قسمت تاریک تایلند (قسمت سوم)

نوشته رونالد ون وین
Geplaatst در Opinie
برچسب ها: ,
نوامبر 11 2015

قسمت اول درباره روسپیگری در تایلند بود. قسمت دوم جنایت و نفرت نسبت به خارجی ها. بعد از خواندن نظرات به خودم شک کردم. آیا من همه چیز را خوب ندیدم؟ نقد بدون اخلاق بود؟ آیا من در قسمت تاریک خودم گیر افتاده بودم؟ مال خودم "سومین سمت تاریک تایلند داستان در مورد سیستم حقوقی تایلند یا آنچه برای آن تصویب می شود.

من 70 سال سن دارم و اکنون پنج سال است که به طور متناوب در تایلند و هلند زندگی می کنم. من با خوشحالی با همسر زیبای تایلندی من ازدواج کردم. در زندگی کاری ام توانسته ام زیاد سفر کنم. بسیاری از کشورها را دیده است. از این طریق دوستان (تجاری) زیادی نیز پیدا کردم که هنوز هم به طور منظم با آنها ارتباط دارم. یکی از دوستان (تجاری) من که شنیده بود زمان زیادی را در تایلند گذرانده ام از من خواست تا با یکی از دوستان تجاری خود که در زندان تایلند بود ملاقات کنم. بعد از کمی تامل تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم.

بیورن، اجازه دهید من او را اینجا صدا کنم، در زندان بدنام بانکوانگ ملاقات کردم. غربی ها بیشتر با نام "بانکوک هیلتون" شناخته می شوند. بیورن 38 ساله بود و به 20 سال زندان محکوم شد. بعداً به 9 سال زندان تبدیل شد که اکنون 6 سال آن را سپری کرده بود. در اولین ملاقات ما مردی را دیدم که کاملاً ویران شده بود، به شدت دچار سوءتغذیه بود، که به اطراف نگاه می کرد و به سختی حرف می زد. قول دادم دوباره بیام ببینمش. در نهایت اعتماد او را جلب کردم و او داستان خود را به من گفت. وبلاگ نویسان تایلندی می خوانند و می لرزند.

بیورن در سنین پایین فرصت های تجاری در آسیا را دید.او در هنگ کنگ مستقر شد و به شرکت های زیادی که می خواستند با چین تجارت کنند خدمت کرد. او با یک زن چینی ازدواج کرد و سپس در شنژن ساکن شد.

رابطه ای با شرکای تایلندی ایجاد شد که با آنها یک تجارت در بانکوک تایلند ایجاد کرد. این شرکت در زمینه واردات و صادرات بین آسیا و اروپا فعالیت می کرد. این سرمایه گذاری شکست خورد زیرا بیورن شرکای تایلندی خود را غیرقابل اعتماد می دانست. پس از اینکه بیورن و شرکای تایلندی اش برای بیش از یک سال و نیم از هم جدا شده بودند، یک روز نامه ای (به زبان تایلندی) روی پشت درب خانه اش در بانکوک فرود آمد.

بعد از اینکه شخصی این نامه را برای او ترجمه کرد، معلوم شد که نامه از طرف پلیس با درخواست گزارش به یک اداره ناشناس در جایی در مرکز بانکوک است. او از هیچ آسیبی بی خبر بود و در تاریخ و ساعت مشخص شده به ایستگاه رفت. وقتی به آنجا رسید با گزارش کلاهبرداری و کلاهبرداری مواجه شد. این بیانیه توسط شرکای تجاری تایلندی او در آن زمان انجام شد. او با اسناد متعددی مواجه شد که نشان می‌دهد. او اکنون می توانست یک کلمه تایلندی صحبت کند، اما بخواند، هنوز آنقدرها دور نشده بود. او آن را درک نکرد.

پلیس به بیورن اشاره کرد که او می تواند این گزارش را "خرید" کند. اگر حاضر بود 1 میلیون حمام تای بپردازد، مطمئن می شدند که اظهارنامه پس گرفته شده است. دو دلیل که بیورن نمی توانست یا نمی خواست رعایت کند. اولا از رشوه متنفر بود و دوم اینکه پول نداشت. پلیس قیمت را به 500.000 تای حمام کاهش داد. او همچنین نمی خواست یا نمی توانست این را رعایت کند.

پس از آن، بیورن دستگیر و به آژانس ناشناس دیگری منتقل شد. جلسه رسمی وجود نداشت. او را از هر طرف لگد می زدند، کتک می زدند و کتک می زدند. به خصوص ضربات در ناحیه کلیه شدید بود. درخواست او برای داشتن وکیل و تماس با فردی از سفارت با خشونت فیزیکی بیشتری مواجه شد. پلیس اصرار داشت که اسناد واقعی هستند و مهم نیست که بیورن چه ادعایی کرد، هیچ انکار نشد. این آغاز جهنمی ترین دوره زندگی او بود که اکنون شش سال طول کشیده بود.

او به زندان بمبات ختم شد. جهنم روی زمین شرایط زندگی در آنجا فاجعه بار بود. او مجبور شد با بیش از 60 نفر دیگر که عمدتاً زندانی خارجی بودند در 32 متر مربع زندگی کند. شما هرگز نمی توانید در همان زمان بخوابید. بوی وحشتناکی می داد، هوا غیرقابل تحمل بود.

همه چیز ماهی یک بار تمیز می شد. حشره کش ها روی سر بازداشت شدگان پاشیده شد. تنها محافظی که داشت یک پتوی کثیف ناچیز بود.

او رژیم را در زندان بمبات وحشتناک تجربه کرد. او مرا به عنوان یک اردوگاه کار اجباری توصیف کرد. شما باید با زانو زدن همیشه به نگهبانان احترام می گذاشتید. اگر این کار را نمی کردید یا خیلی دیر انجام می دادید، با باتوم با فنرهای فلزی کتک می خوردید. برنجی که دریافت کردید بسیار آلوده بود. او در یک هفته 10 کیلو وزن کم کرد. او پس از دو هفته اقامت با نارسایی کشنده کلیه در بیمارستان زندان به سر برد.

در همین حین یک نفر از سفارت به ملاقات او آمده بود. او یک وکیل تایلندی ترتیب داد. از همه طرف به او اطمینان داده شد که آزاد خواهد شد. پس از یک سال و نیم به دادگاه تایلند آمد. بدون اینکه از او چیزی بپرسند، او به تقلب و کلاهبرداری مجرم شناخته شد. دادگاه او را به 20 سال حبس محکوم کرد که بعداً به 9 سال کاهش یافت که قاضی تایلندی گفت به دلیل اعتراف کامل وی بوده است. اما بیورن اینگونه به من توضیح داد که هرگز اعتراف نکرده است. تنها چیزی که وکیلش به او گفت این بود که "خوشحال باش که حبس ابد نگرفتی".

او با 10 کیلوگرم زنجیر بر روی پاهایش به زندان بدنام بانکوانگ منتقل شد. آنجا می توانست بدتر باشد. جایی که برای 4.000 زندانی جای دارد، اکنون بیش از 10.000 زندانی وجود دارد. بیورن می خواست درخواست تجدید نظر کند، اما هر کاری کرد، تماس با سفارت و وکیلش برایش غیرممکن بود. وقتی به ملاقاتش رفتند، مدت آن تمام شده بود.

بیورن در مدت 6 سالی که در زندان بود، 44 بار دچار حمله کلیه شد و 14 بار در بیمارستان زندان بود. او دیگر روی این شانس حساب نمی کند که زنده از زندان خارج شود.

اخلاق این سومین داستان جانبی تاریک در مورد تایلند؟ بیورن متقاعد شده است که تایلندی ها دوست دارند خارجی ها را محکوم کنند. او بدون مترجم و مدارک محکوم شد. شما به عنوان یک خارجی در تایلند هیچ حقی ندارید.

16 پاسخ به “سمت تاریک تایلند (قسمت 3)”

  1. خان پیتر می گوید

    داستانی دلخراش اگرچه همیشه آزمایش درست بودن حساب او دشوار است زیرا فقط آن را از یک طرف می شنوید. اگر از مجرمان مجرم بپرسید که آیا مجرم هستند، 99 درصد نیز می گویند که در زندان بی گناه هستند.
    با این حال، این احتمال وجود دارد که اشتباهات جدی در رویه قضایی صورت گرفته باشد. و در کشوری فاسد مانند تایلند احتمال اینکه قربانی تخلفات قضایی شوید بیشتر است. در تایلند باید حقوق خود را با پول بخرید. این مذموم است، اما یک واقعیت است.
    شرایط زندان در تایلند وحشتناک است. نحوه رفتار شما با زندانیان به وضوح نشان دهنده وضعیت حقوق یک انسان در یک کشور خاص است

    بنابراین من نمی دانم که برخی از مهاجران به هلند می روند. البته در کشور کوچک ما به اندازه کافی اشتباه است، اما هم حاکمیت قانون و هم زندان ها به همنوع خود احترام می گذارند، حتی اگر او نیاز به مجازات داشته باشد.
    بنابراین خوشحالم که در هلند زندگی می کنم.

    • سیامی می گوید

      و من فکر می‌کنم رفتار مردم با زندانیان نشان‌دهنده این است که چقدر می‌توان به عنوان مردمی متمدن یا غیرمتمدن بود و به نظر من هنوز در آنجا در این زمینه کاملاً غیرمتمدن هستند. با کمال احترام، این نظر من است.

  2. تینو کویس می گوید

    در مورد سیستم حقوقی تایلند، یا آنچه برای آن تصویب می شود، من قبلاً یک داستان در تایلند بلاگ دو سال پیش نوشتم. داستان من کاملاً با آنچه رونالد اینجا می نویسد مطابقت دارد. بخوان و بلرز.

    https://www.thailandblog.nl/achtergrond/rechtspleging-thailand-de-wetten-zijn-voortreffelijk-maar/

  3. لخت کردن می گوید

    همانطور که خیلی ها قبل از من نوشتند: تنها حقی که شما به عنوان یک فرنگ در تایلند دارید این است: در اسرع وقت از شر هرچه بیشتر پول خلاص شوید تا کمترین بازدهی ممکن را داشته باشید.

    فقط در صورتی باید با یک تایلندی تجارت کنید که بتوانید در صورت بروز مشکل به شدت پاسخ دهید. قاضی تایلندی همیشه، همیشه و همیشه در کنار تایلندی‌ها است، مگر اینکه... عواقب سختی از سوی یک سازمان دولتی قوی‌تر به دنبال داشته باشد، مثلاً اعتراض در BOI، و غیره. پلیس همیشه به این نگاه می‌کند که ضخیم‌ترین توده بات تایلند کدام دست است. داده شده.

    این یکی از دلایلی است که من هرگز تایلند را به عنوان مکانی برای اقامت انتخاب نمی کنم.

  4. اهسته دست زدن به می گوید

    فکر می کنم وقت آن رسیده که پاسخ بدهم!

    همانطور که می دانید، من معمولاً جنبه های تاریک یا سایر نظرات منفی را که دائماً در اینجا درباره تایلند می شود دنبال نمی کنم، اما در این مورد نیز باید اعتراف کنم که از نظر عدالت متمدنانه، تایلند یک کشور کاملاً عقب مانده است.

    از یک سو، تایلند کشوری با ویژگی ها و آزادی های دموکراتیک بسیاری است، اما فاقد اطمینان حقوقی و برابری حقوقی است.

    استقلال قوه قضاییه وجود ندارد، تقریباً همه جا فساد زیادی وجود دارد، وضعیت حقوق اساسی در وضعیت اسف بار است و تا آنجا که من می دانم هیچ تفکیک بین قوای مختلف وجود ندارد.

    من اظهار نظرهای مکرری که در اینجا داده می شود مبنی بر اینکه تایلندی ها فقط برای از بین بردن مالی غربی ها (گردشگر، مهاجر و غیره) هستند را بیهوده رد می کنم، و اگر اینطور است پس این بدهی خود ماست.

    اگر به عنوان یک غربی همیشه به پول فکر می کنید و عمل می کنید، به خصوص در خارج از کشور، و دوست دارید این را منتقل کنید، پس نباید از اینکه مردم در بسیاری از کشورهایی که از نظر مالی ضعیف تر هستند، چنین رفتاری با شما خواهند داشت، شوکه شوید.

    البته این بهانه ای برای عدم محاکمه عادلانه مردم غربی نیست، اما در واقع اینطور نیست.
    مردم تایلند محاکمه عادلانه ای ندارند و اگر پرداخت پول اغلب به رهایی از آن کمک می کند، پس این چیزی نیست جز تأیید این که پول تقریباً بالاتر از همه چیز است.

  5. کور ون کامپن می گوید

    من قبلاً می توانستم آن داستان ها را بگویم اما خیلی دیر. اگر همه چیز را پشت سرت می سوزاندی، هرگز تصمیم نمی گرفتم بعد از بازنشستگی با همسر تایلندی ام در تایلند زندگی کنم.
    همیشه به او می گفتم که بعد از مرگ من هیچ کس در هلند نداشت.
    هیچ چیز کمتر درست نیست. اگر می خواهید کار کنید (ما هنوز خانه خودمان را داشتیم) هنوز از نظر اجتماعی وضعیت بهتری دارید.
    شما اینجا خانواده دارید (به هر معنی که باشد).
    دنیای رویایی من تایلند کاملاً از بین رفته است. شما به عنوان یک خارجی هیچ حقی ندارید.
    اگر آنها بتوانند شما را خراب کنند، این کار را خواهند کرد. حتی اگر در جامعه ای که در آن زندگی می کنید هنوز هم آدم خوبی باشید.
    مثل آجر تو را می اندازند. در بالای هفتاد سالگی باید با آن زندگی کنم.
    رقت انگیز نباشید، اما هشدار بدهید.
    هرکس با آن چه می خواهد، باید خودش بداند.
    کور ون کامپن

  6. جریان مخالف می گوید

    داستان غم انگیز اگر درست باشد

    هر چند من نظراتی دارم

    او می گوید: "رابطه ای با شرکای تایلندی ایجاد شد که با آنها یک تجارت در بانکوک تایلند ایجاد کرد."

    و سپس: «او می توانست یک کلمه تایلندی را بخواند، اما هنوز آنقدرها دور نشده بود. او آن را درک نکرد.»

    چگونه می توانید به عنوان یک خارجی عاقل، بدون اینکه بتوانید یک کلمه تایلندی بخوانید، تایلندی را درک نکنید، فقط قرارداد ببندید و تجارتی را در بانکوک راه اندازی کنید؟ او در اوایل تجارت در آسیا فعالیت می کرد، بنابراین باید سوء استفاده ها را بداند. آیا او به اندازه کافی احمق است که بدون اینکه بداند آنها چه می گویند، فقط قرارداد امضا می کند، یا می خواست به سرعت مقداری پول اضافی به دست آورد و آیا می دانست که دارد چه می کند؟

    با توجه به دانش درونی کسب و کار او، تماس‌هایش با بسیاری از شرکت‌ها و چین، نه، او احمق نیست، بنابراین من بیشتر به سمت آن متمایل شدم، می‌خواستم کمی سریع‌تر درآمد کسب کنم و اکنون نقش پسر احمق بیچاره را بازی می‌کنم.

    • لوملالی می گوید

      من فکر می کنم شما خیلی سریع فرض می کنید بدون هیچ مبنایی، آیا ممکن است که قراردادها به انگلیسی تنظیم یا ترجمه شده باشند؟

      • جریان مخالف می گوید

        گدی لوملالی،

        قراردادها به زبان های "به رسمیت شناخته شده" کشور تنظیم می شود. اینجا در تایلند تایلندی است. شما همیشه می توانید از ترجمه استفاده کنید، اما پس از آن این به شما بستگی دارد که یک مترجم قابل اعتماد پیدا کنید، اما اصل آن به زبان تایلندی است.

        حرف من این است که او در تمام عمرش خود را یک کارآفرین باهوش توصیف می کند که تمام ترفندهای تجارت در آسیا را می داند. ارتباط بسیار خوبی با بسیاری از شرکت های بین المللی دارد و تجارت بین المللی را با چین انجام می دهد.

        و سپس ناگهان، در تایلند، همه چیز تغییر می کند. خودش عنوان می کند که در بانکوک با تای تجارتی راه اندازی می کند. (سوال برای OP، چه نوع تجارتی؟) و لوملالی، آیا با افراد خارجی تایلندی، کسب و کاری را در بانکوک راه اندازی می کنید، اوراق را امضا می کنید، مسئولیت را بر عهده می گیرید، بدون دانستن زبان؟ یا برای انجام این کار باید خیلی ساده لوح باشید، اما خودش نشان می دهد که کارآفرین بسیار خوب و باهوشی بوده است.

        من می توانم درک کنم که ممکن است این اتفاق بیفتد، که شما افراد خوبی دارید که در چنین دامی می افتند، که افرادی که هرگز تجارتی نداشته اند شیفته وعده پول سریع می شوند. اما من فکر می کنم او برای این کار بیش از حد باهوش است.

        من قصد دارم از OP این سوال را بپرسم که چه نوع شرکتی بود I BKK. همچنین ممکن است بینش بیشتری به ما بدهد. همچنین نام کامل او، تا خودمان بتوانیم اخبار مربوط به آن را جستجو کنیم.

        با احترام،

        ادی

  7. آقای BP می گوید

    در واقع، هرگز نمی توان دقیقاً تعیین کرد که چه چیزی صحیح است و چه چیزی صحیح نیست. اینکه در تایلند اشتباهات زیادی وجود دارد مسلم است. اما آیا تایلند از این امر مستثنی است؟ من اینطور فکر نمی کنم! من فکر می‌کنم کشورهای کمی مانند هلند وجود دارند که در آن خیلی خوب سازماندهی شده باشد (بنابراین همه چیز نیست) فکر می‌کنم اغلب تصور می‌شود که چمن آن طرف سبزتر است. اگر چشم مردم باز می شد، ما در هلند خیلی کم ترش داشتیم. در عین حال، من همچنان از تعطیلات آرام در تایلند لذت می برم. چون همین است؛ یک مقصد عالی برای تعطیلات

  8. کومه می گوید

    باز هم یک قطعه واقع گرایانه خوب، متأسفانه 1000 مورد از این داستان ها در تایلند وجود دارد، که فقط می خواهم بگویم، رنج ها سریع تر از آنچه فکر می کنید اتفاق افتاده است.
    و قبل از اینکه دوباره عینک صورتی تایلند را روی گردنم داشته باشم، همان پول در داخل اتحادیه اروپا نیز، داستان یک زوج مسن در قبرس را ببینید که ناآگاهانه با اسکناس جعلی 50 یورویی پرداخت کرده و ماه ها در جزیره گروگان بوده اند. اکنون. اینگونه فکر می کنید که از یک تعطیلات رویایی لذت می برید و اینگونه در جهنم هستید. و همانطور که قبلاً از ایالت هلند صحبت شد ، فقط باید حداقل انتظار داشته باشید 🙁

  9. فرانسهمستردام می گوید

    یک تاجر جوان که ابتدا در چین ساکن می‌شود، با یک چینی ازدواج می‌کند، شرکتی را در تایلند راه‌اندازی می‌کند، به بانکوک نقل مکان می‌کند، شرکت را به دلیل درگیری با شرکای خود ترک می‌کند و یک سال و نیم بعد نمی‌تواند 1 میلیون بات (در آن زمان 22.000 یورو) سرفه کند. و نیمی از آنها هم این کار را نمی کنند یا حداقل ترجیح می دهند به اصول خود پایبند باشند. ذره ای هم باور نمی کنم

  10. جریان مخالف می گوید

    سلام رونالد

    این شرکت چه نوع تجارتی انجام داد، آیا احتمالاً نام شرکت را دارید؟

    آیا بیورن یک نام مستعار است؟ میشه اسم کاملشو بگی

    با این اطلاعات می توانیم اطلاعات بیشتری در مورد پرونده جستجو کنیم.

    با احترام،

    ادی

  11. جریان مخالف می گوید

    سلام رونالد

    بیورن چه ملیتی دارد؟ من ایمیلی را برای ارسال به سفارت هلند در تایلند آماده کرده ام تا خشم خود را از رفتار آنها در این مورد ابراز کنم.

    من در مورد این موضوع تردید دارم، اما سفارت همچنان وظیفه انسانی و قانونی دارد که وجود انسانی را برای افراد در زندان تضمین کند.

    آیا این درست است که ملیت او هلندی است؟ قبل از اینکه ارسال را فشار دهم، می‌خواهم این را بررسی کنم.

    اگر ملیت متفاوت است، مهم نیست، فقط آدرس ایمیل را به سفارت دیگر تغییر می دهم.

    با این کار از سایر افراد نیز می خواهم که با سفارت "هلندی یا اگر ملیت دیگر" تماس بگیرند. ابراز خشم خود در اینجا و هیچ اقدامی ما را به همان اندازه شریک جرم می کند. FYI، اگر هلندی باشد، اکنون از آدرس استفاده می کنم: [ایمیل محافظت شده] . در اینجا می توانید تمام اطلاعات مربوط به سفارت هلند در تایلند را پیدا کنید: http://thailand.nlambassade.org/organization#anchor-E-mailadressen

    آیا افرادی که به سفارت ایمیل هم ارسال کرده اند می توانند این موضوع را اینجا منتقل کنند؟ سپس تصور می کنیم که چند نفر در این تبلیغات شرکت می کنند. با 275.000 بازدید کننده در ماه باید به راحتی به 1000 نفر برسیم.

    از ناظم هم می پرسم که آیا سفارت می تواند به این موضوع پاسخ دهد. آنها مجبور نیستند به هر کس به صورت جداگانه پاسخ دهند. لطفا زود نبندید

  12. دنیس می گوید

    من نمی فهمم چرا همه شما در کشوری زندگی می کنید که می دانید قانون شکن هستید (با خواندن نظرات اینجا). آن وقت شما یا خیلی احمقی هستید، یا چیزی جزئی تر از آن است که می گویید.

  13. مارتین می گوید

    نه تنها خارجی ها قربانی سیستم فاسد هستند، بلکه خود تایلندی ها نیز قربانی می شوند.

    من خودم آن را تجربه کردم و خیلی عصبانیم کرد، اما هیچ کاری نمی توانم در مورد آن انجام دهم:

    زن جوان (خانواده) از روی یک دستگاه موتورسیکلت زیر کامیون سقوط می کند ... مرده.
    معلوم می شود که یک بیمه مرگ معقول به دلیل پسر کوچک زن است.

    مدارک پلیس در خصوص حادثه برای پرداخت بیمه نامه الزامی است

    افسر پلیس بخش قابل توجهی از پول بیمه را برای اوراق "ضروری" جمع آوری می کند.

    من اجازه نداشتم این موضوع را گزارش کنم، زیرا در آن صورت پلیس ترور می کند.

    اینطوری کار میکنه…


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم