وحشیانه خشونت کامل (2)

با پیام ارسالی
Geplaatst در ستون, جامعه
برچسب ها: , , ,
28 اوت 2012

بدون استثنا، بهترین مبارزان موی تای همگی از ایسان، شمال شرقی برهوت آمده اند تایلند، که در آن شرایط زندگی به شدت اسپارت است و تمرین در واقع به محض قطع بند ناف آغاز می شود.

کودکان چینی-تایلندی بانکوک اغلب در سن دوازده سالگی دو چانه دارند و به همین دلیل مجبور می شوند موی تای را در قالب یک بازی رایانه ای تمرین کنند.

هنگامی که پس از ماه‌ها تمرین طاقت‌فرسا و بسیار منظم، مربی به این نتیجه می‌رسد که دانش‌آموزش آماده زنگ زدن است، کار واقعی می‌تواند آغاز شود. رابطه بین بوکسور موی تای و مربی او (خانم هایی نیز در این کشور وجود دارند که می توانند با پای راست خود آسیب جدی به چارچوب در بلوط وارد کنند) به شدت تشریفاتی دارد.

مربی به جنگنده جدید نام جدیدی می دهد که معمولاً نام کمپ آموزشی را به عنوان نام خانوادگی درج می کند. رابطه بین مربی و بوکسور به بهترین وجه در "رم موی"، زیباترین "رقص بوکس" که قبل از شروع هر مبارزه انجام می شود، همراه با صداهای یک ابوای تایلندی و پرکاشن بیان می شود. صدای ابوا «پی»، در گوش غربی، بسیار شبیه ساز بادی است که توسط افسونگران مار نواخته می‌شود و یادآور صدایی است که گربه‌ها هنگام جدا شدن زنده از بدنشان می‌سازند.

در رینگ، دو بوکسور هر کدام روی رقص خود کار می کنند، با حرکات آهسته زانو به سمت بالا، گام های جانبی و حرکات سر که یادآور تکان دادن سر است.

پس از پایان رقص، بوکسور به گوشه خود در رینگ می رود و مربی پیشانی بند بافته شده ای را که مبارز در حین رقص بسته است، برمی دارد. سپس دو بوکسور به سمت یکدیگر می روند، با یک ضربه سبک با دستکش بوکس به دستکش حریف سلام می کنند و سپس زنگ راند اول به صدا در می آید.

اگر قتل عام درون رینگ نباید بیش از یک خمیازه ترقه از تماشاگر ایجاد کند، ممکن است ایده خوبی باشد که فعالیت های تماشاگران را در سکوها تماشا کنید. تایلندی ها قماربازان بدنام هستند و مبالغ نجومی اغلب برای بسیاری از علاقه مندان در خطر است. با هر ضربه جانبی با هدف بالا، خرچنگ بالا یا ضربه آرنج، صدای "HOEEEEIII" یا "WAAAAIII" از هزاران گلو به صدا در می آید و سهام افزایش می یابد (پایین نمی آید زیرا مجاز نیست).

هنگامی که یک مبارز سرانجام پس از دریافت یک ضربه به سمت بالا که باعث شکستگی استخوان گونه می‌شود، مجبور می‌شود تسلیم قوانین جاذبه شود، بسیاری از قماربازان حاضر بلافاصله به تلفن‌های همراه خود می‌رسند و چیزی شبیه به این فریاد می‌زنند:

"اما عزیز، ما فقط سمپان را می فروشیم!!!

17 پاسخ به "بی رحمی خشونت کامل (2)"

  1. هنک می گوید

    قمار در بوکس؟
    آیا پلیس نیز با جدیت به این موضوع می پردازد؟
    بخوانید که PTY در جستجوی بازیکنان دومینو بود. بازیکنان، از جمله گلدان 20 بات، شکسته شده بودند.

    • کور ورهوف می گوید

      هانس، من کاملاً می توانم آن را تصور کنم: «شما بچه ها در کنار آقایان می درخشید، بدون مجوز دومینو بازی می کنید. و پس از آن هنوز هم قمار کنید، حتی بدون پرداخت اول ONS؟ دستبند سومچای کجاست؟».

  2. گریت می گوید

    کور ظاهراً یک خبره واقعی آیسان است.
    جمله آغازین او را ببینید.
    زندگی در آنجا به شدت اسپارتی است.
    من/ما در آیسان زندگی می کنیم.
    پسر دوستان و آشنایان من (تایلندی) اسپارتانی زندگی می کنند.
    و اینها کارگران ساختمانی، کارگران مغازه و البته کارمندان شرکت هستند
    vele kantoren etc En eigenaars van fabrieken servicebedrijven en
    بسیاری از پیمانکاران و غیره با کارگرانی از روستاها عمدتاً…

    GJ

    • کور ورهوف می گوید

      گریت عزیز،

      کشاورزان واقعاً در حلقه دوستان / آشنایان شما گم شده اند. یا آیا Isaan ناگهان به طور کامل با Tesco's.7 یازده و بلوک های اداری پر شده است. چون اون موقع واقعا خیلی دلم تنگ شده بود.

      • گریت می گوید

        چرا کشاورزان گم شده اند؟

        من با این جمله شروع می کنم که سوم از یک روستای بسیار کوچک می آید
        جایی که البته ما افراد زیادی را می شناسیم. من هم همینطور. خانواده ون سام مزارع برنج، مزارع درختان لاستیک و باغ بزرگ سبزیجات و میوه را برای فروش در بازار مدیریت می کنند.
        خواهر و شوهرش همه چیز را برای ما مدیریت می کنند و می فروشند و می توانند بیشتر درآمد را نگه دارند. بخشی از آن را برای خریدهای بعدی ذخیره می کنیم.

        Nee de Isaan is gelukkig niet volgebouwd met allerlei grote supermarkten etc. Maar ze zijn overal In elke stad te vinden .

      • کیز می گوید

        چیزی که من هم در دایره آشنایان حسرت می خورم، بار دختران یا بازنشسته ها هستند... به نظر می رسد آنجا هم رایج هستند.

  3. فرد اسکلدرمن می گوید

    گریت عزیز، اکثر مردم آیسان کشاورزان فقیری هستند و در واقع تربیت اسپارتی داشتند.

    • استوی می گوید

      اسپارتان شاید بهترین من.
      من 18 سال است که به تایلند می روم و می توانم به شما اطمینان دهم که در آن آیسان به ظاهر فقیر که همسرم از آنجا آمده است، چیزهای زیادی تغییر کرده است، مانند اینکه تقریباً همه ماشین ها و موتورها زیر XNUMX سال در آنجا رانندگی می کنند.
      به‌عنوان مثال بزرگ c، تسکو، هوم پرو، بازار خانگی همگی در آنجا حضور دارند و من اغلب در کلان محلی آنجا خرید می‌کردم و می‌توانم به شما اطمینان دهم که در برخی اوقات اوج بار چندین گاری مواد غذایی در جدیدترین وانت‌ها و خودروهای شاسی بلند بارگیری می‌شد. من اغلب برای کارم به کشورهای جهان سوم می روم و می توانم به شما بگویم که مسلماً isaan آنقدرها هم که خیلی ها می گویند فقیر نیست.

    • گریت می گوید

      پس فرد
      اکثر مردم ایسان کشاورزان فقیر هستند.
      حالا چطوری بهش میرسی؟؟
      سوم من از دهکده ای کوچک (فقیر) در آیسان می آید.
      35 کیلومتر از خانه فعلی ما در ناخون فانوم

      در هر صبح یک مهاجرت بزرگ به شهرها وجود دارد.
      به خصوص کارگران ساختمانی و غیره
      Maar ook veel scholieren niet te vergeten, mensen die in de diverse kantoren en winkels werken. In de restaurants etc. en de grote markten niet te vergeten.
      شما دیگر نمی توانید در مورد آیسان نه بگویید، شرایط زندگی به شدت اسپارتی است.
      هنوز هم وجود دارد، اما آنها استثنا هستند.

      Overal rotzooi neergooien Ja en veel te veel slechte whiskey drinken JA

      آیا مردم شهرهای بزرگ را فراموش نمی کنید آنها را به حساب نمی آورید.

      آیا نویسندگان فوق در آیسان شناخته شده اند؟

      Trouwens mijn klusjesman is een ex kampioen Muay Thai bokser en nu zeer welgesteld.
      زمین های کشاورزی و شالیزار + انواع تجارت در همه جا
      گریت

  4. گریت می گوید

    این هم تصادفی Tjanuk !!

    من همچنین از یک روستای کشاورزی / دامداری بسیار کوچک در IJSELSTREEK آمده ام.
    من هم اهل قبل از جنگ هستم، بنابراین می دانم در مورد چه چیزی می نویسید.

    شما در اسعان از خدمتکاران و کنیزان می نویسید.
    Die heb je daar zo goed als niet. Alleen met de rijst verbouwen en oogsten worden veel dorpelingen ingehuurd.
    ممکن است مزارع بزرگی وجود داشته باشد، اما من آنها را نمی شناسم.

    در مورد شرایط در آیسان چیزهای زیادی نوشته شده است اما من فکر می کنم بیشتر آنها
    نویسندگان هرگز آنجا نبوده اند، چه رسد به نوشتن چیزی معنادار در مورد آن.

    آخرین نظر از طرف من در مورد این موضوع.

    مراقب باش!

    • ریاضی می گوید

      کمی خارج از موضوع... آیا شما گریت هستید که از میخانه جان در Udon Thani نیز بازدید می کنید. با احترام، مت

      • گریت می گوید

        نه من نیستم

        حتی برای خیلی ها بدتر، من هرگز به میخانه نمی روم. نه الان و قبلش
        (در هلند) هیچ کدام.
        Alleen al de discussies in een kroeg houden mij daar van verre.

        Salut

        گریت

    • سر چارلز می گوید

      Ben inderdaad nog nooit in de Isan geweest ben en begrijp ook wel dat zo’n groot gebied méér biedt dan ‘Spartaanse’ omstandigheden anderzijds zijn de meeste of in ieder geval veel schrijvers toch wel in de Isan geweest lijkt mij aangezien hun vriendin/vrouw -kan het weliswaar niet met concrete cijfers onderbouwen- veelal uit de Isan afkomstig is en als zodanig wel degelijk er iets zinnigs over kunnen schrijven.

      Of ik er iets al of niet zinnigs over kan schrijven laat ik in het midden echter worden in mijn kennissenkring wier vrouwen zónder enige uitzondering wel allen uit de Isan komen met enige regelmaat verteld hoe ‘Spartaans’ het daar er in de Isan aan toe gaat.
      Zoals het op de grond zitten eten, met de kippen op stok gaan slapen op een dun matje eventueel dan ook nog bij de schoonouders en andere familieleden in één dezelfde ruimte afgeschermd door een dun gordijntje, dagelijks koken op een houtskoolvuurtje, ’s nachts wakker gehouden worden door ronddolende blaffende honden en irritante insecten, wassen en tandenpoetsen met water uit een ton en uiteraard het vermaledijde ‘gat’ in de grond wat niet meer dan omheind is dan wat roestige golfplaten.
      تایلند واقعی واقعی نیز به آن اضافه شده است و نکته خنده دار این است که آنها همچنین می توانند "غزلیانه" در مورد اینکه چقدر خوب است که چند هفته آنجا در خانه والدین همسرشان بمانند صحبت کنند. حتی یک روز هم نمی توانست دوام بیاورد.

      Tsja omstandigheden zijn subjectief en persoonlijk te noemen echter heb altijd al een hekel aan kamperen gehad wat voor mij gelijk staat als ‘Spartaanse omstandigheden’ edoch mijn liefde voor Thailand heeft dat in al die jaren niet kunnen doen veranderen óók niet als zou mijn vriendin uit de Isan afkomstig zijn geweest dat is wel zeker.

      علاوه بر این، برای اینکه خیلی از موضوع دور نمانم، به نظرم می رسد که وقتی تایلندی صحبت می کنم که اهل آیسان نیستند، نباید چیزی جز هیچ ارتباطی با بوکس موی تای نداشته باشند، اگرچه احتمالاً استثناهایی وجود خواهد داشت که تأیید می کند. قانون.

      • سر چارلز می گوید

        Zoals ik al zei beste Tjamuk of ik er iets zinnigs over kan zeggen laat ik geheel in het midden want kamperen is in mijn beleving sowieso al het synoniem voor ‘Spartaans’ en als ik dan vervolgens de verhalen hoor uit mijn kennissenkring hoe ze bij hun Isaanse schoonouders aldaar hebben verbleven dan is dat voor mij ‘Spartaans XXXL’. Dat heb ik er mee willen zeggen.
        خوب، من همچنین نمی دانم که آنها می توانستند 2 تا 3 هفته یا حتی بیشتر بدون نیازهای اولیه ساده دوام بیاورند.

        منظور از کور قطعا از توجه من دور نمانده است و من می خواهم فرض کنم که چنین عادات زندگی مبنای ایده آلی برای بوکس موی تای است و اوه خوب من اصولاً برای همه احترام قائل هستم.

  5. سیامی می گوید

    In Isaan heb je net zoals overal ter wereld trouwens, steden en platteland, de steden zijn in mijn ogen redelijk goed onwikkeld, het platteland daarentegen en dan bedoel ik de plaatsen die meer dan 5 km verwijderd zijn van een stad in de Isaan, zijn een ramp en echt heel arm ontwikkeld naar mijn inziens , ik vind het contrast dan ook heel groot bij deze gezegd. Iemand van op het platteland staat in het algemeen een heel pak achter in ontwikkeling vergeleken met iemand uit stad. Ik vind dan ook dat we hier spreken over 2 maten en 2 gewichten, iets dat hier in de discussies precies niet vastgesteld werd. Meer ga ik er ook niet meer over zeggen, alleen dat sommigen maar een heel klein blikveld hebben en anderen een groter. Dus ogen goed open en je zult zien dat we over 2 maten en gewichten spreken wat betreft de stad en het platteland in Isaan.

  6. هلندی می گوید

    در دهه هشتاد (اگر راست می گویم) یک قهرمان هلندی موی تای وجود داشت.
    اگر از افراد میانسال تایلندی و بزرگتر پرسیده شود، نام را بدون تردید می گوید.

    • خون تی می گوید

      می زند! تایلندی ها او را «Diamond Dekker» می نامند. در آن زمان بسیار محبوب بود، بالاخره تعداد کمی از خارجی ها بودند که در آن زمان در تایلند خشم ایجاد کردند. رامون دکر به دلیل سبک مبارزه سختش محبوب بود، مبارزان زیادی به اندازه او نمی رسیدند. مبارزات کلاسیک رامون دکر را در یوتیوب ببینید. حتی در مقطعی توسط وزیر ورزش تایلند سوگند یاد کرد، چیزی که در آن زمان بی نظیر بود! راب کامان همچنین بوکسور محبوب هلندی تایلندی بود. ولی فکر کنم قبل از رامون دکر اومده بود..


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم