ماساژ تایلندی از طریق چشم یک زن

نویسنده: مونیک رینزدورپ
Geplaatst در ماساژ تایلندی
برچسب ها: ,
31 ژوئیه 2022

از آنجایی که بیشتر داستان‌های این وبلاگ از دیدگاه مردانه نوشته شده‌اند، به این فکر افتادم که دست به کار شوم و به عنوان یک زن، داستانم را در مورد تجربه‌ام در این وبلاگ بگویم. تایلند انجام دهید

سال‌هاست که به آرامی به تایلند انتقال می‌دهم و در سال‌های اخیر بیشتر در تایلند بوده‌ام تا در هلند، ماساژهای ضروری تایلندی را نیز انجام داده‌ام و هیچ یک از آن داستان‌های «پایان خوش» را نمی‌فهمم؟ من اغلب در حین ماساژ فریاد می زنم، اما این به این دلیل نیست که خیلی خوشحال هستم، در چنین لحظه ای بسیار ناراضی هستم.

دردناک

در تمام آن سالها ماساژهای بسیار دردناکی توسط ماساژورهای مختلف داشتم، حتی با کبودی های لازم و بعد از اینکه سالها خودم را بزرگ نگه داشتم (چرا؟) تصمیم گرفتم یک روز دیگر اجازه ندهم آسیبی ببینم و از این به بعد باو باو باشم. فریاد زدن که به معنی نرمتر، نرمتر است.

حالا من یک ماساژور جدید به نام فو دارم، می‌توانم به شما بگویم که ماساژهای فو آسان نیست، فو، فو، فقط برای شروع کمی…

Phoe می تواند یک po(o) را با من به صورت مجازی بشکند. فوئه به نوعی به بدن انسان و به ویژه معایب بدن انسان علاقه زیادی دارد. در حال حاضر غیرمعمول نیست که یک ماساژور تظاهر به نیمه دکتر بودن کند و تئوری های بسیار جالبی داشته باشد، اما فو می داند چگونه دانش خود را به شکل جالبی اثبات کند و من روی آن حساس هستم.

چند روز پس از ورودم به تایلند، ناگهان دچار نوعی درد اسپاسمودیک در قسمت بالای پایم شدم، توصیف دقیق احساس آن دشوار است، اما باور کنید جالب نیست، به خصوص اگر درد گاهی اوقات به مچ پا هم کشیده شود. و من باید پنج دقیقه مثل یک مادربزرگ قدم بزنم تا دوباره دردش فروکش کند، این فقط شما را خوشحال نمی کند، به خصوص اگر به سختی درک کنید که 50 ساله هستید و هنوز خود را جوان سی ساله می بینید ( فقط برای نام بردن یک عدد).

فو

> به هر حال، من نیاز فوری به ماساژ داشتم و اینگونه شد که به فوئه رسیدم، البته فو فورا احساس کرد که مشکلی در پای من وجود دارد و شروع به درمان کرد، که این درمان مرتب اشک در چشمانم جاری می کرد و این به خاطر این نبود احساسات ممکن است شما واضح باشید! اما همانطور که گفتم با تایلندی ضعیفم و فیو انگلیسی ضعیفش توانست مرا از مهارت هایش متقاعد کند و تصمیم گرفتم یک ماساژ بعدی انجام دهم.

من و فو اکنون با هم دوست هستیم، در تایلند بسیار رایج است که شما علایق مشترک دارید یا یکی دو بار یکدیگر را ملاقات کرده اید و با هم خندیده اید تا در مورد دوستم صحبت کنید، من اکنون "دوستان" بیشتری در اینجا دارم تا (پنجاه سال) ) هلند…

جالب است بدانید که من و فو در طول ماساژ زبان یکدیگر را یاد می گیریم که گاهی اوقات منجر به صحنه های خنده دار می شود. برعکس، من از اظهارات وحشتناک خود دریغ خواهم کرد، اما تمام تلاشم را خواهم کرد.

رفلکسولوژی پا

دوست من فی در یک نقطه شروع به صحبت در مورد رفلکسولوژی پا کرد، زیرا دو ساعت ماساژ تایلندی در هر روز بسیار کسل کننده می شود و گاهی اوقات مجبور می شوید برای جالب نگه داشتن چیزها چیز سرگرم کننده ای پیدا کنید، اینطور نیست؟ بنابراین اگر فکر می‌کنید که ماساژ تایلندی قبلاً دردناک است، اکنون به رفلکسولوژی پا می‌روم، اکیداً توصیه می‌کنم از رفلکسولوژی پا خودداری کنید، باید آن را چیزی شبیه به این ببینید، احساس رفلکسولوژی پا را می‌توان با درد زایمان، توجه داشته باشید من نمی گویم که این همان زایمان است و در واقع من اصلاً نمی دانم که آیا این درد قابل مقایسه است یا خیر، زیرا من فرزندی ندارم، اما این به کنار.

فی غیر از این فکر می کند، تعجب آور نیست که فو فوراً فکر کرد که احساس می کند من برای باردار شدن مشکل خواهم داشت و گفت که برای این کار باید به دکتر بروم، صادقانه بگویم باید اعتراف کنم که فو در آن زمان نمی دانست که من تازه پنجاه ساله شدم و تصمیم گرفتم این را به عنوان یک تعریف بزرگ ببینم.

شادی من کوتاه مدت بود زیرا متعاقباً او با معایب دیگری روبرو شد و این عیوب فقط در بازتاب شناسی پا مشخص می شوند که در یک مکان خاص یک چوب یواشکی را در عمق پاهای شما فرو کنند (منظورم تلنگر ملایم و ملایم نیست. شخصی در فیس بوک) و گریه کردن از درد، این نشانه آن است که چیزی در بدن شما درست نیست.

متأسفانه کهولت سن با نقص هایی همراه است و بنابراین معلوم شد که در شنوایی، بینایی و حافظه من انسداد وجود دارد، با توجه به سن من تعجب آور نیست، اما فی فکر می کند، حدس می زنید، متفاوت است... فو اکنون در حال کار بر روی همه چیز برای بلند کردن است. انسدادهای من با وجود این واقعیت که من حتی به سختی متوجه این انسدادها شدم و بنابراین مشکل کمی با آنها دارم، اما بله، بیهوده هستم، می خواهم در آزمون "سن واقعی شما چند است" به خوبی بیرون بیایم.

نتیجه گیری، من در حال حاضر به ماساژ تایلندی و هر کاری که می توان انجام داد معتاد شده ام، من مرتباً شک دارم که آیا دردی که برای این کار باید متحمل شوم ضروری و مفید است یا خیر، هنوز خیلی زود است که بدانم آیا تا آن زمان می گذارم یا نه سرنوشت من در دستان فوو است و شما را در جریان بگذارم.

– پیام بازنشر شده –

21 پاسخ به “ماساژ تایلندی از طریق چشمان یک زن”

  1. کایدون می گوید

    من مردی در سن شما هستم و دوست دارم هفته ای یک یا دو بار ماساژ تایلندی داشته باشم. یک ماساژ معمولی یک ساعته (گاهی دو ساعته) بدون پایان خوش در یک سالن ماساژ معمولی.
    هر بار که به تایلند برمی گردم، کمی جستجو و تلاش برای پیدا کردن یک ماساژور دلپذیر (m / f) نیاز دارد.
    ماساژ تایلندی یک کار بدنی است که به نظر من هر دو بدن باید با هم هماهنگ باشند. مهارت و تکنیک ماساژور نیز مهم است. یک ماساژ خوب تایلندی برای من یک نعمت است و احساس خوشایندی دارد. سیستم اسکلتی عضلانی گاهی اوقات ممکن است کمی بیشتر از حد معمول حرکت کند. وقتی این کار با دقت انجام شود، تحریک کننده است اما مطمئناً دردناک نیست. با گذشت زمان متوجه می شوم که شما در استخوان های من انعطاف پذیرتر می شوید و همه چیز راحت تر حرکت می کند.

    ماساژهای دردناکی را هم تجربه کرده ام. این لزوماً نادیده گرفتن ماساژور نیست، اما تا آنجا که به من مربوط می شود هیچ تطابق متقابلی وجود ندارد.
    این می تواند زمانی باشد که هیکل ماساژور به خوبی روی بدن من نمی خورد. من به چیزهایی مانند اندازه و قدرت دست ها، انگشتان و پاها، وزن ماساژور، مقدار "گوشت" روی استخوان ها (ساعد) و غیره فکر می کنم.

    من گاهی اوقات خودم را ماساژ می دهم و متوجه شده ام که افراد از نظر ساختار (عضله سازی، انعطاف پذیری، ابعاد و نسبت متقابل استخوان ها و غیره) بسیار متفاوت هستند، بنابراین نمی توانم به همه یک ماساژ خوب (خوشایند) بدهم.
    به عنوان یک ماساژور، مهم است که با مشتری تماس داشته باشید زیرا نمی توانید احساس کنید که ماساژ شما با مشتری چه می کند. علاوه بر این، مواردی مانند روتین و تجربه نیز نقش دارند.

    ماساژی که درد یا کبودی دارد (پس از پایان) خوشایند یا ارزش تکرار ندارد.
    شاید بهتر باشد بیشتر نگاه کنید و ماساژورهای مختلف را امتحان کنید.
    کار انسان بین دو بدن متفاوت باقی می ماند و بنابراین هر ماساژ با ماساژور متفاوت متفاوت خواهد بود.

  2. کیز می گوید

    من سالها مشکل کمر دارم. تحت فیزیوتراپی و درمان دستی قرار گرفت و سپس 2 هفته برای استراحت در بیمارستان بستری شد. متأسفانه کره بادام زمینی، متخصص مغز و اعصاب به من توصیه کرد که جراحی کنم. به من اجازه داده شد که به خانه بروم و سپس تصمیم خود را اعلام کنم.
    یکی از آشنایان به من توصیه کرد که با یک متخصص کایروپراکتیک تماس بگیرم و از آنجایی که هنوز تمایلی به جراحی نداشتم، تصمیم گرفتم به توصیه او عمل کنم.
    متعاقباً، من تحت درمان های بسیاری با کایروپراکتیک و با موفقیت قرار گرفتم، اگرچه مجبور بودم به طور منظم برای یک تا چهار جلسه درمان برگردم.
    تا اینکه با همسر تایلندی ام آشنا شدم که در هتلی اینجا به عنوان ماساژور کار می کرد. گفته می شود که او علیرغم ظاهری کوچک و ضعیف، بسیاری از مردم را از بیماری هایشان درمان کرده است.
    او مرا در انواع موقعیت‌ها قرار می‌داد و پشتم را به انواع روش‌ها کار می‌داد که گاهی باعث می‌شد از شدت درد گریه کنم. با این حال، تمام آن درمان‌های او باعث شد که من دیگر مشکل کمر نداشته باشم و درست مثل هر فرد دیگری، می‌توانم درست راه بروم. این قبلا غیرممکن بود زیرا بدن من به طور خودکار موقعیتی را برای اجتناب از درد اتخاذ کرده بود.
    یک ماساژور آموزش دیده که به کار خود نیز علاقه دارد، مطمئناً می تواند به مردم کمک کند تا مشکلات خود را به طور کامل یا جزئی حل کنند. این واقعیت که پزشکان بیمارستان مجاور بیماران را به مغازه ما می فرستند گواه روشنی است.

    • دان ور می زند می گوید

      Kees عزیز، من به طور منظم در Udon زندگی می کنم، می توانم بدانم مغازه شما در کجا قرار دارد؟

      mvg دان ویرتس

    • هنک می گوید

      من 2 بار برای فتق عمل کردم، 2 درمان عرق داشتم، قبل از آخرین عمل دیگر نمی توانستم راه بروم و بخزیم، به نظرم می رسد که یک ماساژور می تواند آن را ماساژ دهد، حتی در تایلند. به گفته دکتر من، یک دیسک بین مهره ای شکسته شده و باعث فشار مغز به اعصاب می شود.

  3. ناتالی می گوید

    خیلی خوبه که یه زن داره حرف میزنه من مدتی است که این وبلاگ را می خوانم و این یک افزودنی خوب است زیرا از دیدگاه زنانه نوشته شده است.
    این فقط یک تصویر متفاوت می دهد!

  4. کارلو می گوید

    صبح بخیر مونیک،

    چه خوب که یک زن هم اکنون در تایلند بلاگ می نویسد. به نظر من این خیلی کم اتفاق می افتد، و چون فقط مردان می نویسند، بسیاری از زنان به اشتباه فکر می کنند که تایلند عمدتاً مقصد تعطیلات مردان است.
    امیدوارم سهم شما زنان دیگر را نیز به نوشتن تشویق کند.
    زیرا همانطور که به درستی اشاره کردید، چیزهایی مانند ماساژ تایلندی همیشه پایان خوشی ندارند.
    باز هم ممنون و امیدوارم مرتباً از شما بشنویم.
    کارلو

  5. الیزابت می گوید

    وقتی در تایلند هستم، یک روز در میان از ماساژ لذت می برم. مهم است که یک ماساژور خوب پیدا کنید. و اما در مورد آن ماساژ دردناک، سال ها پیش راه حل آن را پیدا کردم. من همیشه ماساژ روغن انجام می دهم. آن تایلندی دردناک برای من نیست و من هم نمی توانم با آن آرام بگیرم

  6. l.سایز کم می گوید

    اگر من اینگونه بخوانم، هر روز یک ماساژ تایلندی نسبتاً فشرده دریافت می کنید!
    اما درست مانند ورزش های فشرده، توصیه می شود که بدن به یک دوره استراحت (ریکاوری) 24 تا 48 ساعته نیاز دارد. بسته به عوامل مختلفی مانند شرایط، سن،
    وزن، ویرایش

    احوالپرسی،

    لویی

  7. مایک 37 می گوید

    خواندن مونیک بسیار خوب است، من در طول اقامت 4 هفته ای خود هر روز یک بار در سال به ماساژور می روم، اما مهمتر از همه می خواهم از خودم لذت ببرم، بنابراین اگر آفتاب سوخته باشم، با آلوئه ورا و در غیر این صورت با روغن فوق العاده است، اکنون نیز می دانم به جای اینکه وقتی یک ماساژور جدید ظاهر می شود آهسته بگویم که من baauw baauw هستم! 😉

  8. لئونی ون لیوون می گوید

    من هم یک خانم هلندی هستم که در تایلند زندگی می کنم. من در مورد یک موضوع سرگرم کننده برای نوشتن فکر خواهم کرد. کمی به من زمان بده، چون زندگی اینجا آرام‌تر است، فکر می‌کنم گاهی اوقات مغزم کندتر کار می‌کند. در هر صورت، خوب است که یک خانم برای یک بار هم صحبت کند!

  9. هانس گیلن می گوید

    من هم دوست داشتم ماساژ تایلندی داشته باشم. از آنجایی که همسرم به عنوان ماساژور کار می کرد، چیزی کم نداشتم. متأسفانه، از زمانی که او دوباره تجارت کشاورزی خود را شروع کرد، گاهی اوقات ماساژ کوتاهی می کند. از آنجایی که او هم دوست دارد خودش ماساژ بگیرد، ما مرتباً در روزهای تعطیل با هم به سالن ماساژ می رویم. این تا این که در پایان ماساژ که ماساژور سعی می کند با دستانش سر را از تنه جدا کند، صدای ترک خوردگی و درد تیراندازی در گردن شنیدم. درد اکنون ناپدید شده است، اما صدای تق تق باقی مانده است. اگر مدتی در همان حالت بنشینم و سپس گردنم را بچرخانم، صدایی مانند شکستن شاخه می‌شنوم. بسیار آزاردهنده و گاهی اوقات یک احساس اضطراب. یک عکس نور متفاوتی به این وضعیت نمی‌داد، بنابراین من باید با گردنی که می‌ترکد ادامه دهم. نه، دیگر ماساژ تایلندی برای من وجود ندارد، اما آنها هنوز هم می توانند کف پای من را درمان کنند.

  10. ریاضی می گوید

    ویلم عزیز، نمی‌دانم ویراستاران نظر من را ارسال می‌کنند چون ممکن است خارج از موضوع باشد؟ من خیلی دوست دارم پستی از شما در وبلاگ تایلند در مورد روز شما از نظر غذا، نوشیدنی و آنچه به همسر یا دوست دختر تایلندی خود در مورد زندگی "سالم" می گویید بخوانم و آنچه را که واقعاً عاشق آن هستید، سرگرمی ها یا سرگرمی ها. بنابراین؟ این که وبلاگ نویسان با شما موافق هستند آیه 2 است، اما من کاملاً مطمئن هستم که از نظر خواندن و واکنش ها برنده خواهد بود!

  11. مریان ون دن هوول می گوید

    چه داستان خوبی در مورد ماساژ تایلندی از دیدگاه یک زن توصیف شده است. من هم یک زن هستم و اتفاقاً این وبلاگ را می خوانم زیرا شوهرم آن را زیاد می خواند.
    سال ها پیش از طریق یک ماساژور که ماساژ شیاتسو نیز ارائه می دهد، با ماساژ تایلندی در هلند تماس گرفتم. من نوع تایلندی را نمی دانستم و کنجکاو بودم. من آن را دوست داشتم و در واقع همانطور که به آن می گویند: یوگا برای افراد تنبل بود. بیشتر خواست.
    مدتی بعد برای اولین بار به تایلند رفتیم و ماساژ تایلندی به ذهنم آمد. من می خواستم این فرم از ماساژ را یاد بگیرم و آن را با تمرین پیلاتس خود ترکیب کنم و تصمیم گرفتم ببینم کجا می توانم این را یاد بگیرم. من در ITM به چیانگ مای رسیدم. در نهایت من هر دو نوع شمالی و جنوبی ماساژ تایلندی و رفلکسولوژی پا را نیز به خوبی یاد گرفتم. من الان این کار را در هلند تمرین می کنم. هنوز هم دوست دارید خودتان این کار را انجام دهید، اما دادن نیز سرگرم کننده است و یک "تمرین" کامل برای بدن شماست.
    درد در بدن یا پا البته نشانه آن است. با این حال، متوجه شدم که تفاوت زیادی بین مردم غربی و مردم شرقی در درک آنها از درد و به ویژه آرامش وجود دارد. اگر درد برای تجربه ما بیش از حد شدید باشد و دیگر نتوانیم آرام شویم، دچار تنش می شویم یا تنش جانشینی را تجربه می کنیم. همه اینها بر خلاف حل مشکل عمل می کند. به خصوص در نوع جنوبی ماساژ "Wat Pho"، یاد می گیرید که فشار زیادی را اعمال کنید. من این را با مشتریانم می سازم، وگرنه آنها به سقف می خورند و به هر حال برنمی گردند، اگر بلند نشوند و بلافاصله فرار کنند. سپس من حتی در مورد مقابله با یک مشکل صحبت نمی کنم. یک مشکل فیزیکی همیشه در ذهن "زندگی" دارد. عدم توانایی در آرامش ذهنی منجر به شکایات جسمی می شود. بنابراین راه حل دوگانه است که در کشورهای شرقی نیز به همین ترتیب حل می شود. مدیتیشن، یوگا و غیره و شما آن را نام ببرید. ماساژ چیزی فراتر از کار کردن بر روی بدن است.
    برای من در تایلند دشوار است که تعیین کنم آیا وارد یک سالن خوب می شوید و سپس یک ماساژور خوب نیز دریافت می کنید. در ماه آوریل یک ماساژور نسبتاً جوان گرفتم که روی پشتم کاملاً خوب ظاهر شد. این کار به گونه ای انجام شد که به سختی می توانستم از جایم بلند شوم و با درد بسیار زیادی مواجه شدم که تنها پس از 2 روز فروکش کرد. وقتی در تعطیلات هستید جالب نیست! من اکنون با ماساژ پا شروع می کنم و سعی می کنم از آنجا بخوانم که ماساژورها چقدر ماهر هستند.
    آنچه اغلب اتفاق می افتد این است که 1 ماساژور «آموخته» وجود دارد که با انجام دادن به سایر خانم ها آموزش می دهد. از آنجا که معمولاً مشخص است که ماساژ تایلندی می تواند کاملاً سفت باشد، ماساژورها تمام تلاش خود را می کنند تا بسته بندی آنها را محکم باز کنند. برای موثر بودن ماساژ واقعاً کبودی لازم نیست.

  12. راب وی می گوید

    زیبا نوشته شده است، اگرچه من نمی دانم که آیا "مرد" ماساژ (یا هر چیز دیگری) را متفاوت از "زن" تجربه می کند یا خیر. به نظر من بیشتر به فرد و تجربه/وضعیت منحصر به فرد مربوط می شود. من چندین بار به تایلند رفته ام، اما هرگز ماساژ (تایلندی/ شرقی) نداشته ام. احتمالاً دوباره تکرار می‌شود، اگر ماساژور (m/f) مناسب باشد، مطمئناً آرامش‌بخش خواهد بود.
    امیدوارم شما و/یا زنان دیگر تعداد بیشتری را ارسال کنید. نه به این دلیل که ارزش افزوده خاصی دارد، بلکه صرفاً به این دلیل که نسبت مشارکت‌های مرد و زن بسیار نامتعادل است. هرچه تنوع افراد و شخصیت ها بیشتر باشد، سرگرمی بیشتر است. کمی تنوع مسلما چیز بدی نیست! 🙂

  13. برام سیام می گوید

    یک قطعه زیبا و معصومانه درباره ماساژ تایلندی به بحثی شرورانه در مورد طب شرقی و غربی تبدیل می‌شود. هنوز قابل توجه است. دلیلش این است که یک نفر با حقانیت از علم غربی که مبتنی بر شواهد و دلیل است، در برابر اعتقاد عاشقانه و عرفانی به رویکرد شرقی (که باید خوب باشد فقط به دلیل قدیمی بودن و وجود «صدها هزار کتاب» دفاع می کند. در مورد آن نوشته شده است). بدبینی نسبت به دستاوردهای خود در میان بسیاری از غربی ها مشخصه کسانی است که بیشتر از آنچه می بینند، باور دارند. علیرغم این واقعیت که تقریباً همه چیزهایی که در این دنیا اختراع شده است به دلیل علم غربی است، از جمله رایانه ها و اینترنتی که این وبلاگ با آن ایجاد شده است، مردم سرسختانه به درمان های جایگزین، معجون های مرموز برای درمان ایدز اعتقاد دارند. درمان شده، آلت تناسلی ببر آسیاب شده و خون کبری به جای ویاگرا برای افزایش قدرت و غیره به روش غربی برای استخراج درمان می شود. من واقعاً پاسخی از جوماندا را از دست دادم، زیرا متأسفانه سیلویا میلکمپس دیگر نمی تواند پاسخ دهد.

  14. ویلیام اچ می گوید

    من سالهاست که به تایلند می آیم و عاشق ماساژ هستم. پا، عطر تایلندی، و غیره بسته به موقعیت، همه آنها بسیار مفید یا فقط خوب هستند. بعد از یک روز گلف یا یک بعد از ظهر خرید، برای مثال، من عاشق ماساژ پا هستم.

    فقط گاهی اوقات از تعداد زیاد مغازه های ماساژ نه چندان جدی خسته می شوم. به نظر می رسد «پایان خوش» «کار اصلی» آنجاست و ماساژ و پوششی برای فحشا. آنها به ویژه در مناطق توریستی رایج هستند. خوشبختانه، بسیاری از فروشگاه های خوب ماساژ / اسپا نیز وجود دارد.

  15. میا می گوید

    زیبا و زیبا نوشته شده است. زنان بیشتر بسیار خوش آمدید. من در اینجا با اکثریت در این مورد موافقم. متاسفانه فقط یک بار فرصت لذت بردن از تایلند را داشتم. سه هفته. ظاهرا آنقدر خوب بودند که وقتی به دفتر برگشتم صدایی در آوردم و چراغ قرمز چشمک زد. از همکارانم پرسیدم این چیست. گوشی خودت چطور؟ این به اندازه کافی نشان می دهد که تایلند 1 هفته با شما چه می کند. حداقل با من. (قبل از اینکه ویلم با واژگان پشمالو و هوشیارش مرا اینجا بسوزاند).

    به طور طبیعی، من بلافاصله از این فرصت استفاده کردم و تحت یک ماساژ تایلندی قرار گرفتم. اولین بار من در کوه سامویی اتفاق افتاد. که خوب پیش رفت. خب، اولین بار بود، بنابراین من هنوز مواد مقایسه ای نداشتم. بار سوم، «مدیر زن» کمی جلوتر از خنده‌دار بودن، اظهارات تهوع‌آمیزی کرد و سینه‌ام را برای مثال فشار داد. به عنوان یک پسر خوب است. اما نه با یک زن. و البته نه با من. همچنین آخرین باری بود که در آنجا تحت درمان قرار گرفتم.

    در کوه تائو، من تا به امروز بهترین ماساژ را داشته ام. در حالی که هابی به دلیل وجود یک ویروس در ترکیب با آلرژی به خورشید، در سایه قرار داشت. رفتم دنبال ماساژور در استراحتگاه Koh Tao در ساحل، مکانی وجود داشت که می‌توانستید از آن ماساژ بگیرید. یک پیرمرد تایلندی (قد آنها آنقدرها هم قد نیست، در حالی که من خودم 1.63 هستم) بلند شد و بلافاصله به من پیشنهاد کرد که بنشینم. برای تعویض مجبور نبودم چیزی غیر از سارافونم را در بیاورم یا در بیاورم. می‌توانستم بیکینی‌ام را بپوشم. بهترین مرد یک پارچه بلند نازک به اندازه ویفر را تجسم کرد. تمام بدنم را از نوک پا تا گردن با آن پوشانده بود. بالاخره شروع شد.

    بدون اینکه مجبور به فریاد زدن باو باو شوم از من بسیار مراقبت شده بود. او مطمئناً نرم دست نبود. این نوعی ماساژ است که من نیز به خودم می‌دهم: سفت، خوب، اما دردناک و البته نه خیلی نرم. من از ماساژ نرم برای اهداف خصوصی دیگر استفاده می کنم. سپس به من گفت که به سمت خود بچرخ. اوه عزیزم از سرم گذشت پس این همان جایی است که آن قسمت خش خش شناخته شده از کیسه ترفندها بیرون می آید. مرد در نقاط استراتژیک خاصی بدنم را گرفت و شروع به شمردن کرد. در سرم جرقه زد: قرار است ساعت سه اتفاق بیفتد. صبر کن صبر کن، می توانم سریع بگویم. بگذار اول نفسم را کنترل کنم... این فضا به من داده شد. خوب، بیایید این کار را انجام دهیم. یک،….دو…بنگ!

    متأسفانه نتوانستم یک گریه را سرکوب کنم، اما معلوم شد که دردناک تر از تمام آن داستان ها و تجربیات هشدار دهنده ای بود که از سایر مسافران تایلند شنیدم. بعد از اینکه اعلام کردم برای اولین بار در سفر تیالند خواهم بود. مرد کوچولو به من نگاه کرد و با لحنی که کورکورانه اطاعت می کنی گفت: آماده نیستی، به طرف دیگر برگرد. کل سیرک تکرار شد.

    در کنار من یک خانم ظاهراً یک زن هلندی بود که گفت: آیا قبلاً چنین ماساژی نداشته اید؟ که به آن اشاره کردم، اگر اینطور بود، من چنین واکنشی نشان نمی دادم، درست است؟ به هر حال. بعد از اینکه مبلغ وعده داده شده را به بهترین مرد پرداخت کردم، او بوم نقاشی خود را پس گرفت و من خودم را تمیز کردم، قبلاً متوجه تفاوت شدم.

    کل وضعیت من، نحوه ایستادن و راه رفتنم تغییر کرد. صاف تر راه رفتم همچنین نوعی بار یا تنش از من احساس می شود. از آن ماساژ، که متأسفانه آخرین مورد قبل از آن بود که یک افسر پلیس نظامی تایلند در فرودگاه به زبان تایلندی فریاد زد.

    .... بیش از یک هفته طول کشید (من قبلاً به هلند بازگشته بودم) قبل از اینکه صدای ترک خوردن پشتم را شنیدم و از بدبختی می‌لزم. آنقدر پشیمانم که موفق نشدم بهترین مرد را در کیف دستی ام ربودم و سپس آن را با خودم به هلند ببرم، جایی که دوست دارم هفته ای 1 بار ماساژهای او را انجام دهم، به این کار راضی خواهم بود، اما بیشتر و بیشتر اوقات مجاز است ... تا زمانی که اثر ثابت باقی بماند ...

    PS. ماساژ آلوئه ورا واقعاً مزخرف است.. کمی آن را با آلوئه ورا نوازش کنید و برای آن 300 حمام بپردازید. بله، پس من حداقل یک پایان خوش را به عنوان پاداش می خواهم ... :P

    • میا می گوید

      اوه و کار کردن با این ماساژور مرد قدیمی از استراحتگاه کوه تائو، عالی بود. دقیقا همانطور که باید باشد. از نظر کلیک، درمان و انرژی (نه من یک فرد روحانی بالدار نیستم).

  16. پل اسخیپول می گوید

    ماساژ، می تواند باشد. در یک ماساژ تایلندی اخیر در Koh Phangan، من بیان کردم؛ "لطفا مراقب دست راستم باش." این دو هفته قبل در NL به دلیل شکستگی استخوان صورتی در دست من از گچ برداشته شده بود. خوب، استخوان شکسته بهبود یافته بود، اما حتی نوشتن هنوز واقعاً دردناک بود. هنگام دست دادن من نیز بلافاصله نشان دادم، به آرامی لطفاً، تازه از شکستگی استخوان بهبود یافته ام. اینطوری به ماساژورم اطلاع دادم. حتی در حالی که روی شانه هایم کار می کردم نتوانستم از این تصور فرار کنم، او فقط با یک نفر بحث شدیدی داشت و برای لحظه ای به من واکنش نشان می دهد. در یک لحظه او ابتدا دست ضعیف مرا گرفت که به خوبی از عهده آن برآمد تا اینکه سعی کرد انگشتانم را یکی یکی بکشد. البته از انگشت کوچکم شروع کردم، خیلی دیر جیغ کشیدم، ترک بزرگی بود که خودش هم از آن تعجب کرد. افسوس، ادامه بده، من از بدترین حالت می ترسیدم، اما در کمال تعجب روز بعد دستم کاملاً بدون درد بود و انگشت کوچکم دوباره مثل همیشه حرکت می کرد. شانس یا تخصص، ایده ای ندارم، اما پس از آن کاملا راضی هستم.

  17. هنک می گوید

    اولین بار در تایلند یک ماساژ کاملاً دردناک نیز داشتم و چیزی در مورد پایان خوش نمی دانستم، دومی زیباترین بود و اصلاً به درد من نمی خورد. وقتی به همسرم گفتم دیدم برای او هم دردناک است.
    ماه آینده 49 سال ازدواج خواهیم کرد.

  18. تئو می گوید

    خانم عزیز شاید دارم
    نکته طلایی برای شما
    اگر نخ پنبه ای دارید موارد زیر را در اختیار دارید.
    یک نخ پنبه روی هر پا.. باید پنبه باشد. درست بالای مچ پا.
    و در عرض چند دقیقه درد از بین می رود!!!!!!! و دیگر نمی آید
    من قبلاً در این زمینه به افراد زیادی در تایلند کمک کرده ام
    ارزان است و کار می کند.
    بعد از مدتی به دلیل مالش رشته ها را عوض کنید
    اولی.موفقیت تضمین شده است.
    بگذار بشنوم.
    با احترام تئو


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم