زن گدا تایلند

تصور خیابان های بانکوک، پوکت یا پاتایا بدون گدا غیرممکن است. مادربزرگ های بی دندان پیر، مادران با نوزاد، مردان با دست و پا یا بدون دست و پا، خوانندگان کارائوکه نابینا، افراد ناتوان و ولگردهایی که گاهی اوقات با سگ های جعلی همراه می شوند.

با یک فنجان پلاستیکی در دست، آنها با حسرت به شما نگاه می کنند و چند کلمه گلایه آمیز را به سمت شما پرتاب می کنند، به زبانی که ما نمی فهمیم.
هر بار که با یک گدا مواجه می شوم، این یک دوراهی سخت برای من ایجاد می کند. چه چیزی را بدهیم یا از آن عبور کنیم؟

برای ژل شما کار می کندd

In تایلند همه باید برای پول خود کار کنند گزینه های زیاد دیگری وجود ندارد بدون کار، پول نیست. شما می توانید برای مدت طولانی به دنبال پیشخوان خدمات اجتماعی بگردید زیرا آن را پیدا نمی کنید.
هر کس فکر کند که یک زن تایلندی که به عنوان پیشخدمت در یک رستوران کار می کند، ماهانه حدود 5.000 بات (107 یورو) حقوق دریافت می کند، ابروی خود را بالا می برد. وقتی می شنوید که حداکثر 1 یا 2 روز در ماه رایگان هستند واقعاً حیف می شود. کمی محاسبه نشان می دهد که پیشخدمت مورد نظر حدود 0,46 سنت یورو در ساعت درآمد دارد. یک ساعت کار سخت با کمتر از نیم یورو!

به لبخند زدن ادامه بده و گله نکن

در طول اقامتم در پاتایا، اغلب برای صرف صبحانه به بیرگاردن، درست در ابتدای خیابان واکینگ استریت می رفتم. طبق معمول با گارسونی که همیشه صمیمی است گپ زدم. او پس از چند سوال بیشتر به من گفت که بسیار خسته است. او هر روز صبح از ساعت 10.00 صبح کار را شروع می کرد و در شیفت عصر ساعت 18.00 بعد از ظهر راحت می شد. سپس خانه هنوز هم به انجام خانه و آن به طور مداوم هفت روز در هفته. فقط یک روز در ماه مرخصی. پس نفس نمی کشید.

مادر با فرزند، در کنار جاده گدایی می کند

در مسیر صبح من هتل به Beergarden من مرتباً با یک زن گدا با یک نوزاد روبرو می شدم (عکس بالا را ببینید). اغلب در همان نقطه در سایه تکیه دادن به ماشین پارک شده و کودک روی بغل من. صحنه ای که تقریباً در هر فرنگی باعث ترحم می شود. معمولاً چند سکه شل در جیب خود دارید و به سرعت در فنجان را هدف می گیرید.

التماس بهتر از کار؟

گدایی در تایلند

متوجه شدم که به سرعت 20 بات یا بیشتر به یک گدا می دهم، گاهی اوقات حتی 100 بات به دلیل نداشتن فرقه های کوچکتر. و اینکه اول کیف پول خود را بردارید و بعد چیزی ندهید نیز کمی ناراحت کننده است.
غیرقابل تصور نیست که یک گدای متوسط ​​4 تا 5 بار در ساعت کمک مالی دریافت کند. گدایان به طور طبیعی در جایی می نشینند که فرنگ کافی از آنجا عبور می کند.

فرض کنید یک فرنگ به طور متوسط ​​10 بات (که در سمت پایین است) بدهد و هشت ساعت آنجا باشد، روزی 400 بات دریافت می کند. (5×10 بات در 8 ساعت). بعد از یک ماه او 12.000 بات التماس کرد. این بیش از دو برابر دستمزد ماهانه پیشخدمت در باغ آبجو است! برای نگه داشتن لیوان پلاستیکی بد نیست.

شاهد یک منظره ناخوشایند

یک روز شاهد یک منظره خاص و در عین حال آزاردهنده بودم. زن متکدی مورد آزار و اذیت و تهدید مردی نامرتب، احتمالاً دوست پسر یا همسرش، قرار گرفته است. واضح بود که این مرد لاغر تحت تأثیر مواد مخدر و/یا الکل بود. با توجه به ظاهر و ظاهرش، اولین بار هم نبود.

از آنجا که تایلندی به ندرت صدای خود را در ملاء عام بلند می کند و مطمئناً در خیابان فریاد نمی زند، به سرعت متوجه شدم که آنها به جای تایلندی، مردم برمه بودند. پرس و جو به من داد اطلاعات توجه داشته باشید که در موقعیت‌هایی مانند این، اغلب باندهای سازمان‌یافته از برمه را درگیر می‌کند که گدایی را پیشه خود کرده‌اند. کودک مورد نظر اغلب قرض گرفته می شود زیرا این امر درآمد اضافی زیادی را تضمین می کند.

باندهای گدایی سازمان یافته برمه

او احتمالاً آنقدر التماس نکرده بود که برای سرگرمی «گران» شوهرش، یعنی الکل و مواد مخدر، بپردازد. هم او و هم بچه شروع به گریه دلخراش کردند و برای یک لحظه به نظر می رسید که او می خواهد چند ضربه خوب به او بزند. تلفن همراهم با شماره پلیس آماده بود. خوشبختانه فقط فریاد زیاد بود.

در هر صورت مشخص بود که زن گدا قربانی این وضعیت شده است. او باید پولی را که التماس می کند به شوهر معتادش بدهد. بنابراین من به طور غیرمستقیم حامی آن لپضوان کثیف او هستم که تنبل تر از آن است که خودش کار کند. او همسرش را مجبور به گدایی می‌کند و اگر او کم جمع کند، در معامله به او کتک می‌خورد.

روز بعد که دوباره رد شدم با انتخاب سختی روبرو شدم. اگر چیزی ندهم او ضربه می زند، اگر چیزی بدهم، شوهرش از پول خوش نیت من نوشیدنی و مواد مخدر می خرد.

خلاصه دوراهی گدا.

14 پاسخ به “معضل گدایان”

  1. سفر می گوید

    خوب گفتی من هم همیشه با این مشکل دارم! همچنین در کامبوج با همه آن بچه های گدایی یا بچه هایی که کارت/دستبند می فروشند. یا استفاده از حیوانات، به عنوان مثال، فیل‌ها و میمون‌هایی که برای گدایی با فروش غذا به توریست‌ها استفاده می‌شوند یا می‌توانید با آنها عکس بگیرید. بعضی صحنه ها واقعاً دلخراش هستند!

    نتیجه گیری شخصی من این است که چیزی ندهم. برای کسانی که در کوتاه مدت بسیار آزاردهنده است، اما اگر همه از نظر ساختاری دست از دست بدهند، معلوم می‌شود که گدایی هیچ نتیجه‌ای ندارد و گداها (و باندها) باید چیز دیگری بیاورند. شاید فقط یک شغل پیدا کنید. اگر شرایط مناسب باشد، سعی می‌کنم با بچه‌ها صحبت کنم، شوخی کنم یا آهنگی بخوانم، به طور خلاصه، کمی توجه شخصی داشته باشم و اگر میوه یا چیزی همراهم باشد، چیزی را به اشتراک می‌گذارم.
    با این حال همچنان یک معضل است

  2. مارتن می گوید

    به نظر من به جای پول بهتر است به آنها یک لقمه بخورید. (در واقع، آنها تقریباً همیشه باندهای سازمان یافته هستند)

  3. رابرت می گوید

    بیشتر گدایی در بانکوک سازماندهی شده است. چند بار تقریباً روی آن مرد بی پا که معمولاً نیمه جان در وسط پیاده رو در سوخومویت در نزدیکی سوخومویت دراز کشیده، زمین خورده ام. اخیراً در سیلوم، منطقه دیگری که بسیاری از گردشگران فرنگ ثروتمند به آنجا می آیند، با آن برخورد کردم. هنوز هم برای حرکت دادن چنین انتهایی بدون پاها و یک قطعه درخشان از هدف‌گیری جغرافیایی عالی است.

    تقریباً تمام گداهای سوخومویت (بین آسوک و نانا) توسط یک زن مسن تایلندی اداره می شود که با سگ هایش راه می رود، من او را به طور مرتب در حال جمع آوری غارت دیده ام. گداها را پیاده می کنند و دوباره جمع می کنند و اغلب در شیفت کار می کنند. باندها از کودکان نیز برای فروش گل رز و غیره استفاده می کنند.

    در واقع یک معضل است. این «شغل» تنها راه کسب درآمد برای این افراد است، اما پول دادن آن را ادامه می دهد و فقط انگیزه می دهد. مخصوصاً وقتی صحبت از بچه ها می شود گاهی به جای پول دادن می خواهم برایشان چیزی بخرم مثلاً کفش یا غذا. در مورد چیزهایی مانند کفش/لباس نیز باید کمی مراقب باشید، زیرا ممکن است با «مدیران» دچار مشکل شوند. من هم پول می دهم اما خوب می دانم که با این وضعیت را ماندگار می کنم.

    • پیم می گوید

      من به سرعت یاد گرفتم که بعد از اولین باری که در تایلند بودم پول ندهم.
      هر کجا که هستید در 1 رستوران، بار، بازار، خیابان و غیره.
      این همه جایی است که گردشگران می آیند
      وقتی تصمیم گرفتم به اون پسر با گل رز 1 نوشیدنی بدم ترس رو تو چشماش خوندم خواهرش رو آورد داخل تا سریع با هم زیر میز بخورن بیرون بابا 1 مشت بهشون جایزه داد.
      در بازار 1، شخصی بدون پا در کنار من با 1 ظرف خالی روی زمین دراز کشید، در مدت 15 دقیقه بیش از 100 Thb داشت.
      یک بار دختری آنقدر بداخلاق بود که وقتی وارد شد یک پوک خوبی از پشت به من زد.
      سپس کاری انجام ندهید، اما شکایت خود را با صاحب بار ارسال کنید، در غیر این صورت ممکن است دچار مشکل شوید.
      در سواحل اغلب چندین زن هستند که با همان کودک روی دستان خود از آنجا عبور می کنند.

    • گریت می گوید

      مدتها پیش درمان شدم تا گداهای رقت انگیز را نیز رقت انگیز بدانم.
      حدود 9 سال پیش (من هنوز در تایلند زندگی نمی کردم) با سوم نزدیک هتلمان (دنیای جدید) قدم می زدم. در آن زمان، سوم اغلب به هلند می رفت، که در آن زمان نسبتاً آسان بود.
      در گوشه ای از خیابان مردی نشسته/دراز کشیده بود با پایی به طرز وحشتناکی بدشکل، همچنین خونین. بنابراین چیزی داده شده است.
      راه افتادیم و ناگهان سوم توجه من را به آن مرد جلب کرد.
      پای خون آلودش را زیر دستش گرفت، از خیابان عبور کرد، سوار ماشین پارک شده شد و رفت.
      هرچند من خیلی خندیدم

      گریت

  4. سام لوی می گوید

    فراموش نکنید که برمه ها به طور غیرقانونی در تایلند هستند. به همین دلیل شغلی پیدا نمی کنند. کار اعلام نشده - در ساخت و ساز - ممکن است یک گزینه باشد، اما برای همه نیست. بنابراین اگر می توانید از آن صرفه جویی کنید - من معمولاً 5 بات می دهم - فقط این کار را انجام دهید.

    • مارتین می گوید

      در تایلند بسیاری از برمه ای ها هستند که به طور غیرقانونی در اینجا کار می کنند. هم در ساخت و ساز و هم در رستوران ها، هتل های کوچک و افراد خصوصی.
      یک تایلندی 120 بات در روز دریافت می کند، در مقابل یک برمه 80 بات. من مرتباً از یک رستوران باربیکیو بازدید می کنم و فقط برمه ای ها در آنجا کار می کنند. دیروز هم آنجا شام خورده بود، فقط همه برمه ای ها ناپدید شده بودند، شاید حدس بزنید، توسط پلیس دستگیر شده و پس از یک شب غر زدن و پرداخت 5000 بات به آن سوی مرز منتقل شده بودند. همچنین در بازار محلی گداهای بیشتری وجود دارد، همانطور که گفته شد، بیشتر از کار کردن به ارمغان می آورد و تمام درآمد به الکل و سیگار تبدیل می شود. حتی افراد جوان سالم هم برای درخواست پول به فالنگ می آیند. بنابراین نتیجه‌گیری من این نیست که چیزی بدهم، زیرا افراد بیشتری در لباس‌های کهنه پنهان می‌شوند و سعی می‌کنند پول شما را بدزدند. حتی 5 بات هم نیست.

      • سام لوی می گوید

        به شما عزیزان. انجام میدهم. من اصلا مشکلی باهاش ​​ندارم من اسکناس 20 باتی و مطمئناً 100 بات را نمی دهم. هر کسی باید خودش بداند.

        یک بار روی یک نیمکت نزدیک یک زنجیره معروف همبرگر نشستم. کمتر از 50 متری زنی بود که بچه ای در دست داشت. او آنجا نشسته بود و التماس می کرد.

        من چندین تایلندی دیده ام که به این زن پول می دهند. و اگر کسی از صنعت گدایی آگاهی داشته باشد، باید تایلندی باشد. از من بگیر که تایلندی به چنین زنی پول نمی دهد.

        بنابراین با صنعت گدایی سازمان یافته در تایلند خیلی بد نخواهد بود. و بعداً در روز یا عصر، اگر یک نوشیدنی به ارزش 100 بات به یک کودک در یک بار پیشنهاد دادید، به این فکر کنید که با نگذاری یک سکه 5 بات در فنجان او، چند فرصت را از دست داده اید.

        • در حال ویرایش می گوید

          من مقداری را به پیرزنی در هوآهین دادم که وضعیت بسیار بدی داشت. هیچ اشکالی ندارد که جی دی خود را هر از چند گاهی نشان دهید.

  5. تایلند گنجر می گوید

    حتی قبل از اینکه به تایلند بروم، به پاریس رفتم. مردی کر و لال روی زمین نشسته بود و در مقابلش تابلویی نوشته بود که کر و لال التماس می کند. من همان طور که (کر) لال به آن مرد پول دادم. چند ساعت بعد در یک میخانه با او روبرو شدم که در مقابل فشار صحبت می کرد و مشروب می خورد.

    چند سال بعد در سن پترزبورگ افرادی را دیدم که در کنار بچه ها گدایی می کردند. در سرما و فقط در خیابان دراز کشیده بدون لباس ضخیم. پس دوباره پول بده…. خوب این افراد در پایان روز توسط یک رولز رویس چاق انتخاب شدند.

    نتیجه این است که در تایلند درست از کنار افرادی که گدایی می کنند رد می شوم. آیا این اثر مطلوب است؟

    • meazzi می گوید

      گدایی در اروپا هم غیرمعمول نیست. فقط به روشی دیگر. درست زمانی که در حال غذا خوردن هستید، زنگ به صدا در می آید و شما توسط انواع پیپوهای مختلف مورد آزار و اذیت قرار می گیرید. در تلویزیون هلند معمولاً فرمول موفقیت و غیره است.

      • پیم می گوید

        Roon اینجا در مورد تایلند صحبت می کنیم.
        در اروپا می دانیم که پاسخ ندهید و به تماشای تلویزیون با مامالو بروید.

  6. هنک ون تی اسلات می گوید

    هیچ چیز ندادن یک صنعت سازمان یافته است.
    بارها دیده ام که آنها را با وانت در جاده دوم پیاده کرده اند.
    چیزی که همچنین آزاردهنده است، یا بود، زیرا خوشبختانه شما دیگر این را زیاد نمی بینید، بچه هایی بودند که عمدتاً در خیابان واکینگ استریت آدامس می فروختند.
    و این آقا می تواند از پس هر توریستی برآید، فکر می کنم، آن مردی است که در یک ماشین معلول در خیابان واکینگ استریت گل می فروشد.
    کل تجارت گل متعلق به آن پسر است، یک بار دیدم که او از ماشینش پیاده شد، ماشینی که ساخت آلمان بود، به اضافه یک اتوبوس بزرگ پر از گل، تا یک زن مسن تایلندی بتواند بلافاصله وقتی همه چیز را تمام کرده دوباره شروع کند. فروخته شده به توریستی که از فتح تایلندیش خوشحال است؟؟؟؟؟؟ ساخته شده با یک دسته گل رز

    • نیک می گوید

      در تایلند به اندازه کافی سازمان های "خیریه" قابل اعتماد وجود دارد که می توانند به طور منظم کمک مالی کنند یا خیر، که به شما کمک می کند تا از شر گناه خود خلاص شوید!


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم