یک مانع زبانی بین فرنگ و تایلندی وجود دارد، به همین دلیل است که انجام یک گفتگوی عمیق با شریک زندگی خود عملاً غیرممکن است.

بسیاری از خوانندگان در تایلند بلاگ از شریک تایلندی خود بسیار راضی هستند و می توانند لیست کاملی از مزایای رابطه خود را فهرست کنند. اما البته معایبی هم دارد.

این بدان معناست که شما نمی توانید به زبان مادری خود با یکدیگر ارتباط برقرار کنید. و حتی اگر به زبان تایلندی صحبت می کنید یا شریک زندگی شما هلندی صحبت می کند، ابراز احساسات خود به یک زبان خارجی آسان نیست. بنابراین گفتگوهای عمیق با یکدیگر دشوار است. این همچنین می تواند رابطه شما را کمی سطحی تر کند.

من متوجه شده ام که دوست دختر تایلندی من به سرعت ارتباط غیرکلامی من را درک می کند. بنابراین ممکن است خودتان جایگزین هایی برای دور زدن این نقص ایجاد کنید.

این بیانیه همچنین می تواند تضعیف شود اگر متوجه شوید که متخصصان ارتباطات می گویند که ارتباطات 55٪ از زبان بدن و 38٪ صدای کلمات تشکیل شده است. این فقط 7 درصد برای کلماتی که می گویید باقی می گذارد.

با این حال، بحث در مورد موضوعات واقعاً پیچیده با یکدیگر به زبان انگلیسی شکسته دشوار است. چگونه آن را حل می کنید؟

به بحث بپیوندید و به بیانیه هفته پاسخ دهید: "مکالمه عمیق با شریک تایلندی شما ممکن نیست!".

82 پاسخ به "بیانیه هفته: "مکالمه عمیق با شریک تایلندی شما ممکن نیست""

  1. tlb-i می گوید

    من با بیانیه موافق نیستم حتی می توانید بدون اینکه به یک زبان صحبت کنید با یکدیگر ارتباط برقرار کنید. اما در میان بسیاری از مهاجران برای یادگیری زبان تایلندی بی میلی زیادی وجود دارد. آنها نمی خواهند بیشتر از این، مای پنگ رای بروند. من مهاجرانی را می شناسم که چندین سال در تایلند زندگی کرده اند و نمی توانند حتی یک جمله تایلندی را تلفظ کنند. احمقانه ترین دلیل را می آورند اگر از آنها بپرسی چرا نه. از طرف دیگر، من متوجه تمایل بسیاری از جوانان تایلندی برای یادگیری صحبت کردن به زبان انگلیسی، به عنوان مثال، هستم.
    اما چرا در مورد زبان تایلندی حدس و گمان می زنیم. چند نفر در هلند آلمانی یا فرانسوی صحبت می کنند؟ و آنها همسایگان ما هستند. برخی هلندی ها حتی زبان فلاندری را نمی فهمند. و در مورد زبان لیمبورگی یا فریزی چطور؟ راه حل در تایلند، برای ماندن در بالای همه چیز، ساده و آسان است. جایی که اراده نباشد هیچ اتفاقی نمی افتد.

    • خان پیتر می گوید

      این بیانیه فقط در مورد برقراری ارتباط نیست، بلکه در مورد امکان گفتگوهای عمیق با یکدیگر است.

      • tlb-i می گوید

        برقراری ارتباط شامل تمام جنبه های یک مکالمه، از جمله جنبه های عمیق است. اما کسی که حتی نمی تواند یک مکالمه در سطح پایین داشته باشد، حتی مجبور نیست مکالمات عمیق تر را شروع کند؟

      • Qmax می گوید

        ?? گفتگوی عمیق ارتباط است:) امکان یا عدم امکان

        من هم با این گفته مخالفم.

        کاملا برای این واقعیت است که از تجربه خود من، برعکس
        تجربه کرده اند.

        این فرد تایلندی آن را به خوبی به زبان انگلیسی بیان کرده است.

    • رودی ون گوتهم می گوید

      سلام

      @ tlb-ik

      من کاملاً با شما موافقم... دوست دخترم انگلیسی محدودی صحبت می کند، و من تایلندی صحبت نمی کنم، اما وقتی او شب ها در بازوی من دراز می کشد - امیدوارم خیلی رمانتیک به نظر نرسد - او کاملاً مرا درک می کند. شاید من خوش شانس باشم، نمی دانم، اما یک چیز را می دانم... احساسات به دین و فرهنگ و زبان مربوط نیست، نه، جهانی است... دوست داشتن در همه فرهنگ ها یکسان است، بیان این است که متفاوت است، اما حس همان است…

      من الان یک سال است که او را می شناسم و بیشتر و بیشتر او را درک می کنم و احساس می کنم که او نیز مرا درک می کند، بدون کلمات حتی نمی دانم چگونه آن را به زبان تایلندی بیان کنم.

      همیشه نباید پیچیده باشد... تفاوت فرهنگی بسیار زیادی بین ما وجود دارد، اما ما روی آن کار می کنیم، این شکاف را می توان کاملاً پر کرد، "بده و بگیر"، همه چیز در مورد این است ...

      من یک چیز را به یقین می دانم، وقتی گریه می کنم همسر تایلندی من با من گریه می کند و وقتی من خوشحال هستم او نیز خوشحال است و او این را کاملاً بدون کلام حس می کند ...

      می دانم، این یک اعلامیه مبدل عشق است، اما ناظم چشم خود را می بندد، عشق تایلندی من حدود 1.50 متر قد دارد، شخصیت بسیار قوی ای دارد و بهترین اتفاقی است که در زندگی من برای من افتاده است. و ما برای بودا در 1 اکتبر، روز تولد او ازدواج می کنیم، و او این را کاملاً متوجه می شود ... همیشه به من می گوید: "تو فالنگ نیستی، تو رودی، شوهر من" ...

      من اکنون کاملاً در اینجا مستقر شده ام و همه مرا می پذیرند، حتی تایلندی ها که در درک من مشکل دارند. اگر کمی تلاش کنید و آنها احساس کنند که می خواهید یکی از آنها باشید، خیلی سریع عمل خواهید کرد

      پس اخلاقی داستان... همیشه اینقدر سختش نکنید، تفاوت فرهنگی را می توان با کار از هر دو طرف کاملاً از بین برد، همدلی مخصوصاً از طرف من ضروری بود، اما شما در ازای آن چیزهای زیادی دریافت می کنید ...

      من از آن طرف دنیا آمده‌ام و خوشبختی‌ام را اینجا پیدا کرده‌ام، دیگر هرگز نمی‌خواهم او را از دست بدهم، برایم مشکلات و سردردهای زیادی ایجاد کرده است، اما هرگز نمی‌خواهم اینجا را ترک کنم و همسر تایلندی و دختر 15 ساله اش برای تمام طلاهای دنیا هرگز نمی خواهد از دست بدهد...
      برای بقیه خوانندگان وبلاگ هم همین آرزو را دارم.

      با احترام، رودی

  2. کریس می گوید

    من فقط صف - بدون شک طولانی - پاسخ ها را آغاز می کنم.
    نظر من:
    - اگر می خواهید با شریک زندگی خود گفتگوی عمیقی داشته باشید و آن شریک نیز این را می خواهد، مشکلات کمتر از آنچه فکر می کنید وجود دارد. شما همچنین می توانید با شریکی از همان کشور مادری رابطه ای سطحی داشته باشید زیرا «دیگر به زبان یکدیگر صحبت نمی کنید».
    – تعداد بیشتری از مهاجران دارای شریکی هستند که تحصیلات خوبی داشته و به زبان انگلیسی مسلط است. هر شریک زن تایلندی از آیسان نمی آید. بحث در مورد مسائل به زبان انگلیسی شکلی از برابری را ارائه می دهد: زبان مادری هر یک از طرفین نیست.
    - گاهی اوقات یک مشکل فرهنگی بیشتر از یک مشکل زبانی وجود دارد. برخی از مسائل برای شریک تایلندی حساس (یا حتی تابو) هستند، برخی دیگر برای مهاجر هلندی. به خصوص وقتی صحبت از موضوعات "عمیق" می شود.

    • برج اسد می گوید

      پس زنان آیسان نمی توانند انگلیسی صحبت کنند؟ این بیانیه خوبی است.
      من فکر می کنم بسیاری از مردم آیسان ضریب هوشی بالاتری نسبت به فرنگ متوسطی دارند که من اینجا می شناسم.
      همانطور که می توانید تصور کنید، شریک زندگی من اهل آیسان است و دوره های هلندی و انگلیسی را دنبال کرده است.

      به دست نیاوردن فرصت مطالعه با در نظر گرفتن یک گروه جمعیتی کم استعداد متفاوت است.

      من در اینجا بیشترین مشکل را در گفتگوی عمیق با مهاجران دارم. نه با مردم تایلند.
      نشان دادن کمی احترام بیشتر به مردم تایلند چیز بدی نخواهد بود.

      • خان پیتر می گوید

        کاملاً موافقم لئو، کریس وانمود می‌کند که همه کسانی که از آیسان می‌آیند عقب مانده هستند. حیف

        • کریس می گوید

          با این حال، بحث در مورد موضوعات واقعاً پیچیده با یکدیگر به زبان انگلیسی شکسته دشوار است.
          این عبارت در پست مال من نیست.

          • خان پیتر می گوید

            این تلقین وجود دارد که اگر از آیسان آمده‌اید، نمی‌توانید انگلیسی را خوب صحبت کنید.

            • کریس می گوید

              کمتر از میانگین زنان در بانکوک. این فقط یک واقعیت آماری است.

              • ریکی می گوید

                خب کریس من در چیانگ مای زندگی می کنم
                و انگلیسی در اینجا واقعا وحشتناک است، به خصوص در میان جوان ترها.
                عروس من اهل آیسان است و انگلیسی کامل صحبت می کند

              • دونتجو می گوید

                کریس لطفا منبع یا لینک این جمله را ذکر کنید به نظر من شما حرف بیخودی میزنید.
                درود، دونتجو.

            • کریس بلکر می گوید

              خون پیتر،..
              طنز !!!!، .... ضرب المثل آیسانی وجود دارد که در بانکوک تجارت و تجارت دارند، در آیسان ما فلانگ داریم.

        • فردی می گوید

          من به وضوح با بیانیه مخالفم.
          به اراده و عدم تمایل نیز مربوط می شود.
          من افراد، دوستان، خانواده و آشنایان زیادی را می شناسم که از آنها متعجبم:
          واقعاً چقدر همدیگر را می شناسید، زیرا مردم یکدیگر را درک نمی کنند یا در برخی موارد پیش پا افتاده ترین موضوعات اختلاف نظر ایجاد می شود.
          بنابراین ممکن است زبان آنقدر مانع نباشد، بلکه افراد با یکدیگر رابطه ای دارند که در آن علایق متقابل متفاوت است.

        • دنی می گوید

          Khun Peter عزیز،

          من همچنین با این گفته مخالفم، زیرا همانطور که کریس نیز اشاره می کند، در یک رابطه برای درک یکدیگر بیش از مهارت های زبانی نیاز است.
          من سال ها در آیسان زندگی می کنم و بیشتر شهرها و روستاها را به خوبی می شناسم، زیرا در تایلند زیاد سفر می کنم.
          از نظر آماری، تعداد بسیار کمی از مردم تایلند در مقایسه با سایر مناطق در تایلند در اینجا انگلیسی صحبت می کنند.
          هر چه گردشگران کمتری به جایی بیایند، انگلیسی کمتر صحبت می شود.
          شما زبان انگلیسی را عمدتاً با صحبت کردن به آن یاد می گیرید، بنابراین هر چه تعداد گردشگران بیشتر باشد، زبان انگلیسی بیشتر درک می شود.
          Isaan کمترین بازدید را توسط گردشگران دارد، بنابراین ... انگلیسی در این منطقه به طور قابل توجهی کمتر است.
          من از شما دعوت می کنم که مدت طولانی را در آیسان بگذرانید.
          تفاوت های فرهنگی گاهی دشوارتر از مشکلات زبانی است.
          درود از دنی

      • کریس می گوید

        من به هیچ کس، مطلقاً، با استعداد کمتر زنگ نزدم. این یکی است.
        باید به خاطر داشته باشیم که شرکای تایلندی که مهاجران هلندی و بلژیکی در تایلند پیدا کرده‌اند، بخشی از جمعیت زن تایلند نیستند. اکثر شرکا زمانی که با آنها آشنا شدیم، انگلیسی خوب یا حتی خیلی خوب صحبت می کردند. و ما فرنگ ها نه یا (خیلی) کم تایلندی صحبت کردیم. برقراری ارتباط با یک زن تایلندی که یک کلمه انگلیسی صحبت نمی کند، در حالی که یک خارجی به سختی تایلندی صحبت می کند، تقریبا غیرممکن است. 7 سال پیش یک زن تایلندی بود که ظاهرا فکر می کرد من مرد جذابی هستم. در طول تعطیلات ناهار در مدرسه، او هر روز با تنها کلمات انگلیسی که به زبان می آورد با من تماس می گرفت: از کجا می آیی... در حالی که خدمتکار من قبلاً 100 بار به او گفته بود که من اهل هلند هستم. امیدوارم مجبور نباشم توضیح دهم که رابطه با او یک گزینه نیست.

      • مارکوس می گوید

        شاید داستان ضریب هوشی درست باشد، اما آنها خیلی کم با آن کار کرده اند. مدارس روی مسائل مزخرف با معلمانی که معلم نیستند تمرکز می کنند. تفکر عمل گرایانه تشویق نمی شود. و سپس آن دانشگاه هایی که در بهترین حالت مدرک کارشناسی ارشد را در سطح دبیرستان برای ما ارائه می دهند. ارتباط با همسرم به خوبی پیش می رود، اما من اغلب مجبورم چیزهایی را توضیح دهم. او اکنون شیمی آب استخر، نحوه عملکرد سیستم اسمز معکوس را درک می کند، اما قبل از دبیرستان، شیمی و فیزیک بسیار کمی باقی مانده بود. بسیاری از تاریخ، چه دقیق یا نه، آیاتی از بودیسم و، به طرز عجیبی، بسیاری از زیست شناسی. غشاهای سلولی، مرکبات، هلیکویل دوگانه، او می تواند چیزی در مورد آن به من بیاموزد.

      • هری می گوید

        سلام لئو
        با حرف شما کاملا موافقم، همسرم هم اهل ایسان است و من هم 10 سال آنجا زندگی کردم.
        من فکر می کنم مهاجرانی که در ایسان زندگی می کنند بیشتر از تایلندی هایی هستند که تایلندی صحبت نمی کنند.
        اما متاسفانه این بیانیه که مردم احمق هستند به این سرعت ناپدید نمی شود.

        درود بر هری

        • JanD می گوید

          من در سالهای اخیر با افراد زیادی از آیسان ملاقات کردم و مطمئنا احمق نبودند. خوب در دست است. فرصت مطالعه نداشتند، اما دوست داشتند
          آیا ما آن را در هلند نیز نداریم، بله! در کشور ما افرادی هستند که می توانند، اما نمی خواهند.

      • تونیمارونی می گوید

        چند نفر هلندی هستند که نمی توانند با همسر یا دوست دختر یا دوست پسر خود گفتگوی عمیق داشته باشند؟ اگر خیلی سخت شد، متوقف می شود. این هنوز برای بسیاری یک "مشکل" است. پس از یک فالنگ با یک تایلندی چه انتظاری دارید. این فقط نحوه برخورد شما با آن است. موفق باشید.

    • اریک پدر می گوید

      زنان تایلندی اهل آیسان کمتر انگلیسی صحبت می کنند؟

      چه تعصبی!!

      بله، شما نمی توانید با تعصبات گفتگو (عمیق) داشته باشید.

      من خودم در آیسان زندگی می کنم و می توانم صحبت های خیلی خوبی با همسرم داشته باشم. به انگلیسی!

      • کریس می گوید

        اریک پدر عزیز
        من متقاعد شده ام (و این تجربه من بوده است) که میانگین مهارت زبان انگلیسی بین زنان در بانکوک و زنان روستایی تایلند به نفع زنان در بانکوک به طور قابل توجهی متفاوت است. این اصلاً به این معنی نیست که زنان روستایی احمق هستند و من هم این را نمی گویم. زنان در بانکوک به طور متوسط ​​تحصیلات بهتری دارند، پول بیشتری برای گذراندن دروس انگلیسی اضافی دارند و احتمال بیشتری دارد که انگلیسی خود را با خارجی ها تمرین کنند. علاوه بر این، کیفیت معلمان انگلیسی در بانکوک بالاتر از روستاها (زبان بومی تر) است، عمدتاً به این دلیل که تفاوت حقوق بین بانکوک و حومه شهر قابل توجه است.

    • رودی ون گوتهم می گوید

      سلام

      @کریس.

      این پاسخ ممکن است جواب ندهد، اما من فکر می کنم که شما از ریل خارج می شوید.

      دوست دختر من اهل چایافوم آیسان است و علیرغم اینکه او فقط تحصیلات حداقلی داشت، می‌توانیم کاملاً به زبان انگلیسی مکالمه کنیم.
      تنها شرط این است که انگلیسی خود را با زبان او تطبیق دهید، و در این صورت مشکلی وجود نخواهد داشت، عشق همه مرزها را تسخیر می کند.

      برای من عجیب است که مردم اینقدر در مورد آیسان با تحقیر صحبت می کنند. من چند روز پیش به مدت یک هفته آنجا بودم و به بهترین نحو مورد استقبال بسیار گرم همه قرار گرفتم و سر سفره همه غذا خوردم.

      خوب، آنها آنجا انگلیسی صحبت نمی کنند، دوست دخترم ترجمه را برای من انجام داد، اما صمیمیت کمتر از آن نبود.
      باهاشون رفتم جشن گل سیام و باشه اون روز همه چی رو دادم چون پول ندارن ولی ساعت 6 صبح منتظرم بودن...

      و آنها انگلیسی صحبت نمی کنند و بدون دوست دخترم احتمالاً هیچ مکالمه یا تفاهمی وجود نخواهد داشت، اما مادرم 2 مجسمه بودا کوچک با قد پنج سانتی متری و چند صد ساله به من داد و این خیلی بیشتر از کلمات...

      در اینجا من از مردم آیسان دفاع می کنم، آنها همیشه شما را درک نمی کنند، اما آن را احساس می کنند ... و بله، برای بسیاری از ما آنها در عصر حجر زندگی می کنند، اما آنجا هم صحبتی وجود نداشت، ژست ها گاهی اوقات کار می کنند. عجایب

      Mvg… رودی

  3. جوگچوم می گوید

    گفتگوهای عمیق چیست؟ یک دست دور شانه (گاهی اوقات) می تواند بیش از هزار کلمه را بیان کند.

    • عصیان کردن می گوید

      تا اینجا، جوغم، شما از معدود کسانی هستید که متوجه می شوید و به آن پاسخ می دهید. نه اینکه آیا آنها می توانند به زبان آیسان انگلیسی صحبت کنند (چه مزخرف) بلکه آیا می توانید بدون درک یک زبان خارجی با کسی گفتگوی عمیق داشته باشید.
      شاید ابتدا توضیحی در مورد این مفهوم بخواهیم: یک مکالمه عمیق از چه زمانی شروع می شود و محتوا باید چگونه باشد؟

  4. فرنگ تینگ زبان می گوید

    پیتر موافق است، تقریباً غیرممکن است که با شریک زندگی خود یک گفتگوی عمیق داشته باشید، حداقل این مورد زمانی بود که من حدود 25 سال پیش شریک زندگی خود را ملاقات کردم، مکالمه به زبان انگلیسی بود، برخی از کلمات و حرکات تایلندی، بسیار طول کشید. صبر و انرژی فقط برای ادامه گفتگو
    و در نتیجه، می‌تواند سکوت‌های بسیار خوبی وجود داشته باشد، و این گاهی اوقات آزاردهنده بود، برای مثال، اگر در رستوران غذا می‌خورید، خوب است که در حین غذا خوردن با یکدیگر گفتگو کنید.

    از آنجایی که من مدت زیادی است که همسرم را می شناسم، دقیقاً می دانم وقتی چیزی می گوید چه معنایی دارد، و متوجه می شوم که با او نیز سازگار شده ام، منظورم این است که چگونه برخی کلمات یا جملات را تلفظ می کنم. طوری که مطمئنم او منظور من را می‌فهمد.
    و هنگامی که برای اولین بار با او ملاقات کردم، دایره لغات و تلفظ او نیز به موقعیت های بسیار خنده داری منجر شد، به عنوان مثال زمانی که شخصی از او پرسید که آیا در خانه اجاره ای زندگی می کند یا یک خانه تحت سکونت، تلفظش مانند فاحشه به نظر می رسید وقتی منظورش اجاره بود. او پاسخ داد ما در خانه فاحشه زندگی می کنیم.
    یا وقتی از یکی از همکارانی که با او سر میز نشسته بود پرسید که آیا ماهی می خورد، وقتی پرسید به نظر می رسد که آیا شما کثیف می خورید؟ که همکار پاسخ داد: من اصلاً کثیف نمی خورم، به خودت نگاه کن.
    برگردیم به بیانیه موردی که در مورد خود دارم، اکنون می توانم به خوبی با همسرم ارتباط برقرار کنم، اما حتی پس از 25 سال هنوز باید توضیح دهم که دقیقاً در برخی جملات یا کلمات چه منظوری دارم، اما دیگر به آن فکر نمی کنم. تبدیل به یک عادت شده است. .

  5. جری Q8 می گوید

    و آیا این یک ضرر است؟ من هیچ مشکلی باهاش ​​ندارم من گفتگوهای عمیق زیادی با همه در هلند داشتم، اما آیا پیشرفتی داشتم؟ من اینطور فکر نمی کنم.
    اجازه دهید، ما به زبان انگلیسی ساده خودمان همدیگر را درک می کنیم و هیچ مشکلی در رابطه (تا الان) نداریم. برقراری ارتباط به معنای ارسال و دریافت در یک طول موج است. از انگلیسی ساده و بدون کلمات فانتزی استفاده کنید، زیرا آنها دریافت نمی شوند و خواهید دید که خیلی، خیلی درک می شود.

    • خان پیتر می گوید

      نه، این قطعاً نباید یک نقطه ضعف باشد. رفیق من همیشه می گوید: "شما فقط با دوستان خود صحبت های خوبی دارید" و حقیقتی در آن نهفته است.

    • جوست ام می گوید

      در کشتیرانی ما به این میگیم Seaspeak... پس کلمات خود را طوری انتخاب کنید که ملوان دیگر هم بفهمد... این در یک رابطه در تایلند بسیار مهم است... از زبان بدن خود به درستی استفاده کنید و خواهید دید که آنجا درک زیادی امکان پذیر است و بنابراین می توان گفت و گوی عمیقی نیز داشت.
      در ابتدا بزرگترین مشکل این بود که او همیشه بله را می‌گوید، حتی اگر آن را درک نمی‌کرد.
      بعد از آن می توانیم به آن بخندیم.

  6. ادوارد می گوید

    بسیار درست است، همیشه یک رابطه سطحی باقی می ماند

  7. نقش می گوید

    این تا حد زیادی به پیشینه شریک زندگی شما (تحصیل کرده یا نه، مایل به یادگیری زبان) و خودتان بستگی دارد. شما خود را در فرهنگ غوطه ور می کنید و تفاوت های فرهنگی را می پذیرید. و آیا شما حاضرید زبان تایلندی را خودتان یاد بگیرید؟ همسرم به طور قابل توجهی از من کوچکتر نیست، درس خوانده و کسب و کار خودش را دارد. در هلند ما عمدتاً دوستان هلندی داریم و در تایلند دوستان تایلندی بیشتری داریم. ما بیش از 15 سال است که با هم و با دوستانمان در مورد موضوعات مختلف صحبت می کنیم. پس ممکن است!

  8. تن می گوید

    اول از همه، من به عنوان یک متخصص به تجربه صحبت می کنم: ازدواج با یک زن تایلندی، طلاق از یک زن تایلندی، دوست دختر تایلندی به مدت 5 سال، یک دوست دختر تایلندی به مدت دو سال و تماس های زیاد با مردم تایلندی در تمام سطوح.

    اول از همه، گفتگوی «عمیق» چیست؟ این برای افراد مختلف بسیار متفاوت است، برای من نمی تواند به اندازه کافی عمیق باشد.

    من فکر می کنم که گفتگوی عمیق با یک تایلندی امکان پذیر نیست، شاید به استثنای چند مورد، اما من هنوز آن را تجربه نکرده ام. و مسلماً این تفاوت فرهنگی یا زبان همپوشانی اندک نیست، هرچند که البته به هر حال به ارتباط کمک نمی کند.
    اما عمق؟ نه، مکالمه با یک تایلندی، حتی اگر شریک زندگی شما باشد، بیش از یک میلی متر عمق ندارد. این اعتراض بزرگ من به رابطه با یک خانم تایلندی است. من متقاعد شده ام که بسیاری از خارجی ها هستند که از شریک تایلندی خود بسیار خوشحال هستند و با آنها ارتباط رضایت بخشی برقرار می کنند. بنابراین آنها ظاهراً نیازی به گفتگوهای عمیق ندارند یا آن عمق را در جای دیگری پیدا می کنند.
    من این نظر را دارم صرف نظر از اینکه کسی از ایسان با مدرسه ابتدایی نیمه تمام آمده باشد یا مدرک کارشناسی ارشد را از یکی از دانشگاه های تایلند گرفته باشد. احتمالاً در شخصیت تایلندی است، مردم علاقه ای به گفتگوهای عمیق ندارند. اغلب به عنوان "جدی" یا "شما بیش از حد صحبت می کنید" رد می شود. من فکر می کنم که یک مکالمه عمیق برای یک تایلندی بسیار خطرناک است، اگر جرات آسیب پذیری را داشته باشید و گفتگوهای شخصی داشته باشید، هر چه به اصل و اصل نزدیک شوید، برای تایلندی از دست دادن چهره بسیار خطرناک می شود. به عبارت دیگر، بهترین راه برای از دست ندادن چهره این است که فقط صورت خود را نشان ندهید.
    با تمام 10 سالی که دارم، وقتی 25 سال بعد از تغییر در کل سیستم آموزشی در تایلند فاصله داریم، دیگر به گفتگوی عمیق با یک تایلندی اعتقاد ندارم، اما ممکن است امکان پذیر باشد.

    این ربطی به برقراری ارتباط در مورد چیزهای روزمره ندارد
    نشان دادن همدلی، دست روی شانه، نگاه فهمیده یا ابراز عشق، همه اینها ممکن است و به زبان نسبتاً کمی نیاز دارد، مشکل برای اکثر مردم از اولین مشکل شروع می شود، اولین سوء تفاهم، اولین نزاع و سپس تغییر می کند. از این که برقراری ارتباط غیرممکن یا بسیار دشوار است. اما همانطور که گفتم، این برای من ربطی به عمق ندارد، و این در حال حاضر با یک شریک تایلندی پیچیده است، چه رسد به گفتگوهای عمیق.

    متأسفانه، گفت‌وگوهای عمیق شرط لازم برای باز شدن با یک زن است، اگر این وجود ندارد، برای من فقط رابطه جنسی است که فقط برای مدت کوتاهی رضایت بخش است. و در تایلند به وفور موجود است.

    • تئو هوا هین می گوید

      بسیار واقع بینانه، خوب و صادقانه بیان شده است. همینطور است و دیگر هیچ.

    • تن می گوید

      فقط یک اضافه
      امروز صبح موضوع را با داروسازم (داروساز بسیار تحصیلکرده)، زنی در اوایل چهل سالگی اینجا در چیانگ مای مطرح کردم. پس از اینکه من نظریه خود را در مورد از دست دادن چهره به عنوان دلیلی برای عدم عمق صحبت با یک تایلندی ذکر کردم، او آنقدر سریع آن را رد کرد که برای من مدرک اضافی تلقی شد.
      او خود تنبلی عظیم تایلندی را دلیل آن می دانست. (حرف های او). وقتی از او پرسیدم که فکر می‌کند تنبلی فوق‌العاده از کجا نشأت می‌گیرد، هیچ پاسخی دریافت نکردم (این خیلی عمیق بود؟) من آن را به دلیل ترس از دست دادن چهره پایین گذاشتم.

  9. برام سیام می گوید

    من با این جمله موافقم، اما فکر می کنم چقدر بد است از فردی به فرد دیگر متفاوت است. بسیاری از مردان، حتی با یک شریک هلندی، نیازی به گفتگوهای عمیق ندارند یا نیازی به گفتگو ندارند. معمولا این زنان هستند که این را می خواهند.
    برای داشتن یک مکالمه عمیق ابتدا باید عمق داشته باشید و در مرحله دوم نیاز به بحث در مورد آن داشته باشید. این تنها شریک تایلندی نیست، بلکه زبان تایلندی نیز محدودیت هایی دارد. من تا حد زیادی به زبان تایلندی صحبت می کنم، مدت طولانی در خارج از کشور کار کرده ام و به خوبی انگلیسی صحبت می کنم، اما برای بیان دقیقاً آنچه می خواهم بگویم، هنوز هم در دست هلندی هستم. هلندی و انگلیسی زبان‌های بسیار گسترده‌تری نسبت به تایلندی هستند. شریک تایلندی شما ممکن است در یادگیری تفاوت های ظریف زبان دیگری که زبان خودش ندارد، مشکل داشته باشد. من در این زمینه متخصص نیستم، برای آن باید به ویتگنشتاین بروید، اما فکر می‌کنم زبانی با تفاوت‌های ظریف این فرصت را به شما می‌دهد که به روشی ظریف فکر کنید. شما می توانید با جذب افکار دیگران که در آن زبان بیان می شود، رشد کنید. امکانات بیان در تایلندی مطمئناً محدودتر از هلندی است، فقط به این دلیل که واژگان کوچکتر است. یک هلندی در بیست سالگی به طور متوسط ​​حدود 60.000 کلمه می داند. به گفته گوگل، زبان هلندی بیش از 430.000 کلمه و انگلیسی حتی یک میلیون کلمه دارد. شما می توانید با آن چیزهایی فکر کنید و بگویید که همه آنها به تایلندی ترجمه نمی شوند و این سوال مرموز باقی می ماند که آیا تایلندی ها چیزهایی فکر می کنند که شما نمی توانید به زبان آنها بگویید؟ من اینطور فکر نمی کنم.

    • روری می گوید

      با این موافقم.
      در واقع، در گویش من حدود 14 کلمه از مزاحم تا جوشیدن در دسترس است.
      تفاوت های ظریف اغلب تفاوت را ایجاد می کند.
      همسرم فوق لیسانس دو رشته ای در تایلند دارد. او اکنون در هلند بر روی معادل هلندی خود کار می کند.
      گفتگو به خوبی پیش می رود. با این حال، او هیچ عمقی ندارد. وقت نیست زیاد حرف میزنی من عجله دارم سرم شلوغه اول باید یه چیزی بخورم. و غیره.
      اینها اغلب ترفندهایی برای فرار از احساس هستند.
      با این حال، از سوی دیگر، اجتماعی، پرحادثه و پرشور، بسیار جاه طلب و بسیار بسیار شیرین
      دیگه چی میخوای؟

  10. برونو می گوید

    این جمله در مورد من و همسر تایلندی من اصلا صدق نمی کند. در واقع می توانم ده برابر بهتر از سابق بلژیکی ام با او ارتباط برقرار کنم.

    فقط چند نمونه:

    – زمانی که ما هنوز با هم زندگی نمی کردیم، اسکایپ به همراه اپلیکیشن Line در گوشی هوشمند ما، وسیله اصلی ارتباط ما بود. در اسکایپ به دلیل مشکل صوتی مجبور بودیم تایپ کنیم، در برنامه Line می‌توانستیم تایپ کنیم و در تماس ویدیویی صحبت کنیم. با این 2 ابزار ارتباطی با هم، ما 1700 صفحه خوب در کمتر از یک سال و نیم داریم.

    – ما همچنین می‌توانیم در Gmail و Gtalk (که همان چت Gmail است) با یکدیگر عمیقاً صحبت کنیم. خوب، در حال تایپ است، اما ما همدیگر را خیلی خوب می شناسیم و به خوبی همدیگر را درک می کنیم. من اکنون این پاسخ را از محل کار به اینجا می فرستم، و اگر چیزی پیش بیاید، در همین لحظه یک جعبه چت Gtalk در اینجا باز است.

    - اکنون که یک ماه است با هم زندگی می کنیم، یک گفتگوی عمیق چیزی است که به راحتی دو بار در هفته اتفاق می افتد. این به زبان انگلیسی است، اما این مشکلی ندارد. این تنها در صورتی مشکل ساز خواهد شد که ما آن را مشکل ساز کنیم و نخواهیم کرد.

    - همچنین می توانم با دوستان همسر تایلندی ام به خوبی صحبت کنم. اینها همه افرادی هستند که از یک مکالمه خوب قدردانی می کنند.

    شاید برای برخی سخت باشد، اما اراده برای یک گفتگوی خوب و عمیق به هر دو بستگی دارد. اگر برای آن تعهد داشته باشید، این اتفاق می افتد. یک مکالمه جدی با شریک زندگی خود شروع کنید. فقط این کار را بدون اینکه فکر کنید نمی شود انجام دهید انجام دهید 🙂 با انجام آن به او نشان خواهید داد که از او قدردانی می کنید و به هوش او نمره بالایی می دهید - و او مطابق با آن واکنش نشان می دهد 🙂

    ما از ابتدا عادت کرده‌ایم که تفاوت‌ها در فرهنگ را غنی‌سازی بدانیم، نه مشکل. و عزیزم آنقدر باهوش است که همین کار را با من انجام دهد.

    ما هم در برقراری ارتباطمان مشکلی ایجاد نمی کنیم 🙂 با آرام صحبت کردن، اجازه دادن به زبان بدن شما و دادن وقت به همه چیز، به نتایج عالی دست خواهید یافت!

  11. تونیمارونی می گوید

    در بسیاری از موارد گفتگوهای عمیقی وجود دارد، اول از همه آنها را با دوستان خوب می خوانم، من هم این کار را انجام می دهم، اما معمولاً در مورد مشکلات یا مسائل سیاسی است، اما برقراری ارتباط موضوعی کاملاً متفاوت است و سپس هنوز باید بحث کنیم که کدام یک از سه موردی که می خواهید با شریک تایلندی خود انجام دهید،
    باور کن شروع نکن چون شروع کاره، فقط حرف بزن و (پول) اونوقت همه چی درست میشه، من 9 سال اینجا زندگی میکنم و وقتی برای شام بیرون میرم میبینم هنوز! من معمولا با تمام فامیل سر سفره می نشینم و ارتباط فرنگ و دوست دخترش زیاد است، اما بله، همه صمیمی هستند و مهمتر از همه زیاد می خندند، اما شک دارم که چیزی از فرنگ بفهمند. اما این نظر خود همه است، اما وقتی گاهی اوقات صحبت های دوستانم و شرکای آنها را می شنوم، شک دارم، اما آنها با هم خوشحال هستند و این مهمترین چیز است.

    به یکدیگر احترام بگذارید و شاد باشید.

  12. رنه اچ می گوید

    به نظر من این بیانیه مزخرف مطلق است. پس از ورود، همسرم دوره فشرده هلندی را گذراند و تلاش های مستمری برای یادگیری زبان هلندی انجام داد. به غیر از چند ماه اول، ما هرگز به زبانی غیر از هلندی با یکدیگر صحبت نکردیم. او روزنامه های هلندی می خواند، کتاب های هلندی می خواند و تلویزیون هلندی تماشا می کند. او همچنین در یک خانه سالمندان هلندی کار داوطلبانه انجام می دهد.
    اگرچه مطمئناً همیشه یک مانع زبانی خاص وجود خواهد داشت، من می توانم همه چیز را با او در میان بگذارم. اگر این مانع برای یک مکالمه عمیق خیلی بزرگ است، به دلیل تعهد شریک به یادگیری زبان هلندی است. یا شاید کسانی که مشکل زبان دارند، اشتباه بزرگی را مرتکب خرید کتاب، مجلات و کانال های تلویزیونی تایلندی می شوند. شما باید از ابتدا در هلند فقط هلندی صحبت کنید.
    و البته اگر تصمیم به زندگی در تایلند دارید باید زبان تایلندی را به خوبی یاد بگیرید و کتاب و روزنامه هلندی نخوانید.

  13. دانیل می گوید

    خیلی چیزها به سن شما نیز بستگی دارد.اگر در سن 65 سالگی به تایلند بیایید، ممکن است هنوز اراده ای برای یادگیری زبان داشته باشید، اما تلاش بیشتری نسبت به زمانی که جوان هستید نیاز دارد. یادگیری کلمات چندان بد نیست، اما تشکیل جملات بسیار آسان تر است. ارتباط واقعی واقعا آسان نیست. از تایلندی هایی که در این منطقه زندگی می کنند، تعداد کمی انگلیسی بلد هستند یا می توانند صحبت کنند. اینجا عمدتاً خارجی‌های منطقه به من مراجعه می‌کنند. و سپس به زبان انگلیسی، گاهی فرانسوی یا آلمانی. دانشجویان جوان در اینجا قدم می زنند تا با خارجی ها مصاحبه کنند و انگلیسی خود را تمرین کنند. همیشه یک لیست از پیش چاپ شده است، من از قبل سؤالات را می دانم و به آنها فرصت می دهم چیزی یاد بگیرند. معمولاً به خنده ختم می شود. سطح تدریس خوب نیست.
    برای خودم، با توجه به سنم، (فعلا؟) تصمیم گرفته ام که رابطه ای را شروع نکنم. ارتباط برای من خیلی مهم است.

    • لوئیز می گوید

      مجری: لطفا چت نکنید.

  14. J. v. Dordt می گوید

    هیچ ارتباط واقعی بین یک تایلندی و یک هلندی یا فلانگ وجود ندارد. چیزهای سطحی خوب است، اما اگر می خواهید با هم فلسفه کنید، آن را فراموش کنید. شما هرگز واقعاً با یک زن آسیایی آشنا نخواهید شد، هرگز نمی دانید که واقعاً در جام مطلوب آنها چه می گذرد، با این حال چنین رابطه ای محکوم به شکست نیست، بسیاری از زوج ها ارتباط واقعی در یک سطح ندارند اما خوب با هم کنار می آیند. این فقط به نیازهای شما بستگی دارد. به کشاورزان سابق هلند و همچنین به یکی از ساکنان 60/70 سال پیش نگاه کنید که کمی بر سر یکدیگر غرغر می‌کردند، اما دقیقاً می‌دانستند منظور چیست. اگر با عشق واقعی همراه بود هیچ اتفاقی نمی افتاد...

    Jan v.D.

  15. هنک ب می گوید

    من با این گفته موافق نیستم، من بیش از پنج سال است که با یک زن باهوش تایلندی ازدواج کرده ام که دبیرستان را به پایان رسانده و بهتر از من انگلیسی صحبت می کند.
    گفت‌وگوهای عمیقی داشته‌ایم و از سنین پایین از زندگی یکدیگر اطلاع داشته‌ایم، تنها به دلیل تفاوت فرهنگی و شیوه زندگی در اینجا و در هلند، سوءتفاهم بیشتر است و گاهی باید با مثال‌های دیگری توضیح دهیم. ، اما جایی که اراده یک راه است.
    ما فقط از دین و سیاست دوری می کنیم، اینها چیزهایی است که واقعاً باعث سوء تفاهم می شود. اما بیشتر به دلیل .اختلاف. که هر دوی ما در مورد آن بیش از حد اصرار داریم.

  16. جک اس می گوید

    چقدر میخواهی به عمق بروی؟ در مورد چه چیزی باید عمیق صحبت کنید؟ شاید من خودم آدم سطحی نگری هستم. من و دوست دخترم در مورد آنچه می خواهیم صحبت می کنیم. و گاهی اوقات او فکر می کند که من بیش از حد صحبت می کنم و گاهی اوقات فکر می کنم او باید همین حالا ساکت شود. اما خیلی وقت ها، بیشتر اوقات، از صحبت های یکدیگر لذت می بریم. آیا به عمق می رویم؟ نمی دانم. عمیق رفتن طاقت فرسا و غیر ضروری است. اما شاید آن چیزی که برای من یک مکالمه عادی است، برای دیگری یک گفتگوی عمیق و برای دیگری کاملاً سطحی باشد.
    البته زبان ربطی به آن دارد. اما دوست دختر من آنقدر باهوش است که هر چه می خواهد بگوید، می تواند آن را به انگلیسی انجام دهد. گاهی اوقات باید تلاش کنم تا انگلیسی خود را قابل فهم نگه دارم.
    در هر صورت، این یک مدل غربی دیگر است: شما باید بتوانید گفتگوهای عمیقی داشته باشید، فقط می توانید از نظر سنی بسیار متفاوت باشید، باید شرایط خاصی را داشته باشید. و تایلند مجاز به داشتن ارتش به عنوان یک دولت نیست، اما باید یک دموکراسی داشته باشد (با عرض پوزش، که باید کنار گذاشته می شد)…
    فکر می کنم مکالمات ما کاملاً نیازهای من را برآورده می کند و او می تواند در مورد هر چیزی که می خواهد با من صحبت کند….

  17. مایکل و دراز کشید می گوید

    من تمایل دارم با دوستانم گفتگوهای عمیق تری داشته باشم.
    فکر نمی کنم همسرم مثلاً چیزی در مورد فوتبال بداند.
    در کار خود به عنوان یک مربی رانندگی متوجه شده ام که ارتباط کوتاه موثرتر از ارتباط است که ما در هلند در آن خیلی خوب نیستیم.
    فراوانی کلمات می تواند ماهیت موضوع را از دست بدهد.
    اگر می خواهید عمیق تر با یکدیگر ارتباط برقرار کنید، روی زبان و فرهنگ یکدیگر سرمایه گذاری کنید و تلاش کنید!
    این به شما کمک می کند تا به یکدیگر نزدیک تر شوید اگر این عناصر اساسی برای شما بدیهی باشند.مطمئناً رابطه شما عمیق تر خواهد شد.
    خرچنگ چوک دی

  18. برام سیام می گوید

    خنده دار است که همه دوباره حالت تدافعی می گیرند و شروع می کنند به توضیح دادن که عمق لازم نیست و او رابطه خوبی دارد. ظاهراً پاسخ دادن به این بیانیه دشوار است. گذراً باید بخوانم که شما نباید مخالف یک دیکتاتوری نظامی باشید و متوجه شدم که 430.000 کلمه زبان هلندی برای ارائه نکات ظریف کافی نیست، زیرا از شکلک برای آن استفاده می شود. به هر حال، من نتوانستم معادل مناسبی برای کلمه عمق در تایلندی پیدا کنم. دو کلمه است که به هم نزدیک می شوند و اتفاقاً هر دو از پالی وام گرفته شده اند. در هلندی می توانید به راحتی 10 مترادف برای "عمیق" پیدا کنید و ماهیت ظریف زبان به شما اجازه می دهد تا یک مکالمه عمیق در هلندی داشته باشید. این هیچ کسی را مجبور نمی کند که به آن احساس نیاز کند.

  19. متیو هوا هین می گوید

    شما میخ به سر Sjaak S. عمیق یک مفهوم بسیار ذهنی است زیرا چه زمانی عمیق است؟ برای من فقط یک معیار وجود دارد و آن احساس خوب بودن در کنار هم است. چه در خانه باشد چه در رستوران، تنها زمانی مشکل ساز می شود که دیگر چت دلپذیری وجود نداشته باشد و یکی از طرفین با این موضوع احساس راحتی نکند. علاوه بر این، هر فردی علایق، دغدغه ها و غیره متفاوتی دارد که دوست دارد در مورد آنها صحبت کند، اما ممکن است در مورد شریک زندگی اصلاً اینطور نباشد. و این مهم نیست، زیرا همیشه کسی در اطراف شما وجود دارد که مایل است آگاهی خود را در مورد آن افزایش دهد.

  20. آری و مریم می گوید

    اتفاقا در ماه های اخیر با یک دوست دختر تایلندی که با فرنگ زندگی می کند تماس زیادی داشتیم. متأسفانه او طرف حسود است و او می گوید، اما با آن بحث نمی کند. برعکس، وقتی می خواهد کاری انجام دهد، مثلاً 10 کیلومتر به شهر برود، ابتدا باید از دوست پسرش اجازه بگیرد. تا حدودی به دلیل مشکلات مالی، ناشی از بسته شدن کسب و کاری که او اداره می کرد، او با او گیر کرده است. هر زمان که سعی می کنیم به او بگوییم که این پوچ است که او اجازه می دهد از خود به عنوان برده استفاده شود یا به خود اجازه می دهد از آن استفاده شود، همیشه پاسخ به سبک تایلندی است.
    نمی توان واقعاً در مورد آن عمیق شد، زیرا ممکن است او 100٪ زبان انگلیسی را تسلط نداشته باشد یا ممکن است حوصله فکر کردن به آن را نداشته باشد. در حالی که او یک زن بسیار باهوش است. با این حال او از شیوه زندگی خود ناامید است زیرا باعث خستگی زیادی در او می شود. این چیزی است که او می گوید!
    او حرف ما را می فهمد (او برای ما بسیار عزیز است) اما نمی خواهد کاری با آن انجام دهد. او این رابطه و در نتیجه بارهای این رابطه را انتخاب کرده است.
    پس این ربطی به ارتباط نداره!! متأسفانه، این بدان معنی است که شما اغلب نمی توانید به موضوعات عمیق تر بپردازید، در حالی که از نظر هوش امکان پذیر است.

  21. لوئیز می گوید

    سلام کی پیتر،

    آیا می توانم آنقدر جسور باشم که با درصد 38 درصد صدای کلمه کاملاً تناقض داشته باشم؟

    قبل از مهاجرت ما همیشه سگ داشتیم.

    اگر من انجیل را برای سگ هایم می خواندم، اما با عصبانیت، آنها با دم بین پاهایشان فرار می کردند.
    در مورد ما دشوار است، زیرا آنها بوکسور بودند.

    فکر می کنم درصد صدای کلمه را می توان دو برابر کرد.

    به علاوه، پس از سال ها با هم بودن (ما 9-12 سال است که با هم هستیم!!) یک نگاه یا یک نگاه خاص کافی است تا بدانیم مرد یا زن در مورد موضوعی که در آن لحظه مورد بحث/تضاد قرار گرفته است چگونه فکر می کند. .

    لوئیز.

  22. کراس جینو می گوید

    خوانندگان محترم
    حالا بیایید فرض کنیم که هیچ مشکلی در زبان انگلیسی وجود ندارد و مکالمه بین هر دو طرف کاملاً قابل درک است.
    اولاً تفاوت فرهنگی وجود دارد و مذهب، بودیسم و ​​اکثر فرنگ ها مسیحی هستند.
    ثانیاً، اکثر زنان اهل ایسان هستند، تا سن 2 سالگی به مدرسه می رفتند و معمولاً توسط پدربزرگ و مادربزرگ خود بزرگ شده بودند.
    بنابراین آنها هرگز عشق والدین را نشناختند و طرز فکر و احساسات آنها کاملاً با ما متفاوت است.
    علاوه بر این، اکثر زنان قبلاً با یک مرد تایلندی ازدواج کرده اند که زندگی او معمولاً شامل مستی هر روز و مصرف مواد مخدر، خیانت است و سپس وقتی به خانه می آید از همسرش استفاده می کند.
    من این را نمی سازم، من با زنان مطلقه زیادی صحبت کرده ام و آنها مدام داستان های مشابهی را مطرح می کنند.
    بنابراین می توانید تصور کنید که احساسات آنها کاملاً شکسته شده و با همه اینها سخت شده اند.
    امیدوارم اکنون متوجه شده باشید که چرا مانعی وجود دارد و باز بودن راه تفکر ما برای آنها دشوار یا غیرممکن است.
    گروتجس
    جینو کروس

  23. کریس بلکر می گوید

    پیتر عزیز،
    آیا این به اندازه کافی عمیق است؟؟؟ برای صحبت با شریک یا همسرتان، لینک را ببینید، http://www.naewna.com/politic/columnist/2641?fb_action_ids=439139719555916&fb_action_types=og.likes&fb_ref=.U4hBnmF59XE.like&fb_source=hovercard،
    و بله،... همسر من تایلندی و اهل آیسان است، به زبان انگلیسی روان می نویسد و صحبت می کند، رئیس منطقه و قاضی است.
    واکنش شما لطفا…
    ارادتمند شما
    کریس بلکر

    • عصیان کردن می گوید

      من کاملا با تو موافق هستم. همچنین صدها زبان وجود دارد که به راحتی می توانید خود را درک کنید. لزوماً نباید انگلیسی باشد. و مکالمات عمیق، همانطور که در بیانیه TLB بیان شده است، در صورتی که هیچ یک از شما به یک زبان مشترک صحبت نکنید نیز می تواند انجام شود. این سخت تر است و زمان بیشتری می برد. اما اگر هر دو اراده داشته باشند، می توانید آن را حل کنید.

      و این همان جایی است که بسیاری از مهاجران نگران هستند. آنها نمی خواهند تایلندی صحبت کنند. مهاجرانی وجود دارند که متوجه می شوند تکرار -ka- و -khab- در حال حاضر خاری در چشم آنها است. این نوع احترام در یک زبان برای ما مردم هلندی ناشناخته است. ما ترجیح می دهیم آن را با عبارت آکادمیک بالا کوتاه کنیم، . . مطمئن باشید!!. من با بیانیه امروز مخالفم. ارتباط عمیق نیز بدون زبان مشترک امکان پذیر است.

      • آری و مریم می گوید

        واقعا امتحانش کرد متأسفانه، ما در سنی هستیم که چیزها برای مدت طولانی نمی‌چسبند، بنابراین باید به چند کلمه انگلیسی بسنده کنیم. این ربطی به عدم تمایل به انجام کاری اما ناتوانی در انجام آن یا عدم توانایی انجام آن به دلیل سن ندارد. شاید شورشگر نیز بتواند قبل از ارائه قضاوت خود در اینجا به این موضوع فکر کند.

        • flb-i می گوید

          برای ارتباط بسیار خوب بهتر است زبان را بدانید و همیشه اراده برای یادگیری آن داشته باشید. اگر در میان تایلندی‌ها حرکت کنید، به جای اینکه همیشه با دوستان هلندی زبان خود در Klaverjas ملاقات کنید و بقیه زمان را در خانه در تراس بالکن با یک آبجو یا یک فنجان قهوه بگذرانید، بهتر عمل می‌کند.

          افرادی که به طور منظم در تایلند زندگی می کنند باید یک دوره اجباری تایلندی صحبت کنند، درست مانند تایلندی هایی که به هلند می آیند. پس از آن می‌توان گفت‌وگوهای عمیق‌تری را انجام داد، حداقل گفت‌وگوهای روزانه با تایلندی‌ها. مطمئناً وبلاگ نویسانی هستند که حتی نمی توانند مشترک شوند. اما این برای کسانی که خودشان حتی یک کلمه تایلندی به زبان نمی آورند قابل توجه است. در 7 سال اقامتم در تایلند با مهاجران زیادی آشنا شدم. فقط 1 مهاجر می‌توانست تایلندی را کامل صحبت کند، هیچ‌کدام نمی‌توانست تایلندی بنویسد یا بخواند. هنگامی که فشار داده شد، اکثر آنها نشان دادند که هیچ علاقه ای ندارند (= بدون تمایل، بدون علاقه به آن).

        • عصیان کردن می گوید

          گزینه های مختلفی برای یادگیری یک زبان خارجی وجود دارد. بهترین کار این است که بی وقفه با افرادی که به این زبان صحبت می کنند کنار هم باشید. می توانید کلمات کلیدی خاصی را در خانه در یک فرهنگ لغت ترجمه خوب جستجو کنید. در آی نت دروس رایگان برای تلفظ، نوشتن و خواندن زبان های خارجی وجود دارد. اگر هر روز 1 کلمه یاد بگیرید، بعد از یک ماه می توانید به زبان جدید به راحتی صحبت کنید. البته بدون گفتگوی عمیق. اما مهاجرانی هستند که نتوانسته اند با سابق خود به زبان خودشان و در کشور خودشان گفتگوهای عمیقی داشته باشند. نتیجه؛ طلاق و تلاش برای شروع دوباره در تایلند.

          شیوه زندگی تایلندی جایی برای گفتگوهای عمیق ندارد. این نیز معمولاً با از دست دادن چهره یکی از شرکای گفتگو همراه است. ممکن است این اتفاق نیفتد. تایلندی ها بر اساس فرهنگ خود زندگی می کنند نه بر اساس قوانین. شما هر روز آن را در اطراف خود می بینید. اکثر مهاجران اینجا هستند زیرا آنها به طور کلی تایلندی را دوست دارند. سپس به تایلندی ها و فرهنگ آنها احترام بگذارید و سعی نکنید گفتگوهای عمیق داشته باشید. کاملاً بی فایده است، هیچ معنایی ندارد و اصلاً مورد نظر نیست. کسی که این را نمی فهمد ابتدا با فرهنگ تایلندی و سپس به سرعت با زبان آشنا می شود. و هر کسی می تواند این کار را انجام دهد: پیر یا جوان. مسئله نگرش و اراده برای انجام کاری، یادگیری و ثابت نماندن برای تیز نگه داشتن مغز است.

      • نوح می گوید

        عزیز من با این گفته موافقم، من هم نمی دانم که آیا زن تایلندی نیاز به گفتگوی عمیق دارد؟ به نظر من نه. چیزی که من می بینم و به شدت آزارم می دهد این است که نظرات در اینجا توسط افرادی انجام می شود که نمی توانند از خود بنویسند. با برخی از وبلاگ نویسان تایلندی واقعاً دراماتیک است... لطفاً کاری در مورد آن انجام دهید!

    • دنی می گوید

      آقای کریس بلیکر عزیز،

      من فکر نمی کنم مقاله در مورد همسر شما باشد، مهم نیست که چقدر به او افتخار می کنید.
      اکثر مردم در آیسان در مقایسه با بسیاری از مناطق دیگر در تایلند انگلیسی صحبت نمی کنند و این همانطور که می دانید به این دلیل است که تعداد کمی از گردشگران از آیسان بازدید می کنند.
      مقاله در مورد مانع زبان در یک رابطه است که در آن من فکر می کنم زبان تابع تمام جنبه هایی است که در یک رابطه نیز ضروری است. به نظر من زمینه های فرهنگی نقش بزرگ تری دارند.
      دنی

  24. اریک بک می گوید

    از نظر من مشکل زبانی وجود ندارد، اما یک تفاوت فرهنگی وجود دارد، یعنی ارتباط با ما متفاوت است و این دو طرفه است. من به عنوان یک مرد هلندی، این را از روی تجربه در ازدواج تقریباً 40 ساله با یک زن تایلندی می گویم.

    • اریک بک می گوید

      فقط برای توضیح، همسر تایلندی من هلندی و انگلیسی را روان صحبت می کند، اما زبان را متفاوت از من استفاده می کند و این به دلیل تفاوت های فرهنگی است. که ارتباط آسان به هیچ زبانی را ترویج نمی کند. در تجربه من، مطمئناً موضوعاتی وجود دارد که گفتگوهای عمیق در مورد آنها امکان پذیر است، اما نه همیشه در مورد موضوعاتی که من دوست دارم و مطمئناً متقابل است.

  25. جان شانس می گوید

    برای من و هانی بی عزیزم نیازی به گفتگوی عمیق نیست.خوشبختی ما اینه که همدیگه رو درک کنیم و قدر همدیگه رو بدونیم و به هم احترام بذاریم و همدیگه رو مثل خودت بگیریم.خوشبختی بزرگ ما اینه که همه چیز رو با هم انجام بدیم. وقتی اومدم به تایلند او فقط می توانست کلمات بله و نه را بگوید. حالا از طریق خودآموزی با کمک من می تواند با هر فرنگی در مورد همه چیز ارتباط برقرار کند و اگر شما هم سالم باشید بدون آن گفتگوهای عمیق بسیار خوشحال خواهید شد. شوخ طبعی بسیار مهم تر است و او تحصیلات بالایی دارد زیرا پنجره ها را روی پلکانی با ارتفاع 6 پله می شویید.

  26. تئو هوا هین می گوید

    من این احساس را دارم که منظور آقای Khun Peter چیزی متفاوت از دیدگاه هایی است که اکنون در اینجا دریافت می شود. من اینطور می فهمم؛

    1 که بتوانید در شرایط مساوی با یکدیگر ارتباط برقرار کنید، به زبان تایلندی یا انگلیسی، مهم نیست.
    2 که می توانید در مورد مسائل جدی صحبت کنید. حسادت، شادی و غم و دلایل آنها.
    3 که چنین گفتگوی احتمالی می تواند و امیدواریم که مثلاً به تعمیق رابطه منجر شود.
    4 که این می تواند در مورد مکالمات یک مرد غربی با یک دوست تایلندی، فقط دوستان باشد.

    با فرض اینکه این ایده پشت این بیانیه باشد، تجربیات من با مردان و زنان تایلندی چندان دلگرم کننده نیست. در پنج سال گذشته که عمدتاً در هواهین گذرانده‌ام، هرگز تجربه نکرده‌ام که تایلندی که ملاقات کردم جرأت کند به احساسات خود نزدیک شود. برهنه کردن روح به سادگی امکان پذیر نیست. پرسیدن سوالاتی در مورد تربیت، تحصیل، روابط (شکست خورده) از گذشته، کودکان پنهان شده و غیره بسیار ناراحت کننده است، حتی (شاید به این دلیل؟) اگر در زندگی روزمره با این شخص بسیار نزدیک باشید. احساسات "واقعی" پنهان هستند و پنهان می مانند. من کسی را تجربه کرده ام که واقعاً مشکلی داشته است که شما و من می گویم: فوراً از متخصص کمک بگیرید. اما پیشنهاد کمک از یک روانشناس یا روانپزشک کاملاً دور از ذهن بود. شرمساری به وجود آمد که منجر به بحث های عظیم شد.

    اگر شروع به افشای خود کنید، حتی دشوارتر می شود. من در این کار بسیار آسان و خوب هستم، به سختی احساس شرمندگی دارم، من در مورد هر چیزی که شما بخواهید باز هستم. سکس، مواد مخدر، و راک اند رول. و همه چیز قابل مذاکره است. چنین نگرشی اکثر تایلندی ها را کاملاً ناآرام می کند و مطمئن نیستند که چقدر سریع موضوع را تغییر دهند. وقتی این را می دانم، گاهی اوقات از اینکه کمی آنها را به چالش می کشم و آنها را از چادرشان بیرون می کنم، لذت می برم.

  27. هنک جی می گوید

    شاید این جمله را برگردانید و از خود بپرسید که آیا تایلند روشنفکر شما را درک می کند؟
    خانم های تایلندی زیادی هستند که از فرنگ ها تحصیل کرده ترند.
    بنابراین تعصب یک بار دیگر یک استدلال مضحک است.
    من همچنین دوستان تایلندی زیادی دارم که می توانید در سطح بالایی با آنها ارتباط برقرار کنید.
    بنابراین پیتر ممکن است آن را برگرداند.

  28. روری می گوید

    یک شنونده خوب فقط به نیم کلمه نیاز دارد.
    یک نگاه بیش از 100 کلمه می گوید.

  29. کودک می گوید

    و چرا اکثر مهاجران اینجا وانمود می کنند که می توانند یک مکالمه عمیق به زبان انگلیسی داشته باشند و نه به زبان تایلندی؟ من افراد زیادی را دیده ام که می توانند فقط یک پینت سفارش دهند و به زبان انگلیسی حرف های مزخرفی بزنند. چند نفر به جای "اینجا هستی" می گویند "لطفا" و این فقط یک مفهوم اساسی است. صحبت از تعصبات!

  30. سر آشپز می گوید

    من حدود 40 سال است که در هلند فعالیت تجاری دارم. و این برای بیش از 80 درصد روی زبان بدن و لحن صدا کار می کند: اعتماد و پذیرش. من هم چند سال روانشناسی خواندم، اما مدتهاست که همه اینها را فراموش کرده ام. چیزی که من می دانم این است که اینجا هم به همین صورت عمل می کند. من با مردم تایلند در همه سطوح، با یا بدون انگلیسی، تماس دارم. و با دختر خودم؟ وقتی واقعاً مهم است فریاد می زنیم و چشمانمان آتش می گیرد و وقتی واقعاً مهم است همدیگر را در آغوش می گیریم و زمزمه می کنیم. فرقی نداره. یا آن؟ بله، بحث در مورد مسائل فنی با یکدیگر زمان بیشتری می برد. من از آن لذت می برم و آنها هم همینطور.

  31. ویلم مرد رابطه می گوید

    اکثر مردان، اغلب در مورد مردان، با یک خانم تایلندی از بار هستند، آنها حتی یک کلمه به زبان تایلندی صحبت نمی کنند، بنابراین تبدیل به coal English joe like mee، ai like joe و غیره می شود.
    البته آن مردها "او را در بیمارستان" یا در یک مغازه ملاقات کردند، او مسئول پذیرش در یک هتل بود……………ابتدا تایلندی یاد بگیرید، اما اکثر آنها این کار را نمی کنند.

  32. هفت یازده می گوید

    به شدت با این گفته مخالفم.
    من حدود 15 سال است که با همسرم (اهل آیسان) در هلند هستم و تحصیلات او در مدرسه تایلندی به سختی قابل ذکر است. ما، خوب است.
    ما خیلی سریع یکدیگر را درک می کنیم.
    و برای چیزهای واقعاً مهم، حتی به هیچ کلمه ای نیاز نیست. وقتی او در سالهای اولیه در هلند گاهی اوقات احساس دلتنگی می کرد (و مخصوصاً دلتنگ مادرش می شد) من اصلاً چیزی نمی گفتم، بلکه بغلش می کردم. چیزهایی هستند که هیچ معنایی ندارند. به نظر من به تحصیلات یا منشأ شما مربوط می شود که به طور جهانی انسانی است.
    و بله، یادگیری کمی تایلندی نیز برای همسرتان محترم است، زیرا نشان می دهد که شما به زبان، مردم و پیشینه او علاقه مند هستید، درست است؟ برای پیدا کردن آن چند کلمه تایلندی که هنوز از اعماق مغز خود می دانید، لازم نیست لکنت و لکنت داشته باشید.
    من شرط می بندم که تعداد زیادی از زوج های هلندی وجود دارند که به طور کامل به زبان هلندی صحبت می کنند و در عین حال نمی خواهند یکدیگر را درک کنند. من نمونه های زیادی از این را در زندگی روزمره می بینم.
    پس خیلی ربطی به تمرین نداره ولی این نظر منه.

  33. دینا می گوید

    اختلاف سنی زیاد نیز به بحث های عمیق کمک نمی کند! آقایان مسن تر به سادگی با خانم ها یا آقایان جوان تر فکر می کنند!

  34. همتا می گوید

    نظر دهندگان عزیز وبلاگ

    این جمله در مورد "درک، درک شدن و برقراری ارتباط" بود!!
    پس از خواندن پاسخ های قبلی به این بیانیه، به این نتیجه رسیدم که ما پاسخگویان چیزی از یکدیگر نمی فهمیم.
    پس صحبت از برقراری ارتباط………؟

    همتا

  35. لکس ک. می گوید

    فکر نکنم ربطی به زبان داشته باشه، من با یک تایلندی ازدواج کردم که بیشتر از زبان انگلیسی و هلندی معقول صحبت می کند و می فهمد، من هم بیشتر از تایلندی معقول صحبت می کنم و می فهمم، بنابراین مشکل ارتباطی در آن زمینه وجود ندارد.
    حالا می‌خواهم یک گفتگوی «عمیق» داشته باشم، اتفاقاً این چیست، کسی می‌تواند برای من توضیح دهد؟، در عرض 5 دقیقه علاقه‌اش از بین می‌رود، تمرکزش روی صفر است، شروع به خمیازه کشیدن می‌کند و دنبال چیزهای دیگر می‌گردد. انجام دهیم تا در مورد آن صحبت نکنیم، هرازگاهی باید در مورد چیزهای دردناک صحبت کنیم، بیمه تشییع جنازه را مثال بزنیم، اگر یکی از ما بمیرد چه اتفاقی می افتد، آیا وقتی بچه ها بزرگ شدند در هلند می مانیم یا ما به تایلند می رویم، این به نظر من کاملاً عمیق است، در هر صورت، موضوعات مهم قابل توجهی است، اما او نمی خواهد در مورد آنها صحبت کند، او حتی نمی تواند، زیرا نمی تواند به آنها توجه کند. بی علاقگی یا ترس از تصمیم گیری، حتی او نمی خواهد در مورد آن صحبت کند.
    امروز زندگی کن، فردا مواظب باش، این شعار بسیاری از تایلندی هاست و به همین دلیل است که به نظر من امکان گفتگوی عمیق با یک تایلندی وجود ندارد.

  36. روسری می گوید

    من کاملاً با آن مخالفم و هرگز تجربه نکرده ام که وقتی مهم بود، زبان برای رسیدن به یک راه حل خوب مشکل بود. هر کسی که این را بگوید، توانایی خود و شریک زندگی خود را برای توضیح دادن چیزی به یکدیگر دست کم می گیرد.
    من شخصاً باید و همیشه باید این کار را به زبان دومم، انگلیسی انجام دهم، و مجبور بودم هم برای خودم و هم برای شریکم به زبان مسلط باشم و مشکلی نداریم که چیزی را که باید به طور مفصل در مورد آن صحبت کنیم و بدانیم، توضیح دهیم. که شریک زندگی من 15 سال پیش حتی یک کلمه انگلیسی صحبت نمی کرد چه برسد به هلندی، من کلاه خود را بر سر او برمی دارم زیرا درک و دانش او از زبان انگلیسی 100 برابر بهتر از درک و دانش من از زبان تایلندی است.
    با درود.

  37. مونیک می گوید

    من فکر می‌کنم این به معنای گفتگوهای عاطفی است، نحوه برخورد شما با احساسات از نظر فرهنگی تعیین می‌شود، به همین دلیل گفتگوی عمیق دشوار خواهد بود، غربی‌ها به سادگی متفاوت هستند. همین امر در مورد مقابله با مرگ و بیماری های وحشتناک نیز صدق می کند، یک تایلندی با این پدیده ها بسیار متفاوت از یک غربی برخورد می کند و آنها هرگز احساسات شما را 100٪ درک نمی کنند، به این معنی که ما احساس می کنیم که یک گفتگوی عمیق امکان پذیر نیست. آنها با این احساسات بسیار متفاوت برخورد می کنند. بنابراین آنها واقعاً نمی توانند غم یا ترس شما را با شما در میان بگذارند. بله، گرفتن دست یا برخی از کلمات تشویق کننده، اما احساسات خود را آن گونه که غربی ها تجربه می کنند احساس نمی کنیم. برای یک تایلندی قابل درک نیست که غربی ها اینقدر عصبانی شوند. یک غربی عصبانیت یا ناامیدی "معقول" را درک می کند و اغلب آن احساسات را برای مدتی کنار می گذارد، اجازه می دهد تا برای مدتی کسی عصبانی شود و سپس درک خود را نشان می دهد و در مورد آن صحبت می کند، در حالی که یک تایلندی در این مورد با عدم درک باقی می ماند. مشاجره یا اختلاف شدیدی که ممکن است با یکی از دوستان یا اعضای خانواده داشته باشید، برای مثال، جایی که می توانید با شریک زندگی خود صحبت کنید و جنبه های معقول یا غیرمنطقی آن را مطرح کنید، درک آن نیز برای یک تایلندی دشوار خواهد بود. این ربطی به هوش ندارد (اگرچه گاهی اوقات در هر دو طرف انجام می شود

  38. ویلم الید می گوید

    در واقع، گفتگوی عمیق با شریک تایلندی من به روشی که در هلند می توانید امکان پذیر نیست.
    با این حال، یک جنبه مهم تر تفاوت فرهنگی است. شما باید اول از آن استفاده کنید. به عنوان مثال، من خودم تمایل دارم با صدای بلند بحث کنم، اما این شما را به جایی نمی رساند، برعکس.

    همسرم کاملا مبتکر است. شتر «حیوانی است که پشتش کوه است» در حالی که هلیکوپتر «هواپیمائی است که در بالای آن پنکه ای دارد». اوه، من می توانستم ادامه دهم.

    آنچه نیز نقش دارد نه تنها هوش، بلکه به ویژه هوش اجتماعی است.
    به طور خلاصه می توانم به چند مورد اشاره کنم، اما مهمترین چیز این است که شما همدیگر را دوست داشته باشید و از هم راضی باشید.

  39. از پا افتادن می گوید

    من یک جزوه پیکتوگرام خریدم تا بتوانم منظورم را مشخص کنم و این باعث ایجاد تفاوت در ارتباطات و جلوگیری از سوء تفاهم می شود.
    تجربه من این است که با وجود زبان اشاره بدن و کمک هایی مانند پیکتوگرام های من، سال ها تربیت و فرهنگ تفاوت در تفکر را از بین نمی برد. من همیشه وقتی می بینم دوست دخترم با مهربانی سرش را تکان می دهد فکر می کنم که او ممکن است 20٪ را فهمیده باشد حتی اگر انگلیسی اش خوب باشد. ما فرنگ‌ها همه بر این عقیده‌ایم که در انحصار خرد هستیم و چون گوش دادن قوی‌ترین طرف توسعه‌یافته ما نیست و غالباً فاعل هستیم، ناخواسته سوء‌ارتباط ایجاد می‌کنیم که بر اساس آن شریک از خانواده درخواست کمک می‌کند و بله، همه اینها هستند. آمیخته با فرهنگ آنها و کاملا محافظه کار است.
    به خاطر بهشت، سعی نکنید با یادگیری زبان خود را گول بزنید، زیرا باور کنید، این امر حتی بیشتر از روشنگری منجر به تصورات نادرست خواهد شد.
    صبور باشید، نفس خود را کنار بگذارید و با شریک خود با احترام رفتار کنید، برای بحث در مورد مسائل مهم وقت بگذارید، اما بسیاری از مسائل را به شریک زندگی خود بسپارید، برابری و احترام متقابل از بسیاری از درگیری ها جلوگیری کرده است. شریک زندگی شما نیز فردی بالغ با دانش و ایده است.
    سازگار باش اما خودت را گم نکن به یاد داشته باشید که شما نمی توانید این کار را به تنهایی در کشور خود انجام دهید،
    با هم شما قوی هستید. اعتماد کن عشقت را پس می گیری.
    اینجا تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کند، اگر او را خوشحال کنم آنجا.
    در تایلند نیز خورشید هر روز نمی تابد.

  40. اریک می گوید

    همسر من که ساکن شده و اکنون ملیت هلندی دارد (فرآیند کمی کمتر از 5 سال)، به خوبی به زبان هلندی ارتباط برقرار می کند. گفتگوهای عمیق؟ آنها چه هستند؟
    گفتگو در مورد سیاست، اندیشه های عمیق فلسفی، اقتصاد جهانی...؟ او ممکن است انگلیسی و هلندی صحبت کند، اما توسعه عمومی در سطح آموزش روستایی در ایسان گیر کرده است.
    جنگ جهانی دوم ژاپنی در تایلند؟ هیتلر؟ یا اخیرا و در منطقه خودتان، خمرهای سرخ، کامبوج، ویتنام؟ آنها هیچ ایده ای ندارند!
    بنابراین ما آن را کنار می گذاریم.

    صحبت در مورد تربیت بچه ها، در مورد مدرسه، دکتر، مسائل مالی داخل و خارج از خانه، بیمه، مالیات و کار و البته رابطه کاملاً شدنی است... و این که اختلافات فرهنگی به وجود بیاید حل نشدنی است.

    من با شوخی بیشتر مشکل دارم. من هرگز نتوانستم همسرم را در حال گفتن یک جوک بگیرم.
    اگر بخواهم موقعیتی را با یک شوخی نجات دهم، بلافاصله خیلی جدی گرفته می شود.
    مثال: او می خواهد به پاریس برود. این را در حضور پدرم می گوید. و می گوید پاریس شهر عشق است. شوخی می کنم: اوه پس ما دیگر مجبور نیستیم به آنجا برویم، قبلاً آنجا بوده ایم و قبلاً ازدواج کرده ایم ... بنابراین بلافاصله دوباره این سوال برای شما پیش می آید که آیا من دیگر او را دوست ندارم ...

    بنابراین من با این مشکل بیشتر از نیاز به یک گفتگوی عمیق دارم.

    • دیدی می گوید

      اریک به زیبایی بیان کرد.
      در واقع درک تأثیر امپراتوری عثمانی-ژرمنی بر فرهنگ ما آسان نیست و نه یک شوخی ساده.
      مسائل روزمره را می توان به خوبی، با عقل سلیم و حوصله، و اگر رابطه بر پایه درستی بنا شود، مورد بحث قرار داد.
      ثانیا با فردی که نه مهارت گفتاری دارد و نه شنوایی چگونه می توان گفت و گو کرد؟
      با حرکات!!! من سالها چنین دوستی داشتم و به طرز شگفت انگیزی پیش رفت، اما متأسفانه حدود ده سال پیش از دنیا رفت.
      دیدیجه

  41. تون ون دو ون می گوید

    من فکر می‌کنم دقیقاً مثل اینجا در اروپا، آمریکا، روسیه و شما اسمش را می‌برید، همه ما از محیط خاصی می‌آییم که در آن بزرگ شده‌ایم و تجربیات زندگی با دیگرانی داریم که در کشور و محیط متفاوتی بزرگ شده‌اند، اما اساساً ما همه مثل هم هستیم.
    من 20 سال است که با یک زن تایلندی ازدواج کرده ام، بنابراین زندگی طولانی با آن داشته ام و همچنین خانواده پرجمعیتی دارم، اما در این 20 سال فقط چند گفتگوی عمیق و آن هم در حد معینی داشته ام. در سطح، در حالی که من با سایر زنان و آقایان تایلندی صحبت کرده ام، می توانم یک مکالمه عمیق داشته باشم حتی اگر به زبان انگلیسی کامل بود، من مقداری از زبان تایلندی را بلدم، اما حداکثر 50٪، اما با وجود اینکه من اکنون در هلند زندگی می کنم و به طور ناگهانی طلاق گرفته ام، وقتی به مسیر برگشتم، به مطالعه زبان تایلندی با خواندن و نوشتن ادامه می دهم.

  42. جری Q8 می گوید

    من قبلاً پاسخ داده‌ام، اما نمی‌خواهم موارد زیر را که امروز اتفاق افتاد به یاد بیاورم. به طور نامنظم دو پسر برای فروش یک کامیون کوچک تاتا بطری های پلاستیکی با آب آشامیدنی می آیند. ما یک مشتری معقول هستیم. هفته گذشته دو بار در روستای دیگری با آن گاری روبرو شدیم و دوست دخترم گفت: اوه، مردهای با آب آنجا بودند. حالا دم در ایستاده اند و شکایت می کنند که قبلاً دو بار بیهوده آنجا بوده اند و هزینه دارد. آیا او من را سرزنش می کند زیرا من احتمالاً آن را نشنیدم (چون آنها بوق می زنند) باید یک نفر را سرزنش کرد، البته تا زمانی که تایلندی نباشد. بنابراین این من را آزار نمی دهد، اما اینجا می آید. او واقعاً مرا نیز سرزنش می کند. من فکر می کنم از دست دادن چهره می تواند بسیار دور باشد.
    جانجه به مدرسه می رود: زمان حال. جانجه به مدرسه رفت: چیزی از گذشته. گری می خواهد یک گفتگوی عمیق در مورد مسئله گناه و غیره و غیره داشته باشد: وقت تلف شده!

  43. فردی می گوید

    یک مکالمه واقعاً عمیق با یک شریک تایلندی کاملاً امکان پذیر است، اما چند شرط برای این وجود دارد، اول و مهمتر از همه فرض می کنم که این مکالمه به زبان انگلیسی انجام می شود، به این معنی که مرد باید انگلیسی بسیار خوبی داشته باشد یا صحبت کند. انگلیسی کامل، سپس دختر را به مدت 3 سال، 3 ساعت در روز به مدرسه می فرستند، معلمان اینجا در پاتایا بسیار ماهر هستند، زیرا زبان مادری آنها معمولاً انگلیسی است، آنها چندین ماه اینجا کارآموزی می کنند، بدون احتساب هزینه 30 آن موقع در طول هفته باث بود، اما مرد باید هر روز عصر به تکالیفش می پرداخت و تلفظ کامل کلمات مختلف و همچنین املا و دستور زبان را به او یاد می داد، زنی را می شناسم که بعد از 3 سال در کنکور قبول شد. البته برای دانشگاه بوراپا. حالا بعد از چند سال آنها انگلیسی را کاملاً و روان صحبت می کنند، همچنین می توانند زبان بنویسند و بخوانند و همچنین اخبار را در تلویزیون دنبال کنند، تنها مشکل این است که آیا واقعاً می خواهند انگلیسی یاد بگیرند و برای آن چه کاری انجام دهند. آن زن همچنین الویس پریسلی را بیشتر و بهتر می شناسد، همچنین می داند لئوناردو داوینچی کیست و مرلین مونرو، شوهرش تمام فیلم های افراد مشهور و کمتر معروف را خرید و توضیحاتی به او داد تا فهمید که آنها چه کسانی هستند، زندگی آنها چگونه بوده است. و غیره. بله، باید چند ساعت در روز را صرف این کار کنید. اما می توان به یک زن تایلندی یک توشه فرهنگی داد که حتی برخی هلندی ها یا بلژیکی ها بتوانند از آن استفاده کنند، اما اگر مرد اینجا فقط نمره متوسطه پایین تر را با نمره قبولی کسب کرده باشد، این کار بسیار دشوار خواهد بود. چگونه می توانید دوست دختر خود را وادار کنید که چیزی را در اینترنت جستجو کند اگر خودتان چیزی در مورد آن نمی دانید؟ یا خودتان نمی دانید چگونه ایمیل بفرستید، بسیار دشوار است که به کسی چیزی را آموزش دهید که در مورد خودتان چیزی نمی دانید. زنی که من می شناختم حتی چندین بار به عنوان مترجم برای افراد تجاری عمل کرد. بنابراین همانطور که می بینید، گرفتن یک موقعیت عالی برای یک زن تایلندی کاملاً ممکن است.
    GR. فردی

  44. جی کلاوس می گوید

    گفتگوی عمیق:
    چه چیزی عمیق است؟
    برای من، این به معنای صحبت در مورد چیزهایی است که احساسات شما در آن نقش دارند، مانند:
    نظر شما در مورد روابط همجنس یا جنسیت 3 چیست؟
    پس از مرگ با بدن خود چه کار کنید، انتخاب کنید که آیا می خواهید دفن یا سوزانده شوید یا بدن خود را برای تحقیقات پزشکی یا آموزش پزشکی یا اهدای اهداء در دسترس قرار دهید.
    تفاوت های اعتقادی، جوانب مثبت و منفی ادیان مختلف
    همچنین بحث در مورد اینکه چرا اکثر راهبان بودایی از خود حمایت نمی کنند و چرا گروه های راهب (یسوعی ها، کاپوچین ها و غیره) در اروپا وجود دارند/وجود دارند که از خود مراقبت می کنند و از طریق مطالعات به کشاورزان کمک می کنند تا تولید خود را افزایش دهند، به برداشت و آموزش جامعه نظری در مورد نجات/بردن روح نداشته باشید. فقط سعی کنید بفهمید که چرا دادن شایستگی ها (فداکاری ها/هدایا) روح شما را تمیزتر می کند. یا چرا ارباب بزرگ در دهکده یا اطراف، که همه زمزمه می کنند که سرمایه خود را به شکلی پنهان جمع کرده است، اکنون معبد بزرگی برای شکوه بیشتر خود ساخته است یا این است که پیشاپیش بدی های خود را در این دنیا از بین ببرد. و حتی در زندگی بعدی خود یک پله بالاتر برگردد.
    بودیسم از نظر شایستگی با مسیحیت (کاتولیک/پروتستان؟) قابل مقایسه است.
    این امر در مورد (عدم) کشتن حیوانات، از جمله حشرات و سوسک ها نیز صدق می کند. تا زمانی که خودتان حیوان را ذبح نکنید، می توانید آن را بخورید. و چه اتفاقی برای ذبح می افتد؟ آیا او به جهنم خواهد رفت ... البته نه تا زمانی که او شایستگی را داشته باشد، مثلاً برای جامعه معبد 🙂 این نمونه ای از یک مکالمه (عمیق) است. اگر پشه ای را بکشم یا سوسکی را لگد بزنم سرزنش می شوم، در زندگی بعدی (تناسخ) به عنوان حشره برمی گردم و غیره.
    پاسخ من همیشه همراه با یک پوزخند گسترده است: آنها کرایه خانه را پرداخت نکرده اند یا خوشبختانه، در این صورت در زندگی بعدی برای من راحت تر خواهد بود، من مجبور نیستم مکالمات فلسفی یا عمیق داشته باشم، فقط فیزیکی خوب. کار سخت
    این به من نگاهی اجمالی به طرز تفکر او می دهد و او نگاهی اجمالی به عملکرد درونی من می کند.
    با توجه به موارد فوق، می توانم بگویم که با زن تایلندی خود از بانکوک گفتگوهای عمیقی دارم. برای ما همه چیز باید با یک فریاد انجام شود، در غیر این صورت فلپ حریم خصوصی بسته می شود 🙂

  45. TLB-I می گوید

    در پاسخ های بسیاری از وبلاگ نویسان به وضوح قابل مشاهده است که ظاهراً گفتگوهای عمیق فقط به زبان انگلیسی امکان پذیر است. به نظر من مسخره است. این زبانی است که برای هلندی + بلژیکی و همچنین تایلندی یک زبان خارجی است. غیرقابل درک است که چرا مثلاً نمی توان یک مکالمه را به زبان تایلندی یا هلندی انجام داد؟ استرالیا، ایالات متحده آمریکا و یا انگلیسی آکسفورد تفاوت های زیادی دارند. برای چه می رویم؟. آیا این کار را به این دلیل انجام می دهیم که اکثر هلندی ها قبلاً به خوبی انگلیسی صحبت می کنند؟ فکر می کنم اینطور است، وگرنه زبان فرانسه یا آلمانی را انتخاب می کردیم؟ هلندی ها به هر دو زبان کمتر صحبت می کنند یا اصلا صحبت نمی کنند. دوباره بلژیکی ها

    هر مهاجری که بیشتر و بیشتر در تایلند می ماند باید یک دوره ادغام اجباری را بگذراند. دقیقا مثل تایلندی هایی که می خواهند به هلند بیایند. کسی که نمی تواند و به خصوص نمی خواهد این کار را انجام دهد ممکن است بیرون بماند. پس از 5 سال اقامت در تایلند، بسیاری از مهاجران حتی نمی توانند تا 10 بشمارند یا روزهای هفته و ماه ها را از روی قلب به زبان تایلندی بگویند. این عدم تحمل برای من کاملا غیر قابل درک است. من متقاعد شده ام که یک ند. مهاجری که برای مثال در فلوریدا زندگی خواهد کرد، در طول یک سال به انگلیسی ایالات متحده کاملاً صحبت می کند.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم