"موس یک تجارت جدید باز کرده است و سم به دیدن او می آید. وقتی از سم پرسیده شد اوضاع چطور پیش می‌رود، موس می‌گوید: «فوق العاده! من به زودی باید گسترش پیدا کنم.» سام با حسادت: «موس عالی، برایت پرسنل زیادی آرزو می کنم!»

از این گذشته، پرسنل فقط باعث ایجاد مشکلات و نگرانی های اضافی می شوند و این مطمئناً در مورد کارمندان تایلندی در طبقه متوسط ​​صدق می کند. آنها گوش نمی دهند، شما را درک نمی کنند، انگلیسی بد صحبت می کنند، آنچه را که به آنها می گویید انجام نمی دهند و فقط پول بیشتری می خواهند.

حداقل این تصوری است که من هر از چند گاهی وقتی کارآفرینان خوش فکر فرنگ را مشغول می بینم به من دست می دهد. اغلب بدون تجربه، چه در کشور مادری و چه در تایلند، مردم کسب و کاری راه می‌اندازند، کارکنانی را استخدام می‌کنند، که اغلب همین‌طور کار را ترک می‌کنند. دانش خوب از آداب و رسوم تایلندی و نشان دادن درک برای دیدگاه های گاه متفاوت در مورد کار، به طور منظم این کارآفرینان را از هم می پاشد.

در ماه های اخیر در چهار رستوران، که یکی از آنها تحت مدیریت هلندی بود، دیدم که کارکنان به صورت گروهی ترک کرده اند. ناراضی از پرداخت نکردن حداقل دستمزد و ناراضی از برخورد «استعماری» کارفرما. مغازه داران اغلب فکر می کنند که پرسنل تایلندی باید با روش کار خارجی سازگار شوند.

شما چی فکر میکنید؟ آیا شما هم تجربه یک تاجر را دارید یا گهگاه می بینید که تاجر فرنگ با کارکنان برخورد بدی دارد؟ آیا با بیانیه موافقید؟

45 پاسخ به “اظهارات هفته: برخورد بد مغازه داران فرنگ با کارکنان”

  1. جان اچ می گوید

    عشق باید از هر دو طرف بیاید.
    کار با کارکنان تایلندی به عنوان فرنگ بسیار دشوار است، زبان و فرهنگ می تواند مشکلاتی ایجاد کند.
    و درست مانند هلند، کارکنان خوب و بد، و کارفرمایان خوب و بد وجود دارند.
    ممکن است ایده ای باشد که ابتدا افراد را بر اساس دستمزد روزانه استخدام کنید (توجه داشته باشید حداقل دستمزد ماهانه در هر شهر یا استان متفاوت است) به این ترتیب می توانید کارگران خوب را از بد انتخاب کنید و کارکنان خوب را حفظ کنید.
    و با نتایج خوب، به عنوان یک کارفرما می توانید به کارکنان خود پاداش دهید، به عنوان مثال یک شام در پایان ماه، یا یک پاداش کوچک و غیره.
    آنچه در هلند اعمال می شود در تایلند نیز صدق می کند، سختگیر باشید اما منصف باشید و مردم به شما احترام خواهند گذاشت.

  2. HansNL می گوید

    من در مورد پاسخ به این پست بسیار کنجکاو هستم.

    من دیده ام که یک غربی خوش نیت شروع به کار کرده است، فقط حداقل دستمزد قانونی را بپردازد، کارهای اضافی برای کارکنان انجام دهد که هیچ تایلندی/چینی انجام نمی دهد، روزهای تعطیل، خلاصه فقط می خواهد کارفرمای خوبی باشد.

    و با این حال اشتباه شد.

    پرسنل رفتار بدی داشتند، خیلی دیر، جلوی چشمانشان نبود، در حالی که مشتریان منتظر بودند با تلفن خصوصی صحبت می کردند.

    چرا؟
    تایلندی ها دوست ندارند برای فرنگ کار کنند.
    از دست دادن صورت…..

    پرونده همچنان پابرجاست.
    همسر تایلندی اکنون مالک اسمی است.
    او خیلی کم می‌پردازد، وقتی کارکنان دیر می‌آیند، حقوقش کم است، هیچ تعطیلی ندارد، هیچ اضافه‌ای ندارد، و هر روز پول می‌دهد... دو هفته بعد.

    مشکل خارج از دنیا

    • گرینگو می گوید

      اغلب یک همسر تایلندی بر روی کاغذ صاحب کسب و کار یا حداقل مالک مشترک است. تا زمانی که فرنگ مستقیماً با کارکنان تداخل نداشته باشد، اما آن را به همسرش واگذار کند، به نظر من شانس موفقیت بسیار بیشتر است.

  3. پیم می گوید

    جواب دادن به این موضوع برای من خیلی سخت است.
    شما هم یکی را تجربه می کنید و هم دیگری را.
    بهترین تجربه این است که با هم مشورت کنیم تا همه احساس کنند در قبال چیزی مسئول هستند.
    اطمینان حاصل کنید که هیچ آشوبگری فرصت و فضای خوبی در بین یکدیگر پیدا نمی کند.
    مگس ها با شربت صید می شوند.

  4. تاکوس ورهوف می گوید

    من در واقع درباره داستان های موفقیت افرادی که می دانند چگونه با مردم محلی بهترین کار را انجام دهند، کنجکاو هستم.

  5. کاتجه می گوید

    سال‌هاست که به تفرجگاهی می‌رسیم که توسط هلندی‌ها اداره می‌شود.
    آنها نسبت به کارکنان سختگیر اما منصف هستند.
    از پرسنل انتظار می رود سخت کار کنند، اما بر اساس آن دستمزد دریافت می کنند. آنها چیزهای اضافی دریافت می کنند و کارکنان هنوز با لبخند بزرگ در اطراف راه می روند. گاهی اوقات تغییر کادر وجود دارد، اما بیشتر آنها سال هاست در آنجا کار می کنند.
    ما همیشه با احترام در مورد یکدیگر صحبت می کنیم.

  6. لخت کردن می گوید

    کار با تایلندی‌ها از سال 1993: متوجه شدم که تایلندی‌ها در تصمیم‌گیری با مشکلات زیادی مواجه هستند، به‌خصوص زمانی که چیزی هزینه دارد. آنها می توانند حساب را بسیار ضعیف انجام دهند، دانش عمومی متوسط ​​تا بسیار ضعیف است. سطح تحصیلات: ضعیف ما لیسانس را VWO صدا می کنیم. دانش انگلیسی: جایی بین تایلندی و آنگلیش.
    خودت ایده ای به ذهنت برس، خودت یه امکانی پیدا کن تا یه چیزی ناگهان ممکن بشه.. فراموشش کن. همیشه به یک BOZZ نیاز دارید که به آنها بگوید چه کاری و چه زمانی باید انجام دهند، ترجیحاً کاری که قبلاً 10 بار انجام داده اند یا 100 برابر دیده اند. کاملاً دور از هرگونه انتقاد (از دست دادن چهره) و مطمئناً نه از جانب فرنگی که بالاخره می آید تا در کشور آزاد آنها چیزی بگوید / فرمان دهد.
    توضیح اینکه چرا: اتلاف وقت، فقط دادن جهت، یک تکلیف در یک زمان و مدام در نظر گرفتن این واقعیت که آنها همیشه موفق می شوند از یک گزینه معین، مورد دوم را پیدا کنند که اشتباه می کند. به طور مداوم بررسی می کنند که آیا آنها کاری را در زمان تعیین شده انجام داده اند یا خیر. از این رو: انجام کارهای روتین. فقط یک لایه بسیار نازک، اغلب زنان چینی تبار، می توانند ابتکارات خود را توسعه دهند و آنها را به یک نتیجه موفقیت آمیز برسانند. بنابراین.. از THOSE به عنوان یک لایه میانی استفاده کنید. آره،. آنها با تایلندی ها بسیار سخت رفتار می کنند.

  7. BA می گوید

    کارآفرینی نیز چیزی است که باید به آن دروغ گفت. گاهی اوقات این تصور را به من دست می دهد که بسیاری از فرنگ ها فقط کاری را نامناسب شروع می کنند، عمدتاً برای اینکه بتوانند در تایلند بمانند. اما نه تنها فرنگ ها، بلکه تایلندی ها نیز این گونه فکر می کنند. دوست دخترم هم می خواست کاری را شروع کند، همه چیز خوب است، بنابراین او یک قلمه در یک بازار اجاره کرد، همچنین مقداری غذا بفروشد. از قبل به این موضوع فکر نکرده بود، کل بازار کار نمی کرد، و چیزی که او در نهایت فروخت، او را با بات صفر باقی گذاشت. بالاخره بعد از چند هفته از شر بریدگی خلاص شد و سر کار برگشت.

    در هر صورت من خودم شروعش نمی کنم، 2 دلیل من 1. بیش از حد بی حوصله با مشتریانی که مشکل دارند و 2. بیش از حد بی حوصله با کارکنانی که مشکل دارند.

    بنابراین اگر زمانی در آنجا کسب و کاری راه اندازی کنم، خودم را با یک مدیر تایلندی شروع می کنم، که هزینه آن کمی بیشتر است، اما اگر او حقه های این حرفه را بداند، هزینه های خود را پرداخت خواهد کرد. البته به بررسی کتاب ها و غیره ادامه دهید.

    آنچه HansNL می نویسد درست است که بسیاری انجام می دهند، کاهش حقوق در صورتی که دیر بیایند و روزهای تعطیل نداشته باشند یا کم باشند، اگر مرخصی بیشتری بخواهند، برای آنها هزینه نیز خواهد داشت.

    چیز دیگری هم از نظر کار در تایلند نقش دارد و بعد به آن مدیر برمی گردی. در تایلند، مردم معمولاً برای مشاغلی مانند ما در هلند درخواست نمی دهند، اما تقریباً همه مشاغل از حلقه آشنایان یا کار در گذشته عبور می کنند. به عنوان مثال، دوست دختر من از طریق یکی از آشنایانش که قبلاً رئیس منابع انسانی شرکتی بود که در آن کار می کرد، برای یک شرکت صادراتی کار می کند. بنابراین یک مدیر در تایلند باید ویژگی دیگری داشته باشد، علاوه بر اینکه مدیریت روزمره را بر عهده می گیرد، باید بتواند افراد مناسب را نیز دور خود جمع کند. نه خانواده و دوستان دیگر، بلکه کارگران خوب.

    در تایلند و سایر کشورهای جنوب شرق آسیا، آنها همچنین دارای سلسله مراتب قوی در داخل یک شرکت هستند و از دست دادن چهره در واقع نقش مهمی ایفا می کند. من خودم کارهای زیادی با اندونزیایی‌ها در اعماق دریا داشته‌ام، که تقریباً دقیقاً یکسان است. شما 1 قایق و 6 ملوان داشتید. شما فقط می توانید آن را به عنوان یک تجارت کوچک ببینید. قایق سوار معمولاً کاملاً پیر بود و واقعاً از یک همسر جوان دستور نمی گرفت. تا زمانی که شما افسر ارشد بودید، در واقع رئیس بودید. وقتی کار تحویل داده شد، شما با قایق‌ران در دفتر تماس گرفتید که یادداشتی از فعالیت‌ها به شما داد. بعد ترتیب داد که چه کسی قرار است چه کاری انجام دهد. این به او اعتبار داد، بالاخره او برنامه ریزی روزانه را ترتیب می دهد. خودش هیچ شغل دیگری یا چند کار کوچک نداشت، تنها کارش این بود که 6 نفر دیگر را سر کار نگه دارد. اگر رضایت شما نبود، به ملوان نمی‌دادید، بلکه قایق‌ران را بر روی فاجعه‌اش می‌دادید. او سپس با بردن ملوان به عرشه عقب، این کار را بیشتر ترتیب داد، به‌ویژه دریانوردان جوان حتی فقط سیلی به گوش‌هایشان زدند، اما آنها مطمئن شدند که دور از چشم شما این کار را انجام داده‌اند. به این ترتیب آنها موضع خودشان را حفظ کردند و شما به عنوان یک غربی نباید در آن دخالت کنید. اگر بوسون را به فاجش دادی، این کار را به صورت خصوصی و دور از چشم بقیه انجام دادی. اگر او دچار از دست دادن چهره می شد، بقیه خدمه تنبل می شدند و البته این هدف نبود. و پول نیز در آنجا وسیله فشار بود. ملوانان هر روز 2 ساعت اضافه کاری و هر شنبه و یکشنبه نیز اضافه کاری انجام می دادند. هر یکشنبه بعدازظهر آنها با برگه زمانی خود می آمدند، اگر متوجه می شدید که آنها هر روز نیم ساعت هیچ کاری انجام نمی دهند، شما فقط آن نیم ساعت را از جدول زمانی خارج کرده اید، بلافاصله تمام می شود.

  8. هنک می گوید

    تاکو :: من هم در مورد آن بسیار کنجکاو هستم، خوشبختانه ما با کارکنان کار چندانی نداریم، اما مواقعی که برای چند روز یا بیشتر به کسی نیاز داریم، به سختی می‌توان کسی را در دست گرفت. اگر کسی را پیدا کرده باشیم که اتفاقا گاهی اوقات می‌خواهد کار کند، ابتدا درباره آخرین یا حقوق فعلی‌اش می‌پرسیم، معمولاً 40 تا 50 درصد به آن اضافه می‌کنیم، در حین کار یک سطل با یخ و آب آشامیدنی دریافت می‌کند، بین چند برابر M150 یا یک ردبول. ظهر، همسر (تایلندی) من مطمئن می شود که غذا وجود دارد، بنابراین در مجموع، آنها چیزی کم ندارند. عصر، همچنین یک آبجو برای بردن به خانه. شما معمولاً حدود ساعت 8 به آنجا زنگ می زنید. یا میمونه 9 از 9 بار مریض هستن یا بهانه دیگه ای دارن که باید از بچه نگهداری کنن یا همچین چیزی کار با تایلندی ها کار راحتی نیست.
    همچنین به طور منظم در خانواده مشاهده کنید که به جای رفتن به سر کار، فقط یک روز در خانه می مانند، اکثر کارفرمایان به آنها اجازه می دهند تا 3 روز این کار را انجام دهند و اگر این کار را بیش از 3 روز انجام دهند می توانند در خانه بمانند. متاسفم برای کارفرمایان تایلندی که باید کمی در ارتباط با مشتریان برنامه ریزی کنند و راننده فقط صبح ها حوصله اش را ندارد یا در خانه می ماند.

  9. غارت می گوید

    فرنگ که در تایلند کسب و کار راه اندازی می کند باید:
    1. توقعات زیادی از کارکنان نداشته باشید
    2. بسیار صبور باشید
    3. یک سیستم ساده را حفظ کنید
    4. همیشه به لبخند زدن ادامه دهید

  10. اگنس می گوید

    من فکر می کنم هرکسی که برای زندگی در کشور دیگری می رود و یا در آنجا تجارت می کند، باید خود را با مردم و کشور وفق دهد و نه برعکس. در غیر این صورت در کشور خود بمانید. اول از همه، من فکر می کنم که آن شخص باید از قبل زبان را یاد بگیرد، این یک امر ضروری است. اعتراف می کنم آسان نیست، اما حداقل می توان تلاش کرد. چرا یک اسپانیایی یا تایلندی باید انگلیسی صحبت کند؟ عملاً آسانتر است، اما برای فرنگ یا خارجی. در انگلیس یا فرانسه هلندی هم بلد نیستند!

    • پیم می گوید

      پس اگنس باید هر توریستی تایلندی یاد بگیرد وگرنه نمی تواند در هتل چیزی توضیح دهد.
      ما تقریباً به طور انحصاری با هلندی‌ها کار می‌کنیم و خیلی خوب است که مربی انگلیسی صحبت می‌کند، در غیر این صورت می‌توانم وسایل خود را برای هلند ببندم.

      • خون رودولف می گوید

        پیم عزیز،

        اظهارات اگنس واضح است و من با او موافقم. این به فرنگ هایی بستگی دارد که برای زندگی در تایلند می آیند یا می خواهند کسب و کاری راه بیندازند. در میان چیزهای دیگر با یادگیری زبان تایلندی. به طور کلی در برابر همدلی با فرنگ مقاومت وجود دارد. این مربوط به قوم گرایی است، اما شاید زمانی دیگر. این به تایلندی ها بستگی ندارد که به سادگی با فرنگ سازگار شوند و بنابراین انگلیسی صحبت کنند. همچنین واضح نیست که شما فقط با هلندی ها کار می کنید. در این مورد نیز باید گفت: بالاخره شما در تایلند هستید.

        با احترام، رود

  11. رابرت پیرز می گوید

    چند وقت پیش یک مقاله عالی در تایلند بلاگ در مورد فرهنگ تایلندی در زندگی تجاری وجود داشت. من به هر کسی که علاقه ای به این موضوع دارد توصیه می کنم که آن مقاله را با جزئیات بخواند تا ایده ای در مورد اینکه رابطه بین کارمندان و کارفرمایان چگونه است. یک مقاله آموزشی که می توانید از آن به نفع خود استفاده کنید تا 'تنها چیزی که باقی مانده' فرنگ بودن باشد!

    • فرانکی آر. می گوید

      منظورت اون مقاله در مورد حمایته؟!

      این در واقع یک مقاله عالی از کریس دی بوئر بود! من تقریباً آن دانش را در پشت ذهنم ذخیره کردم.

      https://www.thailandblog.nl/achtergrond/wiens-brood-men-eet/

  12. غارت می گوید

    من چند سالی است که در اینجا در ساخت و ساز کار می کنم و با کارمندان تایلندی به همراه صاحب یک شرکت زمین شروع کردم.
    اولین روزهایی که ماشین ها به زمین آمدند را هرگز فراموش نمی کنم.
    و یک تایلندی آمد و یک حصیر روی زمین گذاشت و خوابید
    و ساعت 12 بیدار شو برو بخور و برگرد و دوباره بخواب.
    روز بعد هم به جز یک مورد، یک بار گازوئیل گرفت
    3 روز بعد با او صحبت کردم
    وی در پاسخ به این سوال که کجا کار می کند، گفت که در شرکت زمین کار می کند
    گفتم رئیس خیلی خوبی دارم، شاکی بود که باید خیلی سخت کار کند
    و منظورش جدی بود.
    از صاحبش پرسیدم آیا واقعاً برای او کار کرده است، گفت بله.
    و به من گفت که می‌دانست هیچ کاری نمی‌کند، اما بله، او خانواده است و بنابراین نمی‌تواند کار دیگری انجام دهد.
    او همچنین گفت که یافتن کارکنان شایسته نیز برای او بسیار دشوار است
    یک تایلندی در واقع نمی خواهد در یک فروشگاه / مغازه با تهویه مطبوع و نه خیلی سنگین کار کند
    در سال دوم به کارمندان برمه ای تغییر یافت و چه آرامشی که قابل مقایسه نیست
    به موقع برسید، سخت کار کنید، هر چقدر هم که سخت باشد، هرگز شکایت نکنید
    گاهی اوقات فکر می کنم خیلی سنگین است، آن را هم می گویم و یک بار می خندند
    و کمی بعد همه با هم کار می کنند و کار باورنکردنی است
    باید بگویم که من بیشتر از زمانی که آنها در تایلند کار می کنند، پرداخت می کنم
    اگر اتفاقی افتاد به دکتر پرداخت کنید
    هر از چند گاهی برای شام بیرون می رویم یا قایق اجاره می کنم تا ماهی بگیرم
    من با آنها مانند کارکنانم در هلند رفتار می کنم
    هیچ مشکلی نداره کاملا کار میکنه
    اما من خوش شانس هستم زیرا اگر اتفاقی در خانه بیفتد، آنها به طور قابل درک پیش می روند
    دیگر برای من کارمند تایلندی وجود ندارد

  13. رولاند می گوید

    وقتی این جمله را در این مقاله خواندم: "دانستن خوب از آداب و رسوم تایلندی و نشان دادن درک برای دیدگاه های گاها متفاوت در مورد کار، به طور منظم کارآفرینان را از بین می برد." موهایم سیخ می شود...!!.. مخصوصاً وقتی می خوانم “دیدگاه متفاوت در مورد کار”... در اکثر موارد می توانید “دیدگاه دیگر در مورد کار” را توسط WORKSHHY ترجمه کنید!!! و حداقل نمی‌توانم بگویم، و من نمی‌خواهم در اینجا بی‌ادب باشم، وگرنه مجبور می‌شوم از واژه‌های دیگری در اینجا استفاده کنم.
    آیا کسی در این وبلاگ یک تایلندی را دیده که عاشق کارش باشد؟ چه کسی انگیزه یا تعهد نشان می دهد؟ چه کسی به "کار" خود عشق حرفه ای یا غرور نشان می دهد؟؟؟ ناگفته نماند جدیت و تخصص حرفه ای.
    من بیش از 10 سال است که به اینجا می آیم، هرگز مشابه آن را ندیده ام.
    آنها می خواهند حداکثر مقدار پول را در کوتاه ترین زمان ممکن به دست آورند (نگفتند درآمد دارند). فرنگ ها قبلاً تا گوششان خراب شده اند، اما نمی توانند با آن کنار بیایند. این حقیقت بی نمک است. این که تایلندی دوست دارید یا نه، اینجا مهم نیست. ممکن است حقیقت گفته شود.
    می‌دانم، بسیاری از فرنگ‌ها به دلایل زیادی نظر دیگری دارند. برخی هرگز واقعاً با مردم تایلند تماس نداشتند یا با تعصبات ریشه‌دار زندگی می‌کردند.
    من جمله (عنوان) «دکانداران فرنگ با پرسنل بد رفتار می کنند» بسیار گمراه کننده است و گمان می کنم که واقعاً چنین است. من خودم تاجر نیستم، اما فکر می‌کنم اصلاً اینطور نیست که ارائه می‌شود.

    مجری: جمله حذف شد، توهین آمیز است.

    • رنی گیرارتز می گوید

      من کاملا با این موضع موافقم.
      من قصد دارم داستان خود را برای شما تعریف کنم و فقط می توانم توجه داشته باشم که وجود دارد
      1. کارگران سخت واقعاً آنجا هستند (وقت ناهار مهم ترین زمان روز است)
      2. سطح تحصیلات برای اکثر مردم واقعاً بسیار پایین است
      3. از دست دادن چهره بدترین است
      4. حسادت متقابل می تواند اوضاع را برای روزها خراب کند
      5. وقتی صحبت از پول می شود، نه با کیف و نه برای یکدیگر همدلی ندارند (تقریبا همه افراد از حلقه های بسیار ثروتمند بودند). بات..
      صاحب یک شرکت بزرگ در بانکوک با 45 کارمند و 1800 کارمند قراردادی. یکی از مدیران اجازه داد همه چیز کاملاً اشتباه پیش برود و آن را برای مدت طولانی پنهان نگه داشت تا اینکه یکی دیگر از کارمندان شواهد مشکل را به من نشان داد. کتاب ها واقعاً دستکاری شده بودند.
      خود مدیر متوجه اشتباهی نشده بود و اجازه داده بود از ریل خارج شود تا اینکه خودش متوجه شد و برای اینکه چهره اش را از دست ندهد مشکلات را حل نکرده بود و روی لگن را با شنل آسانسور پوشاند و لبخند زد. تا زمان…
      مجبور شدم شرکت را با زیان هنگفت تعطیل کنم، کارمندان 3 ماه حقوق پایان کار خود را خواستند و سپس به دلیل اشتباه وکیل، 3 ماه دیگر به من فرصت دادند.
      من سال ها با آنها بیش از حد عالی رفتار کرده بودم و وقتی کار به میان آمد، پیراهن از دامن به آنها نزدیکتر بود و آنها فسخ و اخطار 6 ماهه را انتخاب کردند (که توسط بازرسی اجتماعی در محل به من تحمیل شد). تا آنجا که به دانش و مهارت مربوط می شود: بسیار کم و همه آنها فارغ التحصیل دانشگاه در دفتر بودند. - نمی تواند پایین تر باشد. من انگلیسی آنها را با دو بار در هفته آموزش رایگان انگلیسی آنها را بهبود بخشیدم... صحبت کردن خوب بود، اما وقتی نوبت به نوشتن رسید همه چیز به طرز وحشتناکی اشتباه پیش رفت. نمی توانم بگویم که آنها سخت کار نکردند و در پایان روز همه چیز حجم کار در آن زمان انجام شده بود، آنها به شدت با من رفتار دوستانه ای داشتند و کار کردن در روزهای شنبه یا یکشنبه یا تا پاسی از شب هیچ مشکلی نداشت، بنابراین من از تعهد گلایه ای ندارم، البته تایلندی های بسیار ماهری هم به من مراجعه کردند. خانه، اما آنها در خارج از کشور تحصیل کرده بودند و دیگر برای کار به عنوان منشی یا مدیر دفتر در دسترس نبودند و بنابراین دستمزد گزافی می خواستند. با دانستن اینکه همه کارمندان حقوقی بین 2 تا 20 بات دارند، هنوز هم مایوس کننده بود که می دیدم همه علیه من روی می آورند تا همه اخطار قبلی را دریافت کنند. اگر یک بلژیکی می آمد که امور خود را با پول شرکت تنظیم می کرد، موضوع کامل می شد (او مدیر مالی بود).
      آیا همه چیز اشتباه پیش رفت نه: سال های اول زمانی که در یک دفتر کوچک با 20 نفر بودیم، یک رویا بود
      کارکنان آنجا؟ به ازای هر مرد/زن بیشتر، نگرانی های شما به طور تصاعدی افزایش می یابد.

  14. HansNL می گوید

    پاسخ هایی که تاکنون به من داده شده است.
    آیا می توانم نتیجه گیری اولیه را ارائه کنم؟
    آره؟
    متشکرم!

    مگه 400-500 سال پیش نبود؟
    هلندی که برای VOC کار می کند؟
    چه کسی در یک سند نوشته است که تایلندی ها نوعی تنبل هستند؟

    فکر کنم هنوز هست.

    • دیک ون در لوگت می گوید

      @HansNL شما به Jeremias van Vliet، مدیر وقت کارخانه تجارت VOC در آیوتایا اشاره می کنید. مقاله من "پادشاه ظالم است و سیامی ها دمدمی مزاج" را ببینید. Van Vliet در مورد سیامی ها می نویسد: «سیامی ها دمدمی مزاج، ترسو، مشکوک و فضول هستند. آنها دروغ می گویند و تقلب می کنند. ننوشته که تنبل هستند. دیدن: http://www.dickvanderlugt.nl/buitenland/van-vliets-siam/

      • رولاند می گوید

        آقای گلینز عزیز،
        عینک آفتابی من وضعیت اینجا را زیاد تغییر نخواهد داد، مسئله این نخواهد بود.
        چیزی که من در پاسخ فلومینیس خواندم به همین نتیجه نمی رسد؟
        آن مرد حتی 10 سال تجربه با تایلندی ها دارد و هر کاری ممکن و غیرممکن بود انجام داد تا رابطه مناسبی با آنها برقرار کند که نتیجه آن ... فقط باید خودتان یکی را بخوانید.
        وقتی گفتم "نه یکی" منظور ضرب المثل بودن است، حداقل یکی را به خاطر نمی آورم. من قبلاً واکنش شما را درک کرده ام، اکنون احتمالاً دچار فراموشی خواهم شد، درست است؟
        حتی اگر تعداد کمی وجود داشته باشند که از آن الگوی سهل گیر تنبل منحرف شوند، باز هم استثناها این قاعده را ثابت می کنند. آیا این شاید واضح تر باشد؟

        مجری: لطفا همین الان چت را متوقف کنید

  15. دینا می گوید

    نمونه بارز یکی از بهترین رستوران های پاتایا ماتا هاری است که سال هاست تقریباً همین کارکنان و مدیر خوب را دارد، پول خوبی می دهد و منصف و موفق است!
    همیشه نمونه های خوب و بد وجود دارد.

  16. فلومینیس می گوید

    پس از بیش از 10 سال تجربه با کارکنان تایلندی، می توانم بگویم که پرداخت خوب، شناخت خوب فرهنگ، توانایی خواندن، نوشتن و صحبت کردن به زبان، احترام گذاشتن به پرسنل و ... چندان اهمیتی ندارد.

    تایلندی ها هر چقدر هم که با کارگر فرنگ خوب باشند روز به روز زندگی می کنند. به عنوان یک مدیر باید سعی کنید از هر 100 نفر تایلندی که می خواهند در زندگی به موفقیت بیشتری دست پیدا کنند، فقط یک نفر را انتخاب کنید و بنابراین روز به روز زندگی نمی کنند و فقط از یک روز به روز دیگر می روند زیرا مغازه در هنر یک پسر عموی واقعی برای مدتی تعطیل است 5 روز بدون کمک.

    برای بسیاری از تایلندی‌ها به جای پول خسته و تنبل، مهم‌ترین جنبه آن عدم مسئولیت است. زیرا اگر واقعاً به خاطر آنها چیزها اشتباه پیش برود، دیگر هرگز ظاهر نمی شوند ..... لازم نیست عواقب اشتباهات خود را متحمل شوید.

    • فردیناند می گوید

      1. پرسنل استخدام شده برای ساخت خانه. 50 درصد بیشتر از دستمزد رایج پرداخت می شود. بعد از روز اول کار، کارمند عصر در وقت خلوت خود در حالت مستی دچار تصادف با موتورسیکلت می شود. ما می خواهیم به خانواده او در مورد نوزاد کمک کنیم. کاری را انجام دهید که هیچ کارفرمای تایلندی انجام نمی دهد. چند هفته دستمزد او را بپردازد، برای همسرش غذا و لباس بیاورد، تقریبا هر روز به ما نشان دهد.
      همسرش می‌گوید در کمال تعجب، پس از چند هفته، مرد دیگر در خانه نیست، متأسفم که او شغل جدیدی با خانواده دارد. عصر دوباره به ما سر می‌زند تا بپرسد آیا می‌تواند چند هفته دیگر دستمزد بگیرد.

  17. کومه می گوید

    مدیریت کارکنان تایلندی مانند یک کابوس به نظر می رسد، اما به دلیل قوانین هرگز نمی توانید از استخدام حداقل 4 نفر خارج شوید.
    برو هر ماه با کسب و کار کوچکت به 4 مرد حقوق بده، حالا خیلی هم بد نیست، اما اگر آنها هم عملکرد کمی داشته باشند.

  18. فردیناند می گوید

    2. تو مغازه مون تو خیابون 2 سال دختر همسایه رو به عنوان کارمند داشتیم. مشکلات مشابه هر روز، خیلی دیر، یا حالم خوب نیست. کار ساده، مرتب کردن چیزی، تمیز کردن یا کمک کردن، فقط با اکراه زیاد.
    هر هفته از او بپرسید که آیا او می تواند چیزی از فروشگاه (یا ترجیحاً بدون درخواست) برای خانه ببرد، آیا می تواند پول قرض کند (که هرگز یا فقط تحت فشار برنگشته است). زمانی که 50 درصد بیشتر از هر خرده فروش دیگری پرداخت کردیم، به طور مرتب درخواست افزایش حقوق می‌کنیم.
    اگر خانواده، دوستان یا آشنایان به ملاقات بودند، بدون مشورت از خود دور بمانید. خیلی ناراحت میشم اگه چیزی در موردش بگی
    هرگز هیچ ابتکار شخصی. اگر مشتری در فروشگاه بود، به طور خودکار کمک نکنید، بالاخره ما در نزدیکی بودیم و غیره.
    بالاخره بعد از 2 سال، 2 سال خیلی دیر فرستاده شد.

  19. فردیناند می گوید

    3. یافتن کارمندان شایسته نه تنها برای کارفرمایان فالنگ، بلکه برای کارفرمایان تایلندی نیز غیرممکن است. دانش تایلندی / کارفرما با یک کارخانه کفش یک دستیار مدیر را استخدام می کند که باید از حمل و نقل / کالاهای ورودی مراقبت کند. برای هفته‌ها، همه فرم‌های سفارش و غیره اشتباه می‌شوند، هیچ چیز درست نیست. فقط گفتگوی دوستانه در مورد این باعث می شود که کارمند بلافاصله دور شود. هیچ انتقادی به او وارد نشد.

  20. کالین دی یونگ می گوید

    اگر اینجا تجارت می کنید، باید ذهنیت تایلندی را اتخاذ کنید، یا تمام روز مست باشید، در غیر این صورت دیوانه خواهید شد. پیمانکار من ماه گذشته 40 نفر کار می کرد و ناگهان مجبور شدم 30.000 بات اضافه پرداخت کنم زیرا آنها به او اخاذی کردند که روزی 300 نفر نمی خواهند بلکه 400 بات می خواهند. من هم تجربیات نمایشی داشته ام و هرگز نتوانسته ام چیزی به آنها بیاموزم، زیرا آنها هیچ اخلاق و احساس مسئولیتی ندارند، به جز چند مورد، می توانم یک کتاب کامل در مورد آن بنویسم، اما کوتاهش کنم، مجازات است برای باید با تایلندی ها کار کرد. امروز آنها می آیند و فردا دیگر آنها را نخواهید دید، و آنها هرگز خبری از کنسل کردن آنها نشنیده اند. من تا سال 2015 صبر می کنم و سپس به کارم برمی گردم، اما با کامبوجی ها، برمه ها و فیلیپینی ها که به دلیل انجمن آسه به طور قانونی اینجا هستند. چینی های تایلندی از ما متنفرند و من را متهم می کنند که پول زیادی به آنها می دهم و آنها را خراب می کنم. اما آنها با تایلندی ها مانند سگ رفتار می کنند و اتفاقاً این کار می کند زیرا آنها به آنها احترام می گذارند با وجود این که پول بدی می دهند. اخیراً با یکی از آشنایان درگیر شدم که همیشه سگش را وقتی به خانه می آمد لگد می زد اما این سگ بیچاره وقتی صاحبش به خانه می آید همیشه بسیار خوشحال است. رفتار بی احترامی ظاهراً در اینجا قدردانی می شود، اما مطمئناً از طرف ما نه زیرا اگر با تایلندی ها بد رفتار کنیم یا پولی نپردازیم، چاقوها تیز می شوند. چه هدیه ای است که انجمن آسه آن در سال 2015 تایلندی ها نیز باید کار کردن را بیاموزند و احساس مسئولیت کنند.اما شناخت تایلندی ها تلاش زیادی می کند، زیرا آنها به سادگی این را نمی پذیرند، همانطور که اخیراً در پوکت با روس ها دیدیم.

  21. فردیناند می گوید

    4. نه تنها فالنگ، بلکه کارفرمای تایلندی نیز با همین مشکل مواجه است. 3 سال است که می‌توانم هر روز تجربه کنم که چگونه دوستان تایلندی ما دیده‌اند که یک شرکت گاراژ به دلیل کارمندان به دکمه‌ها رفته است.

    به محض اینکه کارفرما در بالای آن نبود، کارمند کار را متوقف کرد، نمی دانست چه کار کند، اگر فقط چگونه ماشین را بشویید. بحث و گفتگو و نمایش فعالیت های یکسان هر روز بدون هیچ نتیجه ای.
    بدون ابتکار و فقط شکایت. هر ساعت خسته، نوشیدنی، خوابیدن در ساعات کاری و بعد از حضور مشتری اذیت شدن.

    دستمزد خوبی دریافت کردم، مهمانی کوچک هر جمعه با نوشیدنی و تنقلات. اگر کارمندی در خانه مشکل داشت (همیشه) کمک و قرض گرفتن پول طبیعی بود. به طور منظم با یک کلوپ طولانی آخر هفته به هزینه رئیس به عنوان مثال Loei یا چیز دیگری فایده چندانی نداشت.

    ابزار ناپدید شد. کار کردن فقط عصرها امکان پذیر بود، انجام کارهای عجیب و غریب برای خانواده و دوستان در کارگاه کارفرما و مواد با هزینه شخصی آنها.
    آیا کسی در خانواده بیمار است؟ کارمندان در خانه ماندند، البته همیشه بدون اطلاع قبلی.
    وکگور مدام روی انگشتان پا راه می رود. یک کلمه انتقاد و کارکنان دور می شوند.

  22. فردیناند می گوید

    5. ما سال ها توانسته ایم پیمانکار تایلندی خود را تجربه کنیم، او موفق است و شرکت او هنوز مانند قطار در حال حرکت است. متأسفانه نه به لطف، بلکه بیشتر با وجود کارکنانش.

    یافتن کارکنان، به ویژه افراد ماهر، تقریبا غیرممکن است. گرفتن قرار و کار به موقع کاملا غیرممکن است. دوشنبه هستند، سه شنبه یکی از اعضای خانواده مریض است، یکی ازدواج می کند، طلاق می گیرد یا فوت می کند و 3 روز است که چیزی نمی گویند. پرداخت نکردن فرقی نمی کند.

    او یاد گرفته است که در این مورد چیزی نگوید، تقریباً هر موقعیتی را می پذیرد، در غیر این صورت کارمندی ندارد. در نتیجه، توافق با مشتریان تقریباً غیرممکن است. او اغلب کارهای عجولانه را تا اواخر عصر به تنهایی انجام می دهد.
    اگر در ساعت 8 صبح باران ببارد و در ساعت 9 صبح خشک باشد، کارکنان در بقیه روز نمی آیند.

  23. فردیناند می گوید

    6. مشکل دیگری که بسیاری از کارفرمایان کوچک با آن روبرو هستند. به پرسنل ماهانه، حداکثر در هفته و ترجیحاً به ازای هر شغل یا روز حقوقی ندهید.
    زمانی که برای مدت طولانی‌تری به کارکنان پرداخت می‌کردند، بیش از یک بار تجربه کردند، بنابراین مبلغ بالایی (یا پاداش اضافی با سال جدید و غیره) هفته بعد ظاهر نشدند. آنها هنوز به پول نیاز نداشتند و همیشه بهانه ای داشتند که چرا تا یک هفته بعد نیامدند.

    با پیمانکار خودمان تجربه داشتیم که اگر بخواهیم به دلیل اتمام کار یا تعطیلات به کارمندانش اضافه کنیم، با آن مشکلات اساسی داشت. سپس آنها فردا نمی آیند پاسخ او بود، یک نوشیدنی درست کنید.

  24. فردیناند می گوید

    7. جایی که همه چیز خوب پیش می رود.
    در هر 7-11 فروشگاه. تهویه مطبوع، حقوق و اعتبار خوب. حداقل 8.000 حمام، کار در شب و شب مشکلی ندارد. 7-11 وضعیت می دهد. آنها حتی می توانند بخواهند که هر کارمند حداقل دبیرستان یا بالاتر را به پایان رسانده باشد.

    یا حتی بهتر است شغلی در شهرداری یا سایر سازمان های دولتی، با لباس فرم با میله ها و راه راه های غیرممکن. حتی اگر دستمزدها کمتر از حداقل دستمزد باشد، رتبه ها اعتبار می دهند.

    اوج شغل در یک روستا یا شهر کوچک، شغل با پلیس محلی است. حقوق فقیر اما پرستیژ بزرگ و همیشه آماده زمانی که خانواده یا دوستان شما در مشکل هستند و سپس با کمک و خدمات درآمد اضافی کسب کنید، دیگر نمی خواهید از کلمه دیگری استفاده کنید.

  25. کور ون کامپن می گوید

    کجا هستند آن همه خوانندگان وبلاگ که همیشه نسبت به جامعه تایلند اینقدر مثبت هستند؟
    در واکنش های فوق، کل گروه های جمعیتی به عنوان تنبل، احمق به تصویر کشیده می شوند.
    اینطور نیست که شرکت های تایلندی فقط روی تایلندی های تنبل و احمق کار کنند و ما خارجی ها بهتر بدانیم. ممکن است بخواهیم برای چند تانگ در ردیف اول بنشینیم.
    آن تایلندی ها از آن راضی هستند. این سبک کار آنهاست. هیچ کس از یک خارجی نمی خواهد که اینجا یک تجارت راه اندازی کند.
    کور ون کامپن

    • پیم می گوید

      کاملا اشتباه کور
      یک بار دوست دخترم از من خواست برای او و برادرش یک فروشگاه کامپیوتر باز کنم، اما پول زیادی هدر رفت.
      یک توسعه‌دهنده پروژه تایلندی می‌خواست ملک را از من اجاره کند و به من اجازه دهد این کار را با هم انجام دهیم، حتی بدشانسی بیشتر، تمام پول من تقریباً تمام شده است!
      خانواده وارد شدند و 34 رای زمین برای رشد درختان به ما دادند، بنابراین یک شرکت جدید تاسیس شد.
      اکنون من یک شرکت وارداتی با هارینگ با خانواده دارم، در حال یادگیری نحوه برخورد با کارکنان هستم.
      اما داستان نگویید که هیچ‌کس نمی‌خواهد اینجا کسب‌وکاری راه‌اندازی کند.
      اگر تسکو و شرکت‌هایی مانند آن شروع به کار نکرده بودند، صدها هزار نفر همچنان در کائو لائوس به جای مسدود کردن جاده‌های بانکوک با ماشین‌هایشان در مسیر کار برای یک شرکت خارجی، در کائولائوس نشسته بودند.

    • رولاند می گوید

      مجری: به مقاله پاسخ دهید و نه تنها به یکدیگر، این چت است.

    • کیت 1 می گوید

      کور ون کامپن عزیز،
      من همیشه وقتی صحبت از تایلندی می شود مثبت هستم، بنابراین احساس می کنم مجبور به پاسخ دادن هستم.
      من هنوز در تایلند زندگی نمی کنم. بنابراین من در آنجا تجارتی نداشتم، بنابراین می توانم
      نظر ندهید که کار با تایلندی چگونه است. با این حال، می توانم به شما بگویم که همسر تایلندی من هر چیزی را که در اینجا گفته می شود رعایت نمی کند. او قطعاً یک کارگر سخت است
      احمق نیست احساس مسئولیت بالایی دارد. او 20 سال است که در پرستاری کار می کند
      سالخورده زوال عقل او هرگز خیلی دیر نیست همیشه خیلی زود حداقل پانزده دقیقه. همیشه خیلی دیر می رود. اگر او گاهی اوقات به دلیل کمبود پرسنل مجبور است داروهای خود را در چندین اتاق نشیمن به اشتراک بگذارد، برای مدت طولانی در خانه روی این موضوع کار خواهد کرد. و گاهی اوقات شب ها از رختخواب بلند می شود و سپس به خانه سالمندان می رود تا بررسی کند که همه چیز خوب است.
      بنابراین کم کم دارم باور می کنم که با یکی از شگفتی های دنیا ازدواج کرده ام

      با احترام، کیت

  26. فردیناند می گوید

    8. کسی که اغلب خیلی سخت خیس می شود. از ساعت 8 صبح تا اغلب 10 صبح، 7 روز در هفته. آن کارآفرین مستقل کوچک، مغازه دار با خانواده اش.

    در مجموع تجربیات من شخصاً یا از نزدیک، هر تایلندی تنبل نیست. انگار مردم نمی فهمند. اصلا اخلاق کاری نداره مردم امروز زندگی می کنند و نگرانی در مورد فردا یک گزینه نیست.
    فاقد احترام به خود، احساس مسئولیت و هرگونه ابتکار است.

    چرا ؟ می‌خواهم آن را در مدرسه دخترم جستجو کنم. ابتکار شخصی و سوالات انتقادی قدردانی نمی شود. از صمیم قلب یاد بگیرید، به حرف معلم گوش دهید (اگر اتفاقاً او آنجا باشد و چیز دیگری نداشته باشد) و اجتماعی باشید.

    یا دوست دارد به داستان مادرش نگاه کند، تا 20 سال به مدرسه رفت (دانشگاه که اینجا به آن دبیرستان می گویند) هر کاغذ ممکنی را به دست آورد و بعد از این تکه کاغذ همه کتاب های درسی را به گوشه ای انداخت و همه چیز را فراموش کرد.
    سیستم مدرسه یک استیصال است. خود ابتکاری سرکوب می‌شود، با هم مثل گله‌ای که در صف ایستاده‌اند، همان یونیفورم (به خودی خود هیچ اعتراضی وجود ندارد) و خواندن آهنگ مدرسه مهم است، یادگیری یادگیری ثانویه یا ناخواسته است، بهتر است یاد بگیرید چگونه دنبال کنید و کار واقعی را به آن بسپارید. 5 درصد نخبگان کشور

    یک مدرسه ابتدایی / متوسطه جدید در روستای ما افتتاح شده است. ساختمان زیبا، کلاس های درس زیبا، انبوهی از کتاب ها. متأسفانه هیچ اتاق تمرین، بدون ابزار، بدون ماشین. چگونه می خواهید یک حرفه فنی را یاد بگیرید؟

  27. فردیناند می گوید

    11.
    اوه بله، من فلانگ هستم. یعنی من در واقع اجازه ندارم در مورد 1 تا 10 نظر داشته باشم، باید خود را با فرهنگ تطبیق دهم وگرنه باید به خانه بروم.
    من به اندازه کافی تایلندی صحبت نمی کنم، بنابراین چیزی از کار یا تجارت نمی فهمم.

    چگونه از زندگی در تایلند لذت ببرم؟ درست مثل سه میمون؛ چیزی نمی شنود، چیزی نمی بیند، چیزی صحبت نمی کند. اوه بله.. و پول بیاور، به همه چیز بخند و همه چیز را بپذیر. تایلند مرکز جهان، سرزمین آزادگان. شما باید تایلندی باشید

    بحرانی؟؟ نه، هر روز بیشتر متحیر می شوم... همچنین در مورد خودم چون با وجود خودم هنوز اینجا را دوست دارم. از آنجایی که همه مرا تنها می گذارند، من در بیشتر موارد می توانم کاری را که می خواهم انجام دهم، بنابراین به تایلندی اجازه می دهم که هر کاری می خواهد انجام دهد. خیلی صادقانه

  28. گرینگو می گوید

    با تشکر از پاسخ های فراوان، ظاهرا موضوعی بود که برای بسیاری جذاب بود. با این حال، نتیجه گیری (موقت) من این است که گزاره چندان دور از انتظار نیست. واکنش‌ها اغلب به ویژگی‌های بد تایلندی‌ها اشاره می‌کنند، اما عزت نفس خیلی کمی به آنها داده می‌شود: "حالم خوب است، اما بله، آن تایلندی‌های احمق و تنبل، هی!"

    بنابراین من کاملاً با کور وان کامپن موافق هستم، او خاطرنشان می کند که همه شرکت های تایلندی فقط نمی توانند با تایلندی های تنبل و احمق کار کنند. همچنین در جاهای دیگر به درستی اشاره شده است که شما در تایلند هستید و بنابراین باید آداب و رسوم آن کشور را در نظر بگیرید. حتی اگر تمام نظرات منفی در مورد تایلندی ها درست باشد، باز هم باید به عنوان یک معامله گر با آن برخورد کنید.

    در پاسخ‌ها توصیه‌های خوب بیشتری وجود دارد، مانند یادگیری زبان، انتصاب یک مدیر محلی، تمرکز رفتار خود بر روی تایلندی و نه اینکه چگونه در کشور خود به آن عادت کرده‌اید.

    اگر کسی فکر می کند که کارکنان تایلندی باید با آهنگ خود برقصند، به او توصیه می کنم که دست از کار بکشد. سپس به دنبال چیز دیگری باشید، مثلاً به یک کشور همسایه بروید - همانطور که پیشنهاد شد - اما اجازه ندهید در آن منطقه گول بخورید، زیرا در آنجا نیز به اندازه کافی نیش، تله و دام برای تاجر خارجی وجود دارد. بالاخره چمن همسایه همیشه سبزتر است!

  29. خان پیتر می گوید

    من اخیراً با یک کارآفرین هلندی در تایلند صحبت کردم. گلایه داشت که پیدا کردن پرسنل اینقدر سخت است(!؟!). این یک کار اداری بود، با درآمد خوب و تهویه مطبوع.
    او از نیروی کار فعلی تایلندی خود چندان راضی نبود. شکایت او: ساعت 17.00 عصر هر چقدر هم که شلوغ باشد کامپیوتر را خاموش می کنند و به خانه می روند. من و شریکم هنوز تا ساعت 22.00 شب کار می کنیم….

    این به خودی خود منحصر به تایلند نیست. شما همچنین می توانید آن را در هلند ببینید. با این وجود، قابل توجه است.

    • خان پیتر می گوید

      شما کارآفرین و وضعیت او را نمی شناسید، پس صحبت از چرت و پرت کردن...
      این شرکت در بانکوک مستقر نیست، که در حال حاضر تفاوت ایجاد می کند. او باید تعداد x تایلندی را برای رعایت قوانین استخدام کند. او بیش از دو سال است که برای یافتن کادر مناسب تلاش می کند و خواسته های مضحکی ندارد.

  30. آرت علیه کلاورن می گوید

    البته مشکل از تایلندی است، من خودم اینجا معلم هستم و با وجود اینکه 30 ساعت حقوق می گیرم، مدیر تایلندی انتظار دارد که من حدود 45 ساعت آنجا باشم، زیرا خارجی ها به سادگی بیشتر از تایلندی ها حقوق می گیرند (انگار که اینطور است. بدهی من بودند).
    خارجی ها (من با چند فیلیپینی، غنایی، فرانسوی، آلمانی و آمریکایی کار می کنم) باید از ساعت زمان استفاده کنند (!!!) و تایلندی ها اجازه دارند حدود 20-30 دقیقه دیرتر برسند.
    هر دقیقه دیر شود و مستقیماً از دستمزد من گرفته می شود.
    وقتی کلاس به دوره مدیتیشن رفت، من تنها معلم حاضر بودم، البته همه تایلندی‌ها کباب می‌کردند و مشروب می‌نوشیدند.
    از من انتظار می‌رود که به زبان انگلیسی تدریس کنم، اما 90 درصد بچه‌ها انگلیسی را نمی‌فهمند یا فقط کمی می‌فهمند.
    وقتی می‌دانم دانش‌آموزانم به هر حال نمی‌فهمند، باید به آنها دستور زبان بیاموزم.
    اگر واقعاً چیزی در اینجا باید تغییر کند، این ذهنیت تایلندی است.
    باید در سطح وسیع با فساد مقابله کرد، شرایط کار تایلندی و فرنگ را بهتر کرد و از همه مهمتر به جای ترس از از دست دادن چهره، به فرنگ هایی که چیزهای خاصی را می فهمند، با دقت گوش داد.
    اگر باور داشته باشید که تنها نظر شما صحیح است، هرگز چیزی یاد نخواهید گرفت!!!
    بسیاری از تایلندی ها علیرغم رفتار محترمانه دانشجویان و اکثر همکاران در اینجا تبعیض قائل می شوند.
    خوشبختانه من شغل دیگری پیدا کردم زیرا نمی توانم این کار را انجام دهم…

  31. لخت کردن می گوید

    با نگاهی به داستان و واکنش ها: در واقع این را می توان در دو نوع دلیل برای راه اندازی یک شرکت مشاهده کرد:
    الف) می خواهید به زندگی در تایلند ادامه دهید و به دنبال کار هستید. سپس در قالب کسب و کار خودتان. متأسفانه، پس باید خود را با ذهنیت تایلندی تطبیق دهید و فقط آنچه را که می توانید از آن به دست آورید، بپذیرید، با درآمد (بسیار) کمتر از آنچه می توانستید شروع کنید. و در غیر این صورت: توقف کنید و بروید، زیرا درک یک تایلندی دشوارتر از آموزش پرواز به یک فیل است.
    ب) انتخاب بین تایلند و جاهای دیگر وجود دارد. برای اقتصادی که مانند تایلند به صادرات وابسته است، این بسیار مهم است.
    یک بار با یک Ir فرانسوی که در TH زندگی می‌کردم و خود من، از سال 1977 در TH خریدم، از 93 تا 94 در آنجا زندگی می‌کردم و از سال 1995 شرکت وارداتی مواد غذایی استوایی را دارم. فکر می‌کنم اقتصاد تایلند 95 درصد از فرصت‌های صادراتی خود را از دست داد، اما فرانسوی‌ها می‌خواستند آن را در 98 درصد قرار دهند. با تنبلی، حماقت، دانش و علاقه ناکافی.
    من فکر می کنم این به اندازه کافی روشن است.

  32. خون رودولف می گوید

    جملاتی مانند رفتار بد کاسب فرنگ با کارمندانش، البته گربه روی بیکن است. مثال هایی که باید نشان دهند که علت آن مشکل به شخص مقابل مربوط می شود، در اطراف شما پرواز می کنند. یکی از ناامیدی ها هنوز ابراز نشده است یا دیگری در حال ساخت است. گاهی اوقات با سوء تفاهم بسیار زیاد در مورد اینکه چگونه به نیت خوب پاسخ داده نمی شود. اما در واقع: این جمله که فرنگ (تجار) با خود بد رفتار می کنند بسیار مرتبط تر است، اگرچه لزومی ندارد که نمایشی باشد و می توان کاری در مورد آن انجام داد.

    شرق غرب نیست. استدلال از هر دیدگاه غربی فایده ای ندارد. هیچ دیدگاه غربی به هیچ اصل یا اولویت شرقی نزدیک نمی شود: رویکرد به یک شغل متفاوت از آنچه انتظار می رود است، زیرا، در میان چیزهای دیگر، مردم به طور طبیعی به عنوان مثال برنامه ریزی فکر نمی کنند. راه اندازی یک کسب و کار با شکست مواجه می شود زیرا، در میان چیزهای دیگر، محتوا از قبل ارائه نشده است، به عنوان مثال به مفهوم نسبت هزینه. تعهد به مطالعه یا آموزش همیشه همراه با قدردانی از مدرک تحصیلی و آگاهی از داشتن آن نیست.

    شرق به طور سنتی جهان بینی سلسله مراتبی داشته است و اعتقاد راسخ دارد که کسانی که در موقعیت های بالاتر هستند تصمیمات درستی می گیرند. تنها در دهه های اخیر است که اقتصاد بازار آزاد به شرق گسترش یافته است و به آرامی آشکار می شود که نگرش توانمندتر مورد نیاز است. شما فقط در آغاز هستید.
    ذهنیت مذهبی که جهان مادی را رد می کند، عدم اعتقاد به ایده پیشرفت بشر، قانون مداری ذاتی و فقدان پرسش انتقادی: این عناصر جوامع شرقی شکافی با تفکر غربی ایجاد می کنند. علاوه بر این، جایگاه افراد همچنان تابع است، اشراف حاکم فراتر از قانون تصور می شود و اهمیت یک سیستم آموزشی خوب کم کم در حال رخنه است.

    واضح است که از همه اینها آسیب می بیند: برای مثال، پیامدهای منفی برای فرد به طور گسترده در واکنش های مختلف اندازه گیری می شود.

    فرنگ بسیار لذت می‌برد و از آن سود می‌برد اگر بیشتر نگران پیشینه (ظهور) تفکر و روش‌های کار شرقی بود و این که چگونه این دانش کسب‌شده، همراه با سرنخ غربی‌هایی که دریافت کرده‌اند، واقعاً می‌تواند تبدیل شود. رفتار جدیدی داشته باشید (شرکت های بزرگ نیز مدیران خود را تنها پس از آموزش کامل می فرستند.)

    فرنگ در سطح خرد در زندگی تایلندی شرکت می کند. آنها با یک تایلندی معمولی ارتباط دارند زیرا او خود را با تمام وسایلش نشان می دهد. و اغلب این مقدار زیادی نیست. با همه چیزهایی که سال ها به او ارائه شده است، آنچه برایش ارزش دارد، آنچه او را افتخار می کند، آنچه برایش زندگی می کند و می خواهد به نسل های آینده منتقل کند: هر چقدر هم که خشن باشد، برعکس سهم اوست.
    این سطح در مورد درک و احترام است. همچنین در نظر بگیرید که تایلندی چگونه آن را تجربه می کند وقتی می بیند که فرنگ چگونه خود را به او نشان می دهد.

    این در مورد پاداش اضافی، یا در مورد "یک سطل یخ و آب آشامیدنی و چند ردبول" همانطور که توضیح داده شد نیست. فرنگ به تایلند می آید زیرا مستمری بازنشستگی و مستمری آنها بیشتر است. آنها به تایلند می آیند زیرا یک رابطه عاشقانه طولانی و طولانی هنوز در راه است، آنها به تایلند می آیند زیرا آرزوهایی در اینجا برآورده می شوند که مدت هاست به قلمرو افسانه ها در هلند تنزل داده شده اند. هلندی ها به سرعت تاریخ شخصی خود را فراموش می کنند.

    کمی کم نور شوید، چند قدم به عقب برگردید، با کمی کمتر قانع شوید - پیشروی در حال حاضر بسیار بیشتر است، بدانید که شما خوش شانس هستید که در نهایت همه چیز می تواند زیبا باشد، کمتر میو کنید و تلاش بیشتری برای درک فرهنگ انجام دهید. درک کنید که اگر خود تایلندی ها نتوانند کارکنان شایسته پیدا کنند، که اگر خود تایلندی همیشه نگرش هموطنان خود را درک نمی کند ...، انتظارات غیرقابل حل را در خود نداشته باشید، با سرعت و دور و برش هماهنگ باشید. جامعه تایلند به طور کامل، و بالاتر از همه: درک اینکه در کشوری کاملاً مخالف کشور مبدأ است و در جهتی کاملاً متفاوت قرار دارد: شرق.

    همه اینها به اعتبار فرنگ است و شاید تحمل ناامیدی او کمی افزایش یابد.

    برای علاقه مندان:
    http://opeconomica.files.wordpress.com/2011/10/kishore-mahbubani-can-asians-think.pdf

    موفق باشی رودولف

  33. فرد اسکلدرمن می گوید

    ما یک رستوران تایلندی در هلند داریم. در مرحله اولیه، ما فقط از پرسنل تایلندی (عمدتاً زنان) برای رویداد Miss en place استفاده کردیم، اما آن را کنار گذاشتیم. به غیر از همسر تایلندی من (آشپز) و یک آشپز تایلندی زمانی که مشغول هستند، ما فقط با کارکنان هلندی کار می کنیم.

    ما دیگر این احساس را نداریم که ما به عنوان یک مدیر باید مانند یک فیل در مغازه چینی فروشی قدم بزنیم و به شما اطمینان می دهم که این مایه آرامش است!


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم