در دو روز نخست «هفت روز خطرناک»، 955 نفر در 94 حادثه رانندگی جان باختند و 1.051 نفر مجروح شدند.

استان ناخون پاتوم و آیوتایا بیشترین تلفات را داشته اند و پس از آن پچابون، بانکوک و لامپانگ قرار دارند.

روز یکشنبه در تقاطع بانگ سینگ جاده نانگ رونگ-چمنی بر اثر برخورد وانت باری که آنها سوار آن بودند با یک اتوبوس، 12 نفر کشته شدند. آنها در راه تشییع جنازه یکی از بستگان خود در بوری رام بودند. در اتوبوسی که به سمت سی سا کت می رفت، 14 نفر مجروح شدند. چهار نفر در بیمارستان نانگ رونگ بستری شده اند.

وضعیت پس از 3 روز: 1.605 تصادف، 165 کشته، 1.782 جراحت.

به روز رسانی 2 ژانویه:

چهارمین روز از 4 روز خطرناک تصادفات جاده ای در سال جدید با 7 کشته و 241 مجروح، بوری رام با 2,382 مورد بیشترین مرگ و میر را به خود اختصاص داده است.

43 پاسخ به “تلفات جاده ای 94، مجروح شدن 1.051 نفر”

  1. اریک می گوید

    بله، در کشوری که همه می توانند بدون داشتن حق رانندگی فقط گواهینامه رانندگی بخرند، چه می خواهید، وقتی گاهی با ماشین سفر می کنم، گاهی اوقات با دیدن کارهایی که اینجا انجام می دهند، ایست قلبی می کنم؟ پاکسازی جاده ها

  2. نامفو می گوید

    دولت می تواند به سیاست خود افتخار کند. هیچ کاری در مورد کنترل الکل انجام نمی شود، نشستن با مخزن آب در کنار جاده شرم آور است.

    اگر پلیس به تجهیزات کنترل مشروبات الکلی مجهز می شد و بر این اساس جریمه ها افزایش می یافت، فکر می کنم تعداد کشته ها به میزان قابل توجهی کاهش می یافت. اما بله، زندگی انسان در اینجا به حساب نمی آید.

    مای پن رای با آرزوی سلامتی برای شما.

  3. رولاند می گوید

    من نمی فهمم چرا دولت تایلند می خواهد سرسختانه نسبت به این همه "ترور" در جاده ها کور بماند. من نمی توانم تصور کنم که آنها در مورد آن چیزی نمی دانند، درست است؟
    نحوه "رانندگی" آنها در جاده های تایلند انتقام جویانه است، من بسیاری از آنها را کابوی نمی نامم همانطور که ما در اینجا به دلیل رفتارهای بی پروا آنها را می نامیم، اما قاتلان واقعی در حال ساخت هستند.
    شما فقط می توانید بیشتر آن رانندگان را در یک کلمه توصیف کنید، یعنی احمق های ثبت اختراع پشت فرمان VAN، اتوبوس، وانت یا کامیون.
    باید متوجه باشید که چنین راننده یک VAN یا اتوبوس مسئول جان بسیاری از مردم بی گناه است. آیا برای رانندگی چنین خودروهایی نباید گواهینامه گرفت؟ یا آیا آن مجوز هیچ معنایی مانند اسناد یا قوانین زیاد ندارد؟
    من شخصا چندین بار آن را تجربه کرده ام، در اتوبوس نشسته ام یا به معنای واقعی کلمه ترسیده ام. یک بار که با VAN از BKK به Hua Hin رانندگی کردم، باران شدیدی بود، من به معنای واقعی کلمه در طول سفر دعا کردم، فوق العاده جهنمی بود، اجازه دهید تخیل شما کار کند و آنوقت در مقایسه با واقعیت چیزی نیست.
    سپس چند روز بعد با قطار به BKK بازگشتم.
    چرا دولت تایلند نمی‌خواهد به طور کامل با این مشکل برخورد کند و بازرسی‌های سخت‌گیرانه‌ای را همراه با جریمه و تحریم انجام دهد؟
    دوستان تایلندی من متوجه می شوند که پلیس محلی برای گشت زنی بسیار تنبل است، مگر زمانی که به مقداری «پول جیبی» نیاز دارند…
    آنها معمولاً در تهویه مطبوع دفتر خود چرت می زنند (با چشمان خود دیده می شوند)، می خوابند، غذا می خورند، با تلفن همراه خود بازی می کنند یا داستان های خنده داری برای تعریف کردن برای یکدیگر دارند...
    بله، در آن صورت می‌توانید تمام آن «افسران پلیس» را به خانه بفرستید و یک نیروی پلیس واقعی راه‌اندازی کنید. اما چه کسی دوباره در اینجا "چهره" را از دست خواهد داد؟ پس ... هیچ اتفاقی نمی افتد ... تا آخر ...
    و بی گناهان همچنان تمام بهای جان خود را می پردازند که در واقع شرم آور است.

    • دیو می گوید

      من را می ترساند، به نظر می رسد شرق وحشی با آن راننده های بد، همچنین شنیده ام که اغلب یک خارجی را سرزنش می کنند، با اینکه بحث گناه از کار افتاده است. خارجی ها معمولاً می توانند انتظار جریمه بزرگ تری داشته باشند، چرا که نه، بالاخره آمده اند تا پول بیاورند؟

      • هانس بوس (ویراستار) می گوید

        با بیمه درجه یک مشکلی نخواهید داشت.

        • رولاند می گوید

          این به شما کمک می کند اگر به خاطر چنین احمقی وارد سردخانه شوید ...

          • هانس بوس (ویراستار) می گوید

            در مورد آن کاملاً حق با شماست، اما تا آن زمان بهتر است به خوبی بیمه باشید.

    • هانس ون دن پیتاک می گوید

      …..با قطار. رولاند، آیا می دانی چند تصادف ریلی در تایلند رخ می دهد؟ انجام میدهم. بزرگ و کوچک با هم حدود سیصد در سال. پس دفعه بعد... بله در واقع برای چه؟

      • lex k می گوید

        با ارقام مستدل واقعی، 2 حادثه بزرگ قطار در سال های اخیر بیایید:
        17 ژانویه 2005، بانکوک 140 مسافر مجروح شدند.
        05 اکتبر 2009 هوا هین، 7 نفر کشته و ده ها زخمی شدند.
        من در اینترنت جستجو کردم، واقعاً چیزی بیشتر پیدا نکردم، از جمله در روزنامه های تایلندی،
        قطار یک وسیله حمل و نقل امن در تایلند است.
        باز هم اگر اطلاعات بهتری دارید؛ لطفا، اما با ارقام مستدل.
        من تایلند را از شمال به جنوب و از شرق به غرب و بالعکس عبور داده ام و هیچ دلیلی برای شکایت ندارم، بهتر از عجله در "بزرگراه ها".

        با احترام،

        لکس ک

        • هانس ون دن پیتاک می گوید

          حتی دو هفته پیش نیست. تصادف در پراچوب کیری خان. دو واگن از ریل خارج شد. 26 مجروح در بیمارستان کوئیبوری بستری شدند. در واقع در روزنامه ها بود. ظاهراً شما آن را نخوانده اید. جزئیات من حدود یک سال پیش در بانکوک پست بود. متأسفانه من مقاله را ذخیره نکردم و بنابراین نمی توانم به شما اجازه مطالعه آن را بدهم. اما همانطور که قبلاً نوشتم گفت. تصادفات بزرگ و جزئی. مواردی مانند: واگن باری که به سپر برخورد می کند نیز احتمالاً گنجانده شده است. اتفاقا من هم گاهی با قطار و معمولا با لذت سفر می کنم. درود، هانس

          • lex k می گوید

            به طور نسبی، قطار ایمن ترین است، ممکن است نتوانم تعدادی تصادف را پیدا کنم، موردی وجود دارد که قطاری در بازار یا ایستگاه یا نزدیک آن از ریل خارج شده است، اما نسبت بین تعداد تلفات ترافیکی و تلفات ناشی از آن تصادفات قطار واقعاً برای قطار مساعدتر است و به نظر من وسیله حمل و نقل فوق العاده ای است و تقریباً هرگز تأخیر نداشته است.

            با احترام،
            سافلکس

  4. tinco fs lycklama a nyeholt می گوید

    ترافیک قاتل است کوتاه و شیرین: برخی از ماشین های پلیس در حال تردد هستند، برخی از آنها بلیط صادر می کنند که کار می کند، اما هرگز پلیسی نمی بینید. من هنوز آن را تجربه نکرده ام. این تنها چیزی است که کار می کند: جریمه و پلیس

    تینکو

  5. پیم می گوید

    tinco fs lycklama a nyeholt.
    مطمئناً هرگز از پیست کارتینگ به نام تایلند دیدن نخواهید کرد.
    در 2 روز گذشته 3 ایست بازرسی در فاصله 10 کیلومتری در هوا هین وجود داشت.
    من شخصاً هر 3 ماه یک بار به اوبون راتچاتانی می روم که در طول مسیر حداقل 3 بار متوقف می شوم.
    میانگین من در آن مسافت 1 جریمه در هر سفر است، چه موجه یا غیر موجه.
    بیشتر آن جریمه ها از پلیس است که من ندیده ام.
    کمی جلوتر هنوز می خندی چون جریمه خیلی کم است و به راه خوشت ادامه می دهی و اگر بدشانس بودی، افسران پلیسی که جلوی تو را می گیرند وقتی مدرکی نشان می دهی که جریمه پرداخت کرده ای، جیغ می زنند.
    با آن بچه ها به خوبی رفتار کنید، به آنها یک سیگار و مقداری شیرینی بدهید و سفر شما اشتباه نخواهد شد.
    سال نو مبارک.

  6. جیکوب بات می گوید

    رانندگی با ماشین شخصی خود در تایلند به سادگی فوق العاده است.
    عادت کردن طول می کشد، اما من هر بار از رانندگی در آنجا لذت می برم.

    چک، خوب شرط می‌بندید، در طول هر اقامت در تایلند من چند بار متوقف می‌شوم.
    غالباً دخترم ماشین را می‌راند و من کنار آن می‌نشینم و هنگام چک کردن معمولاً وقتی می‌بینند که یک فراگ در ماشین است بسیار صمیمی هستند.
    اصلا خوب نیست، فقط یک چت دوستانه داشته باشید و به آنها بگویید اهل کدام کشور هستید.
    وقتی آنها می شنوند که شما هلندی هستید، اغلب شروع به صحبت در مورد فوتبال می کنند زیرا تقریباً همه آنها این را می دانند.

    درود، یعقوب.

  7. هانسی می گوید

    من بیانیه ای می دهم و مردم شروع به تیراندازی می کنند.

    همه ما در مورد اینکه چگونه زندگی انسان در تایلند به حساب نمی آید صحبت می کنیم.

    با این حال، شما فقط یک نفر را خواهید کشت. اونوقت چطور زندگی میکنی؟
    در هلند می توانید به دنبال کمک روانی باشید، در Th این کار انجام نمی شود.

    در ایالات متحده، هزاران سرباز سابق که در ویتنام، عراق و افغانستان خدمت کرده‌اند، جان خود را از دست می‌دهند.
    ترومایی که ظاهرا پردازش آنها دشوار است. تایلندی ها چگونه تروما را پردازش می کنند؟

    همه ما می دانیم که تایلندی ها در خارج سخت هستند. شاید نه در داخل، اما راه، در میان چیزهای دیگر، کمک معنوی بسته است.
    آن وقت شما می گویید، بسیاری از تایلندی های منحرف شده، که این را به نسل بعدی منتقل می کنند.

    آیا اساساً مشکلی در جامعه تایلند وجود ندارد؟ (در مورد پردازش غم، همدلی و غیره)

  8. زنان می گوید

    پلیس، از جمله موارد دیگر، مشروبات الکلی، سرعت یا موتورسیکلت های بدون کلاه ایمنی را بررسی می کند. یک تله درست کردند و بعد همه چک شدند، دیروز دیده شدند. آنها همچنین دارای تجهیزات کنترل رادار سرعت هستند. همسرم اخیرا بلیت رانندگی 20 کیلومتری با سرعت 200 بات دریافت کرده است... او هم باید به این موضوع می خندید.

    با این حال، آنها می توانند کارهای بسیار بیشتری انجام دهند و حتی با اجرای قوانین بسیار ثروتمند شوند. آنها این کار را نمی کنند، برای من روشن نیست که چرا. من فکر می کنم از طریق رشوه پول درآوردن راحت تر است.

    امروز صبح یک اسکوتر در جاده دیدم، مادری با یک بچه کنار آن ایستاده بود و راننده اسکوترش را برمی داشت. این در بزرگراه در Bkk بود و من شک دارم که مادر با نوزاد در هنگام تصادف پشت اسکوتر نشسته است. او کلاه ایمنی به سر نداشت و هیچ جراحتی که من بتوانم ببینم نداشت. به رانندگی ادامه دادم چون به کسی آسیبی نرسید.

    من مدتهاست یاد گرفته ام که بگذارم از کنارم بگذرد، اینجا تایلند است. اگر نمی توانید این را تحمل کنید، پس به کشور اشتباهی وارد شده اید.

    چیزی که به نظر من خیلی آزاردهنده است این است که وقتی 2 ماشین با هم برخورد می کنند، تا رسیدن شرکت بیمه در جاده می مانند. حتی با آسیب جزئی، آنها خوشحال هستند که به مدت یک ساعت به مسدود کردن خطوط ادامه می دهند که می تواند باعث ترافیک بزرگ شود. تایلندی های دیگر در این مورد بسیار ساکت هستند و خوب، شما فقط یک ساعت بعد به مقصد خود می رسید.

    • رولاند می گوید

      من به نوعی اولین واکنش شما را درک می کنم: "اگر نمی توانید این را تحمل کنید، پس به کشور اشتباهی وارد شده اید."
      اما فقط به این دلیل که کشور پر از سوء استفاده است، به این معنی نیست که شما باید آن را بدیهی بدانید.
      اگر هیچ کس هرگز این موضوع را مطرح نکرد یا بهتر بگوییم آن را تقبیح نکرد، بله، این به اندازه موافقت با آن است.
      حتی اگر تدریجی باشد، این ذهنیت غلط باید فوراً برطرف شود. نوعی آگاهی (مسئولیت) باید به تایلندی منتقل شود. و چه کسی می تواند این کار را بهتر از فراغ ها انجام دهد.
      فرنگ هایی که در آنجا زندگی می کنند (و تابع آن نیز هستند) وظیفه دارند الگوی خوبی باشند و از طریق روابط تایلندی خود به تدریج اصول تایلندی و حس مقررات را آموزش دهند. به نظر شما چه کسی دیگری این کار را انجام خواهد داد؟
      این واکنش طبیعی یک موجود متمدن است که آن را رها نکند، اگرچه من به خوبی می‌دانم که زمان می‌برد و فقط به تدریج برای تایلندی‌ها روشن می‌شود.
      به هر حال، این کشور هنوز یک کشور جهان سومی است، هنوز کار برای انجام دادن وجود دارد.

      • lex k می گوید

        این الان نمونه بارز ذهنیت تبلیغی است که من زمانی داشتم، غربی با شیوه زندگی و اخلاقش از شرقی ها برتری دارد و به نفع مردم محلی ما وظیفه اخلاقی داریم که به ارزش های مردم احترام بگذاریم. و استانداردها مطابق با استانداردهای غربی.
        و دوباره، فکر می‌کنم برای بیست و پنجمین بار است که این را می‌گویم تایلند یک کشور جهان سوم نیست، ما می‌توانیم چیزهای زیادی را از آنها بگیریم، فقط یکی را نام ببریم. فروتنی.

        با احترام،

        لکس ک

        • رولاند می گوید

          مرد عزیز لطفا برای من توضیح دهید که چگونه تغییر خواهد کرد؟
          اگر به درستی متوجه شده باشم، همه شما با اوضاع خوب هستید، در این مورد دیوانه خانه در جاده های تایلند و فقدان انضباط کامل. منجر به تعداد مرگ و میر غم انگیزی شد.
          در مورد "کشور جهان سوم" من از خودم چیزی نشنیده بودم، اما تایلندی های تحصیل کرده ای که اینجا در بلژیک زندگی می کنند به من گفتند. و علاوه بر این، آنها نیز این گفته را ثابت کردند، توضیح دادن آن در اینجا بسیار طول می کشد.
          و در مورد «حیا»، برای من بی تفاوتی مترادف حیا نیست.

          • lex k می گوید

            شما از کشوری پر از سوء استفاده، ذهنیت غلط، انتقال مسئولیت از غربی به تایلندی صحبت می کنید، چه کسی بهتر از فرنگ می تواند این کار را انجام دهد؟
            ما وظیفه داریم در کشورشان الگو باشیم؟ شاید، اما آیا آنها نیز موظف به پیروی از آن الگوی خوب هستند؟ و چه کسی تصمیم می گیرد که چه چیزی خوب است، ما (بازدید کننده) یا آنها میزبان و خانم ها؟
            چه کسی دیگری این کار را انجام خواهد داد که شما می پرسید، من از شما نقل قول می کنم، پاسخ من. شاید خود تایلندی ها هر روز تعداد بیشتری از تایلندی های تحصیلکرده وارد شوند.
            و چرا "وظیفه لعنتی"
            من دوباره از شما نقل قول می کنم.» این واکنش طبیعی یک موجود متمدن است که آن را رها نکند، به عبارت دیگر ارزش ها و معیارهای خود را بر تایلندی ها تحمیل کنیم.
            و برای من حیا مترادف بی تفاوتی نیست.
            در مورد نظر شما در مورد تایلندی "خوب تحصیلکرده" در بلژیک، من فقط می توانم شانه هایم را در این مورد بالا بیاندازم، این فقط شنیدن و گفتن است، من بیش از اندازه کافی تایلندی در هلند می دانم، همچنین با تحصیلات مناسب، که هنوز هم همیشه فقط آنها را پیدا می کنند. مردمی بی فرهنگ و با نوستالژی زیاد به تایلند فکر می کنند، اما به دلیل شرایط نمی توانند برگردند.

      • زنان می گوید

        رولاند، از واکنش شما می توانم متوجه شوم که به اندازه کافی در آسیا نبوده اید. میلیاردها نفر در آسیا زندگی می کنند و همانطور که هست زندگی می کنند. ما کی هستیم که بیاییم و اوضاع را تغییر دهیم؟ آیا ما گاهی نسبت به این افراد احساس برتری می کنیم؟

        مردم فقیر در این کشور در حال توسعه نیز حق حمل و نقل و مسکن دارند. به همین دلیل است که علاوه بر مناطق مسکونی، محله های فقیر نشین (اغلب متعلق به کارگران ساختمانی) و همچنین خطرناک ترین موتورسیکلت ها را در جاده ها می بینید. آیا آن تایلندی های بیچاره باید Bkk را ترک کنند زیرا نمی توانند یک ماشین امن یا یک خانه خوب بخرند؟

        فقط به یک حومه شهر در Bkk بروید و یک ساعت در کنار خیابان بنشینید و ترافیک را تماشا کنید، این یک دیوانه بزرگ است که در اطراف حرکت می کند، اما همه چیز خوب پیش می رود و هیچ کس بوق نمی زند و سروصدا نمی کند. البته گاهی تصادفات پیش می آید، اما حاضرم شرط ببندم آن خانم با بچه ای که روی موتورش افتاده، فردا دوباره این کار را خواهد کرد. من بارها این اتفاق را دیده ام که دیگر نمی توانم آن را تحمل کنم.

        من هم مثل شما بارها فکر کرده ام که همه چیز باید تغییر کند، اما من موفق نمی شوم و نمی خواهم برای آن انرژی بگذارم. اگر در ترافیک احساس ناامنی می کنید، باید یک ماشین بزرگتر بخرید، اینجا اینطوری کار می کند.

        موتورسواران می توانند برای ایمنی از کلاه ایمنی استفاده کنند، اما (همیشه) به دلیل گرمای بیش از حد هوا این کار را نمی کنند. الان هم همینطور فکر میکنم دولت می تواند چاله ها را اصلاح کند یا به تایلندی ها آموزش دهد که از چراغ های راهنما استفاده کنند. آنها این کار را نمی کنند، بنابراین به همان شکلی که می رود پیش می رود.

        تعداد بیشتری از تایلندی های تحصیل کرده به ما می پیوندند؟ این چیزی است که شما به آن می گویید تحصیلکرده. آنها اطلاعات کمی در مورد ایمنی مواد غذایی، ایمنی ترافیک، ایمنی برق، ایمنی آتش سوزی یا هر نوع ایمنی دیگری دارند. آنها اغلب پنیر هم دوست ندارند، اما شاید همین باشد.

        چیزی که تایلندی ها در مقایسه با فرنگ خیلی در آن مهارت دارند لذت بردن از زندگی و عدم نگرانی از هیچ چیز است. بودا از آنها محافظت می کند و اگر همه چیز اشتباه شود، همینطور باشد.

        مرد عزیز لطفا برای من توضیح دهید که چگونه تغییر خواهد کرد؟ اونوقت کی باید عوضش کنه؟ نه از تایلندی، وگرنه این اتفاق می افتاد.

        تایلند کشوری در حال توسعه نیست. من در اینجا مناطق مسکونی بزرگی را می بینم که ارزان ترین آنها 40 میلیون بات است، ماشین های آلمانی گران تری نسبت به هلند تردد می کنند و مردم بیشتر از هلند در رستوران ها غذا می خورند (از جمله افراد فقیرتر)، پس چه کسی توسعه نیافته است؟

        • دیو می گوید

          خوب نوک عزیز، تایلند یک کشور در حال توسعه است (جهان سوم).
          این شرم ندارد، با کمک غرب می توان تجارت را توسعه داد، اما اجازه ندهید آنها این نگرش را اتخاذ کنند که باید همه این کارها را خودشان انجام دهند.

          • شراب می گوید

            دیو عزیز، بین کشورهای جهان 3 و کشورهای در حال توسعه تفاوت وجود دارد. طبیعتاً همه اینها از منظر اغلب کشورهای غربی نگریسته می شود. کشورهای جهان سوم کشورهایی بودند که نه به ناتو (کشورهای غربی) و نه به پیمان ورشو (کشورهای بلوک شرق) وابسته نبودند. برای راحتی آنها را کشورهای جهان سوم می نامیدند. ربطی به سطح توسعه نداشت.

            کشورهای در حال توسعه توسط OECD بر اساس تعدادی معیار تعیین می شوند که یکی از مهمترین آنها GNP است. تایلند همچنان در این لیست قرار دارد، اما از نظر تولید ناخالص داخلی، همراه با کشورهایی مانند چین و ترکیه در بالاترین/آخرین رده قرار دارد.

            یکی از ویژگی های یک کشور در حال توسعه اغلب به بدهی ملی نیز توجه می شود. اگر این را هم در نظر بگیریم، همه کشورهای اروپایی به همراه آمریکا در حال حاضر کشورهای در حال توسعه نیز هستند.

            ممکن است شما را شگفت زده کند، اما طبق گفته OECD، همان کشورها - تایلند، چین و ترکیه - نیز ارائه دهندگان (اهداکنندگان) پول / کمک توسعه هستند. شاید این کشورها به زودی به اروپا کمک کنند. این از خود چین انتظار می رود! در این صورت کشورهای در حال توسعه چه کسانی خواهند بود؟

            من فکر می کنم نظرات شما در مورد "کمک های غربی" (می توانید بگویید کدام) و "اجازه ندهید آنها این نگرش را اتخاذ کنند که همه آنها را در خانه دارند" ویژگی یک غربی، بسیار مغرور و تقریباً استعمارگر است. در حالی که تعداد زیادی از کشورهای غربی در حال حاضر به سختی می توانند شلوار خود را به تنهایی نگه دارند و مانند یک جمهوری موز اداره می شوند.

            آیا می دانستید که تایلند پس از سونامی در سال 2004 تقریبا هیچ کمک مالی (مالی) از خارج از کشور را نپذیرفت؟ هنوز برای یک کشور در حال توسعه چشمگیر است.

            به هر حال، شما باید کتاب پل تروکس "Safari ستاره تاریک" را بخوانید. این به خوبی (به عنوان یک کارمند سابق توسعه) مزایایی را که با کمکی که شما ستایش می کنید برای همه کشورهای در حال توسعه به ارمغان می آورد، توصیف می کند.

            • دیو می گوید

              بیا پس باکوس، آموزش اجباری، مقررات ساختمانی، امکانات برای معلولان،
              کار کودک،فساد،حداقل درآمد و... آیا این برای شما کافی است؟لازم نیست به هر قیمتی از تایلند تعریف کنیم.

              • شراب می گوید

                دیو، من چیزی را تمجید نمی کنم. من فقط نمی فهمم چرا بسیاری از غربی ها فکر می کنند باهوش تر و مسئولیت پذیرتر هستند، ذهنیت بهتری دارند و غیره (هنوز تعصبات کمی در پاسخ ها وجود دارد)، خلاصه اینکه آنها خیلی بهتر از این هستند. تایلندی ها در این مورد گاهی اوقات فکر می‌کنم که استعمار هنوز در ژن‌های برخی افراد است، یا غربی‌ها دوست دارند مدام خود را در ته قنداق بگذارند.

                من مثال های شما را در کل این زمینه نمی فهمم، اما اجازه دهید ادامه دهیم. من چند ترکیب را پیشنهاد می کنم. همچنین آموزش اجباری در تایلند وجود دارد و در هلند دانش آموزان بیشتری بدون مدرک تحصیلی را ترک می کنند. همچنین نوعی WAO در تایلند وجود دارد و در هلند همه امکانات برای معلولان و افراد مسن به طور فزاینده ای از بین می رود. کار کودکان به لطف شرکت ها و مصرف کنندگان غربی وجود دارد. آنها آشغال های ارزان قیمت می خواهند (چون ما خیلی وضع مالی خوبی داریم). فساد در غرب نیز وجود دارد. آنجا گاهی اوقات نام دیگری به آن می دهیم و آن را "لابی" می نامیم. حداقل درآمد نیز در تایلند وجود دارد و در هلند بانک های مواد غذایی مانند قارچ رشد می کنند. الان چه کسی توسعه نیافته است؟

                فکر نکنید که غربی یک "ubermensch" است زیرا او مقداری یورو در جیب خود دارد و به طور متوسط ​​سه کلمه انگلیسی بیشتر از یک آسیایی، آفریقایی یا آمریکای جنوبی صحبت می کند (من اخیراً مقاله خوبی در این مورد در وبلاگ خواندم). . حالا من را کشوری در حال توسعه نام ببرید که در نتیجه آن تأثیرات و کمک های بزرگ غرب، سطح رفاه و توسعه به سطح غربی رسیده است؟ من فقط می خواهم با این جمله پایان دهم: "غرور قبل از سقوط می آید!"

                • رولاند می گوید

                  باکوس عزیز، هیچ راهی برای تبادل نظر با شما وجود ندارد، شما (برخلاف قضاوت بهتر خود) فقط خود را گول می زنید. و با موارد فوق العاده ای نتیجه می گیرید که در کل هیچ معنایی ندارند.
                  همه اینها چه ربطی به چیزهایی مانند "ubermensch" و غرور دارد؟
                  لطفاً به آنچه که او در ابتدا در مورد آن در این وبلاگ صحبت می کرد بازگردید.

                • شراب می گوید

                  رولاند عزیز کامنت ها رو دوباره بخون میگم. من به کامنت هایی مانند "کشور جهان سوم" و "اینکه فرنگ بیاید اینجا نظم و ترتیب دهد وگرنه هیچ وقت کار درست نمی شود" پاسخ می دهم. صحبت در مورد موارد برتر من نمی دانم این نوع نظرات چه ربطی به این قطعه دارد. ظاهراً می توان آن را نوشت، اما پاسخی به آن داده نشد.

                  من فکر می کنم کامنت هایی مانند این نشان دهنده غرور است. ظاهراً برخی فکر می کنند که می توانند اوضاع را بهتر از تایلندی در کشور خود ترتیب دهند، آن وقت شما احساس برتری می کنید. از این رو "ubermensch". این نوع تفکر همچنین تضمین کرد که غرب به سرعت از نظر اقتصادی و فنی در دهه های 60 و 70 توسط ژاپن و اکنون نیز توسط چین پیشی گرفته است، بنابراین "غرور پس از سقوط می آید".

                  من همچنین پاسخ های Lex K ​​را دوباره می خوانم، آنها به خوبی با من مطابقت دارند.

                  من خودم را گول نمی زنم، این را به دیگران واگذار می کنم. من نظر مستدل و مستدل خود را در مورد قطعه و پاسخ ها گفته ام، اما این بدان معنا نیست که همه باید با من موافق باشند. من به همه، نظر همه و مخصوصاً آداب و رسوم کشوری که چند سالی میهمان آن بودم، احترام می گذارم. من دومی را به ویژه مهم (و شایسته) می دانم و آن را روشن می کنم.

                • دیو می گوید

                  بله، البته باخوس، اروپا در مقایسه با تایلند چیزی نیست، شما درست می گویید، من آن را متوجه نمی شوم، نگاه کنید، تایلند کشور خوبی است به شرطی که به موقع برای شخص مناسب از خواب بیدار شوید، پول درآورده خود را به آنجا بیاورید و دان کنید. نبردن هر چیز دیگری با خود تداخل دارد.

        • رولاند می گوید

          یک کشور در حال توسعه با نگاه کردن به ثروتمندترین ها (اغلب نتیجه فساد)، با ویلاهای پر زرق و برق و ماشین های اسپرت گران قیمت نیست، بلکه با تعداد و سطح تحصیلات فقیرترین ها سنجیده می شود!
          می دانم، در بانکوک ماشین های اسپورت اروپایی بسیار گران قیمت، فراری، لامبورگینی، پورشه و غیره وجود دارد که عمدتاً ماشین های پسران لوس افراد ثروتمند یا گانگسترها هستند. همینطور ویلاهای 40 میلیونی و بیشتر. اگر همه اینها برای شما نشانه پیشرفت است، پس بله، ما مطمئناً نظر دیگری داریم.

          • شراب می گوید

            رولاند، یکی از پاسخ های قبلی من را بخوانید. برای تعیین اینکه آیا یک کشور یک کشور در حال توسعه است، GNP (متوسط ​​درآمد هر ساکن) در نظر گرفته می شود. اگر این کمتر از 12.000 دلار در سال (فکر می‌کردم) باشد، یک کشور به عنوان کشور در حال توسعه طبقه‌بندی می‌شود. بنابراین ربطی به تعداد افراد فقیر و/یا سطح تحصیلات آنها ندارد.

            در گذشته معیارهای دیگری مانند بار بدهی یک کشور و میزان فساد نیز مورد استفاده قرار می گرفت، اما این موارد به راحتی کنار گذاشته شده است زیرا اغلب در سطوح مشابه و گاهی حتی بالاتر در کشورهای توسعه یافته رخ می دهد. خوب، در کشورهای توسعه یافته اینطور عمل می کند.

        • هانسی می گوید

          [فقط به یک حومه شهر در Bkk بروید و یک ساعت در کنار خیابان بنشینید و ترافیک را تماشا کنید، این یک دیوانه بزرگ است که در اطراف حرکت می کند اما همه چیز خوب پیش می رود.

          این یک جمله جسورانه است، که همه چیز به خوبی پیش می رود، اگر در نظر بگیرید که به نسبت 6 برابر بیشتر از هلند در ترافیک Th در ترافیک می میرند.
          تقریباً حدود 700 در NL و 15.000 در Th در 1 سال.

          شما هم در پاراگراف آخر چند جمله جسورانه می زنید که کاملاً بی اساس است.
          (در مورد ماشین های آلمانی و غذا خوردن در بیرون)

  9. پیم می گوید

    پس از اینکه دیروز دوباره به من یادآوری شد که هنگام بارندگی جاده ها ممکن است بسیار لغزنده باشند، نمی توانم توجه کاربران جدید جاده را به ویژه جلب کنم.
    همین دیروز، در حالی که در این زمان انتظار باران ندارید و در جاده با گردشگران زیادی شلوغ بود، برای مدتی در منطقه هوا هین باران بارید.
    روغن و لاستیک در جاده در ترکیب با آب می تواند باعث شگفتی شود.
    فاصله خود را حفظ کنید، دنده را پایین بیاورید تا خودرو در جاده لغزنده تحت کنترل باشد.
    گاهی اوقات سردرگمی به وجود می آید، مخصوصاً هنگام نزدیک شدن به چراغ راهنمایی، برای ما گاهی اوقات نحوه عملکرد چراغ های راهنمایی عجیب است، که همچنین می تواند باعث سردرگمی اضافی شود که می توانید در یک چراغ راهنمایی در زمانی که قرمز است به چپ بپیچید و در تقاطع دیگر نباشید.
    علاوه بر این، بسیاری از کاربران جاده سعی می‌کنند درست قبل از چراغ‌ها به موقعیت شروع خوبی برسند، به همان روشی که رانندگان تایرهای خود را در F1 گرم می‌کنند.

  10. شراب می گوید

    هر تلفات ناشی از تصادف در تایلند یا هر جای دیگر در جهان بسیار زیاد است. با این حال، مقصر دانستن تعداد مرگ و میرهای جاده ای در تایلند به طور کامل به خاطر وحشت، بی مسئولیتی، فقدان ذهنیت، فقدان آموزش، آموزش ضعیف رانندگی، مودب بودن و غیره از جانب کاربران جاده، کمی دشوار است. خیلی کوته فکره به نظرم

    مطمئناً هنوز می توان کارهای زیادی در مورد ایمنی جاده ها در تایلند و بسیاری از کشورهای دیگر در جهان انجام داد، اما این ارتباط چندانی با موارد فوق ندارد. چیزی که در بسیاری از پاسخ ها از دست می دهم مقایسه زیرساخت ها، ترکیب ترافیک، تراکم ترافیک، استفاده از حمل و نقل و غیره است.

    هلند با میانگین 650 مرگ در سال وضعیت خوبی دارد. اما بله، در هلند از دوچرخه و موتور سیکلت نیز استفاده می کنیم، اما تعداد آنها بسیار کمتر از کشورهای آسیایی است. علاوه بر این، در هلند، استفاده عمدتاً در شهرهای (بزرگ) متمرکز است، در حالی که برای مثال در تایلند، آنها همچنین در جاده های اصلی رانندگی می کنند. در هلند مسیرهای دوچرخه سواری منظمی دارید، در بسیاری از کشورها هیچ.
    تعداد کمی پیک آپ در هلند وجود دارد. در تایلند به دلایل اقتصادی این وسیله حمل و نقل شماره 1 است، در کنار موتورسیکلت، خوب، اگر کانتینر پر باشد و تصادفی رخ دهد، تعداد قربانیان هر کسی حدس می‌زند.
    تراکم ترافیک در هلند رانندگی سریع را تشویق نمی کند، مگر اینکه مجبور باشد روی شانه سخت باشد. ساعت شلوغی صبح و عصر در هلند باعث ایجاد ترافیک روزانه 250 کیلومتر می شود. واقعا فشار دادن پدال گاز سخت است.
    به طور خلاصه، توضیحات زیادی در مورد تعداد متفاوت مرگ و میرهای جاده ای در تایلند در مقایسه با هلند وجود دارد که هیچ ربطی به ذهنیت، مسئولیت، وحشت، تحصیلات، بد اخلاقی و مواردی از این دست ندارد. من آن را مزخرفات مرتبه اول می نامم. در هلند احتمالاً به اندازه تایلند افراد دیوانه و بد اخلاق در جاده ها دارید.

    من همچنین نمی دانم تایلند در این زمینه چگونه با بقیه جهان مقایسه می شود. من فکر نمی کنم تایلند آماری در مورد تعداد کشته شدگان جاده ای داشته باشد. من می دانم که آرژانتین برای سال ها شماره 1 بوده است و یونان نیز از آن عقب نیست.

    و بعد این: چند هفته پیش با چند دوست هلندی از کوه کود برگشتم. در طول مسیر، ما و سایر کاربران جاده تقریباً دو بار توسط دو اتومبیل که می خواستند یک جاده 2 بانده را به یک جاده 4 خطه در کوهستان تبدیل کنند، از جاده خارج شدیم. بعداً آن دو ماشین در همان پمپ بنزین ما توقف کردند. چه چیزی بیرون آمد؟ درست است: خارجی ها! ادب چطور!

    • هانسی می گوید

      [1. خوب، اگر کانتینر پر باشد و حادثه ای اتفاق بیفتد، تعداد قربانیان هر کسی حدس می‌زند.]

      و این ربطی به احساس مسئولیت ندارد؟

      در یونان سالانه 3600 مرگ و میر جاده ای رخ می دهد که تقریباً 7 برابر بیشتر از هلند است.
      این در واقع کمی بدتر از ارقام تایلندی است. اما اینکه آیا یک یونانی (و همچنین یک ترک) واقعاً با احساس مسئولیت در ترافیک شرکت می کند؟

      • شراب می گوید

        بدینوسیله نشان می‌دهم که معمولاً به دلایل اقتصادی، پر بودن کانتینر بارگیری از گلابی یک روش پذیرفته شده است. به ون‌های (وانت‌آپ) که پرجمعیت در اطراف تردد می‌کنند و پیمانکارانی که کارمندان خود را در وانت به محل کارشان می‌برند و برمی‌گردند، نگاه کنید. آیا این افراد باید اتوبوس بزرگ‌تری بخرند یا مردم نباید اجازه دهند کارکنانشان پیاده به محل کارشان بروند یا سوار اتوبوس‌های شلوغ شوند؟ منکر خطرناک بودن آن نیستم، اما مسئول کیست؟ مدیران، مردمی که سوار می شوند، دولتی که این را می پذیرد یا چشم خود را می بندد؟ من بیشتر فکر می کنم که واقعاً به عواقب احتمالی فکر نمی شود. احتمالاً تقصیر بودیسم خواهد بود.

        من نمی دانم تایلند در این مورد چگونه با کشورهای دیگر مقایسه می شود. من می دانم که آرژانتین سال هاست که با میانگین 7.500 مرگ در سال در صدر قرار دارد.

        • دیو می گوید

          bachhus فکر می کنم داری همه چیز را گیج می کنی؛ آرژانتین چه ربطی به تایلند دارد؟ یا چیزی را از دست داده ام. واقع بین باشید، به دوست داشتن تایلند ادامه دهید، زیرا این کشور یک کشور تعطیلات فوق العاده است.

  11. پیم می گوید

    باکوس.
    من این تصور را دارم که شما عصبانی هستید.
    فقط برای تفریح، یک دوره رانندگی بگذرانید و ببینید کجا باید رانندگی کنند، آن وقت واقعاً از عصبانیت دیوانه می شوید که به چنین کسی گواهینامه رانندگی می دهند.
    برای رانندگی باید با وسیله حمل و نقل شخصی خود بیایید در حالی که باید سعی کنید گواهینامه رانندگی خود را در آنجا بگیرید.
    شما فقط یک بار با کسی برخورد خواهید کرد که در راه گرفتن گواهینامه رانندگی است.
    من خانم‌هایی را دیده‌ام که مجبور به پارک کردن به سمت عقب شدند و در نهایت برگشتند.
    نتیجه، گذشت.
    بازدید از آن واقعاً یک جاذبه است، نیازی به پرداخت هزینه ندارید.

  12. شراب می گوید

    پیم عزیز،
    من به راحتی عصبانی نمی شوم. من نمی توانم از نتیجه گیری های کوته بینانه شگفت زده نشم. از پاسخ شما می فهمم که شما در آموزشگاه های رانندگی "نگاه کننده" هستید. در آمریکا و کانادا، جایی که بخش بزرگی از خانواده من زندگی می کنند، شما قبلاً می توانستید گواهینامه رانندگی خود را با یک «گردش در اطراف کلیسا» دریافت کنید. شاید تایلندی ها این را در زمان حضورشان در دهه 60 و 70 از آمریکایی ها یاد گرفته اند. احتمالاً آن نفوذ غربی است که همه چیز را دوباره ناامن می کند.

  13. پیم می گوید

    باکوس.
    این لکه بینی نیست بلکه تجربه است.
    وقتی برای تمدید گواهینامه باید دوباره به آنجا بروید، می بینید که گرفتن گواهینامه رانندگی بسیار سخت شده است.
    اکنون حتی می توانید یک تست شیب بر روی کوهی به ارتفاع 2 متر انجام دهید که شامل پارک کردن و تماشای ویدیویی است که به شما نشان می دهد مجاز نیستید ته سیگار را از پنجره به بیرون پرتاب کنید.
    این با گذشته متفاوت است که مجبور بودید به چپ بپیچید و سپس به عقب برگردید و سپس در گوشه ای در 30 سانتی متری پیاده رو پارک کنید.
    حتی در آن زمان نیز کسانی بودند که شکست خوردند.
    من با گرفتن گواهینامه رانندگی یکباره با 45 درس 1 ساعته در هلند 8 سال بدون هیچ آسیبی رانندگی می کنم.
    من بعد از تشکر از استاد برای درسی که در عرض 5 دقیقه به او داده بودم، آن را به اینجا رساندم.
    اگر از راه دور بتوانم از رفتار کسی ببینم که آیا می تواند رانندگی کند، نتیجه گیری کوته فکرانه نیست.

    • شراب می گوید

      پیم، من در مورد "لکه بینی" صحبت نمی کنم، بلکه "نقش دهنده" مانند "نقاط هواپیما" صحبت می کنم. شاید بهتر باشد نکاتی را در این وبلاگ ارائه دهید که ما باید به دنبال آن باشیم تا ببینیم آیا کسی می تواند رانندگی کند یا خیر. آیا می توانید بگویید که آیا تایلندی یا خارجی در آن وجود دارد، تعجب می کنم؟

  14. پیم می گوید

    باکوس، تو از نوع من هستی.
    واقعاً یک خط بازیگر، حتی اگر آنجا نبوده باشید، همیشه می دانید چگونه آن را طوری بچرخانید که بخواهید حق با شما باشد.
    آن‌ها بیشتر داستان‌هایی را از مشتریان می‌شنوند و طوری تعریف می‌کنند که انگار آنجا بوده‌اند، اما فراموش می‌کنند که حرفه‌شان به زمان زیادی در میخانه‌شان نیاز دارد، بنابراین اغلب خودشان آن را تجربه نکرده‌اند.
    در این کشور جهان سوم می توانید از رانندگی مشکوک متوجه شوید که اغلب یک راننده بدون توپ است.
    در ترن هوایی شما اغلب می توانید آن را در ماشین تزئین شده ببینید که بی سر و صدا از چپ به راست در 160 کیلومتر حرکت می کند، به گفته مالک این کار آسان است زیرا دارای اسپویلر است و راننده اهمیتی نمی دهد که آن را از پنجره خود عبور دهید یا خیر. در آن لحظه 1 کیلومتر جلوتر است.
    و وقتی می‌پرسید که آیا می‌توانید ببینید که یک خارجی در داخل وجود دارد یا خیر، لازم نیست نگران آن باشید.
    اگر شیشه تیره ای در آن نباشد، آن را خواهید دید.
    فکر می کنم خوب است که یک لیوان لیموناد با هم بخوریم.
    مطمئن باشید که ما دست از صحبت نمی بریم.
    فکر می‌کنم دیدن با هم در یک فرودگاه بین مکالمه‌ها جالب خواهد بود.
    در طول آزمون رانندگی این احتمال وجود دارد که داوطلبان بیش از حد حواس ما را پرت کنند.

    • دیو می گوید

      خوب PIM، من فکر می کنم یک ویسکی خوب تایلندی مناسب تر است، LOL

  15. بحث را می بندیم. بابت نظراتتون ممنونم.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم