گرفتیمش! پدر ملونی دودارو در حال حاضر به عنوان کالین یانگ در پاتایا زندگی می کند.

کی میدونه پدرم کیه؟ ملونی دودارو، یک کانادایی 46 ساله، آخر هفته گذشته این تماس را در فیس بوک منتشر کرد. او از مادرش شنیده بود که پدرش Cees de Jong نام دارد، از شهر هلندی Zwolle آمده و در حدود سال 1947 به دنیا آمده است. دی استنتور مقاله ای را در روزنامه روز سه شنبه به آن اختصاص داد و پس از آن سایت های خبری مختلف این تماس را به عهده گرفتند. در نظرات یکی از سایت ها، شخصی اشاره کرد که او سیس دی جونگ را می شناسد و نام هنری او کالین یانگ است.

و بیایید یک کتاب در مورد کالین یانگ در دفتر تحریریه استنتور داشته باشیم... در آن او زندگی شگفت انگیز خود را از دوران جوانی خود در Zwolle تا زندگی فعلی خود در تایلند توصیف می کند. با ماجراجویی هایی در شیلی (جایی که از طرف هلند در یک مسابقه بین المللی آهنگ شرکت کرد)، ایالات متحده (جایی که به عنوان تقلید الویس اجرا می کرد) و کانادا (جایی که خانه ها را نقاشی می کرد، که مادر ملونی نیز به یاد داشت). سال تولد یانگ مانند سال تولد سیس دی جونگ است که به دنبال ملونی است و زمانی که او در کانادا گذرانده دقیقاً همان دوره ای است که باید در آن باردار شده باشد. کتاب کالین یانگ حاوی تقدیم به هانس بورل از زووله است: «برای یک هلندی خاص». بورل، که برای مدت طولانی یک امپراتوری پذیرایی را اداره می کرد و تقریباً تمام زوول را می شناخت، می گوید که هنوز از طریق تلفن با دوست سابق خود در تماس است. «کالین یانگ نام هنری او است، نام اصلی او سیس دی جونگ بود.

او اکنون با همسر جوانش و فرزندانشان در تایلند زندگی می کند. اصطلاح "رنگارنگ" برای زندگی سیس دی جونگ/کالین یانگ کم گفته است. او با هنرمندانی مانند بانی سنت کلر، پتی برد و تینکه دو نویج اجرا کرد، کاسه زانویش را با چکش شکست تا برای خدمت سربازی رد شود، در اسپانیا پس از زیر گرفتن اتوبوس، جعبه شدن برای پول، بازی در اسپانیا به کما رفت. فیلمی در مورد تایلند و غیره. کتابچه او حاوی یک فصل ویژه در مورد "همسران و دوست دختران" است. در 33 صفحه، رژه رنگارنگ زیبایی ها از جمله حتی یک خانم بلژیک می گذرد. متاسفانه، یک دوست دختر از کانادا گم شده است. شاید این رابطه آنقدر کوتاه بود که سیس فکر نمی کرد ارزش به خاطر سپردن داشته باشد.

دی استنتور بعدازظهر سه‌شنبه با ملونی دودارو تماس می‌گیرد تا بگوید ما سیس دی یونگ از زوله را که به گفته مادرش پدرش است، ردیابی کرده‌ایم. او در تلفن فریاد می زند: "واات؟" "من همه جا می لرزم!" او قبلاً از پاسخ به تماس فیس بوک خود فهمیده بود که پدرش نام هنری دارد. "دی یونگ رایج ترین نام در هلند و همچنین نام دوم است: فکر کردم هرگز آن را پیدا نمی کنم. این شگفت انگیز است!" بعداً همان روز ما همچنین موفق شدیم با یانگ/دی جونگ تماس بگیریم.

پس از توصیه به او که لحظه ای بنشیند، به او می گوییم که زنی 46 ساله در کانادا ادعا می کند که او پدرش است. پاسخ خشک او: "این ممکن است." یانگ می گوید که او در کانادا دوست دختری داشت که دو ماهه باردار بود و مجبور شد به هلند بازگردد. ما سعی کردیم در تماس باشیم، اما متأسفانه نتیجه ای حاصل نشد.» او اغلب به این فکر می کرد که آیا فرزندی در کانادا دارد که می دود. من دوباره سعی کردم دوست دختر سابقم را جستجو کنم، اما نتوانستم او را جایی پیدا کنم. این در روزهای قبل از اینترنت چندان آسان نبود.» آیا او دوست دارد با دختر کانادایی اش ارتباط برقرار کند؟ "مطلق! من آن را دوست دارم!» ما با ملونی تماس می گیریم: ما شماره 06 پدرت را داریم، می توانی با او تماس بگیری! او پاسخ می دهد: "اوه عزیزم!"، "فکر می کنم این خیلی ترسناک است!" بنابراین دوباره با کالین تماس می گیریم و شماره ملونی را به او می دهیم.

اواخر آن شب، کالین با استنتور تماس می‌گیرد: «کار کرد، ما صحبت کردیم. عالی بود. از او دعوت کردم که به تایلند بیاید.» ملونی از طریق فیس بوک پاسخ می دهد: «پدرم را پیدا کردم! من در حال حاضر در ابر 9 هستم. عشق به همه شما!»

منبع: د استنتور

19 پاسخ به "کانادایی پدر هلندی خود را پس از 46 سال در پاتایا پیدا کرد"

  1. راب وی. می گوید

    خوب، به کولین و ملونی تبریک می گویم! خوب است که اینترنت جستجو را کمی آسان تر می کند. 🙂

  2. گرت ریوز می گوید

    این واقعا برای هر دوی آنها فوق العاده است
    اکنون خوش بگذرانید، زیرا هنوز چیزهای زیادی برای گفتن به یکدیگر خواهید داشت.
    این خبر دلگرم کننده است.
    به ملونی به خاطر جستجوی موفقیت آمیز شما و البته به پدر کالین تبریک می گویم

    • fontok60 می گوید

      ملونی، این خیلی خوب است، پدرت پسر خوبی است، من او را 15 سال است که می شناسم، او حتی در عروسی من در بانکوک آواز خواند.

  3. پیتر می گوید

    سلام کالین

    یک هفته پیش به شما گفته بودم که یک سکه نیستید.

    تبریک می گویم!!!!

    آیا مطالب بیشتری برای صحبت در مورد هاها داریم؟

    درود پیتر اودون ثانی

  4. ویهلم هوتینک می گوید

    چنین چیزهایی انسان را خوشحال می کند، بنابراین من برای Cees بسیار خوشحالم.

  5. ریکی می گوید

    موفق باشید دوباره شما را ببینم

  6. لوئیز می گوید

    سلام ملونی و کالین،

    به هردوتون تبریک میگم

    ملونی،

    فکر می کنم این کوتاه ترین زمانی است که یک بچه پدرش را پیدا کرده است.
    پسر ملونی، تو برای مدتی روی ابر نه می مانی درست است؟
    و اوک، شما قبل از اینکه با او ملاقات کنید، عصبی خواهید شد.
    اما عزیزم، فقط یک بطری حباب در دشت بردارید و فقط به دنیا مثل اتاق نشیمن خود فکر کنید.
    شاید کمی کمک کند، اما من به شما فکر خواهم کرد.

    و لطفا وقتی در تایلند هستید از پدرتان بخواهید عکسش را در تای بلاگ عوض کند؟؟؟
    این بار با یک لبخند بزرگ
    از پدر و زمانی که می توانید با او بگذرانید لذت ببرید و البته از تایلند نیز لذت ببرید.

    سلام کالین،

    خوب، داشتن یک دختر 46 ساله چیز خاصی نیست درست است؟
    ما هم یکی داریم
    اما در مورد شما برای اولین بار بعد از 46 سال او را می بینید و این چیز دیگری است.

    امیدوارم شما سل ها را کمی از ملاقات خود با دخترتان مطلع کنید.
    برای شما آرزوی موفقیت و خوشبختی دارم.
    راستش نمی‌دانستم چه واکنشی نشان می‌دهم.
    من، دهان بزرگ، قلب کوچک.
    فکر می کنم در کمترین زمان ممکن است آرایش روی گونه هایم جاری شود و بعد از یک دقیقه مانند یک جادوگر به نظر برسد.

    از دختر/پدر خود لذت ببرید، در آغوش بگیرید و دوست داشته باشید.

    لوئیز

  7. یاسمن می گوید

    کالین، برای تو عالی است که دخترت تو را پیدا کرد
    40 سال پیش برای کسی تقریبا غیرممکن بود که مردم را پیدا کند.
    من اغلب به برنامه "ردیابی" نگاه می کنم و اغلب مشکل پیدا کردن شخص یکدیگر را می بینم، زیرا با وجود اینکه اینترنت در حال حاضر در دسترس است، این کار چندان آسان نیست.
    به طوری که دختر شما دوباره شما را پیدا کرده است واقعا عالی است و برای شما آرزوی موفقیت دارم وقتی به تایلند بیاید….

  8. بری مارتین می گوید

    کولین برای من و خیلی های دیگر برتر است. زیبا خوب خوب تبریک

  9. کالین یانگ می گوید

    از همه عزیزانی که این سعادت بزرگ را به من عطا می کنند سپاسگزارم. من اکنون 3 مکالمه فوق العاده تلفنی با دختر زیبا و باهوش 46 ساله ام ملونی داشته ام. به ندرت با چنین آدم خوب و خودجوش روبرو شده ام. او با کلمات پدرم، پدرم و غیره فریاد زد و مدتی از خوشحالی گریه کردیم. در سال 1985 در یک Int آواز خواندم. مسابقه آواز یوروویژن در شیلی که در آن من رتبه دوم را کسب کردم و در 2 زلزله به پایان رسیدم. سپس یک فرود اضطراری در تورنتو که بلافاصله با تاکسی به شهرداری و بعداً به ایستگاه اصلی پلیس رفتم، به افسران پلیس پیشنهاد دادم 2 دلار به دنبال فرزندم بگردند، زیرا نمی دانستم که آیا پسر دارم یا نه. فرزند دختر. کار نکرد و خیلی ناامید به خانه رفت. با یازده روزنامه نگار در اتاق VIP در Schiphol ملاقات کردم، اما علیرغم جایزه دوم من و نجات یک زن و نوزاد از یک خانه فروریخته، که برای آن جایزه پینوشه را رد کردم، نتوانستم هیجان زده شوم. من همه افراد را با نام خانوادگی یکسان صدا کردم، اما بیشتر آنها به جز یکی که نمی خواست با سابقم کاری نداشته باشد، فامیلی نداشتند. وحشی سعی کرد توضیح دهد که این فرزند من است که من به شدت می خواستم او را ببینم، اما او قلاب را به سمت او پرت کرد. چقدر می توانی سرسخت باشی؟ با این حال، شانس دو بار لبخند زد زیرا ملونی یک پسر 1000 ساله نیز داشت که موسیقیدان مشهوری بود و در فینال یک برنامه استعدادیابی کانادایی حضور داشت. همین الان از دخترم تماس گرفتم مبنی بر اینکه برنامه تلویزیونی ABC آمریکایی بیست و بیست می خواهد در ماه اوت یک تلویزیون ویژه در این باره در تایلند بسازد و به کل خانواده قول یک بلیط درجه یک داده شده است. ملونی همیشه برای سخنرانی هایش در کنفرانس ها درجه یک پرواز می کند و در ماه جولای در منچستر، لندن و کپنهاگ سخنرانی می کند. من روز شماری خواهم کرد، اما خوشبختانه هر روز از طریق ایمیل و اسکایپ با این خانواده جدید و فوق العاده خودجوش تماس دارم.

    • گرینگو می گوید

      تبریک می گویم، کالین، چه لحظه شگفت انگیزی در زندگی شما باید باشد. این خبر اکنون در جهان منتشر شده است، من قبلاً آن را در بسیاری از سایت های خبری - البته عمدتاً کانادایی - دیده ام.

      خبر خوبی از تلویزیون ABC، اما شما ما را در وبلاگ ساده تایلند ما مطلع می کنید!

    • شرکت می گوید

      عالی برای تو کالین!
      من فکر می کنم می توانم نتیجه بگیرم که شما از نظر موقعیت و شخصیت متواضع عالی خواهید بود. بهترین ها در آینده.

    • تئو ترامپ می گوید

      کالین بزرگ، که این اتفاق برای شما می افتد. زندگی پر از شگفتی ها است. شما را در پاتایا می بینیم

  10. Yvon می گوید

    این چه خبر فوق العاده ای است امیدوارم کالین و ملونی هنوز زمان زیادی با هم داشته باشید تا از همدیگر لذت ببرید. خیلی شانس. و ادامه اش را خواهم خواند.

  11. گریه باغبان می گوید

    کالین عالی، شما در حال حاضر خیلی مشغول، مشغول، مشغول هستید و گاهی اوقات حتی می خواهید تلفن خود را خاموش کنید. اما حالا منتظر هر تماس تلفنی شما عزیزان در آنجا هستیم/ موفق باشید، خیلی خوش آمدید!!!

  12. ویهلم هوتینک می گوید

    یک تغییر کامل در زندگی شما کالین، در یک لحظه نه تنها یک دختر بلکه یک نوه نیز برای شما آرزوی موفقیت دارم در حال حاضر و در آینده.

    • دیویس می گوید

      در واقع ویهلم.

      و به عنوان پاداش، یک نوه با استعدادهای پدربزرگ!
      داستانی کوچک از سیب و درخت؟

      چه داستانی، فقط زیباست!

  13. رید وربروژ می گوید

    چه پایان خوش زیبایی کالین. خیلی شانس.

  14. دریس ون کوییک تیلبورگ می گوید

    کالین چه داستانی با این همه کار بچه جدید تو هم ننشستی. (واقع شده) سلام دریس و لیزبث، امیدوارم در فوریه در رنس شما را ببینم.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم