من در یک ساختمان کاندومینیوم در soi 33 زندگی می کنم. در بانکوک. هر روز چیزی برای آن وجود دارد. گاهی اوقات خوب، گاهی اوقات بد، اما اغلب برای من تعجب آور است.

ساختمان کاندومینیوم توسط یک خانم مسن اداره می شود. بهش زنگ میزنم مادر بزرگ، زیرا او هم از نظر موقعیت و هم از نظر سنی است. مادربزرگ دو دختر (دوآ و مونگ) دارد که مونگ صاحب ساختمان روی کاغذ است.

من این را نمی دانستم تا اینکه از وزارت کار خواستم آدرس دفترچه مجوز کارم را تغییر دهد. سپس به یک کپی از صاحب ساختمان نیاز داشتم. دوآ طلاق گرفته است (اما در قسمت بعدی بیشتر در مورد آن) و مونگ با یک افسر پلیس ازدواج کرده و یک دختر دارد.

مادربزرگ و پدربزرگ مثل سگ و گربه زندگی می کنند

مادربزرگ با پدربزرگ ازدواج کرده است. این شما را شگفت زده نخواهد کرد. این زوج مانند سگ و گربه زندگی می کنند و منظور من مانند سگ و گربه نیست که اینجا در تایلند در بسیاری از معابد زندگی می کنند. آنها همیشه در مورد هر چیزی و هر چیزی حرف و دعوا دارند. در مورد چیزهای کوچک بلکه در مورد چیزهای بزرگ در زندگی.

این منجر به این واقعیت شده است که پدربزرگ در سال های اخیر اغلب به دنبال "نجات" خود با زن دیگری بوده است. معمولاً برای مدت زمان کوتاه تری، اما اکنون زنی را پیدا کرده است که مدت زیادی با او معاشرت داشته است. مادربزرگ این را می داند و آن را دوست ندارد. پدربزرگ درآمد خودش (حقوق بازنشستگی) دارد، وصول خودش را دارد و - تا جایی که مادربزرگ اجازه می دهد - آنچه را که دوست دارد انجام می دهد.

وقتی در کاندو حاضر نمی شود، مادربزرگ او را تهوع صدا می کند. و اگر کار نکرد، دائو یا مونگ با او تماس خواهند گرفت. او دیگر مادربزرگش را دوست ندارد، اما عاشق دختران و نوه هایش است. بنابراین: من پدربزرگ را هر روز نمی بینم، اما مرتب او را می بینم. و وقتی مادربزرگ در اطراف است همیشه دعوا وجود دارد.

مادربزرگ پنی عاقل است، پوند احمق است

مادربزرگ، همانطور که انگلیسی ها به زیبایی می گویند، "penny wise، pound foolish" است. او به شکلی شیدایی خسیس است. حداقل: وقتی صحبت از ساختمان کاندو و خدمات رسانی به ساکنان می شود. من خودم مجبور شدم حدود نه ماه برای یک درب حمام جدید صبر کنم و اکنون ارزان ترین درب حمام را پیدا کردم.

خشک‌شویی و رستوران اکنون تعطیل شده‌اند، زیرا مادربزرگ هیچ امتیازی - از نظر پولی - به اپراتورهای جدید هر دو تسهیلات نمی‌دهد: حداقل همان اجاره و همان پیش پرداخت اپراتورهای قدیمی.

به نظر می رسد که ساکنان از بسته بودن تسهیلات شکایت دارند (و اینکه برخی از مستاجران به ساختمان جدیدتر در 200 متری پایین سوئی نقل مکان کرده اند) برای او چندان جالب نیست زیرا از نرخ بالای جای خالی شکایت می کند، اما آن را به آن مربوط نمی کند. رفتار خودش پدربزرگ گاهی انگشتش را روی محل درد می گذارد و بعد البته دوباره دعوا می شود. به نظر می رسد "دایره زندگی" در soi من.

کریس دی بوئر

7 پاسخ به “زندگی در تایلند: Wan di, wan mai di (قسمت 1)”

  1. از پا افتادن می گوید

    "وان دی، وان مای دی" به معنای زمان خوب، زمان بد است.
    این کاملا درست نیست.
    به معنای "یک روز خوب، یک روز بد" است.
    وان یعنی روز Weela یعنی زمان. 😀

    • افزودنی ریه می گوید

      احتمالاً Thias را از یک کتاب یاد گرفته‌ام... Wan dee، wan maa dee به معنای روزهای خوب و بد است و تقریباً در همه جا در تایلندی استفاده می‌شود. ضرب المثل ها هرگز به معنای واقعی کلمه ترجمه نمی شوند. فکر می‌کنم تایلندی‌ها اخم می‌کنند وقتی می‌گویید weelaa dee، weelaa maize dee. و حتی از نظر آوایی نیز صحیح نیست زیرا زمان "ویلا" نیست بلکه "ولا" است با e کوتاه و صدای بلند روی الف.
      درست مانند زبان فرانسه به عنوان مثال: خندیدن سبز در هلندی در فرانسوی rire "jaune" (زرد) است. ضرب المثل ها مختص یک زبان هستند. فقط به فرانسوی بگویید: il rit vert….

      • تینو کویس می گوید

        wan die: wan mâi die به معنای "زمان خوب، زمان بد" است، درست است.
        اما เวลา 'weelaa' 'time' واقعی است با یک –ee- طولانی، بلند –aa- و دو میانی صاف.
        เวลานอน weelaa no:hn "وقت خواب"
        เวลาเท่าไร weelaa thâorai "ساعت چند است؟"

        • کورنلیس می گوید

          من فقط "wie laa" را می‌شنوم، با قسمت آخر کمی طولانی‌تر – و تلفظ بالاتر از قسمت اول……….

      • رود می گوید

        ترجمه گوگل در مورد تلفظ زمان نظر متفاوتی دارد.
        صدای افزایشی در a وجود ندارد و تلفظ e کوتاهتر از a است، اما این احتمالاً بیشتر به این واقعیت مربوط می شود که a در انتهای کلمه است.
        احتمالاً هجاهای یک کلمه به طور خودکار کوتاه تر از آخرین کلمه تلفظ می شوند.
        هنگام ترجمه و تلفظ کلمه time و کلمه April در تایلندی به تلفظ گوش دهید.

        در کلمه เวลา = زمان نیز هیچ نشانه ای برای آن لحن صعودی یا یک e کوتاه وجود ندارد.
        سپس این کلمه باید از قوانین عادی تلفظ استثنا باشد.
        من یک کتاب دیگر تایلندی برای مبتدیان پیدا کردم و تلفظ آن به صورت wee-laa نوشته شده است.
        بنابراین دو بار طولانی و بدون افزایش تن.

  2. رودولف می گوید

    ผ่านร้อนผ่านหนาว… فان رون فان نائو….در زمان های سرد و یا روزهای خوب، اوقات بد

  3. کریستینا می گوید

    دوباره خوشحالم که داستان ها و تجربیات شما را می خوانم سلام کریستینا


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم