در سال 1999 به تایلند نقل مکان کردم و تا سال 2017 در آنجا زندگی کردم. با گذشت زمان نظرات و احساسات من در مورد تایلند تا حدی ثابت و تا حدی تغییر کرده است، حتی گاهی اوقات تغییر زیادی کرده است. من مطمئناً در این مورد تنها نیستم، بنابراین فکر می کنم شنیدن نحوه عملکرد دیگران از یکدیگر جالب و آموزنده است.

عشق من به تایلند و علاقه من به همه چیزهای تایلندی ثابت ماند. این کشور بسیار جذابی است و من هنوز در مورد آن مطالب زیادی می خوانم. پسرم هم هنوز آنجا زندگی می‌کند، آنجا درس می‌خواند و من را ناراحت می‌کند که امسال نمی‌توانم به او سر بزنم. امیدوارم سال آینده تغییر کند.

این واقعیت که من شروع کردم به تفکر متفاوت در مورد تایلند به تجربیات خودم، آنچه که تجربه کردم و شنیدم، بلکه به آنچه دیگران به من گفتند و آنچه در کتاب ها و روزنامه ها خواندم نیز مربوط می شود. این کاملا یک فرآیند بود. من می خواهم بعداً با شما در میان بگذارم که چه چیزی در رشته فکری من تغییر کرده است، اما نمی خواهم از قبل بر افکار خوانندگان تأثیر بگذارم. ابتدا از شما خوانندگان می خواهم که نظر خود را در پایین این مقاله بنویسید. شما اولین نفری هستید که صحبت می کنید.

همه تجربیات و نظرات منحصر به فرد و فردی هستند. من از شما تقاضا دارم که دیگران را قضاوت یا محکوم نکنید. در عوض، فقط بخوانید و به صحبت های طرف مقابل گوش دهید. شاید داستان های دیگران شما را خوشحال، هیجان زده، عصبانی یا غمگین کند. اما وارد این موضوع نشوید، انگشت خود را به سمت دیگری نگیرید. پس لطفاً یک پیام «من» بنویسید: خودتان چه احساسی دارید و چه فکر می کنید؟

از تجربیات خود بگویید. چه چیزی در طول مدت اقامت شما در تایلند تغییر کرده است و چه چیزی ثابت مانده است؟ چطور اتفاق افتاد؟ چه چیزی بیشتر روی شما تأثیر گذاشت؟

پیشاپیش از شما متشکرم.

15 پاسخ به “نظر شما در مورد تایلند چیست؟ آنها چگونه تغییر کرده اند؟ و چرا؟"

  1. یعقوب می گوید

    در سال 1992 در هنگ کنگ کار کردم. وقتی با یک پرواز KLM از طریق بانکوک به هلند رفتم، پیاده شدم و 1 یا 2 هفته در تایلند ماندم. این در آن زمان ممکن بود، هیچ هزینه اضافی برای کارفرمای من نداشت. سپس به آمستردام. بعداً در سال 2007، شرکت من مرا در Rayong استخدام کرد. در سال 2008 با همسر فعلی تایلندی ام آشنا شدم. ما هرگز با هم در هلند زندگی نکرده ایم. هنوز چند سال دیگر در استرالیا. اما از سال 2016 بازنشسته شده‌ام و بیشتر در خانه‌ام در پراچین بوری می‌مانم.
    آیا در طول سال ها تغییرات زیادی کرده است؟ یک لحظه نادیده گرفتن امسال، فکر نمی کنم. بدون مشکل ساختاری چیزهای کوچک اینجا و آنجا. به عنوان مثال، تعداد بیشتری از گردشگران آسیایی از کشورهایی مانند چین، کره و ژاپن آمده اند. این گردشگران تعطیلات خود را متفاوت از اروپایی ها، آمریکایی ها و استرالیایی ها تجربه می کنند. طبیعتا صنعت گردشگری تایلند به این موضوع پاسخ می دهد. اما من با این مشکلی ندارم، ماندن من در اینجا مزاحم نمی شود. علاوه بر این، برخی از امور اداری هر از چند گاهی بسته به حکومتی که در آن زمان در قدرت بود، تغییر می کند. اما حتی آن هم هیچ تاثیر واقعی بر زندگی من در اینجا ندارد. در طول سال ها فکر نمی کنم جمعیت تغییر کرده باشد. من هنوز دوستان عزیز تایلندی زیادی دارم. در مراودات روزمره ام آنها را افرادی خوشایند می دانم. در واقع هیچ تفاوتی با زمانی که برای اولین بار در سال 1992 به اینجا آمدم، نیست.

  2. جانتی می گوید

    من حدود 16 بار در تعطیلات در کوه سامویی بوده ام. تعطیلات شگفت انگیز، جایی که ما همچنین دوست داریم به پشت خیابان های مهم نگاه کنیم و «خارج از مسیر» برویم. پس از چند سال، متوجه شدیم که بسیاری از لبخندها به نوعی اخمو هستند. تایلندی ها، حداقل در کوه سامویی، به گردشگران نیاز دارند. اما از افرادی که سنت ها و آداب و رسوم آنها را پایمال می کنند، خوششان نمی آید. و تعداد کمی از گردشگران هستند که این کار را انجام می دهند.
    اکنون، در سال 2020، من احساس می‌کنم که تایلند یا حداقل دولت تایلند ترجیح می‌دهد خارجی‌های غربی و شاید استرالیایی‌ها نیز بروند تا بیایند. به نظر می رسد که کوله پشتی ها نیز دیگر استقبال نمی کنند. به نظر می رسد آنها فقط افراد ثروتمند را می خواهند. بعد دیگه حوصله ندارم
    با دلتنگی به عکس های زیادی از طبیعت زیبا، دریا، مردم، قایق ها نگاه می کنم، اما آیا واقعاً دوباره به آنجا خواهم رفت... زمان مشخص خواهد کرد!

  3. و Jozef می گوید

    سلام تینو
    این یکی سخت است. !! من خودم از سال 1985 به این کشور زیبا می روم که 15 سال گذشته هیچ وقت کمتر از 4 ماه در سال نبوده است.
    من هم مثل بقیه دیدگاه‌های متفاوتی داشته‌ام، هم به معنای خوب و هم به معنای کوچک.
    اول از همه شما باید خیلی خوش شانس باشید با شریکی که از مسیر شما عبور می کند، در اروپا کمی آسان تر به نظر می رسد.
    گاهی فکر می‌کنم که آیا تایلندی‌ها واقعاً از دل‌شان اهمیت می‌دهند، آیا مهربانی‌شان صادقانه است؟
    حدس می‌زنم این‌گونه بزرگ شدند و یاد گرفتند که همیشه بخندند.
    من شخصاً آنها را در چند مورد دو چهره دیده‌ام، و اگر شما آنها را بهتر بشناسید، اعتراف می‌کنند که برخی از همسایه‌ها یا دوستان آنقدر که می‌گویند استقبال نمی‌کنند.
    شما باید باز باشید و مایل به تطبیق باشید، زیرا گاهی اوقات من این تصور را دارم که آنها از فرنگ اندکی می گیرند تا احتمالاً زندگی خود را کمی آسان کنند.
    اشتباه نکنید، هرگز قصد من این نبود که یک تایلندی را "غربی" کنم.
    پول البته برای همه ما مهم است، اما در تایلند فقط کمی مهمتر است، عشق گاهی اوقات با یورو اندازه گیری می شود.
    برای بقیه من این کشور زیبا و مردم دوست داشتنی آن را بسیار دوست دارم، تا کنون همیشه در آنجا احساس خوش آمدگویی کرده ام.
    به محض اینکه کمی راحت تر شد، آماده خواهم بود که در اسرع وقت به "خانه دوم" خود برگردم.
    با احترام، یوسف

  4. برام سیام می گوید

    فضای تایلند قطعا در سال های اخیر تغییر کرده است. از یک طرف، کشور در دسترس تر شده است (نه اکنون)، زیرا جهان به لطف فناوری و اینترنت کوچکتر شده است. تایلندی ها نیز در معرض این تحولات هستند. از سوی دیگر، تایلندی ها احساس می کنند که دنیای آنها در حال تغییر است و تمایل دارند خارجی ها را برای این تغییرات مقصر بدانند. در سرتاسر دنیا هم همینطور است که «خارجی ها» این کار را کرده اند.
    دولت در تایلند فقط روی کاغذ دموکراتیک است و ارزش های دموکراتیکی را که غربی ها مطرح می کنند موقعیت آنها را تهدید می کند. او سعی می‌کند خارجی‌ها را در راستای قوانین و مقررات سخت‌گیرانه نگه دارد و در صورت امکان، خارجی‌ها را بد نشان دهد. این که تایلند بدهی زیادی به خارجی ها دارد مشخص نیست.
    مشکل بسیاری از غربی ها این است که با انتظارات نادرست به تایلند می آیند. تایلندی ها به شدت برای خودمختاری خود ارزش قائل هستند و بسیار ملی گرا هستند. آنها در اعماق قلب خود، خود را به عنوان یک نمونه منحصر به فرد می بینند که همراه با همتایان تایلندی خود شکل می دهند. مداخله به عنوان یک خارجی بسیار دشوار و شاید غیرممکن است. وقتی یک تایلندی مجبور است بین یک فرنگ و یک تایلندی یکی را انتخاب کند، حتی اگر آن فرنگ شریک زندگی باشد، مردم تمایل دارند تایلندی را از شک و تردید بهره مند کنند. از این گذشته ، هر چیزی تایلندی قابل اعتماد است و با چنین فرنگی هرگز نمی دانید. مهمترین نکته مثبتی که فرنگ را متمایز می کند این است که معمولاً پول دارد و تایلندی اغلب ندارد. مردم ترجیح می دهند به این فکر نکنند که چرا چنین است و چه درس هایی می توانید از آن بیاموزید. این منجر به اصطکاک و ناامیدی می شود. از آنجا که قبلاً با یک تایلندی رابطه نداشتید و اکنون دارید، ممکن است فکر کنید که تایلندی ها تغییر کرده اند، اما شاید فقط رابطه شما با تایلند تغییر کرده است. ناامید کننده است که به نظر می رسد همه چیز حول محور پول می چرخد، اما داشتن پول در تایلند مهم تر از هلند است. هیچ دولتی در آنجا وجود ندارد که در صورت خرابی، دست شما را بگیرد. خانواده تنها چیزی است که در روابط در تایلند اهمیت دارد و شما به راحتی عضوی از خانواده نمی شوید. کمی باقی می ماند «شرق شرق است و غرب غرب است و هرگز این دو به هم نخواهند رسید». چنین بود و همینطور است.

    • جانی بی جی می گوید

      زیبا بیان شده است، اگرچه همیشه تفاوت های ظریف وجود دارد.
      بازدیدکننده 30 سال و بیشتر از مداخله در زمینه مثلاً سیاست درست به اندازه ارزشش خوشش نمی آمد. در کشوری که در آن تنها هستید، باید همیشه آماده باشید که بچرخید یا خش خش کنید وگرنه خود را کوتاه می فروشید. در عمل، بسیاری موفق می شوند، اما تا حدی به دلیل تأثیرات خارجی (خارج از بازدیدکنندگان وبلاگ تایلند، در بسیاری از وب سایت های تایلند محور بیشتر اتفاق می افتد) حال و هوای ایجاد می شود. تایلند کاملا محافظه کار است و مزایا و معایبی دارد، اما در حال حاضر اکثر مردم فکر می کنند که بهترین راه این است. زندگی یک ذهنیت خوب است با دانستن اینکه همیشه امید وجود دارد. راه دیگر نیز می تواند اتفاق بیفتد و آن بازی است. زندگی یک بازی است، درست است؟

  5. ویلیام می گوید

    واقعاً برای نظر دهندگان بسیار سرگرم کننده تر و جذاب تر است که خودشان را شروع کنند، تینو.
    من سعی خواهم کرد نظر شخصی خود را در مورد دوازده سال اقامت تمام وقت تایلند تا حد امکان صادقانه به زبان هلندی متمدن ارائه دهم.

    سپس به سرعت متوجه می شوید که باید یاد بگیرید که با تفاوت های فرهنگی، مهارت های آموزشی، نظرات در مورد خارجی ها و بالعکس به هر شکلی زندگی کنید، صرف نظر از اینکه این مارپیچ رو به پایین باشد یا بالا و البته هر دو وجود دارند، اما همانطور که قبلاً اشاره کردم. آن دکمه هنوز هم گاهی اوقات گم می شود.
    اغلب زمانی که نظرات تنظیم می شود آخرین جهت مارپیچ نیست، زیرا اکثر "مهاجران" با عینک اشتباه به اینجا می روند و تعداد زیادی از تایلندی ها نیز در طول دوره تعطیلات خود به خارجی ها متفاوت از آنچه فکر می کردید نگاه می کنند.
    چند هفته اگر نه چند ماه همه می توانند صورت خود را صاف نگه دارند، نمی توانند.

    موارد قطعی در اینجا به طور قابل توجهی کمتر از منطقه هلندی زبان وجود دارد.
    مادر اینجا به شکل دیگری حضور دارد، مخصوصاً برای یک مهمان، زیرا شما دیگر هرگز نیستید.
    چند مورد قابل ذکر است که شما می گویید همیشه باید امضای یک تایلندی داشته باشد، متاسفانه اینطور است.

    اجازه دهید با یکی ادامه دهم، از هر ده واکنش، یک واکنش هفت بزرگ است، در حالی که به محض ورود، هشت مورد را در ذهن داشتم.
    بسیار مثبت با بار انتقادی، اما من فکر کردم که این قطعه دیگری از فرهنگ هلندی است.
    همچنین با در نظر گرفتن فراز و نشیب های زندگی خصوصی، زیرا با وجود اینکه آنها در واقع هیچ ربطی به کشور ندارند، آنها نیز اتفاق می افتد.
    آیا نمی‌توانست در هلند بهتر از اینجا باشد که نوشته «در زمان و مکان مناسب» باید درست باشد و در اینجا مرتباً اتفاق نمی‌افتد، اما اغلب این‌طور است، اما واقعاً اینطور نیست. تا آنجا که به مکان مربوط می شود.
    یک تایلندی هر چقدر که طول بکشد، دوباره شادی خود را در خارج از کشور پیدا می کند.

  6. کت و شلوار دامان می گوید

    حدود 10 سال در زمان من بین هلند و تایلند تقسیم شده است، جایی که من در تمام این مدت با یک زن شیرین مستقل که همچنین مرتباً به هلند می آید خوشحال بودم. من قبلاً چیزهای زیبای زیادی در تایلند از نظر طبیعت و فرهنگ دیده ام، بنابراین احساس شما را نسبت به این کشور به میزان کمتر و کمتری تحت تأثیر قرار می دهد. بسیاری از افراد دوست داشتنی در دایره آشنایان و خانواده ای بسیار صمیمی، بدون تغییر در طول سال ها.
    با گذشت سالها شما تجربیات بیشتری در زندگی روزمره به دست می آورید و چیزهای بیشتری را می بینید.
    شما ناگزیر به جامعه تایلندی از دریچه هلندی و هنجارها و ارزش هایی که ایجاد کرده اید نگاه می کنید، حتی اگر می دانید که باید آنها را برای زندگی در جامعه ای کاملا متفاوت تنظیم کنید. در طول سال ها، عصبانیت در مورد موضوعات آشنا مانند فساد، استثمار مردم، روابط سلسله مراتبی غیرانتقادی، و تضاد بین فقیر و غنی افزایش یافته است. شما قدرت مطلق سیاست، عدالت و سلام را می بینید، طبیعت زیبا را می بینید که قربانی یک سودجویی کاملاً کنترل نشده توسط کسانی می شود که از قبل بسیار خوب هستند. می بینید که نشانه های دلار در چشمان صنعت گردشگری بزرگتر می شود و همراه با آن نگرش نسبت به گردشگری کاهش می یابد.
    برای من اکنون درست است که عشق است که مرا به تایلند پیوند می دهد، اما در غیر این صورت آن را رها می کردم.
    ما درباره گزینه آوردن معشوقم به هلند صحبت کرده‌ایم، اما پیوندهای خانوادگی و سن او برای تطبیق با زبان و فرهنگ دوباره مانع است.

  7. رولاند می گوید

    اینجا در تایلند من فقط یاد گرفتم که "صبور بودن" چیست... معمولاً تا مرز مرگ!
    در ابتدا با ناراحتی و دلخوری بی حد و حصر اما چاره ای نیست.
    اغلب این همه صبر برای هیچ بوده است، فقط صبر برای صبر زیرا تایلندی ها به سادگی شما را مجبور می کنند. این صبر سازنده نیست، بلکه صبر استعفا شده است.
    و همین صبوری نیز به ندرت چیزی را به معنای خوب تغییر می دهد.
    اکثریت تایلندی‌ها چیزی جز به تعویق انداختن کارها را دوست ندارند، بله، بهتر است که آنها را به تعویق بیندازید. و حتی بی پایان به تعویق انداختن به این امید که دوباره اتفاق نیفتد، به خصوص چیزهایی که از آنها می ترسند. اما همیشه می توان سرگرمی و لذت را بلافاصله انجام داد، برای آن نیازی به صبر و حوصله نیست.

  8. ژاک می گوید

    سوال این است که آیا به درخواست شما متفاوت از تعداد معدودی پاسخ داده خواهد شد؟ چنین سوالی شما را به فکر فرو می برد و به راحتی نمی توان به آن پاسخ داد.
    فکر می‌کنم می‌توانم درباره آن کتاب بنویسم، اما نمی‌کنم. واقعیت روایی من خیلی هیجان انگیز نیست، اما هنوز هم می خواهم چیزی را به اشتراک بگذارم. تجربه من با تایلند بر اساس 14 سال تفریح ​​تعطیلات و اکنون شش سال اقامت طولانی مدت است که تحت شرایط سخت توسط مقامات تایلند مجاز است. ماندن در اینجا بی خطر نیست، کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. خرابی با پلیس مهاجرت، فقط چند مورد را نام برد. نحوه کار مردم اینجا، از جمله، تمدید سالانه، کاغذبازی و ضرب و شتم پول، مزخرف است. مبالغ مورد نیاز برای اقامت طولانی مدت نیز نامتناسب است. من یک خانه دار از میانمار دارم و وقتی می بینید که شرایط اقامت بر آن گروه تحمیل شده است، برای گفتار بیش از حد پوچ است. آن زن در 2 سال قبل از اقامتش تقریباً دو ماه از درآمد خود را از دست داده است. بعد از آن بیمه درمانی و پوشش وجود دارد که برای بسیاری از ما سردرد است. البته مگر اینکه با توزیع پول جلوی صف بوده باشید که این نقشی ندارد. فسادی که در اینجا نیز در همه جا دیده می شود و بخش قابل توجهی از آن اصلا شرمنده نیست. «زیبایی مملکت» هم یک امر عادتی بوده و به نظر من اغراق شده است. درخت نخل در مقابل درخت توس سفید. تا جایی که به من مربوط می شود، هلند قطعا جذابیت خود را دارد.

    من برای آرامش خاطرم به تایلند آمدم، اما مقامات هلندی و تایلندی مرتباً آن را مختل می کنند. تأثیرات منفی (کاهش) بر حقوق بازنشستگی و مستمری دولتی ممکن است شناخته شده باشد. افرادی که بیشتر این وبلاگ را می خوانند، کلاه و لبه همه شرایط را می دانند، بنابراین نیازی به توضیح بیشتر نیست. هنوز هم آزار دهنده است. رها كردن آن مشكل من است و انجام كارهاي مزخرف چيزي نيست كه من از آن جدا شده باشم، اما در اينجا نمي توان از آن فرار كرد. تو مجبوری. چیزی که من به غیر از دوره های تعطیلات مخالف بوده ام، رعایت ذهنیت خاصی در میان گروه های مختلف جمعیتی و به ویژه جامعه تایلندی است. آن گروه (بزرگ) علاقه چندانی به مسائل زیست محیطی ندارند و در ایجاد آشفتگی بهترین هستند. خیلی جاها آشفته است و تقریباً هیچ کاری از سوی دولت انجام نمی شود. شما همچنین خشونت زیادی را در بین بشریت می بینید و روشن کردن فیوز کمی نیاز دارد. معمولا با پاهای کوچک ارائه می شود، اما به سرعت روی انگشتان پا می گذارد. آلودگی هوا را نمی توان در اینجا فیلمبرداری کرد. رفتار ترافیکی که می توان آن را بسیار منفی دید. هر روز مردمی را می بینید که دیوانه کننده ترین جنایت ها را انجام می دهند و کشته ها و مجروحان حرف های زیادی می زنند. گروه خاصی از گردشگران نیز خاری در چشم من هستند که فقط برای فحشا و گرم نگه داشتن صندلی های بار و در عین حال لذت بردن از نوشیدنی های الکلی می آیند. این امر با عرضه گسترده روسپی‌های «ارزان» ناشی از کمبود آموزش، رفاه نابرابر و نظارت ناکافی بر مقررات مربوطه توسط مقامات، که به طور منظم در آن شرکت می‌کنند، دامن زد.

    تایلند سرزمین تایلندی هاست، اما سرزمین پشه های تایلندی نیز هست و آنها اغلب مرا شکار کرده اند، بنابراین هر روز خارش داشتم. مالیدن اعضای بدن و اسپری کردن در خانه برای مقابله با این امر هزینه زیادی دارد و بنابراین فقط شلوار و جوراب بلند بپوشید تا تا حدودی خارش نداشته باشید. می‌توانم ادامه دهم، اما چیزهای مثبتی نیز وجود دارد، مانند دوست دختر دوست‌داشتنی‌ام و یک گروه خوب از مردم تایلند که به حلقه دوستان و آشنایان من تعلق دارند. اینکه بتوانم ارزان بیرون بروم، غذاهای خوشمزه و اینها هنوز تعادل را برای من حفظ می کند. بنابراین حداقل فعلا در تایلند خواهم ماند. آیا این موضوع باقی می ماند یا خیر، آینده نشان خواهد داد. اما من خیلی وقت است که عینک های رز رنگ را درآورده ام.

  9. GeertP می گوید

    تغییر تایلند به نظر من منطقی است، درست مثل هلند.
    کل جهان تغییر کرده است، همانطور که خود ما تغییر کرده ایم.
    وقتی در سال 1979 برای اولین بار پا به خاک تایلند گذاشتم، جوانی 21 ساله بودم و تایلند را از دریچه ای کاملاً متفاوت از الان دیدم.
    مهمانی تا صبح زود در پاتایا، 2 بار در سال به مدت 3 هفته برای تبدیل شدن به جانور و سپس بازگشت به زندگی "عادی".

    در یک نقطه خاص، شما بیشتر نگاه خواهید کرد، بهانه خوبی است زیرا دیگر نمی توانید آن زندگی ویرانگر را حفظ کنید.
    جزایر کوه چانگ و کوه سامویی، فوق‌العاده در اوایل دهه 90، کاملاً با سبک زندگی من در آن زمان مطابقت داشت، من همچنین در آن زمان با همسر فعلی‌ام که اهل آیسان است آشنا شدم.

    اولین باری که برای رسیدن به آیسان کمی عادت کرد، در چنین روستایی که در ساعت 21:00 متروک است، کار چندانی برای انجام دادن وجود ندارد.
    اما برای آن چند هفته در سال خیلی بد نبود، اما زندگی دائم در آنجا موضوع دیگری است.

    تا زمانی که تو یک بچه قدیمی باشی و دوستان زیادی در آن روستا داشته باشی و از زندگی در آنجا قدردانی کنی، حالا دیگر آن را نمی خواهم.
    مهمانی های گذشته اکنون با باغبانی و کار با حیوانات، ساختن سمبال با زن و پخش آن در همه جا مبادله شده اند.

    منظور من این است که البته تایلند نیز تغییر کرده است، همانطور که من تغییر کرده ام.
    گاهی می شنوم؛ قبلاً بسیار زیباتر بود، احتمالاً به این دلیل که مردم دوست دارند چیزهای کمتر خوشایند را فراموش کنند.
    شما با خانواده دور یک اجاق زغال سنگ قدیمی می نشستید و دود زغال را تنفس می کردید، روی میز به جای شیشه کوکی، یک لیوان سیگار و سیگار برگ بود و تمام خانه سرد بود، خوشحالم از آن سال های "دنج" متعلق به گذشته هستند .

  10. piet v می گوید

    مطمئناً تایلند تغییر کرده است، برای من کشوری است که سال ها در آن بوده ام،
    بسته به آب و هوای هلند
    می تواند با هزینه های هنوز هم بسیار خوب بماند.
    به این ترتیب می توانید از بهترین های هر دو کشور استفاده کنید.

    چیزی که گاهی اوقات مانع این سبک زندگی می شود که من در اوایل تجربه کردم، یک رابطه بسیار متعهد است
    من همچنین حدود پانزده سال است که در تایلند رابطه دارم،
    وقتی من تایلند هستم با خانه او در آیسان بمان.
    اگر برای چهار تا شش ماه به هلند برگشتید تنها در آنجا بمانید.

    این رابطه مبتنی بر دوستی خوب با نقطه شروع است
    من به شما کمک می کنم و شما به من کمک می کنید.

    برای من و او هنوز بعد از این همه سال خوب کار می کند.
    در نهایت می توانم بگویم که هر چه بزرگتر می شویم بهتر و بهتر می شود.
    نتیجه گیری نهایی برای من شخصا
    تایلند برای هر دوی ما روز به روز زیباتر می شود.
    حتی اگر آخرین بار در مورد ما صحبت کنم،
    همیشه رازی پشت لبخند او باقی می ماند که هرگز نمی توان آن را کشف کرد.
    بهتر است به این ترتیب، بهتر است همه چیز را ندانید، آنچه آینده به ارمغان می آورد همچنان هیجان انگیز است.

  11. هانس استرویلاارت می گوید

    خوب تینو که این سوال را در این وبلاگ می پرسی. و همچنین خوب است که در وهله اول تجربه خود را در آن زمینه به اشتراک نگذاشتید. سپس شما هیچ پاسخی بر اساس تجربیات خود نخواهید گرفت، بلکه تنها پاسخ هایی بر اساس مشاهدات خود دریافت خواهید کرد. البته من کنجکاو هستم در مورد دیدگاه شما در مورد این موضوع. من 24 سال است که سالی دو بار برای تعطیلات به تایلند می روم و البته تجربه فرنگ هایی که سال هاست در آنجا زندگی می کنند را ندارم. این اغلب داستان کاملاً متفاوتی است. اولین تجربه من در تایلند این بود: وای چه کشور فوق العاده ای برای رفتن به تعطیلات و این احساس بعد از 2 سال تغییر نکرده است. من مشتاقم دوباره به تایلند بروم تعطیلات اما الان به خاطر کرونا در آن نیستم. من واقعاً قرار نیست 24 روز در یک هتل گران قیمت قرنطینه کنم تا 14 هفته آخر را در تایلند تعطیل کنم. این برای من ارزش ندارد. اما وقتی بعد از 2 سال و همچنین با تجربیات خودم و گفتگوهای زیادی که با مهاجرانی که مدت طولانی در آنجا اقامت داشته اند، به گذشته نگاه می کنم. نتیجه‌گیری من این است: پشت لبخندی که تایلندی‌ها هنوز 24 سال پیش داشتند، واقعاً در حال حاضر تبدیل به یک خنده شده است. آنها دیگر تایلندی 24 سال پیش نیستند. این روزها باید به عنوان فرنگ مواظب باشی که «خودپرداز متحرک» نیستی و فرض کنند که: باشه تو پیر و زشتی، اما تا زمانی که از من و خانواده ام حمایت مالی کنی، با تو می خوابم و تو را خوشحال می کنم. . اگر دیگر پولی برای حمایت از من و خانواده ام ندارید، به دنبال فرنگ دیگری می گردم که بتواند از من حمایت کند تا بتوانم زندگی خوبی داشته باشم. شاید اینطور که الان گفتم کمی خشن به نظر برسد. شما به عنوان فرنگ همیشه دوم می شوید. حمایت از خانواده حرف اول را می زند. بنابراین در واقع ما به عنوان فرنگ بر این سنجیده می‌شویم که شما چقدر می‌توانید در تأمین امنیت آینده در زمینه مالی مشارکت کنید. البته این چیزی است که من اکنون می گویم. البته، روابط زیادی وجود دارد که بر این اساس نیست. اما به شما غذای فکری می دهد. علاوه بر این، تایلند همچنان یک کشور فوق العاده برای رفتن است.

  12. هانس پرانک می گوید

    اولین سفر من به تایلند در سال 1976 بود و از سال 2011 با همسر تایلندی تبارم به طور دائم در حومه شهر در استان اوبون (آیسان) زندگی می کنم.
    آنچه در این مدت بیش از همه تغییر کرده است، البته زیرساخت است. برای مثال در سال 1976 تنها یک شرکت هواپیمایی با تنها 2 پرواز در روز به اوبون پرواز می کرد. در ابتدای سال جاری خطوط هوایی و پروازهای بسیار بیشتری و همچنین به مقاصد مختلف، نه فقط به بانکوک، وجود داشت. شبکه راه ها نیز بسیار بهبود یافته است و به عنوان مثال سال گذشته جاده آسفالت نشده ای که خانه ما در آن قرار دارد به یک مسیر بتنی تبدیل شد. و 40 سال پیش سه روز طول کشید تا با ماشین به دیدن یک خاله در ناخون فانوم از اوبون برویم، با دو شب اقامت در موکدهان، امروزه به راحتی در یک روز انجام می شود.
    شهر اوبون در آن سال ها بسیار گسترش یافته و قیمت زمین افزایش یافته است. به عنوان مثال، پدر و مادر شوهرم یک قطعه زمین را به معبدی که در خارج از شهر قرار داشت اهدا کردند. آن معبد در حال حاضر توسط شهر بلعیده شده است و زمین داده شده اکنون باید ده ها میلیون محصول دهد. خوشبختانه، تا آنجا که من می دانم، هیچ کس در مورد آن میراث از دست رفته سر و صدا نکرده است. شخصیت روستایی شهر نیز با Central Plaza و فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ و فروشگاه‌های DIY تغییر قابل ملاحظه‌ای داشته است. اما ساکنان تا حد زیادی به همان شکل باقی مانده اند. همچنین می توانید ببینید که در ترافیکی که به نظر می رسد اکثر مردم عجله ندارند و مثلاً با سبز شدن چراغ شتاب کندی وجود دارد. چیزی که اخیراً قابل توجه است خدمات تحویل زیادی است که امروزه در دسترس است و زمان در آنجا پول است و شما به وضوح می توانید آن را در مسیر رانندگی مشاهده کنید.
    نکته جالب توجه این است که دوچرخه سواری در چند سال اخیر در بین ساکنان شهر رواج پیدا کرده است و پیر و جوان، زن و مرد به آن می پردازند. این احتمالاً به این دلیل است که دیگر حداقل در شهر کار فیزیکی کمی انجام می شود. فوتبال نیز محبوب است و از چند سال قبل حتی یک رقابت کامل برای افراد بالای 50 سال وجود دارد (معجب است در هلند نیز چنین است؟) و حداقل باید سه بازیکن بالای 57 سال در زمین حضور داشته باشند. هر تیم باز هم تقریباً منحصراً ساکنان شهر هستند که این ورزش را انجام می دهند. از سوی دیگر، بسیاری از شهرنشینان نیز هستند که شروع به استفاده از فست فود کرده اند که متاسفانه در افزایش متراژ نیز قابل مشاهده است.
    اما در روستا؟ تغییر چندانی در آنجا صورت نگرفته است، اگرچه جوانان اغلب سعی می کنند در شهر کار پیدا کنند و تعداد کمی حاضر به رفتن به مزارع برنج هستند. غذا هنوز سنتی است و هنوز هم تا حدودی از طبیعت می آید. خانه‌ها نیز کمی تغییر کرده‌اند و خانه‌های زیبایی که اینجا و آنجا می‌بینید واقعاً محل سکونت کشاورزان برنج نیست. بازارهای محلی نیز با زنانی که روی تشک نشسته‌اند و سعی می‌کنند محصولات خود را در کنار فروشندگان حرفه‌ای‌تر بازار بفروشند، به همان شکل باقی مانده‌اند. و آن بازارها هنوز هم مکان اصلی برای خرید شما هستند، حداقل در مناطق روستایی.

    با این حال، قابل توجه ترین تأثیر اینترنت بر جمعیت است. به ویژه، دانش آموزان را آگاه کرده است که واقعیت دیگری غیر از آنچه در مدرسه می آموزند وجود دارد. این در جنبش دانشجویی به وضوح قابل مشاهده است. اما چیزی که من را شگفت زده می کند این است که آنها از اینترنت، فیس بوک و یوتیوب به طور خاص استفاده می کنند تا به دیگران – اغلب از خودگذشتگی – چیزی یاد بدهند یا خودشان چیزی یاد بگیرند و سپس آن را به کار گیرند. به عنوان مثال، همسرم از آن برای آزمایش چیزهای جدید در کشاورزی و باغبانی استفاده می کند و مطمئناً در این زمینه تنها نیست. اما بسیاری از معلمان نیز در اینترنت فعال هستند. به عنوان مثال، من حدود صد سایت را می شناسم که در آن معلمان سعی می کنند به کودکان تایلندی انگلیسی آموزش دهند، اغلب به شیوه ای بازیگوش. اگر من صد تا دیده باشم، باید هزاران نفر باشند. آیا این اتفاق در هلند نیز می افتد؟ نمی دانم.
    من همچنین شخصی را می شناسم که از اینترنت الهام گرفت تا یک ماشین حرکت دائمی برای تولید برق بسازد. البته نه یک ماشین حرکت دائمی واقعی، بلکه دستگاهی که باید از یک منبع انرژی ناشناخته بهره می برد. متأسفانه، او نتوانست جهان را از شر یک مشکل خلاص کند. اما همین مرد نه تنها کپی‌کننده ایده‌ها بود، بلکه با استفاده از یک برنامه ترسیمی، ماشینی نسبتاً پیچیده برای ساختن بلوک‌های ساختمانی از خاک رس طراحی کرد که پس از خشک شدن، برای ساختن دیوارها و حتی خانه‌ها مورد استفاده قرار گیرد. و بعد از طراحی دستگاه را هم ساخت و عالی کار کرد. او نقشه های ساختمانی و یک فیلم را در اینترنت قرار داده است تا دیگران نیز از آن استفاده کنند.

    چیزی که تغییر نکرده این است که مردم هنوز با من خوب هستند، پیر و جوان، زن یا مرد، فرقی نمی کند. و مثلاً وقتی برای بازدید می آیند، نباید تعجب کنید که افراد بیشتری از آنچه انتظار داشتید بیایند. به عنوان مثال، چند روز پیش یک زوج دوست با پسر، دختر و عروس و همچنین با یک دختر همسایه و یکی از دوستان دختر آمدند. اما آنها غذا و نوشیدنی آورده بودند، بنابراین مشکلی نبود. و در مورد غذا، پدر با خود ماهی چرخ کرده آورده بود تا همبرگر درست کند. او این کار را اغلب انجام می دهد. اما چیزی که تا همین اواخر نمی دانستم این بود که او این کار را به خصوص برای من انجام می دهد زیرا می داند که من آن را دوست دارم. و چیزی که من هم نمی دانستم این بود که درست کردن آن گوشت چرخ کرده شش ساعت (!) طول می کشد زیرا از ماهی با استخوان های زیادی برای این کار استفاده می کند و آن ماهی باید خیلی ریز خرد شود تا استخوان ها ریز نشوند. شما را اذیت کنید
    آنها هنوز هم مردم تایلندی خوبی هستند.

  13. کریس می گوید

    من در سال 2006 با گروهی از دانشجویان دانشگاه هلندی ام به عنوان بخشی از نوعی تبادل نظر به اینجا در تایلند آمدم. وقتی در اینجا کار می کردم، شنیدم که به عنوان رئیس برای شکل دادن به اجرای برنامه مدیریت هتلداری لیسانس به من سپرده شده است. بنابراین پس از بازگشت به هلند، مجبور شدم سفر نهایی خود را به بانکوک ترتیب دهم. پس حرکت کن
    به عنوان بخشی از آن برنامه تبادل بین‌المللی، قبلاً به اندونزی و چین رفته بودم، اما تایلند چیز خاصی داشت: رنگ‌ها، بو، فضا. همه چیز شرقی اما کمی غربی. در میان نویسندگان همیشگی این وبلاگ، من یکی از معدود کسانی هستم که هنوز به صورت تمام وقت و سپس به عنوان کارمند یک رئیس تایلندی کار می کنم. این بدان معناست که من با بسیاری از تایلندی‌ها نه تنها به صورت خصوصی بلکه به صورت حرفه‌ای نیز در تماس هستم، من در یک دانشگاه تایلندی کار می‌کنم که فرهنگ سازمانی آن تایلندی رنگ است. وقتی به تمام آن سال‌ها نگاه می‌کنم، کار کردن در اینجا با فرهنگ شرکتی تایلندی، تفکر من را در مورد تایلند کمی تغییر داده است. هرگز نمی‌توانستم تصور کنم که بوروکراسی، دوست‌گرایی، بی‌کفایتی و گستاخی چنین تأثیر مخربی بر کیفیت آموزش داشته باشد و تقریباً غیرممکن است - به دلایل عقلانی - در صورت مخالفت با چیزها، کاری در مورد آن انجام دهیم (و این به طور فزاینده‌ای در حال افزایش است. مورد).
    به نظر من، اینکه آیا تفکر شما در مورد تایلند به دلیل موقعیت خصوصی شما تغییر می کند یا خیر، ارتباط زیادی با ویژگی ها، صراحت، علایق و شبکه های شریکی دارد که با آن زندگی می کنید. اگر با یک زن یا مرد خوب تایلندی زندگی می کنید که عمدتاً در خانه است یا شغل کوچکی در روستا/شهر خودش دارد، هیچ علاقه سیاسی ندارد (به جز تماشای اخبار از تلویزیون) و شبکه او عمدتاً از اقوام و دوستانش تشکیل شده است. در روستای خود شما تغییرات زیادی در این کشور در خانه خود نمی بینید. وضعیت خود شما نیز به وضعیت فردی که با او زندگی می کنید یا با او ازدواج کرده اید مرتبط است، به طوری که به راحتی نمی توانید به طور مستقل در شبکه های دیگر حرکت کنید. (به خصوص اگر کار نمی کنید)
    من می دانم در مورد چه چیزی صحبت می کنم زیرا دو شریک تایلندی در تایلند داشته ام و می توانم تفاوت را قضاوت کنم. زنی از طبقه متوسط، که برای یک شرکت ژاپنی کار می کند، با خانه و ماشین شخصی خود، اما شبکه ای بسیار محدود که عمدتاً از اقوام و تایلندی های روستای زادگاهش تشکیل شده است که همگی در شرکت برادرش در بانکوک کار می کردند. من اکنون با یک زن تایلندی ازدواج کرده‌ام که شریک مدیریت یک شرکت است، که شبکه‌هایی در داخل و خارج از کشور دارد (و نه با کوچک‌ترین افراد روی این کره خاکی) و مرتباً به من نگاهی می‌اندازد که در پشت صحنه چه اتفاقی می‌افتد. تایلند در بالاترین سطح. باید اعتراف کنم که در ابتدا تعجب کردم و هر چه او گفت باور نکردم. اما او بارها و بارها چیزهایی را به من می گوید که روز بعد در اخبار است. حالا دیگر نه از داستان های او تعجب می کنم و نه از محتوای آن داستان ها. مشکل این است که من واقعاً نمی توانم با کسی جز او در مورد آن صحبت کنم زیرا یا به من باور نمی شود (یک خارجی چگونه می تواند آن را بداند؟ همچنین در این وبلاگ که دائماً از من خواسته می شود به منابع مکتوب استناد کنم) یا به دلیل اطلاعات ناخوشایند است، مخفی است و ممکن است برای کسانی که آن را می شناسند یا در وبلاگ می خوانند، مشکل ایجاد کند. هر اتفاقی که از سال 2006 در این کشور افتاده است دو جنبه دارد. و اغلب فقط یک طرف آن به طور گسترده در معرض دید قرار می گیرد. و از آنجایی که همه این منابع یکدیگر را کپی و پیست می کنند، در نهایت همه ما آن را باور می کنیم.

    • هانس پرانک می گوید

      کریس عزیز،
      نگاه شما به جامعه تایلند البته با بسیاری از ما متفاوت است. و این البته آن را جالب می کند. اما یک نکته کوچک:
      در اطراف اینجا - درست خارج از شهر Ubon - چندین دانشگاه و مؤسسه دولتی وجود دارد. افرادی که در آنجا کار می کنند، به ویژه آنهایی که در سمت های تا حدودی بالاتر هستند، اغلب از سایر نقاط کشور می آیند و بنابراین کمتر می توانند به شبکه های قدیمی، خانواده و دوستان قدیمی خود بازگردند. و اگر تصمیم بگیرند در خانه ای در سایت شرکت زندگی نکنند، یک قطعه زمین می خرند و خانه ای روی آن می سازند، اغلب در میان جمعیت کشاورز، و سپس یک شبکه جدید در آنجا می سازند.
      همسرم بعد از 40 سال زندگی در هلند به تایلند بازگشت، اما نه در شهر اوبون که در آن متولد شد، بلکه در خارج از شهر در منطقه ای که نه خانواده زندگی می کرد و نه دوستان قدیمی. بنابراین، او همچنین مجبور به ایجاد یک شبکه جدید شد که اکنون هم از کشاورز «معمولی» و هم از یک مقام بالاتر تشکیل شده است. این که او - و من - به پشت صحنه نگاه کنیم البته اینطور نیست، اما چنین جدایی شدید بین شبکه ها که به نظر می رسد پیشنهاد می کنید احتمالاً بیشتر در بانکوک قابل استفاده است تا حومه شهر.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم