در زمین، روی آب و در هوا
نظرات در مورد پاتایا بسیار متفاوت است و هر چیزی که ممکن است فکر کنید، یک چیز مسلم است، چیزهای زیادی برای تجربه وجود دارد. واقعاً از تشنگی نمیمیرید و رستورانهای زیادی در همه رنجهای قیمتی وجود دارد.
آیا کمی اسپرت هستید و دوست دارید ساحل را از روی هوا ببینید؟ همه چیز در پاتایا امکان پذیر است
پارازیلینگ
شورت یا تنه شنا به تن میکنید، به دریا راه میروید و اجازه میدهید با یک طناب بلند و محکم و نوعی چتر نجات به مهاری ببندید. یک قایق تندرو با تمام قدرت و آویزان شدن در زیر چتر نجات شما را از آب بیرون می کشد، قایق چندین بار شما را به اطراف می کشد و شما از منظره ساحل و دریا لذت می برید، البته این حس بسیار زیاد است. به این میگن پاراسلینگ پس از چند دور، راننده قایق سرعت خود را کاهش می دهد و به شما اجازه می دهد دوباره به آرامی در نزدیکی ساحل فرود بیایید. مطمئناً مطمئن شوید که یکی از شما در حالی که مانند یک پرنده واقعاً آزاد در هوای بالا پرواز می کنید، از شما عکس می گیرد.
Encore
اگر قایقران واقعاً شما را دوست دارد، میتوانید حتی یک انکور بگیرید و این حس به حداکثر میرسد. با تنبلی دراز کشیده و نیمه خواب روی صندلی راحتی در ساحل جومتین، از فریادهای اطرافیانم از خواب بیدار می شوم. من به سرعت متوجه اتفاقی میشوم که همه در هوا به چتربازی خیره شدهاند که به نظر نمیرسد در ساحل یا دریا فرود آمده است، بلکه در بالای درختی در بلوار قرار دارد. چتر نجات او در یک تیر نور بالا گیر می کند و آقای دریانورد در بالای درخت آویزان می شود (عکس زیر را ببینید). در نگاه اول هیچ مشکلی برای مرد مورد نظر وجود ندارد. او جوانی با پوست تیره است که از ترس دور بینی اش رنگ پریده است.
آتش نشانی
پس از چند تماس تلفنی هشداردهنده، 45 دقیقه بعد خودروی آتش نشانی با نردبان قابل ارتقا از راه می رسد تا مرد جوان را از موقعیت مخاطره آمیزش رها کند. این نیز مدتی طول می کشد، زیرا چتر نجات در بالای تیر چراغ برق پاره شده و طناب ها در اطراف شاخه های درخت در هم پیچیده شده اند. حالا تعداد تماشاگران در حال افزایش است و با قطع شدن چند شاخه دیگر از درخت با نظم خاصی کف می زنند. دو آتش نشان در نهایت موفق می شوند مرد جوان را از موقعیت مخاطره آمیزش رها کرده و در وان متصل به انتهای مکانیسم نردبان پایین بیاورند.
تشویق
تشویق هایی که طنین انداز می شود احتمالاً برای آتش نشانان است. عکاسان با دوربین های خود آماده هستند تا از این پاراسلر معروف به طور ناگهانی عکس بگیرند. و بعد اتفاقی می افتد که هیچ کس انتظارش را نداشت. پسر از وان بیرون می پرد و با دو دوستش با سرعت هر چه تمامتر فرار می کند. ما باید پرواز را به خلبانان واقعی و پرندگان بسپاریم.
یک داستان خوب فکر میکنم فرار سریع بچهها به خسارت وارده و هزینههای آتش نشانی مربوط میشود.
داستان چشمگیر. من همچنین در هنگام تعطیلات در پاتایا به چنین "چتر نجات" آویزان شدم و اگرچه شروع بسیار سخت بود، اما از آن لذت بردم.
وقتی داستان جوزف را میخوانم، فکر میکنم قایق تندرو خیلی نزدیک به ساحل حرکت کرده است، کابلهای یدککش این روزها بسیار طولانیتر شدهاند یا شهرداری تیرهای چراغهای برق را در جاده ساحلی درست در ساحل (دوباره) قرار داده است؟
خوشبختانه هیچ مصدومی گزارش نشده است.