خوانندگان محترم

پذیرش همسرم برایم سخت تر می شود. هرگز کافی نیست و آنها همیشه بیشتر می خواهند. این باعث تنش بین من و دوست دختر تایلندی من می شود. اکنون می دانم که اکثر مردم در این وبلاگ تایلند فریاد خواهند زد: دست از خوردن آن غذا بردار. من چنین توصیه ای نمی خواهم. این همیشه امکان پذیر است.

کم کم داریم خانه پدر و مادر دوست دخترم را بازسازی می کنیم. دوست دختر من برای آن پس انداز می کند و من هم همینطور. من می دانم که آن مردم فقیر هستند و دوست دارند زندگی بهتری داشته باشند. ما اخیراً برای فضای بیشتر یک پسوند به خانه اضافه کردیم و سقف آن تعویض شد. هنوز تمام نشده است و آرزوها برای بازسازی جدید در حال حاضر روی میز است. تشکر هرگز یک گزینه نیست.

فکر می کنند هر فرنگی ثروتمند است. من اون نیستم من شاغلم و برای پولم باید سخت کار کنم. دوست دختر من در بازارها غذا می فروشد و از آن درآمد زیادی دارد. من با او موافق نیستم که بیشتر پول را برای پدر و مادرش پس انداز می کند نه برای آینده ما. او هر ماه 3.000 بات انتقال می دهد و هزینه بازسازی خانه را نیز می پردازد. و او هم هزینه های خودش را دارد. به این ترتیب کمی باقی می ماند و همه چیز باید از من بیاید. من به او کمک می کنم، اما اکنون از آن خسته شده ام، زیرا هرگز تمام نمی شود.

اکنون کف باید دوباره سفت شود. سقف پسوند طرف دیگر خراب است و همچنین نیاز به تعویض دارد.

فرنگ های دیگر چگونه با این موضوع برخورد می کنند؟ بهتر نیست بودجه تعیین کنید؟ پس برای بازسازی خانه پدر و مادرش بیش از 20.000 بات در سال نمی پذیرد؟

از مهاجران با تجربه در این نوع مسائل راهنمایی می خواهم.

خالصانه،

ران

29 پاسخ به "سوال خواننده: چگونه با یک شوهر شوهر حریص در تایلند برخورد کنیم؟"

  1. ارجندا می گوید

    در فرهنگ تایلندی هرگز نباید انتظار تشکر داشته باشید.این کارها برای تایلندی ها عادی است!!و برای اینکه به شما نصیحتی بکنم، یک سال چیزی ندهید و ببینید کجا ایستاده اید، شما به عنوان پرداخت کننده هستید. اونی که تعیین میکنه چجوری و کی با خونه چیکار میشه قبل از اینکه تو عکس باشی اینجور کارا هم میکردن احتمالا نه!!!!نمیخواد برات فکور عذاب باشه ولی تو همیشه می توانی هنوز هم پول بدهی !!و تو مجبور نیستی بازسازی کنی، این کار را خودت انجام می دهی از این فکر که طبیعی است، از خودت بپرس آیا اینجا برای پدر و مادر شوهرت هم انجام می دهی، تو بابا نوئل نیستی!! !

    • تایلند جان می گوید

      سلام آریاندا

      معجزات هنوز در حال رخ دادن است، مادرشوهر تایلندی من با من تماس گرفت و از من بسیار تشکر کرد زیرا من به او جاروبرقی داده بودم و مواد لازم را به او داده بودم تا کف بتنی خانه را بپوشاند. بنابراین در فرهنگ تایلندی نیز افرادی هستند که فقط بگو متشکرم و سپاسگزار باش مادرشوهرم هیچ وقت از من چیزی نخواسته با اینکه واقعا پول زیادی نداره.تا جایی که برای پدرشوهرش یا خانواده اش روشن کنه. فقط روشن کنید که هر فنگ غنی نیست همچنین به طور واضح توافق کنید که هر ماه چه پولی به پدر و مادر می رسد. و از آن منحرف نشوید. دستان خود را روی هم بگذارید وگرنه همه چیز تمام شده است. من قبلاً این موضوع را خیلی واضح با همسرم در میان گذاشتم و به او گفتم که من مطلقاً ثروتمند نیستم.

  2. دیک ون در لوگت می گوید

    ایده من: شما چیزی را که می توانید دریغ نکنید می دهید و چیزی را که نمی توانید دریغ نکنید نمی دهید. دوست دخترم اغلب به درخواست های پول پاسخ می دهد: من آن را ندارم و این پایان کار است. کلمات زیادی را هدر ندهید. به سادگی: من آن را ندارم. دوره زمانی. توضیح دادن فایده ای نداره شانه های خود را بالا انداخته و به نفس کشیدن ادامه دهید. بگذار غر بزنند.

  3. BA می گوید

    فقط اجازه دهید دوست دخترتان ترتیب آن را بدهد. به او یک بودجه ثابت در ماه بدهید و کارتان تمام است. توضیح اینکه او می تواند آن را برای خودش پس انداز کند، اما اگر همه آن را به خانواده اش بدهد، چیزی برای او باقی نمی ماند، ساده است. سپس دوست دختر شما گاهی شکایت می کند که "من پول ندارم"، اما این فقط تقصیر خودش است. تا زمانی که به دادن ادامه دهید، در واقع پایانی برای آن وجود ندارد.

    در رابطه با یک فرد تایلندی با یک تفاوت اساسی روبرو می شوید. به این فکر می کنید که برای بعداً وقتی پیر شدید پس انداز کنید. او فکر می کند: بچه ها را سریع بسازیم و مطمئن شویم که وقتی ما بزرگ شدیم، شغل خوبی دارند. او اهمیتی برای پس انداز برای بعد نمی بیند، زیرا از قبل انتظار دارد که فرزندان شما بعداً پول بیاورند.

    از آن چیزها بیشتر است. دوست دخترم گاهی در مورد خرید زمین برای زمانی که ما بعداً در تایلند زندگی می کنیم غر می زند. که من همیشه پاسخ می دهم که این اتفاق نخواهد افتاد. آیا او اکنون طرحی برای گرفتن وام مسکن برای خرید زمین دارد، زیرا زمین «فقط بالا می رود»... سپس سعی کنید توضیح دهید که می توانید مبلغ X را با بهره 7 درصد به صورت سالانه وام بگیرید؟ یک قطعه زمین بسیار گران قیمت را در 20 سال به دست می آورید، و اگر همسایه شما یک دیسکو پر سر و صدا در کنار آن قرار دهد، "بالا بالا" نیز می تواند به "بالا پایین" تبدیل شود. علاوه بر این واقعیت که پول شما در زمین بسته می شود و نه در دارایی نقد. (و جدای از حقوق مالکیت…..) اگر توضیح دهید که اگر مقدار X را در یک حساب قرار دهید و سود بهره دریافت کنید، معما کامل است. و سپس دوباره از نو شروع می شود: "عسل، زمینی را برای فروش می بینم..."

    در هر صورت، امور مالی خود را در دستان خود نگه دارید. تهیه مقداری پول برای مخارج زندگی و غیره برای او خوب است، اما حدی را تعیین کنید و بگذارید خودش این پول را برای پدر و مادرش ترتیب دهد.

  4. خون رودولف می گوید

    رون عزیز،

    برای مثال، اگر کمک به پرداخت هزینه‌های زندگی و/یا بازسازی‌ها همگی بسیار خوب شده است، در واقع از چیزی که خوشایند می‌دانید فراتر رفته‌اید.

    من از همان ابتدا به همسر و همسرم گفتم که من کسی نیستم که برای هیچ چیزی هزینه کنم. اولین بار وقتی با هم آشنا شدیم برای همسرم توضیح دادم. سپس در آن لحظاتی که پول خواسته شد، با او به همسرش رفت. نه یک "نه" منفی یا رد کننده، بلکه توضیحی مبنی بر اینکه قصد ندارم پول بدهم یا قرض بدهم. بدون اشاره به چگونگی و چرایی آن. به سادگی موضع خود را بیان می کنم: من یک بانک قرض الحسنه نیستم. یکی خوشش نیامد و شروع کرد به غیبت کردن، دیگری قدردانی کرد و آن را رها کرد. مردم در نهایت به شرایط عادت کردند.

    مثلاً اگر همه با هم به یک رستوران برویم، کسی که دعوت می‌کند پول می‌دهد یا همه با هم می‌پیوندیم.
    وقتی ما به خرید در Big C می رویم و اعضای خانواده با هم می آیند، من نمی خواهم آنها مواد غذایی خود را در سبد خرید من بگذارند. همه منابع سوء تفاهم
    اما وقتی پدرشوهرم فوت کرد، من و همسرم به همراه دو تن از ثروتمندترین خواهران خانواده، بیشتر هزینه ها را پرداختیم.
    گاهی اوقات ما یک برادرزاده / خواهرزاده را به تعطیلات می بریم. گاهی با او به شهر بزرگ می رویم. همه به نوبت خود خواهند رسید.

    من شخصاً فکر می‌کنم فرنگ‌ها در سخاوت‌شان خیلی زیاده‌روی می‌کنند. در ابتدا همه چیز خوب و خوب است، بازی کردن فریتز بزرگ، ترس از دست دادن چهره، عدم تمایل به توهین به رابطه جدید، مهارت کافی برای نه گفتن، عدم توانایی برای توضیح دادن به طرف مقابل در مورد این نوع رفتارها او را آزار می دهد. پدیده می نشیند و غیره.
    دلایل زیادی برای اجتناب از درخواست پول از دیگران وجود دارد.

    اما: اگر همیشه مردم را راضی می کنید و به آنها این ایده را می دهید که هر چیزی ممکن است، آنها به کسانی که به شما مراجعه می کنند اطلاع نمی دهند که آیا همه چیز هنوز کار می کند. این به سادگی برای راحتی در نظر گرفته شده است. رفتار شریک تایید کننده مجاز بودن آن است. او تایید و اجازه می دهد.
    در این میان، دلخوری شما بیشتر می شود. همینطور سوء تفاهم در رابطه و با پدر و مادر. بنابراین باید خودتان شفافیت ایجاد کنید.

    با برنامه ریزی با هم شروع کنید. او را به طور کامل در کل تصویر مالی خود با توجه به رابطه خود، آینده آنطور که با او می بینید و اینکه موقعیت خانواده همسرتان را می بینید، درگیر کنید. او را تا حدودی مسئول آن آینده کنید. او در رابطه شما برابر است. به او بگویید که در مورد انتقال پول، در مورد آن پرداخت ها چه فکر می کنید، به او بگویید چه چیزی منطقی است و چه چیزی در شرایط شما ممکن است. همچنین آنچه را که فکر می کنید سازنده نیست به او بگویید.
    اجازه دهید او همچنین آنچه را که فکر می‌کند معقول است، آنچه را که سازنده می‌بیند تعریف کند و سعی کنید با هم به اجماع برسید. بنابراین، قبل از اینکه بتوانید روی همسر خود کار کنید، باید رابطه را شروع کنید. از آنجایی که انتظارات آنها به طور قابل توجهی افزایش یافته است، می توانید فرض کنید که یک تکه کیک نخواهد بود.

    مهمترین چیز این است: در مورد نحوه ارتباط خود با خانواده در آینده توافق کنید و از دیده شدن شما یا شریک زندگیتان به عنوان مرد بد جلوگیری کنید. شفاف باشید و با هم کار کنید!

    موفق باشی، رود

  5. ناشناس می گوید

    این بسیار ساده و آسان است. دختر و مال آنهاست و هر چه مال دختر است مال آنهاست. از نظر آنها، هر کدام به نسبت آنچه به خود و دخترشان می دهید، فقط سهم کمی می خواهند.

  6. پاسکال می گوید

    عزیز من هم این مشکل را دارم، پول بیشتری میخواهند و وقتی میپرسم دقیقا برای چه چیزی لازم است احمقانه ترین چیزها را به من میگویند، چون هیچ وقت نمیبینم که بازسازی شود.
    نیاز به پول برای یک ماشین برنج نو برای زمین دارم، اما وقتی می روم بعد از آن نگاه کنم، هنوز همان ماشین های زنگ زده قدیمی را می بینم، وقتی می پرسم چرا برنج فروخته نمی شود، پاسخی که می گیرم این است که منتظرند تا قیمت مشخص شود. خوب من سعی می‌کنم به آنها توضیح دهم که یک کشاورز برنج‌کار که برنج خود را نمی‌فروشد، تاجر هم نیست، یک تجارت باید ادامه دهد، در غیر این صورت بهتر است آن را متوقف کنید، اگر فقط باید پول بگذارید، کل تجارت را بفروشید. و بعد به شما پاسخ می دهید که بعداً تمام زمین ها را می گیرد و ارزش زیادی دارند، وقتی آن زمین ها را می بینم، فقط یک تکه از طبیعت وحشی را می بینم.
    بدترین چیز برای من این است که با وجود این که قبلاً چیزهای زیادی داده ام، هرگز تغییری در سطح زندگی آنها نمی بینم. می دانم وقتی من آنجا نیستم پدر می نوشد و مادر طلا می خرد، آنها هر کاری می خواهند انجام می دهند، اما وقتی من آنجا می مانم هنوز برای آب و برقی که شما در آنجا استفاده می کنید پول می خواهند. این چیزی است که من واقعاً در مورد آن فکر می کنم و در حالی که با دوست دخترم به سوپرمارکت می روم تا چیزهایی را برای آنها تهیه کنم که خودشان هرگز نمی خرند. اغلب به او می گویم که می خواهم برای او و فرزندمان هر کاری انجام دهم تا به آنها چیز خوبی بدهم. برای دادن زندگی، اما پدر و مادرش فقط می خواهند برای آن پول داشته باشند نه اینکه زندگی خود را بهبود بخشند، زیرا من هیچ تغییری در وجود آنها نمی بینم و فکر می کنم آگاهانه هم گفته اند تغییری ندارد. اما خرید طلا برای آنها نشانه قدرت و توانایی در رقابت با دیگری است.

    • لوئیز می گوید

      سلام پاسکال ،

      فقط یک مبلغ ثابت در ماه، اگر می خواهید چیزی بدهید، اما به وضوح بگویید که این حداکثر است و بعد شلوار شما را جمع می کنند.
      به زبان ساده برای همسر و همسرتان و زندگی شما کمی آرام تر خواهد شد.
      بلافاصله قدردانی نمی شود، اما فقط باید شانه های خود را بالا بیاورید.
      شجاعت،
      لوئیس

  7. TAK می گوید

    حتی اگر پول زیادی دارید، چرا باید از همسر تایلندی خود حمایت کنید؟ بذار برن سر کار چندی پیش پدر یکی از دوستانش در حین کار در مزرعه مورد گزش یک کبرا قرار گرفت و مجبور شد در بیمارستان بستری شود. خوب به نظر نمی رسید آنها پولی برای پرداخت قبض نداشتند اما از من چیزی نپرسیدند. پیام رسید و پرسیدم هزینه بیمارستان چقدر است؟ جواب 3000 بات. خوب من فکر می کنم ما دوست داریم پرداخت کنیم. حالم را خوب کرد از من بسیار سپاسگزار بودند. پس عادت نکن هر وقت صلاح شماست و برای چیزهایی که به نفع شماست، بدهید.

    • تن ون دوین می گوید

      شاید آنها یک کارت 50 BT داشتند و مجبور نبودند چیزی بپردازند. در غیر این صورت، خانواده می توانند این را در بیمارستان درخواست کنند. کارت شناسایی خود را همیشه همراه داشته باشید. این باید برای بیمارستان باشد.
      بیشتر تایلندی ها این را می دانند زیرا این موضوع پول است

  8. دنی می گوید

    سلام
    من فکر می کنم با بودجه 20000 بیتی شما حتی بیشتر به دردسر خواهید افتاد. آیا تا به حال به قیمت های فعلی در تایلند نگاه کرده اید؟ حفظ خانواده به سادگی امنیت اجتماعی است که نمی توانید آن را نادیده بگیرید. من به مدت 18 سال در تایلند زندگی کرده ام و تقریباً مطمئن هستم که این فقط بخشی از همه آن است.

  9. بونما سامچان می گوید

    مجری: نظرات بدون حروف اول و نقطه در انتهای جمله درج نخواهد شد.

  10. خان مارتین می گوید

    من کاملا با دیک ون در لوگت موافقم. شما نمی توانید چیزی را که در آنجا نیست بدهید! برادران و خواهران همسرم همگی مشاغل معقول با درآمد مناسب دارند. اینکه آنها نمی توانند با آن مقابله کنند مشکل ما نیست. همسرم از همان ابتدا برایشان روشن کرد که چیز زیادی از ما نمی‌توان به دست آورد، در نتیجه هیچ‌کس پول نخواست. ما هر ماه فقط مبلغ ناچیزی برای مادران می فرستیم (با تمام عشق). تقریباً 20 سال می گذرد و ما هنوز در خانواده به خوبی کنار می آییم، بدون هیچ مشکلی در مورد پول! آنها البته می توانند در مواقع اضطراری روی ما حساب کنند، اما ما نیز همین کار را برای طرف هلندی انجام می دهیم.

  11. قبل از میلاد مسیح می گوید

    شما با "حامیان" ازدواج نکرده اید پس یک سنت هم ندهید. اگر قراردادهای مالی می بندید، به آنها پایبند باشید.
    من درست مثل هلند زندگی می‌کنم، با همسرم مثل یک زن هلندی رفتار می‌کنم، می‌توانم برایش یک لباس، کفش یا چیزی زیبا تهیه کنم و تمام.
    فرنگ، خود خانم ها با دادن مثانه به آنها خراب شده اند. 10,000.00 / 20,000.00 BHT ماهانه به عنوان پول جیبی داده می شود.
    مثل آتش بین دوستان پخش می‌شود که «فرنگ» چقدر به او اهمیت می‌دهد و بعد ناله‌ها شروع می‌شود.
    پس فقط اصلا چیزی ندهید و با هم زندگی خوبی داشته باشید!
    من هیچ مشکلی ندارم و همسر بسیار خوبی دارم که قطعاً در همه چیز از او قدردانی می کنم.

  12. سسی می گوید

    بله رون، سخت است، توافق در مورد اینکه هر نفر چقدر کمک می کند به نظر من بهترین است، و شما نمی توانید چیزی را که ندارید بدهید، در هر صورت من برای این کار بدهکار نمی شوم، مگر اینکه صاحب خانه باشید. در هر صورت، اگر قلک بزرگی ندارید، کمک های خود را بسنجید و توضیح دهید که نمی توانید از نیمی از تایلند، حتی یک فالنگ حمایت کنید.
    من و دوست دخترم هم در تایلند در حال ساختن خانه هستیم، این خانه در زمین موروثی اوست و مادرش و البته دخترش در آن زندگی می کنند. من به او کمک می‌کنم و برای بیشتر کارهایی که باید انجام شود یا بخرم، هزینه می‌کنم، و همیشه می‌شنوم خیلی ممنون! او هرگز چیزی نخواسته است و همچنین خانواده‌اش، 2 خواهرش که در نزدیکی زندگی می‌کنند، درخواست نکرده‌اند، بنابراین بله، همه جا یکسان نیست. من آنچه را که او دارد به میل خودم دادم، ساختن خانه صرفاً هزینه دارد (و زمان و صبر در تایلند!) و به گذشته نگاه می کنم، برای پولی که یک خانه تایلندی هزینه می کند، شما به سختی اینجا در هلند یک گاراژ دارید، اما من دوز آن است و او همچنین می داند که از بین رفته است.
    یک فالنگ در واقع همیشه ثروتمند به نظر می رسد، و چیزی در آن وجود دارد، برخی از گردشگران درآمدی را که در ماه در یک شب به دست می آورند خرج می کنند، بنابراین این ایده آنقدرها هم دیوانه کننده نیست. در دهکده او فکر می کنند عجیب است که من با پای پیاده به مغازه می روم نه با موتور سیکلت، که در واقع اگر پول (ادعای) داشته باشید امکان پذیر نیست.
    در هر صورت، ما برای شما آرزوی خرد و خوشبختی داریم!

  13. حمایت کردن می گوید

    بلافاصله به دوست دخترم گفتم: من به کسی پول قرض نمی دهم چه برسد به اینکه پول بدهم. پس خیلی واضح بود.

    و اگر بتوانم فقط یک بار کمک کنم، انجام خواهم داد، اما برای یک هدف مفید. مانند درس زبان انگلیسی.

    شما باید به یاد داشته باشید که آنها به سرعت به این ایده می رسند که شما یک درخت پول در باغ خود در هلند/بلژیک دارید. چون دیگر چگونه می توانید به طور منظم به تایلند پرواز کنید و/یا خانه خود را بدون تامین مالی بخرید/بسازید؟

    شرم آور است، اما یک اروپایی که برای زندگی در تایلند می رود، می تواند راحت تر از یک تایلندی که برای زندگی/کار در اروپا می رود، این کار را انجام دهد. دومی این کار را برای حمایت از خانواده انجام می دهد. دوست دختر من یک برادر داشت. بنابراین 1 از 12 معامله و 13 تصادف: سپس یک موتور سیکلت جدید، سپس یک وانت و هیچ چیز موفقیت آمیز نبود.
    بنابراین در نهایت من فقط انتقال پول را متوقف کردم….

    شما فقط باید مرزهای خود را ترسیم کنید و این را خیلی ساده و مهمتر از همه واضح به همسر/دوست دخترتان بگویید. بگذارید آن را به خانواده برسانند.

  14. نوعی پرستو که لانه گلی بر دیوار خانه میسازد می گوید

    سلام رون. حق با شماست. قطع کردن راه حل نیست، زیرا دوست دختر (جدید) بعدی شما و والدین همسر جدید شما از همین الگو پیروی می کنند؟ من با 500.000 بات به خانواده تایلندی ام کمک کردم. الان بعد از 4 سال مردم می گویند من خسیس هستم.
    سپس به خانواده تایلندی‌ام گفتم که حتی به این موضوع افتخار می‌کنم و کاری نمی‌کنم تا تصور خسیس آنها را در مورد من تغییر دهم. آنچه مهم است این است که دوست دختر شما با شما چه می خواهد. به یاد داشته باشید، خانواده او همیشه اول هستند و شما، اگر خوش شانس باشید، همیشه در رتبه دوم قرار می گیرید. تایلند همینطور است. این تقریباً برای هر زن تایلندی صدق می کند. فقط بگو پول نداری سعی نکنید توضیح دهید که چرا نه - آنها این را نمی فهمند. در حال حاضر برای اکثر تایلندی ها عجیب است که شما (باید) هر روز سر وقت سر کار باشید. موفق باشی رون

  15. ببه می گوید

    رون،
    در این وبلاگ مقاله ای به نام isaan is booming هست حتما بخوانید.
    سال گذشته دوباره از خانواده شون در بوریرام دیدن کردم، به دلیل ماشین‌ها و موتورسیکلت‌های زیبا که در آنجا رانندگی می‌کردند، دیگر این احساس را به من نمی‌داد که در منطقه جهان سوم باشم.

    معجزه خواهد بود اگر بتوانید با تمام کارهای ساختمانی بزرگی که در آنجا در حال انجام است، مانند ساخت پیست مسابقه و استادیوم ورزشی در بوریرام، یک شرکت پیمانکاری را در آنجا پیدا کنید که مایل است مستقیماً برای شما بازسازی یا بسازد. ، کارهای ساختمانی زیادی در آنجا وجود دارد.

    من گمان می کنم که والدین دوست شما کشاورز هستند و ممکن است زمینی داشته باشند، اگر چنین باشد می توانند مقداری از آن را بفروشند تا خانه خود را بازسازی کنند.

    و گول نخورید، زیرا اکثر مهاجران متخصصی که در آیسان زندگی می کنند، با شما در یک قایق هستند و سپس در انجمن ها و وبلاگ ها می نشینند تا زندگی خود را در آیسان بسیار زیباتر از آنچه واقعاً هست بسازند.

    تایلند یک اقتصاد در حال رشد بسیار قوی است و در قلب صنعتی تایلند تقاضای زیادی برای کارگرانی مانند مونتاژ خودرو وجود دارد، برادر شون من و همسرش در آنجا در خط مونتاژ در کارخانه تویوتا کار می کنند و دستمزد خود را بسیار خوب دریافت می کنند. بنابراین حداقل دستمزد تایلندی بهتر از فروش غذا در خیابان یا بازار است، شاید حتی آن را به دوست دختر خود پیشنهاد دهید.

  16. از دست دادن می گوید

    مجری: شما قرار است به سوال خواننده پاسخ دهید و فقط داستان خودتان را تعریف نکنید.

  17. خون رودولف می گوید

    پاسخ قبلی من را ببینید. من همیشه از انجام هر کاری با پول در خانواده تایلندی ام یا با دیگران در جامعه تایلندی امتناع کرده ام، زیرا پول رابطه من با تایلندی را کاملاً مخدوش می کند و از متن خارج می کند.

    در هلند می گویند پول بو می دهد، اینجا در تایلند پول مردم و روابط را از هم می پاشد. اگر شروع به تکان دادن پول در اطراف همسرتان کردید، همچنین نشان می دهید که رابطه با اعضای خانواده من را برابر نمی دانید.

    آزاردهنده ترین اثر این است که شما فقط به عنوان کسی دیده می شوید که می توانید چیزی از آنها دریافت کنید، نه یک عضو واقعی خانواده بلکه یک دستگاه خودپرداز در حال پیاده روی، یک دیوانه با درخت پول در پشت خود و غیره از نظر شخصیت پردازی.
    هر چه بیشتر ببخشی توقعت بیشتر می شود و اگر محقق نشد تحقیر بدتر می شود. لطفا توجه داشته باشید: شما خودتان از این موضوع مراقبت کرده اید و خودتان آن را حفظ می کنید.

    البته در صورت لزوم می توانید کمک کنید. اما این کار را با هم و مسئولانه انجام دهید تا پول به جایی برسد که در نظر گرفته شده است. پول را دور نریزید و مانند یک پسر خوب بداخلاق رفتار نکنید. تصویر به سرعت ساخته شده است و اصلاح آن به تلاش نیاز دارد. و علاوه بر این: هرگز برای نوشیدنی پول خرج نکنید. همچنین چیزی شبیه به آن که با آن تلاش بت روستا باید به دست آید. مردم شما را به‌عنوان یک بت نمی‌بینند، اما همانطور که در الفبای تایلندی مرسوم است، در انتها یک حرف متفاوت آماده هستند.

  18. شراب می گوید

    رون، تنها یک راه حل وجود دارد: در این مورد با دوست دخترت صحبت کن، شفاف باش و به راه حل فکر کن.

    برای شروع، در مورد وضعیت مالی خود باز باشید. به ما نشان دهید چه چیزی به دست می آورید، چه هزینه هایی دارید (از جمله مالیات و موارد مشابه) و چه چیزهایی باقی می ماند تا آزادانه خرج کنید. برای مثال تفاوت سطح قیمت یک کیسه برنج 5 کیلویی در هلند و تایلند را مثال بزنید تا مردم تصور کنند که شما باید پول خود را در هلند برای چه چیزی خرج کنید. همین کار را با درآمد او انجام دهید. در مورد اهداف مشترک آینده خود بحث کنید. به عنوان مثال، آیا می خواهید در 10 سال با هم خانه بسازید/داشته باشید و در 15 سال با هم بازنشسته شوید؟ این تصاویر را در کنار هم قرار دهید و در مورد چگونگی تامین مالی اهداف خود با هم بحث کنید. برای انجام این کار گام بردارید. برای مثال، یک حساب پس انداز مشترک باز کنید. پدرشوهر و مادرشوهر آینده خود را فراموش نکنید. یک مقدار واقعی را با هم تعیین کنید، که با دیدگاه آینده شما نیز مطابقت دارد، به عنوان کمک هزینه برای والدین او. ابتدا نگاه های شگفت زده زیادی دریافت خواهید کرد، اما بعداً درک خواهید کرد. به خصوص اگر موجودی پس انداز شما پس از چند ماه افزایش یابد.

    این سناریو قبلا برای دو زوج کار شده و برای هر دو موفقیت آمیز بوده است. بسیاری از روابط مختلط به دلیل وضوح و سوء تفاهم در مورد مسائل مالی گیر می کنند. همانطور که اغلب در این وبلاگ می خوانید، در میان دیگران، بی اعتمادی به این امر دامن می زند و بی اعتمادی بدترین پایه برای یک رابطه خوب است. پس واضح باشید و بالاتر از همه نشان دهید (روی کاغذ) چه چیزی ممکن است و چه چیزی ممکن نیست بر اساس آنچه می خواهید با هم به دست آورید.

    موفقیت!

  19. ژان می گوید

    متأسفم که باید به شما بگویم که این وضعیتی است که تقریباً غیرقابل اجتناب است (در تایلند و همچنین در سایر نقاط جهان). استثناهایی وجود دارد، اما من آنها را تجربه نکرده ام.

    چه با زنی از آیسان سر و کار داشته باشید یا با دختر یک کشاورز خوب چینی: موضوع پول است.

    اگر آن را بپذیرید و پول نیز به وفور در دسترس باشد، در دستان خوبی هستید. اما شما باید برای آن تلاش کنید (من خواندم) و می دانید که چه نوع تلاشی نیاز دارد و همچنین باید بتوانید خودتان زندگی کنید.

    در تایلند از شما انتظار می رود که ثروت بسیار زیادی داشته باشید و این قابل بحث نیست.
    بدبختی ادامه پیدا می کند تا زمانی که شما متوقف شوید. همینه که هست.

  20. حمایت کردن می گوید

    یک چیز دیگر: این پول در واقع مربوط به چه کسی است؟ و سپس این سوال: چه کسی متولی آن است؟ صاحب پول یا زن شوهر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    پاسخ به نظر من واضح است! با این حال؟

    من تجربه کردم که خاله دوست دخترم (!!!) باید بستری می شد. او یک دختر دارد که در سستی زیادی به سر می برد (4 ماشین: 2 تای آن برای بچه ها) و 2 خانه و یک پسر که در شرکت برق تایلند بیش از 60.000 تومان در هر متر درآمد دارد (هزینه تحصیل او توسط من پرداخت شد دوست دختر در آن زمان). پس برادر و خواهر جرأت می کنند از دوست دخترم بخواهند که هزینه های بیمارستان مادرشان را بپردازد………………………………

    به دوست دخترم گفتم: 1 TBH بده و من رفتم! آیا آنها کاملا پیچ خورده اند! خط را به موقع بکشید زیرا ایده درخت پول بسیار زنده است. و همچنین می دانند که کار بر روی غریزه معمولاً پول به همراه دارد.

    ما برای مدتی در رابطه خود "مشکلات" داشتیم، اما در نهایت به سرعت تمام شد.

    نتیجه‌گیری: در جایی که می‌توانید یا می‌خواهید کمک کنید، اما هرگز اجازه ندهید که "زور" شوید!

  21. Koge می گوید

    شما باید حد و مرز تعیین کنید وگرنه واقعاً فکر می کنند آسمان حد است.

    و باید سعی کنید آرام آرام او را از مامان/بابا جدا کنید. من هم کم و بیش همین مشکل را داشته ام. من در ابتدا گفتم که من خودپرداز نیستم و هر چیزی حدود و شرایطی دارد. مجبور نیستی قبولش کنی، اما بعد بین ما تمام می شود. الان خوب پیش میره

  22. جی. فلاندرز می گوید

    فقط میگم دیگه هیچی پول نده و دوست دخترت هم نذار.

    یا دوست دختر دیگری با خانواده ای پیدا کنید که دنبال پول نیستند، اما شما به دنبال آن مشاوره نبودید.

    درود کانچانابوری

  23. کووس می گوید

    سلام رون
    توصیه من:
    یاد بگیرید با آن زندگی کنید، هرگز تغییر نخواهد کرد
    یا 500 کیلومتر بیشتر زنان
    درود کوس.

  24. مارتین بی می گوید

    یک مسئله رایج که به یک رسم محلی بسیار مهم مربوط می شود: اقوام در حفظ خانواده، به ویژه خانواده والدین، و همچنین تحصیل خواهرزاده ها و برادرزاده ها، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و غیره مشارکت می کنند. این شکل شرقی شبکه است. خدمات اجتماعی که در غرب عمدتاً توسط دولت ارائه می شود و به تدریج در حال حذف شدن است. این در زمان های گذشته در غرب نیز وجود داشت، اما ما تقریباً به آن عادت کرده ایم. در برخی از کشورها (مانند سنگاپور و ژاپن)، تعهد والدین به مراقبت از فرزندانشان حتی به صورت قانونی در نظر گرفته شده است.

    هرکسی که با یک فرد تایلندی رابطه ثابتی داشته باشد طبق تعریف عضوی از خانواده و در نتیجه شبکه اجتماعی تعهدات متقابل می شود. دختران نسبت به پسرانی که باید شعبه خانوادگی خود را ایجاد و نگهداری کنند، وظایف بیشتری دارند. این تعهد در «وضعیت خانوادگی» شما مستقر است، و مانند «اجازه نجیب» معمولاً نباید انتظار تشکر داشته باشید. به هر حال، این فقط وظیفه خانوادگی شماست.

    هر خانواده یک «دستور انتخاب» نسبتاً واضح دارد = آنی که بزرگ‌ترین کیف را دارد، بیشترین بار را به دوش می‌کشد (این حتی برای بیرون رفتن ساده نیز صدق می‌کند؛ «تعهد وضعیت» در اینجا نیز صدق می‌کند). یک خارجی همیشه طبق تعریف «ثروتمند» تلقی می‌شود، و - همانطور که برخی پیشنهاد می‌کنند - بنابراین توصیه می‌شود که کاملاً واضح باشد که چه چیزی ممکن است و چه چیزی ممکن نیست.

    • خون رودولف می گوید

      مارتین بی عزیز،

      وضعیتی که در مورد پرداخت مشترک نفقه خانواده توضیح داده شد کاملاً صحیح است. در واقع «شبکه خدمات اجتماعی» شرقی. و درست همانطور که زمانی در هلند اعمال می شد. به یاد دارم که تقریباً به همین ترتیب، در دهه 50/60، پدرم به عنوان بزرگ‌ترین خانواده، وقتی در خانواده ما (در آن زمان پرجمعیت) اتفاق می‌افتاد، افتخارات را انجام می‌داد. این همچنین شامل یک "سفارش انتخاب" بود.
      با این حال، همانطور که نویسنده مقاله بیان کرده است، ما در اینجا با معیشت یک خانواده یا. تعدادی از اعضای خانواده که باید به یکدیگر تکیه کنند. این وضعیتی است که مانند بسیاری دیگر از کنترل خارج شده است که در آن مردم دائماً به درخواست های طرف سرد تایلندی برای پول بیشتر پاسخ می دهند. برخلاف همه شانس ها، به اهدای خود ادامه دهید. تا زمانی که تحریک ابعاد عمده ای پیدا کند.

      غالباً درست است که فرنگ غالباً ذاتاً ثروتمند دیده می شود. فرنگ آن تصویر را با حرکات بازوی باز تأیید کرد. او باید خودش آن تصویر را تنظیم کند.

      بنابراین، همانطور که شما نشان می دهید، باید روشن باشید که چه می خواهید یا نه. غرغر در این وبلاگ اغلب این است که مسئولیت این نوع "حمایت" پیش پا افتاده بر عهده تایلندی هاست. این شخص مدام درخواست می کند، مطالبه می کند، اجبار می کند و شریک زندگی در این امر پیشقدم می شود، شکایت است.
      مردم آسیا، از جمله تایلندی ها، بسیار عمل گرا هستند - اگر فرنگ به دادن ادامه دهد، در یادآوری او تردید نخواهند کرد. عجیب است که بسیاری از فرنگ‌ها قادر به «نه» گفتن نیستند. رفتاری که معمولا به تایلندی ها نسبت داده می شود.

      من همچنان استدلال می‌کنم که اگر کسی شروع به متنفر شدن از آن کند، پس از آن زیاده روی کرده است. لطفاً از خود بپرسید که چرا آنها اجازه می دهند همه چیز از کنترل خارج شود. و خودت مسئولیت بپذیر در پاسخ قبلی من راهی برای انجام این کار نشان دادم. با این وجود، من همچنان گمان می‌کنم که کسانی که مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی کمتری دارند (به عبارتی این‌طور بگوییم) نمی‌توانند به شیوه‌ای مناسب و قابل قبول برای همه از مشکلات خلاص شوند.
      اگر فرنگ به کاری که انجام می دهد ادامه دهد، دیگری پاسخ می دهد: هر دو آن رفتار را حفظ می کنند. این باعث ایجاد تعدادی موقعیت نامطلوب می شود.

      با احترام، رودولف

    • مارتین بی می گوید

      یک نکته مهم را فراموش کردم: شبکه اجتماعی شرق متقابل است. من این را به طور مستقیم با هموطن خود تجربه کردم که فعالانه توسط خانواده "خانواده" تایلندی حمایت می شد. در طول چند سال، این شامل مبالغ قابل توجهی بود که تنها «وثیقه» جزئی برای آنها قابل ارائه بود. این امر شامل پرداخت هزینه عمل های گران قیمت و پرستاری (هموطن بیمه نبود) و اسکان دائم کودکان بود.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم