بینی من، گوش هایم، جوانه های چشایی و به خصوص چشمانم هر از گاهی در تایلند خراب می شوند. بله، بینی و گوش من نیز، زیرا من در یک منطقه جنگلی تایلند زندگی می کنم، بنابراین طبیعت زیادی به صدا در می آید، اما تقریباً هیچ آلودگی صوتی و آلودگی کم هوا در اینجا معمولاً به اوزون بیش از حد برمی گردد. نه ازن ایجاد شده توسط نور خورشید بر مه دود، بلکه ازن در نتیجه تخلیه رعد و برق.

اما بزرگترین حس من، پوست؟ در واقع کمی خشن از بین می رود. اما گاهی اجازه می‌دهم پوستم توسط ماساژور نوازش شود و البته ماساژ روغنی را انتخاب می‌کنم. اما باید ماساژور با چهره ای صمیمی و با عشق پوستم را ماساژ دهد، حداقل من باید این حس را داشته باشم. او مجبور نیست واقعاً زیبا باشد زیرا در طول ماساژ چشمان من هنوز بسته است، اما زیبایی طبیعتاً هیچ نقطه ضعفی ندارد. یک ماساژور مجبور نیست روی مشتریانم حساب کند، مگر اینکه به دنبال درمانی برای مشکلات عضلانی باشم، بنابراین من کمتر حساس هستم.

قبل از اینکه با تجربیات خودم شروع کنم، ابتدا تجربه ای که یکی از دوستان خوب به من گفت. او به همراه همسرش به سالن ماساژ رفت و در آنجا با لمس‌های ظریف یا شاید کمتر ظریف ماساژور، «پایان خوش» را تجربه کرد. او در واقع آنجا چندان خوشحال نبود، به خصوص که همسرش نیز متوجه آنچه در حال رخ دادن است. وقتی ماساژور برای خدمات اضافی پول بیشتری می خواست، عصبانی تر شد. او نمی خواست در مورد آن بداند. نکته نیز ساکن نبوده است.

تجربیات من به 44 سال قبل برمی گردد. اولین سفرم به تایلند بود که با یکی از دوستانم انجام دادم. بعد از بانکوک و پاتایا به چیانگ مای رسیدیم و قبل از شروع سفر به خانه، البته می‌خواستیم یک ماساژ تایلندی داشته باشیم. حالا دیگر آنقدرها را به خاطر نمی آورم، اما بحث پایان خوشی وجود نداشت زیرا آن را به خاطر می آوردم. اما البته من آن را دوست داشتم و تصمیم گرفتم که یک بار در آن توقف نکنم. با این حال، «باید» منتظر بمانم تا در تایلند مستقر شوم، زیرا همسر تایلندی من که در این بین با او ازدواج کرده بودم این را دوست نداشت و او از آن دسته‌ای نبود که ساعت‌ها به خرید می‌رفت تا بتوانم در سفرهای خریدش ماساژ بگیرم. .

دو ماساژ اولی که بعد از اقامت نهایی در تایلند انجام دادم نیز ماساژ روغنی نبود. اولین بار - در زمانی که هنوز ورزش نمی کردم - کمرم مشکل داشت و از پرواز به هلند می ترسیدم. همسرم سپس یک ماساژور به خانه آمد و صبح روز بعد قبل از ساعت شش دم در بود. البته پایان خوشی ندارد. چند سال بعد دوباره دچار مشکلات جسمی شدم. نه به خاطر ورزش خیلی کم، بلکه به دلیل ورزش زیاد: برخی عضلات بیش از حد کار می کنند. و برای درمان آن، به بیمارستان روستا رفتم، جایی که یک ماساژور ماهر به من کمک کرد تا در چند جلسه با نرخ ساعتی 100 بات از شر شکایاتم خلاص شوم. و چون آن جلسات کمتر از یک ساعت طول کشید، حتی مجبور شدم کمتر از 100 بات بپردازم. البته در اینجا نیز پایان خوشی وجود ندارد زیرا این به یک بیمارستان تعلق ندارد. اتفاقاً پنجره‌ها و درهای اتاق درمان، احتمالاً عمدی باز بود.

ماساژ تایلندی

ماساژ تایلندی (Teerayuth Mitrsermsarp / Shutterstock.com)

اما بعد از آن دوره ای فرا رسید که در آن هر سال یک دوست خوب از هلند به دیدن من می آمد و با هم بیش از یک هفته در تایلند و کشورهای اطراف در راه بودیم و از فرصت استفاده می کردیم و هر از چند گاهی از یک سالن ماساژ دیدن می کردیم. من همیشه ماساژ روغن را انتخاب می کردم. اولین بار در چیانگ مای بود. ما اواخر بعد از ظهر رسیده بودیم و در هتل بدون اینکه از ما بپرسند قبلاً به ما گفته بودند که امکان ماساژ در اتاق وجود دارد. نه، نه به این دلیل که بعد از شام خودمان به دنبال سالن ماساژ می گشتیم. زودتر این کار را انجام دادیم و در واقع چندین سالن ماساژ را در مرکز قدیمی شهر پیدا کردیم. اما هیچ کدام از آن سالن های ماساژ برای من جذابیت نداشت و وقتی به هتل برگشتیم پیشنهاد قبلی تکرار شد و من پذیرفتم.

بعد از نیم ساعت واقعاً یک ماساژور آمد و مرا با روغن ماساژ داد. او همچنین به صراحت گفت که لازم نیست با آن ماساژ باقی بماند، اما رد کردن آن پیشنهاد به قدرت اراده زیادی نیاز ندارد زیرا قطعاً نوع من نیست. بعد از درمان مجبور شدم هزینه کنم و چیزی حدود 100 بات به او انعام دادم. با این حال، او بیشتر می خواست زیرا روی آن حساب کرده بود که فقط یک ماساژ نباشد و شاید این انتظار برای یک ماساژ در اتاق هتل موجه بود. بنابراین برای محدود کردن از دست دادن درآمد به او 100 بات اضافه بر 100 بات قبلی دادم. او واقعاً از این راضی نبود، اما من نمی خواستم بیشتر از این ادامه دهم.

بار دیگر در هانوی بود. اکنون من واقعاً تحت تأثیر جذابیت زنان در شمال ویتنام و بنابراین از زنان هانوی نیستم، اما این مانع از انتخاب سالن ماساژ نشد. پس از بالا رفتن از دو پله به اتاقی کم نور با شش میز رسیدیم و ماساژ مورد نظر را دریافت کردیم. خوبه ولی هیچ چیز اضافی نداره سپس برای چند روز به هوی آن در جنوب ویتنام رفتیم. مدیر هتل آنجا یک سالن ماساژ مناسب می‌شناخت و وقتی رفتیم نگاه کنیم، یک زن میانسال و یک زن جوان در اوایل بیست سالگی حضور داشتند. وقتی کوچکترین بچه مرا دید، از جا پرید، به طرف من پرید، بازویم را گرفت و مقداری روغن ماساژ روی آن مالید و اجازه داد آن را بو کنم. من از آن بو خوشم آمد، اما از اشتیاق و چهره زیبایش بیشتر خوشم آمد. بنابراین تصمیم گرفتم دیگر نگاه نکنم. من می توانستم بلافاصله بروم طبقه بالا، اما برنامه های دیگری برای آن بعدازظهر داشتیم و گفتم دوباره همان شب ساعت هشت می آیم. ساعت هشت اما او با یک مشتری مشغول بود، اما من با یک ماساژور دیگر به طبقه بالا رفتم، دوباره به یک اتاق تاریک با حدود شش تخت ماساژ.

من آنجا یک ماساژ عالی داشتم (بدون وسایل اضافی) و تصمیم گرفتم ببینم ماساژور مشتاق من این بار آنجاست یا خیر. دوباره نه، بنابراین یک ماساژور دیگر گرفتم. اگرچه «برداشتن» نشان می‌دهد که من یک انتخاب داشتم، در آن زمان فقط یکی در دسترس بود. سومین و آخرین عصر در هوی آن، آخرین تلاشم را انجام دادم و حالا ضربه خورد. وقتی ساعت توافق شده تمام شد، همه مشتریان دیگر قبلاً رفته بودند، اما من هنوز کافی نبودم و پرسیدم که آیا یک ساعت اضافی امکان پذیر است؟ خوشبختانه این مشکلی نبود. در نیمه‌ی آن ساعت دوم ناگهان احساس کردم بیش از دو دست روی من کار می‌کنند. وقتی چشمانم را باز کردم تا ببینم چه خبر است، چهره خندان آن زن میانسالی را که قبلا دیده بودم دیدم و ظاهراً آنجا را دویدم. خوشحالم که توسط دو زن خراب می شوم. بعد از گذشت دو ساعت می توانستم استراحت کنم و با احساس خوبی به هتل برگردم.

واضح است: حتی در حال حاضر هیچ اتفاقی نیفتاده بود و هیچ تلاشی توسط ماساژور (و من) برای پایان جشن انجام نشده بود. یکی از دلایلی که من بر هیچ چیز اضافه اصرار ندارم، اختلاف سنی زیاد است. من به خوبی می توانم تصور کنم که یک زن جوان ممکن است تا حدودی تمایلی به انجام کاری با یک فرد مسن نداشته باشد. از آنجا که حتی اگر گاهی فکر می‌کنم هنوز نسبتاً جذاب به نظر می‌رسم، نگاهی به آینه با عینک من خیلی چیزها را روشن می‌کند. و می‌توانم فراموش کنم که هنوز جوان به نظر می‌رسم: اولین چیزی که حریفان در زمین‌های فوتبال از من می‌پرسند این نیست که از کجا آمده‌ام، بلکه این است که چند سال دارم و می‌بینم که آنها فکر می‌کنند: «این چه سنی است. مردی که هنوز در زمین فوتبال کار می کند. این حداقل به وضوح در مورد چگونگی تخمین سن من توسط دیگران است.

در یکی از بازدیدهایم از آن سالن ماساژ در هوی آن، دو خانم از پله ها پایین آمدند در حالی که من منتظر ماساژم بودم. آن دو خانم قبلاً دهه شصتی داشتند، آنقدر چاق که به سختی می توانستند راه بروند و مثل شب زشت باشند. حالا همه با افزایش سن زیباتر نمی شوند و معمولاً کمی چاق تر می شوند، اما عامل تعیین کننده در مورد آن دو خانم این بود که ظاهری نامرتب داشتند و حتی فکر می کردم زخم هایی روی پاهای آنها دیده ام. کاملاً اشتها آور نیست و برای آن ماساژورها متاسف شدم. و من با وحشت فکر کردم که آیا ممکن است در همان تخت ماساژ قرار بگیرم. خوشبختانه من به اندازه آن دو خانم بد نیستم - امیدوارم - اما در مورد خودم نیز فکر می کنم که ماساژورها ترجیح می دهند از یک جوان تمیز مراقبت کنند. در مورد من، ممکن است مجبور شوند گلوله را گاز بگیرند.

1000 کلمه / Shutterstock.com

مثالی دیگر. در لوانگ پرابانگ، لائوس بود. جای خوبی بود فقط چند ماساژور. یکی از ماساژورها منصوب شد (نه من) و شروع کرد به شستن پاهایم. بعد از آن می‌توانستم به اتاق دیگری مانند آن بروم، اما این بار حریم خصوصی وجود داشت زیرا پرده‌هایی در اطراف تخت ماساژ وجود داشت. نور کم شده بود و موسیقی پس زمینه جوی پخش می شد و حس بویایی من هم خراب شده بود. به طور خلاصه، عالی، و ماساژور - یک "دختر" دیگر در اوایل بیست سالگی - نیز عالی بود. عالی و بسیار محتاطانه و حتی کمی فروتن. وقتی از من خواست تا نیمه راه بچرخم، حوله را بلند کرد و بالا گرفت تا نتواند آن را ببیند. چیزی که هنوز به خوبی به یاد دارم این است که او در حین ماساژ نیز دست مرا به آرامی فشار داد. این باید بخشی از درمان استاندارد باشد، اما برای من چیزی بسیار خاص بود. کمی حس تعلق می داد. در هر صورت، به وضوح نشان می دهد که پوست یک حس دست کم گرفته شده برای سلامتی شماست. اتفاقاً در حین ماساژ گاهی اوقات شخصی می آمد تا ببیند آیا همه چیز خوب پیش می رود یا خیر. واضح بود که ماساژ محدود به آنچه توافق شده بود خواهد بود.

بعد از آن یک فنجان چای گرفتم که بعد از آن می توانستم پول بدهم. روز بعد و فردای آن روز برگشتم و خوشبختانه توسط همان ماساژور تحت درمان قرار گرفتم. دو ماساژ عالی دیگر پس از آخرین باری که آخرین کیپم (واحد پول لائوس) را به او دادم و این باید به وضوح بیشتر از حداقل دستمزد روزانه در لائوس بوده باشد.

البته من از سالن های ماساژ بیشتری بازدید کرده ام اما می خواهم آن را کنار بگذارم. تنها یک بار برای پایان خوش هدف بوده است و آن هم در ویتنام، در مرز لائوس. آن بار هم هیچ ابایی نداشتم که مودبانه این پیشنهاد را رد کنم. به طور کلی من از درمان ها بسیار راضی هستم و اگر گاهی اوقات کمی ناامید می شدم به دلیل انتظارات زیاد بود.

یک بار شخصی در تایلند بلاگ نوشت که ماساژ روغن در تایلند درخواست سکس می کند. اینطور نیست، اگرچه البته به شدت به انتخاب سالن ماساژ شما بستگی دارد. با ماساژ بدن یا صابون می توانید انتظار چیزی را داشته باشید و همچنین وقتی خانم ها منتظر مشتری با شماره پشت شیشه هستند و بنابراین می توانید خودتان انتخاب کنید، احتمالاً می توانید انتظاری هم داشته باشید. اما ظاهراً چنین سالن های ماساژ زیادی وجود ندارد زیرا من هرگز آنها را ندیده ام. و اگر در بین برخی از آقایان انتظاراتی وجود دارد که ماساژورها سکسی یا کم لباس هستند، این نیز با تجربیات محدود من (در کل حدود بیست) مطابقت ندارد. اما اگر شما به عنوان یک فرنگ مرد در بانکوک یا پاتایا از یک راننده تاکسی بخواهید که شما را به سالن ماساژ برساند، طبیعتاً احتمال می‌دهم که بتوانید چیزی فراتر از یک ماساژ را داشته باشید.

در مورد رابطه جنسی در تایلند، من سه بار با یک لائوسی و همسر تایلندی اش و یک همکار تایلندی برای یک آخر هفته به Roi Et رفتم. مردم لائوس از اقامت شبانه خود مراقبت می کردند: این اقامتگاه در استراحتگاهی در خود شهر بود. هر یک از خانه های ییلاقی یک فضای پارک در آنجا داشت که می شد با یک پرده آن را پر کرد. یک کاندوم روی میز کنار تخت بود. علاوه بر این، خانه ییلاقی چیزی بیشتر از یک تخت دونفره و امکانات شستشو داشت. واضح بود که شما می توانید آن خانه ییلاقی را برای مدت بسیار کوتاهی نیز اجاره کنید. در واقع، انتظار داشتم که عصر در خانه به صدا درآید، اما هیچ کدام از اینها نبود. سه شبی که آنجا ماندم بسیار خلوت بود. اکنون در سرتاسر تایلند استراحتگاه‌های زیادی وجود دارد – که می‌توان از آن‌ها برای اقامت شبانه نیز استفاده کرد – اما نه تنها مردان با mia noi خود به آنجا می‌روند. من فکر می کنم بیشتر آنها توسط عزیزانی استفاده می شود که حریم خصوصی کمی در خانه دارند یا اصلاً حریم خصوصی ندارند. زیرا اکثر خانه ها در تایلند حریم خصوصی زیادی ارائه نمی دهند.

برای کسانی که کنجکاو هستند که من با مردم لائوس در Roi Et چه کار کردم، فقط کافی است از هر ایستگاه پلیس در آن استان دیدن کنید و به تصاویر آویزان شده روی دیوار نگاه کنید. در یکی از آن عکس ها شما یک فرنگ را می بینید و آن من هستم.

شما مجبور نیستید ماساژ روغن را انجام دهید زیرا از آن لذت می برید، بلکه به این دلیل که "بر اساس علم، لمس فیزیکی فواید بسیاری برای سلامتی دارد". دیدن: wibnet.nl/mens/4-redenen-daarom-moeten-we-meer-cuddle

17 پاسخ به “تجارب من در سالن های ماساژ تایلندی”

  1. خونعلی می گوید

    داستان خوب هانس
    تجربیات من با ماساژ تایلندی بیشتر است.
    قبل از اینکه COVID-19 خودش را نشان دهد، هر هفته به Soi Sukhumvit 10 می رفتم (قبلاً به سالنی بین Soi 8 و Soi 10 می رفتم، اما فروخته شد و به 7/11 تبدیل شد).
    سالن در Soi 10 یک "سالن معمولی" است، با نرخ پایه ساعتی 250 بات و کارکنان دائمی از خانم های مسن تر و گاهی خواهرزاده یکی از آنها که باید این حرفه را یاد بگیرد. نام آن ماساژ وین است. او کمی عقب است.
    هیچ مشکلی با پایان خوش برای من نیست. من یک بار آن را داشتم، اما برای من کار نکرد.
    برای من شرم آور است، با کسی که به وضوح این کار را برای پول انجام می دهد، که من درک می کنم، اما پنج ثانیه لذت به من می دهد و سپس معمولاً 500 بات برای آن می پردازد.
    پس الان حداقل تا سه ماه پیش دو ساعت ماساژ معمولی تایلندی میگیرم و به ماساژور کشیک 500 برای رئیس و 500 برای خودش میدم.
    آنها می دانند که من یک پایان خوب نمی خواهم، بنابراین در این دو ساعت بسیار متمرکز کار کنید.
    سپس در رستورانی که ضمیمه است یک میان وعده می خورم. جایی که Tieng قدرت دارد.

    زنانی که ماساژ را انجام می دهند نانگ، پوئی، لوای و هونگ نامیده می شوند. من از دو مورد اول می دانم که وقتی سالن ها اجازه بازگشایی دوباره پیدا کنند، برمی گردند. بقیه باید منتظر بمانند و ببینند که آیا دوباره می آیند یا خیر.
    این همان چیزی است که هانس پرانک نیز می نویسد: لمس شدن به شیوه ای کم و بیش عاشقانه یک ضرورت است، همچنین برای رفاه ذهنی شما.

    • ژانویه می گوید

      فرهنگ لغت ون دیل:

      "به شیوه ای کم و بیش عاشقانه لمس شوند"،

      بدون نتیجه

      • ویلیام می گوید

        این یکی جان

        نوازش هورمون اکسی توسین.

        اکسی توسین فوق العاده "هورمون نوازش" باعث می شود احساس امنیت، آرامش و ارتباط با دیگران داشته باشیم. این در حال حاضر برای رشد نوزادان مهم است و نقش خود را در طول زندگی ما ادامه خواهد داد. تماس فیزیکی، از ماساژ و رابطه جنسی گرفته تا بوسیدن، نوازش و گرفتن دست، سروتونین را فعال می کند. پس تا می توانید بغل کنید و ببوسید. کسی در اطراف نیست که اکسی توسین یکدیگر را به جریان بیاندازد؟ سپس مدیتیشن نیز راهی عالی برای تولید اکسی توسین بیشتر و در نتیجه احساس راحتی و شادی بیشتر است.

        https://www.samengezond.nl/big-kiss-dit-doen-gelukshormonen-met-je/

  2. مرغ می گوید

    من فکر می کنم این یک داستان قوی است، سالن های ماساژ زیادی داشتم و آنجا ماندم، اما بدون اینکه اتفاقی بیفتد، فقط با یکی از دوستانش. من هم چندین بار آنجا رفته ام، اما در 80 درصد فقط ماساژ نبود و صادقانه به همسرم گفتم. اما اینجا فکر می کنم با مرد فولادی روبرو هستیم.

    • هانس پرانک می گوید

      هنک عزیز، "مرد فولادی" بسیار مثبت به نظر می رسد. متشکرم. اما آنچه که البته نقش دارد، سن بالای من است.
      البته انتخاب سالن ماساژ من هم مهم است. باید جذاب به نظر برسد و فضا نیز برای من جذاب باشد. اما در هر شهر بزرگی، سالن‌های ماساژ با وسایل اضافی خواهید داشت، اما هرگز به اندازه پاتایا «بد» نخواهد بود. من واقعاً کنجکاو هستم که معمولاً در کدام شهر ماساژ می گیرید.

  3. غارت می گوید

    هانس عزیز

    من کنجکاو هستم که کجا در تایلند زندگی می کنید. آنچه در مقدمه خود توضیح می دهید واقعاً برای من جذاب است: «منطقه جنگلی تایلند، بنابراین صداهای زیادی از طبیعت شنیده می شود، اما عملاً هیچ مزاحمت صوتی و آلودگی کم هوا در اینجا معمولاً به اوزون بیش از حد بازمی گردد. نه ازن ایجاد شده توسط نور خورشید بر مه دود، بلکه ازن که در نتیجه تخلیه رعد و برق ایجاد می شود.

    با احترام،

    غارت

    • هانس پرانک می گوید

      راب عزیز، ما در استان Ubon Ratchathani، حدود 15 کیلومتر خارج از شهر Ubon زندگی می کنیم. اینجا جنگل های وسیعی وجود ندارد، اما برای زندگی بدون مزاحمت لازم نیست. این بوته ها معمولاً در خاک نسبتاً نابارور و/یا در زمین های کمی مرتفع یافت می شوند و بنابراین برای کشت برنج مناسب نیستند. این نیز زمین را ارزان می کند. از طرفی معمولاً در آن مکان ها برق و آب وجود ندارد. شما باید خودتان مراقب آب باشید و PEA با هزینه ای برای برق می آید.
      گاهی اوقات شما هم موظف هستید که خاک را بکارید، اما البته بلافاصله این فرصت را فراهم می کند که از آن چیزی زیبا بسازید، اگرچه معمولاً کوددهی با آن خاک ضعیف ضروری است.
      مزیت دیگر این است که ما عملاً نه صنعتی در منطقه داریم و نه نیشکر، زیرا نیشکر اغلب به آتش کشیده می شود. اینجا و اکنون یک آتش سوزی کنترل شده در کنار جاده، اما هرگز باعث ایجاد مزاحمت نمی شود. با این حال، همسایه ای که گهگاه در فاصله 200-300 متری خانه ما زغال درست می کند و وقتی باد در جهت نامناسب است بوی آن را حس می کنید. اما خب، ما خودمان از زغال چوب استفاده می کنیم، بنابراین شکایت کردن مناسب نیست.
      اگر می‌خواهید اینجا چیزی بخرید یا اجاره کنید، توصیه می‌کنم چیزی را انتخاب کنید که خیلی دور از شهر نباشد تا خرید و/یا رفتن به رستوران زمان زیادی نبرد. البته می توانید از بازارهای محلی نیز دیدن کنید. این بازارها برای برخی اقلام کمی گرانتر و برای اقلام دیگر کمی ارزان تر هستند. زندگی در یک روستا البته امکان پذیر است، اما خانه ها در آنجا معمولاً بسیار نزدیک به هم هستند و مردم اغلب بیرون زندگی می کنند. زندگی در آن روستاها قبل از طلوع خورشید شروع می شود، اما در غروب معمولاً خیلی زود آرام می شود. من خودم هر روز صبح زود با آفتاب بیدار می شوم، اما خوشبختانه نه با صدای همسایه ها. نزدیک ترین خانه به ما حدود 200 متر فاصله دارد. اما مراقب باشید، زندگی در اینجا نیز می تواند بسیار آرام باشد. من خودم با این مشکلی ندارم.

      • روری می گوید

        همچنین در روستایی در اوتارادیت زندگی کنید. 35 کیلومتر، تا قتل از شهر و 12 کیلومتر تا جاده اصلی، کسب و کار خودشان، زندگی در یک منطقه کشاورزی و سبزی کاری، داشتن همه چیز. اوه بله گاهی اوقات با زن با هم در Uttaradit به ماساژ. اوه بدون پایان خوش. گاهی اوقات توسط جنس سوم ماساژ داده می شود. این در مورد ماساژ است و نه در مورد پایان خوش

  4. تونی می گوید

    همین کار را یک بار در بانکوک انجام داد.
    من در آن زمان با همسر آینده ام بودم.
    گفت بیا با هم ماساژ روغن بگیریم، زودتر از این کار.
    او در اتاق کنار من دراز کشید و ماساژ شروع شد.
    در ابتدا کاملاً عادی بود، اما برای من خوب نبود که مجبور شدم لباس زیرم را در بیاورم.
    بعد از مدت ها مشغول بودن، او شروع به ماساژ دادن در جای دیگری کرد، به او گفتم که پایان خوشی نمی خواهم، اما او گفت این برای مغز خوب است.
    وقتی گفتم دوست دخترم در آن زمان از مغز من مراقبت می کند، این پایان کار بود.
    احساس می کردم نمی توانم این کار را با دوست دخترم که در کنارم است انجام دهم و او در شرف ترک خانواده و همه چیز برای من است.
    هرگز پشیمان نشدم که یک رابطه را برای آن خارش چند ثانیه ای به خطر انداختم.

  5. نوعی عرق می گوید

    ماساژ من همیشه بدون پایان خوش است زیرا همیشه این کار را در یک بیمارستان دولتی انجام می دهید (زن یک مقام دولتی است پس رایگان است) اما همیشه از آن نهایت لذت را ببرید.

  6. EDU می گوید

    یه پایان شاد هم مجازات نیست!!

  7. آلفونس می گوید

    در تایلند، سکس در دسترس افراد عادی است.
    به همین دلیل است که زنان تایلندی در کشورهای ریاکارانه کاتولیک و کالوینیست غربی چنین نام بدی دارند. اگرچه ما نیز به شدت با هم همکاری می کنیم. پرتو در چشم خودت…
    تماس ها در تایلند باز و غیررسمی و با خودانگیختگی و حساسیت زیاد است. اغلب آنها از سالن های ماساژ عبور می کنند. زنان فقط افراد هستند... و به خصوص افراد حساس.
    در غرب آزاد آنقدر پول می دهید که معمولاً شروع نمی کنید، اصل اقتصادی یک محصول انحصاری...
    با آن دختران در تایلند شما خیلی بیشتر از رابطه جنسی انجام می دهید، آنها را به یک تاوان دانگ، یک دیسکوتک، یک بار روی پشت بام می برید، در مورد خانواده، نوزادان آنها و آینده آنها صحبت می کنید، آنها در بانکوک یا استان راهنما هستند. .
    سپس مطمئناً باید مجرد باشید. یا واقعاً سخت تقلب کنید.
    برایم تکان دهنده است که همیشه می شنوم که دختران ماساژور اغلب توسط فالنگ ملاقات می کنند که زنان تایلندی (یا نه) خود را با کارت بانکی خود به خرید لباس می فرستند و در این مدت به آنها اجازه می دهند مقداری علف هرز بکشند. برای من اوج تضاد. اما واقعیت است...
    در خانه، فلانگ ها همچنان گرسنه هستند، اما ازدواج خود را زیر سوال نمی برند و غذای خود را برای مدتی خالی می کنند. مشکل برای مدتی حل شد

    البته همه چیز در Walletjes بسیار متفاوت است. مذاکرات سخت، اقتصاد عرضه و تقاضا. تمیز و تجاری، احساسات غیر فعال. بافت های در دسترس این فقط در مورد تخلیه زباله است. به ویژه حفظ حریم خصوصی نیز بسیار مهم است. مشتری شما ممکن است یک قاتل زنجیره ای باشد... غرب آزاد، نه؟ تمام کرکره ها بسته شد و چیزی که ما نمی دانیم وجود ندارد.

    نه، سکس در دسترس فلانگ معمولی است. عمدتا به دلیل قیمت.
    بیایید یک لحظه در مورد اقتصاد صحبت کنیم.
    در غرب آزاد و متفکر شما می توانید با 600 یورو، 60 یورو در هر ده دقیقه ماساژ دریافت کنید. هزینه ماساژ در تایلند 300 بات است. ماساژور شما 100 Bht می گیرد، ماماسان 200 Bht می گیرد. به طور منطقی، او همچنین مجبور است سالن خود را اجاره کند، هزینه زیرساخت، امکانات، محل اقامت و آب و برق را بپردازد.
    بنابراین ماساژور 100 بات و بعد از ده جلسه 1000 بات دریافت می کند. حداقل دستمزد در تایلند در حال حاضر 350 بات در روز است که تقریباً سه برابر دستمزد روزانه یک کارگر غیر ماهر است.
    با این حال، اگر او بتواند پایان خوشی داشته باشد، می تواند حداقل 1200 بات بخواهد. اقامت منهای 200 بات معادل 1000 بات در هر زمان است.
    یک ماساژور تایلندی را سرزنش نکنید که به دنبال پایانی خوش نیست. و او می داند که گوشت فالانگ ضعیف است.
    بنابراین برای یک کار ضربه ای سه برابر دستمزد روزانه. از نظر اقتصادی این سود بیشتر است.
    آیا این مقدار زیادی است؟ نه، البته برای فالنگ تقریباً چیزی نیست!
    (به عنوان یک کنار، پایان خوش برای ماساژ هرگز جفت گیری نیست، فقط ضربه زدن یا کار دستی است.)
    در این میان، آمستردام یا بروکسل منحط چطور؟ هزینه ماساژ حداقل 600 یورو است. یک ماساژور غربی با دو جلسه، دو ساعت کار، حداقل دستمزد ماهانه یعنی 1200 یورو را دریافت می کند.

    یک ماساژور در تایلند 100 بات بدون پایان خوش جمع آوری می کند. حداقل دستمزد 350 بات در روز x 27 روز کاری = تقریباً 10000 بات در ماه است. برای این کار او باید در مقایسه با همکار تایلندی خود سخت کار کند، یعنی 27 بار یک ماساژ = 27 ساعت. در بلژیک، دو بار یک ساعت.
    نتیجه گیری: مهم نیست که چگونه به آن نگاه کنید، مهم نیست که چه وجدان شما، ماساژ و رابطه جنسی با یک زن تایلندی استثمار است.
    شما نمی توانید آن را از دست بدهید!
    استثمار اقتصادی ناشی از نیروی کار! با یا بدون عملکرد جنسی، اما قطعا استثمار بدون عملکرد جنسی…
    من فکر نمی کنم وجدان شما در مورد آن بیدار باشد.
    استعمار نو هنوز در کمین است.

    و به عنوان یک امتیاز، دخترهای زیر سن قانونی چطور... آزاده غربی و روشن فکر بهتر می داند. در تایلند آن دختران زیر سن قانونی هستند و مجبور به رابطه جنسی می شوند... چقدر کوته بین و باز هم نو استعمار.
    سلام، هرگز در روزنامه ها نشنیده اید یا در روزنامه ها نخوانده اید که رسوایی های دختران زیر سن قانونی نیجریه ای که توسط قاچاقچیان انسان در منطقه لئوپولد بروکسل مجبور به کار می شوند؟ منطقه لئوپولد؟؟؟ بله، آن محله پر از کارمندان اتحادیه اروپا است که حداقل 7000 یورو در ماه پول نقد می کنند؟

    • فرانسوی می گوید

      سلام آلفونس
      شما بیان می کنید که یک ماساژ در / اطراف آمستردام حداقل 600 یورو هزینه دارد. مسئله این نیست. هزینه آن بسته به سالن 50 تا 70 یورو است. بهتر است 50 یورو اضافی در اتاق به دلخواه خود بدهید که خانم می تواند آن را برای خودش نگه دارد و سپس یک ماساژ دلپذیر یک ساعته با - در صورت تمایل - پایانی رضایت بخش دریافت خواهید کرد.
      شما نباید به "de Walletjes" بروید، که تبدیل به یک جاذبه توریستی پر از جیب برها، انگلیسی های مست و گروه هایی از مهمانی ها با لباس های دیوانه کننده شده است که برای تماشای میمون ها می آیند.

      • راب وی. می گوید

        فکر می‌کنم آلفونس واقعاً باید نگاهی دیگر به جعبه سیگار یا نمد بیندازد. در هلند شما واقعاً برای سال‌ها حدود 50 تا 60، شاید 70 یورو در ساعت هزینه می‌کنید. اما من فکر نمی کنم محاسبه برای تایلند نیز واقع بینانه باشد: خانم ها واقعا نمی توانند 7 تا 10 ماساژ در روز انجام دهند! کار سختی است، اگر این استاندارد بود، از نظر فیزیکی قادر به انجام آن نبودید. شما نمی توانید آن را به عنوان یک تمرین روزانه حفظ کنید.

      • پیت می گوید

        در شهر Nongkhai، ماساژ واقعی نادر است، با پایان خوش 500 تا 1000 بات
        2000 بات در هر شب در هتل.
        خانم ها از بیش از 10 سالن ماساژ خوب به نظر می رسند و تویوتا کمری سوار می شوند.
        هوندا آکورد، تویوتا ویگو، نیسان ناوارا و غیره قدیمی تر از 4 سال نیست.
        متوسط ​​درآمد اکثر خانم ها بین 30.000 بات تا 100.000+ بات است.
        بانوان ماساژ در بانکوک، ماساژ با صابون می تواند تا بیش از 10.000 بات در روز درآمد کسب کند.
        یا 120.000 تا 200.000 + در ماه برای خانم های خیلی خوش تیپ.
        من 30 سال است که چندین دوست را در تایلند می شناسم که در این صنعت کار می کنند و از این طریق برای خود و خانواده خود خانه به دست می آورند.
        بسیاری از خانم‌ها برای ماساژ به کره، ژاپن، سنگاپور و دبی می‌روند، زیرا هزینه‌های بیشتری را پرداخت می‌کنند.
        سالن های ماساژ در پاتایا به سراغ دسته جمعی می روند مثلا 20 صندلی برای ماساژ پا و غیره قیمت بسیار پایین 100 بات 300 بات در ساعت اما امیدوارم درآمد خوبی به دلیل گردش مالی بالا باشد که در حال حاضر به دلیل گردشگران کمتر از اروپا به دلیل قیمت های بسیار بالا برای بلیط هواپیما و قیمت های بالاتر برای هتل ها و غذا و نوشیدنی، گردشگران متوسط ​​به ویتنام و کامبوج نقل مکان می کنند، جایی که همه چیز 50٪ ارزان تر است، به عنوان هزینه زندگی.
        ویتنام دارای سواحل زیبا و تمیز است و مردم اغلب انگلیسی صحبت می کنند.

    • ویلیام-کورات می گوید

      مثل اژدری که از آب نمک می گذرد و طبق معمول به سمت هدفت می رود، عالی است، گرچه شما استعمار نو را در قفسه قرار می دهید.
      سهم آنها بسیار کمتر از آن چیزی است که بسیاری از مردم فکر می کنند.

      یک یا دو ساعت با BJ در پایان کمی بیشتر از دستمزد یک روز برای تایلندی "معمولی" هزینه دارد.
      محاسبه حساب شما حدود 30/40 درصد هزینه ماساژ است، گاهی کمی بیشتر، گاهی کمی کمتر، صد بات در ساعت برای خانم حداقل است، درست است.
      من بقیه را کنار می گذارم. یک بار از یک خانم خوب در دوران کووید شنیدم که با اولین سیگنال خوب "بدون کووید" به بانکوک بازگشته است برای 30000 بات در ماه و بیشتر با یک "روز کاری" هشت ساعته. به عبارت دیگر، یک تکه کیک.
      زمان کافی برای دیسکوی رایگان و خوابیدن در آن.
      باید کمی اکشن بیشتر از BJ باشد.

  8. آنتون فنز می گوید

    همسرم [هلندی] همیشه به سالن ماساژ مونا در پاتونگ می‌رود، یک سالن کوچک با 5 میز ماساژ، جایی که همسرم پا با گردن ماساژ می‌دهد، و من ماساژ روغن داغ می‌گیرم { همسرم جرات این کار را ندارد زیرا از آرتروز او].
    روغن نارگیل داغی که خودش درست می‌کند روی شمع گرم می‌شود و روغن را در دستش می‌گذارد تا نسوزید. این یک ماساژ فوق العاده است که به دلیل روغن داغی که منافذ پوست را باز می کند، احساس بسیار خوبی روی پوست شما ایجاد می کند. نه یک پایان خوش، بلکه یک لذت برای بزرگترین اندام شما. یعنی پوست شما.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم