SOMRERK WITTHAYANANT / Shutterstock.com

من می‌خواهم یافته‌هایم در IDC را با در نظر گرفتن دو چیز با شما به اشتراک بگذارم، آن را یادداشت می‌کنم و امیدوارم دو بار در مورد فراموش کردن درخواست ویزا فکر کنید.

یک غروب یکشنبه است که در به صدا در می‌آید، اسم کوچکم را صدا می‌زنند، پس از همه بچه‌هایم می‌گویند بابا، آنها غریبه هستند. در باران شدید مردی با جلیقه مهاجرت ایستاده است و سربازی در ماشین است. مرد می پرسد می توانم پاسپورت شما را ببینم، گفتم، اما البته تا آن لحظه از هیچ آسیبی مطلع نبودم. شما در بازداشت هستید این اظهار نظر او بود. گفتم چرا؟ شما 10 ماه اضافه اقامت دارید. می توانید بفهمید که من شوکه شدم.

من را به نزدیکترین ایستگاه پلیس منتقل کردند، جایی که کل سیرک شروع به چرخیدن کرد. در تصویر با پلیس های خندان و مردم مهاجرت. باید خودم تابلویی را نگه می داشتم که نوشته بود چند روز بیشتر از اقامتم می ماند. بنابراین ما با یک مرد یا 8 در تصویر.

بالاترین رتبه در امور مهاجرت، من رتبه اش را نمی دانم اما سه شمش طلا روی دوشش بود، از من پرسید آیا می خواهی چیزی بخوری؟ گفتم خیلی خوبه و حتما بعد از نیم ساعت برایم غذا می آورد. من قبلاً از میز به سلول نقل مکان کرده ام، اما تا آن زمان درها باز بودند. عصر تعطیل کردند و 4 روز همینطور ماندند. من چند دوست در روستا و شهر خود داشتم و آنها هم مانند خانواده تایلندی ام برایم غذا می آوردند.

بعد از 4 روز من را به بانکوک منتقل کردند، جایی که دو مرد، از جمله مردی که سه میله طلایی داشت، مرا به IDC تحویل دادند و هنوز آخرین کلمات او "موفق باشید" را به یاد دارم، بعداً معلوم شد که من واقعاً به آن "موفقیت خوب" نیاز داشتم. '.

در یک حیاط کوچک از شما خواسته شد که تلفن و کمربند خود را تحویل دهید. سپس رسیدی با یک شماره دریافت کردید، رسید دیگر با کش روی گوشی شما قرار گرفت. به زودی فضا کمی تیره و تار شد زیرا افرادی که آنقدر سریع نبودند بلافاصله با چوب کتک می خوردند.

ما را در یک سلول 4 در 4 حبس کردند، ابتدا با 6 مرد در پایان بعد از ظهر 60 نفر بودند. سپس مجبور شدیم عکس بگیریم و اثر انگشت بگیریم، اما چون تمام بعدازظهر را روی زمین بودم، به سختی می توانستم پیدا کنم. من دیگر 20 ساله نیستم بنابراین من هم یک ضربه هستم. پس از گرفتن عکس و هر چیز دیگری که همراه آن بود، به شما اجازه داده شد که مقداری لباس از چمدان خود بردارید و سپس چمدان شما از دید ناپدید شد.

همه باید با سینه برهنه با آن لباس ها زیر بغل بروند طبقه بالا. این ساختمان 3 طبقه دارد و من در سلول 13 در پشت میله های زندان ناپدید شدم.

در 3 دسامبر، کمبود الکل برایم محسوس شد، سپس یک نوشیدنی قوی نوشیدم و پس از چند روز به نوعی به کما رفتم. همه چیز دیوانه کننده را دیدم و همه چیز را طوری تجربه کردم که انگار واقعی است. خواب دیدم که همسرم بیرون است و اگر دوستش دارم تماس می گیرد. من با صدای بلند فریاد زدم "دوستت دارم" اما نیمه های شب بود، بنابراین نگهبان راضی نشد و یک لگد دیگر. احساسم در آن لحظه صفر بود، کبود شده بودم اما چیزی حس نکردم. حتی خواب دیدم دخترم مرده است. بعد از 8 روز که از خواب بیدار شدم، تمام نیازهایم را در شلوارم انجام داده بودم، بنابراین شبیه آدم ادم‌هایی به نظر می‌آمدم، آن آدم ادم‌هایی که بوی آبچکان می‌داد.

سلول حدود 25 متر در 10 بود و ما با 19 نفر از سریلانکا و سومالی که 4 سال آنجا بودند و یک چینی بود که هیچ خانواده ای نداشت که بتواند او را از آنجا بیرون بیاورد، روی زمین دراز کشیده بودیم. آن مرد بیچاره 12 سال روی پتو روی زمین دراز کشیده بود. همه دو تا از آن پتوهای متحرک خاکستری 1 برای خوابیدن روی و زیر و دیگری برای غلتیدن در بالش گرفتند.

همه کسانی که در تایلند زندگی می کنند می دانند که باید سطل های آب را روی خود تکان دهید. شامپو، صابون و خمیر دندان رایگان بود. البته من دیگر نمی توانستم آن لباس های بدبو را بپوشم و پسری از کامبوج از همه برایم چیزی جمع کرد.

شلوارک تی شرت من هنوز 1000 بات در شلوارم بود، اما فهمیدی، آنها دیگر آنجا نبودند، درست مثل رسید تلفنم. اولویت صفر در آن لحظه. حالم کمی بهتر شد و کمی آب خوردم و غذا هم بود. صبح پلو با یک خورش سبز، بعد از ظهر برنج با یک خورش سبز دیگر و عصر برنج با یکی از اولین ها اما کمی تند. اگر به طور دیگری به آن عادت کرده اید، خوردن آن کاملاً چالش برانگیز است، اما چاره ای ندارید.

روز بعد (پس از 11 روز) یکی از کارمندان سفارت هلند به ملاقاتم آمد. و یک مرد خوب که برای من توضیح داد که چگونه همه چیز کار می کند. باید بلیطی وجود داشت که مرا به هلند برگرداند. من پول داشتم که مثلاً به کامبوج بروم، اما آن بادبادک بالا نرفت. من هلندی هستم پس شما هم به هلند برمیگردید. بعد از کلی مشاجره با خانواده ام، الان نزدیک کریسمس است و بله، سفارت بین کریسمس و سال نو بسته می شود. در کریسمس یک مرد از سرویس آزمایشی برای گپ زدن به من سر زد، مرد بسیار خوبی.

سلول ما اکنون از 19 مرد به 180 نفر افزایش یافته بود، بنابراین همه با قاشق می خوابیدند و دو توالت بدون در همه چیز نیست. اما شما به سرعت آن خجالتی را از خود دور می کنید زیرا زمانی مجبور خواهید شد، اینطور نیست؟ هر سه روز یکبار می توانید برای انجام تمرینات ورزشی یا خرید چیزهای خوشمزه مانند کوکاکولا یا بیسکویت پایین بروید. پول را از سفارت دریافت می کنید، ماهیانه 30 یورو. هر چیزی بهتر از هیچی است که من بگویم.

چون شما دیگر تلفن ندارید، خانواده تایلندی من نمی دانستند من کجا هستم، بالاخره همه چیز از طریق سفارت انجام شد. او در 11 ژانویه به من گفت که برای پرواز 16 ژانویه با خطوط هوایی اوکراین توسط دخترم برای من بلیط تهیه کرده است. چند روز دیگر دلم دوباره شروع به گرم شدن کرد و قرار بود این اتفاق بیفتد، بالاخره از آن محل متعفن خارج شوم.

روز پانزدهم مرا به طبقه پایین بردند و دوباره توانستم چمدانم را باز کنم. لپ تاپ من هنوز در آن بود، اما چون رسیدم را گم کردم، نتوانستم تلفنم را پس بگیرم. خب من چیزهای دیگری در ذهنم بود. در صبح روز 15 ژانویه، با یک ماشین کلاهبردار ممنوع با یک روسی، با دستبند به فرودگاه منتقل شد. ساعت 16 صبح بود که خورشید در بانکوک می تابد و من در واقع این فکر را داشتم که اصلاً نمی خواهم به عقب برگردم. علاوه بر این، اکنون یک مهر در وسط پاسپورت من وجود داشت: "8 سال بسته شده". خداییش 5 سال تو تایلند نبود چه فاجعه ای!

مرد مهاجرت مرا از یک ورودی مخصوص به دروازه برد. آنجا 23 کیلو سبک تر، ریش بزرگ 8 هفته ای و دستبند ایستادم. شما خیلی مورد توجه قرار می گیرید شما اولین نفری هستید که سوار هواپیما می شوید و بعد دستبندها از بین می رود، اولویت سوار شدن، هاها. و بعد از مدتی هواپیما عازم هلند می شود

آیا در بخشی از داستان دروغ گفتم؟ نه هیچی، قبلاً گفتم این یک خروجی برای من است و امیدوارم یک هشدار برای هر یک از شما باشد. همیشه ویزا داشته باشید! و اگر فکر می‌کنید که بالاخره من را پیدا نخواهند کرد، کسی مورد انتقاد قرار گرفته است، این ممکن است برای شما هم اتفاق بیفتد. یک فرد اخطار شده دو عدد می شمارد!

بهترین ها!

اسم من مهم نیست

ویراستاران: نام برای ویراستاران مشخص است. متن ویرایش شد.

45 Responses to “Reader Submission: 'Warning – I have to IDC to IDC for mined Visa!'”

  1. برت می گوید

    داستان جذاب، فقط نشان می دهد که این ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد.
    من همیشه یک یادآوری در دستور کار دیجیتال خود دارم و یک یادداشت با تاریخ زمانی که باید ویزا را اجرا کنم وجود دارد. (چون من با یک Non Imm O بر اساس ازدواج اینجا می مانم، برای NL درخواست دادم و سپس می توانید هر 90 روز یک بار به یکی از کشورهای همسایه برای تعطیلات بروید یا به NL بروید).
    شاید کمی راحت تر به خاطر بسپارید زیرا شما همچنین باید هر 3 ماه یک بار به دنبال بلیط با قیمت مناسب باشید.
    امیدوارم هیچ وقت برای من اتفاق نیفتد، اما هرگز نگو هرگز، مخصوصاً وقتی بزرگتر می شوی.
    برای شما آزاردهنده است که به مدت 5 سال اجازه ورود به تایلند را ندارید.

    • نیکو فرانسوی می گوید

      نه بارت، اگر به قوانین پایبند باشید و مطمئن شوید که ویزای شما مرتب است، این اتفاق برای شما نمی افتد، نه؟! هدف داستان هم همین است. مطمئن شوید که مرتب هستید. شما هرگز نمی توانید کاری را که اشتباه انجام می دهید یا فراموش می کنید توجیه کنید.

  2. Ruud010 می گوید

    نگاه کنید، و این هدف از داشتن آن 800 هزار تران بایت در یک حساب است: آیا به معنای واقعی و مجازی هیچ مشکلی وجود ندارد، آیا پولی برای خرید بلیط هلند دارید، به علاوه: بستگی به کارهای خوب سفارت ندارد. در واقع: اخطار قبلی برای 2 حساب می شود.

  3. کورنلیس می گوید

    داستان غم انگیز، اما با تمام احترام: من واقعاً نمی فهمم که چگونه می توانید برای چیزی ضروری مانند ویزا یا تمدید درخواست "فراموش کنید". من همچنین شخصی را می شناسم که "فراموش کرده بود" ، اما در نهایت معلوم شد که تصمیم گرفته است برای eea درخواست ندهد زیرا به هر حال نمی تواند شرایط لازم را برآورده کند و تصمیم گرفت فرصتی را به دست آورد. می تواند برای مدت طولانی خوب پیش برود، اما من خودم نمی خواهم با این عدم اطمینان زندگی کنم.

  4. رول می گوید

    پسر، اوه پسر، چه داستان و چه رفتاری پوچ برای یک اقامت بیش از حد.
    این ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد، شما می توانید همه چیز را در دستور کار دو برابر کنید و همچنین یک پیام ایمیل از دستور کار خود دریافت کنید و در عین حال ممکن است اتفاق بیفتد.

    امیدوارم هیچ وقت این اتفاق برای من نیفتد و من را از این رفتار غیر انسانی نجات دهد.

    اگر نمی توانستید از طریق سفارت به خانواده خود در تایلند اطلاع دهید، ممکن است آنها بتوانند کمی بیشتر برای شما انجام دهند، به زبان صحبت کنند، بدانند که چگونه می توانید با منابع خاصی چیز اضافی داشته باشید.

    روود، آن 800 کیلویی کمکی نمی کند اگر نتوانی به آن برسی، بعد از این که در بند هستی و نمی گذارند بروی بانک تا کاری ترتیب بدهی، حتی نمی توانی با تلفن کاری انجام دهی. چرا همسر تایلندی من یک حساب جداگانه با مقداری پول دارد برای مواقع اضطراری بلند شوید، شما هم می توانید به کما بروید و قبل از اینکه به شما کمک کنند باید اول پول را پرداخت کنید. البته من خطر انجام این کار را می دانم، اما بهتر از آنچه شرکت کننده تجربه کرده است، من بیمه هستم، اما قبل از گرفتن مجوز ساعت ها طول می کشد. فرزندان من در هلند نیز در مواقع اضطراری به پول دسترسی دارند.

    چیزی که من به تازگی خواندم که مهاجرت در هوآهین زمانی که ویزای شما به پایان می رسد برای شما پیامکی ارسال می کند، بسیار عالی است و هر مهاجرتی باید دنبال شود.

  5. تینو کویس می گوید

    در اینجا تصاویری از IDC (مرکز بازداشت مهاجرت) آمده است.

    https://www.youtube.com/watch?v=l4ULdcQRtkg

    https://www.youtube.com/watch?v=u2QcmR_FNuM

    پناهندگان واقعی نیز در اینجا وجود دارند، و کودکان، گاهی اوقات برای سالها. خجالت بکش تایلند….

    • جان ک. می گوید

      چقدر خواندن این افتضاح است، اما متاسفانه این فقط تقصیر شماست.
      اگر می خواهید در تایلند زندگی کنید چرا قوانین تایلند را رعایت نمی کنید. شما می دانید که به ویزا نیاز دارید و می دانید که باید گزارش دهید.
      با رفتار شما قوانین سخت تر می شود و شما با رفتار خود به همه خارجی ها آسیب می زنید. جمله آخر نشان می دهد که شما آگاهانه این کار را انجام داده اید. در پایان، شما خوب خواهید شد.

      • تن می گوید

        من آگاهانه این کار را نکردم باور کن دلیل واقعی مهم نیست تنها چیزی که مهم است این است که اجازه نده به سرنوشت من دچار شوی

  6. وایبار می گوید

    داستان کمی عجیب در آخرین الف شما در مورد مورد انتقاد قرار گرفتن توسط کسی صحبت می کنید. اما او از کجا می دانست که شما بیش از حد اقامت دارید؟ من این تصور را دارم که شما می دانستید که ویزای معتبر ندارید و آن را حدس زده اید. اما شاید من کاملا در اشتباهم.
    به هر حال، خوب است روشن شود که مردم مانند هلند ذهنیت نرمی در مورد تاریخ ویزا یا اوراق ندارند.

    • راب وی. می گوید

      در هلند نیز آنها اخراج و گاهی اوقات بازداشت در یک بازداشتگاه را تجربه می کنند. اما در آنجا بسیار انسانی تر است، شما این شانس را دارید که سفر بازگشت خود را بدون اینکه در خانه سگ خاتمه دهید ترتیب دهید. اما خوشبختانه به اندازه تایلند وحشیانه نیست. من این آرزو را برای هیچ کس، حتی برای کسانی که آگاهانه و با اراده به صورت غیرقانونی زندگی می کنند، ندارم. اخراج از کشور (احتمالا با جریمه) اعلام نامطلوب بودن چند ماهه یا چند ساله بسته به جدیت و بس. این روشی است که اکثر کشورهای متمدن، از جمله هلند، تایلند نیز می توانند این کار را انجام دهند.

      اگر می خواهید در مورد ذهنیت متمدن هلند بیشتر بدانید، نگاهی بیندازید:
      https://www.dienstterugkeerenvertrek.nl/VertrekuitNederland/

  7. پیت می گوید

    یک داستان غم انگیز، وقتی ویزای شما تمام شده است یک جنایتکار می شوید.
    خوب است به این فکر کنید که خودتان چگونه آن را مرتب کرده اید.
    یکی از آشنایان من تیا گرفت، خوشبختانه خانواده توانستند همه چیز را ترتیب دهند.
    هر کسی ممکن است در یک نقطه گم شود.
    انواع پیامک ها یا برچسب ها در سراسر خانه دیگر به شما کمکی نمی کند.

    اخلاق داستان
    مطمئن شوید که یک نسخه پشتیبان دارید، با حداقل پول برای بلیط.
    گرم پیت

  8. لئو بوسینک می گوید

    داستان خوشایندی نیست و در واقع شرایط غیر انسانی.
    چیزی که من نمی فهمم این است که یک نفر می تواند 10 ماه اضافه اقامت داشته باشد بدون اینکه ظاهراً بداند.
    هر 90 روز یک گزارش آدرس اجباری وجود دارد و اداره مهاجرت به شما اشاره می کند که باید برای یک دوره اقامت جدید درخواست دهید.

    پس از آن تعجب می کنم که چرا به موقع برای دوره جدید اقامت اقدام نکردید؟
    اگر عمداً این کار را نکرده‌اید، همان‌طور که متأسفانه مجبور شده‌اید خودتان را تجربه کنید، درخواست دردسر می‌کنید.

    اگر توجه نکنید ممکن است برای هر کسی اتفاقی مشابه بیفتد. در صورت لزوم همسرم همیشه می تواند به حساب بانکی من دسترسی داشته باشد.

    • تن می گوید

      من دوباره به آن پاسخ خواهم داد، اخلاقی اکنون گرفتن ویزا است، بعداً می توانید دوباره چرا و چرا را بخوانید.

  9. هانس ون موریک می گوید

    این فقط اینجا اتفاق نمی افتد.
    چند هفته پیش در روزنامه بود.
    یک داوطلب هلندی در آفریقا، h
    همچنین اجازه دهید ویزایش منقضی شود.
    همچنین باید به زندان می رفت و تنها در صورت خروج از کشور + جریمه می توانست آزاد شود.
    خانواده نیز پولی نداشتند، بنابراین در هلند سرمایه گذاری کردند.
    فکر کنم همه با هم 2700 یورو.
    در نهایت به هلند رفت.
    سفارت واسطه می شود، اما پول نمی دهد و قرض نمی دهد.
    هانس

  10. راب وی. می گوید

    یک سلول تایلندی مطمئناً سرگرم کننده نیست، در یک پناهگاه حیوانات یا باغ وحش بهتر است با ما باشید. اما نمی توانم احساس کنم که این یک خطر عمدی بوده است؟

    پس بین خطوط می فهمم که شما عمداً غیرقانونی در تایلند اقامت کرده اید؟ اقامت غیرقانونی 10 ماهه به این معنی نیست که یک بار یا خیلی دیر به مهاجرت گزارش ندهید یا یک مرز را فراموش کنید. و اینکه شما ظاهراً در مورد مکان واقعی خود دروغ گفته اید، در غیر این صورت نمی توانست تعجب آور باشد که مهاجرت برای گرفتن شما آمده است. به هر حال، تنها راهی که آنها توانستند شما را پیدا کنند می‌توانست یک آرایشگر باشد. و خائنان هرگز نمی خوابند.

    در هلند نیز با ویزا اخراج می‌شوید، اما (تا آنجایی که من شنیده‌ام) ابتدا نامه‌ای از IND/DT&V (سرویس بازگشت و خروج) دریافت می‌کنید مبنی بر اینکه شما غیرقانونی هستید و کشور را ترک کرده‌اید. به عنوان یک بیگانه ناخواسته اخراج خواهد شد. سپس می توانید خودتان بلیط تهیه کنید یا منتظر بمانید تا دولت مرکزی بیاید و شما را بگیرد و سوار هواپیما کند. هزینه بیشتری برای شما خواهد داشت زیرا دولت به دنبال ارزان ترین بلیط نیست و اگر پول دارید می توانید هزینه رفت و برگشت را خودتان بپردازید. شما نمی توانید از مرغ کچل انتخاب کنید، بنابراین خوش شانس هستید که تبعید می شوید و تا سنت جوتمیس در زندان نمی مانید، همانطور که به نظر می رسد تایلند با افرادی که در هم شکسته اند رفتار می کند.

    نتیجه باقی می ماند: در هر کجای دنیا انتخاب آگاهانه اقامت غیرقانونی احمقانه است. و در جایی که شخصی به طور تصادفی غیرقانونی است (بیش از اقامت کوتاه مدت) نیز ممکن است مشکل شود. خود و عزیزانتان را از بدبختی های زیادی نجات دهید.

    امیدوارم بعد از این تجربه غیرانسانی بهبود پیدا کرده باشید. حداقل پنج سال به تایلند برنمی گردم... اوه! آیا خانواده شما برای اقامت کوتاه مدت یا طولانی به هلند می آیند؟ زندگی جداگانه به مدت 5 سال می تواند دوباره رابطه شما را از بین ببرد و این بسیار خشن خواهد بود.

    • توماس می گوید

      نویسنده نشان می دهد که او یک مشروب خوار شدید بود. حداقل، اگر به دلیل یک پرهیز کامل ناگهانی به یک نوع کما و هذیان افتادید، می توانید از آن صحبت کنید. علاوه بر این، شاید در مورد افرادی که بدهی‌های مزمن دارند، که نامه‌های خود را با صورت‌حساب‌هایی که «نمی‌دانم» باز نمی‌کنند، در اینجا صدق می‌کند. به آن تمایل به تفکر آرزویی را اضافه کنید، «همه چیز درست خواهد شد». البته این سوال باقی می ماند که چرا همسرش (و دیگران) زیر نظر او نبوده و به او تذکر نداده اند. داستان غم انگیز.

    • تن می گوید

      حتی بین سطرها هم شما اشتباه خوانده اید بعداً با یک داستان جداگانه به آن باز خواهم گشت. اخلاقیات این داستان این است که مطمئن شوید امور خود را مرتب کنید. من توسط افرادی که راحت صحبت می کنند متهم به همه چیز هستم. امیدوارم و منظورم این است.امیدوارم که آنها هرگز در IDC قرار نگیرند، زیرا هر کسی که دهان بزرگی داشته باشد مانند آبپاش به بیرون پرت خواهد شد.

      • راب وی. می گوید

        با تشکر از اصلاح شما تن، منتظر توضیح هستم. من عذرخواهی می کنم که حدس من درست نبود. این نکته آزاردهنده در مورد خواندن بین خطوط است، شما همچنین می توانید آنچه را که بیان نشده است بخوانید. از آنجا که صراحتاً بیان نمی کند که ماندن غیرقانونی انتخاب آگاهانه ای نبوده است، تعجب آور نیست که بسیاری (از جمله من) به آن مشکوک باشند. صرف نظر از صحت یا نبودن آن، هیچ کس مستحق رفتار غیرانسانی نیست. شما (ناخواسته، نادان) درگیر یک جرم جنایی بودید، که شما را به یک «تکه تفاله، تقصیر خودتان» تبدیل نمی کند. به راحتی می توان از حاشیه فریاد زد که «رویکرد سخت» روش درستی است... امیدوارم هیچ یک از ما در سمت اشتباه باتوم پلیس تایلند قرار نگیریم. این می توانست و باید به شیوه ای بسیار شایسته تر و انسانی تر توسط مقامات تایلند حل می شد.

        و مهمتر از آن، امیدوارم بتوانید در کنار خانواده خود باشید و اجازه ندهید که شما را از بین ببرد. به عنوان مثال، به پرونده های شنگن و مهاجرت برای گزینه های با هم بودن در هلند یا هر جای دیگر در اروپا (مسیر اتحادیه اروپا) مراجعه کنید. شجاعت.

  11. کریستیان می گوید

    به نظر می رسد که این مرد چندین تخلف انجام داده است. او چندین بار اعلان 90 روزه را از دست داد و سپس تقریباً 2 سال بدون ویزای معتبر. و هیچ بهانه ای برای ارزش نیست.

  12. یوهان می گوید

    چرا "این ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد"؟ 10 روز اضافه ماندن، خوب، همه هر روز تقویم خود را چک نمی کنند (در جایی که مواردی از این قبیل ذکر شده است، درست است)، اما 10 ماه؟

    و این واقعیت که شما پس از آن «فقط برای مدت اقامت بیش از حد» دستگیر می شوید، موجه است، زیرا، خوب، مهم نیست.

    • نیکی می گوید

      نه 10 روز بلکه 10 ماه. یک تفاوت بزرگ است

  13. تیم می گوید

    داستان شدید اما 10 ماه اضافه اقامت هم چیزی نیست. باورم نمی شود اجازه دهید به این نقطه برسد. شما هم متاسف نباش

  14. از پا افتادن می گوید

    کمی بابت آن عصبانی شوید. البته رفتار تایلند با زندانیانش بی ارزش است. اما اگر به عنوان مهمان اینجا باشید و با مهمان نوازی اینطور رفتار کنید، خیلی هم بی ارزش است. بدون ویزا برای 10 ماه و سپس شوک زمانی که مهاجرت در درب است. بیا ما رو گول نزن این یک اشتباه نیست.
    وضوح: هیچ مشکلی برای ویزا وجود ندارد. و اگر برای چند روز اشتباه کنید، قوانینی در تایلند دارند که هر چه بیشتر ویزا نداشته باشید، بیشتر مشکل خواهید داشت.
    بدون ویزا به مدت 10 ماه. متاسف.

    • از پا افتادن می گوید

      علاوه بر این، به طور فزاینده ای برای من روشن می شود که چرا کمی عصبانی می شوم. البته برای خارجی هایی که قوانین را رعایت می کنند مطلوب نیست. برای خارجی ها نیز بد است، به عنوان مثال ساکنان کامبوج که بدون ویزا به اینجا می آیند تا برای خانواده خود غذا تهیه کنند. من هم متاسفم که نمی تونی اینقدر مواظب خودت باشی که مجبور بشی 10 ماه بمونی. اما من متاسف نیستم که شما به خاطر آن مجازات شدید.

      و این که عصبانی می شوم به این دلیل است که من خودم اینجا پدر شدم. و همچنین می دانم که بدون ویزا به معنای ممنوعیت ورود است. و بنابراین حتی اگر به قوانین تایلند بی احترامی کنید و مانند یک پدر بد رفتار کنید، حتی بدتر است.
      فرزندان شما چگونه قرار است 5 سال بدون پدر بمانند؟ چه احساس مسئولیتی بله و اینکه خانواده شما را پیدا نکردند در تعجب هستم که آیا می خواهند شما را پیدا کنند. هر کی اینجوری میکنه ملاقات میکنه

      شرمنده

  15. Jank می گوید

    داستان غم انگیزی بود، اما همه آن را مدیون خودتان هستید.
    اگر در تایلند زندگی می کنید، لطفا به قوانین تایلند احترام بگذارید. جمله آخر شما نشان می دهد که شما آگاهانه و عمدا این قانون را زیر پا گذاشته اید. برای شما خیلی بد است، اما مطمئناً برای همه خارجی های دیگر نیز شرم آور است، زیرا قوانین تایلند به دلیل افرادی مانند شما سخت تر می شود و پیروی از قوانین برای ما به طور فزاینده ای دشوار می شود. فقط به صورت درآمد فکر کنید.
    بدون ویزا به معنای مشکل است و درست است.

  16. نیکی می گوید

    بدون ویزا به مدت 10 ماه فراموشی نیست. این عمداً نمی خواهد برای ویزا درخواست دهد.
    و بله، کسی که با آتش بازی می کند باید روی تاول ها بنشیند. (در تایلندی سل)

  17. اریک می گوید

    اقامت بیش از حد در تایلند جرم است. برای آن مجازات وجود دارد. شما باید خودتان مراقب مهر خود باشید و برای آن دستور کار دارید، تلفن همراه، کامپیوترتان، در صورت لزوم تخته سفید قدیمی در توالت. اگر بیمار هستید یا مجبور به مراجعه به بیمارستان هستید، امکان تمدید تمبر موجود بر اساس یادداشت پزشک وجود دارد. اگر سرتان در حال چرخش است، خانواده می توانند با گواهی پزشکی این کار را انجام دهند. این یک مورد تقصیر خود شماست و بعد باید روی تاول ها بنشینید.

  18. لاکسی می گوید

    خوب،

    آخرین جمله "یک نفر به من امتیاز داد" "احتمالا" درست نیست.
    مهاجرت دقیقاً می داند که همه در کجا زندگی می کنند و رایانه دقیقاً می داند چه کسی در حال عبور است.
    هر روز کامپیوتر لیستی از افرادی را که مافوق دارند منتشر می کند.
    آنها اکنون دارند طولانی ترین بیش نظارتی را انجام می دهند، اما زمانی فرا می رسد که در عرض یک ماه گرفتار می شوید.

  19. janbeute می گوید

    کاش اینقدر نسبت به هموطنان خود که با رفتارهای بی احتیاطی خود در رانندگی مرتکب تخلفات رانندگی می شوند که اغلب عواقب مرگبار دارد اینقدر سخت گیری می کردند.
    اما تنها در این صورت است که می‌بینید چگونه دستگاه پلیس در اینجا کار می‌کند یا بهتر بگوییم کار نمی‌کند.
    اما چه یک فرنگ باقیمانده مجرم شناخته شود یا نه، و اجازه بدهیم بدون هیچ گونه ارتباطی با افراد در یک سلول کثیف و بیش از حد شلوغ، پوسیده شود، این چیزی است که من آن را غیر انسانی می نامم.
    بنابراین می بینید که تایلند هنوز هم در بسیاری از زمینه ها وضعیت کشور جهان سوم خود را حفظ می کند.

    جان بیوت.

  20. جانی بی جی می گوید

    "در 3 دسامبر، کمبود الکل برای من بسیار محسوس شد، سپس یک نوشیدنی قوی نوشیدم و پس از چند روز به نوعی به کما رفتم."

    شاید من اشتباه متوجه شده باشم اما از چه زمانی زمان مهمانی زندان است؟

    • سر چارلز می گوید

      من یک بار در پاتایا با دو هموطن ملاقات کردم که از طرف دیگر مشروبات الکلی بیش از حد به وضوح قابل مشاهده بود، لب های شل و لکنت زبان به من گفتند که تقریبا یک سال است که در بیش از حد اقامت بوده اند.
      مدت زیادی است که به پاتایا نرفته‌ام و نمی‌دانم که آیا هر دو آقا هنوز در آنجا می‌مانند یا خیر، بدانید که در آن زمان در هلند بسیار بد بودند زیرا آن کشور فقط یک کشور پوسیده بود.

      به شرطی که داستان "اسم من مهم نیست" به کسی داده نشود، اما من هنوز کنجکاو هستم که آیا آنها دستگیر شده اند یا هنوز اینطور فکر می کنند ...

    • افزودنی ریه می گوید

      اگرچه متن قبلاً ویرایش شده است، اما هنوز خطاهای زیادی وجود دارد. احتمالاً تبدیل آن به یک متن خوانا کار آسانی نخواهد بود. جمله "در 3 دسامبر از کمبود الکل بسیار آگاه شدم، سپس یک نوشیدنی قوی نوشیدم و پس از چند روز به نوعی به کما رفتم" باید اینگونه خوانده شود: "سپس یک نوشیدنی قوی نوشیدم. در اینجا جمله باید با یک نقطه تمام شود و سپس می توانید آن را به این صورت درک کنید: من در آن زمان یک نوشیدنی قوی نوشیدم. سپس دنباله: «بعد از چند روز به نوعی به کما رفتم.
      منظور نویسنده با آن «نوشیدنی جامد» حتماً این بوده است: بطری‌های جامد در آنجا، برای رسیدن به چنین حالتی باید واقعاً یک مشروب‌خوار شدید باشید. این به خاطر نوشیدن یک نوشیدنی روزانه نیست، بلکه با نوشیدن هر روز خود لازاروس است.
      اضافه ماندن طولانی مدت دو دلیل عمده دارد:

      عدم توانایی در شرایط مهاجرت و در نتیجه عمدی است
      عدم توانایی در استفاده منظم از ذهن، که اغلب ناشی از مصرف بیش از حد روزانه الکل است.
      من کاملاً با آن اضافه ماندن طولانی مدت "هر کسی ممکن است اتفاق بیفتد" مخالفم. چند روزی است، هنوز می توانم به آنجا برسم، اما 10 ماه فراموش نمی شود. که نتیجه عوامل عمدی یا خودساخته است. شریور نشان می دهد که خود را در موقعیتی قرار داده است که در آن خود دیگر قادر به زندگی آبرومندانه نیست. چنین مردمی باید در مقابل خود محافظت شوند و نه در زندان بلکه در یک مرکز امداد، روانپزشکی.
      من کاملاً موافقم که در یک زندان تایلند بودن سرگرم کننده نیست، در یک کشور متمدن و توسعه یافته قدیمی است و نیاز فوری به تغییر دارد. این که این داستان هشداری برای دیگران است، ترجیح می دهم آن را هشداری برای خودشان بدانم. به روشی انسانی زندگی کنید و در این صورت شانس خوبی برای رفتاری انسانی خواهید داشت.

  21. بن هاتن می گوید

    اگر نویسنده دلیل این 10 ماه اضافه ماندن را هم توضیح می داد، برای خوانندگان کمی واضح تر می شد. فکر نمی‌کنم به خاطر توانایی‌های ذهنی او باشد، اگرچه مقاله توسط ویراستاران ویرایش شده است.

  22. ژانویه می گوید

    ما همیشه می‌توانیم به نویسنده بگوییم چه اشتباهی کرده است و این هم واضح است، اما او آن را به عنوان هشداری برای دیگران می‌نویسد.
    این هرگز برای من اتفاق نخواهد افتاد، اما چه کسی می داند، شاید کسی اینجا این را می خواند و اکنون به او هشدار داده شده است

  23. لئو تی. می گوید

    "اسم من مهم نیست" عزیز، من واقعاً برای شما امیدوارم که گفتن آنچه برای شما اتفاق افتاده است بتواند به شما در مقابله با این وحشت کمک کند. بسیاری از نظرات در مورد تقصیر خود شما هستند و اصلاً برای شما متاسف نیستند. در واقع، من حتی خواندم که شما خوب آمدید. البته شما متوجه می شوید که همه اینها تقصیر شماست، باید دلایلی برای آن وجود داشته باشد، اما موضوع اینجا نیست. شما هم درخواست ترحم نمی کنید، داستان را با این جمله شروع می کنید که می خواهید به دیگران گوشزد کنید که هرگز اجازه ندهند به این نتیجه برسند. اکنون اکثریت قریب به اتفاق غربی‌هایی که در تایلند زندگی می‌کنند مطمئن می‌شوند که مدارک خود را مرتب می‌کنند، اما بدون شک افراد دیگری مانند شما نیز وجود خواهند داشت. امیدواریم هشدار شما به آنها برسد و آنها اقدامات لازم را انجام دهند تا به سرنوشت شما دچار نشوند. من برای شما خوشحالم که از دخترتان کمک دریافت کردید و برای شما و خانواده تایلندی تان آرزوی قدرت دارم و امیدوارم در آینده یک دیدار مجدد داشته باشید.

  24. فریب می گوید

    داستان آنچه پس از ناکامی در گذراندن یک تمدید اتفاق می افتد برای هرکسی که همان «فراموشی» را نشان می دهد، روشن و آماده است.
    اما اینکه چگونه یک نفر می تواند ۱۰ ماه رفتن به اداره مهاجرت را فراموش کند به نظر من فریبنده است. امیدواریم بسیاری از فرنگ ها راه شما را ادامه دهند تا با ما، ماندگاران صادق، با قوانین بیشتری رفتار نشود. حالتون خوب باشه (و ممنون بابت ارسال)

  25. رانت دار می گوید

    این اتفاق خیلی وقت پیش برای من افتاد که 3 فرزند خردسال را در تایلند به تنهایی بزرگ می کردم. من یک خانه دار داشتم من 1 نفر از منشی هایم را داشتم که یک وکیل تایلندی به عنوان دوست پسر داشت ویزای من را تنظیم می کرد. آن شخص تا سه شنبه ها آخر هفته طولانی داشت. همه چیز به خوبی سازماندهی شده به نظر می رسید تا اینکه بعدازظهر جمعه ساعت 15.00 بعد از ظهر، 3 ماشین دولتی جلوی در من ایستادند. پلیس، اداره مهاجرت و کار. حتماً کسی با آنها تماس گرفته است، اولین فکر من بود. به آنها اجازه ورود دادم و پلیس فوراً پاسپورت من را که در خانه نداشتم خواست و نتوانستم آن را نشان دهم. نتیجه منطقی دستبند و دستگیری است. سرانجام در خیابان فرعی خیابان ساتورن بودم. به اداره مهاجرت تحویل داده شد و برای شروع یک آخر هفته طولانی بدشانس بود. من قبلاً خانم خانه ام را فرستاده بودم که برود یک بلیت بخرد اما دیگر برای مرتب کردن مدارک دیر شده بود. به من تذکر دادند که اگر 6000 بات را زیر میز بزنم، ترتیب آن آسان است، اما آمدند به من گفتند که فقط بعد از تعطیلات آخر هفته حل می شود، من 6000 بات را پس نگرفتم. همه اینها برای من زمانی اتفاق افتاد که به عنوان یک فرد غیر بازنشسته هر بار برای درخواست ویزا به پنانگ رفتم، اما بعد از آن همیشه 3 روز در جاده بودم، اما با 3 فرزند خردسال معمولاً جرات دوری نداشتم. آن مدت من قبلاً 435 روز اضافه اقامت داشتم بدون اینکه کسی بداند و گزارش دهد (چون این خطر است) و در آن زمان شما 20.000 بات در فرودگاه در کنترل پاسپورت پرداخت کردید و یک مهر به عنوان مدرک پرداخت دریافت کردید و می توانستید از آنجا عبور کنید. و برگرد بنابراین من را در طبقه اول اداره مهاجرت با 1 نفر دیگر در کنار هم روی زمین حبس کردند. 6 توالت، غذای معقول، بدون امنیت، حتی اگر همه چیز در داخل به هم ریخته بود، پس خودت بودی، هیچکس کمک نکرد. من 50 یورو و 6000 بات پول نقد در یک جیب پشتی داشتم که به خوبی قفل می شد. در هر موقعیت گروهی یک سلسله مراتب وجود دارد و یک رهبر می ایستد و یاران را دور خود جمع می کند. آن هم به این دلیل که خیلی ها سال ها آنجا بودند و کسانی بودند که حتی نمی خواستند به خانه بروند، مثلاً عراقی ها. تجارت نیز ادامه یافت، به عنوان مثال در قهوه و کلوچه صبح که از خواب بیدار شدم متوجه شدم چیزی اشتباه است و بلافاصله جیب پشتم را احساس کردم، پول از بین رفته بود و بریدگی در جیب وجود داشت که احتمالاً ناشی از تیغ بود. در آن لحظه به این فکر می کنید که بهتر است کیف و پول را بشکنید تا اینکه کشته شوید. من به رهبر غیررسمی اشاره کردم که او مورد احترام همه نیست زیرا مردم در فضای او دزدی می کنند. او سازماندهی کرد تا همه به صف شوند و من همه را جستجو کنم و وسایل را نیز جستجو کنم. من چیزی پیدا نکردم روزی که اجازه خروج داشتم فرا رسید. من در ماشین پلیس تنها با راننده بودم اما دستبند به من زده شد. من در مورد این حادثه به او گفتم که به چه کسی مشکوک بودم و اینکه 50 یورو پول نقد به راحتی قابل تشخیص است. قبل از اینکه به داخل هواپیما هدایت شوم، در فرودگاه نیز دستبند زده شدم. آن وقت واقعاً همه شما را یک جنایتکار می بینند و باید برای مدتی شرمتان را کنار بگذارید. بعداً ایمیل دیگری از آن رهبر غیررسمی داشتم مبنی بر اینکه آنها 50 یوروی من را پیدا کرده اند و در مورد مظنون حق با من بود. اتفاقاً یک هلندی بود که به جرم قتل زندانی شده بود. در صورت گیر افتادن طولانی مدت عواقب آن البته بسیار بیشتر است. اگر اجاره ای زندگی می کنید و قادر به پرداخت اجاره نیستید، اکنون شخص دیگری زندگی می کند و دارایی شما از بین رفته است. ویزای شما از زندان قابل تمدید نیست بنابراین اخراج خواهید شد. شما نمی توانید به پول خود برسید زیرا کارت شما دیگر فعال نیست ... و غیره. همچنین عواقب درگیری با تایلندی ها و شما بی گناه هستید، اگر 2 تایلندی گزارش دهند، حتی اگر دروغ باشد، پلیس باید تحقیقات را آغاز کند و می تواند شما را به مدت 12 روز در بازداشت نگه دارد تا پرونده به دادگاه برسد. آنها همچنین می توانند بگویند که تحقیقات هنوز کامل نشده است و بنابراین بازداشت موقت شما را چندین بار به مدت 12 روز تمدید می کنند. در آنجا بیگناه می نشینی و در صورتی که هیچ اشتباهی مرتکب نشده ای، اغلب شاهدی نداری و اثبات بی گناهی خود دشوار می شود. مراقب باشید و هنگام برخورد با تایلندی بد مراقب باشید!

  26. ژاک می گوید

    این مثال روشن می کند که هر چیزی در زندگی عواقبی دارد که می تواند به عواقبی منجر شود. قوانین مربوط به اقامت قانونی در تایلند احتمالاً شناخته شده است و همچنین می تواند در این وبلاگ برای همه مطالعه شود. برخی افراد فقط از طریق آزمون و خطا یاد می گیرند. ظاهراً این هموطن نتوانست شرایط ویزا را برآورده کند و فکر می کرد می تواند از رقص اجتناب کند. همه حدس می زنند که رابطه او چگونه بوده است و از رفتن او خوشحال هستند. البته من امیدوارم که نه زیرا کودکان نیز در خطر هستند. الکلیسم چیزی نیست که بتوان آن را مفید دانست، اما اغلب یک معضل اضافی برای یک رابطه خوب و عملکرد مناسب است. از آنچه خواندم غیرقابل تصور نیست که خانواده او در هلند واقعاً منتظر او نباشند، اما این پیشگویی است که ممکن است درست نباشد. در نهایت به او کمک کرد تا یک بلیط هواپیما تهیه کند. به این سوال که چرا این مدت طولانی شد نیز پاسخی داده نشده است. شاید عجیب به نظر نرسد که اوضاع در یک زندان تایلند در شرایط انسانی نباشد. این دیگر نباید در سال 2018 اتفاق بیفتد. خوشبختانه اوضاع در هلند انسانی تر است.
    ضمناً اقامت غیرقانونی در هلند نیز دارای مجازات قانونی است و منوط به همکاری تبعه خارجی پس از بازداشت و نظارت وی توسط اداره نظارت و خروج است.
    پس از خروج وی، چنین اقامتی در وهله اول می تواند منجر به یک سال و نیم بازداشت شود.
    در این میان، وکلای خود به عنوان مدیران فرآیند در IND، در تضاد با وکلای خارجی در طول بررسی های موقت در دادگاه، تمام تلاش خود را برای دفاع یا اعتراض به بازداشت انجام می دهند. همچنین بین طرفین با DT & V برای اخراج خارجی از هلند همکاری وجود دارد. پلیس مهاجرت در این زمینه حمایت می کند و به ویژه موقعیت انحصاری برای توقف، دستگیری و بازداشت دارد. من به عنوان یک رئیس پلیس سابق و دستیار دادستان عمومی، بسیاری از آنها را برای اخراج بازداشت کرده ام. اینها معمولاً بیگانگان جنایتکار بودند که به طور غیرقانونی نیز اقامت داشتند. در موارد دیگر اقدام متفاوتی انجام می دادم و اگر برای تبعید از طرف خارجی همکاری می شد، معمولاً از بازداشت حذف می شد. سپس ضمانت‌هایی مورد نیاز بود که نشان می‌داد خروج واقعاً در آینده قابل پیش‌بینی انجام می‌شود. ما هیچ استفاده ای از کلمات توخالی نداشتیم. بنابراین تا جایی که ممکن است به صورت اجتماعی عمل کنید و در غیر این صورت آن را تا زمانی که ممکن است یا ضروری یا مطلوب است، ایمن کنید. همیشه لحظه ای برای سنجش منافع دولتی و منافع شخصی وجود دارد که آیا ماندن راه حل است یا خیر. تصویر مالی را نیز در نظر بگیرید. من نمونه دیگری از یک زن تایلندی را می شناسم که به طور غیرقانونی در هلند ماند زیرا شوهرش دیگر نمی توانست شرایط مالی را برآورده کند و مجبور به اخراج شد. با او و شوهرش قرار گذاشتم و تصمیم گرفتم او را بازداشت نکنم و آخر هفته بعد خودم او را سوار هواپیمای تایلند کردم تا به شکلی انسانی با یکدیگر خداحافظی کنند. من جریمه را نادیده گرفتم زیرا پول زیادی با هیچ کدام از آنها وجود نداشت. همچنین گزینه اخراج توسط DT & V با کمک IOM وجود داشت.بنابراین مسیرهای زیادی وجود دارد که می توان طی کرد و نحوه برخورد مردم با آن در تایلند ترجیح من نیست. این می تواند متفاوت انجام شود و باید به میزان همکاری در اخراج بستگی داشته باشد. در این صورت می توان از این نوع رنج در امان ماند.

    • راب وی. می گوید

      ممنون از نظرت ژاک، فکر کردم نماینده قدیمی (خارجی) ما کجاست؟ 🙂 خوشبختانه، ما در هلند با مردم به شیوه ای زیباتر رفتار می کنیم. غیرقانونی را نمی توان تحمل کرد، اما حل آن به شیوه ای شسته و رفته و انسانی بخشی از آن است. اما وقتی به انگشت شست بالا نگاه می کنم، می بینم که بسیاری از خوانندگان هرس سخت را ترجیح می دهند، تایلند که خوب است، هلند ظاهراً نرم است ...

      شاید بتوانید وبلاگی با داستان های جالب در مورد خارجی های تایلندی، الزام گزارش دهی که برای اقامت های کوتاه مدت، اقامت های قانونی و غیرقانونی، قاچاق انسان و سایر ارتفاعات یا اعماق با لبه تایلندی وجود داشت، برای سردبیران بفرستید؟

  27. تن می گوید

    من انتظار این واکنش را از همه آن هلندی ها داشتم، من همچنین بارها به وبلاگ تایلند نگاه می کنم، اما تنها کاری که می توانند انجام دهند این است که یک نفر را عصبانی کنند.
    من در مقدمه خود گفتم که برای من یک خروجی است و امیدوارم برای شما یک هشدار باشد
    تو کی هستی که من را به عنوان یک جنایتکار محکوم می کنی.
    تو کی هستی که قضاوت کنی آیا من کار اشتباهی انجام داده ام یا نه، تو کل داستان را نمی دانی، اما مانند همه هلندی ها در مورد آنچه که من نوشتم قضاوت می کنند، من نیز بخش دیگری از داستانم را دارم که بعدا می آید، تنها چیزی که برای آن مهم است. من الان، از واکنش ها خوشحالم، شرمنده، شما چیزی نمی فهمید

    • نیکو فرانسوی می گوید

      حق با توست، تونی. بر اساس آنچه گفته اید قضاوت خواهید شد. بنابراین، برای درک خوب، جزئیات بیشتری در داستان خود در مورد علت، دلیل اینکه چرا بیش از حد اقامت داشته اید، ارائه دهید. در این صورت واکنش‌ها قطعاً ظریف‌تر خواهند بود.

      هدف شما محقق شده است. هوشیار باشید و از رعایت شرایط اقامت در تایلند غافل نشوید.

      بهترین ها با شماست

      • راب وی. می گوید

        پیام واضح است، شما نباید بخواهید غیرقانونی بمانید. به هر قیمتی اجتناب کنید. اگر غیرقانونی شوید، پس این وضعیت قابل قبولی نیست، در نهایت به لامپ برخورد خواهید کرد. در هلند هیچ سرگرمی نیست و در تایلند عواقب آن به سادگی غیرانسانی است.

      • بن هاتن می گوید

        من کاملا با نظر شما موافقم اگر نویسنده فقط علت 10 ماه مهلت اقامت خود را روشن می کرد، ممکن بود واکنش های منفی بسیار کمتری دریافت کند. من قبلاً در پست 19 نوامبر خود به آن اشاره کردم. من می دانم که نویسنده تن نیز اکنون به این درک رسیده است. من قدردانی می کنم که او اکنون به درک دیگری رسیده است.

  28. فرد می گوید

    60 نفر در 16 متر مربع امکان پذیر نیست و حتی 2 نفر در 180 متر مربع جدی به نظر نمی رسد.
    موارد فوق کمی روی صداقت تأثیر می گذارد.

    • رانت دار می گوید

      من 3 بار آنجا بوده ام. اندازه اتاق ها 8×14 متر تخمین زده می شود، بنابراین تقریباً 112 متر مربع است و معمولاً 70 تا 80 نفر را در خود جای می دهند. سپس در 4 ردیف تقریباً مقابل یکدیگر دراز می کشید. برای من همیشه فقط چند روز بود. بهترین کار برای زنده ماندن است، به خصوص اگر هنوز مقداری پول دارید و به سفارت وابسته نیستید زیرا آنها هیچ کاری نمی کنند و شما به سختی آنها را می بینید. بسیاری از کسانی که برای مدت طولانی در آنجا می نشینند و مایلند با احترام فراوان به دیدار برخی روحانیون امیدوار باشند که در واقع کمک می کنند، اما فقط تعداد کمی از آنها به این دلیل که حداقل یک بلیط هواپیما برای خارج شدن از آن لازم است.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم