هرکسی که راننده تاکسی پراسیت را بخنداند تخفیف می گیرد
پراسیت سوان (70) باید با عجیب ترین تاکسی وارد عجیب ترین راننده تاکسی شود تایلند هستند. سقف ماشین، داشبورد و صندوق عقبش با اسکناس خارجی و قدیم و جدید و سکه پوشیده شده است.
بین دو صندلی جلو یک مجموعه کارائوکه وجود دارد که مسافران می توانند از آن استفاده کنند و خوشبو کننده دهان و نمک های سریع برای کسانی که در حین سواری حالشان بد می شود وجود دارد.
اما خاصترین چیز پیامهای دستنویس است: مسافرانی که راننده را میخندانند، جوک میگویند و بیشتر از آن، در کرایه تخفیف دریافت میکنند. به لطف آن ترفندها و شخصیت مفید و برونگرای او، پراسیت نه تنها در بین رانندگان، بلکه در بین مسافران خارجی و تایلندی نیز محبوبیت زیادی به دست آورده است.
رسانه ها قبلاً او را به یک شهرت تبدیل کرده اند و کارائوکه در ماشینش و نقش او به عنوان یک امدادگر داوطلب را برجسته کرده اند. چون پراسیت با دیدن تصادف از ماشینش پیاده شده و به قربانیان کمک می کند.
پراسیت هرگز با مشتریان خود مشکلی ندارد
پراسیت از زمان بازنشستگی به عنوان سرجوخه ارتش در سن 60 سالگی تنها به عنوان راننده تاکسی مشغول به کار بوده است. این تصمیم به دلیل تمایل او به کمک و خدمت به مردم از همه اقشار بود. پس از بازنشستگی، میخواستم شغلی پیدا کنم که به من این آزادی را بدهد که کارهای خودم را انجام دهم. این شغل برای من عالی است. من همیشه می خواستم رئیس خودم باشم.
او هرگز با مشتریانش مشکلی ندارد. او می داند که چگونه حتی سخت ترین مسافران را آب کند. من هرگز به رفتار مردم با من واکنش نشان نمی دهم. من همیشه محترم و مهربان هستم، حتی وقتی مردم سرم فریاد می زنند. من آنها را جدی نمی گیرم و به آنها شک می کنم. جهت گیری خدمات به طور طبیعی برای من می آید.
قدردانی از این نگرش از این واقعیت است که او اکنون 57 کتاب دوستی دارد که در آنها مسافران چیزی در مورد تجربیات خود در تاکسی نوشته اند. و از صدها اسکناس که به عنوان انعام دریافت کرد. آخرین باری که آنها را شمرد، به 100.000 بات رسید.
مسافران چهار بار قصد سرقت از وی را داشتند. یک بار مرد جوانی سعی کرد او را با کمربند خفه کند، اما پراسیت دستش را بین آنها گذاشت تا بتواند به نفس کشیدن ادامه دهد. خوشبختانه زن جوانی که همراه اشرار بود وارد عمل شد. اما این حادثه نیز مانع پراسیت نشده است. اسکناس ها و سکه ها هنوز چسبانده نشده اند، اما در آستین های پلاستیکی منظمی هستند.
(منبع: بانکوک پست، 16 ژانویه 2013)
استثنای خوب برای اکثر رانندگان تاکسی. به طور کلی، من خیلی به "خوشبو کننده هوا" و تمام تزئینات و مطمئناً هیچ کارائوکه ای در تاکسی علاقه ندارم.
بعد از صدها سواری، وقتی یک تاکسی در بانکوک مرا از A به B میبرد بدون اینکه من را کنده کند، بسیار خوشحال میشوم.
خوشحالم اگر یک راننده تاکسی حتی بخواهد مرا به یک مکان شلوغ ببرد، راه را تا حدودی بلد است، نه مانند یک راننده و تحت تأثیر در شهر مسابقه می دهد.
در تمام آن سالها تجربههای ناخوشایند زیادی با رانندگان تاکسی بیادب، پرخاشگر، مست و نیمهخواب داشتهام.
بنابراین این سرجوخه سالخورده سابق ارتش می تواند هوای تازه باشد.
برای تمام صداقت؛ همچنین تجربیات خوب پس نه فقط منفی. مشکل احتمالاً تاکسی های زیاد و درآمد بسیار کم است.
علاوه بر تجربیات نه همیشه مثبت من با رانندگان تاکسی BKK. آنها همیشه 100 برابر بهتر از رانندگان توک توک هستند و همیشه می توان تاکسی را در خارج از ساعت شلوغی و در فصل بارانی پیدا کرد.
تقریباً هر بار که مجبور به استفاده از توک توک می شدم، قیمت های هولناکی از من می گرفتند، گاهی اوقات به شیوه ای خطرناک رانندگی می کردند، در صورت برخورد تقریباً توک توک به بیرون پرتاب می شد و راننده بدون هیچ ردی ناپدید می شد.
سرت را در پشت بام می نشینی، چیزی نمی بینی و از بو و صدا می میری. علاوه بر این، من با یک راننده توک توک مواجه نشده ام که راه خود را بلد باشد، او تماماً در مورد گردشگران بی خبر و کسب درآمد سریع است.
در تاکسی ها کاملاً لازم است که کنتور را روشن کنید. در صورت امکان مطمئن شوید که سوار ماشین جدیدتری می شوید، هنوز خرابه های باورنکردنی بدون ترمز و راننده همراه آنها در حال تردد هستند.
اگر در اواسط ساعت شلوغی با این همه ترافیک عجله دارید، برای یک مسافت کوتاه، تاکسی موتور سیکلت ممکن است جایگزین، ارزان و سریع باشد، اما فقط برای جسوران خسته مناسب است.