سوال خواننده: عادات عجیب سوپرمارکت تایلندی

با پیام ارسالی
Geplaatst در سوال خواننده
برچسب ها:
نوامبر 15 2020

خوانندگان محترم

من تعجب می کنم که وقتی به سوپرمارکت، تسکو، ماکرو و ... می رویم و یکی از اقوام تایلندی می آید، گاری خودشان را نمی گیرند بلکه همه چیز را در سبد خرید من می ریزند. و اغلب مقرون به صرفه ترین محصول نیست.

سپس در صندوق برای مدتی گم می شوند، یا با علاقه زیادی به مگسی روی سقف خیره می شوند.

آیا شما هم از این موضوع رنج می برید و چگونه با آن کنار می آیید؟

با احترام،

یوهان

12 پاسخ به “سوال خواننده: عادات عجیب سوپرمارکت تایلندی”

  1. برت می گوید

    تو بابای پولدار غرب هستی.
    آیا سعی کرده اید به همسرتان توضیح دهید که این رفتار را دوست ندارید؟
    من یک گاری اضافی می آوردم و همه وسایل آنها را در آن سبد خرید می گذاشتم و فقط با وسایل شما در صندوق پرداخت هزینه سبد خرید را پرداخت می کردم. اگر وسایلشان را می خواهند باید خودشان با وسایلشان به صندوق ها بروند. یا اینکه در چادر رعد و برق می دهد.

  2. اندی می گوید

    یوهان

    کارت پرداخت المثنی را درخواست کنید و به یکی از اعضای خانواده بدهید و مشکل حل می شود

  3. فرد می گوید

    سلام یوهان

    مطمئناً یک رسم نیست که فقط در تایلند وجود داشته باشد. من هم به طور مرتب به تایلند رفته ام، اما سال ها در فیلیپین زندگی کرده ام و بله، همین رفتار را دارم.

    خوب، چگونه آن را حل کنیم. ساده: قبل از اینکه به یک سوپرمارکت بروم، از شخصی که با من سفر می‌کند می‌خواهم به دنبال چیزی برای من بگردد (مثلاً یک خمیر دندان با نام تجاری یا اندازه خاص) که تقریباً مطمئن هستم در آنجا برای فروش نیست. در این بین سریع خریدهایم را انجام می دهم و به صندوق می روم.

    اگر کمک جستجوی من مرا پیدا کرد و نشان داد که کالای مورد نظر پیدا نمی شود، او را به جلو هل می دهم تا پشت سبد خرید یا سبد خرید من قرار بگیرد و سپس می گویم که خودم نگاهی خواهم داشت. البته مواظب او (یا او) باشید که پرداخت واقعاً سررسید است و سپس بیرون آمده، کارت پرداخت را به صندوقدار بدهید و پرداخت کنید. او البته برای بار دوم به راحتی دچار آن نمی شود، اما هی، یک بار برای صرفه جویی در برخی هزینه های غیر ضروری کافی است.

    خرید بسیار سرگرم کننده

    فرد

  4. فونز می گوید

    همانطور که برت می گوید عمل کنید و به همسرتان بگویید که با او ازدواج کرده اید نه با خانواده اش.

  5. TheoB می گوید

    یوهان،

    ابتدا آن را با شریک زندگی خود در میان بگذارید. به شریک زندگی خود بگویید که وقتی یکی از بستگان تایلندی این کار را می کند چه احساسی دارید و فکر می کنید این عادت عجیبی است.

    اگر می خواهید خیلی غیر دیپلماتیک باشید، فقط وسایل خود را از گاری برداشته، هزینه آن را بپردازید و اجازه دهید یکی از اعضای خانواده هزینه وسایل خود را بپردازد.
    آزارم نمی دهد، چون همیشه با هم به خرید می رویم.

  6. جان چیانگ رای می گوید

    من معتقدم که برخی از تایلندی ها فکر می کنند وقتی عضو خانواده آنها هستید، می توانید با خرید غذا نیز کمک مالی کنید.
    حداقل اگر ناگهان به چیزهای دیگر در صندوق یا به مگسی روی سقف خیره شوند، این احساس را به شما دست می دهد که فکر می کنند یا امیدوارند که این فرنگ نیز هزینه همه چیز را برای آنها بپردازد.
    این بیشتر یک تاکتیک غافلگیرکننده است که بسیاری از فرنگ ها در آن می افتند، هر چند خودشان مقصر باشند.
    فقط به آنها بگویید، چون به فضای بیشتری در ماشین خود برای خود نیاز دارید، آنها باید خودشان ماشین دیگری ببرند.
    اگر بعداً مردم فکر می کنند که شما برای همه چیز برای آنها هزینه خواهید کرد، می توانید با آرامش با لحنی دوستانه بگویید که همیشه اینطور نیست.
    با خانواده تایلندی ام بدون اینکه به چیزهای دیگر خسیسی داشته باشم، مدتهاست که نشان داده ام از نظر پرداختی محدودیت های مشخصی دارم و این الان مورد قبول همه است.
    اینجا هم آهنگر خوشبختی یا بدبختی (مالی) خودت هستی.555

  7. پیتر می گوید

    خیلی عادی بله، و دقیقاً به همین دلیل است که نمی روم، اما یک آبجو در طناب غذا می خورم

  8. جان اس می گوید

    واقعاً قابل تشخیص است. بسته به اینکه چه کسی با من می رود، مقداری نقد به او می دهم که بتواند خرج کند.

  9. روود می گوید

    بله، این اغلب اتفاق می افتد و البته این نیت است که شما برای همه چیز بپردازید.

    راه حل این است که از سبد دوم استفاده کنید و محصولات خود را قبل از پرداخت در یک سبد خرید بارگیری کنید. شما فقط سبد دیگر را به حال خود رها کنید.

  10. رود می گوید

    من بارها آن را شنیده ام و خودم آن را تجربه کرده ام.
    سپس میله ای را پشت پیام هایم گذاشتم و پیام هایی را که مال من نبودند پشت آن قرار دادم.
    آن خواربار پس از آن در صندوق عقب مانده بود.
    من بسیار مهربان هستم، اما - در صورت لزوم - بسیار نادان، همانطور که از این واقعیت نشان می دهد که من متوجه نشده بودم که باید برای آن مواد غذایی هزینه کنم.

  11. هرمان بوتس می گوید

    به همین دلیل است که من همیشه می گویم هرگز در نزدیکی خانواده خود زندگی نکنید. همسر من اهل آنگ تانگ (نزدیک به آیوتایا) است و ما در منطقه چیانگ مای زندگی می کنیم علیرغم اینکه او یک قطعه زمین بزرگ با یک خانه روی آن دارد. خانواده او در آنگ تانگ. من مشکلی ندارم که با هزینه من به خانه او برویم تا با تمام خانواده شام ​​بخوریم. دو بار برای والدینش و خانواده برادر کوچکش برای یک سفر یک روزه (پدرش دریا ندیده بود) یک مینی ون کرایه کردم اما وقتی پول را می دهم خودم تصمیم می گیرم. همیشه به قول ما با یک انگشت شروع می شود و به یک بازو ختم می شود. و مهمتر از همه، هرگز به خانواده همسرتان پول قرض ندهید، در 2 درصد موارد دیگر هرگز آن را نخواهید دید.

  12. استن می گوید

    وانمود می‌کنم که کیف پولم را فراموش کرده‌ام و می‌پرسم که آیا او برای همه چیز پول می‌دهد یا خیر. بالاخره ما خانواده ایم، درسته؟!


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم