12 ژوئیه روز هیجان انگیزی برای کوین ام 32 ساله بلژیکی خواهد بود. در این روز، دادگاه تایلند حکم او را در دادگاه تجدید نظر به دلیل نقش او در مرگ دوستش که او نیز کارمند و دوست سابق است، رسیدگی خواهد کرد. زن سابقش.

کل ماجرا در یک وب‌سایت جمع‌آوری سرمایه برای پرداخت هزینه‌های قانونی بالا و استفاده از بهترین نتیجه توضیح داده شده است، اما در اینجا خلاصه‌ای از آن آورده شده است.

کوین در سال 2009 با دوست دختر سابقش از بلژیک به تایلند آمد و با هم یک شرکت نسبتا موفق راه اندازی کردند. رابطه عاشقانه آنها به پایان رسید، اما روابط تجاری و متقابل بدون هیچ مشکلی به عنوان نوعی رابطه خواهر و برادر ادامه یافت.

سپس همسر سابق او با مردی که بعداً برای کار در تجارت می آید و او نیز با او دوست می شود، رابطه برقرار می کند. با گذشت سالها، وضعیت بین زوج جدید بدتر می شود و پس از تهدید خشونت آمیز دیگری از سوی والدین زن، کوین برای آرام کردن اوضاع فراخوانده می شود.

او برای رفتن تردید دارد اما به نظر می رسید تهدید آنقدر زیاد بود که تصمیم گرفت با یکی از دوستانش به آپارتمان برود. به محض رسیدن به آنجا با مردی جوشان تحت تأثیر زاناکس و الکل (مواد ذکر شده طبق منابع آگاه) مواجه می شوند. در نهایت درگیری رخ می دهد و قربانی توسط کوین در یک خفه قرار می گیرد. در زمان رسیدن پلیس، مقتول از نظر فنی هنوز زنده بود، اما در راه بیمارستان فوت شد: https://www.nightmareinthailand.com/

طبق قانون یک چیز مشخص است و آن اینکه قربانی فوتی وجود دارد و برای مرتکب این سوال مطرح است که آیا در چنین شرایطی ممکن است جهات خفیفی وجود داشته باشد؟ احتمالاً ترکیب الکل، دارو و استرس با کاهش جریان خون به مغز به دلیل خفه شدن. قربانی یک مرد آموزش دیده بود و این در ترکیب با مبارزه می تواند به کسی "نیروی گنگ" بدهد و باعث می شود که مرتکب سعی کند مقاومت بیشتری نشان دهد زیرا اگر قربانی رها شود، شرایط می تواند تغییر کند.

به نظر من، محکومیت اولیه 4 سال با کسر یک سال از نظر استانداردهای تایلند غیرمنطقی نبود، اما همچنان تصمیم گرفته شد که درخواست تجدید نظر ارائه شود، که بعداً می تواند به هر طریقی ادامه یابد. واقعیت این است که اگر مجازات بالاتر از 3 سال باشد، پس از گذراندن دوران محکومیت خود باید کشور را ترک کند و فعلاً دیگر مورد استقبال قرار نخواهد گرفت یا به عبارتی هرچه در تایلند ساخته است تمام می شود. .

کنجکاو، از یک وکیل جنایی و بازرس پلیس پرسیدم و به طرز ناخوشایندی از سوالاتم متعجب شدم، به همین دلیل است که معتقدم ممکن است برای هرکسی اتفاق بیفتد.

چند نمونه عبارتند از:

  • سرقت؛ سارقان وارد خانه شما می شوند و شما با چوب بیسبال خود به آنها ضربه می زنید و باعث مرگ شخصی می شود. شما اشتباه می کنید و فقط در صورت لزوم باید تهدید می کردید یا فرار می کردید.
  • شما به طور تصادفی در یک بازار با شخصی برخورد می کنید. این یکی سخت خواهد بود و شما و برخی از دوستان باید چند بار با آن کنار بیایید. در دفاع شما یک ترکیب منظم از چپ-راست می دهید و مهاجم اشتباه فرود می آید و می میرد. شما اشتباه می کنید، خیلی محکم ضربه بزنید.
  • مردم سعی می کنند از شما سرقت کنند و شما را با چاقو تهدید کنند. شما بازو را می گیرید، چاقو را می چرخانید و مجرم به داخل می افتد و منجر به مرگ می شود. اشتباه می کنی چون باید چاقو را از دستت می زدی.

همچنین گاهی اوقات در این وبلاگ نوشته می شود که تایلندی ها وقتی مشاجره، دعوا، دزدی یا تصادف می بینند یا اینکه مردم فکر می کنند زندگی در یک موبان خصوصی یا در خانه ای که به خوبی محافظت می شود مزخرف است، خیلی کمک کننده نیستند، اما شاید این نگرش وقتی با عواقب احتمالی روبرو می شوید که اصلاً منتظر آن نیستید چندان بد نیست.

اگر کسی با چنین واقعیتی روبرو شد، به یاد داشته باشید که پلیس می تواند به کاهش حقایق کمک کند تا بتوان آن را درجه ای از دفاع از خود در نظر گرفت. از نظر دادگاه، قربانی فوتی رخ داده است، بنابراین باید به بستگان بازمانده غرامت پرداخت شود. در کشورهای پایین، پرداخت هزینه مراسم تشییع جنازه و غرامت به عنوان پذیرش گناه در نظر گرفته می شود، اما در تایلند این امر کمی ظریف تر است. به هر حال، بستگان بازمانده به دلیل فوت قربانی هزینه و احتمالاً درآمد کمتری دارند و بنابراین در صورت پرداخت به آنها احترام می گذارد.

علاوه بر این، استفاده از یک موسسه حقوقی "گران قیمت" توسط یک خارجی گاهی اوقات ممکن است اشتباه گرفته شود یا به عنوان نادرست تلقی شود، بنابراین از یک وکیل "خوب" تایلندی استفاده کنید و سعی کنید از قربانی نمونه خون بگیرید که ممکن است در تحقیقات مفید باشد. بیشتر جریان قضیه با این حال، مهمترین چیز این است که مقداری پول در دست داشته باشید تا هرگونه سپرده پرداخت شود.

این قطعه در حال حاضر در مورد عامل جنایت است، اما برای بستگان بازمانده البته دقیقا برعکس است، ناگفته نماند که آرزو نمی کنم کسی مجبور به تجربه آن باشد.

ارسال شده توسط جانی بی جی

8 پاسخ به “ارائه خواننده: کمک اضطراری در تایلند ارائه دهید، عواقب احتمالی را بدانید!”

  1. کوهنورد می گوید

    البته کل موضوع یک درام بزرگ برای همه طرف ها است. با این حال، من فکر می کنم نویسنده مقاله با هشدار خود کاملاً از موضوع غافل شده است. چون اگر فقط در خیابان مورد حمله قرار می گرفتید و طوری از خود دفاع می کردید که مهاجم بمیرد، وضعیت کاملاً متفاوت از وضعیت کوین بود. شما مجاز به دفاع از خود هستید، اما همیشه به میزان مناسب.

    من معتقدم که کوین با نگه داشتن قربانی در یک نگهدارنده خفگی، با تمام خطرات مرتبط، از نیروی بیش از حد استفاده کرد. کوین نیز با یکی از دوستانش آنجا بود بنابراین تنها نبود. گزینه های دیگری می توانست امکان پذیر باشد. به محض اینکه قربانی نسبت به کوین پرخاشگر شد و در واقع به او حمله کرد (اما هیچ مدرکی دال بر آن وجود ندارد. آیا کوین مجروح شده بود؟) می توانست با پلیس تماس بگیرد و یک جرم جنایی را گزارش کند.

    به نظر من او کاملا مقصر مرگ مقتول است (حتما فرزند شماست). حکمی که او متعاقباً دریافت می کند کاملاً ملایم است و به نظر من دلیلی برای تجدید نظر ندارد. در واقع، اگر من با مقتول نسبتی داشتم، از مدعی العموم می خواستم که نسبت به حکم بسیار پایین اعتراض کند.

    متاسفم، اما کوین اشتباه می کند. جان یک جوان گرفته شده است که بسیار جدی است. به نظر من کوین فقط باید کادرش را بپذیرد. حتی اگر او قصد کشتن قربانی را نداشته باشد، قرار دادن کسی در یک خفه خفه کننده برای کنترل او مجاز نیست و نباید مجاز باشد. و برای آن مجازات وجود دارد.

    • خان پیتر می گوید

      چیزی که به نظر من هم نقش دارد این است که شما تصمیم می گیرید به جایی بروید و می توانید از قبل تصور کنید که اوضاع از کنترل خارج می شود، زیرا کوین دوستی را بیهوده با خود نبرد. این نیز وضعیتی کاملاً متفاوت از یک سارق در خانه شما است. در ضمن، شما مجاز نیستید با چوب بیسبال به آنها ضربه بزنید زیرا این یک دفاع نیست، بلکه یک حمله است.

  2. کورنلیس می گوید

    آن 3 مثال: آیا عواقب قانونی برای مثال در هلند بسیار متفاوت خواهد بود؟ حتی در حقوق کیفری هلند، در چنین مواردی لزوما آزاد نمی شوید.

  3. دیوید اچ. می گوید

    این یکی از دلایلی است که بسیاری در صورت وقوع فاجعه در منطقه شما منفعل می مانند ... و این برچسب مذموم ، بی علاقه یا حتی بزدل است ... قابل درک است ، اما به همان اندازه قابل درک است که حتی افسران پلیس گاهی اوقات کار خود را انجام می دهند. همه این چیزها را تجربه کنید و سپس استفاده از تکنیک دستکش سفید را انتخاب کنید ... بالاخره آنها مدتهاست که تجربه کرده اند که دیگر اقتدار آنها شناخته نمی شود ...

    اشتباه بزرگ کوین این است که او به میل خودش به آپارتمان آن شخص رفت. برای تماس با پلیس
    حمله به شخص خودت در یک مکان عمومی یا زندگی خصوصی... پس بسته به شرایط دفاع از خود محسوب میشه.

  4. جانی بی جی می گوید

    این مشارکت همچنین قصد دارد کمی عمیق تر به مطالب بپردازد 😉

    قوانین کیفری هلند دارای انواع درجات مانند اضطرار، حمله جدی منجر به مرگ و قتل عمد است (اگر قتل قابل اثبات نباشد). به عنوان مثال، وکلا می توانند سعی کنند ترکیب الکل، داروها و استرس را به عنوان عامل اصلی نارسایی قلبی منجر به مرگ مرتبط کنند.
    در مورد خفه کردن، این می تواند فشار نهایی باشد.

    علاوه بر این، در حقوق کیفری هلند در هنگام دفاع اضطراری یا خشونت مجاز است این مورد زمانی است که یکپارچگی شخصی به خطر بیفتد. یک سارق می تواند وارد خانه شما شود و بخواهد با یک تلویزیون از خانه خارج شود. در آن لحظه به شما اجازه حمله داده نمی شود، اما به محض اینکه درب ورودی را مسدود می کنید و سارق به شما نزدیک می شود، تمامیت شما به خطر می افتد و می توانید به طور مناسب حمله کنید و امیدوار باشید که او روی پله ای نیفتد.

    در قوانین تایلند، این درجه بندی ها معمول نیست و قتل بدون در نظر گرفتن شرایط در اولویت قرار دارد.

    از برخی واکنش ها می توان خواند که شما در واقع عاقل نیستید که وارد شکاف شوید زیرا می توانید آن را مشاهده کنید. سپس فکر می‌کنم: بله، نوشتن خوب و آسان است، مگر اینکه مجبور شوید در کسری از ثانیه برای خودتان تصمیم بگیرید، یا آیا تا به حال لحظه‌ای در زندگی شما بوده است که در موقعیتی تهدیدکننده قرار داشته باشید؟

    نکته بعدی این است که بسته به شرایط مانند کمک اضطراری، سرقت یا ضرب و جرح، باید تصمیم گیری در مورد انجام یا عدم انجام کاری گرفته شود. من ممکن است از سیاره دیگری باشم، اما قطعاً این اتفاق نمی افتد که کسی به تهدید چاقو به همسرم حمله کند و من کنار باشم و تماشا کنم. آیا پلیس احضار شده دوست دارد کمی سریع بیاید. بعد از آن همسرم گزارش می دهد، بله بله
    یک متجاوز هرگز نمی تواند در نقش قربانی قرار گیرد، اما ظاهرا نظرات متفاوت است.

    در نهایت، یک کلمه در مورد کوین. هرکسی که پرونده میچ هندریگز را در لاهه دنبال کرده باشد نیز می داند که مجازات افسران در هنگام دستگیری مرگبار او به دلیل استفاده از گیره گردن چه بوده است. برای علاقه مندان: 6 ماه مشروط و یک سال دوره آزمایشی. در شرایط مساوی، با هر شهروندی در هلند باید یکسان رفتار شود، که فکر می‌کنم در این مورد در هلند نیز اعمال شود.
    بین قوانین هلند و تایلند دنیایی تفاوت وجود دارد، اما در هر دو مورد هیچ کس نمی تواند زندگی کند تا داستان را بیان کند.

  5. ژاک می گوید

    ما همچنین می دانیم که یک گیره گردن نمی تواند از حادثه یک افسر پلیس در هلند که آن را روی مردی که بخشی از آن فوت کرده است، بی ضرر باشد. این موضوع سروصدای زیادی به پا کرد. البته گیره گردن برای مهار انسان است و از نظر خشونت معمولاً عمل خفیفی است. اما همانطور که اینجا دوباره می خوانیم همه چیز می تواند تغییر کند. ظاهراً قاضی کوین را به قتل عمد متهم و محکوم کرد. نباید قصد کشتن دوستش را داشت. البته اشتباه قضاوت در لحظه ای رخ داده است که کوین با یکی از دوستانش به دیدار آن دوست دیگر می رود. قربانی یک مرد آموزش دیده بود، طبق اطلاعات و من تخمین می زنم که کوین برای یک بچه کوچک نیز آماده نیست. پیدا کردن یک مرد جوشان و سپس تلاش برای آرام کردن او. مردی که ظاهراً تحت تأثیر قرار گرفته است. تجربه من این است که این اغلب غیرممکن است و یک قدم به عقب و درخواست کمک از پلیس محلی باید مرحله 2 می بود. البته دلیلی وجود دارد که چرا درگیری وجود داشت و اینکه چرا مرد دیگر دیوانه شد و آیا باید به اینجا می رسید. ارزیابی کاملاً اشتباهی انجام داد، اما کوین از رفتن هراس داشت. احساسات اول اغلب درست هستند و نباید نادیده گرفته شوند. کوین مدتی بود که این شخص را می شناخت، بنابراین این نیز چیزی را می گوید که به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. احساسات او نسبت به دوست دختر سابقش نیز او را فریب می دهد. ظاهراً خشونت توسط هر دو نفر استفاده شده است و این واقعیت که قربانی مواد مصرف کرده است که ممکن است منجر به مرگ شود، بررسی و در تصمیم قاضی لحاظ شده است. من چنین فرض می کنم. اما مهم نیست که چگونه به آن نگاه می کنید. یک مرگ قابل تاسف وجود دارد که اگر اقدامی متفاوت انجام می شد ممکن بود هنوز زنده بماند. ارزیابی من این است که کوین در هلند نیز به قتل عمد محکوم شده است. قبل از جهش نگاه کنید و مقایسه کردن با موقعیت های دیگر کار درستی نیست. هر موقعیتی نیاز به ارزیابی دارد و فکر نمی کنم حکم جدیدی به نفع کوین باشد. سوال بزرگ این است و باقی می ماند که آیا از نیروی متناسب استفاده شده است و نمی توان آن را به هیچ طریق دیگری حل کرد؟ مرگ قابل برگشت نیست و ظاهراً نتیجه ناخواسته یک اقدام احتمالاً بدون فکر است، با فرض اینکه اطلاعات این قطعه درست باشد.

  6. کوین می گوید

    خوانندگان محترم

    من می خواهم شخصا به این داستان (من) پاسخ دهم. من اکنون عادت دارم هر بار که چیزی در مورد پرونده من در رسانه ها ظاهر می شود واکنش های تند را بخوانم. اگرچه این خیلی بد نیست و من می توانم منطق را دنبال کنم. اما باید درک کنید که مقالات/پست‌های وبلاگی که آنلاین می‌خوانید حاوی تمام اطلاعات در مورد آنچه واقعاً اتفاق افتاده نیست. عمدتاً به این دلیل که فایل حاوی هزاران صفحه است، بلکه به این دلیل که ما ترجیح می‌دهیم موارد خاصی را از رسانه دور نگه داریم. و این مطمئناً برای خودمان نیست، بلکه عمدتاً برای محافظت از خانواده (هرچقدر هم عجیب به نظر برسد) و حفظ نام سیوا تا حد امکان زیبا است. اینم چند تا از نظرات من…

    1. اول از همه، برای مشارکت در وبلاگ تایلند تشکر می کنم. آنچه نوشته شده است به طور منطقی درست است، اگرچه البته جزئیات زیادی برای قضاوت روشن در مورد گناه یا بی گناهی و مجازات وجود ندارد.
    2. شاید یکی از دو جزئیات مهم. اول از همه، من با توجه به شرایط، دوستی را برای رفتن به آنجا جمع نکردم. ما هر دو قبلاً در راه رفتن به مکان بعدی در بانکوک بودیم، عصر جمعه بود و زمان شروع زندگی شبانه بود. برنامه من این بود که فقط بررسی کنم که آیا همه چیز خوب است و سپس ادامه دهم. مطمئناً اولین بار نبود که در آنجا دعوا می شد و البته ما نمی دانستیم که قرار است آن شب چه اتفاقی بیفتد. بنابراین برای من در واقع بیشتر یک بررسی معمولی برای اطمینان دادن به والدین بود. ثانیا من اینجا چندین بار می بینم که باید منتظر پلیس می بودیم. وقتی برای اولین بار از پدر و مادر سارا تماس تلفنی دریافت کردم، قبلاً به آنها توصیه کرده بودم که با پلیس تماس بگیرند. اولین تماس ساعت ها قبل از اینکه وضعیت از کنترل خارج شود برقرار شد. بین ورود من و اولین تماس تلفنی، ده ها تماس دیگر برقرار شد (شواهد این موضوع همه در پرونده موجود است). در یک نقطه خاص با پلیس گردشگری تماس گرفت به این امید که انگلیسی را بهتر بفهمند. در اینجا به سادگی گفته شد که آنها نمی توانند کاری انجام دهند مگر اینکه سارا خودش را صدا کند. بنابراین فقط تصور کنید که فردی که به معنای واقعی کلمه تهدید می شود با چاقو به گلویش تهدید می شود باید خودش با پلیس تماس بگیرد.
    3. پرونده حاوی شواهد روشن (همراه با عکس) است که نشان می دهد من ابتدا مورد حمله قرار گرفتم. لباس‌هایم کاملاً پاره شد و ویدیویی نشان می‌دهد که چگونه برای اولین بار گلویم را گرفتند. همه اینها را اجازه دادم چون می دانستم او در چه وضعیتی قرار دارد، مست و دیگر نمی داند چه می کند و دوست خوبی بود. می خواست دوباره برویم وگرنه اتفاقات بدی می افتاد. گفتم تا وقتی سارا و بچه را نشناسم نمی‌روم. تنها زمانی که او به دوستم (که او را نمی شناخت) نیز حمله کرد، من وارد عمل شدم.
    4. در مورد گیره گردن اینو بگم. من هرگز در زندگی ام سربازی نرفته ام، هرگز هنرهای رزمی انجام نداده ام، حتی هرگز نجنگیده ام. شما نمی توانید قضاوت کنید که در چنین شرایطی چه کاری باید انجام شود. همه چیز در یک کسری از ثانیه اتفاق می افتد، یا مطمئناً چنین احساسی دارد. تمام تلاش خود را می کنید تا بهترین کار را انجام دهید و در آن لحظه او را آرام کنید. چون حالت عادی نداشت، نمی خواهم از کلمات بد استفاده کنم، اما پرخاشگری که در آن زمان دیدم، هرگز در زندگی ام ندیده بودم. همچنین ثابت شده است که چگونه او را نگه داشته ام و همه این کارها برای اینکه کمترین آسیب ممکن به او وارد شود، انجام شده است. من نمی خواهم چیز دیگری در این مورد بگویم. اما قبل از اینکه قضاوت کنید، باید تجربه بیشتری در این گونه موارد داشته باشید.
    5. همانطور که متوجه شدید، من همیشه نمی توانم زیاد وارد جزئیات شوم، اما برای اقوام نیز به دنبال راه حلی بوده ایم. تنها سوال این است که آیا این برای آنها کافی است؟ مقاله به درستی نشان می دهد که مجازات با توجه به شرایط خیلی بد نیست، اما نه به این دلیل که ما مستحق مجازات هستیم. خوب، چون خانواده ما را به قتل متهم کرده اند. که مجازاتی از 15 سال تا حبس ابد و حتی اعدام دارد. فقط تصور کنید که به شما گفته می شود، در حالی که سعی کرده اید بهترین کار را با حسن نیت انجام دهید، با تمام عواقب آن. بنابراین بله، ما می‌توانیم با 3 سال راضی باشیم، اما این به این معنی نیست که ما شایسته آن هستیم.

    اگر سوال دیگری دارید، خوشحال می شوم که خودم به آنها پاسخ دهم. در مورد خود جمع آوری کمک مالی، باید بدانید که بیانیه از قبل در یک پاکت آماده است، هیچ چیز قابل تغییر نیست. قبلاً از طرف بسیاری از مردم حمایت عظیمی صورت گرفته است که من برای همیشه از آنها سپاسگزارم. اما می‌خواهم بدانی که اگر برای من اتفاقی بیفتد، بدهی‌ای که برای کل این ماجرا ایجاد شده به گردن دیگران خواهد افتاد. بنابراین جمع آوری کمک مالی فقط برای من نیست، بلکه برای همه کسانی است که از نظر مالی در این امر دخیل هستند. من همیشه دیدن مردم نظرات خود را به روش متمدنانه به اشتراک می گذارم. اما همچنین خوب و مدنی است که داستان را از طرف خودمان درک کنیم و اینکه چرا این جمع آوری کمک مالی حیاتی است. من به سرنوشتم دچار می شوم، هیچ کس از آن نترسد. تا زمانی که همه چیز به درستی انجام شود.

    الواست بدانکت!

    کوین

    • ژاک می گوید

      با تشکر از کوین برای پاسخ شما و داستان شما تصویر بسیار دقیق تری از آنچه در این پیام بیان شده است ارائه می دهد. ظاهراً خیلی چیزها اشتباه شده است و این واقعیت که شما در آن لحظه عمل می کنید زیرا گزینه دیگری وجود ندارد نیز بحث کردن با آن سخت است. عدم کمک پلیس پدیده دیگری است که قبلاً در تایلند شنیده ام. شاید در موقعیت مشابه همان کار را در محل انجام می دادم. آرام کردن افرادی که تحت تأثیر هستند و دیوانه می شوند دشوار است و می ماند. گردن گرفتگی می کند و احتمالاً به خاطر آن شب های بی خوابی خواهید داشت. گاهی اوقات شما در زمان نامناسب در مکان اشتباه قرار می گیرید و چنین اتفاقاتی برای شما رخ می دهد. مایه تأسف است که مردی مرده است و برای شما آرزوی قوت در حکم و در تحمل مجازات دارم. همه ما در زندگی درس هایی برای یادگیری داریم و امیدوارم این نکته مثبتی باشد که در آینده با شما خواهد ماند.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم