صادقانه بگویم، زمانی که تایلند را نسبتاً آشکارا شناختم، عاشق این کشور شدم. اگرچه عشق کور است، اما من هنوز خوشحالم که لنز می پوشم و هنوز هم می توانم همه چیز را به طور منطقی به وضوح ببینم. هیچ برنامه مهاجرتی برای من، نه اکنون و احتمالاً هرگز.

تایلند کشوری فوق العاده برای گذراندن زمستان یا لذت بردن از تعطیلات فوق العاده است، اما حداقل برای من همین است.

گفت‌وگو با هلندی‌هایی که به تایلند رفته‌اند، اکنون نشان داده است که برای برخی از مردم بسیار ناامیدکننده است و در واقع از انتخاب خود در آن زمان پشیمان هستند. با این وجود، آنها به سرنوشت خود تسلیم شده اند زیرا می گویند نمی توانند به عقب برگردند. شور و شوق برای تایلند اکنون به بدبینی تبدیل شده است. آنها دچار هذیان می شوند و کاری جز آزار دادن زمین انجام نمی دهند.

من شخصا فکر می کنم به این دلیل است که بسیاری از مهاجران مرد به طور خاص تایلند را انتخاب نکرده اند. آنها این را می گویند، اما اغلب یک اشتباه است. بیشتر آنها برای رابطه به تایلند می روند. اگر با یک زن (یا مرد) تایلندی که نمی خواهد یا نمی تواند در هلند زندگی کند وارد رابطه شوید، چاره ای جز مهاجرت به تایلند ندارید. سپس زمین را به عنوان هدیه دریافت خواهید کرد.

اگرچه عشق به شریک زندگی و با هم بودن خیلی چیزها را جبران می کند، اما مردم هنوز تفاوت های عمده را دست کم می گیرند. یک مانع زبانی، یک فرهنگ متفاوت، فساد، بسیاری از قوانین اجباری برای خارجی ها و تبعیض وجود دارد (بالاخره شما یک خارجی می مانید).

و بیایید صادق باشیم. آیا هلندی هایی را می شناسید که به طور کامل در جامعه تایلند ادغام شده اند؟ خوب، من نه.

به اندازه کافی عجیب، برخی از آنها کم و بیش در تایلند زندانی هستند. آنها نمی توانند به هلند برگردند زیرا همه کشتی های پشت سر خود را سوزانده اند. صحبت کردن در مورد آن با سایر مهاجران نیز دشوار است. در این موضوع یک تابو وجود دارد.

به خصوص در سنین بالاتر، قدم برای بازگشت به وطن بسیار زیاد است. برخی انرژی آن را ندارند، برخی دیگر پول ندارند. شخصی به من گفت: تقریباً تمام پس اندازم را در خانه ای به نام همسر تایلندی ام دارم. او نمی خواهد مرا به هلند ببرد، چه کار کنم؟

به نظر من بازگشت به هلند دشوارتر از مهاجرت به تایلند است. اگر ترک کنید، به عنوان یک ماجراجو دیده می شوید که رویاهای خود را تعقیب می کند. اگر برگردی، نوعی بازنده هستی که از توهمات محروم شده‌ای (که البته غیر قابل توجیه است).

گفته های امروز این است که بازگشت به هلند بسیار دشوارتر از ترک است. شما در مورد آن چه فکر میکنید؟

56 پاسخ به “بیانیه هفته: بازگشت به هلند از رفتن به تایلند دشوارتر است”

  1. ژاک می گوید

    من قبلاً در این سایت به آن اشاره کرده ام و می دانم که چندین هلندی هستند که در اینجا خوشحال نیستند و در واقع می خواهند برگردند. هیچ راه دیگری وجود ندارد زیرا همه چیز به مبنای مهاجرت شما و اتفاقات متعاقب آن در تایلند مربوط می شود. آیا به اندازه کافی آماده هستید، آیا خودتان را به اندازه کافی می شناسید که این قدم را بردارید و اگر از قبل اینجا باشید چه چیزی در راه شما قرار خواهد گرفت؟ زندگی ثابت نمی ماند و همیشه تغییر می کند. اقدامات انجام شده توسط دولت در هلند و اروپا و سایر مقامات تأثیر زیادی بر موقعیت شما در تایلند دارد. آیا می توانید بپذیرید که واکنش های کاملاً متفاوتی در مناطق خاصی در تایلند وجود دارد؟ خوب، من می توانستم ادامه دهم. به نظر من بهترین کار این است که نصف و نیمه انجام شود. حدود شش یا 8 ماه به تایلند در دوره سرد هلند و سپس سوخت گیری در هلند در تابستان. این امر برای همه داده نشده است و البته همه چیز به امور مالی مربوط می شود. نگاه واقع بینانه به زندگی همیشه بهترین است و مطمئناً نباید از عینک صورتی استفاده کرد.

    • مارتین می گوید

      مبنای مهاجرت شما برای همه متفاوت است.
      اینجا مقداری دارید و آنجا مقداری را می گذارید.
      من شخصا نمی توانم به هلند برگردم، نه به دلیل پول بلکه به دلیل آب و هوا.
      این مبنای من برای رفتن به تایلند بود و هست.
      این مجموعه ای از مثبت ها و منفی ها است و تا زمانی که یک مثبت باقی می ماند، می توانید در اینجا با خوشبختی زندگی کنید.
      تعجب آور نیست که بسیاری از مردم به صورت محدود به تایلند مهاجرت می کنند و سپس منفی ها بیشتر از مثبت می شوند.
      در تعطیلات از عینک های رز رنگ استفاده کنید و واقعیت اغلب متفاوت است زیرا در تعطیلات شما نمی توانید یک کشور و ساکنان آن را بشناسید.
      بعد از 6 سال 8 ماه در تایلند و 4 ماه در هلند بالاخره تصمیم گرفتم
      اینجا زندگی کنم و تا به امروز پشیمان نشده ام.
      برعکس، باید خیلی زودتر این کار را می کردم.
      آیا می خواهم به هلند برگردم؟
      نه، نه واقعا، اما هرگز نگو هرگز.
      فراموش نکنیم که هرکسی شرایط و دلایل متفاوتی برای مهاجرت یا عدم مهاجرت دارد.

      • رنه مارتین می گوید

        من کاملاً با شما موافقم که وقتی برای تعطیلات به کشوری می‌آیید، همیشه با زمانی که برای مدت طولانی‌تری در آنجا می‌مانید متفاوت است. من فکر می کنم، همانطور که شما انجام داده اید، خوب است که ابتدا یک کشور را بشناسید و سپس تصمیمی بگیرید که بسیار مهم است.

      • پاتریک می گوید

        "میخ روی سر" مارتین *****
        در واقع همه چیز بستگی به مبنایی دارد که شما بر آن مهاجرت می کنید (= دلایل).
        اگر جاده ها از کشوری که در آن اقامت دارید (= زندگی می کنید) عبور می کند، انتخاب آنقدرها هم سخت نیست.
        پس از مدتی شما نیز بیشتر درگیر امور جاری و زندگی اجتماعی و سیاسی می شوید... و بنابراین من اغلب مجبور به "قورت" می شوم (بخوانید "خود را کنترل کنم").
        رفتار تایلندی ها در ترافیک روزانه به شدت مرا آزار می دهد (من حدود 30.000 کیلومتر در سال با ماشین رانندگی می کنم و همچنین روزانه دوچرخه سواری می کنم)
        "زیر سن" بودن از نظر سیاسی نیز برای من بسیار ناامید کننده است.
        "آزادی بیان"... نه... مطمئناً اکنون پس از "کودتا" نه!
        فساد و رفتار متکبرانه «نخبگان» اغلب خاری در چشم است.
        بلند شدن در زیر یک ابر کم که حال و هوای من را خراب کرد... خوشبختانه این موضوع مربوط به گذشته است... و این یک مزیت بزرگ است، اینطور نیست؟
        مودب بودن تایلندی ها و استانداردهای بالای لباس و بهداشتشون... یه آرامش بعد از 15 سال در آفریقا :)))
        با احترام :)))

    • پیتر می گوید

      ژاک، دقیقاً همین کار را انجام می دهم... من سالی 10 ماه در تایلند زندگی می کنم (سالها از هلند خارج شده ام) و 2 ماه در سال به هلند می روم که هنوز خانه دارم... مطلقاً مشکلی ندارم. به این ترتیب برای بازگشت به هلند یا احتمالا ماندن در تایلند ... تا زمانی که احساس خوبی داشته باشم در تایلند خواهم ماند، از طرف دیگر، علاقه چندانی به زندگی در تایلند به عنوان یک بیمار زوال عقل یا آلزایمر یا چیزی شبیه به آن ندارم. اگر این اتفاق برای من بیفتد، در هلند احساس می‌کنم بیشتر در خانه هستم...بنابراین پیروی از بیانیه... بازگشت به هلند کاملاً دشوارتر نیست... در مورد من اقامت در تایلند دشوارتر بود.
      پیتر

    • راب قرمز می گوید

      به نظر من بهترین کار این است که نصف و نیمه انجام شود. حدود شش یا 8 ماه به تایلند در دوره سرد هلند و سپس سوخت گیری در هلند در تابستان.

      رد راب حدود هشت سال است که آنچه ژاک در پاراگراف بالا می گوید (گاهی به مهاجرت به تایلند فکر می کند)، 3 ماه در هلند / 3 ماه در تایلند انجام می دهد. در سال‌های اخیر به همراه همسر تایلندی‌اش، که اکنون آنقدر در هلند مستقر شده‌اند که تصمیم گرفته است (نه روئی راب) آدرس محل سکونت او/ما اکنون NL باشد (همه چیز قبلاً ترتیب داده شده است). قطعا به دلایل مالی نه، برعکس!

  2. TOG می گوید

    در واقع، اگر شما هم مثل من خوش شانس باشید که 4 ماه (به وقت هلندی) و 8 ماه در هلند در تایلند زندگی کنید، از ممتاز هستید زیرا دوست دختر تایلندی من دارای مجوز اقامت است و همچنین اوقات خوبی را در این کشور سپری می کند. هلند.
    وقتی در تایلند هستم و با مهاجران در تماس هستم، متوجه می شوم که در مورد تایلند بسیار گفته می شود. من نفهمیدم چرا این افراد اینجا می مانند.
    بعد از خواندن این قطعه، کمی برایم روشن شد. من افرادی را می شناسم که این کار را انجام داده اند. آنها اکنون باید با کمک های اجتماعی زندگی کنند، اما با کمی اراده خوب این امکان پذیر است.
    بنابراین مردم، اگر واقعاً ناراضی هستید، دست به کار شوید و برگردید.

    • رین ون دو وورل می گوید

      TOG عزیز من کاملا با شما موافقم. من همیشه شنیده ام که «فرنگ» در مورد تایلند زیاد گفته می شود، اما آیا کسی آنها را مجبور کرده است که به تایلند بروند؟ آیا تاکنون هیچ یک از دولت های تایلند از آنها دعوت کرده است؟ آیا اگر ما دیگر آنجا نبودیم، تایلند خراب می شود؟
      من تصمیم گرفته ام که در تایلند وضعیت بهتری نسبت به هلند دارم و من کسی هستم که باید خود را با تفاوت های فرهنگی، ارزش ها و هنجارها، قوانین و قوانین، فساد و جرم و جنایت در همه جا وفق بدهم و در تایلند فکر می کنم شما هم دارید. با تبعیض مقابله کنید. "مردم هلندی" را که من آنها را 25 سال قبل می شناختم، دیگر نمی توان یافت. هلند دیگر مانند گذشته هلند نیست. این «اتحادیه اروپا» است که بیشتر تعیین کننده است. هلندی ها به طور فزاینده ای کمتر قادر به تعیین و تأثیرگذاری بر خود هستند.
      من به زودی مستمری خود را می گیرم و برای لحظه ای فکر کردم که چرا فقط روی تایلند تمرکز می کنم؟ من می توانستم در هر جایی زندگی کنم و شروع کردم به مقایسه تمام مستعمرات هلندی سابق، کشورهای اطراف تایلند و غیره، اما پس از در نظر گرفتن همه چیز، به این نتیجه رسیدم که تایلند "عالی" نیست اما هنوز تا بهترین گزینه برای درآمد متوسط ​​فاصله دارد. راحت زندگی کنید و شاد باشید

      • کری می گوید

        کاملاً با شما موافقم رین، شما مستقیماً از قلب من صحبت می کنید زیرا من دقیقاً در مورد آن فکر می کنم. تایلند مطمئناً کامل نیست، اما می توانم به همه اطمینان دهم که هلند نیز در دهه های اخیر تغییرات زیادی کرده است. اما هر کس باید انتخاب خود را انجام دهد و تایلند واقعاً ناامید کننده است و اگر شخصاً با شرایط این کشور مشکلات اساسی دارید، بازگشت به هلند همیشه یک گزینه است. من شخصاً هنوز فکر می کنم این فوق العاده است که می توانم در تایلند زندگی کنم و هیچ برنامه ای برای تغییر آن ندارم.

  3. غارت می گوید

    اکنون حدود 15 سال است که به طور منظم به تایلند می روم، گاهی اوقات چهار بار در سال، بنابراین اکنون دیدی واقع بینانه دارم. من در چند سال اول آن را نداشتم. بعد می خواستم به طور دائم در تایلند زندگی کنم. که اکنون تصحیح شده است. من هنوز دوست دارم به آنجا بروم، اما به همان اندازه دوست دارم برگردم (تقریبا). چیزی که اکنون با اطمینان می دانم این است که نمی خواهم به طور دائم در تایلند زندگی کنم. بخشی از ماه های زمستان در تایلند و بقیه سال در اروپا به نظر من وضعیت ایده آلی است. به هر حال حداقل برای من اینطور است.

  4. دیوید اچ. می گوید

    اگر واقعاً می خواهید به عقب برگردید، باید بتوانید این کار را انجام دهید. من در اینجا جنبه های عاطفی را با توجه به یک رابطه احتمالی کنار می گذارم.

    مسائل مالی نباید مشکلی ایجاد کند، زیرا برای اقامت قانونی در اینجا، به عنوان مثال به عنوان یک بازنشسته، باید پس انداز 400 / 000 یا درآمدی معادل آن داشته باشید. پس فقط برنامه ریزی خوب برای بازگشت مهم است.
    بینش من مبتنی بر بلژیک است، جایی که به محض پا گذاشتن در خاک بلژیک، از جمله مزایای بیماری، بلافاصله به حقوق اجتماعی خود بازگردانده می‌شوید.
    من بزرگترین مشکل را پیدا کردن خانه از تایلند می دانم، اگرچه اینترنت وجود دارد، حدس می زنم ... یا نه؟
    با وجود اینکه از اینجا در تایلند راضی هستم، تصمیم گرفته ام که اگر به سن 70 سالگی رسیدم، بلژیک و تایلند را نیمه وقت و با ثبت نام مجدد در بلژیک انجام دهم تا

    الف) از سن 70 سالگی، بیمه های بستری تایلند متوقف می شود، یا به نظر من غیرقابل استطاعت می شود، به عنوان یک مقیم بلژیک، پس از آن دوباره به طرح بیمه درمانی (قانون بیماری برای مردم هلند) می افتم و به عنوان یک توریست (این من هستم) می توانید از بیمه شدن در تایلند حداکثر لذت ببرید. پذیرش در بیمارستان به مدت 3 ماه در سال (Eurocross.) در مقابل هزینه بیمه درمانی ساده 70 یورو در حال حاضر ...
    با این حال، برای من 2 بلیط در سال برای 6 ماه در تایلند هزینه دارد (یا بیشتر، زیرا ما بلژیکی ها اجازه داریم 1 سال بدون کسر آدرس به خارج از کشور برویم، اما لطفاً از قبل به اداره جمعیت گزارش دهید.

    ب) من نمی توانم این فکر را تحمل کنم که نمی توانم در اینجا در بیمارستان در مرحله پایانی فلاکت بار زندگی ام اتانازی بگیرم زیرا بودیسم ... این اجازه را نمی دهد.

    ج) از آنجایی که هیچ مشکلی از نظر سلامتی ندارم، متوجه می شوم که با بالا رفتن سن، بدون شک این موارد به میزان کمتر یا بیشتر اتفاق می افتد..... یک ماشین قدیمی نیز باید معاینه فنی منظم انجام دهد. و سپس بهترین انتخاب برای من بلژیک است و تایلند برای لذت بردن از ..... به عنوان یک توریست پاره وقت ، خارج از کشور پاره وقت برای 2 بار بلیط Eva اکونومی / سال ، خوب نیست..

    مردم قبل از مهاجرت شما برنامه ریزی می کنند

    • رود می گوید

      شما بسیار خوش بین هستید که بتوانید با ثروت 400.000 بات بازگردید.
      اگر اصلاً می توانید خانه پیدا کنید.
      شما باید به عقب پرواز کنید، شاید با همسر و فرزندانتان.
      ممکن است مجبور شوید کالا را برگردانید.
      در این صورت ممکن است وقتی برگشتید خانه ای در انتظار شما باشد، اما احتمالاً هیچ چیزی در آن نخواهد بود.
      ممکن است بتوانید از طریق فروشگاه های دستفروشی مقداری مبلمان نسبتاً ارزان تهیه کنید، اما احتمالاً باید پرده ها و همچنین پوشش کف را تهیه کنید.
      من گمان می کنم که 400.000 بات برای آن کافی نباشد.
      به نظر من دورنمای خوشایندی نیست.

  5. رین ون دو وورل می گوید

    ژاک عزیز
    به نظر من داستانی درباره هموطنانی است که بی پول، بهترین را در نظر می گیرند. احتمالا در تایلند درآمد دارند یا از هلند دریافت می کنند؟ در سال 2011 مجبور شدم برگردم چون از من اخاذی می شد. 3 فرزندم که 13 سال بعد از طلاق از مادر قمارشان به تنهایی بزرگشان کرده بودم، اکنون (به اندازه کافی) بزرگ شده بودند و مادر پیرم در هلند به من گفت که او بسیار تنها است…. من در تایلند کسب و کار خودم را داشتم که به دلیل مشکلاتی که با افراد بد آنجا داشتم آن را ترک کردم. پس درآمدی نداشتم و تازه 60 ساله شده بودم. بعد از مشورت با فرزندانم تصمیم گرفتم به هلند برگردم. من قبلاً در طلاق همه چیز را از دست داده بودم و خانه را قبلاً از طریق قمار به دست شوهرهای قبلی از دست داده بودم. با بزرگ کردن بچه ها به تنهایی با درآمدی که باید در تایلند ایجاد می کردم، فرصتی برای پس انداز ندیده بودم. ماشین من به نام دخترم ثبت شده بود. من فقط اجازه داشتم 20 کیلوگرم چمدان با خودم ببرم. لپ‌تاپ قدیمی پسرم با من آمد، آخرین پولم، تمام آلبوم‌های عکس و بسیاری از وسایل شخصی‌ام را پشت سر گذاشتم، یک تلفن همراه قدیمی و فقط پول کافی برای پرداخت هزینه سفر برداشتم.
    بنابراین من در هلند و بدون درآمد "بی خانمان" خواهم بود! پس از رسیدن به Schiphol، فقط به اندازه کافی پول داشتم که بتوانم یک سیم کارت جدید و مقداری اعتبار تماس در تلفن همراهم بگذارم. می‌توانستم با تاکسی اسخیپول نزد مادرم در برابانت بروم و او هزینه‌هایش را می‌پرداخت، اما نمی‌خواستم او را سنگین کنم یا به زندگی اجتماعی‌اش تجاوز کنم، از جمله شایعات درباره من به عنوان یک فقیر فقیر با پاهای آویزان در دوران پیری. .
    بنابراین پولی نداشتم و در یک بعد از ظهر سرد شنبه حوالی ساعت 14.00 بعدازظهر به سمت دفتر ارتش رستگاری رفتم که هنوز باید باز باشد. من کت نداشتم و هوا سرد بود و دفتر را دیدم که زیر یک پل هوایی مخفی شده بود با کرکره و درهای قفل شده! به سالن ورود به میز اطلاعات برگشتم. در Schiphol خیلی ساکت بود، بنابراین من این فرصت را پیدا کردم که داستانم را بگویم. آنها مرا صدا زدند و یک کشیش را در طبقه اول پیدا کردند که به سراغ من می آمد. او بسیار صمیمی بود و می خواست به خانه برود اما من را به دفترش برد. او پرسید که آخرین بار در هلند کجا زندگی کرده ام، اما در آن منطقه به هیچ کس دسترسی نداشتم یا جایی برای من وجود نداشت. در نهایت او با پناهگاه شبانه بی خانمان ها در ونلو تماس گرفت و آنها به من گفتند که بیایم. آن کشیش صمیمی 1 یورو به من داد و من توانستم بلیط قطار ونلو بخرم. ساعت ها با چمدانم راه رفتم و بالاخره پناهگاه شبانه را پیدا کردم و شب را در آنجا گذراندم (این داستان دیگری است).
    من این نگرش را داشتم که هلندی هستم و حقوقم را هم دارم. 39 ساله بودم که به تایلند رفتم. روز دوشنبه اول صبح برای ثبت نام و دریافت آدرس پستی به فروشگاه شهرداری محلی رفتم. خیلی از کارها اشتباه پیش رفت و حدود 1 ماه طول کشید تا مزایایی دریافت کنم و بتوانم شروع به جستجوی اتاق کنم. شهرداری هزینه اقامت من در پناهگاه شبانه را پرداخت کرد. به عنوان یک مددکار اجتماعی سابق با دیپلم HBO-iw، توانستم در یک محیط غیرجذاب تجربه کسب کنم، اما زنده ماندم. به سرعت از یک اتاق به یک خانه خوب نقل مکان کردم. من یک حمله قلبی داشتم، گردن و ستون فقرات فرسوده سرشان را بلند کردند (هوای سرد!). بدون دارو به هلند برگشتم و 2 سال بعد پر از دارو بودم. من دیگر هلند را به رسمیت نمی شناختم و دیگر نمی توانستم با یک فرد متوسط ​​هلندی همذات پنداری کنم. دکترم به من کمک کرد تا بهبودی خوبی داشته باشم، توانستم مستمری و مستمری دولتی خود را مرتب کنم و مشتاقم به محض دریافت مستمری به تایلند برگردم. من هنوز اینجا هستم در یک خانه خوب، نزدیک به مغازه، مبله زیبا، با تمام امکانات. اخیراً کمی از دنیای بیرون کناره گیری کرده ام. من از آن دسته ام که به راحتی با هم ارتباط برقرار می کنم، این مشکلی نیست، اما می دانم که می روم و خداحافظی همیشه برایم دردناک است، به همین دلیل است که دیگر وارد رابطه ای در اینجا نشده ام. مادر 1 ساله من یک دوست پسر "جدید" دارد و دیگر تنها نیست. دخترانم در تایلند برای من تنگ شده اند و من به صورت آنلاین با دوستی آشنا شدم که او نیز منتظر من است. من در تایلند با ماشینم، درآمد ثابتم مستقل هستم، زبان را به اندازه کافی خوب صحبت می کنم و تایلند را مثل پشت دستم می شناسم. من می توانم جایی که می خواهم زندگی کنم و بدانم چه چیزی باید خرج کنم. من می توانم جایی را پیدا کنم که در آن بهترین احساس را دارم و دوباره در آنجا با یا بدون 88 دختر دوست داشتنی ام زندگی اجتماعی بسازم. بنابراین بازگشت به تایلند برای من آسان است. راستش من دوباره میرم خونه! دکتر من می گوید که بیماری های جزئی من که به او گفتم خیلی سریع در تایلند درمان می شود هه، هه ... من توانستم از طریق وبلاگ تایلند خودم را در مورد تایلند مطلع کنم و می دانم چه انتظاری دارم. در هر صورت، همیشه (برای من) بهتر از هلند است، جایی که الان 2 سال است که هستم اما 5 سال سن دارم.

    • ژاک می گوید

      رین عزیز
      شما خیلی تجربه کرده اید و تجربه و دانش خود را به دست آورده اید و اگر این چیزی است که قلب شما به شما می گوید و ذهن شما از آن پشتیبانی می کند، پس این انتخاب کاملاً سنجیده ای است و برای شما در آینده در تایلند آرزوی بهترین ها را دارم.

    • یوسف می گوید

      هلند چه کشور خارق العاده ای است. در 39 سالگی عازم تایلند فوق العاده شد. پس از سالها محرومیت، بازگشت به سرزمین مادری. فقط بعد از 2 ماه (چه حیف!) بالاخره مزایا و خانه دریافت می کنید. حمله قلبی، ساییده شدن مهره های گردن و ستون فقرات در هلند سرد و دکتری که به طور فوق العاده به شما کمک می کند. چه کسی برای این همه هزینه پرداخت؟ بله، مالیات دهنده در هلند که من نیز به آن تعلق دارم. پانزده سال بزرگتر در آن هلند وحشتناک، مرد، تو روزهای سختی را گذراندی. من برای شما بسیار خوشحالم که می توانید به تایلند بازگردید و از صمیم قلب امیدوارم که دیگر مجبور نشوید به آن آب و هوای سرد وحشتناک بازگردید. ممکن است بتوانید برای ملیت تایلندی درخواست دهید زیرا به عنوان یک فرد 60 ساله حق دریافت حداقل 600 بات در ماه را ندارید. با آرزوی موفقیت و خوشبختی در تایلند. اینجا در هلند ما زیر بار آب و هوای وحشتناکی هستیم و با اعضای فرسوده به زندگی خود ادامه می‌دهیم و مالیات‌های فراوانی را برای استقبال عاشقانه و حمایت از هموطنانی که در نقاط دیگر سرزمین مادری فرود آمده‌اند، پرداخت می‌کنیم.

      • پل اسخیپول می گوید

        مجری: لطفا چت نکنید.

    • پل اسخیپول می گوید

      سلام رین، داستانی زیبا و صادقانه. شجاعانه واقعیت را می پذیرید، اما این تنها راه بهبود است. غرق شدن در نقش قربانی شرایط هیچ کمکی نمی کند و هرگز کمکی نخواهد کرد. ای کاش دیگرانی نیز در شرایط مشابه جسارت و قدرت عمل و رفتن را داشته باشند، به جای اینکه منفعلانه پژمرده شوند و از سرنوشت خود به همه شکایت کنند.
      به سلامتی مرد، سالهای شگفت انگیز دیگر در تایلند. گر پل

  6. کریستین اچ می گوید

    حدود 11 سال پیش من نیز به فکر بازگشت به هلند بودم.در سفری که به هلند داشتم همه چیز را فهرست کردم. برای من بسیار سخت به نظر می رسید و حتی برای شریک تایلندی من که فرزندان و نوه هایش را در اینجا داشت سخت تر به نظر می رسید.
    بعد تصمیم گرفتم بمانم و حالا فقط می توانم نتیجه بگیرم که تصمیم خوبی بود. اگر گاهی به هلند بروم، می خواهم به زودی به تایلند برگردم.

  7. جان دکرز می گوید

    عزیزان،
    من در لائوس زندگی می کنم، اما هنوز هم می خواهم پاسخ بدهم. ما در سال 2010 تصمیم به مهاجرت به لائوس را گرفتیم. همسر من قبلاً 5 سال در هلند بوده است و به خوبی هلندی صحبت می کند و شغل داشت. با هماهنگی توانستم زودتر کار را متوقف کنم. که به من پول کافی داد تا قبل از بازنشستگی در لائوس زندگی کنم.
    فکر می کردم همه چیز به خوبی مرتب شده است. همه چیز از نظر مالی و غیره و غیره به درستی محاسبه شده است. سپس وضعیتی وجود خواهد داشت که حمام تایلندی * (و همچنین کیپ لائوس) در مقایسه با یورو بسیار کم ارزش تر می شود. من در هلند برای کل درآمدم مالیات می پردازم (هیچ معاهده مالیاتی با لائوس وجود ندارد) و همچنین در آن دوره به شدت افزایش یافت. بنابراین ... خالص کمتر برای خرج کردن. من بخشی از آن را محاسبه کرده بودم، اما مطمئنا نه همه چیز. و حالا می آید......
    ما یک پسر داریم که الان 6 ساله است. ما می‌خواهیم برای آینده‌اش، اگر نگوییم بهترین، به او آمادگی خوبی بدهیم. بالاخره زمانی فرا می رسد که دیگر نمی توانیم از او مراقبت کنیم و البته اگر شغل خوبی با همان درآمد داشته باشد برای او خوب خواهد بود. و اینجاست که الان داره نیشگون میگیره.....
    در واقع مدرسه خوبی وجود ندارد که ما در آن زندگی کنیم. (او اکنون در بهترین مدرسه اینجا تحصیل می کند) این دلیلی است که ما به فکر بازگشت به هلند باشیم. (یا احتمالاً به Vientiane، پایتخت لائوس با تعدادی مدرسه بین المللی نقل مکان کنید) برای من و همسرم ضروری نیست، اما برای پسرمان فکر می کنم بهتر است به هلند برگردیم. او در آنجا فرصت های بسیار بیشتری نسبت به لائوس دارد (و فکر می کنم در تایلند نیز)

  8. جان چیانگ رای می گوید

    بسیاری از فرنگ‌ها قبلاً با همسران تایلندی خود در اروپا زندگی می‌کردند و معمولاً اصلی‌ترین فرد مورد بحث با آنها بودند. اگرچه مردم دوست ندارند کلمه وابستگی را بشنوند، شوهر فرنگ معمولاً تنها فردی بود که شادی و غم را با او تقسیم می کرد. به غیر از شاید چند دوست دختر، اغلب کارهای زیادی با شوهر انجام می شد. بسیاری از فرنگ‌ها، و من نمی‌خواهم تعمیم بدهم، تصور می‌کنند که همین زندگی در تایلند ادامه خواهد داشت و گاهی متوجه می‌شوند که اکنون ناگهان در یک لیگ کاملاً متفاوت بازی می‌کنند. شوهر تایلندی احساس وابستگی کمتری می‌کند زیرا می‌تواند در قلمرو آشنا حرکت کند، و بنابراین به‌طور فزاینده‌ای در کنار خانواده یا دوستانی که قبلاً از گذشته می‌شناخت پیدا می‌شود. فرنگ اکنون خود را در همان موقعیتی می بیند که همسر تایلندی خود قبلاً در اروپا بود و در واقع موظف است تایلندی را یاد بگیرد اگر نمی خواهد دنیایش کوچکتر و کوچکتر شود. علاوه بر این، او اغلب تفاوت بین کشور آشنای خود و محیط جدیدش در تایلند را بیشتر و بیشتر می بیند و متوجه می شود که زندگی دائم چیزی متفاوت از رفتن به تعطیلات است. تفاوت در ایمنی جاده ها، فقدان یک دموکراسی واقعی، بیمه درمانی بالا، و درک این موضوع که فرد فقط یک مهمان است، با حقوق بسیار کمی و معمولاً فقط تعهدات، احساس خوبی به من نمی دهد که باید همه چیز را بروم. برای این. برای سوزاندن. یک راه حل 50/50 که مثلاً می توان در تایلند در زمستان و تابستان در اروپا اقامت کرد، شخصاً برای من گزینه بهتری است. من مهاجران زیادی را می شناسم که صادق هستند و اعتراف می کنند که زندگی جدید خود را متفاوت تصور کرده اند، اگرچه بسیاری نیز هستند که با همه چیز خوب هستند و هیچ چیز دیگری نمی خواهند. متأسفانه، این گروه آخر نیز شامل بسیاری از کسانی است که سعی می کنند همه چیز را توجیه کنند تا کسی فکر نکند که واقعاً اشتباه کرده اند.

  9. لئون می گوید

    من همچنین بیش از 10 سال پیش به دلیل عشق به تایلند نقل مکان کردم، پس از 10 سال به هلند بازگشتم و این بهترین کاری است که در 10 سال گذشته انجام داده ام. تایلند برای یک تعطیلات طولانی یا در 50 سال خوب است. بر اساس 50 اما من به کسی توصیه نمی کنم که کشتی های شما را بسوزانید و آنجا بمانید.

  10. فرانسهمستردام می گوید

    تا حد زیادی به امکانات مالی بستگی دارد. لازم نیست نگران هزینه های مواد غذایی در هلند باشید. چند نمونه (بسیار خوب، پیشنهاد می شود، اما هر هفته در دسترس هستند): یک کیلو فریکاندو گوشت خوک عالی: 6.99 یورو، جعبه هاینکن 8.98 یورو (= 15 بات در هر بطری)، 10 تخم مرغ به قیمت 1.49 یورو، همه ارزان تر از تایلند. سیگار کمی متفاوت است…
    مشکلات بیشتر در یافتن یک خانه اجاره ای مقرون به صرفه نهفته است، اگر پولی برای خرید چیزی ندارید، مالیات ها و عوارض شهرداری، هزینه های آب و برق، بیمه پایه + کسر که از اول ژانویه دیگر نمی توانید در خارج از اروپا به آن اعتماد کنید، در حالی که دارید. در صورت لزوم باید حق بیمه پرداخت کنید. هزینه های ماشین (به ویژه بیمه، مالیات، MOT، تعمیر و نگهداری، جریمه ها، هزینه های پارکینگ)، هزینه های نسبتاً بالای اینترنت و کابل و تلفن، نیاز بیشتر (گران تر) به لباس و کفش، صورتحساب بالای یک روزه تولید می کند، برای نام بردن از چند.
    نتیجه این است که بسیاری از افرادی که سرمایه انباشته یا درآمد ثابت سخاوتمندانه ای ندارند، پس از مهاجرت مجدد به همان اندازه که در تایلند بودند، در هلند «به دام» افتاده اند. و اگر چه شما البته نباید به واکنش "همسایگان" خود اهمیت دهید، اما اگر دیگر نتوانید به مدت سه هفته به تایلند بروید، کمی خجالت آور می شود.
    پس از آن وسوسه برای انتخاب اقامت در تایلند عالی است.

    • تینو کویس می گوید

      و بعد اغلب می شنوید که می گویند برای یک تایلندی همه چیز پول است.

  11. رنه مارتین می گوید

    افرادی که مدت طولانی تری در خارج از کشور اقامت داشته اند و سپس به کشور مبدأ خود باز می گردند، ممکن است نه تنها با مشکلات عملی مانند مسکن دست و پنجه نرم کنند، بلکه در عادت کردن به ارزش ها/هنجارهای کشور خود نیز مشکل دارند. همچنین تغییر می کند و باعث می شود در خانه فکر کنید، اما باید دوباره به کشور مبدا خود ادغام شوید.

  12. تینو کویس می گوید

    جمله جالبی است و به نظر من درست است. حداقل برای من.

    من و پسرم سال آینده عازم هلند هستیم. این عمدتاً به آینده پسرم مربوط می شود، بلکه به میزان کمتری به نارضایتی من از جهتی که این کشور در حال حرکت است، مربوط می شود.

    وقتی ۱۵ سال پیش برای زندگی در تایلند آمدم، خوشایند بود: یک چالش جدید. فکر می کردم همه چیز به همان اندازه زیباست. من خودم را در زبان غرق کردم، در مورد تاریخ تایلند یاد گرفتم و کارهای داوطلبانه و خیریه زیادی انجام دادم. تایلند را در دلم بستم.

    از آن زمان، و به خصوص در پنج سال گذشته، به طور فزاینده ای دریافتم که تایلند آن بهشتی نیست که در آن زمان فکر می کردم، در واقع جنبه بسیار تاریکی دارد. خود تایلندی ها بیشترین آسیب را از این موضوع دارند.

    پسرم به خوبی می‌داند که هرگز با یک تایلندی کامل اشتباه نمی‌شود و بسیاری از فرصت‌های شغلی به روی او بسته شده است. او فقط به خاطر پوست سفیدش نمی خواهد در صنعت سرگرمی حضور داشته باشد.

    بنابراین بازگشت به هلند مانند یک شکست کوچک است. من از هلند متنفر نیستم. اما بازگشت آن جدید یا هیجان انگیز نیست. من واقعاً از این همه دردسر می ترسم: خود جابه جایی (با همه کتاب هایم چه کنم؟)، اجاره و تجهیز خانه، پیدا کردن دوستان جدید و غیره.

    برگشتن سخته می دانم که تصمیم درستی است اما دردناک است. دلم برای تایلندی معمولی، طبیعت و غذا تنگ خواهد شد. Partir، c'est mourir un peu.

    • خان پیتر می گوید

      من هرگز نتوانستم بفهمم چرا مردم به کشوری نقل مکان می کنند که در آن شما به عنوان یک خارجی هیچ حقوقی ندارید، در این مورد تایلند. با حکومت نظامی حقوق بشر نیز به پایان رسیده است.
      شما حتی نمی توانید به طور رسمی به تایلند مهاجرت کنید زیرا هرگز مقیم دائم این کشور نخواهید بود. شما باید هر 90 روز یکبار گزارش دهید و سپس می توانید مدتی (در صورت داشتن شرایط) دوباره بمانید. در هلند، برخی مجرمان باید به همین ترتیب گزارش دهند. شما مجاز به خرید زمین نیستید، برای جاذبه ها باید دو برابر هزینه کنید. بدون خدمات اجتماعی شما اجازه ندارید کار کنید، حق رای دادن ندارید، اجازه ندارید در تایلند هیچ چیز جز پول خرج کنید. شما به عنوان یک خارجی در آنجا شهروند درجه دو هستید.
      باز هم، یک کشور فوق العاده برای اقامت موقت و من دوست دختر عزیزم را در آنجا ملاقات کردم، اما زندگی در آنجا ... این یک داستان متفاوت است.

      اگر به هلند برگردید دردسر زیادی خواهد داشت. من می فهمم که شما از آن می ترسید. من کنجکاو هستم که پسر شما در هلند چگونه خواهد بود. اگر او نمی تواند به آن عادت کند، مشکل دیگری دارید. سپس به تایلند برگردیم…؟

      • تینو کویس می گوید

        پسرم قول داده است که پس از یک سال اقامت در هلند، آن سرزمین کود و مه، گزارشی از تجربیات خود بنویسد تا در وبلاگ تایلند و شاید در جاهای دیگر پست کند. البته این امکان نیز وجود دارد که او قبلاً به تایلند بازگشته باشد ...

        اکنون می خواهم به این نکته اشاره کنم که او به عنوان یک شخص می نویسد نه به عنوان یک تایلندی یا هلندی. نظراتی مانند "او با عینک تایلندی یا غربی می نویسد" قدردانی نمی شود.

        در اینجا او یک مهاجر تایلندی و در هلند یک هلندی مهاجر است. دارم از این همه جوایز خسته میشم...

        چندر بهترین مثال ها را می آورد……

      • NicoB می گوید

        مجری: لطفا چت نکنید.

    • فرانسهمستردام می گوید

      پسر شما هرگز با یک هلندی کامل اشتباه نمی شود و اگر توانایی های کافی دیگر داشته باشد مطمئناً می تواند شغل خوبی در خارج از صنعت سرگرمی در تایلند پیدا کند. او همچنین در هلند با هابلز روبرو خواهد شد.
      و آیا مسیری که تایلند 10 سال پیش در آن حرکت می کرد بسیار نگران کننده تر از اکنون بود؟
      شما می نویسید که می دانید بازگشت به هلند تصمیم درستی است، اما فکر می کنم هنوز در شک هستید. برای مدتی به شک و تردید ادامه خواهم داد.
      اگر تعداد کتاب‌ها زیاد است، می‌توانید به سادگی آن‌ها را با کانتینر ارسال کنید. من هزینه ها را، دید نادیده، حداکثر 2000 یورو، شامل برخی مبلمان یا سایر موارد مهم، تخمین می زنم.

      • تینو کویس می گوید

        فرانسهمستردام
        در تایلند اغلب از پسرم می پرسند: "آیا تو تایلندی هستی؟" وقتی او پاسخ مثبت می دهد، مردم مشکوک به نظر می رسند. سپس او باید سرود ملی تایلند را بخواند یا کارت شناسایی تایلندی خود را نشان دهد. خوب. او به خوبی تایلندی و هلندی خوب صحبت می کند. او می گوید که در هلند بیشتر احساس پذیرش می کند. هیچ کس در آنجا از او نمی پرسد: "آیا تو واقعا یک هلندی هستی؟"

        فکر کنم خون پیتر به سرش زده، الان هم همین حس رو دارم:

        "به عنوان یک خارجی، شما یک شهروند درجه دو در آنجا هستید." به هر حال، بسیاری از تایلندی ها نیز در ایسان، در شمال و در اعماق جنوب این احساس را دارند.

        • دستبرد زدن می گوید

          این سوال که آیا شما یک Nler واقعی هستید به این صورت پرسیده نمی شود، بلکه این سوال پرسیده می شود: از کجا آمده اید، که جالب است، اما در دراز مدت، به خصوص اگر فرد مورد نظر در اینجا متولد شده باشد، تبدیل خواهد شد. واضح. شاید تایلندی ملی‌گراتر از هلندی‌ها باشد.

      • جان چیانگ رای می گوید

        من می توانم تصمیم تینو کوئیس برای بازگشت به هلند را در سال آینده درک کنم. مسئله این است که آیا تایلند اکنون بسیار متفاوت از 10 سال پیش حرکت می کند یا خیر، بلکه به تجربیاتی که در صورت زندگی دائم در یک کشور به مدت 15 سال به دست می آورد، که به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. یک خانه تعطیلات موقت علاوه بر این، اکثر مسافران تعطیلات هیچ یا حداقل دانش کمی از زبان تایلندی دارند، به طوری که اغلب باید به لبخند معروف تایلندی، چند کلمه شکسته انگلیسی و یک سوء ظن شخصی تکیه کرد. این واقعیت که پسر به عنوان یک شهروند هلندی کامل در نظر گرفته نمی شود، نقش کاملاً بی اهمیتی در فرصت های شغلی او دارد، اگر او دانش کافی از زبان هلندی داشته باشد. به عنوان یک به اصطلاح loek krüng، بسیاری از درها به روی پسرش بسته می مانند، در حالی که این به هیچ وجه با ویژگی های کافی در هلند مشکلی ندارد. این واقعیت که بازگشت به هلند مانند یک شکست احساس می شود، به نظر من بیشتر به این واقعیت که بعد از 15 سال دوستی های زیادی را که به دست آورده اید از دست می دهید و از طرف دیگر شما شخصا نمی توانید سوء استفاده های زیادی را که بدون شک در کشوری که خیلی دوستش داشتید تغییر دهید. اینکه بازگشت به هلند آسان نیست، و اینکه مردم با موانعی روبرو می شوند که نمی توان آنها را انکار کرد، اما به هیچ وجه با تبعیضی که پسرش برای یک عمر در تایلند تجربه خواهد کرد، قابل مقایسه نیست. حتی اگر او کیفیت داشته باشد، شانس بسیار بیشتری برای فرصت های تحصیلی خوب در هلند دارد و مطمئناً مانند تایلند به او به عنوان یک خارجی نگاه نمی شود.

    • چاندر می گوید

      تینو کرویس عزیز،

      به نظر من تصمیم شما بسیار معقول است.
      اگر اکنون چند نام شناخته شده را ذکر کنم، متوجه می شوید که پسر شما می تواند در هلند موفق تر باشد.

      هامبرتو تان، یورگن رایمان، نجیب امهالی، رود گولیت، فرانک رایکارد، ژاندینو آسپورات، ابوطالب، یولانته اسنایدر-کابائو، پتی برد.

      این افراد همگی هلندی مهاجر هستند.

      چاندر

  13. صلح می گوید

    واقعیت این است که یک گردشگر زیاد می بیند اما کم می داند. من هم حدود 8 سال پیش با اشتیاق زیاد اینجا ساکن شدم. خوشبختانه من همیشه جایگاه دائمی خود را نزد خود نگه داشته ام. اگرچه آپارتمان کوچکی است، اما من در آنجا ثبت نام می کنم و در آنجا بیمه می مانم. بعد از چند سال دلت برای بعضی چیزها تنگ می شود... فرهنگ... و مهم نیست که چقدر عجیب به نظر می رسد، بعد از مدتی هم دلم برای باد سرد تند تنگ می شود... گاهی دلم از آن گرمسیری به هم می خورد. حرارت. من آمده ام که فصل ها را از دست بدهم مخصوصاً وقتی که تلفظ می شوند، در ضمن دلم برای تنوع اروپا تنگ شده است... تالند همه جا یک مقدار است..... در ضمن شما تا حدودی در خود کشور گیر کرده اید و به راحتی نمی توانید حرکت از کشوری به کشور دیگر سفر به کشوری دیگر مانند اروپا (ویزاهای بدون مرز و غیره). همچنین این واقعیت که شما هرگز در اینجا دوست نمی شوید. من قبلا یک سال در آمریکای جنوبی زندگی کردم و در یک سال بعد از 1 سال دوستان بیشتری در آنجا داشتم. دوستانی که ما داریم مردان سفیدپوستی هستند که درست مثل من همسر تایلندی دارند. شما هرگز واقعاً با زوج های خالص تایلندی پیوند برقرار نمی کنید. در پرو من و دوست دخترم مرتباً مجبور بودیم از مردم بومی دیدن کنیم و برای خوردن چیزی و غیره دعوت می شدیم... هرگز اینجا نبودیم.
    پس بله، من هنوز از بودن در اینجا لذت می برم، مخصوصاً 70 درصد مواقع، اما زندگی بی وقفه در اینجا برایم سخت است... بنابراین سالی یک بار برای دو ماه به تنهایی به اروپا برمی گردم و برای بار دوم همسر می رود پس بله، من این جمله را دنبال می کنم که مثل من، بسیاری از مردم همیشه برای رابطه اینجا می مانند... من سعی می کنم بهترین های هر دو دنیا را داشته باشم (TH آب و هوا، غذا و قیمت ها) اما همیشه اینطور نیست. -بس کن.نتونستم تایلند رو انجام بدم...در بیشتر زمینه ها برای من خیلی محدود است و اروپا برایم خیلی عزیز است.

  14. دوریس می گوید

    پسر من (30 ساله) چندین سال است که در تایلند زندگی و کار می کند، با یک تایلندی شیرین، باهوش و سخت کوش ازدواج کرده است و نمی خواهد به هلند بازگردد. گاهی اوقات همه چیز خوب پیش می رود، می بینید ...

  15. janbeute می گوید

    الان 12 سال است که به طور دائم در اینجا زندگی می کنم.
    و تا الان هنوز دوستش دارم.
    در آن زمان فکر می کردم گاهی به هلند بروم و خانه ام را حفظ کنم.
    اما اگر خانه ای را در هلند نگه دارید، چه کسی از آن مراقبت خواهد کرد و هزینه های ثابت و نگهداری از جمله رنگ آمیزی نمای بیرونی نیز ادامه خواهد داشت.
    آخرین باری که پا به خاک هلند گذاشتم الان 6 سال پیش به دلیل فوت مادرم بود.
    من هر سال برای دیدن او می رفتم.
    در آن سوی افق، چمن همیشه سبزتر است.
    علاوه بر این، من همچنان اخبار روزانه کشورهای پایین را هر شب دنبال می کنم.
    سوختن خودرو، تغییر مشکل، رفتار رانندگی تهاجمی فزاینده و غیره و غیره.
    و با توجه به آنچه که من خواندم، این شما را خوشحال نمی کند، یک هلندی واقعی هنوز چند سال دیگر وجود خواهد داشت.
    و سپس در مورد وضعیت سیاسی تایلند و دیکتاتوری، هلندی ها در مورد دولت فعلی خود چه فکری می کنند، اگر من رسانه ها و واکنش های فراوان را دنبال کنم ترجیح می دهند گم شوند تا ثروتمند.
    در تایلند نمی توانید زمین بخرید و برخی افراد احساس می کنند شهروند درجه دو هستند.
    من با این مشکلی ندارم، زیرا اگر بعداً بمیرم، هر کجا بروم نمی‌توانم مالک زمین باشم.
    تایلند بهشت ​​نیست دور از اون ولی هلند؟؟؟
    و سپس ارسال یک یادداشت از طریق نامه هر 90 روز یک مشکل بزرگ است.
    و هزینه های بیماری در تایلند بسیار بالا است.
    من در حال حاضر برای عمل آب مروارید هستم که در هفته های آینده انجام خواهد شد.
    فقط برای مثال، من برای 3 تحقیق اولیه کمتر از 5000 حمام صرف کرده بودم.
    عملیات حدود 40000 تا 60000 حمام است.
    و اینکه در بیمارستان خصوصی Chiangmai Ram، بدون لیست انتظار، مدرن ترین تجهیزات، کارکنان خوش برخورد و خدمات خوب.
    تو هلند هم پیدا میکنی؟؟
    خانه جایی است که تخت من در آن قرار دارد و فعلاً هنوز اینجا در تایلند است.

    جان بیوت.

  16. اریک می گوید

    بعد از 15 سال، من قصد دارم از هلند بروم، اما نه "بازگشت" به هلند. من می توانم در سراسر اتحادیه اروپا با یک خط مشی بهداشتی مطابق با استانداردهای اتحادیه اروپا، زندگی بر اساس استانداردهای اتحادیه اروپا، ایمنی مطابق با استانداردهای اتحادیه اروپا و موارد دیگر زندگی کنم. من از 1 ژانویه 1 که سیاستمداران هلندی آن را از من گرفتند، بیمه درمانی در تایلند نداشتم.

    من شریکم را از نظر مالی رها خواهم کرد و به دنبال آفتاب اتحادیه اروپا در علم خواهم بود:
    - 15 سال لذت (از 55 سالگی) هیچکس نمی تواند آن را از من بگیرد
    - یک مرحله جدید، بدون ضرر، شکست یا ناامیدی، اما یک مرحله جدید هیجان انگیز
    - من مهارت های زبانی در خانه دارم، می توانم در هر جایی زندگی کنم و لذت ببرم.
    - درآمد ثابت تا زمان مرگم و همچنین برای شریکم که گهگاه او را می بینم چیزی باقی می گذارم.
    - من الان خوشحالم و این تغییر نخواهد کرد.

    اما اضافه می کنم: من اینجا را کاملاً ادغام کردم، زبان و آداب و رسوم را یاد گرفتم و بعداً دوباره این کار را انجام خواهم داد. بدون ادغام در دنیای جدید شما تبدیل به یک بدخلق می شوید. متأسفانه هر روز آن را در اطرافم می بینم. بنابراین وقتی اینجا را ترک می کنم با یک لبخند بزرگ است.

    • الکس اودیپ می گوید

      داستان تو داستان من است
      چند سالی است که من از ماه های تابستان خود برای ساختن پایه توید از تایلند استفاده می کنم.
      این یکی در شمال پرتغال، در کنار دریا است.

  17. رنه چیانگ مای می گوید

    (عمدتاً به این دلیل پاسخ می دهم که می خواهم در جریان باشم.)

    این موضوع جالب و مهمی است.
    این موضوع تا چند سال دیگر برای من نیز مشکل ساز خواهد شد. سپس بازنشسته خواهم شد.
    من از قبل در حال تصمیم گیری هستم.

    من به طور فزاینده ای به سمت گزینه زمستانی متمایل می شوم.
    نصف نصف. یا یک سوم / دو سوم. این در واقع به نظر من بهترین است.

    جایی که بیمه سلامت نقش بسیار مهمی دارد. اگر نه مهم ترین!
    من با قلبم کمی مشکل داشتم. الان جای نگرانی نیست (امیدوارم)، اما دیگر نمی توانم قلبم را بیمه کنم.
    و حق بیمه در سنین بالاتر نیز به طرز تکان دهنده ای بالا است.

    یک نظر دیگر:
    برای من، این نوع بحث ها ارزش افزوده بزرگ تایلند بلاگ است.
    "لازم نیست همه چیز را خودتان تجربه کرده باشید تا درس بگیرید."
    کم کم دارم ساده لوح میشم!

    من به خواندن ادامه می دهم. هر روز.

  18. رنه می گوید

    مشکل سختی است.
    تایلند کمی در حال تغییر است.
    هلند، دولت رفاه نیز به سرعت در حال تغییر است.
    اتحادیه اروپا به طور فزاینده ای به سمت دیکتاتوری متمایل می شود. قدرت در بروکسل است و نفوذ نمایندگان پارلمان اروپا صفر است.
    شما به طور فزاینده ای در هلند با این موضوع مواجه می شوید.
    به من بگویید، آیا مردم به زودی کشور خود را خواهند شناخت یا جایگزین خوبی در خارج از تایلند وجود دارد؟

  19. سابین می گوید

    من به موضوع بسیار علاقه مند هستم و پاسخ ها را با علاقه می خوانم. به عنوان مثال، در پاسخ پیت که می گوید هنوز خانه ای در هلند دارد. ما هم این را داریم.
    یک چیز را من کاملاً متوجه نمی شوم؟ چرا ثبت نام خود را از هلند لغو کردید؟ بیمه هزینه های پزشکی و خیلی چیزهای دیگر.
    بیمه درمانی، همانطور که در جای دیگر ذکر شد، واقعاً گران است. می توان موارد بیشتری را مانند بسیاری از کسانی که همچنین پاسخ دادند ذکر کرد.

    من ترجیح می‌دهم به سفر و اقامت در خارج از هلند ادامه دهم، تا زمانی که استخوان‌هایم بتواند مرا بلند کند (شوخی می‌کنم) و هر چند ماه یکبار برای مدت کوتاهی نزد خانواده‌ام در هلند برگردم، اما متوجه باشم که این ممکن است یک گزینه مجلل باشد.

    مهاجرت به جای دیگر، نه

    سابین

    • پیتر می گوید

      سابین عزیز
      لغو ثبت نام از هلند همچنین به این معنی است که من مجبور نیستم برای درآمدم از هلند مالیات بپردازم... شما درست می گویید که این کار بیمه درمانی من را متوقف می کند، اما من خودم را خوش شانس می دانم که بیمه 100% مقرون به صرفه را "جای دیگر" پیدا کرده ام. .. بنابراین لغو ثبت نام از هلند مطمئناً مزایای مالی عمده ای دارد و به خوبی از هزینه های اضافی ناشی از آن مانند پرداخت مالیات در تایلند و غیره بیشتر است.
      پیتر

  20. قصابی کامپن می گوید

    موانع فرهنگی و به ویژه زبانی بسیار زیاد است. بعد از 15 سال هنوز نتوانسته ام این شکاف را پر کنم. من کم و بیش می توانم به زبان تایلندی (بعد از مطالعه زیاد) مدیریت کنم و همسرم نیز کم و بیش هلندی صحبت می کند. اما ظرافت های ظریف در زبان یکدیگر قابل درک نیست. گاهی همسرم به دلیل تعبیر نادرست از یک کامنت کنایه آمیز عصبانی می شود. به عنوان مثال، یک فرد هلندی بلافاصله این کنایه را درک می کند. این زبان حتی پس از 15 سال همچنان یک مانع بزرگ است. در جشنواره های معبد همیشه تایلندی ها را می بینید که از تایلندی ها دیدن می کنند و فرنگ ها از فرنگ ها دیدن می کنند.
    آنها هرگز واقعاً یکدیگر را درک نمی کنند.
    اگر جایی در حومه شهر یا در یک منطقه غیر توریستی دیگر ساکن شوید، همیشه احساس می کنید که یک غریبه هستید، یا باید مانند تیمرمن ها چند زبان باشید و در عرض چند سال یاد بگیرید که زبان را روان صحبت کنید.
    اگرچه، این نیز تضمینی نیست. یک جامعه شناس هلندی که قبلاً سال ها زبان های منطقه ای را مطالعه کرده بود، پس از 7 سال اقامت تحصیلی در تایلند اعتراف کرد که در واقع یک دوست واقعی تایلندی پیدا نکرده است! فقط آشنایی های سطحی.
    در واقع، او نیز به سادگی یک بیگانه باقی ماند.
    و در سطحی متواضعانه تر: کیست که صحنه رستوران معروف را نشناسد: فرنگی که بین زن و شوهرش نشسته است. همه با خوشحالی چت می کنند و او در سکوت غذا می خورد. بیگانه ابدی
    آدم عاقل آنجا خانه های گران قیمت نمی سازد. یا چیزی را در مکانی می‌خرید که می‌توانید دوباره آن را بفروشید، بنابراین نه در آیسان. اگر آن را دوست ندارید، باید بتوانید برگردید. در غیر این صورت در آنجا ترش می‌شوید و اغلب به آبجوی فیل می‌رسید

    • صلح می گوید

      در واقع، این طور است... شما یک بیگانه ابدی می مانید و هرگز واقعاً بخشی از جامعه نیستید. یکی از دوستانم به من گفت که بعد از 5 سال ازدواج یک بار از مادرشوهرش پرسید که آیا واقعاً می‌دانی اسم کوچکت چیست؟ .
      من در واقع هیچ غربی را نمی شناسم که واقعاً اینجا دوستانی داشته باشد ... حتی بعد از گذشت چندین سال و این کاملاً گویا است ... آیا این زبان است؟ تفاوت فرهنگی خیلی بزرگ است؟

  21. استفان می گوید

    این جمله که بازگشت به هلند نسبت به تایلند دشوار است، ممکن است درست باشد، به خصوص برای مهاجران مسن تر. اگر از نظر مالی مستقل نباشید، بازگشت به عنوان مهاجر تقریبا غیرممکن است. شما با چمدانتان آنجا هستید و قرار است کجا زندگی کنید؟ چه کسی قرار است به شما کمک کند؟ من 20 سال در انگلیس زندگی و کار کردم. وقتی به هلند برگشتم توانستم به طور موقت با کسی زندگی کنم. گزارش دادم که برگشتم و چه گزینه هایی برای یک ملک اجاره ای وجود دارد. من از ستونی به پست دیگر فرستاده شدم و سرانجام در سن 52 سالگی در اتاقی زندگی کردم. در نهایت همه چیز درست شد، اما وقتی میهن خود را ترک می کنید، در کشور مادری خود با آغوش باز از شما استقبال نمی شود. شما فقط آن را دریابید.

    درود، استفان.
    ص من هر سال برای تعطیلات به تایلند می روم و فکر می کنم کشور و مردم آن فوق العاده هستند. اما از بازگشت به هلند هم خوشحالم

  22. جوگچوم زویر می گوید

    15 سال در تایلند زندگی کرد. من در این 15 سال دیگر هرگز به هلند نرفته ام. من یک خانه ساده، یک همسر تایلندی، 5 سگ و 2 گربه، حقوق بازنشستگی AOW و حقوق بازنشستگی از نیروی دریایی فلزی و تجاری دارم.
    همراه با (پول تعطیلات) تقریباً 1430 یورو ماهانه دریافت می کنم.
    من هر روز اینجا در تایلند احساس ثروتمندی و خوشحالی می کنم زیرا با 1430 یورو در هلند چه کاری می توانید انجام دهید؟
    من می خواهم بگویم برای کسانی که چنین انتقاداتی را از تایلند ابراز می کنند، درود بر شما باد.

  23. جوگچوم زویر می گوید

    15 سال در تایلند زندگی کرد. من در این 15 سال دیگر هرگز به هلند نرفته ام.
    من یک خانه بسیار ساده دارم که من و همسر تایلندی ام و 5 سگ و 2 گربه در آن زندگی می کنیم.
    مستمری دولتی + مستمری ناچیز از صنایع فلزی و نیروی دریایی بازرگانی داشته باشید. همراه با (پول تعطیلات) که تقریباً 1430 یورو در ماه است.
    من اینجا در تایلند هر روز احساس شادی و ثروت می کنم، زیرا با 1430 یورو در هلند چه می توان کرد؟
    من می خواهم به همه بگویم، نعمت های خود را بشمارید.

  24. هنک می گوید

    به این سوال که آیا شما هلندی هایی را می شناسید که کاملاً یکپارچه شده باشند و پاسخ شما این بود که من آنها را نمی شناسم، من همچنان می خواهم پاسخ دهم.
    بنابراین فکر می کنم کاملاً یکپارچه شده ام. همه چیز به نحوه برخورد شما به زندگی بستگی دارد.
    به عبارت دیگر، اگر به هلندی‌ها پایبند باشید، با هلندی‌ها، اعضای NVT کلیک کنید... و به همین ترتیب، آنگاه هرگز کشور را به عنوان یک فرد یکپارچه تجربه نخواهید کرد.
    از ابتدا گفتم اگر بخواهم هلندی ها را ببینم به هلند خواهم رفت.
    کل زندگی روزمره ما در میان تایلندی ها می گذرد.
    هم در بازار، هم در فروشگاه ما و هم به صورت خصوصی.
    ما به تایلندی ها احترام می گذاریم، تایلندی ها به شیوه تجارت ما احترام می گذارند.
    ما در خلوت دوستانی هم داریم که فقط می آیند. ما مشتریان دائمی زیادی در بازار داریم. از طریق خط نیز سفارش دهید. همکاران در بازار به ما احترام می گذارند و به سادگی همکاری بسیار دلپذیری وجود دارد.
    انجام تجارت، هم خرید و هم فروش نقش دارد. فاقد اعتبار.
    و همچنین احترام می گذارند که سرنوشت دامای نباشد. ما قیمت را تعیین می کنیم و عملاً هیچ معامله ای وجود ندارد. نه خیر است.
    صادقانه بگویم، من حتی نمی خواهم به هلند برگردم. البته این امکان پذیر است. هرکسی که بخواهد برگردد می تواند برگردد.
    اما اگر زندگی اجتماعی خود را در اینجا دارید، نگرانی های خود را و غیره دارید، زمانی برای فکر کردن در مورد آن ندارید.
    فکر می‌کنم بزرگ‌ترین مشکل خیلی‌ها این است که بیکاری به آنها زمان زیادی برای نگرانی می‌دهد.
    میانگین روزهای کاری ما بین 7 ساعت تا 10 ساعت است. آن 5 روز و شنبه و یکشنبه به بازار اختصاص دارد که از ساعت 1 صبح تا 10 صبح شروع می شود. فقط خوش باش. بدون بازدید از کافه و موارد مشابه، فقط وجود عادی که در هلند نیز عادی خواهد بود.

    بنابراین مطمئن شوید که فعالیت های کافی دارید. اونوقت نمیخوای برگردی
    و توجه داشته باشید که همه جا چیزی وجود دارد. این امر در مورد کسانی که به کشورهای دیگر مهاجرت کرده اند نیز صدق می کند.
    شاید من یک مزیت دارم که می توانم گرما را خیلی خوب تحمل کنم.
    فقط در 35 درجه مشغول باشید... مشکلی نیست. انواع مختلفی را به غذای خود اضافه کنید.
    تماشای تلویزیون؟ کانال های هلندی نه، من آن را از دست نمی دهم. رادیو روشن است. فقط پخش کنید.

    بنابراین برای من جرات می کنم بگویم بله، من یکپارچه هستم.

  25. BA می گوید

    البته بستگی به منابع شما دارد.

    من به سادگی خانه ام را در هلند نگه داشتم. این همچنین به این واقعیت مربوط می شود که من در یک تجارت بین المللی کار می کنم، اما اگر مشکلی در آن زمینه پیش آمد، خوب است که می توانید به عقب برگردید. مثلا یکی از آشنایان من در همین بخش کار می کند و اخیراً بیکار شده است. اینجا وسط آیسان هستی که راه برگشتی نداری. شما می توانید رزومه خود را برای یک شرکت در ایالات متحده آمریکا یا اتحادیه اروپا ارسال کنید، اما مطمئناً آنها شما را برای مصاحبه شغلی پرواز نمی دهند.

    من همچنین به طور مرتب از هلند دیدن می کنم، والدین را ملاقات می کنم و غیره.

    من همچنین فکر می کنم داستان تینو کویس منطقی است. اگر کودکانی در داستان وجود دارند، پس IMHO به سادگی عاقلانه تر است که به هلند بروید، به خصوص زمانی که آنها به مدرسه می روند. در واقع، اگر من جای او بودم، آنقدر صبر نمی کردم، اما از دوران دبستان اجازه می دادم پسرش در هلند بزرگ شود. برای جامعه بین المللی، دیپلم دانشگاه تایلند ارزش یک تکه دستمال توالت را دارد. اکثر تایلندی هایی که مشاغل موفقی دارند یا از طریق خویشاوندی به آنجا رسیده اند یا در خارج از کشور تحصیل کرده اند. نمونه ها فراوان است. دیروز با یک مدیر تایلندی که به عنوان مدیر در رشته من در تایلند کار می کند چیزی برای خوردن داشتم. او واقعاً آنقدر اطلاعات کمی در مورد آن داشت که به عنوان نظافتچی توسط یک شرکت اروپایی یا آمریکایی استخدام نمی شد.

    مطمئناً نگهداری خانه و آتشگاه خود در هلند از نظر مالی ضرر بیشتری دارد، اما تا زمانی که امکان داشته باشد، به جای اینکه همه چیز را پشت سر شما بسوزانم، هر دو گزینه را باز نگه می دارم.

  26. ادارد می گوید

    من خودم در اندونزی متولد شدم، اگرچه پدری هلندی دارم
    و به دلیل ظاهر روشن و تاریکم، همه جا با من به عنوان یک مهاجر رفتار می شود
    چه من در اندونزی، تایلند یا هلند زندگی کنم
    در همه جا با مردم به عنوان شهروندان درجه دوم رفتار می شود

  27. جرارد می گوید

    من شخصاً آرزوی هر دو کشور را دوست دارم.
    در هلند بلیط هواپیما تایلند را رزرو می کنم 1 تا 2 ماه آنجا می مانم و بعد از این مدت می خواهم به هلند برگردم.
    بعد از مدتی ... می گویند حدود 3 ماه ... دلم می خواهد دوباره به تایلند بروم ... آن وقت بحث رزرو است ... غرق در انتظار و صبورانه منتظر رسیدن تاریخ حرکت.
    در گذشته نیز در نظر گرفته ام... زمانی که بازنشسته می شوم... به طور دائم در آنجا زندگی کنم.
    بعد از تعطیلات زیاد... آنقدر دلایل زیادی دیدم که این کار را نکنم... که بالاخره آن نقشه را رها کردم.
    من از هر دو کشور لذت می برم ... چگونه و زمانی که می خواهم ...

  28. تونی می گوید

    من مدتی در دانشگاه اراسموس روتردام کاندیدای دکترا با موضوع شادی و رضایت از زندگی بودم:
    http://worlddatabaseofhappiness.eur.nl/

    خوشبختی به طور متوسط ​​محاسبه می شود:
    50 درصد ژنتیکی تعیین شده است
    40٪ شرایط فردی (کار، رابطه، جنسیت، سن، سلامت)
    10٪ به جایی که هستید (اقلیم، دولت رفاه، فرهنگ)

    برای بیشتر افراد، برای خوشبختیشان واقعاً مهم نیست که در تایلند باشند یا نه. از فردی به فرد دیگر متفاوت است

    شاید تایلند به عنوان سرزمین موعود برای افراد با مشکلات شخصی (فرنگ که در روزهای سختی افتاده است) تأثیر جذابی داشته باشد.

    تحقیقات شادی در میان آمریکایی‌هایی که از مناطق سردسیر به‌طور دائم به مناطق گرم‌تر نقل مکان کرده‌اند، نشان می‌دهد که شادی آنها به دلیل آب و هوا افزایش نمی‌یابد.

  29. کریس می گوید

    من فکر می کنم این گفته درست است و عمدتاً به دلایل کاملاً روانشناختی است. هیچ کس به این دلیل که مجبور بود به تایلند نقل مکان نکرد، اما همه به این دلیل بود که فکر می کردیم در آنجا خوشحال تر خواهیم بود: یک شریک جدید، یک محیط بهتر برای شکایات پزشکی شما یا یک شغل جدید (مثبت) یا به این دلیل که مردم از هلند خسته شده بودند (دلایل منفی). ). چیزی که فکر می کنم باعث ایجاد مشکلات می شود، توانایی سازگاری با محیط جدیدتان است. برخی از افراد می توانند این کار را بهتر از دیگران انجام دهند (این به شخصیت شما مربوط می شود)، برخی افراد بهتر از دیگران کمک می گیرند (این به قدرت شبکه اجتماعی شما در تایلند مربوط می شود). من شخصاً باور نمی کنم که وضعیت واقعی در تایلند (یا در هلند) در 20 سال گذشته به شدت تغییر کرده باشد که خود دلیلی برای بازگشت به میهن باشد. بازنشستگی دیرتر یا پایین تر، مریض شدن، دیگر شغل نداشتن: واقعاً برای یک ثانیه خوابم را از دست نمی دهم. شخص دیگری (که هنوز از نظر ذهنی در هلند زندگی می کند) ممکن است. آنچه تعیین کننده است این است که چگونه به موقعیت‌های در حال تغییر واکنش نشان می‌دهید و چقدر فضای دارید یا، بهتر است بگوییم، برای زندگی آن‌طور که می‌خواهید، چقدر فضای دارید. و بعد از ده سال در تایلند، تقدیرگرایی برای من کاملاً غریبه است.

    • شراب می گوید

      کاملاً درست است، کریس، همه چیز به نحوه برخورد شما با زندگی و انعطاف پذیری "ذهن" شما مربوط می شود! به شرطی که کاملاً عجولانه به تایلند نرفتید، می توانید فرض کنید که مردم می دانند که در تایلند هم همه چیز گل سرخ و مهتابی نیست! تایلند مشکلات اجتماعی خود را دارد، اما آیا آنها در هلند این مشکلات را ندارند؟ نه، تایلند بهشت ​​نیست، اما آیا هلند است؟ اگر در مورد تایلند مثبت می نویسید، طبق تعریف از عینک های رز رنگ استفاده می کنید، اما اگر ناآرامی های اجتماعی فزاینده و مشکلات اجتماعی در هلند را تشخیص نمی دهید، باید نابینا باشید. این ناآرامی و مشکلات در هلند سریعتر از تایلند رشد می کند! شبکه امنیت اجتماعی که زمانی مورد تمجید قرار می گرفت نیز به یک «بالشتک اجتماعی» تبدیل شده است. بنابراین بازگشت مانند "از باران به قطره" یا شاید "از قطره به باران" خواهد بود!

  30. دستبرد زدن می گوید

    من را به یاد یک مورد تلخ هلندی می اندازد که 20 سال پیش موفق شد یک استراحتگاه زیبا با خانه های زیبا بسازد، متأسفانه در جایی که "دویدن" به پایان رسید. او به من گفت که گردشگری خیلی تغییر کرده است، مردم فقط برای یک یا 2 روز می آیند و ادامه می دهند، همه چیز در ماه های زمستان متمرکز است، اگر می توانست مکان را بفروشد، اما بله... و او برنگشته است. در این 20 سال آنگاه کار سخت می شود. او آرامش را در موسیقی دهه 70 یافت که اکنون می تواند به راحتی آن را از یوتیوب دانلود کند. اما اکنون امیدوارم کسی بنویسد که چگونه یک تایلندی آن را در هلند دوست دارد. باید یک نفر در ترشلینگ زندگی کند، من خیلی کنجکاو هستم. و بله، NL پر از مردم و قوانین است، اما شما نمی توانید این را بگویید، این ظلم است، ما باید همه را برای همیشه قبول کنیم وگرنه شما بی احساس هستید ...

  31. صلح می گوید

    برای شما غیرممکن است که با حقوق بازنشستگی اندک خود گذران زندگی کنید، می نویسید …….. نمی دانید چگونه می توانید این کار را در عرض x چند سال انجام دهید؟


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم