سوال هفته: دانش شما از زبان تایلندی چقدر خوب است؟

توسط تینو کویس
Geplaatst در تال, سوال هفته
برچسب ها:
25 ژوئیه 2016

برای من جالب است که بدانم چه تعداد از خوانندگان تایلند بلاگ با زبان تایلندی درگیر هستند، چقدر پیشرفته هستند، چگونه به زبان تسلط دارند و با چه موانعی روبرو می شوند. بنابراین یک نظرسنجی کوچک که دیگران ممکن است چیزی از آن بیاموزند.

من این تصور را دارم که افراد بیشتری در حال یادگیری هستند یا می خواهند تایلندی یاد بگیرند. توجه به تجربیات این افراد شاید خوب و آموزنده باشد. من فکر می کنم دیگران نیز می توانند از این کار سود ببرند.

بنابراین من با سوالات زیر مواجه شدم:

  1. الان در چه سطحی هستید؟ راه افتادن؟ پیشرفته؟ خیلی پیشرفته؟ جریان دارد؟
  2. آیا می توانی بخوانی و بنویسی؟ چقدر خوب؟
  3. چگونه زبان را یاد گرفتی؟
  4. چه مدت است که در حال یادگیری هستید؟
  5. بزرگترین مشکلات در یادگیری چه بود؟
  6. چگونه می خواهید پیشرفت کنید؟

بگذار گلوله را گاز بگیرم.

1. تقریباً مسلط به مکالمه معمولی روزمره. از طریق تلفن اکثر مردم فکر می کنند من تایلندی هستم، شاید از ایسان یا جنوب عمیق؟ چون لهجه مشخصی دارم چاپلوسی گاهی فکر می کنم…. وقتی صحبت از موضوعات دشوارتر، البته سیاسی یا مسائل فنی می شود، من خودم را جزو متخصصان می دانم. گاهی باید توضیح بخواهم. گاهی اوقات نمی توانم به کلمه یا عبارتی فکر کنم.

2. من در خواندن مهارت دارم. من می توانم روزنامه ها، اسناد و ادبیات ساده را به خوبی اداره کنم. ادبیات یا شعر دشوار هنوز مشکل است: من در آنجا تازه کار هستم. من در نوشتن بین مبتدی و پیشرفته هستم. یک حرف معمولی مشکلات کمی دارد، اما همیشه حاوی چند اشتباه گرامری، سبک یا املایی است.

3. من از هلند شروع کردم، یک سال قبل از اینکه به تایلند نقل مکان کنم، با نوارهای قدیمی که در حین رانندگی گوش می کردم. زمانی که در سال 1999 به تایلند نقل مکان کردیم، یکی از اولین بازدیدهایم از دبیرستان بود که در سالن معلم پرسیدم چه کسی به من تایلندی یاد می دهد. بعد از یک سال شروع به دنبال کردن آموزش های فوق برنامه کردم (به یادداشت مراجعه کنید). (در آن زمان من فقط از تایلندی برای برقراری ارتباط در اینجا استفاده می کردم). من در یک گروه حدودا بیست نفری میانسال بودم. یکی حتی 65 ساله بود. فوق العاده دنج بعد از سه سال دیپلم مدرسه ابتدایی تایلندی و بعد از سه سال دیگر دیپلم 3 سال دبیرستان را گرفتم. امتحانات دولتی بسیار آسان بود، فقط چند گزینه ای. من همیشه برای تایلندی 6 و برای سایر دروس 7 یا 8 داشتم. بعد از آن متأسفانه کار زیادی با زبان تایلندی نکردم تا اینکه 5 سال پیش بعد از طلاق به همراه پسرم به چیانگ مای رفتم. الان دوباره هفته ای دو ساعت درس تایلندی دارم.

4. شانزده سال که شش سال خیلی فشرده یعنی روزی 2-3 ساعت.

5. تلفظ تای (نمایش!) و املا. من هنوز باید مرتباً مورد دوم را جستجو کنم و اغلب اشتباه می کنم.

6. من آن را به همین ترتیب حفظ خواهم کرد. بخوانید و گوش دهید، صحبت کنید و بنویسید.

توجه: آموزش فوق برنامه به شدت توصیه می شود. در هر تامبونی یک مدرسه هست. دروس صبح شنبه و خودآموزی بیشتر. تقریباً هیچ هزینه ای ندارد، مقدار کمی و کتاب های درسی. در تایلندی به آن می گویند: การศึกษานอกระบบ kaan seuksǎa nôhk rábop که معمولا با مخفف กษน koh sǒh noh خوانده می شود. پس از 1 تا 2 سال خودآموزی فشرده قابل انجام است.

تجربیات، نیات و مشکلات شما چیست؟

36 پاسخ به “سوال هفته: دانش شما از زبان تایلندی چقدر خوب است؟”

  1. کیز می گوید

    1. می توانم خودم را پیشرفته بنامم. من می توانم به خوبی با همه نوع موقعیت های روزمره کنار بیایم. حداقل منظورم را بیان کنید، اما همیشه نمی‌فهمید که تایلندی‌ها چه می‌گویند. عجیب است که اغلب همه چیز یا هیچ است. برخی از تایلندی ها را کاملاً می فهمم، برخی دیگر را به سختی می فهمم. من در تلفن مشکل دارم، اما در هلندی نیز آن را پیدا می کنم. به هر حال درک کردن سخت ترین بخش است. من واقعا نمی توانم اخبار را در تلویزیون دنبال کنم. البته هنگام صحبت کردن هم اشتباه می کنم، اما به تلفظ لحن ها تسلط دارم و گاهی اوقات برای آن تعریف می کنم.

    2. من می توانم خیلی خوب بخوانم، اما دیگر کار زیادی در مورد آن انجام نمی دهم، فقط اگر مجبور باشم. اما این اغلب برای من بسیار مفید بوده است. این عیب را از بین می برد که باید در آن لحظه چیزی را بفهمم و برای آن وقت داشته باشم. برای تمرین کتاب و روزنامه می خواندم اما دیگر این کار را نمی کنم.

    3. بیت در دهه 90 شروع شد، شمارش و همه. وقتی در سال 2000 به آنجا نقل مکان کردم، تلاشی بیهوده و چند سال بعد به طور جدی. زمان زیادی را صرف نشان دادن کرد. توانایی خواندن به آن کمک می کند. اساسا همه خود مطالعه. برای آموزش مهارت های شنیداری، معلمی را برای صحبت با او گرفتم. همچنین از کتاب سیاه‌پوست اصول، نوارهای قدیمی AUA با تمرین‌های لحن و درس‌های زبان بانکوک پست سابق در روزهای سه‌شنبه سود زیادی برد. در مجموع، سال ها طول می کشد تا شما سطحی داشته باشید و در ابتدا فکر کنید که زبان اشتباهی را یاد می گیرید، به همین دلیل است که واقعاً می توانید ارتباط برقرار کنید. و ناگهان یک نقطه اوج وجود دارد و کار می کند. عیب من هم این است که شریک تایلندی ندارم.

    4. به طور جدی حدود 6 سال. الان دیگه یاد نمیگیرم

    5. زمانی که یادگیری واقعا مشکل نیست، بیشتر در ابتدا در عمل، به خصوص درک دقیق.

    6. من راضی هستم، می توانم از پس آن بر بیایم و هرگز به سطح زبان مادری نخواهم رسید.

  2. اریک کویجپرز می گوید

    من با تمام پاسخ هایی که کیس داد موافقم. من در آن زمان Linguaphone را به عنوان یک دوره کاست داشتم. در خانه من (در تایلند) فقط تایلندی با شریک زندگی من صحبت می شود و پسر رضاعی 13 ساله در Matthayom 2.

  3. آلن می گوید

    آمای، بسیار خوب است که می شنوم که شما قدرت پشتکار را داشتید.
    پس من نمی توانم. من چند جمله می دانم، می توانم تا 100 بشمارم و اینجا تمام می شود.
    از سال 96 به عنوان توریست به تایلند آمده است.
    قبلاً در آن زمان یک جزوه Assimil داشتم، اما این کمک زیادی به من نکرد، بنابراین شما سریعاً به انگلیسی تغییر می کنید.
    بهترین چیزی که برای من مناسب است این است که در بلژیک درس بخوانم، اما این نیز واضح نیست.
    پیشنهاد کمی و/یا دور از محل زندگی من.
    و وقتی به سفر می روم، خودم را پشت نیمکت های مدرسه نمی بینم، آن وقت بیشتر می خواهم از خودم لذت ببرم.

  4. برج اسد می گوید

    وقتی صحبت از زبان تایلندی به میان می آید، من واقعاً هنوز مبتدی هستم. خرید خودآموز در NHA در هلند. مطالب آموزشی خوب با پخش کننده رسانه که تمام کلمات دوره را به زبان تایلندی و همچنین 5 زمین را پوشش می دهد. اکنون در تایلند (Udon Thani) زندگی می کند. الان بیش از یک سال است که یاد می‌گیرم، اما همه چیز خیلی کند پیش می‌رود. گاهی اوقات من را کمی ناامید می کند (مخصوصاً به دلیل ناتوانی در درک مثلاً اخبار تایلند) و تمایل به توقف دارم.
    ضمناً من می توانم از صفحه کلید به خوبی با کاراکترهای تایلندی استفاده کنم و تایلندی بخوانم، البته خیلی کند. مشکل این است که دایره لغات من هنوز به اندازه کافی بزرگ نیست (من حدود 1.200 کلمه را تخمین می زنم).
    من واقعاً می خواهم پشتکار داشته باشم و شاید بعد از یک سال دیگر خودآموزی، دروس خصوصی بگیرم. اما هرگز کامل نخواهد بود. هدف من این است که بتوانم بیشتر (مخصوصاً خبرخوانان تایلندی) را بفهمم و به راحتی بتوانم تایلندی صحبت کنم. علاوه بر این، البته همینطور است که من اینجا در Isaan هستم، که کاملاً با BKK Thai متفاوت است.

  5. ساق پا می گوید

    من الان 11 سال است که ازدواج کرده ام و هنوز در بلژیک زندگی می کنم.
    من زبان تایلندی را در مدرسه ای در آنتورپ یاد گرفتم. من این را به مدت 1 سال حفظ کردم زیرا دروس در صبح شنبه ادامه داشت و این برای من آسان بود (حمل و نقل). این مربوط به 3 سال پیش است و من خیلی چیزها را فراموش کردم. در خانه ما انگلیسی و هلندی صحبت می کنیم و گاهی اوقات یک کلمه تایلندی ظاهر می شود. من در میان دوستانم با زنان و مردان تایلندی خاطرنشان می کنم که این اتفاق در خانواده های آنها نیز می افتد.
    هدف این است که به مرور زمان در تایلند مستقر شوید و همچنان زبان بیشتری یاد بگیرید. فقط به این دلیل که فکر می کنم مردم سریعتر با من تماس می گیرند.
    من می خواهم دوباره آن مدرسه تایلندی را شروع کنم، اما امروز عصر پنجشنبه است. من حدود 130 کیلومتر از آنتورپ زندگی می کنم. در طول هفته این برای من بسیار سخت است (حمل و نقل، ساعات پایانی در خانه).
    این با کتاب امکان پذیر است، اما همسرم واقعاً به من کمک نمی کند که اظهارات درست را بیان کنم. هیچ درس تایلندی در غرب فلاندر وجود ندارد. پس خودآموزی پیام است

  6. می خواهد می گوید

    من پیشرفته هستم، حدود 4 سال است که درس می خوانم و مدتی است که دوره LTP را می گذرانم. می تواند خوب صحبت کند، اما در درک/درک آنچه می گویند مشکل زیادی دارد. چند کلمه از یک جمله را بفهمید، اما اغلب آن را اصلا متوجه نمی شوید.
    کسی آن را هم دارد؟ نکات؟

    • تینو کویس می گوید

      همه ما در ابتدا آن را داریم. فقط بگویید: khǒh thôot ná jang mâi khâo tsjai khráp khoen phôet wâa arai. "ببخشید، من هنوز شما را درک نکرده ام. می تونی دوباره بگی؟' سپس پیام به زبان ساده تر، کوتاه تر و کندتر تکرار می شود.

  7. دانیل ام می گوید

    1. من خودم را جایی بین مبتدی و پیشرفته می بینم. همسرم می گوید من پیشرفته هستم. من و همسرم در خانه به زبان تایلندی-هلندی ترکیبی صحبت می کنیم. همسرم در حال یادگیری زبان هلندی است. در روستا می توانم صحبت های ساده ای داشته باشم، به شرطی که آیسان نباشد... می توانم تصمیم خودم را بگیرم.

    2. من می توانم کلمات ساده را به زبان تایلندی با لحن مناسب بخوانم. اما تجزیه جملات اغلب دشوار است، زیرا من واقعاً نمی‌دانم کلمات از کجا شروع/پایان می‌شوند. نوشتن محدود به حروف (صامت ها و مصوت ها) است…

    3. من خودم شروع به یادگیری تایلندی کردم، بعد از اینکه با اولین عشق تایلندی ام جدا شدم. سپس تصمیم گرفتم تایلندی یاد بگیرم تا بتوانم در آنجا تایلندی صحبت کنم. همچنین در مورد همسر و همسرم. اینطوری باهاشون بیشتر آشنا میشم. و این کاملا قابل تقدیر است. من برای این کار از کتاب ها و سی دی های پایبون استفاده می کنم.

    4. در تابستان 2009 شروع به گوش دادن، خواندن و صحبت کردن به صورت آوایی کردم. فقط حدود 2 سال پیش با خواندن واقعی تایلندی. اما در خانه زمان کمی (بدون) برای یادگیری دارم. در تایلند به راحتی برای آن وقت می گذارم. (1 x 4-6 هفته / سال)

    5. بزرگترین مشکلات خواندن و به خاطر سپردن است! گوش دادن نیز مشکل بسیار بزرگی است، زیرا تایلندی ها به سرعت و اغلب نامشخص در آیسان صحبت می کنند. من خودم خوب نمی شنوم و به طور معمول مجبورم از سمعک استفاده کنم که در عمل به ندرت انجام می دهم...

    6. تسلیم نشوید. اغلب با همسرم تایلندی صحبت می کنم. در تایلند سعی کنید تا حد امکان خودتان یاد بگیرید…

  8. قصابی کامپن می گوید

    به تسلط من در زبان زیاد فکر نکنید! با این حال، اگر باید تایلندی ها را باور کنید، همه چیز خوب است. همزمان با نویسنده شروع شد. حتی با نوار کاست. دو نوار و یک کتاب در یک جعبه. آن موقع ارزان نبود در ورزشگاه، جملات و کلمات بی وقفه از طریق هدفون درگیر می شدند! هنوز هم می تواند جملات کامل را به گونه ای بخواند که گویی متون مقدس مذهبی هستند. به هر حال خیلی از آن بهره بردم. بدون پایگاه، هرگز آنطور که در بسیاری از فرنگ ها می بینید، نمی توانید پیش بروید. شما به سادگی این پایه را با مهر زنی قدیمی می گذارید.
    کلمات را یاد بگیرید. صدها بار تکرار کنید تا زمانی که در سرتان گیر کند.
    همانطور که برخی افراد به اشتباه معتقدند، به طور خودکار اتفاق نمی افتد. فقط بچه ها می توانند این کار را انجام دهند.

    گاهی اوقات من با مردم تایلند گفتگوهای کامل دارم و این باعث می شود که من خوشبین باشم: من می توانم این کار را انجام دهم!
    با این حال: برخی ناگهان به نظر می رسد که وقتی چیزی به آنها می گویم کلمه ای را نمی فهمند. به خصوص در جنوب تایلند مشکلات ارتباطی بزرگی را تجربه کردم.
    آنچه قابل توجه است این است که اگر همکلاسی های تایلندی به زبان انگلیسی نیز تسلط داشته باشند، تایلندی من را نیز بهتر می فهمند. آیا لهجه فرنگ مرا به دلیل تسلط به زبان انگلیسی بهتر می فهمند؟ دو نفر از اعضای خانواده انگلیسی بسیار منطقی صحبت می کنند، اما ما هنوز تایلندی صحبت می کنیم
    اگر به زبان انگلیسی تغییر کنم چون برایم راحت تر است، آن ها امتناع می کنند و به زبان تایلندی ادامه می دهند.
    یک مزیت: همسر من بیش از 12 سال است که اینجا زندگی می کند، اما هنوز آنقدر با هلندی مشکل دارد که زبان اصلی خانه تایلندی است. بچه ها اینجا نیستند در رستوران هلندی هم یاد نمی گیرید چون فقط تایلندی ها در آنجا کار می کنند. در غیر این صورت مجبور می‌شد هلندی صحبت کند.

    • آرکوم می گوید

      نکته قابل توجه این است که اگر همکلاسی های تایلندی به زبان انگلیسی هم تسلط داشته باشند، تایلندی من را نیز بهتر می فهمند.
      عزیز به سطح تحصیلات ربط داره.
      برخی از تایلندی ها تا 14 سالگی به مدرسه رفتند و به سختی می توانند تایلندی را درست بخوانند یا بنویسند. چه رسد به صحبت کردن تایلندی خوب / تمیز.
      و اگر به یک لهجه تایلندی صحبت کنید، ممکن است همچنان به افراد پیشرفته تعلق داشته باشید، به سختی آنها را درک خواهید کرد؟
      با احترام.

  9. جک اس می گوید

    زبان تایلندی ششمین یا هفتمین زبانی است که من شروع به یادگیری کردم و به مراتب سخت ترین زبان، به خصوص از نظر تلفظ و حفظ کردن است. من بعد از چهار سال هنوز مبتدی هستم. بیشتر از این به این دلیل که من معمولا با همسرم انگلیسی صحبت می کنم. در ضمن با کلمات تایلندی زیاد و من هم میتونم تو یه فروشگاه مدیریت کنم.
    بهانه من برای اینکه اخیراً زیاد در مورد آن کار نکردم این بود که بیش از حد به چیزهای دیگر مشغول بودم.
    به علاوه، من هنوز در حال یادگیری زبان شماره پنج هستم: ژاپنی. من این کار را از زمانی که هنوز کار می کردم شروع کردم و تا زمانی که دیگر نتوانم این کار را انجام دهم ادامه خواهم داد. من شخصا فکر می کنم این زبان بسیار زیباتر و همچنین بسیار جالب تر از تایلندی است.
    اما این بدان معنا نیست که من هیچ کاری در مورد تایلندی انجام نمی دهم.
    دوره های زبان من معمولاً دوره های آمریکایی است: Pimsleur و Rosetta Stone. من همچنین تعدادی کتاب و برنامه های تصحیح را روی رایانه شخصی خود دارم.
    حالا که کار اصلی در خانه تمام شده، می توانم دوباره وقت بگذارم و علاوه بر ژاپنی، با تایلندی هم ادامه دهم.

  10. RonnyLatPhrao می گوید

    حدود 96/97 (فکر کنم) شروعش کردم.
    صرفاً به این دلیل که چندین سال بود که به تایلند رفته بودم و می خواستم بیشتر در مورد این زبان بدانم.
    من تا آن زمان به خواندن/نوشتن تسلط کامل داشتم.
    بزرگترین مشکل، تن دادن به حروف و کلمات است.
    مثال. می‌توانید آن را درک کنید و آن را به‌عنوان صدایی در حال افزایش بخوانید، بالا بردن صدای آن چیز دیگری است
    پس از دو سال به دلیل شرایطی متوقف شد و دیگر واقعاً برای آن وقت گذاشت.
    الان پشیمانم که جلوتر نرفتم.

    در زندگی روزمره اینجا در تایلند، اکنون ترکیبی از هلندی / انگلیسی و تایلندی در خانه است.

    برنامه ریزی این است که دوباره آن را انتخاب کنید و دوباره روی زبان تمرکز کنید.
    چگونه؟ من هنوز تصمیم نگرفته ام، اما مطمئناً نکته تینو (به یادداشت او را ببینید) در ذهن خواهم داشت.

  11. RonnyLatPhrao می گوید

    حدود 96/97 (فکر کنم) شروعش کردم.
    صرفاً به این دلیل که چندین سال بود که به تایلند رفته بودم و می خواستم بیشتر در مورد این زبان بدانم.
    در آن زمان به اصول خواندن و نوشتن کاملاً تسلط داشتم. متن های ساده کاملاً روان پیش رفتند. مشکل این بود که دایره لغات من خیلی محدود بود، بنابراین وقتی متن ها کمی سخت تر می شدند، همیشه نمی فهمیدم چه می خوانم.
    صحبت کردن مشکل بزرگ تری بود، به خصوص دادن لحن مناسب به حروف و کلمات.
    مثال. من می‌توانم/می‌توانم بخوانم و بفهمم که یک حرف یا کلمه دارای آهنگی در حال افزایش است، اما ظاهراً این که وقتی از دهانم بیرون می‌آید بلند شدن صدای آن را ایجاد کنم یک مانع بزرگ بود.
    پس از دو سال به دلیل شرایطی متوقف شد و دیگر واقعاً برای آن وقت گذاشت.
    الان پشیمانم که جلوتر نرفتم.

    در زندگی روزمره اینجا در تایلند، اکنون ترکیبی از هلندی / انگلیسی و تایلندی در خانه است.

    برنامه ریزی این است که دوباره آن را انتخاب کنید و دوباره روی زبان تمرکز کنید.
    چگونه؟ من هنوز تصمیم نگرفته ام، اما مطمئناً نکته تینو (به یادداشت او را ببینید) در ذهن خواهم داشت.

  12. پتروز می گوید

    1. در زندگی روزمره من آن را (تقریبا) روان صحبت می کنم. این همچنین در مورد موضوعات مربوط به اقتصاد یا سیاست صدق می کند. من 70 درصد روز تایلندی صحبت می کنم و لهجه مرکزی تایلندی دارم. من می توانم ایسارن یا تایلندی جنوبی را به خوبی دنبال کنم، اما نمی توانم صحبت کنم. وقتی زبانم را عوض می‌کنم، مثلاً پس از صحبت طولانی انگلیسی یا هلندی، گاهی نمی‌توانم کلمه مناسب را پیدا کنم. اما این در مورد انگلیسی یا هلندی نیز صدق می کند.
    2. من می توانم خوب بخوانم اما بد بنویسم.
    3. من 35 سال پیش دوره خواندن و نوشتن را گذراندم. اما بیشتر آن را با کمک به فرزندانم در انجام تکالیف، از مهدکودک، یاد گرفتم. فکر می کنم به همین دلیل لهجه خارجی ندارم و لحن ها خود به خود خوب می شوند. در تلفن مردم فکر می کنند من تایلندی هستم.
    4. 35 سال است هر روز یاد می گیرید.
    5. من استثناهای فراوان را در نوشتن به عنوان سخت ترین بخش زبان نوشتاری تجربه می کنم. حتی یک تایلندی تحصیلکرده اغلب نمی داند چگونه یک کلمه را به درستی املا کند.
    «طبقه‌بندی‌کننده‌ها» به سختی می‌توانند همیشه درست باشند.
    6. آموزش بیشتر به صورت خودکار دنبال خواهد شد. به غیر از دوره 35 سال پیش، هرگز دروس رسمی نداشته ام و برنامه ای برای شروع ندارم.

  13. تینو کویس می گوید

    چقدر زبان تایلندی را می دانید آقای کویس؟
    خوب، این اغلب ناامید کننده است. یادداشتم در بالا در مورد آموزش فوق برنامه با مخفف กษน نوشتم. اشتباه! این باید با یک سوه سلا باشد. سوهان بپز

    • پتروز می گوید

      چه خوب که ننوشتی

      • تینو کویس می گوید

        ตลกเลย ก.ก.น.
        برای سرگرمی گاهی از یک خانم تایلندی می پرسم สสส یعنی چه؟ تو اون چی؟

        • تینو کویس می گوید

          آیا می دانید که؟

          • پتروز می گوید

            مجری: لطفا چت نکنید.

  14. رونی چا ام می گوید

    الان دو سال است که اینجا زندگی می کنم و هر شنبه و یکشنبه صبح با یک معلم جوان (1) که به طور معمول انگلیسی تایلندی را در یک آموزشگاه زبان تجاری در Cha Am تدریس می کند، به مدت 28 ساعت در درس شرکت می کنم. من بعد از کار هفتگی او به طور خصوصی به آنجا می روم و او دو دانش آموز دیگر فرانسوی تبار دارد. الان تقریبا 1,5 سالشه در ابتدا برنامه درسی او را دنبال می کردیم، اما به زودی به آنچه من هر روز استفاده می کنم تغییر دادیم. حالا من داستان هایم را هر هفته به طور کامل به زبان تایلندی برای او تعریف می کنم. البته او هم از این راضی است زیرا چیزهای تند ... بله بله، مهم نیست که چقدر مغرور است، او قطعاً می خواهد بداند. او سریع حرف مرا قطع می کند و از نظر تلفظ و لحن درست حرفم را اصلاح می کند. من خودم در ابتدا خجالتی بودم، همیشه به چشمان زیبای او، به موهای زیبایش نگاه می کردم. این موارد به یادگیری زبان کمک می کند. همسرم از ابتدا مخالف آموختن تایلندی من بود، زیرا به سرعت با دیگران ارتباط برقرار می کردم ... یعنی با زنان دیگر و در واقع، من دوست دارم هر هفته با خانم ماساژورم کاملاً به زبان تایلندی صحبت کنم.
    با وجود اینکه همسر دوست داشتنی من در ابتدا از صحبت کردن تایلندی با من امتناع کرد، بسیار خوب کار می کند. حالا او می داند که هیچ مانعی وجود ندارد. مفید است اگر خودتان به فروشگاه بروید، از مردم بخواهید آهسته صحبت کنند و سپس سریع و روان پیش می رود.
    من هم زیاد می نویسم، اما در طول هفته کتاب هرگز باز نمی شود... داستان های هیجان انگیز من به زبان تایلندی در ذهنم می چرخد. اکنون خوشحالم که می توانم به مدرسه برگردم ... بله ... قبلاً متفاوت بود ...
    نکته: زیاد به چنگال خود نپردازید و از کلماتی که در آخر هفته یاد گرفتید استفاده کنید.
    دو ماه دیگه شروع به نوشتن میکنم.
    ساواسدی خرب!

  15. فرانسهمستردام می گوید

    44 صامت و 15 علامت مصوت که حداقل 28 واکه می توانند تشکیل شوند به اضافه 4 علامت تن در حالی که علائم پایه صامت هایی با یک مصوت ضمنی هستند یا به طور مداوم برای نشان دادن مصوتی غیر از مصوت ضمنی تغییر می کنند، با علائم مصوت به سمت چپ یا راست یا بالا یا در زیر همخوان مربوطه قرار می گیرد. یا ترکیبی از آنها البته. و در پایان یک کلمه شما یک علامت را متفاوت از زمانی که آن علامت در جای دیگری است تلفظ می کنید. گاهی.
    با آگاهی از این حکمت، دلم سنگین شده است.
    نه، برای من نیست. حتی با اسم دخترا هم مشکل دارم. اگر اسم های خاصی را هر روز تمرین نکنم، حرف اولی را که تلفظ می کنید، مثلاً به صورت ترکیبی از یک k، a g و یک g نیمه نرم، با یک لمس dzj دوباره به هم می زنم و می دهم. بالا سپس اشتهای باورنکردنی برای یک بطری آبجو به من دست می دهد و نباید فراموش کنم که آخرین هجای نام تجاری معروف / نام خانوادگی را طوری تلفظ کنم که انگار کسی به تازگی روی انگشتان من پا گذاشته است، در غیر این صورت این ماموریت نیز شکست خواهد خورد.
    تحسین من برای افرادی که موفق به تسلط بر تایلندی می شوند بسیار زیاد است.
    من به برخی از عبارات رایج و کلمات آشنا، به علاوه اعداد، که دشوار و بسیار مفید نیستند، می مانم.
    زبان بزرگترین مانع است، من هرگز نمی توانم شوخ طبعی خوبی داشته باشم. من فکر می کنم که این مشکل در ابتدا توسط بسیاری از مهاجران دست کم گرفته می شود. من شخصاً به ماندن دائمی در کشوری فکر نمی کنم که مردم آن را درک نمی کنید و نمی توانید متون را بخوانید.

  16. پیر کلایکنز می گوید

    من می خواهم آن را یاد بگیرم اما باید کجا در تایلند باشم زیرا من در Udon Thani زندگی می کنم و همسرم از آنجا است و ما اکنون 6 ماه است که به آنجا می رویم بنابراین می خواهم چیزی از تایلندی ها یاد بگیرم.
    g پیر

  17. ساندرا می گوید

    1) مبتدی / پیشرفته. من می توانم خودم را در بازار و در یک مکالمه 1 به 1 نجات دهم. علیرغم اینکه اکنون 16 سال است که به طور فعال به این زبان صحبت نمی کنم، آنچه می دانستم هنوز وجود دارد.

    2) من می توانم کمی بخوانم و بنویسم، اما اغلب نمی دانم چه می خوانم...

    3) در سال 1996 در Chachoengsao در مکانی با همکاران تایلندی که انگلیسی صحبت نمی کردند (من هم صحبت نمی کردم) کار کردم. در مدت کوتاهی اصول تایلندی و انگلیسی را یاد گرفتم (زمانی که یک همکار سوئدی پیدا کردم). بعد از یک ماه در پوکت شروع به کار کردم و در آنجا با همکاران تایلندی و بین المللی نیز کار کردم و با مردم محلی تماس زیادی داشتم و به زبان تایلندی با آنها صحبت کردم. همچنین چند دوست تایلندی داشتم که انگلیسی بلد نبودند. بعداً به همسرم تایلندی رسیدم که انگلیسی هم بلد نبودند. همچنین برای یک دوره تایلندی به دانشگاه سونگکلا رفتم و در آنجا اصول نوشتن و خواندن را یاد گرفتم.

    4) بین سالهای 1996 تا 2000 در خیابان و 1 ساعت در هفته به مدت نیم سال در مدرسه. سپس با شوهر تایلندی ام Thinglish، انگلیسی ساده با دستور زبان تایلندی و کلمات تایلندی و هلندی صحبت کردم. ترکیبی که برای رشد زبانی ما خوب نبود، اما در آن به خوبی می توانستیم یکدیگر را درک کنیم.

    5) برای من دشوار است که بفهمم کدام "ک" متعلق به کدام گام است، مثلاً کوه کای یا کوه خی، مثلاً لحن متوسط ​​است یا پایین؟ این عمدتاً هنگام نوشتن مشکلاتی ایجاد می کند.

    6) من دوست دارم صحبت کردن و خواندن/نوشتن بهتر تایلندی را یاد بگیرم. این به این دلیل است که من قصد دارم چند سال دیگر دوباره در تایلند زندگی کنم. من کتاب های خودآموزی دارم که امیدوارم به من کمک کند دایره لغاتم را افزایش داده و مهارت های نوشتاری ام را بهبود بخشد.

    زبان زیبایی است!

  18. راب وی. می گوید

    تایلندی من از تاکسی تایلندی فراتر نمی رود: چپ، راست، مستقیم، 0-9999، گرم، سرد، بله، نه، خوش طعم، بدبو، و غیره. و البته مقداری شیرین (جوب، جوبو جوبو، چان راک تور)، کلمات شیطنت آمیز یا مبتذل (هی، سلام، هام).

    وقتی همسرم را ملاقات کردم، یکی از اولین سؤالات او این بود که آیا من هم تایلندی صحبت می کنم، وقتی گفتم از بله/نه و «خون سوای» (بدون شک طوری تلفظ می شود که تعارف نبود) فراتر نمی روم. ، این دعوتی بود تا کلمات بیشتری به من بیاموزم. او آهنگ Rak Na Dek Ngo از گروه تایلندی Pink را به من نشان داد (از تینو برای ترجمه شما متشکرم) و در اولین روزهای گفتگوی ما کلماتی مانند jub (بوسه)، jubu jubu (بوسه بوسه اما با لمس ژاپنی) را به من یاد داد. ، چیزی برای جوانان) و کلمات رکیک. 555 ما بیشترین لذت را داشتیم و کمی بعد او پرسید که آیا واقعاً بیشتر از جوبو جوبو با او می خواهم. بله، من این کار را کردم، اما در واقع فکر کردم که او فقط از آموزش تایلندی به یک خارجی مانند آن لذت می برد. وقتی نوشتم که واقعاً فکر می‌کنم او خانم بسیار خوبی است، به من گفت که او هم می‌خواهد بیشتر با من باشد. رابطه ما پس از یک ملاقات کوتاه در زندگی واقعی و به دنبال آن چند روز چت به این شکل شکل گرفت.

    اما سپس ما شروع به تمرکز روی هلندی کردیم. عزیزم به دلایل واضح می خواست که من تایلندی را نیز یاد بگیرم و سپس آیسان (لائوس) را یاد بگیرم: تا بتوانم به طور مستقل آنجا را اداره کنم و کاملاً به او وابسته نباشم. چند نفر از دوستان انگلیسی منطقی صحبت می کنند، اما بسیاری از خانواده و دوستان بسیار محدود صحبت می کنند و اگر بتوانید با همه آنها صحبت کنید، بهتر است. بنابراین تمرکز ما ابتدا روی هلندی او بود. پس از مهاجرت، او با ناراحتی گفت که من هنوز هم خیلی انگلیسی صحبت می کنم. او این را دوست نداشت: من اکنون در هلند زندگی می کنم، باید زبان هلندی را یاد بگیرم زیرا در غیر این صورت مردم به من خواهند خندید و من هم نمی توانم مستقل باشم. در آن زمان عملا فقط هلندی با او صحبت می شد و دیگر به دلیل راحتی به زبان انگلیسی نبود.

    در این بین کتاب های زبان را از پومدام بکر و ترجمه هلندی کتاب درسی رونالد شوئت خرید. ما داشتیم هلندی او را در قسمت های آخر تمام کنیم و تایلندی من را شروع کنیم. متأسفانه همسرم در یک تصادف فوت کرد (شهریور سال گذشته) و هرگز به اینجا نرسید. آیا هرگز دوباره تکرار خواهد شد؟ نظری ندارم. اگر با یک تایلندی ملاقات می کردم، این کار را می کردم، اما هرگز به دنبال یک تایلندی نبودم. عشق به طور غیرمنتظره ای هر دوی ما را تحت تاثیر قرار داد و اینکه آیا من دوباره با یک تایلندی ملاقات خواهم کرد یا خیر، این سوال است.

    به نظر من طبیعی است که شما حداقل سعی کنید زبان شریک زندگی خود یا زبان کشور (آینده) خود را یاد بگیرید. و البته شریک زندگی شما کمک می کند، اما یک دام در حال سقوط در زبان مشترک (انگلیسی) است. اگر شریک زندگی نمی خواهد که شما یک مکالمه مناسب داشته باشید و به خود متکی باشید، من شروع به نگرانی خواهم کرد.

    • راب وی. می گوید

      فراموش کردم بنویسم که من فقط به عنوان یک مبتدی واقعی به زبان ناقص صحبت می کنم. در خانه 97% هلندی با هم، 1% انگلیسی و 2% تایلندی. البته عزیزم به زبان تایلندی با من چیزهای شیرینی را زمزمه می کرد و من گاهی با او زمزمه می کردم. هنوز لحظاتی را به یاد دارم که او به من هدیه داد یا من او را بوسیدم و به دنبال آن کلمات شیرین تایلندی شنیدم. دلم برایش تنگ شده، بچه تئونگ لای لای. این را با درد و اندوه می نویسم. 🙁

      • دانیل ام می گوید

        راب وی عزیز،

        خواندن داستان شما بسیار زیبا بود، اما پایان آن واقعاً مانند یک بمب به من ضربه زد. خیلی ناراحتم و به خوبی درک می کنم که دلت برای همسرت خیلی تنگ شده است. بدین وسیله تسلیت خود را اعلام می کنم.

        شما هم خیلی خوب می گویید که یادگیری یک زبان دیگر را نباید جدی گرفت، بلکه می توان آن را به شکل بازیگوشی هم انجام داد. این تایلندی است: sanuk. این سانوک می تواند در هنگام یادگیری زبان بسیار محرک باشد.

        شما "Poomdam-Becker" را نوشتید که مرا به یاد "Paiboon" با بنجاوان پومسان بکر (و کریس پیراتزی) به عنوان نویسنده می‌اندازد... این همان دوره‌ای است که من استفاده می‌کنم (پاسخ قبلی من را ببینید).

        هرگز نگو هرگز... اما هرگز مثل گذشته نخواهد بود... اما می تواند اولین سنگ بنای آینده ای دورتر باشد... می تواند دعوتی از سوی همسرت برای انجام کاری با زبانش در کشورش باشد... بگذار به کفش خود نیفتید!

        من صمیمانه برای شما آرزوی شجاعت دارم!

        • راب وی. می گوید

          دانیال عزیز ممنون تفریح ​​و غوطه ور شدن در یک حمام زبان هر روز کمک بزرگی می کند. سپس کلمات را به روشی سرگرم کننده یاد می گیرید. این برای مطالعه واقعی و کار مسدود کردن (با بینی شما در کتاب) مفید است.

          در واقع منظورم پومسان بکر بود. اما این از قبل با علائم نگارشی و چیزهای دیگر شروع می شود. و عبارات مثال kai-kai-kai و mai-mai-mai (تنهای مختلف) سرگرم کننده بودند. به عشقم گفتم تایلندی ها با همچین زبانی دیوانه اند. هلندی ها نیز با دستور زبان خود می شنوند. اگر روزی به طور جدی به زبان تایلندی تسلط داشتم، مطمئناً عشقم خوشحال می شد یا به آن افتخار می کرد. هرگز نگو هرگز.

          در حکایت هایم خاطراتی را با زبان گنجانده ام. اگر کلمه کلیدی "بیوه" (حروف از یک) را جستجو کنید، می توانید پیدا کنید. اما من اینجا متوقف می‌شوم، در غیر این صورت از زبان تایلندی منحرف می‌شویم و نمی‌خواهیم در مورد این موضوع صحبت کنیم.

  19. هانس می گوید

    1 فکر می کنم در سطح صحبت کردن پیشرفته هستم. من می توانم یک گفتگوی معقول به زبان تایلندی در مورد مسائل روزمره داشته باشم و مهمتر از آن، مردم تایلند می فهمند که من چه می گویم. این در ابتدا متفاوت بود. با این حال، نباید خیلی پیچیده شود، زیرا دیگر نمی توانم آن را دنبال کنم. همچنین بستگی به منطقه ای دارد که در آن هستید. در بانکوک اگر آهسته صحبت کنند می‌توانم آن را به خوبی دنبال کنم، اما با برخی از مردم تایلندی در درک آنها مشکل زیادی دارم. اما شما همچنین در هلند دارید: فریزی، لیمبورگ. اما شناختن کسی، اینکه او اهل کجاست، چند فرزند، چه شغلی، سرگرمی‌ها و غیره برای من بسیار آسان است. در سال های اخیر اغلب از من تعریف می شود که تایلندی را خوب صحبت می کنم (اما خودم بهتر می دانم، البته فکر می کنم در سطح یک کودک 4 ساله هستم.)

    2 من می توانم آهسته بخوانم، اما اغلب معنی آن را نمی فهمم. ممکن است چند کلمه در یک جمله بدانم، اما برای درک کامل آن کافی نیست. این نیز در 2 سال گذشته بهبود یافته است، زیرا من 15 ساعت درس خواندن و نوشتن را اینجا در هلند گذرانده ام و مطمئناً به آن ادامه خواهم داد. من متوجه شده ام که تسلط بر خواندن و نوشتن کمک زیادی به صحبت کردن بهتر به زبان تایلندی می کند. نوشتن بسیار دشوارتر است زیرا من هنوز هیچ منطقی نمی بینم که چه زمانی از کدام حرف استفاده کنم، مثلاً th، kh، ph و غیره. نسخه های مختلفی از آن وجود دارد. من فکر نمی کنم منطق واقعی در آن وجود داشته باشد. من در هلندی همین را می بینم: چه زمانی از ei و چه زمانی از ij یا ou و au استفاده می کنید. به عنوان یک هلندی شما فقط این را می دانید. اما ما تسلیم نمی شویم، به یادگیری ادامه می دهیم. تعداد زیادی آهنگ Karabou (گروه پاپ تایلندی) را به آوایی تایلندی / هلندی ترجمه کرده ام. برای من خوب پیش رفت. اکنون چند آهنگ از آن را روی گیتار نیز پخش کنید. Ps با خانم های تایلندی خیلی خوب عمل می کند، اگرچه من به آن علاقه ای ندارم.

    3. پس از چندین تعطیلات در تایلند، فکر کردم هوشمندانه است که زبان را نیز یاد بگیرم. من 10 درس خصوصی در هلند با یک استاد عالی داشتم که به من اجازه داد 5 تن را به زبان تایلندی تمرین کنم که خیلی به من کمک کرد. سپس هر هفته به مدت 1 یا 2 ساعت با دوستان خود لغات را به زبان تایلندی تمرین کنید و به یادگیری کلمات جدید ادامه دهید. در یک نقطه ما در آن گیر کردیم، زیرا متوجه شدیم که برخی از کلمات فقط نمی چسبند. من اکنون 1000 کلمه یا بیشتر می دانم، اما در واقع هنوز برای یادگیری یک زبان بسیار کم است. و وقتی کمی بزرگتر می شوید متوجه می شوید که بعد از چند ماه دوباره نیمی از کلمات را فراموش کرده اید. این هم کار را سخت می کند. حدود 4 سال به طور کامل یادگیری زبان تایلندی را متوقف کرد، در این مرحله هیچ کاری انجام نداد. با فکر زیربنایی چیزی نخواهد بود و هرگز نخواهد بود. سال گذشته دوباره آن را انتخاب کردم، اما اکنون با خواندن و نوشتن و این به من فشار خوبی در مسیر درست داده است. دوباره شروع کردم به لذت بردن از یادگیری.

    4 در مجموع، من حدود 10 سال است که با درجات مختلف موفقیت سعی در یادگیری زبان تایلندی داشته ام.
    یادگیری این زبان برای هلندی‌ها همچنان دشوار است، من متوجه شده‌ام که شما واقعاً باید زمان و انرژی زیادی را صرف آن کنید.

    5 بزرگترین مشکل برای من تبدیل کلماتی بود که قبلاً می دانید به جملات روان تایلندی. علاوه بر این، به یاد آوردن کلماتی که قبلاً می دانید. اگر فقط 4 هفته به تعطیلات بروید، متوجه می شوید که وقتی به آنها نیاز دارید کلمات زیادی به ذهنتان خطور نمی کند.
    فکر کنم به سن هم ربط داره

    6 اکنون با خوشحالی به یادگیری خود ادامه می دهم. در ماه سپتامبر مجدداً 5 درس 1,5 ساعته برای تسلط بهتر در خواندن و نوشتن خواهم خواند.
    به هر حال، برای کسانی که می خواهند تایلندی را در هلند یاد بگیرند، به شدت توصیه می شود.
    او در Leidsche Rijn (اوترخت) زندگی می کند و تدریس می کند و واقعا خوب است و گران نیست.
    آدرس ایمیل او است [ایمیل محافظت شده]
    او تمام سطوح را از مبتدی تا پیشرفته تدریس می کند.
    او همیشه درس ها را خیلی خوب آماده می کند.
    برای هر کسی که فکر می کند زبان تایلندی قابل یادگیری نیست بسیار توصیه می شود.

    سال آینده در تایلند زندگی خواهم کرد و البته هر هفته حدود 4-5 ساعت درس تایلندی خواهم داشت.

  20. کورنلیس می گوید

    یک زبان دشوار، آن تایلندی. از نظر ساختار پیچیده نیست - بالاخره: بدون صرف / موارد افعال یا اسم، تفاوتی بین مفرد و جمع و غیره - اما آنها نشان می دهند……….. گوش های تایلندی آنقدر مشتاق این هستند که در واقع این موضوع را دارند. کلمه درست است، اما از نظر زیر و بم/مطمئن یا طول واکه فقط کمی متفاوت است، اغلب درک نمی شود.
    این ساختار زبان تایلندی در «انگلیسی» نیز منعکس شده است: برای مثال، به «بدون داشتن» - «mai mie» که اغلب شنیده می‌شود، فکر کنید.

  21. پیتر بول می گوید

    من در سال های اخیر زبان تایلندی را نیز مطالعه کرده ام، در ابتدا دوره Thai Trainer III را از طریق کامپیوتر خریداری کردم و باید بگویم که در حد معقول پیش رفت، من قبلاً بیش از نیمی از 90 درس را داشتم و در حال بهتر شدن بود.
    من همه این کارها را در هلند انجام دادم و وقتی دوباره برای یک ماه به تایلند رفتم فکر کردم می توانم آنچه را قبلاً آموخته بودم در عمل آزمایش کنم. خوب این کمی ناامید کننده بود زیرا بیشتر آنها طوری به من نگاه می کردند که انگار از درخت افتاده ام.
    بیشتر آنها را اشتباه تلفظ کردم زیرا در آن زمان زمین ها را مطالعه نکرده بودم.
    این باعث شد من خیلی افسرده شوم و با خودم فکر کنم که این هم کمکی نمی کند و بعد برای چند سال هیچ کاری با آن انجام ندادم.
    دوست دخترم انگلیسی خوب صحبت می کرد (بهتر از من) و من آن را حفظ کردم.
    با گذشت زمان تاریخ بازنشستگی من نزدیکتر شد و از آنجایی که قصد من این بود که 8 ماه در سال به تایلند بروم، فکر کردم باید دوباره شروع کنم.
    من معتقدم که اگر تصمیم گرفتید برای مدت طولانی به کشور دیگری بروید، باید (سعی کنید) حداقل کمی از زبان صحبت کنید.
    از آنجا که آنچه قبلاً آموخته بودم واقعاً مرا راضی نکرد (متاسفم، کلمه دیگری نمی دانم)، تصمیم گرفتم آن را به روش دیگری امتحان کنم، یعنی ابتدا سعی کنم بخوانم و بنویسم در ترکیب با کلماتی که هنوز می دانستم. به یادگیری 44 صامت و البته توانایی نوشتن آنها منجر شد، مدتی طول کشید تا همه چیز را بفهمم، اگر فرض کنید که قبلاً 6 k مختلف وجود دارد و اینکه K مخفف چیست بستگی به این دارد. تلفظ و من می توانم تعدادی مثال بزنم.
    پس از این، من شروع به مطالعه واکه (نشانه ها) کردم، زیرا تلفظ هر صامت توسط مصوت (نشانه) که به آن مرتبط است تعیین می شود.
    بنابراین فکر می‌کردم این کار کمی آسان‌تر باشد زیرا فقط 32 مورد از آنها وجود دارد، اما به زودی مشخص شد که یک اشتباه است زیرا قبلاً 4 E وجود دارد، برای متخصصان e,ee,E,EE و O نیز. اوو، او، اوو و غیره.
    هم با صامت ها و هم با حروف صدادار (نشانه ها) تعدادی بود که مدام با هم قاطی می شدم، اما بعد از g;dvers ضروری و ضد افسردگی (شوخی) اکنون می توانم بگویم که همه آنها را می دانم.
    بشناسید و بنویسید.
    اکنون به این واقعیت می رسد که اگر کلمه ای را در تایلندی ببینم: این است که می دانم چه می گوید و چگونه آن را تلفظ کنم، اما نمی دانم معنی آن کلمه چیست، بنابراین (هنوز) کمکی نمی کند.
    بنابراین من به دوره آموزشی Thai Trainer III برگشتم و آن را با خط تایلندی ترکیب کردم.
    من الان بازنشسته هستم و به همین دلیل 8 ماه در تایلند و 4 ماه در هلند هستم که به من زمان بیشتری می دهد.
    چیزی که من اکنون با آن روبرو هستم این واقعیت است که یک تایلندی از حروف بزرگ استفاده نمی کند و بین کلمات فاصله نمی گذارد و هیچ کاما/نقطه ECT نمی گذارد. بنابراین اکنون باید به دقت نگاه کنم که یک جمله یا کلمه چه زمانی شروع یا پایان می یابد.
    در مجموع الان 3-4 سال است که سرم شلوغ است، سال گذشته کمی بیشتر از سال های قبل است و سعی می کنم هر روز آن 44+32 نشانه ترسناک را تکرار کنم زیرا در غیر این صورت بعد از آن دوباره آنها را فراموش خواهم کرد. 2 هفته و من نمی خواهم خودم را کتک بزنم بار دوم احمق.
    در آخر باید بگویم که به نظر من خیلی سخت است، اما سرگرم کننده است، به خصوص اگر هر از گاهی حمام بیفتد.

    پیتر بول

  22. میشل می گوید

    1. برآورد سطح من دشوار است. مطمئناً مسلط یا خیلی پیشرفته نیست. اما حداقل یک مبتدی پیشرفته، من فکر می کنم.

    2. من می توانم بسیاری از پست های فیس بوک تک جمله ای همسرم و دوستانش را در فیس بوک بخوانم. اما به هیچ وجه همه چیز. من (هنوز) نمی توانم داستان های کوتاه، مقالات روزنامه بخوانم، چه رسد به یک کتاب. حتی کمتر می توانم تایلندی بنویسم.

    3+4. من از سال 1990 به تایلند آمدم و از آن لحظه به بعد کلمات را یاد گرفتم. اول بشمار بعد از آن، هر روز تعطیل (هر دو سال) چند کلمه دیگر یاد می‌گرفتم و بعداً، هر از چند گاهی، در خانه در هلند با وسایل کمکی مانند سی‌دی‌هایی که از کتابخانه به امانت گرفته بودم، روی واژگانم کار می‌کردم. اما در طول تعطیلات در تایلند من همیشه بیشترین کلمات و جملات را یاد می گرفتم.
    خواندن و نوشتن را حدود ده سال پیش با تلاش برای یادگیری الفبا شروع کردم. و این نیز در طول تعطیلات در تایلند راحت تر پیش رفت. من همیشه از پلاک ماشین به عنوان کمک در رانندگی استفاده کرده ام. چند سالی است که یک پوشه درسی (برای دانش آموزان مبتدی و پیشرفته) با سی دی های همراه دارم. اما گاهی وقت یا انرژی کافی برای کار مداوم روی آن برای مدت زمان طولانی تری ندارم.

    5. لحن و تلفظ هنوز یک مشکل بزرگ است و من فرصت زیادی برای تمرین صحبت کردن و شنیدن در عمل ندارم. همسر من تایلندی است و البته من در این سال ها چیزهای زیادی از او گرفته ام، اما او معلم نیست. به همین دلیل است که در تعطیلات بیشتر از تمرین بهره می برم.

    6. من به آرامی به رشد خود ادامه می دهم. بالاخره هر مرحله یک است. من بعد از هر تعطیلات متوجه پیشرفت می‌شوم و خانواده و دوستان در تایلند گاهی با من تایلندی صحبت می‌کنند و این تصور را برایم ایجاد می‌کند که فکر می‌کنند من بیشتر از آنچه فکر می‌کنم (می‌فهمم و می‌فهمم) هستم. که تشویق می کند. با این حال، من - یک روز - وقتی در آنجا زندگی کنم، بزرگترین قدم هایم را برمی دارم. هر زمان که ممکن است.
    *و شاید فرصتی برای گرفتن مدرک کارشناسی ارشد در هلند وجود داشته باشد. چون اگر راست می گویم مدتی پیش خواندم که تینو در ارتباط با تحصیل پسرش به هلند باز می گردد. بنابراین شاید او می خواهد دانش و مهارت های خود را به افراد علاقه مند منتقل کند. من جلو هستم!

    با احترام،
    میشل

  23. فرانسوا می گوید

    1. شروع.
    2. من شروع به تشخیص بیشتر و بیشتر حروف و گاهی اوقات کلمات و ساختار کلمات مرکب می کنم. اما هنوز کوچک است. من به اندازه کافی می دانم که بدانم چگونه و چگونه نگاه کنم. در هر صورت، این در حال حاضر بسیار مفید است 🙂
    3. چند ماه از یک تایلندی در NL درس هفتگی داشتم. بینش خوبی در مورد ساختار زبان به دست آورد و حروف زیادی را یاد گرفت. با این حال، روش تدریس برای کودکان نوپا بود، اما آنها باید نوشتن را یاد بگیرند، اما آنها از قبل زبان را می دانند. فقط اکنون که حرکت ما در چشم است، کمی متعصبانه تر از آن استفاده می کنیم.
    4. یک سال فشرده تر، 2 سال به سختی و اکنون کمی بیشتر.
    5. لحن ها و نوشته های بسیار متفاوت.
    6. در حال حاضر کلمات را از طریق اپلیکیشن ها یاد می گیرید. شاید یک درس بعد (کسی نکته خوبی در منطقه چیانگ دائو دارد؟).

    اتفاقاً برنامه های ترجمه روز به روز پیشرفته تر می شوند. من اکنون یکی را دارم که در آن انگلیسی صحبت می کنم و تایلندی می آید، هم گفتاری و هم نوشتاری. من می توانم این را با ترجمه تایلندی به عقب بررسی کنم و ببینم که ترجمه تقریباً همیشه درست است.

  24. پتروز می گوید

    شاید ذکر این نکته خوب باشد که من اغلب در درگیری های حقوقی و همچنین در طول شهادت دادگاه به عنوان مترجم عمل کرده ام. مستقیماً از هلندی یا انگلیسی به تایلندی و بالعکس. بنابراین اگر کسی به آن نیاز دارد به من اطلاع دهد. البته با پرداخت هزینه

  25. قصابی کامپن می گوید

    موضوع دیگر، اما مرتبط این است که البته خود تایلندی ها باید یاد بگیرند که یک کلمه بیرون از در صحبت کنند. برادر شوهرم، تحصیلات و شغل خوبی داشت، وقتی با هم از طریق کامبوج سفر کردیم، متوجه این موضوع شد. همسرم نمی خواست بیاید، بنابراین او باید بیاید تا ببیند آیا من با زنان درگیر نمی شوم. وقتی فهمید که کاملاً به من وابسته است زیرا انگلیسی صحبت نمی کند، تصمیم گرفت برای این موضوع کاری انجام دهد
    البته هرگز اتفاق نیفتاد.
    منظور من این است: تایلندی البته فقط در یک منطقه بسیار محدود صحبت می شود.
    درست مثل هلندی. به همین دلیل است که یک آمریکایی، حتی اگر سال ها برای زندگی به اینجا بیاید، در واقع مجبور نیست هلندی یاد بگیرد.
    یادگیری تایلندی مثل یادگیری زبان آلبانیایی است، انرژی زیادی می خواهد، اما اگر دائماً آنجا زندگی نکنید، چه فایده ای دارد؟
    اسپانیایی هم صحبت می کنم. در آنجا می توانم خودم را در سرتاسر آمریکای لاتین احساس کنم (حتی در برزیل (پرتغالی) مردم به خوبی مرا درک می کنند) البته می توانم به اسپانیا بروم، پرتغال هم خوب پیش می رود! تایلندی؟ فقط تایلند، حداکثر می توان با آن در لائوس کاری انجام داد.

  26. کریس می گوید

    تقریباً 10 سال است که اینجا در بانکوک زندگی می کنم و واقعاً هیچ پیشرفتی در یادگیری زبان تایلندی نداشته ام. خیلی بیشتر از چیزی که بتوانم صحبت کنم بفهمم. شاید از یک طرف تنبلی، از طرف دیگر اصلاً نیازی به یادگیری تایلندی نباشد. همسر من مدیر یک شرکت فعال بین المللی است و انگلیسی عالی صحبت می کند. برادرش و پدرش هم همینطور. ما بچه نداریم بنابراین من همیشه انگلیسی صحبت می کنم و به ندرت، تایلندی یا هلندی صحبت می کنم.
    من به عنوان معلم در دانشگاه کار می کنم و تمام کلاس ها به زبان انگلیسی است. دانش آموزان باید انگلیسی صحبت کنند، همچنین بین خودشان. همچنین برای همکاران تایلندی من صدق می کند. و همچنین از یک معلم خارجی انتظار دارند که انگلیسی صحبت کند و از آن قدردانی می کنند زیرا انگلیسی خود را بهبود می بخشند. وقتی بازنشسته شوم و به شمال شرق بروم وضعیت تغییر خواهد کرد. اما پس از آن زمان کافی برای یادگیری تایلندی نیز دارم.

  27. جولاندا می گوید

    درخواست کمک:
    شوهر سابق یکی از دوستانم اینجا در هلند فوت کرده است و تماس تلفنی با بیوه او در تایلند بسیار دشوار است. آیا کسی حاضر است در ترجمه کمک کند؟
    لطفا گزارش/ایمیل به [ایمیل محافظت شده]


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم