یک سفر جهنمی با قطار
تازه کردن.
او: رونی یک آتش نشان حرفه ای بازنشسته
او: آنجلا دانشجوی سابق دوره زبان تایلندی تایلند
آنجلا و رونی (سفر سال 2010) اکنون به ایستگاه قطار فیتسانولوک رسیده اند، جایی که با قطار سرعتی مجهز به تهویه مطبوع راحت به چیانگ مای سفر می کنند. با این حال همه چیز آنطور که انتظار می رود پیش نمی رود…
یک سفر جهنمی با قطار
هنوز بدون هیچ ایده ای برای ما چه چیزی در انتظار است، با حال خوب به باجه بلیط رفتم و بلیط قطار را نشان دادم. همراه با یک لبخند معمولی تایلندی، به من گفتند که قطار در حال حاضر 90 دقیقه تاخیر داشته است. پیدا کردن لبخندم سخت بود! لپ، که خوب شروع شد.
برای از بین بردن زمان رفتیم خودمان را در یک غرفه مواد غذایی نصب کردیم تا چیزی بخوریم. خوشبختانه صندلی چروکیده در سایه بود زیرا قبلاً بسیار داغ شده بود. قطار به طور معمول در ساعت 13.19:XNUMX بعد از ظهر حرکت می کرد. حدود دو و نیم دوباره رفتم پرس و جو کردم: "سه ساعت تاخیر". بله لبم از قبل روی زمین آویزان بود. یک نکته مثبت... چون ما «فرنگ» بودیم، اجازه داشتیم از تجمل انتظار برای قطار در اتاقی جداگانه با تهویه مطبوع لذت ببریم. خود تایلندی ها بیرون روی زمین خوابیده بودند یا بی سر و صدا منتظر قطار بودند. هنوز چهار زوج گیر افتاده در اتاق انتظار بودند و گوش دادن به داستان های مختلف بسیار آموزنده بود.
حدود ساعت 17.00 بعدازظهر بود که قطار وارد ایستگاه شد. حالا برای حل مشکل چمدان من، شما فقط 20 کیلوگرم بلند نمی کنید! ابتدا کمی مشاجره می کنند تا آنها را از آن در باریک عبور دهند و سپس مکانی برای پارک آنها پیدا کنند. خوشبختانه پشت آخرین ردیف صندلی ها فضایی وجود داشت. به گفته شوهرم، من نباید نگران این باشم که کسی با چمدان من راه برود. با چنین وزنی هیچکس غافل از قطار پیاده نشد! بعد از سه ساعت متوجه شدیم که قطار شروع به رفتار عجیب کرد. تکان می خورد و پراکنده می شد، گاهی می ایستد، سپس چند یاردی حرکت می کرد تا دوباره بایستد. چشم انداز به تدریج تغییر می کرد و از هموار به تپه می رفت. غروب از قبل شروع شده بود. در نیمه تاریکی فقط میتوانستم بفهمم که مسیر قطار از روی یک دره عمیق میگذرد. عرق سرم ریخت. قطار برای مقابله با صعود شیب بسیار سختی داشت. متر جلو نرفتیم بلکه سانتی متر جلو رفتیم. ناگهان… قطار به عقب غلتید! از روی دره برگشتیم و به عقب رفتیم تا اینکه به ایستگاه آخر رسیدیم. مرد، مرد... من واقعاً احساس خوبی نداشتم. پس از مدتی انتظار، لوکوموتیو دیگری جفت شد و دوباره ما را از روی دره وحشتناک به سمت لمپانگ کشید.
در این بین، هادی یک زن تایلندی را پیدا کرده بود که می توانست به زبان انگلیسی برای گردشگران توضیح دهد که قرار است چه اتفاقی بیفتد. لوکوموتیو جدید فراتر از لامپانگ که در آن به اتوبوسها منتقل میشویم، نمیرود. ورود به چیانگ مای دیگر در همان روز اتفاق نمی افتد!!! همه با عصبانیت شروع کردند به پیامک دادن یا زنگ زدن به مهمانسرا یا هتل خود: «لطفاً اتاقم را نگه دارید چون تاخیر داریم» به پر شنیدهترین عبارت تبدیل شد. مهماندار ما آنلور از ویلا آنلوی واقعاً ما را ساعت 20:30 شب از ایستگاه میبرد... اوه عزیزم! خلق و خوی من بیشتر و بیشتر پایین میآید، مخصوصاً اگر یک همسفر داشته باشید که هیچ چیز را مشکل نمیداند: «چه با حال خوب یا بد قدم بزنید، نمیتوانید چیزی را تغییر دهید». خوب، او قبلاً به "mai pen rai" تایلندی تسلط یافته بود! من به سادگی یک قیامت هستم، اما او یک خوشبین باقی می ماند و این ممکن است هر چند وقت یکبار با هم برخورد کند. من قبلاً ما را دیدم که شب را در لمپانگ گذراندیم.
در کمال تعجب، اتوبوس ها از قبل منتظر ما بودند که به لامپانگ رسیدیم. متأسفانه تعداد آنها برای همه کافی نبود. سریع سوار اتوبوس شدم و یک صندلی برای نیمه دیگرم ذخیره کردم. او باید از چمدان مراقبت می کرد ... برخی مجبور بودند با تاکسی ادامه دهند. در اتوبوس غذای برنج دیگری سرو کردند. البته من اعصابم خورد نشد اما شوهرم لذت برد و مال من را هم خورد. بعد از نیمه شب بود و آنلور پیغام داد: "تاکسی بگیر چون برای من خیلی دیر خواهد شد". آدرس او نیز برای راننده تاکسی چندان شناخته شده نبود و پس از کمی سرگردانی سرانجام در حدود ساعت 01.00:XNUMX به ویلا آنلوی رسیدیم که شعار آن این است: "در خانه دور از خانه احساس کنید". www.villa-anneloi.com.
ناخواسته مجبور شدم به تبلیغ راه آهن بلژیک فکر کنم: "شما قبلاً با قطار آنجا بودید"!
یک سفر پرماجرا، حداقل چیزی برای صحبت کردن دارید. این چند ساعت تاخیر مایه شرمساری است، اما اگر قرارهای مهمی نداشته باشید، مشکلی نیست، درست است؟ همه چیز خوب خواهد شد، آنچه را که نمی توانید تغییر دهید رها کنید. 🙂
اما باید اعتراف کنم، وقتی از BKK به Khonkaen می روم سوار اتوبوس می شوم. یک سفر طولانی با قطار در نیمی از کشور برای یک بار هم که شده سرگرم کننده است، اما نه به عنوان یک وسیله حمل و نقل استاندارد.
دیروز با قطار به چیانگ مای رفتم. فقط می توان 2 بلیط را در ساعت 13.45:109 بعدازظهر خرید، بنابراین زودتر انجام شود. آموزش 15 نسخه سریع. او تقریباً در همه جا توقف کرد و همچنین منتظر بخش های تک آهنگی از مسیر بود. 5 ساعت نشستن و ایستادن برای پاها.
حیف که دره شما را ندیدم، اما لوکو باید زحمت می کشید.
علاوه بر این، قابل کنترل بود، فضای پا فراوان بود، اما از قبل بلیط بخرید.
با احترام به جوپ
به جای قطارهای کندتر از اتوبوس های گاهی اوقات غرش در تایلند و در قطار می توانید حرکت کنید و در کنار شخص دیگری بنشینید، به خصوص اگر مانند من درجه 2 سفر کنید و یک مکالمه خوب و گاهی طولانی داشته باشید.
یک بار دیگر یک گزارش زیبا نوشته آنجلا، اما عزیزم تو یک جوجه استرسی هستی. 😉
به نظر می رسد که سر کار هستید و ضرب الاجل ها به سرعت نزدیک می شوند.
این خوب است که شما فقط برای مدت کوتاهی در تایلند هستید، زیرا اگر بیشتر در اینجا بمانید به معنای واقعی کلمه از نبود وقت شناسی و برنامه ریزی آزار می دهید.
سعی کنید خود را متقاعد کنید که در تعطیلات هستید، هیچ چیزی لازم نیست، همه چیز مجاز است. یک برنامه مبهم از کاری که می خواهید در زمان موجود انجام دهید، تهیه کنید. تا جایی که ممکن است در کمترین زمان ممکن برنامه ریزی کنید. عجله نکن، می تونی دوباره برگردی و از جایی که متوقفش کردی ادامه بدی، درسته؟ «با جریان برو»، اجازه دهید غافلگیر شوید.
طبق تجربه من، هر چه بودجه کمتر باشد، جالب تر می شود. در زمانهای مشخصی برای خودتان تعیین کنید که از آن به بعد حداقل چیزی که میخواهید چیست.
از گزارشهای شما میدانم که رونی در رها کردن، تغییر برنامهها و بداههپردازی بسیار کمتر یا حتی هیچ مشکلی ندارد. و اینکه او می تواند با تجملات بسیار کمتری از شما انجام دهد.
برای شما آرزوی تجربیات سرگرم کننده و جالب زیادی در تعطیلات در تایلند (یا هر جا) دارم. 🙂
قطارهای شمال هرگز آنها را به موقع ندیده اند. در 2 سفر شبانه با 6 یورو بهترین تجربه سفر با قطار را پیدا کردم. و اوه خوب اگر تازه برسید…
در واقع، همانطور که تئو نشان می دهد، تا جایی که ممکن است کمتر برنامه ریزی کنید. ولش کن و از سرت بیاد
فقط بدشانس ممکن است در هر کشوری اتفاق بیفتد که قطار خراب شود.
با لبخند و در واقع مای پن رای، مهم نیست!
چون در تعطیلات هستید هیجان زده نشوید.
به همین دلیل است که من هرگز سوار قطار نمیشوم، بلکه اتوبوسهای VIP راحتتری را میگیرم که وقتشناس و بسیار سریعتر هستند.
قطار در تایلند بسیار کند است.
من در 30 سال اقامتم در تایلند اتوبوس های شبانه زیادی سوار شده ام و هرگز مشکلی نداشته ام.
آگوست گذشته با 4 بچه با قطار شبانه از Bkk به چیانگ مای رفتیم و واقعاً از آن لذت بردیم. کمی تکان دادن، سپس دوباره بی حرکت بایستید و بارها و بارها رانندگی کنید.
ایستگاه های قدیمی زیبا
ظاهراً خوش شانس بودیم که قطار به موقع حرکت کرد و اوه خوب این تعطیلات است که اهمیتی نداشتیم چقدر دیر رسیدیم.
فکر کردم طبق برنامه پیش رفت.
با این تفاوت که آن کفرگویان تا ساعت 01:00 به وقت محلی در حال اجرا بوده اند….
فکر می کردم ایده آل و یک تجربه جدید برای 4 بچه است.