یک فیلسوف مشهور فرانسوی یک بار گفت: "من فکر می کنم، پس هستم!" برای اینکه کمی فلسفی بماند: استفاده از کلمه «بنابراین» به این معناست که هستی/وجود ناشی از تفکر است.

آن فیلسوف اکتشاف خود را بر اساس دانشی است که از مدت ها قبل از دوران معمول به دست آورده بود و انسان غربی به تدریج یاد گرفت که جهان اطراف و خود را بر اساس تفکر ببیند. همین اتفاق برای مردم شرقی نیز رخ داد: افرادی مانند بودا و کنفوسیوس به آنها یاد دادند که اگر به درستی به زندگی فکر کنید، سازنده زندگی کنید.

اما در چند هفته گذشته فکر کردم باید به این نتیجه برسم که نیات همه آن فیلسوفان قبلی و افکار آنها از تایلند گذشته است. در هلند و سایر مناطق، شما اغلب جنبشی را می بینید که شبیه تفکر عقلانی است: نه تنها بر اساس منطق، بلکه به ویژه بر اساس آنچه که این تفکر به وجود می آورد. به نظر می رسد در تایلند برعکس این اتفاق می افتد. اول از همه: انجامش بده! به عواقب احتمالی توجه نکنید: نه، فقط این کار را انجام دهید. تکانشی: بر اساس یک تکانه، حاصل تخیل، برخی از محرک های عاطفی فرعی. خواه این باشد که نخست وزیر تازه منصوب شده در مراسم معرفی هواپیمای جدیدش سوگند ناقصی بخورد، یا 38 هواپیمای جدید به طور ناگهانی خریداری شود، یا پوکت به یک هاب دریایی تبدیل شود: این کار را انجام دهید. و فقط زمانی که غوغایی به پا می شود به آنچه پیشنهاد شده است فکر کنید. در هر صورت، باعث تبلیغات شما خواهد شد.

اینها نمونه هایی از آنچه در سطح بالای جامعه تایلند می گذرد است و می توان در طرف مقابل نیز کاری انجام داد. حدود 10 روز پیش، دختری 25 ساله اعتراف کرد که به دو دوست شریک زندگی خود دستور داده بود مادرش را بکشند، زیرا برای آزادی همسرش به پول نیاز داشت. این شامل یک بیمه نامه عمر به ارزش 100 هزار و 10 میلیون پوند زمین بود. این سوءقصد با شکست مواجه شد زیرا مادر فقط مجروح شد و او بلافاصله به دخترش به عنوان محرک اشاره کرد. دختر به دو دوست 200 هزار تومان قول داده بود.

اواسط هفته گذشته زنی با یک بطری بنزین وارد یک کارائوکه بار شد و بنزین را روی شوهرش که با دوستانش آنجا بود پرتاب کرد و او را به آتش کشید. زن فکر می‌کرد که شوهرش اغلب در آن بار است و به یکی از بارفروش‌ها علاقه داشت.

از آنجایی که دانش آموز 7 ساله با مشکل محاسباتی و نتیجه آن مشکل داشت، معلم پنجشنبه گذشته با چوبی به وسط سر دخترک زد. کودک در غروب از سردرد به مادرش شکایت کرد و صبح روز بعد ورم های شدیدی در صورتش داشت. او به سرعت به بیمارستان منتقل شد.

دیگر هیچ نگرانی در مورد ایمنی جاده وجود ندارد: در نزدیکی Lampang یک اتوبوس پر از گردشگران ایتالیایی از جاده خارج می شود، یک مینی ون با سرعت بسیار زیاد به عقب کامیون می نشیند و در وانگ سامبون یک مینی ون از رو به رو با یک کامیون تصادف می کند. کامیون 18 چرخ. این اقدام به حدی عادی شده است که فقط دو بار در سال بازتاب عمومی دولت در مورد مهاجرت سونگکران و شب سال نو وجود دارد.

چرا به نظر می رسد که (نه همه) مردم تایلند فقط این کار را انجام می دهند و فقط زمانی متوقف می شوند که با عواقب اعمال خود مواجه شوند؟ چرا ابتدا فکر نمی‌کنید و به دنبال راه‌حل مؤثرتری نمی‌گردید. بخوانید: جایگزین رفتاری؟

به نظر می رسد که در این کشور اگر بتوانید وجود خود را به شکلی شدید نشان دهید، مجاز به حضور در آنجا هستید: "من باعث می شوم، پس وجود دارم!"

ارسال شده توسط RuudB

16 پاسخ به "ارائه خواننده: در تایلند ضرب المثل این است: "من باعث، پس وجود دارم!"

  1. یان می گوید

    شما به درستی مثالهای ملموسی را ذکر می کنید که بسیار مشخص هستند... توضیح؟... هر فردی با عقل سلیم می تواند در این مورد تعجب کند... اما قادر به ارائه پاسخ نیست. مگر اینکه با تفکر عقلانی تصمیم بگیریم که در موارد فوق الذکر و بسیاری موارد دیگر ناشی از فقدان ظرفیت فکری، فقدان کامل تفکر فعالانه و فقدان مطلق احساس مسئولیت است... یا من اشتباه دیدم. ?

  2. حمایت کردن می گوید

    برنامه ریزی و اندیشیدن از قبل در طبیعت تایلندی نیست. بارانی وجود ندارد، بنابراین ما مجبور نیستیم کاری برای آبراه‌ها انجام دهیم، اما فقط زمانی که باران می‌بارد و همه چیز سیل می‌آید.
    در ترافیک اغلب «جوس ورشتاپن» و رمیس (به تنهایی در دنیا) هستند.
    تعمیر و نگهداری منازل، خودروها و ... نیز انجام نمی شود. فقط زمانی که چیزی دیگر کار نمی کند، کاری انجام می شود. خیلی دیر
    سپس آن انواع با فیوز کوتاه وجود دارد! آنها به راه خود نمی رسند و بنابراین چاقو/تیراندازی می کنند. آنها متوجه نیستند که همه جا دوربین است.

    آیا ممکن است ربطی به تحصیل داشته باشد؟

  3. فرانک کرامر می گوید

    سلام رود، پرسیدن سوال راحت تر از پاسخ دادن است.

    ما هلندی‌ها می‌توانیم از این واقعیت متعجب شویم که تقریباً هیچ تایلندی نمی‌تواند یک حساب ساده را از روی قلب انجام دهد. اگر قیمت آن 40 است و شما 100 می دهید، به نظر می رسد که برای محاسبه آن به یک ماشین حساب نیاز است. تفاوت این است که ما در مدرسه با تکرارهای بی پایان یاد گرفتیم و تایلندی ها این کار را نکردند. فرض کنید از شما بپرسم 7*9 چقدر است، بلافاصله می گویید 63. مردم از جمله شما فکر می کنند که به این سرعت محاسبه کرده اید، اما حقیقت این است که شما یک بار آن را حفظ کرده اید. بسیاری از چیزها در سنین پایین یادگیری است. ما این را همانطور که شما به سگ ترفند یاد می دهید آموزش می دهیم. با یک کوکی پاداش دهید. شرطی سازی کلمه بهتری است. ما دقیقاً در سنین دبستان، زمانی که تأیید و به رسمیت شناختن برای رشد به عنوان یک فرد بیشترین اهمیت را داشت، به دنبال شناخت از والدین یا معلمان بودیم.

    از فردی در 70 سالگی درباره شمال شرق گرونینگن بپرسید و او بلافاصله پاسخ خواهد داد. تخته تخته سنگ. در گذشته، بچه ها این را از قلب یاد می گرفتند. چیزهای دیگر بعد. جوان‌ترها دیگر نمی‌دانند مقوای نی چیست. اما آنها فکر می کنند احمقانه است که جوانان دیگر این را نمی آموزند.

    به نظر می رسد فقط فکر می کند. در مورد انتظار هم همینطور. این که وقتی کاری را انجام می دهید، از عواقب آن نیز آگاهی داشته باشید. شما نمونه هایی از تایلندی ها را بیان می کنید که عواقب آن را پیش بینی نمی کنند.
    چندین گروه مهاجر در همسایگی من در هلند زندگی می کنند. دو نفر از این گروه‌ها ماشین‌هایشان را هرجا که جای پارک باشد پارک می‌کنند. ملاقات با یک آشنا در عصر می تواند دلیلی باشد برای پیاده شدن از ماشین و شروع گفتگو، حتی اگر آن ماشین خالی، با موتور روشن، رادیو با صدای بلند و در باز، وسط یک تقاطع باشد. وقتی کسی نمی تواند 3 دقیقه بعد بگذرد، بسیار متعجب و حتی عصبانی می شود، زیرا در نهایت مشغول گفتگو است. فقط زمانی که بدانید آنها از کجا آمده اند، جایی که به سختی خیابان یا ماشین وجود دارد، آن را بهتر درک خواهید کرد.

    به نظر می رسد که مردم تایلند در مقایسه با «ما» در بعضی چیزها بسیار خوب هستند و در چیزهای دیگر خیلی کمتر خوب هستند. این تا حدودی به خاطر چیزهایی است که مردم در مدرسه ابتدایی در مورد حقایق، مهارت‌ها و البته در مورد رفتار یاد می‌گیرند.

    ببینید تقریباً هر تایلندی در مواد بسته بندی چقدر ماهر است. چگونه می توانند کارها را فقط با یک تکه کاغذ و مقداری رشته انجام دهند. مهارت های حرکتی ظریف بسیار خوب توسعه یافته است. نمی فهمند ما فرنگ چطور اینقدر دست و پا چلفتی داریم.

    علاوه بر این، بسیاری از مردم تایلند دارای آرامش آموخته شده، چهره ای خونسرد یا لبخندی ماهرانه هستند. اما از سوی دیگر آنها فقط مردم هستند. بعضی ها خلق و خوی زیادی را زیر آن تمدن پنهان می کنند. خلق و خوی پنهان، طبیعتی تهاجمی که برخی از مردم هنوز دارند زیرا تا همین اواخر جنگجو بودند. این همچنین می تواند پرخاشگری یا حسادت ایجاد شده باشد. حسادت در تایلند گاهی اوقات واقعاً تکان دهنده است که تا کجا پیش می رود. حتی اگر تا به حال باعث شده کسی چهره خود را از دست بدهد. سرزمین فیل هاست، اما در برخی موارد مردم حافظه ای مانند فیل دارند. گاهی اوقات به اشتیاق نیز مربوط می شود. برای مدتی یک دوست دختر تایلندی داشتم که بسیار مرتب، ترسو و کنترل بود. همه چیز با شیرین ترین لبخند و حداکثر صبر. من 1.96 هستم و او 1.42. یک بوسه روی گونه، این تمام چیزی است که برای من چندین هفته بود. اگرچه چشمانش به من می گفت که او مطمئناً دنبال پول من نبود و دنبال قلب من بود. او می توانست با اشتیاق فراوان به من نگاه کند. اما اولین باری که با هم در یک اتاق خواب بودیم، همه چیز تاریک و در قفل بود، پنجره ها بسته بود، هیچ شانسی برای گوش دادن همسایه ها وجود نداشت، معلوم شد که او یک آتشفشان واقعی است. در یک لحظه واقعاً می ترسیدم که او تکه هایی را از بدنم گاز بگیرد. بعد از آن دو گزش خونریزی داشت. هنگامی که به ارگاسم نزدیک شد مانند یک درنده غرغر کرد. مات و مبهوت بودم. ما هم از یک طرف از روی تخت افتاده بودیم. من به معنای واقعی کلمه هر گوشه اتاق را دیده بودم.
    صبح روز بعد آنقدر بهبود یافته بودم که سعی کردم دوباره نزدیکتر شوم، اما نه. نتوانست. بیرون از قبل روشن بود؟؟؟ اشتیاق نهفته در پشت لبخند متمدنانه.

    و همچنین این واقعیت وجود دارد که بسیاری از تایلندی ها به دلیل بودیسم در زندگی روزمره بسیار قوی هستند.
    Ce serra serra، به زبان هلندی خوب. هر کس که زندگی می کند، مراقبت می کند. من به یک مادر مجرد جوان با یک نوزاد، از روستای خود، به دلیل یک اورژانس کوچک، مقداری پول دادم، زیرا او باید کرایه خانه را می پرداخت. او فقط کافی نبود. صاحبخانه او دیگر به تعویق راضی نبود، تهدید به اخراج شد. 180 حمام مورد نیازش را به او دادم و 300 حمام دیگر برای ماه بعد اضافه کردم. می خواستم به هلند برگردم. او ایده 300 را کاملاً درک کرد، اما در عرض یک ساعت او 300 اضافی را خرج کرده بود. او برای من چیزی از آن خریده بود، شیرین و احمقانه. آنها اغلب پیش بینی یا پس انداز نمی کنند. جایی که ما هلندی ها ترجیح می دهیم خود را برای همه چیز بیمه کنیم.

    به هر حال اینها فقط نظرات من در مورد سوال شماست. مردم کارهای عجیب و غریبی می کنند و هر چه آب و هوا گرمتر باشد، به نظر من مزاج بالاتر است. جذاب و گاهی غیرقابل توضیح یا حتی تهدید کننده. یک زندگی غیرقابل پیش بینی ما را حیاتی نگه می دارد.

    احوالپرسی!

    بی پرده

    • خون کارل می گوید

      @من واقعاً در یک لحظه می ترسیدم که او تکه هایی را از بدنم گاز بگیرد. بعد از آن دو گزش خونریزی داشت. هنگامی که به ارگاسم نزدیک شد، او مانند یک درنده غرغر کرد. مات و مبهوت بودم. ما هم از یک طرف از روی تخت افتاده بودیم. من به معنای واقعی کلمه هر گوشه اتاق را دیده بودم.

      فرانک، چه داستان زیبایی، اما شما چند خواننده دارید، و حداقل 1 مورد (من نام نمی برم) شوکه کننده است، زیرا به گفته آنها، زنان در تایلند همیشه قربانی مردانی مانند شما هستند و نمی توانند و باید ارگاسم نداشته باشید! 🙂 ها ها، من همیشه می گویم اگر بازی را بلد نیستید، قوانین را برای من توضیح ندهید، ما قبلاً پاپ را برای آن داریم. من هم با خراش و کبودی از روی تخت افتاده ام، همه باید تجربه کنند که حداقل یک بار در زندگی خود مطمئناً دنیا را بدتر نمی کند.

  4. رود می گوید

    شما با آموزش فکر کردن را یاد می گیرید.
    با این حال، اگر شما توسط افرادی که فکر کردن را یاد نگرفته‌اند تحصیل کرده باشید، نتیجه نمی‌دهد.

    بخش بزرگی از جمعیت تایلند دارای پیشینه کشاورزی هستند.
    زندگی در آنجا بسیار ساده است.
    اگر باران ببارد غذا دارید و اگر خشک بماند گرسنه هستید.
    در گذشته برنامه ریزی چندانی وجود نداشت.
    اغلب هنوز هم امروز.

    • تینو کویس می گوید

      همه می توانند فکر کنند، برخی بیشتر و برخی کمتر. برای آن نیازی به آموزش ندارید. من اغلب گمان می کنم که مدارس تایلند واقعاً تفکر را ممنوع می کنند.

      و اگر فکر می کنید که زندگی کشاورزی ساده است، در اشتباهید. کشاورزی نیز نیازمند تفکر، برنامه ریزی و آمادگی است. و گاهی اوقات چیزی در آنجا اشتباه می شود. آب خیلی کم، آب زیاد. چه باید کرد؟

      بیا، یک تجارت کشاورزی راه اندازی کن. سی رای و شما 60.000 حمام در سال دارید، ماهیانه 150 یورو. آسان. سپس می توانید مزایای خود را از هلند لغو کنید.

      • رود می گوید

        در گذشته برنامه ریزی چندانی وجود نداشت.
        امروزه آنها اغلب هنوز این کار را انجام می دهند.»

        من به پیشینه بسیاری از مردم تایلند اشاره می کنم.
        30-35 سال پیش در روستا برق نبود و مدرسه ابتدایی روستا به عنوان پروژه شخصی که چند سال پیش فوت کرده بود شروع شد.
        آموزش اجباری در آن زمان هنوز وجود نداشت.
        قبل از آن زمان مدرسه ابتدایی وجود نداشت، چه رسد به چیزی که مربوط به آموزش عالی باشد.
        و در بیشتر روستاها کسی نبود که مدرسه ای تأسیس کند، و بنابراین هیچ آموزشی در آنجا و حداکثر در خانه کسی داده نمی شد.

        این وضعیت در بخش‌های بزرگی از تایلند وجود داشت، قطعاً اگر هیچ شهر بزرگی در این نزدیکی وجود نداشت.
        و زندگی کشاورزی آنقدرها هم پیچیده نبود.
        تو یک گاومیش و یک قطعه زمین داشتی و در آن برنج می کاشت.
        اگر باران می بارید، محصول داشتید و اگر خشک می ماند، نداشتید.
        و هر سال همینطور بود.
        شما به دنبال چیزهای خوراکی دیگری مانند قارچ در جنگل گشتید و البته چند جوجه هم داشتید.
        برنامه ریزی کمی وجود داشت.

        وقتی برای اولین بار به روستا آمدم، نه جاده آسفالته بود، نه تلفن همراه و فقط چند تلفن ثابت بود که تمام روستا از آن استفاده می کردند.
        اگر کسی از بیرون روستا تماس می گرفت، باید بعد از 15 دقیقه دوباره تماس می گرفت، زیرا اول آن فرد مورد نظر را می گرفتند.
        و این همه چیز خیلی وقت پیش نبود.

        • گر کورات می گوید

          30 سال پیش کجا در تایلند بودید؟ در آن زمان همه جا دانشگاه بود و سابق من در یکی از این دانشگاه ها درس می خواند و خواهر و برادرش قبلاً فارغ التحصیل شده بودند. همه جا جاده ها بود و به عنوان یک توریست می توانستید به "داخلی" بروید و هر جا که می رفتید برق بود. در سال 1990 من را شگفت زده کرد که بسیاری از آنها یخچال داشتند و هر خانه تلویزیون داشت، در حالی که افسانه این بود که مردم هیچ چیز ندارند. از همان روزهای اولیه اقامتم در تایلند، یعنی 30 سال پیش، بهتر می دانم زیرا در تایلند زیاد سفر کرده ام. و در دهه 20، تلفن همراه در هلند نیز معرفی شد و شما یک "کابینت" با کابل متصل به تلفن در ماشین حمل می‌کردید. همینطور، عصر اینترنت فقط برای مردم عادی شروع شد، به خصوص XNUMX سال پیش.

          • رود می گوید

            من در مورد آیسان صحبت می کنم.

            جاده آسفالت نشده و چند خط تلفن ثابت را تجربه کرده ام.
            همچنین زمانی - که در پوکت بود - که بچه‌ها با کسی که تلویزیون داشت، چند بات برای تماشای تلویزیون پرداختند.

            اهالی روستا به من از برق و مدرسه گفتند.

            به گفته این سایت https://tradingeconomics.com/thailand/access-to-electricity-percent-of-population-wb-data.htmlدر سال 2004، کمتر از 88 درصد از جمعیت به برق متصل بودند.
            این امر عمدتاً در شهرهای بزرگ بوده است، بنابراین در مناطق روستایی کمتر.
            30 سال پیش این مقدار کمی کمتر بود.

  5. ژاک می گوید

    این موضوع به طور جدانشدنی به آموزش ناکافی و انگیزه برای انجام کارها بستگی دارد. یک تایلندی معمولی یک انجام دهنده است و مطمئناً تنبل نیست. همسرم یک غرفه بازار دارد و من افراد زحمتکش زیادی را در آنجا می بینم که تلاش می کنند امرار معاش کنند. اغلب 7 روز در هفته و همچنین در سنین بالاتر. تعداد بسیار کمی می توانند محاسبات ذهنی انجام دهند، حتی همسر من، او همیشه از ماشین حساب استفاده می کند و این برای او خوب است. درآمد زیادی به دست نمی آید و اگر به ضرر خود هم باشید، تقریباً بیهوده کار می کنید. در ترافیک اغلب می توانید از رفتار رانندگی متوجه شوید که پیش بینی کافی وجود ندارد. به طور کلی آموزش دریافت نمی شود. مردم از سنین پایین خود را آموزش داده اند. تغییر جهت در آخرین لحظه، اغلب بدون نشان دادن، ترمز گرفتن خیلی دیر و غیره، دستور کار روز است. آنها در یافتن راه حل های خلاقانه برای انواع مشکلات ترافیکی استاد هستند. خط اضطراری به عنوان کاربر خط اضافی در هنگام ترافیک. استفاده از یک لاین اضافی هنگام پیچیدن و در نتیجه مسدود کردن بخشی از جاده برای تردد پشت سرتان. مردم از توقف پشت چراغ قرمز متنفرند، بنابراین سریع به آن بنزین می‌دهند و سپس تقاطع‌ها را مسدود می‌کنند. همیشه عجله داشتن در ژن بسیاری از افراد نیز هست.
    امروز با ماشین از جایی رد شدیم که قبلا بازاری بود. کاملا رفته همسرم تعجب کرده است، اما من قبلاً آن را برای او پیش بینی کرده بودم. هیچ کس هیچ تحقیقی در مورد اینکه آیا افراد کافی در این منطقه زندگی می کنند و رقابت در این منطقه چگونه است انجام نمی دهد. هیچ سهمیه ای وجود ندارد بنابراین غرفه های لجام گسیخته بازار می آیند و می روند. پول زیادی در این مورد از دست می رود. سپس چیزی را در جای دیگری بسازید، اما بسیاری از موارد مشابه در آنجا نیز در جریان است. همچنین این واقعیت که 7 و مغازه ها دائماً در حال راه اندازی یک شعبه جدید هستند. مقدار زیادی فروخته و مورد استفاده قرار می گیرد و کسب و کارهای کوچک از این بابت ضرر زیادی می کنند. در تایلند دنیایی متفاوت است و گاهی اوقات شما را ناامید می کند. جهل بسیار است، اما توصیه نمی شود. علیرغم همه نمونه هایی که کارها خوب پیش نمی رود، به استقامت در حق خود ادامه دهید.

  6. اریک می گوید

    شاید کسانی که اینجا می نویسند اگر باید متفاوت بود آنجا نبودند! منظورم این است که چه چیزی ما را به این وجود بی نظم جذب می کند، دقیقاً متوقف کردن استرس و زندگی با ذهن خود در صفر، فکر می کنم!

    • خون کارل می گوید

      من فکر می‌کنم این یک نتیجه‌گیری درست است، این جذابیت تایلند است، اما گاهی اوقات می‌تواند برای برخی افراد به سرعت بیش از حد و بیش از حد تحریک‌کننده شود، یافتن تعادل راه‌حل است، و این همیشه آسان نیست.
      اما در واقع، اگر تایلندی‌ها دقیقاً مانند ما هلندی‌ها رفتار می‌کردند، دیگر چیزی برای آن وجود نداشت، شما همچنین می‌توانید در خانه بمانید. با این حال، یک مشکل وجود دارد و آن این است که تایلند در حال تبدیل شدن به خیلی بیش از حد غربی است و در طولانی مدت این اصطلاح که تفکر اصیل تایلندی نیز ناپدید خواهد شد، اما به دلیل اینکه عمیقا ریشه دوانده است، مدتی طول خواهد کشید.
      پس ذهن در حد صفر است ها ها!!

      • راب وی. می گوید

        غربی یا شرقی، این دقیقا چیست؟ جهان بسیار بین‌المللی‌تر می‌شود، تفاوت‌ها در حال از بین رفتن هستند. اما به عنوان مثال، فرهنگ 24 ساعته با گوشی هوشمند را نمی توان غربی یا شرقی نامید. برخی چیزها، مانند یک KFC و یک استارباکس در همه جا، بیانی از "آمریکایی شدن" هستند (به هر حال شما نمی توانید آن را غربی بنامید، چیزی هلندی یا اروپایی نیست). یا نه؟ با پیشرفت رستوران‌های ووک و سوشی، ما در مورد «شرق‌نشینی هلند» صحبت نمی‌کنیم یا اینکه هلند دیگر هلند نیست و با پیشرفت شیوه‌های آمریکایی، ژاپنی و چینی جذابیت خود را از دست می‌دهد.

        شما به سختی می توانید تایلند را از همراهی با پیشرفت (یا «پیشرفت» یا پسرفت) مردمش منع کنید. این من را به یاد گزیده ای از کتابی از Sjon Hauser می اندازد که در آن یک آمریکایی عصبانی بود که مردم کوهستان دیگر معتبر نیستند، حالا که از یخچال، تلویزیون، تلفن و غیره نیز استفاده می کنند، او فکر می کرد که این غیرقابل قبول است! 5555

        اجازه دهید یک نمونه از آن آمریکایی‌سازی وحشتناک جهان را به‌عنوان یک پایان مخفیانه بیان کنم: آمریکا وندربار است، همه ما در آمریکا زندگی می‌کنیم. رامشتاین: https://www.youtube.com/watch?v=Rr8ljRgcJNM

        • جانی بی جی می گوید

          سعی می کنید چه چیزی را بیان کنید؟
          مدخل در مورد نامفهوم بودن در نگاه یک غربی است که من می خواهم غربی را اضافه کنم که همه چیز را از دور می بیند. ایستادن دوستان عزیز در ساحل چنین تعبیری است.

          • راب وی. می گوید

            اینکه صحبت از "ذهنیت غربی" و "ذهنیت شرقی" کمی زودرس و ساده انگارانه است. شما باید خیلی چیزها را در نظر بگیرید، از جمله اینکه جهان در حال کوچکتر شدن است، که "غرب" همچنین مجموعه بزرگی از انواع سنگ های مختلف است (یک آمریکایی کلیشه ای کاری متفاوت از یک هلندی کلیشه ای انجام می دهد، اما هر دو غربی هستند. ، راه غربی چیست؟).

            ناگفته نماند شرایط اقتصادی و اجتماعی، مانند واکنش‌های «مردم تایلند تعمیر و نگهداری انجام نمی‌دهند» یا اقدامات ایمنی کافی (کلاه ایمنی). تعجب آور نیست اگر یک سنت برای ساخت ندارید. این کشور اکنون یک کشور با درآمد متوسط ​​بالا است، بنابراین در آنجا نیز تفاوت وجود دارد/خواهد بود.

  7. رود می گوید

    من در مورد آیسان صحبت می کنم.

    جاده آسفالت نشده و چند خط تلفن ثابت را تجربه کرده ام.
    همچنین زمانی - که در پوکت بود - که بچه‌ها با کسی که تلویزیون داشت، چند بات برای تماشای تلویزیون پرداختند.

    اهالی روستا به من از برق و مدرسه گفتند.

    به گفته این سایت https://tradingeconomics.com/thailand/access-to-electricity-percent-of-population-wb-data.htmlدر سال 2004، کمتر از 88 درصد از جمعیت به برق متصل بودند.
    این امر عمدتاً در شهرهای بزرگ بوده است، بنابراین در مناطق روستایی کمتر.
    30 سال پیش این مقدار کمی کمتر بود.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم