در مقاله «اولین تعطیلات در تایلند"شماره دادم نکات و اطلاعاتی که ممکن است برای آماده شدن برای تعطیلات در تایلند مفید باشد. من همچنین به وب سایت های متعددی اشاره کردم که در آنها می توان اطلاعاتی در مورد خود تایلند و نحوه عمل در شرایط خاص به دست آورد. اما خود پرواز، آیا چیزی در این مورد می توان گفت؟ خوب، قطعا بله.

اولین پرواز من خیلی وقت پیش بود. نه، نه در زمان De Uiver، که بیش از 1934 ساعت برای پرواز از لندن به ملبورن در سال 90 نیاز داشت، بلکه 30 سال بعد. در سال 1964، در زمان نیروی دریایی ام، از کوراسائو به هلند با توقفی در سانتا ماریا در اقیانوس اطلس پرواز کردم. چه حسی بود که پس از یک سال و نیم خدمت در غرب با یک DC-7 بازگردانده شدیم. این آخرین باری نبود که پرواز کردم، زیرا کانتر در حال حاضر 996 بار در هوا ایستاده است و در 139 فرودگاه مختلف در 96 کشور فرود آمده است. بنابراین من نمی توانم منکر تجربه پرواز باشم.

پرواز به بانکوک

پرواز به کشوری دیگر در 40 سال گذشته بسیار تغییر کرده است. اولین سفر من به بانکوک به دلیل 24 توقف 3 ساعت به طول انجامید، امروزه فقط حدود 12 ساعت و بدون توقف است. در آن زمان، پرواز هنوز هیجان‌انگیز بود و جنبه عاشقانه‌ای داشت، می‌توانستید به دوستان و خانواده در مورد آن بگویید، زیرا بسیاری از مردم در آن زمان پرواز نمی‌کردند. اکنون ما در سراسر جهان پرواز می کنیم، دیگر هیچ کشوری "امن" برای گردشگران وجود ندارد و تعداد جابجایی های پرواز به طور درجه دوم افزایش یافته است.

اکنون برای اولین بار تعطیلات خود را به تایلند رزرو کرده اید و حتی ممکن است اولین بار باشد که سوار هواپیما شده اید. دوستانی که قبلاً پرواز کرده‌اند به شما خواهند گفت که سفر با هواپیما به تایلند تقریباً مانند سفر با اتوبوس از پورمرند به آمستردام است. اما هیچ چیز نمی تواند دور از واقعیت باشد، پرواز مجموعه ای از لحظات استرس زا است که باید آنها را در نظر بگیرید.

سطح

اگر برای اولین بار است که پرواز می کنید، یکی از اکثریت قریب به اتفاق هلندی هایی هستید که قبلاً هرگز سوار هواپیما نشده اند. سال‌ها پیش تخمین زده می‌شد که تقریباً 15 درصد از کل هلندی‌ها پرواز می‌کردند.به دلیل ترافیک هوایی روزافزون، این درصد اکنون تا حدودی بالاتر خواهد بود، اما مطمئناً از 40 درصد تجاوز نخواهد کرد.

سفر به تایلند را گام به گام دنبال می کنیم تا ببینیم چه اتفاقی می افتد:

  • تصمیم برای اولین بار سوار شدن به هواپیما و سفر به تایلند برای اولین بار از قبل هیجان انگیز بوده است. شما خیلی به آن فکر کردید («نباید دوباره به آن اردوگاه در فرانسه برویم؟») و در نهایت چشم انداز یک کشور گرمسیری، سواحل زیبا، غذای خوب و غیره برنده شد. با این حال، تنش نسبت به ناشناخته همچنان وجود دارد.
  • بالاخره روزی فرا رسید که قصد سفر دارید. توافق شده است که یکی از اعضای خانواده شما را به Schiphol ببرد. تنها سوال این است که او شما را چه ساعتی سوار می کند: دیر نیست زیرا ممکن است در مسیر راه بندان باشد و ماشین شما خراب شود. اما خوشبختانه زمانی که یک ترافیک کوچک در مسیر ایجاد شد، کمی هیجان انگیز بود، اما به موقع به فرودگاه می رسید.
  • این اتفاق برای شما نمی افتد، اما باور کنید وقتی می گویم بسیاری از مسافران فرودگاه متوجه می شوند که تمام چمدان های آنها موجود است، اما اسناد سفر روی میز آشپزخانه خانه گذاشته شده است. وحشت!

گذرنامه

  • اولین "برخورد" رسمی در میز ورود است. "آیا بلیط من درست است، آیا تاریخ سفر درست است، آیا تاخیری وجود دارد؟" اما خانمی که پشت پیشخوان است رفتار دوستانه ای دارد، چمدان ها را وزن می کند، کارت پرواز را با صندلی از قبل رزرو شده به شما می دهد و سفر خوبی را برای شما آرزو می کند. خوب، این یک آرامش است.
  • سپس کنترل پاسپورت توسط یک Marechaussee خشن. آن پاسپورت را فراموش نکن؟ بگذارید به شما بگویم که Marechaussee هر روز بیش از 100 هلندی را پشت باجه می بیند که پاسپورت خود را فراموش کرده اند. باور نکردنی، اما درست است، آنها نه تنها گردشگران، بلکه مسافران تجاری همیشگی هستند. برای من هم یک بار اتفاق افتاد، اما خوشبختانه می توانید برای یک سفر کوتاه یک سند مسافرتی موقت در Schiphol خریداری کنید. شما به یک کپی فکس از پاسپورت خود نیاز دارید که معمولاً کارفرما می تواند آن را ارائه دهد. برای یک سفر طولانی تر، به خصوص به تایلند (خارج از اروپا) مشکل بزرگی دارید.
  • با وجود اینکه پاسپورت خود را به طور مرتب همراه خود دارید، این تنش وجود دارد که آیا مارشائوسی شما را رها می کند. واقعاً نباید مشکلی باشد، زیرا کاری برای انجام دادن ندارید. Marechaussee یک بار در گذرنامه من مشکل ایجاد کرد. مجبور شدم از خط خارج شوم و به اداره گزارش بدهم. معلوم شد که فردی با نام خانوادگی و حروف اول در فهرست جستجوی جریمه های پرداخت نشده است. خوشبختانه با توجه به تاریخ تولد و محل سکونت این موضوع به سرعت حل شد اما مدتی متشنج بود.

اسپیپول

  • مانع بعدی چک کردن چمدان دستی شماست که به نظر من همیشه آزاردهنده است. مردم به جستجوی وسایل خصوصی شما می پردازند و شما می دانید که چیز خاصی پیدا نمی کنند. در اسخیپول خیلی بد نیست، من انواع و اقسام چیزها را در خارج از کشور تجربه کرده ام. پس از آن مجبور شدم دوباره کمربند شلوارم را از اسکنر بگذرانم، حتی گاهی کفش‌ها و اگر دوباره چراغ قرمز روشن می‌شد، باید بی‌شرمانه بازرسی می‌شدم.
  • بدترین اتفاقی که در این منطقه برای من افتاد، سفر از بانکوک به آمستردام بود. یکی از دوستان من اسب آبی را در انواع شکل ها، تصاویر و غیره جمع آوری می کند. او حدود 500 عدد از آنها دارد که من تعداد زیادی از آنها را در خارج از کشور خریدم. در فرودگاه یک نمونه زیبا از یک نوع کاغذ ماشه به ارتفاع حدود 40 سانتی متر وجود داشت که من نتوانستم در برابر آن مقاومت کنم. خریدم، به‌عنوان چمدان دستی بسته‌بندی شده، مشکلی نیست، فکر کردم. با این حال، من یک سفر بازگشت پیچیده را انجام دادم، زیرا از طریق امان، قاهره، لارناکا پرواز کردم. من هنوز در هر یک از آن مکان ها یک جلسه کاری داشتم. مشکل از بانکوک شروع شده بود، بسته بندی باید باز می شد و اسب آبی بازرسی می شد. فقط تونستم از بریدن حیوان جلوگیری کنم تا ببینم چیزی قاچاق می کنم یا نه. این بازرسی پس از ورود و خروج هر بار تکرار شد و سوغات من نیز با شک و تردید در Schiphol مشاهده شد.

ترس از پرواز

  • بله، هواپیما کمی تأخیر داشت، اما سوار شدن به آرامی انجام شد. به دلیل مسافر دیگری که تقریباً تمام خانواده اش همراهش بود، در کنار گذاشتن چمدان دستی خود مشکل داشتید، اما شما نشسته اید. برای لحظه‌ای تعجب می‌کنید که آیا ممکن است دچار بیماری شوید، اما نگران نباشید، کیسه‌های استفراغ در دسترس هستند.
  • برخاستن (و فرود) بخش مهمی از سفر هوایی است. راننده، خلبان متاسفم، باید آنقدر اقدامات انجام دهد که فکر می کنید فقط یک اشتباه می تواند انجام دهد و تمام می شود. خوشبختانه، آن مرد صدها بار هواپیمای خود را به طور بی عیب و نقص از زمین بلند کرده است، بنابراین احتمال یک اقدام اشتباه کمتر از حداقل است. هنوز!
  • بنابراین، شما اکنون در ارتفاع کشتی هستید، کمی با یک میان وعده و یک لیوان آبجو یا شراب خوب استراحت می کنید. اوه، یک لحظه صبر کنید، شما در مورد آنچه ممکن است در زمینه پزشکی اتفاق بیفتد خوانده اید، درست است؟
  • پس الکل یا بدون الکل؟ برعکس، من خیلی به آن اهمیت نمی دهم. من خودم را با چند آبجو راحت می کنم و نگران ترس از پرواز نیستم. بله، ترس از پرواز، آیا واقعا طبیعی نیست که شما وارد چنین لوله فلزی شوید، درها را ببندید و به هوا بروید؟ شعار من این است که پرواز برای پرندگان است نه برای مردم. من همیشه خوشحالم که جعبه به سلامت فرود آمد و به سمت ساختمان ایستگاه غلتید. اگر شما هم ترس از پرواز دارید، پس مطمئنا تنها شما نیستید! لوفت هانزا در مطالعه ای دریافته است که 30 درصد از مسافران، چه با تجربه و چه غیر با تجربه، از نوعی ترس از پرواز رنج می برند.
  • ترس از پرواز، برای چه؟ توفنده، شما آن را اغلب خوانده اید! بله، این اتفاق می افتد، و نه همیشه با هواپیماهای کشورهای بدنام. اگر صدای عجیبی بشنوم یا دوباره تلاطم به وجود بیاید، من هم احساس خوبی ندارم، اما احتمال تصادف از برنده شدن جکپات در لاتاری دولتی کمتر است. اما بله، این آمار است، شما همچنین می توانید استدلال کنید، چه سودی برای من دارد، که اگر چه این شانس بسیار کم است، اما برای من اتفاق می افتد.
  • خلبان همچنین گاهی اوقات صدای عجیبی می شنود یا چراغ قرمزی را می بیند که در جایی می درخشد که نباید قرمز بدرخشد. ممکن است اتفاق بیفتد که تصمیم بگیرد در فرودگاهی که از قبل برنامه ریزی نشده است فرود احتیاطی انجام دهد. این اتفاق در سفری از آمستردام به بانکوک برای من افتاد، زمانی که توقفی ناخواسته در کراچی داشتیم. این چه استرسی بود! بسیاری از مسافران از خدمه شکایت کردند (من ارتباطم را از دست دادم، برای قرار ملاقات دیر آمدم، افرادی در بانکوک منتظر من هستند و غیره) همه اینها بسیار غیر منطقی است، زیرا کاپیتان فقط این تصمیم را نگرفت. با این حال، خدمه - در این مورد از KLM - برای مقابله با این نوع موقعیت ها بسیار خوب آموزش دیده اند، که من مدت ها پیش فریاد می زدم.

تایلند

  • هی، هی، بالاخره یک تکه وارد بانکوک شدم. با بدنی چروکیده از سفر طولانی در راه رسیدن به اولین مانع، کنترل پاسپورت. ممکن است چند هواپیما کم و بیش همزمان بیایند و بعد نیم ساعت در صف بایستید تا نوبت شما برسد. پاسپورت درست است، اما آن افسر به هیچ وجه فکر نمی کند از ورود شما به تایلند خودداری کند. نه، خوشبختانه او بدون مشکل مهر می زند و شما می توانید 30 روز را در سرزمین لبخندها بگذرانید. اوه! یک مشکل کمتر
  • به چرخ و فلک چمدان بروید و اکنون امیدواریم که چمدان شما نیز به چرخ و فلک برسد. خوب، حمل و نقل چمدان کاملاً یک سازمان است و گاهی اوقات همه چیز اشتباه می شود. این چند بار برای من اتفاق افتاده است، جایی که چمدان‌هایم را در هواپیمای اشتباهی بار می‌کنند، بنابراین مجبور شدم در محل مقداری لوازم بهداشتی و لباس تمیز بخرم. در همه موارد، چمدان‌ها بعد از یک یا دو روز مرتب بسته می‌شدند هتل تحویل داده شده. ضمناً نباید تقصیر ایرلاین باشد، چون اخیراً از یک دوست خوب تایلندی که 3 ماه در هلند بوده با من تماس گرفته است. هلندی دیگری چمدان او را شناخت و با خوشحالی آن را به آپارتمان خود در جومتین برد. او متوجه شد که چمدان را اشتباه برداشته است و پس از چند تماس تلفنی با بانکوک و من، همه چیز اصلاح شد. هر دو مسافر هیچ برچسب نام یا برچسب قابل تشخیصی در قسمت بیرونی دقیقاً یک چمدان نداشتند، بنابراین اشتباه کردن تعجب آور نبود.

آداب و رسوم تایلندی

  • عالی، بالاخره از آداب و رسوم تایلند گذشت. چمدان خود را روی یک گاری گذاشته‌اید و در ستونی از کنار مردانی که می‌توانند چمدان‌های شما را بازرسی کنند عبور می‌کنید. مطمئناً هیچ چیز غیرقانونی در چمدان خود ندارید، اما اگر شما را از صف بیرون بیاورند همچنان آزاردهنده است. با آن مقامات تماس چشمی نداشته باشید، زیرا یک حرکت آنها کار را آسان می کند. خوشبختانه هیچ اتفاقی نیفتاد، وارد سالن ورودی می شوید و در تایلند هستید! هود ساواسدی!

این یک داستان طولانی بود با انواع اتفاقات بدی که ممکن است در طول سفر با هواپیما برای شما اتفاق بیفتد. من آن را ننوشتم تا ترس شما را جلب کنم، نگرانی شما را افزایش دهم یا بر شما تأثیر بگذارم که سفر را رها کنید.

پرواز (به طور معقول) راحت است، شما به سرعت به مقصد خود می رسید و همچنین ایمن است (مثلاً ایمن تر از ماشین در راه فرانسه). حرف من این بود که بسیار رایج است که حتی اگر تجربه پرواز زیادی داشته باشید، گاهی اوقات کل ماجراجویی پرواز را هیجان انگیز، اعصاب خردکن یا مضطرب می بینید.

23 پاسخ به “اولین پرواز به تایلند”

  1. رابرت می گوید

    بیایید با این واقعیت شروع کنیم که پرواز بسیار ایمن است. اما هنوز «غذای فکری» برای برجسته کردن جنبه دیگر.

    آماری که نشان می دهد پرواز بسیار ایمن تر از رانندگی با ماشین است، از صنعت هوانوردی است. سپس تعداد مرگ و میر در هر کیلومتر طی شده با تعداد تلفات در هر کیلومتر رانده شده مقایسه می شود. البته کامل مزخرف بیشتر سوانح پرواز در مرحله برخاستن/ فرود اتفاق می افتد و نه در طول پرواز کروز. از نظر خطر، یک پرواز 1 ساعته تقریباً با یک پرواز 12 ساعته قابل مقایسه است که بسیار متفاوت از یک ماشین است. علاوه بر این، هواپیماها مسافت های بسیار طولانی تری را نسبت به اتومبیل ها طی می کنند. بنابراین بله، در هر کیلومتر، پرواز البته بسیار ایمن تر است. با این حال، اگر به تعداد مرگ و میرهای انجام شده در هر سفر با اتومبیل، صرف نظر از مسافت، نگاه کنید، نتیجه کاملاً متفاوتی به دست می آید و پرواز چندان ایمن تر از رانندگی با اتومبیل نیست.

    این واقعیت را تغییر نمی‌دهد که دوباره، پرواز یکی از امن‌ترین راه‌ها برای رسیدن از A به B است.

    • برت گرینگهویس می گوید

      رابرت، در مورد نظریه ای که در مورد پرواز ایمن یا رانندگی ایمن توضیح می دهید، چیز زیادی برای گفتن وجود ندارد. بنابراین هر دو 100٪ ایمن نیستند، بنابراین شما در معرض خطر هستید، مطمئناً. در درس 1 آمار در طول مطالعات اقتصاد من، استاد یک گلدان حاوی 100 توپ، 99 سیاه و 1 سفید را نشان داد. او پرسید چه شانسی دارید که با یک دست آن یک توپ سفید را از گلدان خارج کنید؟ درسمان را گرفته بودیم و یکصدا گفتیم: 1 درصد شانس! حرفه ای گفت اشتباه است، فقط دو امکان وجود دارد، یا توپ سفید را می گیری یا توپ سفید را نمی گیری، پس شانس 1 درصد است. البته منظور شوخی بود، اما من هنوز هم خیلی به آن فکر می کنم، زیرا حقیقت زیادی در آن نهفته است.

      من از این مثال استفاده می کنم زیرا این شانس 50 درصد برای سفر با هواپیما (یا ماشین سواری) نیز صدق می کند. یا سالم به مقصد می‌رسی یا نمی‌رسی. اگر سرنوشت به شما دست می دهد، می توان گفت: بله، احتمال تصادف آن هواپیما حداقل بود. با این حال، این اتفاق افتاد، پس با این همه آمار چه باید کرد.

      مقایسه با ماشین سواری - که خود من در داستان به آن اشاره کردم - نیز اشکال دارد. اگر بخواهم از A(msterdam) به B(angkok) بروم، نمی توانم با ماشین بروم، اگر بخواهم از A(lkmaar) به B(reda) بروم، نمی توانم با هواپیما بروم. بنابراین معمولاً انتخابی ندارید.

      .

  2. والتر می گوید

    من پرواز را کاملاً ابتدایی می دانم. اول از همه، حضور در آنجا دو یا سه ساعت قبل از حرکت به اندازه کافی مضحک است و حوصله قبل از رسیدن پرواز (طولانی) وجود دارد. سپس ساعت‌ها روی یک صندلی تنگ با اطرافیانتان می‌نشینید که معمولاً از آنها دوری می‌کردید.
    سپس غذا را در پلاستیک پیچیده که به سختی می‌توانید آن را باز کنید، سپس آرنج همسایه را به قاشق یا چنگال پلاستیکی می‌زنید که سعی می‌کنید به سختی آن را به سمت دهان خود حرکت دهید تا لباس‌هایتان از قبل لکه‌دار باشد.
    بعد از بازدید از توالت، گاهی اوقات شما در صف می ایستید و وقتی داخل آن هستید، بازدیدکنندگان قبلی اغلب چیزهای کثیفی دارند! نه، پرواز بی ارزش است، اما این تقریبا تنها راه برای رسیدن به تایلند محبوب من است!

    • هانس بوس (ویراستار) می گوید

      این نقطه ضعف «طبقه گاو» است، یک شکل تصفیه شده از حمل و نقل دام. در طول مدتی که به عنوان یک روزنامه نگار فعال بودم، اغلب این امتیاز را داشتم که در کلاس تجاری پرواز کنم یا حتی برای اولین بار. کسب و کار در واقع تنها راه رسیدن به مقصدی است که استراحت کرده و ژولیده نیست، اگرچه مقصدی بسیار گران است. حالا که باید از جیب خودم هزینه بلیط ها را پرداخت کنم، تنها گزینه ای که باقی مانده، اقتصادی است. متأسفانه اما فرقی نمی کند.

  3. کور جانسن می گوید

    خطوط هوایی eva کلاس همیشه سبز را دارد که هزینه آن کمی بیشتر است.
    حدود 100 یورو برای بازگشت، و پس از آن کار شما تمام است
    خیلی بهتره،

    گرم کور

    • هانس می گوید

      کور، کاملا موافقم

  4. لخت کردن می گوید

    کور جانسن در 25 فوریه 2011 در ساعت 09:58 صبح می گوید
    خطوط هوایی eva کلاس همیشه سبز را دارد که هزینه آن کمی بیشتر است.
    حدود 100 یورو برای بازگشت، و پس از آن کار شما تمام است
    خیلی بهتره،

    100 یورو گرون تره؟ لطفا به من بگویید کجا می توانید آن بلیط ها را رزرو کنید.
    در حال حاضر، بلیط ماهانه 250 تا 300 یورو بیشتر است.
    فقط یک بلیط 2 ماهه ارزان تر خواهد بود.
    سال گذشته مدت زیادی منتظر ماندم، زمانی که بلیط آنلاین را به قیمت 869 یورو رزرو کردم Evergreen de Luxe، اکنون "فرست کلاس"

    گرم ،

    لخت کردن

    • کور جانسن می گوید

      من یک جستجوی سریع انجام دادم، اما می توانم آنها را با حدود 150 یورو رزرو کنم
      اضافی، اما برای همه بلیط ها، همچنان به دنبال یک معامله است،
      در حال حاضر می توانید با چین با قیمت 660 یورو برای ماه مارس رزرو کنید.
      این اقتصادی است، با ایر برلین با آن قیمت امکان پذیر نیست، به علاوه زمان طولانی تر
      به دوسلدورف با قطار، و قیمت

      گرم کور

    • هانس می گوید

      نه، این کلاس درجه یک نیست، بلکه یک کلاس تجاری است، به شدت توصیه می شود

  5. جوزف پسر می گوید

    هنگام خواندن داستان، باید به زمانی فکر می‌کردم که پس از فرود نسبتاً آرام، تشویق‌ها بلند شد. EVA در واقع قیمت های خود را برای کلاس سبز به میزان قابل توجهی افزایش داده است و حداقل 250 یورو صرفه جویی می کند.

    • کور جانسن می گوید

      من یک بلیط ماهانه p/m 145 یورویی دارم

      گرم کور

      • لخت کردن می گوید

        کور عزیز،

        نمی دونم در چه دوره ای ولی میشه لطفا لینکی که 150 یورو بیشتر براتون می خواد برام بفرستید؟ برای همیشه سبز د لوکس.

        گرم ،

        لخت کردن

    • گرینگو می گوید

      بله، جوزف، درست است. در مشاهدات من، بسیاری از آمریکایی ها پس از فرود و احتمالاً افرادی که برای اولین بار پرواز کردند کف زدند. به آن به عنوان رهایی از تنش درونی فکر کنید.

  6. یک داستان خوب دیگر گرینگو. من به همه توصیه می کنم حتماً به موقع خانه را ترک کنند. به خصوص نسبت به شیپول. اغلب پیش می آید که به دلیل راه بندان، تصادف، بسته شدن جاده و غیره دیر می رسند. هواپیما منتظر نمی ماند.

    • رابرت می گوید

      و من به همه توصیه می کنم که زودتر به سوارنابومی بروند. صف های کنترل پاسپورت 45+ دقیقه در 4 ماه گذشته بیشتر از موارد استثنا بوده است. من هرگز بیش از یک ساعت قبل از حرکت در فرودگاه نبودم، اما امروزه باید حداقل 90 دقیقه قبل از حرکت آنجا باشم. آن را ایمن بازی کنید و آن را 2 ساعت زمان دهید.

      • فرانسوی می گوید

        من به زودی دوباره با هوای Eva به تایلند می روم [کلاس همیشه سبز تقریبا 900 یورو]
        من همه چیز را ترتیب داده ام، بلیط قطار، بلیط پرواز داخلی، 4 روز قبل از حرکت ایمیلی دریافت کردم که پرواز برگشت من لغو شده است، که خوب است.
        در مورد زمان انتظار من هیچ وقت با زمان انتظار طولانی مشکلی ندارم، به موقع از خانه خارج می شوم و شما هیچ مشکلی ندارید، من حداقل 4 ساعت قبل از حرکت در فرودگاه هستم.

      • هانسی می گوید

        من هرگز مجبور نبودم با صف های طولانی کنار بیایم.
        با این حال، تا به حال من همیشه با پرواز شبانه پرواز کرده ام (خروج BKK حدود ساعت 03:00)

        آیا در مورد این زمان های خروج صحبت می کنید؟

        • سنگ گلابی می گوید

          من پروازم را با KLM چند ماه پیش از دست دادم (با 5 دقیقه تاخیر). دلیل: بیش از یک ساعت و پانزده دقیقه برای گمرک. با 4 نفر تماس بگیرید در حالی که ممکن است 200 نفر منتظر باشند. پرواز شبانه هم بود دو هفته پیش ممکن بود 50 نفر آنجا بودند، اما با 12 افسر بازرسی در عرض 10 دقیقه از آنجا عبور کردم. بنابراین مطمئن شوید که من به موقع هستم زیرا از دست دادن پرواز شما گران است. و یک نکته هنگام ورود به BKK. به پیشخوان هایی که دو کارمند دولتی در آن کار می کنند توجه کنید. آنها معمولا سریعتر می روند. و از صف هایی که مردم آفریقا در آن ایستاده اند اجتناب کنید. اینها معمولاً به طور اضافی بررسی می شوند.

          • دستبرد زدن می گوید

            بله، آن پیشخوان هایی که دو کارمند دولتی در آن نشسته اند خوب است.

  7. جانی می گوید

    با وجود سال ها تجربه پرواز با KLM، اولین سفر من به BKK هنوز یک تجربه بسیار هیجان انگیز بود. من 10 سال بود که به دلیل ممنوعیت پرواز (اخراج شده) پرواز نکرده بودم و همچنین در سال های اخیر ترس واقعی از پرواز (آب و هوای بد) در من ایجاد شده بود، بنابراین این سفر طولانی برای اولین بار در سال ها بسیار هیجان انگیز بود. میل من برای انجام یک کار جدید در زندگی بیشتر از ترسم بود و تصمیم گرفتم هر طور شده بروم. رو به خورشید، درختان نخل و خانم های قهوه ای.

    پشیمان نشده ام حتی اگر در اینجا شکست بخورد، باز هم تجربه منحصر به فردی خواهد بود که بسیاری از هموطنان دیگر نمی توانند با من به اشتراک بگذارند.

    • رابرت می گوید

      به نظر من جالب ترین قسمت پاسخ شما ممنوعیت 10 ساله پرواز است. چگونه به آن دست یابید؟

      • جانی می گوید

        این یک هدیه ناخواسته از طرف سابقم بود. در آن زمان، او هنگام چک کردن یک پرواز ساده تعطیلات به یونان با یک افسر امنیتی صحبت کرد. به نظر می رسد استفاده از کلمه "بمب" در بین خطوط هوایی یک هتک حرمت است. او سعی کرد آن را توضیح دهد، اما آن عوضی یک مقام رسمی فکر می کرد دلیل کافی برای کمک به تعطیلات ما به ماه است. نتیجه این شد که او و همه افراد درگیر (از جمله یک نوزاد!) از هواپیما اخراج شدند. یک ماه بعد معلوم شد که ما 10 سال از پرواز ممنوع شده بودیم. و اینکه برای یک ظرف شیر گرم برای بچه گفت: «این بمب است» به جای «این شبیه بمب است». جامعه مورد نظر اکنون ورشکسته است.

        • رابرت می گوید

          بلافاصله به فکر شما افتادم 😉

          http://www.telegraaf.nl/binnenland/9321245/__NL_er_cel_in_voor_bommelding__.html


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم