برامی

کاتوی‌ها یا لیدی‌بوی‌ها اغلب در اخبار منفی هستند و - راستش را بخواهید - آنها همیشه در این وبلاگ هم به خوبی ظاهر نمی‌شوند. اوه، من خودم در آن شرکت می کنم، می دانید که با آن افراد شوخی و شوخی می کنم، اما همچنین اعتراف می کنم که ماهیت بازیگری و تفکر آنها را درک نمی کنم.

بانکوک پست اخیراً با یک دانش آموز کاتوی مصاحبه ای داشت و به نظر من مقاله خوبی بود. نه اینکه الان همه چیز را بفهمم، اما کمی درک بیشتر پیدا کرده ام. بنابراین من با کمال میل آن را برای تایلند بلاگ ترجمه کردم (گاهی اوقات تا حدودی آزادانه). عنوان این داستان از بانکوک پست آمده است:

زمان فارغ التحصیلی و فارغ التحصیلی است و در آن مراسم که در دانشگاه ثمثات برگزار شد، همه نگاه ها به اجرای برامی فانیچ بود. این دانشجوی پسر علوم اجتماعی با درخواست مجوز رسمی از دانشگاه برای پوشیدن لباس زنانه در این مراسم خبرساز شد. او برای دور زدن مسئله جنسیت از ظاهر شدن به عنوان یک مرد خودداری کرد.

برامی که بیشتر با نام مستعار خود دنجان شناخته می شود، تبدیل به یک رسانه پرحجم شده و در چندین برنامه خبری تلویزیونی ظاهر شده است. با این حال، پرونده او در ظاهر چیزی بیش از یک حس هیجانی ظاهری است: تز او که بر اساس آن فارغ التحصیل شد، درباره «لباس متقابل» و نگرش جامعه نسبت به این پدیده بود. تصمیم او برای استفاده از گواهی پزشکی برای حمایت از درخواست خود از دانشگاه، واکنش و اعتراض برخی از حامیان دگرباشان جنسی را برانگیخته است.

در آستانه روز بزرگ او، با برامی، احتمالاً عکاس ترین فارغ التحصیل سال صحبت می کنیم.

از زمانی که داستان شناخته شد، زندگی شما تغییر زیادی کرده است؟
من اکنون در دنیای دانشگاهی شناخته شده ام. پایان نامه ای که من نوشتم بحث برانگیز شده و بحث های زیادی را در بین محققان ایجاد کرده است. برخی از افراد در محل کار من را از حضور در تلویزیون می شناسند، اما در این زمینه تغییر چندانی نکرده است. تنها تغییر قابل توجه این است که من اکنون به عنوان یک سخنران دیده می شوم که افکار و دیدگاه های خود را بیان می کنم. روزنامه ها و مجلات زیادی با من مصاحبه کرده اند و این به من فرصت داده تا آرمان هایم را تبلیغ کنم.

چرا برای فارغ التحصیلی، پایان نامه ای در مورد لباس تراجنسیتی ها بنویسید؟
من می‌خواستم چیزی بسازم که واقعاً قابل استفاده باشد و نه فقط پایان‌نامه‌ای بسازم که در یک قفسه کتاب در جایی ناپدید شود. اساتید و مشاورم مرا تشویق کرده اند که این موضوع را عمیقاً بررسی کنم. من همچنین خوش شانس هستم که در Thammasat، دانشگاه برتر آن تحصیل کرده ام تایلند برای دانشجویان حقوق و دانشجویان حقوق

در مورد محتوای پایان نامه خود بیشتر توضیح دهید.
برای پایان نامه ام، با افراد کلیدی از جمله نوک یولاد (اولین ترنسکشوالی که در فارغ التحصیلی لباس زنانه پوشید)، چند استاد جامعه شناسی، روانپزشکم و معاون دانشجویی دانشگاه ثماسات مصاحبه کردم. برخی از موضوعاتی که به آن می پردازم، مبانی آزادی و حقوق، نظریه های نمادها در جامعه و انواع مختلف هویت ها در جنسیت های مختلف است.

چگونه با نظرات منفی و افرادی که با شما مخالف هستند برخورد می کنید؟
غیر ممکن است که همه با من موافق باشند. میلیون ها نفر با میلیون ها فکر وجود دارند. این به زندگی رنگ می دهد وگرنه دنیا فقط یک ماجرای کسل کننده خواهد بود.

اما من قربانی یک جنگ «روانی» نمی شوم. برخی از خانم ها ممکن است تعجب کنند که چرا یک کاتویی باید لباس زنانه بپوشد. آیا واقعاً پایان دنیا است که فقط به عنوان یک مرد ظاهر شوید و موهای خود را نیز به عنوان یک مرد کوتاه کنید؟ با این حال، آنها در جای من نیستند، آنها نمی دانند چه احساسی دارم. همانطور که گفتم میلیون ها نفر هستند و هرکسی اعتقادات خودش را دارد.

فکر می‌کنید این روزها ذهن مردم نسبت به این مشکل بازتر است؟
اگر مردم شما را دوست ندارند، این حق کامل آنهاست و من به آن احترام می گذارم. اما اگر مردم نمی فهمند، من وظیفه می دانم که به آنها کمک کنم تا بفهمند. ما می توانیم هر مشکلی را با استدلال حل کنیم، نه درخواست همدردی. من برای ترحم التماس نمی کنم، فقط التماس می کنم که توضیح دهم. من مشکل را برای هر کسی که گوش کند توضیح خواهم داد.

آیا همیشه می دانستی که یک زن هستی؟
راستش را بخواهید، اگر درمانی برای من وجود داشته باشد که دوباره یک مرد واقعی باشم، آن را دنبال می کنم. اما من نمی توانم انتخاب کنم، زیرا ذهن من همیشه اینگونه بوده است. این به خاطر تربیت من هم نیست، چون مادرم در دوران کودکی من نشانه های خاصی را می دید. من به عنوان پسر بزرگ شدم، حتی کمی سختگیر، چون پدرم سربازی بود، اما روحیه من همیشه زن بوده است.

این واقعیت که شما می خواهید راهب شوید بحث برانگیز است.
تنها دلیلش این است که می خواهم برای کسانی که دوستشان دارم راهب شوم. پدر و مادرم این کار را لازم نمی دانند، می گویند فقط آدم خوبی باش، کافی است. با این حال، در ایمان ما این یک فکر اجتناب ناپذیر است که والدین اگر پسری راهب داشته باشند به بهشت ​​می روند. مادربزرگم که خیلی دوستش دارم مذهبی است و دوست دارد من را راهب ببیند. اما اگر می‌توانستم انتخاب کنم، دوست دارم «بود چی» (راهبه) شوم.

از چه زمانی نام دنجان را انتخاب کردید؟
دوستانم پس از پخش درام تلویزیونی Dok Som Tong See با من تماس می گیرند. به من هم می گویند دناپا. وقتی به دنیا آمدم به من دن لقب داده بودند، هرگز این نام را تغییر ندادم زیرا اصلاً نمی‌خواهم کسی را که هستم پنهان کنم. نامی که من در فیس بوک استفاده می کنم Baramee Phanich با Denjan در پرانتز است. هر کسی که من را به عنوان دوست اضافه کند می داند که من یک زن واقعی نیستم و اگر این کار را نکرد، به هر حال به آنها خواهم گفت. می‌توانستم روی صورتم جراحی پلاستیک انجام دهم، اما این کار را دوست ندارم، می‌توانید بلافاصله متوجه شوید که تقلبی است. من به آنچه والدینم به من داده اند افتخار می کنم و قرار نیست آن را تغییر دهم.

آینده خود را چگونه می بینید؟
آینده خواهد گفت. دوست دارم برای ایده آل هایم کار کنم و همچنین آرزو دارم مدل شوم. من می خواهم برای یک زندگی خوب و شاد از یک خانواده حمایت کنم. خوشحالی من هم این است که می توانم از پدر و مادر و مادربزرگم مراقبت کنم، همانطور که آنها برای من انجام دادند. من فکر می کنم وظیفه ما این است که مراقب والدین خود باشیم و برای جامعه کار خوبی انجام دهیم.

29 پاسخ به “یک کاتوی: نه گوشت و نه ماهی!”

  1. رنگ کاتویی در خیابان های تایلند. همچنین بیانی از تسامح حاکم بر آنجاست. من هیچ مشکلی باهاش ​​ندارم. در پوکت شوخی با آنها جالب بود. فقط در کوه سامویی وقتی شب به هتل خود بازمی گشتید گاهی اوقات مزاحم می شدند. فقط دوستانه بمانید و به راه رفتن ادامه دهید و آنها از تحصیل خارج خواهند شد. آنها کاتویی بودند که دنبال مشتری می گشتند.
    البته گروه بزرگی نیز وجود دارد که به سادگی در جامعه تایلند به طور عادی عمل می کنند. تصویری که فرنگ از Kathoey دارد اغلب بر اساس مناطق شبانه است. اما این یک اقلیت است و نماینده کاتوی های «عادی» نیست.

  2. جان ناگلهوت می گوید

    البته فکر می کنم کمی هم باشد، زیرا مرد تایلندی ذاتاً یک نوع آندروژنیک است. شما نباید فکرش را بکنید اگر آن همه فرنگ های چاق فردا این کار را شروع کردند 🙂
    ما یک بار در ویتنام بودیم که با یک تراو غربی به طول 2 متر روبرو شدیم. و بیچاره زیر آن همه لباس و آرایش به شدت عرق می کرد.
    با این حال، من فکر می کنم، اگر شما این گونه هستید، کلاه بردار، و تا آنجا که به من مربوط می شود، احترام بگذارید…..

  3. رولوف جان می گوید

    گرینگوی عزیز، در حال حاضر یک کتاب پرفروش در هلند وجود دارد که عنوان آن این است: "ما مغز خود هستیم" / "از رحم تا آلزایمر" اثر دیک سواب. بله، مردی که متوجه شد همجنس گرایان هیپوتالاموس متفاوتی دارند. بخوانش! شاید شما همجنسگرایان یا بی و غیره را درک نکنید. نه بیشتر و نه کمتر! در هر صورت انتخاب نیست! در اوایل رحم رشد می کند. اما همانطور که می نویسد: «تغییر مسیر رودخانه ها و حرکت دادن کوه ها ساده تر است. غیرممکن است که شخصیت کسی را تغییر دهیم. در هر گرایش جنسی افرادی هستند که با آن پول در می آورند (مثلا فحشا) یا افراط می کنند، اما این میانگین آن جهت گیری نیست. به همین دلیل است که افراد بدون در نظر گرفتن جهت گیری، شایسته رفتار با احترام هستند. به هر حال، این هرگز انتخاب آنها نبود. امیدوارم کاری انجام داده باشم در غیر این صورت کتاب را بخوانید. این خیلی چیزها را در مورد ما روشن می کند (منظورم همه است؛ نه یک گروه خاص). و نه از فروش پورسانت نمیگیرم!!

    • @ رولوف جان، من کتاب فوق الذکر سواب را دارم و خوانده ام. هموفیلی یک گرایش جنسی است و نه یک انتخاب. بنابراین شما اینگونه متولد شده اید. اما بادبادک شما در مورد کاتوی ها معتبر نیست، زیرا آنها طبق تعریف همجنسگرا نیستند. فقط این مقاله را بخوانید: https://www.thailandblog.nl/maatschappij/kathoey-niet-woord-te-vangen/

      • نقل قول دیگری از آن مقاله:
        صحنه همجنس گرایان و مدار کاتوئی، نه در بانکوک و نه در آمستردام، همپوشانی ندارند. در غرب نیز، تنها بخش کوچکی از ترنسوستیت ها خود را همجنس گرا معرفی می کنند. کاتوی تایلندی نیز خود را همجنس‌گرا نمی‌داند. اوه نه، همجنس گرا نیست. قطعا نه.' ده بروملهویس به واکنش‌های خشمگینانه‌ای از این دست از سوی یکی از بسیاری از کاتوئی‌هایی که برای تحقیقاتش با آنها صحبت کرده بود، اشاره کرد. کاتویی ها ترجیح می دهند در محافل دگرجنس گرا اختلاط کنند. آن‌ها از مردان مستقیم، حتی گاهی اوقات ماچوهای واقعی خوششان می‌آید. همسر کاتویی نمی تواند به اندازه کافی مرد باشد. هر چه شریک جنسی مردانه تر باشد، کاتوی بیشتر احساس زنانگی می کند.

      • کیز می گوید

        @Khun Peter - اما این غیرمنطقی است که بگوییم به همین دلیل به تنهایی kathoey نمی تواند از بدو تولد در ژن ها باشد - مطمئناً آن را رد نمی کند و حتی بسیار قابل قبول است. ممکن است کاتویی را نیز از مقاله بالا نقل کنم: "جایی که نمی توانم انتخاب کنم، زیرا ذهن من همیشه همینطور بوده است" فکر می کنم رولوف جان نه بیشتر و نه کمتر می گوید.

  4. هانس ولیگه می گوید

    من این داستان در تایلند بلاگ را اولین گام به سوی روند رهایی لیدی‌بوی‌ها و بارامه می‌دانم. ضرب المثلی می گوید هر پرنده ای به اندازه منقارش آواز می خواند. با این حال، برای بسیاری، تحقیر این گروه بزرگ از مردم، برچسب زدن غیرعادی و تمسخر آنها آسان است. بگذارید واضح بگویم، من مردی هستم که فقط می توانم زن را به عنوان یک انسان دوست داشته باشم، اما برای سایر اشکال عشق احترام زیادی قائل هستم. من یک دختر بسیار زیبا و یک پسر خوب دارم، پسرم با مردی ازدواج کرده است. من همچنین در سن بسیار پایین، در حدود 5 سالگی، می دانستم که او به احتمال زیاد مردان را بیشتر از زنان دوست خواهد داشت. من همیشه این را تشخیص داده و به آن احترام گذاشته ام، حتی همسر آن زمانم.
    اغلب گفته می شود زندگی کنید و بگذارید زندگی کنید، اما بیایید این کار را انجام دهیم و آن را برای بی، همجنس گراها و خانم ها یا کاتوی ها بسیار خوشایندتر کنیم.

  5. lexphuket می گوید

    یه ذره اذیتم میکنه که نوشته: he/she. این یک "مشکل مادرزادی" شناخته شده است، بنابراین شما باید آن را مانند هر مشکل جسمی (یا روانی) دیگری درمان کنید. آنها احساس می کنند یک زن هستند، بنابراین با آنها چنین رفتار کنید. تصدیق شخصیت آنهاست.

    ما عادت داشتیم پسرهای کوچک را با صدا زدن "خواهر کوچک" مسخره کنیم. معمولا از این بابت خیلی عصبانی می شدند. ما نمی توانیم با این خانم ها این کار را انجام دهیم

  6. چليو می گوید

    تصویری زیبا و دلسوزانه از یک کاتوی در چهار فیلم هیجان انگیز جان بوردت (موجود در کتاب آسیا) ترسیم شده است. دستیار و شخصیت اصلی کارآگاه، Sonchai Jitpleecheep، یک کاتوی به نام Lek است. او همیشه در لبه عملیات نهایی در حال تعادل است. خیلی ارزش خوندن داره

  7. رولوف جان می گوید

    عزیزان ؛ جایی که می گوید من کاتوئی ها را همجنس بازان می نامم. من از همجنسگرایان به عنوان یک جهت گیری استفاده کردم. به عنوان مقایسه، درست مانند دگرجنس گرایان. پدوفیل ها و بنابراین کاتوئی ها. من این قطعه را چندین بار بازخوانی کردم و نتوانستم آن را پیدا کنم. حداقل من هرگز به این معنا نبودم.

    • @ رولوف جان، ظاهراً پنی پایین نمی آید. Kathoey یک گرایش جنسی نیست. تو کاتویی به دنیا نیامده ای. بنابراین آن بیانیه صادق نیست.

      • lexphuket می گوید

        اگرچه من یک آناتومیست (انسان) یا متخصص زنان یا ژنتیک نیستم، تا آنجا که من می دانم، علت واقعی هنوز مشخص نیست. با این حال، به طور کلی پذیرفته شده است که بر اساس یک ناهنجاری مادرزادی در مغز است. بنابراین فعلاً فرض می کنم که مادرزادی است

      • کیز می گوید

        @Khun Peter - فقط به این دلیل که کاتوئی بودن یک گرایش جنسی نیست، لزوماً به این معنی نیست که کاتوئی بودن نمی تواند ذاتی باشد. همانطور که همجنس گرا بودن در ژن ها وجود دارد، در هر صورت بسیار محتمل و قابل قبول است که «احساس یک زن در بدن مرد» نیز از بدو تولد در ژن ها باشد. هیچ کس به طور ناگهانی تصمیم نمی گیرد که یک روز بدون سر و صدا زن شود، به خصوص وقتی متوجه می شوید که این کار چقدر موانع دارد. همجنس گرا بودن تنها به عنوان نمونه ای برای احساس/سبک زندگی که ذاتی است استفاده می شد... رولوف یان هرگز ادعا نکرد که همه کاتوئی ها همجنس گرا هستند.

  8. رولوف جان می گوید

    و فیلم The Beautiful Boxer را فراموش نکنید; به یک داستان واقعی

  9. رولوف جان می گوید

    اینجاست که ما با هم اختلاف نظر داریم. با این حال من بر اساس تحقیقات اساتید دانشکده پزشکی موضع خود را حفظ می کنم. آنها - درست مثل من - این موضع را حفظ می کنند که بسیار قابل دفاع است. مطمئناً این انتخابی نیست که فرد انجام می دهد. برای جلوگیری از بحث بیشتر، این آخرین موردی است که در مورد آن خواهم گفت.

    • @ رولوف جان لطفا منبعی بزارید که بخونم اساتید دانشکده پزشکی نوشته بودن کاتوئی گرایشه. من برای آن بسیار سپاسگزار خواهم بود زیرا دوست دارم چیزی یاد بگیرم.

      • کیز می گوید

        اینجا می آید: http://www.volkskrant.nl/vk/nl/2668/Buitenland/article/detail/746731/2003/10/20/Studie-seksuele-identiteit-aangeboren.dhtml

        این واقعیت که گفته می شود همجنس گرایی و تراجنسیتی (من فکر می کنم ما واقعاً می توانیم کاتوئی بودن را در زیر جنسیت طبقه بندی کنیم) هر دو در ژن هستند، البته به این معنی نیست که همه تراجنسی ها به طور خودکار همجنس گرا هستند.

        • این واقعیت که همجنس‌گرایی و ترنس‌جنس‌گرایی (من فکر می‌کنم ما واقعاً می‌توانیم کاتوئی بودن را در زیر جنسیت طبقه‌بندی کنیم) هر دو در ژن‌ها هستند، البته به این معنا نیست که همه ترنس‌کشوال‌ها به‌طور خودکار همجنس‌گرا هستند.»

          بله، شما مشکل خیلی ها را در این زمینه تایید کردید. شما می خواهید کاتوی ها را مانند دیگران در یک جعبه قرار دهید. یک کاتوی لزوماً ترنس سکشوال نیست. در تایلند اشکال متوسط ​​زیادی وجود دارد. بسیاری از کاتوی ها هستند که آگاهانه نمی خواهند عمل جنسی انجام دهند، سینه ها را انتخاب می کنند، اما می خواهند تنه را حفظ کنند. خوب…

          بنابراین منبع شما می تواند به سطل زباله برود 😉 قطعه Brummelhuis را بخوانید. آن مرد متخصص و مردم شناس تایلندی است. پس یک متخصص واقعی

          • کیز می گوید

            خوب اگر دوست دارید، پس آنها 50٪ ترنسکشوال هستند. بحث در مورد این است که آیا آنها با این احساسات متولد شده اند یا نه، و به نظر می رسد که شما برخلاف قضاوت بهتر خود می خواهید آن را انکار کنید. من از کارشناسان واقعی، کاتویی ها استفاده می کنم، که بدون استثنا اظهار می کنند که همیشه این احساسات را داشته اند. با تنه یا بدون.

            • تمام تلاش من برای روشن کردن این است. لزوماً یک کاتوی را یک همجنس‌گرا یا یک ترنس‌جنس‌گرا نبینید. این نادرست است.
              اما چه اهمیتی دارد. آنها فقط افرادی مثل من و شما هستند.

              • کیز می گوید

                ما در این مورد کاملاً توافق داریم و فکر می کنم رولوف جان نیز همینطور است.

        • هانس ون دن پیتاک می گوید

          گوگل: لوئیس گورن. استاد خود ما از VU و در حال حاضر در چیانگ مای زندگی می کند، که به عنوان یکی از بزرگترین متخصصان در جهان در مورد تراجنسیتی ها در نظر گرفته می شود.

  10. هانس ولیگه می گوید

    رولوف جان،
    من یک نظر دارم و آن این است:
    اگر به مطالعه ای "توسط دانشکده پزشکی" مراجعه می کنید، باید آن را درست بنامید و بدون اینکه پاسخی واقعی داده باشید با "و این آخرین چیزی است که در مورد آن می گویم" به صراحت نتیجه گیری نکنید. من فکر می کنم شما یک احمق بزرگ هستید که دوست دارید در بحث شرکت کنید اما نمی توانید حقایق را ارائه دهید.

  11. گریت ون دن هورک می گوید

    من برای این افراد تحسین زیادی دارم.
    به همین دلیل است که من تایلند را بسیار دوست دارم.
    ما دیگر این شکل از تساهل را در هلند نمی دانیم و فقط بدتر می شود.
    فقط بگذار هر کدام باشند. اگر در هلند مانند تایلند بود، تهاجم بسیار کمتر بود. این هم خیلی خوبه که یکی جرات داره مثل اون کاپئو زندگی کنه!!!!

  12. ویلیام ون دورن می گوید

    برای من - و مثال قابل توجهی از تفکر روانشناختی - غیرقابل درک است که مردم چنین مشکلی را از جهت گیری جنسی یکدیگر، ترجیحاتی که به کسی آسیب نمی زند، و عباراتی که در مورد آنها صدق می کند، ایجاد کنند. در واقع غیر قابل درک است، اما اغلب مشاهده می شود. انحراف از میانگین تقریباً همه کسانی را که - به گفته خودش - در انحراف متوسط ​​از میانگین قرار می گیرند، آزار می دهد. انسان او با تکامل خود خوش شانس نبوده است. او باید به دنبال مغزی متفاوت و منطقی تر باشد.

  13. کور ورهوف می گوید

    تایلند به تعداد بیشتری از این دانشجویان با تفکر انتقادی نیاز دارد. او می‌خواست پایان‌نامه‌ای بنویسد که در قفسه‌ها قرار نگیرد و دیگر خوانده نشود. ایجاد تغییر. تشویق ایستاده من برای این خانم.

  14. تایتانیک می گوید

    فکر می‌کنم در تایلند سر و صدا ایجاد کرده است، زیرا Thammasat یکی از دو مؤسسه آکادمیک اولیه در کنار Chulalongkorn است. علاوه بر این، من چیزی جز ستایش از این بانوی به ظاهر باهوش ندارم، امیدوارم او یک پسر خوب پیدا کند…

  15. جوگچم می گوید

    مجری: این بیانیه منتشر نشده است. تبعیض آمیز

  16. ویلیام ون دورن می گوید

    ترنس سکشوالیسم مطلقاً ربطی به جنسیت افرادی که فرد جذب آنها می شود ندارد، بلکه همه چیز به هویت جنسیتی خود مربوط می شود. مسئله صرفاً به دنیا آمدن اینگونه است. نه آموزش و نه فرهنگ کسی را تبدیل به یک ترنس‌جنسی نمی‌کند، یا - اگر به‌عنوان یک ترنس‌کشوال به دنیا می‌آید - کسی که نمی‌خواهد جنسیت خود را تغییر دهد (دیگر). نحوه برخورد فرهنگ با این پدیده تا حدودی متفاوت است.
    در یک فرهنگ، همجنس گرایی می تواند منفور باشد و همچنین میل به تعلق داشتن به جنس مخالف (تراجنسیتی). مهاجران با توشه ذهنی که هنوز در دهه 50 گیر کرده اند - و با "انحرافات" مورد نفرین قرار نمی گیرند - در تایلند عجیب به نظر می رسند.
    بله، و همچنین «انحراف» به نام همجنس‌گرایی فطری است، اما تمایل به تعلق به جنس مخالف (ترنس بودن)، و تمایل به همجنس بودن شریک جنسی («همجنس‌بازی») واقعاً دو متفاوت است. انحرافات. و آنها «انحرافات» نیستند که با بالا رفتن سن افراد به طور خودکار در یک منطقه خاکستری قرار گیرند. این فقط در مورد یک انحراف دیگر (که هیچ چیز ناپسندی نیز در آن وجود ندارد) صادق است: با موهای قرمز.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم