کلاه گیس باک تایلندی

توسط Ghost Writer
Geplaatst در ارسال خواننده
برچسب ها: ,
دسامبر 6 2017

من از شما خبر ندارم؟ اما من و دیگران گاهی از کلاه گیس بز تایلندی رنج می بریم.

کلاه گیس بوک کن (~) کلاه گیس بزی بپوش، ناخشنود بودن، بدخلق بودن، سرسختانه رفتار کردن، کینه توزانه، [(1858) از قرن هجدهم، دوره کلاه گیس; اگر کسی کلاه گیس را بی احتیاطی می پوشید، مانند یک جفتک (یک آدم بداخلاق)، به عنوان نشانه ای از بی تفاوتی تلقی می شد.

با دوست دخترم، این گاهی اوقات خود را در یک سکوت چند روزه نشان می دهد. اما نکته خنده دار این است که من اغلب حتی آن را نمی بینم. حالا شما البته می توانید بگویید که من اشتباه می کنم، یا رابطه خوبی با دوست دخترم ندارم، اما هیچ چیز دور از واقعیت نیست. چون موضوع این نیست. اغلب تنها پس از چند روز سکوت می شنوم که چه اتفاقی افتاده است که باعث آن شده است. و اغلب چیزهای بی اهمیتی هستند، بلکه چیزهایی هستند که کاملاً خارج از کنترل یا تقصیر من هستند. وقتی برای اولین بار این را تجربه کردم، فکر کردم وحشتناک است.

زنان تایلندی

حالا بعداً خیلی از کلاه گیس‌های بز، می‌دانم چگونه با آن کنار بیایم و اکنون فهمیدم که زنان به آن علاقه دارند. تایلند (می تواند) این کار را انجام دهد. حتی با مادرشوهر هم وقتی پدر کاری انجام داده (که خودش نمی داند) یا نکرده است، این رفتار را می بینید. گاهی اوقات من آن مرد را می بینم که مانند یک کشاورز با دندان درد نگاه می کند و می خندد، زیرا واقعاً نمی داند چه اتفاقی افتاده است، در حالی که کل خیابان و خانواده مدت هاست متوجه شده اند. اما او همچنین می داند که چگونه با آن کنار بیاید.

من برای شما یک مثال می زنم. اعتبار گوشی دوست دخترم تمام شده است. یک مشکل چون وقتی سر کارش تمام شد باید زنگ بزند تا بتوانم او را ببرم. اما در محل کار آنها تلفن دارند و معمولاً از آن استفاده می کنند. من نمی توانم او را در یک زمان مشخص تحویل بگیرم زیرا معلوم نیست در هر روز کاری چقدر کار وجود دارد. بنابراین زمان پایان متغیر است. بنابراین توافق بر این است که بیش از 30 دقیقه قبل از پایان ساعت کاری با من تماس تلفنی گرفته شود تا بتوانم در زمان زیادی آماده تحویل او در محل باشم. من هم نمی تونم باهاش ​​تماس بگیرم چون توی محل کارش گوشی همراهش نیست (بدون جیب توی شلوارش).

اشتباه؟

خلاصه هیچ غلطی نمیتونم بکنم اشتباه! متأسفانه، هیچ چیز کمتر از این واقعیت ندارد. معمولا از سر کار زنگ می زند، اما این بار ناگهان از خانه یکی از دوستانش در فاصله 2 کیلومتری تماس می گیرد. اگه بخوام بیام ببرش اونجا البته من تعجب کردم چون او چگونه به آنجا رسید؟ به هر حال ما با خوشحالی سوار ماشین می شویم و می رویم او را بیاوریم. اما لحظه‌ای که سوار ماشین می‌شود، می‌توانم در چهره‌اش بفهمم که عصبانی است. جنگ است! هیچ sjoege (کلمه خوبی نیست) بیرون نمی آید. کلاه گیس بز دوباره می ایستد.

همانطور که بعداً معلوم شد، باید از ساعت 12 شب هر نیم ساعت یک بار با او تماس می گرفتم، زیرا می دانستم که او همیشه کار را در نیم یا ساعت کامل تمام می کند و می دانستم که اعتبارش تمام شده است و همچنین می دانستم که او در محل کار تلفن همراهش ندارد و بنابراین نمی تواند با من تماس بگیرد. منطق؟ من او را نمی بینم. زیرا اگر تلفن همراه خود نداشته باشید، چگونه می توانید به کسی دسترسی پیدا کنید؟ علاوه بر این، به سادگی یک تلفن در محل کار وجود دارد که می تواند و ممکن است برای برقراری تماس استفاده شود، پس چرا ابتدا دو کیلومتر راه بروید؟ به هر حال، اگر میمون در نهایت به طور کامل بیرون می‌آید، اینطوری می‌شود: او می‌خواست بداند چقدر و چقدر طول می‌کشد تا خانه دوستش پیاده روی کند و چون خیلی طول کشید (۴۵ دقیقه یا بیشتر) من این کار را می‌کردم. تقصیر من بود، بالاخره گفته بودم 00 دقیقه پیاده روی می شود.

منطق؟

دقیقاً درست است زیرا ما هلندی‌ها با سرعت هلندی راه می‌رویم و بنابراین دقیقاً 5 کیلومتر در ساعت راه می‌رویم و بنابراین 2 کیلومتر تقریباً، دقیقاً 20 دقیقه طول می‌کشد. بنابراین کلاه گیس بز می ایستد و تنها زمانی از تن جدا می شود که او به اندازه کافی سکوت کرده باشد و شاید فراموش کرده باشد که چرا واقعاً عصبانی است. راه حل: اشتراک تلفن همراه او و این مشکل هرگز باز نخواهد گشت. لبخند البته باز خواهد گشت. منطق؟ فقط بهش بگو

خوب است که اکنون می توانم به آن بخندم و اغلب دیگر به دنبال علت و اینکه آیا این به من مربوط است یا نه. اکنون می‌دانم که اگر پاسخ ندهم، زمان کمتری از زمانی که تلاش می‌کنم بفهمم چه اتفاقی افتاده طول می‌کشد. من این رفتار را به عنوان یک تایلندی معمولی نمی دانستم، اما با نگاه کردن به پدرشوهرم بهتر می دانم که پس از گذشت چندین سال، او دوباره مانند یک کشاورز با دندان درد لبخند می زند.

29 پاسخ به “Thai Bokkenwig”

  1. کور ون کامپن می گوید

    عجب داستانی. اینجوری زندگی کردن این ربطی به ذهنیت تایلندی ندارد
    ساختن. او را در سطل زباله انداخته بودم و دنبال چیز دیگری بودم.
    Cor

    • هانس جی می گوید

      کاملا موافقم کور
      اگر این به معنای زندگی شاد با هم است، پس ترجیح می دهم تنها باشم!
      من فکر می کنم در یک سن خاص شما تجربه کافی به دست آورده اید.

  2. ران می گوید

    داستانی قابل تشخیص….
    من دوبار این را پشت سر گذاشتم، آن سکوت. به نظر می رسد کمی تایلندی است. اولین بار که احتمالاً کاری را انجام دادم که نباید انجام می دادم، هنوز نمی دانم چه کاری اما خانم چند ساعتی ساکت بود. آن را خوب و آرام برای تغییر یافتم و به نوعی از آن لذت بردم. بار دوم، خانم کاملاً ناراحت شد، زیرا من با هموطنش صحبت کردم که او می خواست مرا از جاده هل دهد. البته نباید چون کشورش بود، راهش و غیره بود. بعد گفت چند ساعتی دوباره ساکت می شود و وقتی شروع به صحبت کرد دوست دارد دوباره به او چیزی بگوید.
    سپس به او توضیح دادم که این به سادگی امکان پذیر نیست. تفاوت در فرهنگ، منشاء، رنگ پوست، هیچ اهمیتی ندارد، اگر چیزی وجود دارد که با یکدیگر صحبت کنید و غیر از آن صحبت کنید. خوشبختانه بعد از آن دیگر این اتفاق نیفتاد.
    مانند داستان بالا، من اغلب این را از یک زن تایلندی می شنوم. جایی که یک نفر این حق را پیدا می کند که شریک زندگی را تا حد مرگ نادیده بگیرد و نگوید که چه اتفاقی دارد می افتد، من نمی فهمم.
    عکس همراه با داستان یکی از هزاران عکس است …….شما در کمترین زمان دکمه «حذف» را فشار می دهید !!!

    • مرد برابانت می گوید

      فکر کنید این فقط یک تایلندی معمولی نیست. من با زنی اهل روتردام ازدواج کردم. خب او هم می توانست این کار را بکند. گاهی ممکن است تا یک هفته طول بکشد تا او دهانش را در مورد چیزی که او را آزار می دهد باز کند.
      در کودکی بیش از 5 سال داشت!!! به دلیل بیهودگی سال ها با برادر کوچکش صحبت نکرد.
      فکر کنید عاقلانه است که برای درک یک زن تلاش نکنید. آن را همانطور که هست بگیر و دوباره باد می کند…

    • لوک می گوید

      همسر سابق بلژیکی من نیز دقیقاً همین واکنش را نشان می دهد. تنها تفاوت: او این کار را برای چند ساعت یا چند روز انجام نداد، بلکه حتی هفته‌ها هر بار - طولانی‌ترین آن 5 هفته بود!

      بنابراین فکر نمی‌کنم ربطی به رفتار معمولی تایلندی داشته باشد، بلکه به شخصیت آن ربطی داشته باشد.
      همسر تایلندی من اصلا این کار را نمی کند!

      خوشحالم که از شر آن زن بلژیکی خلاص شدم!

      لوک

  3. فردیناند می گوید

    شما بسیار خوشبخت ازدواج خواهید کرد.

  4. JoWe می گوید

    با هم تو ماشین

    من: گرسنه ای من یه جایی توقف می کنم؟
    اون: بستگی به خودت داره
    من: من گرسنه نیستم تا بتوانم به مقصد برسم؟
    اون: بستگی به خودت داره

    عصبانی در مقصد: چرا جایی نمی ایستی که من گرسنه باشم.

    m.f.gr

    • NicoB می گوید

      پراچتیگ!
      ارتباطات همه چیز است، که برای خانم های تایلندی مانند هر ملیت دیگر و نه فقط برای زنان صدق می کند.
      NicoB

    • جان چیانگ رای می گوید

      JoWe عزیز، بحثی که شما توضیح می دهید یک بحث معمولی است که وقتی او تفکر تایلندی خود را به انگلیسی ترجمه می کند ممکن است مطرح شود.
      هنگامی که او می گوید "تا شما" این را از زبان تایلندی "taam chai" ترجمه می کند، که تقریباً به معنای "از قلب خود بپرسید" است؟
      اگر دوباره بگویی گرسنه نیستی و می توانی تا مقصدت رانندگی کنی، دوباره می گوید از دلت بپرس.
      این باعث ایجاد اختلاف نظری می شود که شما در اینجا خیلی خنده دار توصیف می کنید، و او به دلیل سکوت خود نمی خواهد چیز دیگری بگوید.

      • تینو کویس می گوید

        ببخشید جان «بپرس» ถาม thǎam است، با لحن دمیده شده -ام- و صدایی در حال افزایش. این ตามใจ تامچای با -t- تنفس نشده و دو نت میانی است.

        اما حق با شماست. این «به شما» ترجمه «تامچای» است، که وقتی طرف مقابل یک پیشنهاد واضح ارائه می‌کند، به سادگی به معنای «خوب، خوب است». همچنین چیزی از مقاومت در "خوب، باشه، برو جلو" وجود دارد. اغلب کمی تحریک می شود. علاوه بر این، این بیشتر یک کلمه مودبانه است، مانند "خوب" وقتی کسی می پرسد "حالت چطور است؟" در حالی که شما احساس بدی دارید

        بنابراین شما هرگز نباید به "به خود شما" بسنده کنید. بی تفاوتی است چون او به سوال "گرسنه ای؟" پاسخ نمی دهد؟ سوال بیشتر این است که پیام "آیا واقعا گرسنه نیستی؟" او نمی تواند به آن پاسخ دهد "به شما بستگی دارد".

      • کورنلیس می گوید

        من هم با این برخورد کردم – و به نیمه دیگر توضیح دادم که «تا تو» معنایی متفاوت از «تامچای» دارد. به عنوان مثال، سوء تفاهم های احتمالی بیشتری وجود دارد که از تبدیل تایلندی به انگلیسی ناشی می شود………..

    • آنتونی می گوید

      بله این در واقع یک پاسخ تایلندی است….که من با آن مشکل کمی دارم….زیرا من این TIG را………بارها……..
      من کاملا متعجبم… که من تنها کسی نیستم که این را تجربه کرده ام….
      بالا.....
      این تایلند است… (TIT)

    • رونی چا ام می گوید

      در واقع ... این جایی است که شما اشتباه می کنید. طبیعتاً باید بدانید که یک تایلندی در ساعات معمول غذا واقعاً گرسنه است و حتی اگر از روی ادب انتخاب را به شما واگذار کند، باز هم اشتباه می‌کنید و احساس گرسنگی او را فراموش می‌کنید... شما به خوبی از او مراقبت نمی‌کنید... او درست می‌گوید.
      فرنگ سازگار! یا شب های زیادی بیرون می خوابید... هه هه هاااا.

  5. هنری می گوید

    در مورد خانم های مورد نظر چیزهای زیادی می گوید، اما در مورد خانم های تایلندی چیزی نمی گوید. زیرا هیچ ارتباطی بین این دو وجود ندارد،
    فقط بعد از ازدواج 32 ساله و یکی از 5 سال این نظر را بنویسید. با چند رابطه دیگر در این بین.

  6. جی. کرول می گوید

    آنچه من در این داستان تشخیص می دهم این است که می خواهم بحث را شروع کنم. می خواهند بفهمند ساختن پل بین انگلستان و آمریکا آسانتر از درک یک زن است. این مستلزم منطق است و به استدلال ها پاسخ می دهد. در دو ازدواج و دوستی با دوست دختر تایلندی، متوجه شدم که زنان منطق زنانه دارند. یک تناقض در شرایط دوستان تایلندی من در این تناقض عالی بودند. اگه نمیخوای هیچ قدم برگشت ناپذیری برداری، من جای تو بودم از سکوت لذت میبردم. اما صادقانه بگویم، باید اعتراف کنم که به عنوان یک مرد همیشه کودک می مانم و عاشق زیبایی و لبخند زنان تایلندی هستم.

  7. robchiangmai می گوید

    داستان بسیار قابل تشخیص در بسیاری از تایلندی ها - زنان و مردان - رخ می دهد.
    این تا حدی به این دلیل است که آنها عادت ندارند وقتی چیزی اشتباه است فوراً خود را ابراز کنند.
    جو باید خوب باشد، درست است؟ و بله، اگر متوجه نشوید که کلاه گیس بز
    می تواند جو را خراب کند، چه انتظاری داریم؟

  8. رولف می گوید

    من هرگز چنین رفتاری را نمی پذیرم.
    نه از یک تایلندی و نه از یک زن هلندی.
    شما اجازه نمی‌دهید که وحشت زده شوید، نه؟

  9. جان چیانگ رای می گوید

    فکر نمی‌کنم این لحظه‌های کلاه گیس بزی معمولاً تایلندی باشد، زیرا مطمئناً زنانی از ملیت‌های دیگر نیز با واکنش‌های مشابهی وجود دارند.
    واکنش هایی که اغلب مربوط به نارضایتی یا احساس عدم درک او توسط شریک زندگی اش است که اغلب ناشی از تفاوت های فرهنگی، طرز تفکر متفاوت و عدم بحث عمیق تر است، جایی که فرد واقعاً خود را می شناسد.
    اینکه او ناگهان از یکی از دوستانی که در 2 کیلومتری زندگی می کرد به شما زنگ زد و شما اصلاً متوجه نشدید که او چگونه به آنجا رسیده است، نشان دهنده این است که شما او را دقیقاً نمی شناسید.
    علاوه بر این، اگر طرز فکر بسیاری از تایلندی ها را بشناسید، به زودی متوجه خواهید شد که به ندرت هیچ تایلندی دوست دارد در گرما یا آفتاب شدید حرکت کند، وقتی مرد ماشین جلوی در دارد.
    همچنین انتظارات او، که باید با او تماس بگیرید، ممکن است برای ما مضحک به نظر برسد، اما اگر او را خوب بشناسید، معمولاً با طرز فکر او مطابقت داشت.
    به طور خلاصه، هر فردی ویژگی های خاص خود را دارد که فقط با صحبت زیاد با یکدیگر می توانید آنها را کشف کنید و شاید درک کنید.
    روانشناسی توصیه می کند که نمی توانید شخص را زیاد تغییر دهید، به طوری که حداکثر با علاقه بیشتر می توانید از یک رابطه یاد بگیرید که ویژگی های خاص یکدیگر را بپذیرید و تا حد امکان با آنها کنار بیایید. موفق باشید!!

    • لئو تی. می گوید

      درسته جان، توصیه خوبی برای پذیرش خصوصیات شخصیتی یکدیگر. واکنش‌هایی مانند گذاشتن آن در سطل زباله یا مطمئناً اجازه نمی‌دهید که وحشت زده شوید، بی‌معنی است. انگار کامل بودند شریک زندگی من نیز گاهی اوقات سکوت را ترجیح می دهد. اول فکر کردم فقط من هستم و می خواستم با صحبت کردن در مورد آن سکوت را بفهمم. بعد از سال‌ها زندگی مشترک، می‌دانم که اجازه دادم اوضاع تشدید شود. دیگر نگران آن نباشید، در واقع بیهودگی در مقایسه با بسیاری از فواید خوشایند با هم بودنمان.

    • یوهان کومب می گوید

      تامچای در این زمینه به این معناست که بهتر است از دل خود پیروی کنید و از دل خود نپرسید. به نظر من "آنچه دوست داری انجام بده" ترجمه بهتری است.

  10. Bang Saray NL می گوید

    خواندن این قطعات خوب است، من فقط منتظر پاسخ خانمی هستم که باید ذهنیت تایلندی را بررسی کند. 5555

  11. رود می گوید

    اوه، من گاهی اوقات از ذهنم خارج می شوم.

    روز دیگر، یک نفر آمد تا دو قاب پنجره را که غذای بخش بزرگی از نوعی حشره بود، عوض کند. مرد با نظم می آید و فقط کار را انجام می دهد، اما البته در 1 روز تمام نشد.
    روز 2 او ظاهر نمی شود، و نه 2 هفته آینده.
    چون باید برنج را از زمین جدا می کردند، بعد معلوم می شود.
    سپس او برخی از ابزارهای خود را می خواست، زیرا ابتدا باید در جای دیگری کار دیگری انجام می داد.
    این حرف من که بهتر است تمام وسایلش را با خود بردارد با کمی عدم درک مواجه شد، بالاخره فردای آن روز می آمد…

    اگر فقط می گفت که هنوز برای کار وقت ندارم چون باید برنج را درو می کرد و بعداً می آمد، برای من خوب بود.
    اما اینکه من را با کارهای ناتمام، تکه های دیوار و انبوهی از زباله، بدون اینکه چیزی بگویم، رها کنم، فکر کردم کمی کمتر است.

    مجبور شدم خودم کار را تمام کنم. (این همان چیزی است که وقتی از ذهنتان خارج می شود و کسی را به خانه می فرستید به دست می آورید)
    کارهایی که واقعاً نمی توانستم خودم انجام دهم قبلاً انجام شده بود.

  12. فرانسهمستردام می گوید

    زمان کلاه گیس قرن 18 و 1858 قرن 19 است.

  13. رود می گوید

    چیزی در داستان وجود دارد.
    یعنی وقتی بهش گفتی چقدر پیاده تا خونه دوستش طول کشیده.
    او می خواست بداند پیاده روی چقدر طول می کشد (بنابراین او آن روز نمی دانست) و شما گفتید که 20 دقیقه است.
    اما کی گفتی 20 دقیقه است، چون با هم تلفنی صحبت نکردی؟

  14. نوعی عرق می گوید

    شاید در پاسخ به رفتار کودکانه او، شما نیز باید کلاه گیس بزی را بپوشید و کمی بیشتر از او نگه دارید. بنابراین یک بازی از آن بسازید، حتی اگر چند روز طول بکشد. حالا او دوباره با یک اشتراک راهش را پیدا کرده است. در واقع، شما فقط درگیر آن هستید.

    اگر کمکی نکرد ..... دوست دختر دیگری پیدا کنید یا حداقل نشان دهید که زنان بیش از او هستند (شما می توانید این کار را در هنگام کلاه گیس بزی خود انجام دهید). من تقریباً 50 سال است که با همسر NL هنوز زیبای خود ازدواج کرده ام و مطلقاً این مشکل را نمی دانم. اگر بخواهد اشتراک داشته باشد، خودش می تواند تصمیم بگیرد یا ما با هم تصمیم می گیریم و نتیجه بحث خود را می پذیریم. کلاه گیس بز با ما لازم نیست .... بقیه طبیعی است.

  15. فرانک می گوید

    من هم گاهی وقتی عصبانی هستم در سکوت فرو می روم. من فقط سیم کشی دارم. فکر کن از فحش دادن بهتره، بهتر هم نمیشه. آیا باید مستقیماً به سراغ زباله های حجیم بروم؟ آیا روابط اینگونه است؟

  16. راب وی. می گوید

    من با اکثر نظرات موافقم: فقط یک موضوع (درگیری) شخصیت ها یا ارتباط ضعیف (یا عدم ارتباط). و بله، اگر کسی روی انگشتان پا گذاشته باشد، یکی فریاد می‌زند، دیگری ساعت‌ها یا روزها قفل می‌شود. اکثر osn - حدس می زنم - در این بین تجربه ای خواهند داشت. فریاد نزنید، فقط کمی عصبانی هستید و بعد از یک ساعت یا بیشتر که بخار از بین رفت، با همسرتان در مورد اینکه دقیقا چه اتفاقی در حال رخ دادن است صحبت کنید و راه حل خوبی برای هر دو چیست.

    اگر ارتباطات مبهم بود چه کار می کردم؟ من عملا هرگز آن پاسخ وحشتناک "به شما" را دریافت نکردم. پاسخی بی‌تفاوت یا در بهترین حالت نامشخص که به پاسخ‌های «تو باید خودت بدانی/تصمیم بگیری»، «نگرانی نخواهد بود» و «برام مهم نیست» است. این دقیقاً نشان دهنده اشتیاق، درک و عشق نیست... اگر این را به دست آورید، من این سوال را تنظیم می کنم: چه می خواهی عزیزم؟ آیا دوست دارید…؟

    اما به نظر من به طور طبیعی یاد خواهید گرفت که به این موضوع پاسخ دهید، زیرا یک رابطه همیشه در مورد ارتباط است. جلو و عقب. اگر کمی همدیگر را بشناسید، می‌دانید که از دیگری چه انتظاری دارید و شما و شریک زندگیتان چگونه باید به این موضوع واکنش نشان دهید. شما می توانید یاد بگیرید که ذهن یکدیگر را کمی بخوانید، اما هرگز یک روشن بین نخواهید شد.

    اگر همه چیز بارها و بارها اشتباه پیش برود، ممکن است برای یکدیگر ساخته نشده باشید. اما کمی نادرست ارتباط بخشی از آن است، مردان و زنان تا حدی قابل درک نیستند.

  17. كدو حلوايي می گوید

    وقتی به من می گویند #تا شما # همیشه می پرسم بله یا خیر. سپس آنها باید پاسخ روشنی بدهند.

  18. کیز می گوید

    من مرتباً در این وبلاگ داستان هایی در مورد ویژگی های به اصطلاح «زنان تایلندی» می خوانم و همیشه نمی توانم از این تصور فرار کنم که نویسندگان این نوع رساله ها هیچ تجربه ای در رابطه با زنان (غربی) ندارند یا تجربه بسیار کمی دارند. گاهی اوقات به نظر می رسد که آنها به تازگی کشف کرده اند که چگونه زنان در کنار هم قرار می گیرند (شاید آنها هستند) و سپس تجربیات خود را به عنوان ویژگی های معمول "زن تایلندی" به نمایش می گذارند. به نظر می رسد در اینجا نیز چنین است.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم