سرمقاله: داستانی قدیمی درباره مردان، عمدتا کشاورز، که یک زن تایلندی را به هلند آورده اند. با این حال، وقتی آن را می خوانید، به نظر می رسد کمی تغییر کرده است. این مقاله اکنون 24 ساله است، اما همچنان با تعصبات آن زمان مواجه هستید.

SIEP (43) در دهکده ای کوچک در فریزلند، درست زیر لمر زندگی می کند. سه نقاشی با دختران شرقی بر دیوارهای خانه جلویی خانه مزرعه او آویزان شده است. من آن را قبل از اینکه وارد شوم داشتم تایلند بوده است. برخی از مردان در سن چهل سالگی متوجه می شوند که همجنسگرا هستند. من متوجه شدم که در تاریکی هستم.

دوست دختر او کیم به طور موقت به تایلند بازگشت تا اجازه اقامت موقت را ترتیب دهد. کیم سومین اوست. او اولین دو سال و نیم پیش را برداشت. او دختری را در تصویر دیده بود و به همراه چند تن از دوستانش برای دیدن او به تایلند رفت.

نه دختری که در عکس است، بلکه شخص دیگری با او به مزرعه رفته است. من او را دوست داشتم، اما او مرا دوست نداشت. به او گفتم: "من برای خیلی چیزها برای تو هزینه کردم." "شاید شما از من سپاسگزار باشید." او مرا سرزنش کرد. او نتوانست اینجا مستقر شود و به خانه و فرزندش برگشت. او می گوید دلتنگی او ربطی به فرزندش نداشت. غم انگیز نیست که فرزندشان را آنجا رها می کنند. این یک ایده اروپایی است. آنها چنین هستند.

سیپ تقریبا یک سال با دومی زندگی کرد. این یک ضد اوج بود. با هم دراز نکشیدیم او فقط اینجا در آشپزخانه نشست و مرا اذیت کرد. ده ماه جدا خوابیدیم.' او می گوید که با او خوب رفتار کرد. او می‌توانست تا زمانی که ویزای او تمام شود، بماند. برای یک لحظه او با پسر دیگری از روستا مشغول شد. "اما او به هر حال او را نمی خواست."
در همین حال سومی در راه بود. نوامبر گذشته، سیپ با کیم ملاقات کرد، در دسامبر او برای سه ماه به آنجا آمد. دیگری باید در اسرع وقت می رفت. گفتم: اگر زود بروی، پول بلیطت را می دهم.

کیم در "بدترین زمان سال" در زمستان آمد. اما سرمای سخت، چمنزارهای برهنه، ویرانی روستا و زبان بیگانه او را منصرف نکرده است. او به زودی برای زندگی با او خواهد آمد.
سیپ کوه هایی از دوست دختر هلندی داشته است. او "کازانووای دهکده" است. اما چیزی نبود. "از عشق ناامید شدم. آن همه بدرفتاری، آن خیانت. این یک رقابت دائمی برای به دست آوردن یک زن هلندی است. آیا شما باید در برابر بچه های صاف رقابت کنید. من فقط یک کشاورز معمولی هستم. و وقتی کسی مرا دوست داشت، دیگر او را دوست نداشتم.

یافتن زنی برای ماندن برای یک پسر مزرعه کار آسانی نیست. زنان امروزی به مدرسه می روند، می خواهند شغلی ایجاد کنند. آنها حوصله نشستن در مزرعه را ندارند. و اگر زنی را پیدا کنید که بخواهد کشاورز باشد، به ندرت زیباست. در تایلند می توانید زیباترها را تهیه کنید. او یک پوشه عکس را بیرون می آورد. دختران زیبا حدود سی سال، ریزه اندام، و خندان.

او همچنین با دوستانش به جمهوری دومینیکن رفته است. خانم های زیبایی هم آنجا هستند. اما این فقط در مورد جنسیت است. زنان تایلندی خوش‌نشین‌تر هستند، شما هم با آنها غذا می‌خورید، آنها کشور را به شما نشان می‌دهند. به گفته سیپ، این واقعیت که هزینه آن هزینه می‌کند، ربطی به گردشگری جنسی ندارد. «فرهنگ در آنجا چنین است. این دقیقاً مانند پاپوش با ما است.

سیپ می گوید در واقع او به یک زن نیاز ندارد. گاهی اوقات او خودش کارهای خانه انجام می دهد، در وقت ناهار Tafeltje-dek-je غذای گرم خود را می آورد. دوست دختر جدید او در مزرعه شغلی پیدا نمی کند. فقط آشپزی و تمیز نگه داشتن خانه. همه چیزهای دیگر باید با ابتکار خود شما انجام شود. تشکیل خانواده یک گزینه برای Siep نیست. این ناله و فریاد... و نباید زنی را در خانه خود برای رابطه جنسی تنها داشته باشید. این کار نمی کند. در مورد شرکت است.

اما ازدواج کردن؟ او در مورد آن صحبت نمی کند. بیایید ابتدا گربه را بیرون از درخت ببینیم. قبل از اینکه بدانی آنها خواهند رفت.' او می گوید که بی اعتمادی او روابط بسیاری را مختل کرده است. من در دوران کودکی خود بارها رها شده ام. اگر اصلاً ازدواج کند، قطعاً در اجتماع ملکی نیست. "من باید از خودم و شرکتم محافظت کنم."

سپس همسایه بن (62) وارد می شود. او بیست و دو سال است که با نویی ازدواج کرده است. و ژان (36) نیز برای نوشیدن آبجو یا چیزی بر سر میز می نشیند. او اکنون یک سال است که با بوم در خانه ای نقلی در حیاط بن زندگی می کند. تای بوم و نوی خیلی خوب با هم کنار می آیند. بدیهی است که نیست. زنان تایلندی بسیار حسود هستند.

آنها با هم از باغ مراقبت می کنند. همه تایلندی ها انگشتان سبز دارند. مثل خال.
بن «معلم» پسران است. او می تواند به آنها بگوید که چگونه با همسران شرقی خود رفتار کنند. در حال حاضر شش نفر در روستا با بیش از سیصد سکنه وجود دارد. به زودی ما آن را در اینجا Thaisloot می نامیم. تازه واردها همگی کم و بیش به نوی او مربوط می شوند. پسرها می‌آیند تا از ما بپرسند که آیا زن خوبی می‌شناسیم.

بن بیست و دو سال پیش عاشق تایلند شد. "مردم زیبا هستند و فرهنگ آنها مرا مجذوب خود می کند." او دوست دارد مانند همسرش بودایی شود. از نظر احساس، ما پشت سر آنها هستیم. یک چیز عرفانی در آنها وجود دارد که در مقایسه با آن ما بربر هستیم. ایمان ما ایجاب می کند که هر یکشنبه به کلیسا برویم. نویی شمعی روشن می کند و به دعا می رود. زمانی که او به آن نیاز دارد. سپس او کاملاً در خلسه است. فقط غذاهای تایلندی برایش جذابیتی ندارد. خوشبختانه Nooi یک آشپز عالی از جمله سیب زمینی و سبزیجات است.

همسرش وقتی به اینجا آمد، نه هلندی، نه انگلیسی و مطمئناً فریزی صحبت می کرد. "این کار دست و پا بود." عادت کردن برایش سخت بود؟ بن هیچ ایده ای ندارد. «مشغول پول‌سازی بودم. اگر او آن را دوست نداشت، می توانست به عقب برگردد. نویی این زبان را از برنامه های بازی های تلویزیونی یاد گرفت.

شما باید سرسخت باشید، آنها هم هستند. شیفتگی مزخرف است. یک تایلندی نیز فکر می کند عشق واقعیت زندگی نیست. لازم نیست کسی را دوست داشته باشید تا با او ازدواج کنید. یک تایلندی فکر می کند: ما با هم چیزی می سازیم، سپس به طور خودکار یکدیگر را دوست خواهیم داشت.
همه آن زنان آنجا می خواهند بروند. آنها ثروت غرب را در تلویزیون می بینند. برای آنها، همه چیز خارج از تایلند هالیوود است. یک خارجی یک فرصت است. دوست دارند بروند. اما، بن می گوید، شما خانواده او را دریافت می کنید. معامله همین است. او هنوز هم هر ماه مقداری پول برای مادربزرگ انتقال می دهد.

بن می گوید: «آنها بهترین زنان هستند. آنها می‌دانند که باید اینجا برای یخچال هم کار کنند. نویی در نهالستان گل رز و در زمستان در پیاز کار می کند. آنها کارگران سختی هستند. آنها سخت کار می کنند و مانند شیرها پس انداز می کنند. پول به خانواده می رسد. آنها تمام روز می خندند، هرگز شکایت نمی کنند. کارفرمایان از آن بسیار راضی هستند. آنها می گویند: "فقط یک اتوبوس پر به من بدهید."
زنان تایلندی پشت سر شوهرانشان ایستاده اند. آنها از شما می خواهند که موفق باشید. اگر سخت تلاش کنید لازم نیست میلیونر باشید. من تصمیم میگیرم یک زن هلندی هرگز من را تحمل نمی کرد، اما یک زن تایلندی این انتظار را از شما دارد. آنها قدردانی و احترام بیشتری برای شما قائل هستند.'

اما مردها می گویند که آنها نوکر و مطیع نیستند. آنها تابع هستند. اما این هم ظاهر است. یک تایلندی سال‌ها آینده فکر می‌کند: چگونه می‌توانم او را در اسرع وقت کاملاً مطابق میل خودم بسازم. آنها می خواهند از منافع خود بهره ببرند. از این نظر، هیچ دشمنی بزرگتر از یک تایلندی وجود ندارد. آنها شما را می گیرند و قبل از اینکه متوجه شوید بالاتر از شما هستند نه برعکس.
بوم دوست دختر جان را در نظر بگیرید. "یک رعد و برق." بن توصیه می کند. «بعضی وقت‌ها باید پا روی ترمز گذاشت. فقط نه بگویید و رشته ها را بکشید. اگر عصبانی است، بگذارید عصبانی شود. فقط یکی می تواند رئیس باشد.
یک تایلندی نیاز به توجه زیادی دارد. ما باید تلاش زیادی کنیم تا این رابطه عملی شود. مردم فکر می کنند شما یک هوکر خریده اید. این تعصب وجود دارد. اما زندگی با یک زن شرقی بسیار دشوارتر از یک زن اروپایی است. این یک کار بزرگ است.

منبع: دی گرون آمستردامر، 29 جولای 1998

2 پاسخ به “درس تاریخ: کشاورز به دنبال یک زن تایلندی است”

  1. آلفونس ویجنتز می گوید

    این یک مقاله کاملا مناسب است! واقع بینانه و ظریف.
    بیش از یک حقیقت در آن مانند گاو وجود دارد. نه چندان در مورد زنان تایلندی…
    همچنین و به ویژه در مورد زنان غربی. بیست سال پس از سال 1998، گرفتن همسر هلندی یا بلژیکی به یک امر ممنوع تبدیل شده است.
    زنان غربی اکنون همه درآمد یا پول تمبر یا حداقل مستمری یا حمایت اجتماعی دارند. این به آنها امکان می دهد آزادانه و مستقل زندگی کنند. و مردها را طرد کنید.
    آنها دیگر نیازی به مرد ندارند. یک تکامل زیبا آخر هفته ها گروه های پنج و شش نفره زن به شهر می ریزند، لذت می برند و لازم نیست مردی را با خود به خانه ببرند. این همیشه یک دردسر است.
    یا احساسات افسرده خود را در تمام تاریخی که شوهر سابقشان آنها را برای یک جوان رها کرده است پخش می کنند. و شما را مجبور به پرداخت هزینه شام ​​گران می کند.
    دو سال پیش، زمانی که یک شب را با آنها در پای گذراندم، گروهی از جوانان سی و چند ساله فرانسوی ناامید با مدرک دانشگاهی شکایت کردند که نمی‌توانند یک زن فرانسوی بیاورند. همه آنها پرنسس های گرانقیمتی هستند که مورد تحسین مادر و بابا هستند، والدینی که فقط بهترین ها را برای دخترشان می خواهند.
    ما نمی توانیم آن را شکست دهیم…

  2. پیتر می گوید

    تعدادی مستند جذاب نیز در این باره ساخته شده است. «بلیط به بهشت» و دنباله «قلب» درباره تایلندی در دانمارک معروف هستند.

    اما مطمئناً «Tai op 'e klai» نباید از لیست مشاهده غایب باشد، یک Fryslân Dok. این را می توان در اینجا مشاهده کرد:
    https://www.youtube.com/watch?v=HGQ10EiZILM


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم