در دکتر شرکت…. (تسلیم خواننده)
چند سال پیش، زمانی که من هنوز برای یک شرکت بزرگ فولاد در IJmuiden کار میکردم، مجبور شدم برای یک معاینه پزشکی دیگر به خدمات ایمنی و بهداشت شغلی مراجعه کنم. هر چند سال یکبار برای افرادی که در صنایع سنگین کار می کنند، به عنوان مثال در یک کوره بلند یا یک کارخانه فولاد، معاینه فیزیکی انجام می شود.
با خوشحالی به معاینه، جایی که یک دستیار بیش از زیبایی دکتر چند آزمایش مانند شنوایی، چشم، ریه و فشار خون من را انجام داد. فشار خون کمی بالا بود، اما با این دستیار چه می خواهید.
سپس به اتاق دکتری که هنوز نمیشناختم و طبق گفتههای او از کشوری در آفریقا آمده بود، اما به زبان هلندی عالی صحبت میکرد. من پرسشنامه و نتایج دستیار را بررسی کردم و او در پرسشنامه مشاهده کرده بود که قند خونم کمی افزایش یافته است. او پرسید: "اگر کنار جاده ادرار کنی، مورچه ها به سمت آن می دوند؟" پاسخ من "نه" بود. دکتر گفت: باشه پس قندت خیلی بد نیست.
سپس در شورت ورزشی در "دوچرخه تست" و دوچرخه سواری، پسر است که هنوز هم بسیار سنگین است.
دکتر از من پرسید زنجیر طلایی همراه با آویز بودا چیست؟ به او گفتم که با زنی از تایلند ازدواج کرده ام. دکتر پرسید: "آیا این واقعا درست است؟" من موافقم". او با لبخند بزرگی بر صورتش میگوید: «از آن دوچرخه پیاده شو، زیرا اگر با یک زن تایلندی ازدواج کردهای، من مجبور نیستم آن را آزمایش کنم».
یک پسر فوق العاده با حس شوخ طبعی.
ارسال شده توسط Lung Kees
سلام به همه،
بعد من هم می توانم به شما چیزی بگویم، من در سریلانکا ازدواج کردم و هر سال برای مدتی به هلند می آیم.
در بیمارستان، Weert، یک آزمایش شنوایی (مستقل) گسترده انجام دادم. چون می خواهم خودم را بشناسم.
دكتر د وي… دوستانه و همچنين خنده دار بود. با لهجه آفریقای جنوبی صحبت کرد
او به وضوح گفت، پس شما یک همسر جدید دارید، از سریلانکا…..
پس زیاد بلند حرف نزنید چون خانم های اطراف هم گوش می دهند.
گفتم ما همدیگر را درک می کنیم.
من اغلب مجبور بودم آن آزمایش را انجام دهم. من به عنوان یک جوشکار در صنعت دیگ بخار کار می کردم، جایی که بسیاری از قطعات کار از 150 تا 350 درجه سانتیگراد از قبل گرم می شدند. امتحان.
زمانی که برای تمدید گواهینامه رانندگی در روز تولد 75 سالگی مجبور شدم آزمایش اجباری بدهم، دکتر تحت تأثیر دید من با عینک و بدون عینک قرار گرفت، او ادعا کرد که چشم عقابی دارم. تقریباً همه چیز هنوز در شرایط عالی بود به جز اینکه او "ردی از گلوکز" را در نمونه ادرار اجباری پیدا کرده بود. وی پس از پاسخ به تعدادی از صفحات A4، نتایج را (به صورت الکترونیکی) به CBR ارسال کرد. من هنوز این کار را تمام نکرده بودم، آزمایش دوم باید انجام میشد و به دکتر مراجعه میکردم که عواقب دیابت نوع 2 را با جزئیات برایم توضیح داد و بنابراین من را متقاعد کرد تا حد امکان از غذاهای غنی از کربوهیدرات اجتناب کنم. بنابراین به خصوص نان، سیب زمینی، برنج و ماکارونی باید اجتناب شود، فقط چیزهایی که من دوست دارم. پس با پختن نان خود از آرد آجیل، آرد نارگیل و آرد بادام شروع کنید. واقعا خوراکی نیست، اما بله، به دستور پزشک... علاوه بر رژیم، دکتر توصیه کرد که روز را با یک لیوان آب شروع کنید و سپس یک پیاده روی صبحگاهی سریع انجام دهید و بعد از آن حدود ساعت 2 یک کراکر با پنیر یا سالاد با ماهی روغنی مجاز بود. وعده عصرانه باید حاوی مقدار زیادی سبزیجات و مقداری گوشت یا ماهی باشد. این منجر به کاهش وزن حدود 12 کیلوگرم پس از چند ماه شد که از طریق شکم برآمده به میزان قابل توجهی قابل مشاهده بود. اما بعد از حدود 7 ماه از آن رژیم خسته شدم و سپس مرتباً یک ساتای با سس بادام زمینی، سیب زمینی سرخ شده و ناسی گورنگ مصرف کردم. عجیب است که از آن زمان به بعد کم و بیش وزن توصیه شده توسط دکتر را حفظ کرده ام، بنابراین کشف آن «ردی از گلوکز» جنبه های مثبتی هم داشت و هنوز هم تقریبا هر روز در اطراف راه می روم. بعد از آزمون دوم، من گواهینامه رانندگی طولانی مدت خود را گرفتم، بنابراین می توانم تا 7 سالگی دوباره رانندگی کنم.