پس از یک هفته در پاتایا

با پیام ارسالی
Geplaatst در ارسال خواننده
برچسب ها: , , , ,
نوامبر 13 2011

چند وقت پیش به پاتایا برگشتیم. با خطوط هوایی چین اتفاقا ما پرواز خوبی داشتیم. راحت در کشتی صندلی های عالی و همچنین یک غذای خوب. گاهی اوقات ممکن است خیلی بد باشد. بدون تاخیر

با احساسات مختلط رفتیم. ما در 29 اکتبر، درست در آخر هفته تا حدی بحرانی برای مرکز شهر بانکوک، حرکت کردیم. احساسات مختلط در مورد آنچه در درون ما پیدا می کنیم تایلند، ما خیلی نگران بودیم. من پیام های این وبلاگ را هفته ها و در صورت امکان در اینترنت دنبال کردم. اغلب خودم را به خاطر گزارش های محدود در هلند عصبانی می کردم، به خصوص در ابتدا.

پاتایا

بعد از فرود، چمدان ها، گمرک و... مبادله کنید چون اتفاقاً بات کمی ارزانتر از دوره قبل و در راه تاکسی ما بود. باز هم با این فکر که از پاتایا به اینجا خواهد رسید، اگرچه او (آقای لک) قبلاً گفته بود: "جای نگرانی نیست." اما هنوز هم در یک روز اتفاقات زیادی می‌تواند بیفتد، مخصوصاً در آخر هفته ورود.

باشه تاکسی پیدا کردم آقای. سلام کردیم و چمدان هایمان را جمع کردیم و به سمت آپارتمانمان در ناکلوا/پاتایا حرکت کردیم. ما با تعجب به اطراف نگاه کردیم، زیرا در سمتی که فرودگاه را ترک کردیم و به سمت پاتایا رفتیم، با توجه به آنچه که در آنجا وجود دارد، فقط آب بود. در بعضی جاها کمی بالاتر است. خوب، به نظر شما، این برای مردم این طرف عالی است. در پاتایا به گرمی استقبال شد و به اتاق ما نشان داده شد.

زندگی ادامه دارد

البته مجبور شدیم کمی خود را هم وفق دهیم، چون هوا گرم بود، هرچند در هلند دقیقاً سرد نیست. حتی در حدود 33 درجه برای چند لحظه در چند روز اول، اما ما این کار را برای همین انجام می دهیم. اولین برداشت این است که یک فاجعه در این کشور اتفاق افتاده است. بله، باید بگویید، زیرا این یک فاجعه بزرگ است، اما عجیب است که شما به سختی متوجه آن در خیابان می شوید. زندگی مثل همیشه ادامه دارد. و البته زندگی افرادی که «هیچ کاری» با آن ندارند باید طبق معمول ادامه پیدا کند، اما شما هنوز برای لحظه‌ای فکر می‌کنید که حالا چطور؟

حالا در تمام این سال ها متوجه شده ام که وقتی اتفاق بدی در هلند می افتد، باید همه جا گل بگذاریم و چیزهای دیگری مانند رژه فانوس و غیره ترتیب دهیم. من نمی گویم چنین چیزی بد است. من فکر می کنم که همه باید این را خودشان بدانند، اما در تایلند مردم همدردی می کنند. تماشا کنید، صحبت کنید و اگر نزدیک هستید، چیزی بدهید.

هتل ها پر نیستند

اگر مانند ما پس از چند روز به روال عادی خود (رفتار تایلندی) برگردید، متوجه خواهید شد که قطعاً چیزی در پاتایا در جریان است. فقط زمانی که ما رفتیم هشدار بود. آیا اتاق دارید، زیرا پاتایا شلوغ است؟ خوب، اگر من اکنون به خیابان بروم و وارد آن شوم هتل ها متوجه شدم که پاتایا پر نیست. آنقدرها هم بد نیست. ممکن است "کمی" شلوغ تر باشد، اما به من اطمینان داده شده است که هنوز تعداد زیادی اتاق در هتل های مختلف موجود است. وقتی در مغازه ها هستید، مثلاً در بازار خانواده، می بینید که برای قربانیان کاری انجام می دهند. Ikea در نزدیکی بانکوک جشن افتتاحیه را جشن نمی گیرد، اما پول را به قربانیان اهدا می کند. هرازگاهی می بینید که در تلویزیون پاتایا کاری انجام می شود. این هفته ارکستر فیلارمونیک هلند در پاتایا به اجرای برنامه خواهد پرداخت، زیرا اجرا در بانکوک امکان پذیر نبود.

روز اول مجبور شدم به قضیه «نعم» یا آب آشامیدنی بپردازم. نمی توان آن را دریافت کرد. شاید چون از من خوششان می آید و چپ و راست چیزی خواسته بودم اما در مدت کوتاهی 40 لیتر داشتم. علاوه بر این، گاهی اوقات تعداد کمی از کالاها در بازار خانواده یا 7-Eleven وجود دارد، اما به آرامی در حال افزایش است. در فروشگاه های بزرگ قفسه ها همانطور که معمولاً وجود دارد پر نیستند. ما همچنین می توانستیم دیروز در بازار ببینیم که چیزی اشتباه است.

گردشگران کمتر

این تجربه من بعد از یک هفته در پاتایا بود. همانطور که گفته شد، زندگی در اینجا طبق معمول ادامه دارد. به نظر من هم شخصاً خوب است. من فکر می کنم این افراد نیز باید دوباره امرار معاش کنند. به دلیل کمبود (خفیف) و گردشگران کمتر، حتی کمی دشوارتر از حد معمول است. مطمئنا همینطوره.

تایلندی ها و فرنگ ها نیز کنترل مالی خود را محکم نگه می دارند. شما آن را در اطراف خود می بینید. کجا می رود؟ سیل از یک سو و وضعیت یورو از سوی دیگر. هر دو فاجعه‌ای هستند که باعث بدبختی بسیاری از مردم می‌شوند یا می‌توانند باعث بدبختی زیادی شوند. بیایید با مثبت پایان دهیم. آب در بیشتر نقاط در حال عقب نشینی است تا بازسازی آغاز شود و یونانی ها نیز دوباره در آن شرکت کنند.

علاوه بر این، اگر بتوانیم مدت طولانی تری اینجا در کشوری زیبا با مردمان خوب بمانیم و از رفتن به ساحل چند بار در هفته لذت ببریم، چیزی برای شکایت نداریم. رشته می توانید هر عصر یک غذای خوشمزه را میل کنید، هر غذایی که ترجیح می دهید. و کمی گران تر، بله، اما هنوز یک مقصد تعطیلات فوق العاده است. پس از اینجا دور نشو مرد تعطیلات: "اینجا فوق العاده است!"

40 پاسخ به “پس از یک هفته در پاتایا”

  1. کالین یانگ می گوید

    ند نبود. ارکستر فیلامونی اما گروه هلندی سوئینگ کالج، که از آن.

  2. رنه تای می گوید

    رود، تو نوشتی «فقط وقتی ما رفتیم هشدار بود. آیا اتاق دارید، زیرا پاتایا شلوغ است؟ حالا وقتی به خیابان ها و هتل ها می روم متوجه می شوم که پاتایا پر نیست.

    با این حال، در آخر هفته ای که وارد شدید، پاتایا کاملاً پر بود، زیرا تایلندی ها تعطیلات آخر هفته طولانی داشتند و مردم بانکوک و اطراف آن به طور دسته جمعی به پاتایا آمدند. پس آن هشدار قطعا درست بود.

    • رود می گوید

      باشه کاملا درسته ببخشید خانم ها و آقایان """ گروه موسیقی کالج هلندی سوئینگ ""

    • رود می گوید

      رنه تای عزیز،
      بله، شما احتمالا بهتر از من می دانید، اما من اتفاقا افرادی را می شناسم که هتل دارند و اتاق اجاره می دهند و هنوز اتاق داشتند و بیشتر از 1.
      اما این چه اهمیتی دارد؟
      روود

  3. پیتر @ می گوید

    قطعه زیبای رود، حداقل ما الان چیزی در مورد پاتایا می دانیم. شما در مورد پاتایا بسیار خوانده اید، اما به اندازه کافی نیست.

    • رود می گوید

      پیتر عزیز،
      من متخصص پاتایا نیستم، فقط 14 سال است که به آنجا می روم، اما دوست دارم در مورد پاتایا خود مطلبی بنویسم، اما احتمالاً نظرات غیر قابل تحمل خواهد بود. پاتایا به طرق مختلف از جمله نحوه زندگی در پاتایا تجربه شده است. برای من، پاتایا یک شهر زمستانی خوب با مزایا و معایب بسیاری است. اما لازم نیست آنها را جستجو کنید (که به نظر شما مضر است.)
      خبرم کن. هرازگاهی برای یک آخر هفته می روم.
      روود

  4. نوعی پرستو که لانه گلی بر دیوار خانه میسازد می گوید

    سلام کدوم آپارتمان بودین؟
    من به دنبال جایگزینی به جای هتل هستم.با سلام مارتین

  5. eltoro57 می گوید

    قطعاً فرست کلاس پرواز کردید؟
    من تجربیات بسیار متفاوتی با خطوط هوایی چین دارم.
    خیلی تنگ، شلوغ، بچه های گریان و غیره.

    من همچنین ده سال به پاتایا آمدم، آخرین باری که دیگر نمی‌توانستید در جاده ساحلی قدم بزنید، در هر متر یک یا چند خدمتکار وجود داشت و افرادی به شما مواد مخدر پیشنهاد می‌دادند.

    هتل شاد در Jomtien، تعطیلات آرام و دلپذیری را در آنجا داشته باشید.

    هنک

    • رود می گوید

      این هم تصادفی است، هنک، از زمانی که شما را ترک کردید، در پاتایا سرگرم کننده تر شده است. به هر حال، هیچ خدمتکاری در جاده ساحلی وجود ندارد. . چه چیزی را می تواند تغییر دهد؟؟؟؟ الان هیچوقت شبا اونجا راه نمیرم!!!
      و در مورد خطوط هوایی چین. نه کلاس 1 نیست فقط بشنو!! من همیشه از آنها می خواهم که از شر بچه ها خلاص شوند و وقتی پرواز می کنم آنها همیشه هواپیما را جادارتر می کنند ، بنابراین من مانند شما هیچ مشکلی نمی شنوم.
      اتفاقا من هم فکر نمیکنم اینقدر عبوس باشم. و به نظر من همه چیز خوب نیست، برعکس.
      خوب در Jomtien لذت ببرید. سرگرم کننده هم هست من هم اغلب می آیم. اون ساقی ها رو هم اونجا ببینید. (دختران خیلی خوب درسته؟؟؟)

      • رود می گوید

        اوه بله، دیوانه. آنها 14 سال یک بار به من دارو نداده اند

  6. eltoro57 می گوید

    بله، پاتایا ایده آل است، به خصوص برای خانواده هایی که فرزندان کوچک دارند، به خصوص دختر، شما می توانید آن را به همه توصیه کنید، درست است؟ قطعه شما واقعاً آن را معتبر می کند، درست است؟ چه کسی برای این تبلیغ به شما پول می دهد؟ همچنین این درست نیست که سرقت ها به طور مرتب توسط باندهای مسلح جوانان انجام می شود؟ هر چه در این وبلاگ می خوانم؟ نه، من پیرمرد عصبانی هستم، پاتایا ایده آل است.

    • @ eltor057 هیچ مشکلی با پاتایا وجود ندارد. البته گاهی اوقات اتفاقاتی می افتد، اما در مقایسه با گردشگران زیادی که از پاتایا بازدید می کنند، آنقدرها هم بد نیست. من هرگز در آنجا احساس ناامنی نمی کنم و هرگز چیزی را تجربه نکرده ام.

      • مارکوس می گوید

        من کاملا با واکنش Khun Peter موافقم! من فکر می کنم که بچه ها کار زیادی در آنجا ندارند، اما این بیشتر تقصیر پدر و مادرهایی است که سفر را رزرو می کنند.

        • کیز می گوید

          گوسی گوسی، شما اغلب با پیتر مارکوس موافق هستید. شما کاملاً با پیتر موافق هستید و بلافاصله با گفتن اینکه بچه ها در آنجا کاری ندارند، آن را انکار می کنید. و این تقصیر والدین است. آنها ممکن است برای اولین بار به تایلند بیایند و ممکن است ندانند چه انتظاری دارند. در پاتایا هم احساس امنیت می کنم. من هم با بچه هایم به آنجا می آیم. اما همه آنها بیش از 20 سال سن دارند و اوقات خوبی را در آنجا می گذرانند. اما می توانم تصور کنم که اگر فرزندان شما کمی کوچکتر باشند، با آنچه در آنجا می بینید کمی مشکل خواهید داشت. من همچنین فکر می کنم پاتایا عالی است، بنابراین منظور من این نیست

          • مارکوس می گوید

            @kees، اگر کمی دقت می کردید، می فهمید که من بیشتر از آنچه موافقم با پیتر درگیر می شوم! پیتر چیزی را توضیح می دهد که حاوی مثبت و منفی است. پس من با او موافقم! پیتر اصلاً در مورد بچه ها نظر نمی دهد، پس با دقت بخوانید. Eltoro57 یک نظر در مورد کودکان خردسال دارد که من با او در میان می گذارم. مثال شما با فرزندانتان در مورد سن بلوغ است. من فکر می کنم که بسیار متفاوت است و قوانین نیز چنین فکر می کنند! با رسانه های امروزی، نمی توانم تصور کنم کسانی که برای اولین بار به اینجا می آیند، ندانند که پاتایا فقط کمی "متفاوت" است. من به آن می گویم ساده لوح!

            • کیز می گوید

              مارکوس باید اشتباه می کنم پیتر می گوید پاتایا ایرادی ندارد، شما می گویید بچه ها آنجا کار زیادی ندارند. پس در چشمان ساده لوحانه بسیاری از والدین چیزی اشتباه است. و می تواند دلیلی برای نرفتن به تایلند باشد. پاتایا در تمام بروشورهای سفر مورد ستایش قرار گرفته است. در آژانس مسافرتی به شما می گویند که حتما باید پاتایا را ببینید. پس مامان و بابا با 2 بچه حدودا 8 ساله تصمیم گرفته اند امسال به تایلند بروند، مامان از بابا می پرسد، من چیزهای عجیبی در مورد پاتایا و گردشگری جنسی شنیده ام، در مورد آن چطور؟ بابا تایلند را دوست دارد و می‌گوید خیلی بد نیست، همه داستان‌های عالی هستند، من اخیراً یا از کیس هیچ چیز بدی در مورد پاتایا نشنیده‌ام. بنابراین برای جستجوی پیشنهاد مناسب به اینترنت بروید. آنها ارائه دهنده مناسب را پیدا می کنند.مامان هنوز می خواهد به آژانس مسافرتی برود. سفر به خوبی رزرو شده است، پدر با رضایت به تلویزیون نگاه می کند، مادر کمی در اینترنت گشت و گذار می کند و در یک تصادف فاجعه بار به وبلاگ تایلند می رسد و به قطعه مارکو می رسد. و در کمال تعجب می بیند که بچه ها در پاتایا هیچ کاری ندارند، مامان مادر 2 بچه است، زنگ خطر در سرش چنان بلند می شود که بابا آن را روی مبل می شنود. و او فریاد می زند پاتایا اشکالی ندارد!!!! بابا میاد نگاه کنه و بخونه و تو اون کسری از ثانیه که بابا فکر میکنه من واقعا باید برم و نگاه کنم. مامان به او نگاه می کند و آن نگاه را در چشمانش تشخیص می دهد. امیدوارم که در تعطیلات در تایلند نباشید. او بلافاصله یک تعطیلات 3 هفته ای را به صورت آنلاین در یک اردوگاه در Veluwe، در میان گرازهای وحشی رزرو می کند. و پدر این نگاه را در چشمان او تصدیق می کند و می داند که بهتر است چیزی نگوید. دیوار در غیر این صورت او بهتر است یک خانه متحرک بخرد. بنابراین او صبورانه منتظر می ماند تا آنها کمی بزرگتر شوند. و مامان فکر نمی‌کند اینجا روی Veluwes مشکلی پیش بیاید. پس می‌بینی، مارکو، که آن بخش می‌تواند عواقب فاجعه‌باری داشته باشد. اگر اشتباه می کنم امیدوارم با این قطعه تا حدودی جبران کرده باشم. تمام سعی خود را کردم

              • مارکوس می گوید

                کیس، مطمئناً اینطور نخواهد بود که فرنگ نادانی مثل من نظر بدهد که دیگر کسی به تایلند سفر نمی کند. شما همچنین می توانستید آنها را به هوا هین یا کوه سامویی بفرستید. من شخصا فکر می کنم مقاصد بهتر و سواحل زیباتری برای بچه ها وجود دارد. این فقط یک نظر است، بیا. عواقب فاجعه بار…..بیا، کیس. و من نمی گویم شما اشتباه می کنید. شما پاتایا را اینطور تفسیر می کنید و این نظر شخصی شماست و کاملا حق دارید. من نظر متفاوتی در مورد بچه های زیر سن و پاتایا دارم.

                • کیز می گوید

                  مارکوس فکر کردم یک قطعه زیبا بنویسم، چنین قطعه ای با یک چشمک. فکر کنم باید دوباره بخونیش و بعد دوباره نظر خود را بدهید که آیا نمی خواهید قسمت سرگرم کننده را ببینید یا واقعا فکر می کنید من دیوانه هستم

                • مارکوس می گوید

                  خوب، کیس! این به خوبی انجام شد. خوشحالم که ما دو نفر دیوانه نیستیم! بعد از آن شکست مقابل آلمانی ها هنوز هم می توانم بخندم.

              • رابرت می گوید

                اگر صرفاً به سراغ گرازهای وحشی بروید، هم پاتایا و هم ولووه امتیاز بالایی کسب می کنند. جمعیت گراز وحشی در پاتایا بیشتر و کمتر خجالتی است، بنابراین احتمال بیشتری برای مشاهده واقعی در آنجا وجود دارد، یا شایعات به همین شکل است. 😉

                • گرینگو می گوید

                  امتیاز برای تو، رابرت، این یک امتیاز خوب برای یک گل باز بود!

    • رود می گوید

      چه نظرات زشتی میزنی آیا شما در شب زندگی می کنید؟ دوران کودکی سختی داشتی؟ چرا اینقدر منفی. در پاتایا و اطراف آن واقعاً سرگرمی زیادی وجود دارد. ما اهل رفتن نیستیم و به ندرت یا هرگز عصرها به "شهر" نمی آییم. اما قبلا گفتم شما می توانید به مسائل نگاه کنید و آنها را نادیده بگیرید. اگر برخورد یا غوغایی رخ می دهد و می خواهید در خط مقدم همه چیز باشید، این شما هستید که بینی خود را بیرون می آورید. دنیا را بهتر کن، اما به خودت نگاه کن. چرا مردم از پاتایا می ترسند؟ فقط بدترش میکنی و چرا نه با کودکان در پاتایا. دوست داشتنی برای رفتن به ساحل، چیزهای بسیار خوب (سفرهای یک روزه در منطقه) چه کسی فرزندان خود را به خیابان واکینگ استریت می برد؟ بعد به تو فکر کردم < منفی گرایی را متوقف کنید. برای مثال در ساعات پایانی آخر هفته به مرکز شهر آمستردام بروید.

      • کیز می گوید

        رود. میدونی اونجا چیه؟ آیا می توانید به همه چیز نگاه کنید؟ شما فقط آن را بدتر می کنید؟ در پاتایا چه خبر است؟ اگر همسرتان بخواهد با همسرتان در مرکز شهر آمستردام بیرون بروید. آن وقت بچه های خود را در حدود 12 سالگی با خود نمی برید. اگه اینطوره پس فکر کنم یه ذره بچگی عجیبی داشتی به نظرم پاتایا عالیه خونه ما نزدیکه وقتی تایلند هستیم پاتایا هم هستیم. و قبلاً اشاره کردید که خیابان پیاده روی مناسب ترین مکان برای بچه ها نیست. و یک خواننده خوب رود گاهی اوقات هنگام خواندن قطعه شما کمی می ترسد. در پاتایا رود خوش بگذرانید. درود بر کیس.

        • رود می گوید

          کیس

          قسمت اشتباه رو بخون؟؟ من مقاله ای نوشتم که در آن نشان دادم پاتایا شهر خوبی است و پاتایا برای همه افراد مجرد، خانواده ها، افراد مسن و غیره مناسب است. احتمالا چیز دیگری خوانده اید. پاسخی که در بالا دادم به پاسخ قبلی شخص دیگری بود که هنگام نوشتن در مورد پاتایا آزاردهنده دیدم. مقاله من در بالای صفحه قرار دارد، Kees. من و همسرم عاشق پاتایا هستیم. ما 14 سال و 3 ماه در سال به اینجا می آییم، فکر می کنیم پاتایا شهری دلپذیر و پر جنب و جوش است که برای پیر و جوان کارهای زیادی برای انجام دادن دارد. یک زندگی شبانه که می توانید از آن لذت ببرید، اما همچنین، برای پیر و جوان، چیزهای سرگرم کننده در پاتایا و اطراف آن مانند مزرعه کروکودیل، بازار شناور، مینی سیام و غیره و غیره. سواحل زیبا. بنابراین برای خانواده ها و افراد مسن نیز بسیار خوب است.
          چیزی که گفتم این است که نباید دنبال چیزهایی باشید که خودتان دوست ندارید و با بچه هایتان در واکینگ استریت بیرون نروید. من فکر می کنم که ما در واقع در یک صفحه هستیم، با این تفاوت که شما من را با چیزی یا شخص دیگری اشتباه گرفته اید.
          اگر این وبلاگ را زیاد می خوانید، حتما متوجه شده اید که من اغلب از پاتایا دفاع می کنم. من عاشق پاتایا هستم. وقتی کسی به مدت یک هفته اینجاست و قبلاً یک واکنش واضح (منفی) نسبت به پاتایا دارد، من را آزار می دهد. آنها وحشتناک ترین چیزها را دیده اند. فکر نمی کنم آنها پاتای را ندیده باشند. اینطور است، کیس.
          من هیچ چیز بدی در مورد پاتایا نمی گویم. (یکی اینجا نوشته که آیا من برای تبلیغات پول می گیرم یا خیر. پاسخ من این است که نه، از دل من است) با اجازه سردبیران در آینده ای نه چندان دور در مورد زمستان گذرانی خود در پاتایا مطلبی خواهم نوشت. اما این تجربه من است. برای همه قابل قبول نخواهد بود، اما این طور است.
          بهترین کیز. (کمی بهت حسودیم میشه) کاش خونه (واقعی) من هم نزدیک بود ولی همسرم فکر میکنه چند ماه کافیه (این هم خوبه)
          روود

          • کیز می گوید

            رود عزیز. سپس تبلیغ شما ظاهر شد. فقط شوخی کمی در جای اشتباه و اگر این تصور را ایجاد کرده ام که در آنجا زندگی می کنم. هنوز نه، رود باید بیش از 2 سال صبر کند تا من 65 ساله شوم. من برای اولین بار 37 سال پیش پاتایا را کمی می شناسم. الان 35 سال است که با یک تایلندی ازدواج کرده ام و 18 سال است که یک خانه زیبا در آنجا دارم، بدون ویلا، فقط یک خانه زیبا در بین تایلندی ها. شما یک همسر هلندی دارید، فکر می کنم بیشتر آنها نمی خواهند در تایلند زندگی کنند. این عجیب نیست، زن امنیت را انتخاب می کند که در هلند، جایی که به دنیا آمده است، دارد و بچه ها اغلب در آنجا زندگی می کنند. مرد در این مورد کمی راحت تر است. حتی همسر تایلندی من در ابتدا نمی خواست در آنجا زندگی کند، اما می خواست زمستان را بگذراند. چون اینجا در هلند بهتر نیست. تصمیم گرفتیم وارد خانه شویم و بنابراین می بینید که آن زنان تایلندی تفاوت چندانی با هلندی ها ندارند. آنچه اغلب گفته می شود هنوز هم در آنجا بسیار سرگرم کننده است. احوالپرسی. کیز و پون

            • رود می گوید

              باشه کیز، واکنش خوبیه. بله، من چند سالی است که بازنشسته شده ام و کمی زودتر نیز متوقف شده ام. من فقط می توانستم این کار را انجام دهم. خوب است که در مورد تایلند و پاتایا نیز همین فکر را می کنیم. من برای شما آرزوی لذت زندگی فراوان دارم، اما فکر می کنم شما و پونت موفق خواهید شد. ما اینجا می گوییم برای شما موفق باشید و سلامت باشید
              روود

  7. تون پلاس و هانی کوئنن می گوید

    از این داستان خوشحالم، زیرا ما برای اولین بار در اوایل ژانویه 2012 به مدت 3 ماه به پاتایا می آییم، امیدوارم در آنجا شما را ملاقات کنیم، چندین ماه است که وبلاگ را می خوانم.

    با سلام، تون پلاس و هانی کوئنن

    • رود می گوید

      تن و کانی،

      در پاتایا خوش بگذرانید فکر کنم بهت خوش بگذره اگر سه ماه بیایی باید کمی فعال باشی. منظورم کمی کاوش و غیره است. ما گهگاه برای یک آخر هفته یا گاهی چند روز می رویم. چیز متفاوتی ببینید. پاتی می تواند بسیار سرگرم کننده باشد. نمی دانم چند سال داری اما مهم نیست حمل و نقل کافی است.
      برای اولین بار هیجان انگیز. من هنوز به یاد دارم. ما معمولاً در نزدیکی Nakluaroad شمالی پاتایا دلفین قرار داریم. بنابراین جاده به Naklua.
      خوش بگذره
      روود

  8. گرینگو می گوید

    داستان خوب، رود، به درستی یک تبلیغ شخصی خوب برای پاتایا است، جایی که من بیش از 10 سال است که در آن زندگی می کنم.
    @Ton and Hannie: با thailandblog.nl می توانید منتظر تعطیلات خود در پاتایا باشید، چیزهای زیادی برای خواندن در مورد آن وجود دارد.
    چه با فرزند و چه بدون فرزند، از سه ماه تفریح ​​با تمام گزینه های تعطیلات که این استراحتگاه ساحلی عالی ارائه می دهد لذت خواهید برد. جرم؟ بله، این اتفاق می‌افتد، اما کجا اینطور نیست؟
    از قبل لذت ببرید!

  9. کورنلیوس ون کامپن می گوید

    من می خواهم یک توصیه فوری به شما بدهم. جواهرات طلا نپوشید
    مانند گردنبند یا دستبند. که خدایان را وسوسه می کند. کیف دستی خود را جلوی بدن خود بگیرید.
    Cor

    • گرینگو می گوید

      دقیقاً درست است، کور، مخصوصاً اگر پشت موتورسیکلت نشسته باشید یا در خیابانی بدون پیاده رو راه بروید. اگر این اتفاق بیفتد، دزدها قبل از اینکه متوجه شوید این اتفاق افتاده است، دور خواهند بود.
      در صورت امکان توصیه می کنم اصلا کیف دستی همراه نداشته باشید، مخصوصا در شب.
      در واقع، این اقدامات احتیاطی عادی است که فقط در مورد پاتایا صدق نمی کند!

    • مارکوس می گوید

      @ Cor، ربطی به این وبلاگ ندارد، اما می خواهم بگویم که امروز بعد از ظهر عالی بود! ما قطعا این کار را دوباره در این ماه انجام خواهیم داد! حیف که دوست بلژیکی شما اجازه نداشت با شما به آلمان-هلند بیاید، هاها. بدرود. درود، مارکو

    • رود می گوید

      این درست است و من قبلاً در مورد آن نوشته ام. قبلا برای ما اتفاق افتاده اما در همه جای دنیا این اتفاق می افتد. در هلند نیز. هر چند یک هشدار خوب. سال‌هاست که ما طلا یا پلک‌های چشمک دیگری نپوشیده‌ایم. آنچه گرینگو می گوید درست است.

    • lex k می گوید

      همان هشداری که اخیراً در روزنامه خوانده شد، فکر می‌کنم مربوط به Knokke در بلژیک بود، به خانم‌ها هشدار داده شد که با جواهرات به خیابان نروند، سارق‌ها به دنبال آنها به خانه‌شان می‌روند و در آنجا سرقت می‌کنند، و ما در مورد بلژیک صحبت می‌کنیم. 3 ساعت رانندگی از آمستردام به جای حدود 12 ساعت با هواپیما.

  10. مارکوس می گوید

    @ Cor، چیز خوب در مورد پاتایا این است که می توانید با یک ساعت سوئیسی منحصر به فرد راه بروید. آنها به طور خودکار فکر می کنند کپی، ههههه.

    • eltoro57 می گوید

      من چنین ساعت انحصاری می پوشم، اما تایلندی ها دیوانه نیستند و مرتب در مورد ساعتم با من تماس می گیرند. زیرا تایلندی ها قطعا تفاوت بین تقلبی و به قول خودشان اصل را می بینند. زنگ های تقلبی بسیار ضخیم تر هستند. من الان در خانه زیاد می پوشم، اما دیگر در مناطق خاصی آن را نمی پوشم.

  11. مارکوس می گوید

    @Eltoro57. من در مورد Cartier، Breitling، Rolex یا Omega صحبت نمی کنم
    اینها مارک هایی هستند که تایلندی ها می شناسند، اما اجازه ندهید یک تایلندی بداند
    نام تجاری Audemars Piquet، زیرا پس از آن او دیوانه می شود و فکر می کند
    آن فرنگ دیوانه به نام بودا در مورد چه چیزی صحبت می کند؟
    دیروز گفتی که از پاتایا خوشت نمیاد و این
    ایمنی که دوست ندارید بود پس من فکر می کنم این عالی است که شما
    جرات کنید با یک ساعت گران قیمت قدم بزنید...

  12. eltoro57 می گوید

    من هرگز نگفتم که دوباره به پاتایا خواهم آمد، می نویسم "آخرین باری که آنجا بودم" و آن تقریباً دو سال پیش بود. من الان در آیسان زندگی می کنم و آنجا را دوست دارم. من حدود 8 سال بود که هر سال برای تعطیلات به پاتایا می آمدم و شاهد کاهش بودم. این حق آنهاست که دیگران در این مورد نظر دیگری داشته باشند، اما من هم همینطور. من فقط فکر می کردم این قطعه کمی بیش از حد طرفدار پاتایا است، از این رو واکنش من را نشان داد.

  13. کورنلیوس ون کامپن می گوید

    زمانی که سال ها در منطقه پاتایا زندگی می کردم و خانه ام را شکستند،
    من هم فکر می کردم اینجا چندان امن نیست. بعد از اینکه زنجیر طلایم را از گردنم درآوردند
    زیپش کرد هنوز مشکلی نیست وقتی برای بار دوم تلاش کردند این کار را انجام دهند، آنقدر هیجان زده بودم که دیدم در حال آمدن است. دزد خاطرات بدی از آن دارد. او یک آرنج از من مستقیماً وارد شد
    صورت. حداقل یک بینی شکسته و یک خراش روی گردنم.
    من دیگر طلا نمی پوشم. مثالی دیگر. چدن ها را شبانه اینجا درست می کردند
    روکش منهول از جاده به سرقت رفت اگر عصر از روی آن رانندگی کنید، این پایان است
    داستان.
    کابل های برق زمانی دزدیده می شوند که کسی در خانه نباشد.
    من فکر می کردم، هرگز در هلند چنین نبود. اخیراً در کشور ما نیز این اتفاق افتاده است.
    زنجیر کش در لاهه. کابل ها از راه آهن به سرقت رفتند.
    باید یاد بگیریم با آن زندگی کنیم.
    همه تا جایی که می توانید توجه کنید و به کسی اعتماد نکنید.
    Cor

    • کیز می گوید

      کورنلیس تو درست می گویی، من می توانم چند تا از آن بچه ها را اداره کنم. مس می دزدند. هادی رعد و برق و کابل های راه آهن. من قبلاً در این مورد با آنها صحبت کرده ام، اما آنها هلندی صحبت نمی کردند. بنابراین برای من تمام شد. و پلیس هم همینطور فکر می کند. اینجا در هلند خوب است. و حالا بس کن پیتر. R با آن بیش از حد 'سلام Kees


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم