کارایی و اثربخشی: مقایسه در فرهنگ

نوشته کریس دی بوئر
Geplaatst در Opinie
برچسب ها: ,
2 ژوئیه 2019

دلیل

در واقع دو دلیل برای نوشتن این پست وجود دارد. یکی درخواست یکی از همکاران برای نوشتن مقاله ای با هم برای کنفرانسی در ژنو در مورد مدیریت بین فرهنگی است. مورد دیگر، امتناع "ملایم" همسرم (تا سه بار) از بردن اتوبوس به خانه از فرودگاه دون موانگ به جای تاکسی است. این چیزها باعث شد من بنویسم.

فرهنگ

البته تایلندی ها از بسیاری جهات شبیه هلندی ها (و بلژیکی ها) هستند. می خورند و می آشامند، می خوابند، عشق می ورزند و غیره. و البته آنها - درست مثل ما - می خواهند با سلامتی پیر شوند، نگران پول و پرداخت قبوض نباشند، فرزندان و نوه هایی که باهوش هستند و به بیراهه نمی روند، یک شریک زندگی جذاب (ترجیحاً جوان) که همچنین وفادار و عاشقانه شما را دوست دارد و هر روز نوشیدنی ماست.

با این حال، تایلندی‌ها نسبت به ما قهوه، آبجو، شیر و دوغ کمتری می‌نوشند و نسبت به ما برنج چسبناک و سم‌تام می‌خورند. تایلندی هایی هستند که به جای روی تخت روی زمین یا روی تشک بسیار نازک می خوابند. من نمی دانم که آیا ما در عشق ورزی بهتر از تایلندی ها هستیم یا خیر. خوب، اینکه ما این تصور را ایجاد کرده ایم که در آن بهتر هستیم. و زنان تایلندی که با یک خارجی ازدواج کرده اند معمولا موافق هستند. برخی از تفاوت های ذکر شده مشهود است و به راحتی قابل توضیح است، چه با عوامل اجتماعی-اقتصادی و چه با عوامل اقلیمی: برنج در تایلند ارزان تر است و در هلند رشد نمی کند. در تایلند گاوهای بسیار کمتری نسبت به هلند وجود دارد، بخشی از جمعیت تایلند به لاکتوز متحمل هستند و در هلند ما در مورد کشاورزان صحبت نمی کنیم بلکه در مورد کارآفرینان کشاورزی صحبت می کنیم.

کارایی و اثربخشی

در تجربه من، روش هایی که تایلندی ها و هلندی ها برای رسیدن به اهداف خود تلاش می کنند، به طور قابل توجهی متفاوت است. اجازه دهید سعی کنم با تفاوت بین مفاهیم کلاسیک اثربخشی و کارایی آن را روشن کنم.

اثربخشی میزانی است که شخص یا سازمان به اهداف خود دست می یابد. اگر هدف به طور کامل محقق شود - مهم نیست چگونه - اثربخشی 100٪ است. کارایی مترادف با اثربخشی است و به معنای دستیابی به اهداف با کمترین هزینه ممکن است. این هزینه ها نه تنها باید به صورت پول بیان شود، بلکه می تواند شامل از دست دادن زمان (اگرچه آمریکایی ها همیشه می گویند: "زمان پول است و پول پول است")، آسیب های زیست محیطی، آسیب به دوستی ها، تصویر یا (کسب و کار) باشد. روابط پس از 12 سال زندگی (اما مطمئناً کار) اینجا در تایلند، برای من واضح است که تایلندی ها و هلندی ها در دیدگاه های خود در مورد اثربخشی تفاوتی ندارند. اما در تعریف کارایی یا به عبارت دقیق‌تر، تفاوت زیادی داریم: به کدام عناصر اولویت بیشتری می‌دهیم و به کدام کمتر. من سعی خواهم کرد این موضوع را با چند مثال واقعی و نه ساختگی روشن کنم. فکر می کنم خواننده این وبلاگ می تواند نمونه های واقعی زیادی را اضافه کند.

زمین گلف

پس از دوران حرفه ای خود به عنوان مدیر یک بیمارستان خصوصی، یکی از دوستان من اکنون هنوز به عنوان عضو هیئت مشاوران منابع انسانی در کارنامه خود با بیمارستان مرتبط است. هر سال، مدیریت بر اساس مشارکت آنها در نتایج مالی بیمارستان، تعیین می کند که کدام جراحان چقدر پاداش دریافت می کنند. و هر سال در مورد میزان پاداش بین جراحان بحث و گفتگو می شود. دوست تایلندی من این را به صورت زیر حل می کند. او با هر جراحی که در مورد پاداش نظر بدهد گلف بازی می کند. این چند هفته طول می کشد. سپس او یک سازش را انجام می دهد و سپس آن را با جراحان در طول دور دوم گلف در میان می گذارد. که چند هفته دیگر طول می کشد. اگر واقعاً متقاعد شود که پیشنهاد او به اتفاق آرا تصویب می شود، آن را در جلسه مطرح می کند. زمان زیادی می برد، هیچ یک از جراحان "سرکش" چهره خود را از دست نمی دهند، هیچ بحث یا درگیری در جلسه وجود ندارد و روحیه تیمی و غرور در بیمارستان خودشان حتی بهبود می یابد. به نوعی کارآمد است.

اتوبوس یا تاکسی

در ماه های اخیر، همسرم به طور منظم برای کار به اودونتانی پرواز می کند. او از من قدردانی می کند که او را به فرودگاه بردم و بعد از چند روز دوباره سوارش کردم، به خصوص عصرها. اکنون هر 25 دقیقه یک اتوبوس (شماره 4) از فرودگاه دون موانگ به سانام لوانگ (جاده خائو سان، در اتوبوس می‌گوید) وجود دارد که جلوی سالن ورودی می‌ایستد، مستقیماً به جاده عوارض می‌رود (و فقط آن را ترک می‌کند. در Yowaraat) و با پرداخت 40 بات برای هر نفر، تقریباً 50 دقیقه به مقصد می رسد. از Sanam Luang برای تاکسی 50 بات یا اتوبوسی که تقریبا جلوی درب ما می ایستد 20 بات است. زمان سفر حداکثر 1 ساعت این را می دانم چون وقتی به فرودگاه می روم بدون همسرم این مسیر را طی می کنم. به نظر من بسیار موثر و کارآمد است. همسرم اما مایل نیست سوار اتوبوس شود. او ترجیح می دهد تا ایستگاه تاکسی 400 متر پیاده روی کند، در آنجا منتظر بماند (حداقل 30 دقیقه، اما اخیراً بیش از یک ساعت) و 250 بات برای تاکسی که اغلب مسیر اشتباه را طی می کند، بپردازد. او در واقع جلوی در می ایستد. زمان سفر: 1,5 تا 2 ساعت. اگر این کارایی را درک می کنید، می توانید این را بگویید.

رئیس جدید

چرخش شغلی یک قانون برای روسای دانشگاه های سراسری است. این دوره 3 سال است و فقط یک بار قابل تمدید است، با فرض اینکه رئیس مجدداً منصوب شود (و خودکار نیست) و بخواهد این کار را انجام دهد. بنابراین هر 1 سال یک دور درخواست وجود دارد. یک کمیته درخواست وجود دارد که 3 نامزد برتر (از جمله رئیس فعلی) را انتخاب می کند. این سه ممکن است پس از آن خود و برنامه های خود را برای آینده دانشکده در جلسه معلمان و کارکنان ارائه دهند. در پایان ارائه ها، همه کارکنان می توانند به صورت کتبی و ناشناس مشخص کنند که کدام نامزد را ترجیح می دهند و چرا. همه چیز فوق العاده و «دموکراتیک» به نظر می رسد، اما چند هفته قبل از روز معرفی در راهروها مشخص است که ترجیح رئیس جمهور چه کسی است و بنابراین این همه هیاهو یک تئاتر ناب است. آخرین بار یک مشکل کوچک در موسسه من وجود داشت. کاندیدای رئیس جمهور مطمئناً مورد علاقه اکثریت قریب به اتفاق کارمندان نبود. که معلوم بود. چه باید کرد زیرا باید طبیعی به نظر برسد که رئیس جمهور انتخاب درستی داشته باشد و کارمندان بر این موضوع تأکید کنند؟ خوب ... نظرسنجی بین کارمندان پس از ارائه - بدون ذکر دلیل - برگزار نشد. بنابراین به نظر می رسد که صفوف بسته است. کارآمد؟

دموکراسی

آیا ما به عنوان مردم هلند نیز باید به روند دموکراتیک در تایلند نگاه متفاوتی داشته باشیم؟ تایلند بدون شک در دهه‌های آینده به یک دموکراسی تبدیل خواهد شد، اما به شیوه‌ای متفاوت از آنچه ما هلندی‌ها فکر می‌کنیم یا از آن دفاع می‌کنیم اتفاق خواهد افتاد. اگر چه ... کشمکش های اخیر بر سر پست های وزارتی در دولت جدید شبیه روند تشکیل در هلند است. چنین اختلاف نظرها و سرزنش دیگران واقعاً با فرهنگ تایلندی جور در نمی آید. شما چنین مسائلی را با شام های زیاد یا در زمین گلف حل می کنید (که ممکن است چند هفته یا چند ماه طول بکشد، اما تمرین طولانی در هلند و قطعاً در بلژیک مشکلی ندارد) یا صرفاً مقتدرانه تصمیم می گیرید و می گویید که وجود ندارد (نوشته شده است. ) توافقات اصلاً هستند. کارآمد؟

15 پاسخ به "کارایی و اثربخشی: مقایسه ای در فرهنگ"

  1. رود بی می گوید

    برای کارآمد و مؤثر بودن در هر فرهنگی، باید اجماع وجود داشته باشد: توافق. به نظر من بهترین مرد زمین گلف با آن کار عالی انجام می دهد. شما در حال حاضر این را در بروکسل نیز می بینید. تمام آن صحبت‌ها و مشورت‌های طولانی و آخر شب فقط برای رسیدن به توافق در مورد تصمیم‌هایی است که باید گرفته شود تا برای سال‌های آینده مؤثر و کارآمد باشند. بنابراین ربطی به TH یا فرهنگ ندارد.
    این واقعیت که همسر کریس به جای سوار شدن به اتوبوس ترجیح می دهد یک ساعت برای تاکسی منتظر بماند، ممکن است اعتراضی خاموش و پنهانی علیه او باشد زیرا او او را می آورد اما همیشه او را از دون موانگ نمی برد، که می داند او بسیار قدردانش است. او قاطع است و تا زمانی که موقعیت او را به طور کامل درک نکند، استقامت خواهد کرد. به طور خلاصه: او انگیزه شخصی دارد که معتقد است هم کارآمد و هم مشروع است.
    مثال جستجوی یک رئیس جدید شامل رهبری مستبد است. در TH و نه در NL/BE مولد نیست. متأسفانه، این اتفاق هنوز در سراسر جهان بسیار زیاد است. بنابراین هیچ ربطی به فرهنگ ندارد، چه رسد به فرهنگ TH.

  2. خنجر زدن می گوید

    زیبا نوشته کریس، سعی می کنی انگشتت را روی آن بگذاری، اما زندگی ریاضیات یا بیانیه ای از کتاب مدیریت نیست. من بسیاری از آنچه شما نوشته اید را می شناسم، اما در هلند اغلب همان چیزی را که شما در مورد تایلند در اینجا توضیح می دهید، با زنان داشتم. زنان متفاوت از مردان فکر می کنند، آنچه برای ما منطق است اغلب چیزی است که باید برای آنها صحبت شود. متفاوت اندیشیدن و عمل کردن اغلب برای ما مردان راستگو جنبه جذابی دارد وگرنه جذب زنان نمی شدیم.
    چیزی که اینجا در تایلند برای من جالب است این است که انجام دو کار به طور همزمان (چند وظیفه) نادر است.
    یا در واقع کاری معنادار انجام دهید، زمانی که مشتری بعدی هنوز برای مدت طولانی دور از چشم است. غیره.. و غیره..

  3. راب وی. می گوید

    کریس، با استفاده از مثال همسرت، من به سادگی می پرسم "عزیزم، مزیت تاکسی نسبت به اتوبوس چیست؟" (عید). برای من یک چیز شخصی به نظر می رسد (مثلاً: احساس امنیت بیشتری می کند، من در اتوبوس ساردین هستم، مجبور نیستم در تاکسی از نزدیک مراقب وسایلم باشم و غیره).

    این با رئیس یک رویکرد بلندمدت نیست، نارضایتی بین کارکنان باقی خواهد ماند (مگر اینکه رئیس جدید همکاران را غافلگیر کند و آنها نظر خود را تغییر دهند). اگر نارضایتی بیش از حد باشد، در جایی خود را نشان می دهد.

    • پیتر وی. می گوید

      با فرض اینکه کریس (و همسرش) را نمی شناسم، اما حدس می زنم... "مردم اجازه ندارند من را در اتوبوس ببینند، این برای لو-سو است..."

      • راب وی. می گوید

        این در واقع تصویر کلیشه ای در جامعه طبقاتی تایلند است. این البته یک پاسخ ممکن است، اما هرگز نباید تعمیم دهید. فقط بپرس، شاید تایید دریافت کنی، شاید نه. مهمتر از آن: آیا می توانید بر اساس پاسخ طرف مقابل را بهتر درک کنید (البته آیا موافق هستید آیه 2).

        و اگر پاسخ hiso vs loso است، می توانید بیشتر بپرسید: از چه نوع آسیب تصویری می ترسید؟ اما اتوبوس دارای تهویه مطبوع است، منظور شما از حمل و نقل برای عموم چیست؟ یه چیزی شبیه اون.

        • گیلبرت می گوید

          وقتی هم اتوبوس (تقریبا) و هم تاکسی جلوی در خانه توقف می کنند، همسایه ها این را می بینند. آنها نمی دانند چقدر طول کشیده است ...

  4. تینو کویس می گوید

    من هرگز واقعاً به آن فکر نکرده‌ام، اما در واقع بسیار مفید است که بین اثربخشی (آنچه من «موثر» می‌نامم) و کارآمدی (آنچه «موثر» می‌نامم، بسیار مفید است.)

    در مورد فرهنگ موارد زیر. یک کشاورز آیسان شباهت های بیشتری با یک کشاورز درنته دارد تا با یک بانکدار تایلندی، و دومی شباهت های زیادی با یک بانکدار آمستردام دارد. بنابراین تفاوت ها بیشتر در موضوعاتی مانند وضعیت، تحصیلات و درآمد است تا در فرهنگ، اگرچه تفاوت های خاصی نیز وجود دارد.

    گلف بسیار گران است، در روستای ایسان مردم با هم آبجو می نوشند تا در مورد مشکلات صحبت کنند. من یک همکار در هلند را می شناسم که هرگز سوار قطار نشده و به گفته خودش هرگز نخواهد رفت. تفاوت های شخصی در ترجیحات، افکار و اعمال. اغلب فقط به فرهنگ نسبت داده می شوند.

    • کریس می گوید

      به هر حال تینو، تینو، تینو.
      یک کشاورز آیسان با یک بانکدار تایلندی چه وجه اشتراکی دارد: ملیت، سرود ملی، حق رای برای پارلمان تایلند و نمایندگان محلی، زبان، عبارات، کانال های تلویزیونی، رسانه ها، بودیسم، افکار در مورد ازدواج، رابطه جنسی، روابط بین زن و مرد. (خصوصی و عمومی)، بات، همه قوانین و غیره
      کشاورز آیسان چه وجه اشتراکی با کشاورز درنته دارد؟ جز نام پیشه اش، اندک تلخ و گرانبها. در هر صورت نه: درآمد، آموزش، حمایت دولت، سیاست زمین، دام، مقررات بین المللی، مقررات کود دامی، یارانه های اتحادیه اروپا، فناوری و دانش آن، حمایت از دانشگاه ها و مدارس کشاورزی، ترویج کشاورزی، سازمان های کشاورزی، یک کشاورز در مجلس. ....…….ولی من دوست دارم غیر از این قانع شوم….

      • تینو کویس می گوید

        کریس عزیز،
        اگر شما مطلقاً همه چیز را، مطلقاً همه چیز را فرهنگ می دانید، حق با شماست و آن وقت فرهنگ تبدیل به مفهومی بی معنا شده است. یک بار شخصی به من نوشت؛ تایلندی‌ها با دستان خود غذا می‌خورند و ما (هلندی‌ها) آن را عجیب می‌دانیم». تایلندی ها سوپ را با قاشق می خورند و هلندی ها سیب زمینی سرخ شده را با دست می خورند.
        درباره پاراگراف اول شما، کشاورز آیسان و بانکدار تایلندی که اشتراکات زیادی با هم دارند. اینکه بانکدار تایلندی ممکن است بیشتر از تایلندی انگلیسی صحبت کند، CNN و BBC تماشا کند، به مهمانی‌های بسیار متفاوت برود، اغلب به دلار و یورو پرداخت کند، در مورد رابطه جنسی و ازدواج واقعاً متفاوت فکر کند، قطعاً نوع متفاوتی از تعامل بین زن و مرد دارد. و به قوانین دیگر گوش دهید. ما شرط می بندیم که آنها نظرات متفاوتی در مورد دموکراسی دارند (به طور متوسط)؟
        شما احتمالاً بسیاری از بانکداران را می شناسید زیرا در بالاترین حلقه ها زندگی می کنید. از آنها بپرسید که آیا ترجیح می دهند یک کشاورز آیسان را به عروسی خود دعوت کنند یا یک بانکدار انگلیسی.

        • تینو کویس می گوید

          باید لحظه ای به آن فکر می کردم: شباهت های من و یک کشاورز قدیمی آیسان.

          ما هم پیر هستیم و هم مرد. ما رابطه جنسی را دوست داشتیم، اما بله، پیری، ما الان فقط با آن شوخی های احمقانه می کنیم، ما عاشق برنج چسبنده با لب آیسان هستیم و آن را از دست می خوریم، هر دو سعی می کنیم طبق اصول بودیسم زندگی کنیم و مرتب شکست می خوریم، هر دوی ما به انسانیت پادشاه فقید بهومیبول احترام بگذاریم، ما هر دو با لهجه متفاوت تایلندی صحبت می کنیم، هر دو خواهان کنترل و برابری بیشتر برای مردم هستیم و از نخبگان متکبر بانکوک متنفریم، ما سعی می کنیم طبق قانون تایلند زندگی کنیم، هر دوی ما دارای نوه هایی هستیم. ملیت دوگانه، ما هر دو عاشق تایلند و مخصوصا طبیعت تایلند هستیم، گاهی اوقات سرود ملی تایلند را با هم می خوانیم، او به من می گوید آی تینو و من می گویم آی ایک، ما یک کار داوطلبانه انجام می دهیم و هر دو می خواهیم وقتی که می خواهیم سوزانده شود. بمیر……..

        • کریس می گوید

          هزاران تعریف از فرهنگ وجود دارد، اما چند کلمه وجود دارد که همیشه در تعریف ظاهر می شود: اشتراک گذاری شده (به معنای "مشابه" نیست؛ افراد زیادی هستند که از نظر ظاهری شبیه هم هستند اما چیزی با یکدیگر به اشتراک نمی گذارند). آموخته شده (فرهنگ در DNA شما نیست) و تعلق به یک گروه (یعنی اگر به همان گروه تعلق ندارید نمی توانید فرهنگ را به اشتراک بگذارید).
          «فرهنگ دنیای مشترکی از تجربیات، ارزش‌ها و دانش است که یک واحد اجتماعی خاص (یک گروه) را مشخص می‌کند. یک واحد اجتماعی می تواند یک کشور باشد، بلکه یک گروه خاص از مردم باشد که به همان اعتقادات مذهبی پایبند هستند.»
          بنابراین، یک بانکدار تایلندی و یک کشاورز تایلندی با یکدیگر مشترکات بسیار بیشتری نسبت به بانکدار تایلندی با هر بانکدار خارجی دیگر دارند. و همانطور که گفتم: این مثل انگلیسی صحبت کردن یا رفتن به مهمانی های دیگر نیست. و ممکن است تعجب کنید که دیدگاه کشاورز و بانکدار در مورد میا نویز، کنسرت ها و موقعیت زنان چقدر شبیه است. خیلی بیشتر از نظر هلند در مورد داشتن معشوقه.

  5. به نظر من نباید رفتار شریک زندگی خود را به عنوان "فرهنگ" توضیح دهید. گاهی اوقات خودم را در حال انجام این کار می بینم، اما البته این درست نیست. با این کار شما نه تنها به او آسیب می رسانید، بلکه به تمام تایلندی هایی که ما به اشتباه سعی می کنیم آنها را در یک جعبه قرار دهیم، ضرر می کنید. رفتار یک فرد هرگز نماینده یک گروه نیست، چه رسد به کل جمعیت. به نظر من، امتناع او از سوار نشدن اتوبوس در رابطه با نحوه برخورد تایلندی ها با کارآیی بسیار دور از ذهن به نظر می رسد.

    • کریس می گوید

      همسر من قطعا تنها نیست. تقریباً همه همکاران معلم من (در صورت درخواست) حتی سفر با اتوبوس یا - به طور کلی - با وسایل نقلیه عمومی را در نظر نمی گیرند. ظاهراً برای طبقات پایین اجتماعی است. کارکنان ادمین این کار را انجام می دهند (من آنها را در قایق در راه دفتر ملاقات می کنم)، اما به محض اینکه پول وجود دارد، ماشین یا موتور سیکلت می خرند. بهتر است روزی دو ساعت را در ترافیک بگذرانید تا اینکه در عرض 45 دقیقه با قایق و اتوبوس به خانه برسید.

  6. جانی بی جی می گوید

    در بسیاری از زمینه ها کشور تا آنجا که می تواند ناکارآمد است. فقط تعداد غیرقابل تصور کارمندان دولتی که اغلب در آنجا هستند را به عنوان بیمه در برابر روزهای بد در نظر بگیرید. به هر وزارتخانه ای نگاهی بیندازید، چیزهای زیادی خواهید دید.
    علاوه بر این، این عادت پوچ نیز وجود دارد که باید همه چیز را چندتایی برای همه اوراق رسمی کپی کنید و برگه پشت ورق را امضا کنید.
    انتقال شماره مالیات بر ارزش افزوده از یک منطقه به منطقه دیگر در شهرداری به این معنی است که ابتدا دسته ای از اوراق را به یک اداره تحویل دهید تا فرمی وجود داشته باشد که بتوانید از ثبت نام خارج شوید و سپس با تمام مدارک به اداره جدید بازگردید. برای ثبت نام.
    این شما را از خیابان دور می کند و شخص دیگری نیز می تواند این کار را انجام دهد و به نظر می رسد دومی دلیل اصلی این ناکارآمدی است و اتفاق نظر این است که ظاهراً تایلندی کوچک علاقه مند است زیرا حداقل از انتظار خسته نمی شوید.

  7. رود می گوید

    چیزی که من نمی فهمم این است که چرا نمی گذارد تاکسی او را سوار کند.
    اگر بخواهم به شهر بروم، فقط زنگ می زنم تاکسی مرا می گیرد.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم