا در سال 1996 به توصیه راهب اصلی آن زمان ساخته شد زیرا او احساس می کرد که این کوه ضایعات آن کوه زیبا است. مجسمه بودا با لیزر بر روی دیوار شیب دار تازه ایجاد شده حک شده و سپس با طلا پر شده است. ارتفاع این مجسمه کمتر از 109 متر و عرض آن 70 متر نیست. پس از بازدید کوتاهی از مجسمه عظیم به هتل در Sattahip رفتیم که در آنجا کمی وقت داشتیم تا در استخر خنک شویم زیرا امروز بسیار گرم بود.

روز 3

امروز با پل و بوسایا به جاده برگشتیم. امروزه فرهنگ چندانی وجود ندارد، اما طبیعت زیادی دارد. ابتدا به باغ گیاه شناسی نونگ نوچ رفتیم. باغی غول پیکر به وسعت بیش از 200 هکتار. و نه تنها یک باغ بلکه یک پارک تفریحی برای مردم چین…. افتلینگ به تنهایی به پارکینگ حسادت می کرد. ما زود رسیدیم تا بتوانیم از بیش از 18.000 نوع گیاه مختلف در باغ لذت ببریم. راهروهای سرپوشیده و مرتفع در سراسر پارک ساخته شده بود که به ما امکان می داد همه چیز را از بالا ببینیم. همسرم معلم زیست شناسی است و به زودی درباره گیاهانی که دیدیم به پل و بوسایا توضیح داد. نکته منفی حیوانات پلاستیکی و دایناسورهایی بود که در بین گیاهان به تعداد زیاد وجود داشتند. به خصوص دایناسورها با غرش خود بسیار آزاردهنده بودند. موسیقی پس زمینه کاملاً خنده دار بود. این شامل «لذت‌های گناه‌آمیز» واقعی دهه‌های 60 و 70 بود (بیکینی‌های خال‌خالی زرد لهستانی بی‌تیسی نوجوانان...) اما صادقانه بگویم، جدا از حیوانات پلاستیکی و موسیقی آزاردهنده، پارک به زیبایی منظره‌سازی شده بود. برای سفرهای مدرسه تایلندی و گردشگران آسیایی بسیار محبوب است. پس از خوردن کاپوچینو و انبه شیک خوشمزه، از مسیری متفاوت به سمت خروجی برگشتیم. ما نمایش فیل ها را نادیده گرفتیم، اما نگاهی به مجموعه ویژه ای از ماشین ها انداختیم.

ناهار را جایی در طول مسیر در یک رستوران محلی می خوریم. پل و بوسایا برنج سرخ شده با مرغ. ما و راننده نودل پد تای با مرغ. اما... بعد از یک لقمه، پد تای بسیار تند (گرم) بود و این برای همسرم خیلی زیاد بود. اما ما با 3 نفر تایلندی زبان سفر می کنیم، پس در چند لحظه یک بشقاب برنج سرخ شده روی میز بود. توقف کوتاه بعدی در Wat Lum Mahachai Chumpon بود. در واقع معبد خاصی نیست، اما معبدی با ارزش تاریخی فراوان. پادشاه تاکسین از این مکان رفت تا پایتخت آن زمان آیوتایا را از برمه ها پس بگیرد. او فیل جنگی خود را به درختی که اکنون جلوی معبد ایستاده بست. این واقعیت که همان تاکسین سال‌ها بعد دچار جنون مذهبی شد و به همین دلیل دچار «مرگ سلطنتی» شد، یعنی با چماق در کیسه‌ای مخملی به قتل رسید، مهم نیست که او هنوز در سراسر تایلند مورد احترام است.

سپس به باغ گیاه شناسی در Rayong بروید. این بار نه باغی آراسته، بلکه یک ذخیره گاه طبیعی. می‌توانیم پیاده‌روی، دوچرخه‌سواری، کایاک‌سواری یا سفر با قایق را انتخاب کنیم. ما یک سفر با قایق در دریاچه را انتخاب کردیم و از نیلوفر آبی/بنفش غافلگیر شدیم. سپس نوعی جنگل که در آن نیز غرق شده بود، اما درختان بسیار خاصی وجود داشت، به اصطلاح درختان کاغذی. این درختان دارای پوسته ای متشکل از چندین لایه نازک هستند که مدام پوسته پوسته می شوند. هنگامی که درخت را لمس کردید، احساس بسیار نرمی نیز می کرد. سپس به هتل ما در Rayong. یک هتل به سبک فرانسوی با یک استخر کوچک که البته ما از آن استفاده کردیم. پل به ما پیشنهاد کرد که در یک رستوران آلمانی در آن نزدیکی شام بخوریم. اما همسرم واقعاً چنین احساسی نداشت و از طریق گوگل یک رستوران باربیکیو در همان نزدیکی پیدا کرد. معلوم شد که آن رستوران باربیکیو پرفروش شده است. ما در میان ده ها تایلندی تنها فرنگ آنجا بودیم. به هر حال، آن BBQ یک BBQ کره ای است ... همان چیزی که ما در خانه داریم. یک کاسه با زغال چوب و یک صفحه کباب پز محدب با یک ناودان در بالا. گوشت را روی آن کبابی می کنند و آبگوشتی در آبکش می پزند. خیلی خوشمزه و دلنشین بود.

روز 4

امروز چهارمین و آخرین روزی است که با پل و بوسایا بیرون هستیم. ما از Rayong به Hua Hin سفر می کنیم. حدود 4 کیلومتر که کل روز را با چند توقف می برد. قسمت اول به آنگ سیلا می رسد. در آنجا در Wihan Thep Sathit، یک سایت زیارتی چینی توقف می کنیم. این یک معبد نیست، بلکه مکانی مقدس است که چینی ها برای پرستش خدایان خود در آن جمع می شوند. داخل آن مانند یک موزه با نقاشی های دیواری، مجسمه ها و گلدان های زیبا به نظر می رسید. این زیارتگاه نیز دقیقاً بر روی دریا واقع شده است، بنابراین از طبقه بالا منظره زیبایی از خط ساحلی داشتیم.

کمی جلوتر در آنگ سیلا از بازار ماهی قدیمی دیدن کردیم. مدتی در آنجا قدم زدیم و دیدیم که چگونه عمدتاً میگو، خرچنگ، خرچنگ و ماهی مرکب تازه معامله می شود. به سختی ماهی دیگری وجود داشت. با وجود اینکه تقریباً فقط ماهی فروخته می شد، اما از بوی آن قابل توجه نبود. تقریبا هیچ بویی نبردی در آن بازار یک کیک کیک میگو و پنکیک نارگیلی رنگارنگ برای جاده خریدیم.

ایستگاه بعدی موزه Erawan در نزدیکی بانکوک بود. در تقاطع بزرگراه ها، ساختمانی گرد و صورتی رنگ بزرگ با یک فیل سه سر غول پیکر روی پشت بام وجود دارد. این ساختمان موزه ای است که توسط Khun Lek ساخته شده است. Khun Lek همچنین بنیانگذار شهر باستانی، پناهگاه حقیقت در پاتایا و این موزه است. این موزه مجموعه هنری خصوصی لک را در خود جای داده است. از جمله چندین مجسمه بسیار قدیمی بودا، برخی از آنها حتی 1200-1300 سال قدمت دارند. یک باغ گرمسیری زیبا در اطراف مجموعه وجود دارد که در آن چند درخت خاص را دیدیم.

سپس به سمت هوا هین ادامه دهید. ما روی 35 سوار شدیم که در دسامبر هم سوار آن شدیم و حتی برخی از ساختمان های آن زمان را شناختم. یک ناهار خوشمزه را آنجا در یک رستوران تایلندی کنار جاده خوردیم. منظور من از تایلندی این است که منو فقط به خط تایلندی است و بنابراین شما واقعاً نمی دانید چه چیزی در آن وجود دارد. اما با کمک Bussaya ما موفق شدیم آن را کشف کنیم.

آخرین توقف در غار Khao Yoi، درست در شمال Phetchaburi بود. این غار حاوی بودای بزرگی است که با وات پو در بانکوک قابل مقایسه است. همه چیز به شیوه ای جادویی با جلوه های نورپردازی ویژه روشن می شود. و ده ها خفاش روی سقف زندگی می کردند…. با یک مسیر انحرافی کوچک از طریق Cha-am، از کنار خانه پل و بوسایا، به سمت هوآهین حرکت کردیم. درست خارج از هوا هین، در امتداد جاده به سمت Kaeng Krachan NP، در یک رستوران خوب شام خوردیم. این رستوران در یک باغ بزرگ قرار دارد و ما کمی جدا از هم در یک سوله باغ نشستیم. این بسیار خوب و لذت بخش بود و ما در چند روز گذشته با پل و بوسایا صحبت کردیم. تکرار شود.

در نهایت، ما را به زیبایی به درب استراحتگاهمان در هوآهین، خانه مان برای چند روز آینده، رها کردند. ما یک خانه ییلاقی زیبا در آنجا داریم که تقریباً مستقیماً در کنار استخر قرار دارد.

روز 5

بیش از یک هفته بعد یک روز خاص دیگر با پل و بوسایا بود. در طول تعطیلات قبلی، گاهی اوقات در طول یک تور از یک مهد کودک و/یا مدرسه ابتدایی بازدید کرده بودیم. همسرم معلم زیست شناسی در یک دبیرستان است و فکر می کرد دیدن یک مدرسه متوسطه در تایلند لذت بخش است. ما در تبادل ایمیل با پل و بوسایا پرسیدیم که آیا این امکان پذیر است یا خیر. این ممکن است از طریق دختر همسایه آنها امکان پذیر باشد. چند هفته قبل از حرکت، پاسخ نجات‌بخش پل آمد. به ما اجازه داده شد از مدرسه Khun Ying Nueang Buri در Cha-am بازدید کنیم. این یک مدرسه متوسطه با دانش آموزان 12-18 ساله است. تعدادی از چیزها باید از قبل ترتیب داده می شد زیرا شما فقط به عنوان یک خارجی وارد مدرسه نمی شوید. اما با اجازه مدیر مدرسه که او را ندیدیم، اجازه بازدید از مدرسه را پیدا کردیم.

ساعت هشت و نیم ما را پل و بوسایا بردند و یک ساعت بعد در مدرسه بودیم. آن روز "روز علم" بود و در تایلند به طور گسترده ای جشن گرفته می شود. در طول راه به رژه کودکانی برخوردیم که برای رفتن به مدرسه لباس های زیبایی پوشیده بودند. در مدرسه با معلم زیست شناسی "گیفت" (نام واقعی غیرقابل تلفظ است) ملاقات کردیم. بعد از اندکی انتظار ساعت 9:9.50 اجازه حضور در کلاس زیست شناسی را پیدا کردیم. بلافاصله مشخص شد که درس در مورد چیست. تولید مثل. سیستم تناسلی مردانه روی صفحه ظاهر شد. پس از توضیحات گیفت، بچه ها باید در گروه های کوچک تکلیفی را انجام می دادند و کمی بعد آن را به کلاس ارائه می کردند.

درس دوم در مورد گیاهان بود. میکروسکوپ‌ها بیرون آورده شدند و از تعدادی گیاه می‌توان برای بریدن یک قطعه با تیغ استفاده کرد و آماده‌ای ساخت که می‌توان آن را زیر میکروسکوپ نگه داشت. این البته برای همسرم چیزی بود. او بلافاصله در میان دانش آموزان نشست و همچنین آماده سازی را آماده کرد. سپس این موضوع توسط دانش آموزان و معلمان مورد مطالعه قرار گرفت. بعد از بلوک درس 2 خوب بود. به دلیل روز علم، همه جور فعالیت هایی وجود داشت که می توانستیم بمانیم و تماشا کنیم، اما همسرم با روده اش مشکل داشت، بنابراین تصمیم گرفتیم به هوا هین برگردیم. طبیعتا اطلاعات تماس رد و بدل شده و احتمال زیادی وجود دارد که همسرم در ژانویه درس مهمان بدهد.

مایلیم دوباره از پل و بوسایا برای 4 روز فوق العاده ای که با هم داشتیم تشکر کنیم. قبلاً شک داشتم که آیا کلیک می کند یا نه، بالاخره شما 24 روز تقریباً 7/4 با غریبه ها بیرون می روید. اما یک لحظه هم پشیمان نیستیم. برای هر کسی که می خواهد از مسیر توریستی خارج شود، بسیار توصیه می شود.

ارسال شده توسط بری

8 پاسخ به “تور منحصر به فرد پل و بوسایا در اطراف خلیج تایلند: تجربه ای خارج از مسیر شکست خورده”

  1. پل می گوید

    مانون و بری عزیز،
    چه گزارش سفر خوبی بود، از این بابت بسیار متشکریم و مطمئناً در تماس خواهیم بود
    با احترام، پل و بوسایا

  2. نورا ون آسلت می گوید

    گزارش خوب نوشته شده! چه 4 روز فوق العاده و بعد مدرسه در پایان. کلاه بر سر پل و بوسایا.

  3. آتی کایزر می گوید

    داستان زیبا! ما همچنین چند بار با پل و بوسایا بیرون رفتیم، همیشه کاملاً سازماندهی شده بود! امیدواریم در ژانویه یا فوریه یک تور چند روزه دیگر انجام دهیم.

  4. برت ون لامرن می گوید

    تورهای پل و بوسایا همیشه بسیار خوب سازماندهی شده، در مقیاس کوچک، بسیار آموزنده و با ارزش برای پول هستند. من از رفتن به چندین تور با آنها لذت برده ام و در طول اقامت بعدی خود در تایلند روی یک تور چند روزه فوق العاده دیگر حساب می کنم!

  5. روزالی می گوید

    گزارش خوبیه من و شوهرم، دخترم، ابتدا می‌خواهیم در فوریه 2024 یک بوگالو کرایه کنیم. از آنجا می‌توانیم آن سفرها را انجام دهیم. آیا می توانم آدرس آن خانه ییلاقی زیبا را دریافت کنم؟

    • بری می گوید

      Rosalie، خانه ییلاقی که در آن اقامت داشتیم، در استراحتگاه Baan Duangkaew قرار دارد. استراحتگاهی در مقیاس کوچک با 20 خانه ییلاقی در یک باغ استوایی زیبا. با وجود اینکه "فقط" 20 خانه ییلاقی دارد، 2 استخر نیز دارد. این استراحتگاه مستقیماً در مجاورت بازار سیکادا در پشت قرار دارد و به صورت مورب در مقابل بازار تمر هندی قرار دارد. پایگاهی عالی برای کاوش در هوا هین و مناطق اطراف آن.

      • روزالی می گوید

        چقدر خوب جواب دادن دارم میرم پشتش متشکرم.

  6. ری ون دن برگ می گوید

    صبح بخیر گزارش خوب من به زودی به تایلند می روم و همچنین می خواهم چند تور انجام دهم کسی می داند کجا می توانم ببینم چه امکاناتی وجود دارد.
    پیشاپیش از شما متشکرم.

    گری ری


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم