عکاسی Nieuwland / Shutterstock.com

«پلیس بهترین دوست توست» شعاری بود برای بهبود چهره هرمنداد ما در دهه هفتاد. خب، پلیس مطمئنا بهترین دوست من نیست. این واقعیت که شعار واقعاً خوب نبود، توسط رئیس پلیس فرانک پائو تأیید شد: «پلیس بهترین دوست شما نیست. ما کارهایی را انجام می دهیم که بهترین دوست شما هرگز انجام نمی دهد.» همینطوریه.

در بین دوستانم حتی یک افسر پلیس وجود ندارد و من با آنها ارتباط دیگری ندارم. من سابقه کیفری ندارم، هرگز دستگیر نشده ام، تنها رابطه با پلیس جریمه های (زیادی) به دلیل سرعت غیرمجاز، پارک اشتباه و غیره است. بنابراین نمی دانم چه انگیزه ای باعث می شود که کسی افسر پلیس شود.

شاید این یک حرفه خوب با جنبه های جذاب و وظایف کمتر دلپذیر باشد، شاید کارآگاه بودن یا کار کردن برای پلیس راهنمایی و رانندگی (افسر موتور سیکلت یا راننده پورشه) جذاب باشد. به عنوان مثال، فقط یک افسر پلیس محلی یا "پاسبان" در جزیره وادن بودن، به نظر من جذابیت های خود را دارد. خلاصه، نمی دانم، خوب است که پلیس وجود دارد. حرف بدی از من در این مورد نیست.

پلیس تایلند

تایلند به نظر من، پلیس نسبتاً بسیار بیشتری نسبت به هلند دارد، همچنین به رشته های مختلف تقسیم می شود. من احتمالاً همه آنها را نمی شناسم، اما مرتباً "افسران عادی"، پلیس راهنمایی و رانندگی، پلیس بزرگراه، پلیس مهاجرت و پلیس توریستی را می بینم. من هرگز در اینجا دستگیر نشدم، اما قبلاً بارها متوقف شده ام تا با من صحبت کنند و به عنوان پاداش یک کاغذ که می توانید با آن 400 بات در اداره پلیس بپردازید.

همچنین برای ویزای خود با افراد مهاجرتی تماس خواهید داشت، اما این تنها مکالمه با افسران پلیس تایلند است. من شخصاً کسی را نمی شناسم و بنابراین از انگیزه پیوستن به پلیس چیزی نمی دانم. در اصل، این تفاوت چندانی با هلند نخواهد داشت، اگرچه گاهی اوقات می شنوید که درآمدهای اضافی خوبی در تایلند وجود دارد.

پلیس توریستی پدیده ای است که ما در هلند آن را نمی شناسیم. این نام گویای همه چیز است، این سپاه برای کمک به گردشگر و رسیدگی به انواع مسائل مربوط به خارجی ها وجود دارد. اینجا در پاتایا ما آنها را عمدتاً با حضورشان در خیابان واکینگ استریت در شب می شناسیم.

آنها اطلاعاتی را در مورد انواع مسائل در اختیار گردشگرانی قرار می دهند که آن را درخواست می کنند و در صورت وجود (یک بار دیگر) مشکلات در یک دیسکو یا بار آبجو اقدام می کنند. به دلیل تفاوت های فرهنگی و زبانی، خارجی هایی که مدتی است در اینجا زندگی می کنند، به آنها کمک می کنند. این افراد پس از آن به طور رسمی داوطلب پلیس توریست نامیده می شوند.

(Worchi Zingkhai / Shutterstock.com)

داوطلب شوید

ببینید، این همان جایی است که "مشکل" من نهفته است، زیرا خارج از درک من است که چرا کسی به عنوان یک داوطلب به پلیس گردشگری ملحق شود. شما به دلایل مختلف به تایلند می روید، اما نه با طرح کمک به پلیس بدون دستمزد، درست است؟ آیا این فراخوانی است که در گذشته نمی‌توانستیم آن را انجام دهیم یا صرفاً «ماچو» است؟ راه رفتن با یونیفورمی که به سختی می توانید آن را ببینید، ممکن است جالب باشد، فقط این که پشتش نوشته «داوطلب»، که شما یک افسر پلیس واقعی نیستید.

یک جهانگرد بی خبر یا یک خارجی مست این را نمی بیند و بنابراین نمی داند که یک "داوطلب" هیچ اختیاری ندارد. او نمی‌تواند کسی را دستگیر کند، نمی‌تواند کسی را بازجویی کند، نمی‌تواند کسی را بازرسی کند، که قانوناً برای یک افسر پلیس واقعی محفوظ است. ممکن است فقط به خاطر مشکل زبانی نصیحت و واسطه شود، نه بیشتر و نه کمتر.

او یونیفرمی پوشیده است که بر کمربندش دستبند و باتوم در دست دارد. آن را به او ندادند، اما مجبور شد خودش آن را بخرد. من قبلاً گفتم که او هیچ اختیاری ندارد و به همین دلیل مجاز به استفاده از آن دستبند و باتوم نیست. من نمی دانم که چگونه در عمل کار می کند، زیرا من (خوشبختانه) با این افراد هم کاری ندارم.

داوطلبان اکثراً مردان انگلیسی زبان هستند (نه زن) و من به سختی می توانم تصور کنم که هلندی هایی نیز در آن دخیل باشند. یا آن؟

من هر از چند گاهی با تعجب به آن نگاه می کنم و این یک راز بزرگ باقی می ماند!

– پیام بازنشر شده –

36 پاسخ به “داوطلب در پلیس توریست تایلند”

  1. Bz می گوید

    هی،

    من نمی فهمم چرا افرادی هستند که نمی دانند چرا مردم در پلیس خارجی تایلند ثبت نام می کنند.
    برای کوتاه نگه داشتن یک داستان بسیار طولانی، می خواهم از مردم بخواهم تصور کنند که برای مثال در خیابان واکینگ استریت پلیس وجود ندارد!
    اگر نمی توانید آن را تصور کنید، از شما می خواهم که یک روز را با یک داوطلب بگذرانید.
    امیدوارم مردم در آن زمان متوجه شوند که حداقل مقداری احترام برای این داوطلبان مناسب تر از ایجاد این تصور است که ما در اینجا با یک سری افراد شکست خورده روبرو هستیم که به دنبال قدرت هستند.
    چنین عقیده ای بیشتر از داوطلبان در مورد فردی که آن را بیان می کند می گوید.
    ظاهرا کمک به همنوع نیازمند در دایره واژگان همه نیست.
    به نظر من مناسب تر است که برای داوطلبانی که مایل به انجام این وظیفه مفید هستند، احترام قائل باشم.
    زبان اغلب مانع بزرگی برای حل بسیاری از مشکلات است، بنابراین شخصاً فکر می کنم این تخم کلمب است که پلیس تایلند در اینجا به آن دست یافته است.

    در پاسخ به بیانیه مدتی مجبور شدم این باد مخالف را بیان کنم.

    با احترام. Bz

    • l.سایز کم می گوید

      همیشه پلیس در واکینگ استریت حضور دارد. سه سال پیش، پلیس بیشتری درخواست شد و
      تا دیگر به داوطلبان اجازه کار در واکینگ استریت داده نشود. به دلیل قدرت محدودی که داشت
      قطعا بدون ارزش افزوده

      اگرچه من به کمک بی‌تردید آنها احترام می‌گذارم، اما از اینکه در موقعیت‌های مختلف متوجه شدم که آنها تایلندی صحبت نمی‌کنند، بسیار شگفت‌زده شده‌ام، که در برگه‌های قرار نیز ذکر نشده است.
      و سایر مهارت های زبانی در زبان انگلیسی بسیار ضعیف است.

  2. ژانویه می گوید

    بز، من برای همه احترام قائل هستم، اما تنها 2 نفری که در پلیس توریستی می شناختم، اولاً یکی از منطقه آرشوت بودند که در کارگاه های ساختمانی در حال دزدی دستگیر شدند و اکنون کمی نمایشگر یا در واکینگ استریت هستند و دیگری. کسی که در بلژیک تحت تعقیب بود و این حق را داشت که بلژیکی ها و هلندی ها را به دروغ متهم به کار بدون مجوز کند. خود را در میان دوستان فلاندری و هلندی خود به خوبی آگاه کنید. بنابراین من هم خیلی به آن داوطلبان فکر نمی کنم.

    • دریایی می گوید

      جان جان، بین این همه گندم کاه هست. چرا همه را با یک برس تار می کنیم؟

    • از پا افتادن می گوید

      درست است، من هم این مرد را می شناسم. (F.M.)

      آنها به عنوان داوطلب ویزای سالانه رایگان دریافت می کنند.
      اما این مرد امکانات اضافی رایگان زیادی دارد. او تقریباً هرگز پولی برای غذا یا نوشیدنی نمی‌پردازد و از اینکه خارجی‌ها را جریمه کنند خجالتی نیست.
      فکر می کنم اکثر داوطلبان خوب هستند.

      • فردی می گوید

        پیتر عزیز،

        شما می توانید نام من را به طور کامل ذکر کنید، مشکلی نیست!، اما حالا خیلی زیاده روی کرده اید.
        من این متن را ترجمه خواهم کرد و عواقب آن را خواهید شنید.
        من پلیس توریستی را ترک کردم و مهم نیست این بار شما برنده خواهید شد.
        با این حال هیچ داوطلبی ویزای خود را دریافت نمی کند، برعکس، شما حتی نیاز به ویزا و مدرک خوبی دارید.
        توانایی نشان دادن رفتار اخلاقی برای تبدیل شدن به بخشی از سپاه داوطلب.

        من در گذشته به بسیاری از گردشگران کمک کرده ام که مشکلات و همچنین واکنش های منفی زیادی داشته اند
        الان اینجا در پاتایا باید بشنوم که من بلژیکی ها و هلندی ها را به دلیل نداشتن مجوز کار منتقل کرده ام !!!!!!. من نمی دانم چگونه به آن رسیده اند!، من هرگز یا هرگز به این موضوع فکر نکرده ام و چرا باید؟ من واقعاً از آن کار به خاطر آن لذت بردم
        اینکه می‌توانم به گردشگرانی که در خیابان‌های پیاده‌روی مشکل داشتند کمک کنم، اما متأسفانه هموطنانم و برخی هلندی‌هایی که من را از روی مو می‌شناسند، به من بدگویی می‌کنند.
        از خائن و غیره……. دلیل قطع من هم همینه

        خوشبختانه، گاهی اوقات هنوز از طریق فیس بوک پیام هایی از افرادی دریافت می کنم که می خواهند از کمک من در گذشته تشکر کنند، اما آنها بلژیکی یا هلندی نیستند!

  3. تفتیش عقاید می گوید

    هیچ احترامی برای آن وجود ندارد. یک بار چنین ابرمرد رقت انگیزی با کت و شلوار به او نزدیک شد و من او را به جای خود - در مجاورت همکاران تایلندی اش - گذاشتم. ارقام بی فایده

  4. ژاک می گوید

    به راحتی می توان حدس زد که چرا خارجی ها می خواهند به پلیس تایلند کمک کنند. انگیزه های مختلفی برای این کار وجود دارد. بسته به دیدگاه خود نسبت به پدیده پلیس (داوطلب) و نگاه شما به زندگی می توانید از منظر مثبت یا منفی به آن نگاه کنید. هلند نیز داوطلبان پلیس دارد و من برای این گروه از مردم که در اوقات فراغت خود سهم مهمی در ایمنی و کیفیت زندگی در کشور ما دارند، احترام زیادی قائل هستم.
    من، به عنوان یک افسر پلیس سابق، طبیعتا جنبه مثبت را در نظر می‌گیرم و فکر می‌کنم که استفاده از داوطلبان در تایلند، از جمله به دلیل دانش زبان خارجی، قطعاً ارزش افزوده‌ای دارد. اگر توریستی دچار مشکل شود، باید اقدام مناسبی انجام شود و در صورت عدم وجود اطلاعات صحیح، این امر به نفع تحقیق نخواهد بود. من نمی دانم معیارهای کار به عنوان داوطلب در اینجا در تایلند چیست و من خودم روی آن کار نمی کنم. در هلند، قانون از نظر شرح وظایف روشن است: وظیفه پلیس، تابع مقام صالح و مطابق با قوانین قانونی قابل اجرا، تضمین حفظ مؤثر نظم عمومی و ارائه کمک به کسانی است که به آن نیاز دارند. . من بیش از 40 سال کار کرده ام تا آن را در هلند ایمن و قابل زندگی کنم و این بیش از حد کافی است و شما را احساس سرما نمی کند. ثواب دنیا هم هست و بهترین سکانداران در ساحل هستند. این در مورد منتقدی نیز صدق می‌کند که نمی‌داند چه چیزی باعث می‌شود کسی به پلیس ملحق شود، حتی اگر به عنوان یک داوطلب باشد و بخواهد مشارکتی داشته باشد. مطمئناً اگر هدف اصلی شما در تایلند نوشیدن آبجو زیاد و باردار کردن تعداد زیادی از زنان باردار باشد، خیر. در هر صورت، شما باید بتوانید بی عدالتی را تحمل کنید و آماده باشید تا در مبارزه با آن فداکاری های لازم را انجام دهید. در واقع پلیس یک شر ضروری است. سال‌ها پیش، از جمله، در نتیجه بی‌قانونی و موقعیت خشونت، که قبلاً در دست افراد آشفته و گروه‌هایی از مردم (سازمان‌ها) بود که اغلب ثروتمند بودند یا خشونت را راه‌حل همه چیز می‌دانستند، پدید آمد. که سر راهشان آمد همه چیز تا زمانی که آنها به راه خود رسیدند و مسئول بودند.
    هلند برای اداره یک کشور و قابل زندگی و ایمن ساختن آن، نظریه سه قدرت را برگزیده است. جدایی قدرت ها. قوای قضائیه، مقننه و مجریه. قوانینی تصویب شد و باید اجرا می شد و انحصار خشونت در اختیار پلیس قرار گرفت، پلیس نیز از طریق آموزش و تسلیح برای این کار مجهز بود. هنوز هم همینطور است و فکر نمی کنم در تایلند تفاوت زیادی داشته باشد. بدون قوانین و قوانین قانونی و اجرای کافی، جهان آشفته است. شما قوانین را به 15 میلیون نفر در یک تکه زمین بسیار کوچک دیکته می کنید، زیرا در این صورت ارزش های درست را نشان می دهید (نسخه اقتباسی من از آهنگ شناخته شده).

    همه فقط کاری انجام می دهند و اخبار مربوط به خشونت در تایلند و جنایات ترافیکی و حجم انبوه فحشا را از تلویزیون تماشا می کنند. یک شهروند معمولی همیشه در برابر کسانی که شرارت می کنند و به عنوان یک سبک زندگی بد نشان می دهند شکست می خورد. برگرداندن شر به بدی نتیجه مطلوب را به همراه نداشت و اغلب یک گزینه نبود. ضعیف‌تر در میان ما همیشه بازنده است و باید در برابر قوی‌ها، قدرتمندان یا جنایتکاران محافظت شود. همینه که هست. مایه شرمساری است که در بسیاری از نقاط جهان از پلیس یا ارتش سوء استفاده می شود، تا حدی به دلیل نفوذ رهبران فاسد (دولت) که منافع خود را در اولویت قرار می دهند.
    چنین سازمانی نمی تواند بدون مبنای دموکراتیک (حکومت قانون) کار کند. من این فرصت را داشته ام تا به جامعه ای امن تر و قابل زندگی تر کمک کنم و از کسانی که به کمک نیاز داشتند تشکر فراوانی دریافت کرده ام. سهم بسیاری از افراد دیگر در این کره زمین حدس هر کسی است و اگر کفش مناسب است، آن را بپوشید. اما باور کنید دنیای بدون پلیس، عدالت و قضاوت صادق، من نمی‌خواهم به آن فکر کنم و اگر عقل سلیمی داشتید، شما هم باید فکر کنید و می‌توان از این جور سوالات اجتناب کرد.

    • توماس می گوید

      همینطوریه. و علاوه بر این، اگر بدون تقصیر خودتان نیازی داشته باشید، خوشحال خواهید شد که شخصی قابل اعتماد وجود دارد که راه را می داند و به زبان شما یا زبان شناخته شده دیگری صحبت می کند. پس این خیلی خوب است که آنها آنجا هستند. متأسفانه، وجود سیب های بد نیز اجتناب ناپذیر است.

      • ویلم می گوید

        نکته عجیب این است که هیچ کس در تایلند بلاگ گزارش نمی دهد که این پلیس مهاجرت به او کمک کرده است.
        احتمالاً به این دلیل است که ما هلندی‌ها مردمی متمدن هستیم، بنابراین با این شکل از پلیس جعلی در تماس نیستیم.

        • شوخی تکان دادن می گوید

          خوب من می توانم اکنون به آن پاسخ بدهم، یک بار در ایستگاه پلیس Soi 9 توسط یک بلژیکی که به زبان تایلندی مسلط بود به من کمک کرد و فقط در ایستگاه کار می کرد، نه در خیابان، این کمک فوق العاده بود، و من بقیه را می دانم. همچنین چند پلیس توریستی که برای قدم زدن در واکینگ استریت می‌روند، و همانطور که بسیاری در اینجا ذکر می‌کنند، بله، این چیزهای ماچو از آن بچه‌ها است، به‌علاوه اگر آنها فقط کارهای روزانه را در طول روز انجام می‌دهند، کارت توریستی را نیز به گردن خود آویخته‌اند. پلیس، می گوید بیش از حد اطمینان کافی است؟

      • Cees1 می گوید

        کسی قابل اعتماد؟؟؟ با فردی در چیانگ مای آشنا شدم که او نیز داوطلب بود. اما که بعداً به دلیل پدوفیلی بودن دستگیر شد. و اطرافیان آنقدر خودنمایی می کردند که هیچکس آنها را جدی نمی گرفت

        • هربرت می گوید

          حداقل 2 استرالیایی در چیانگ مای هستند که معتقدند آنها بیشتر از هر کس دیگری هستند و من یکی از آنها را روی شماره او گذاشته ام و به او گفته ام که اگر یک بار دیگر او را در حال انجام تخلفات گیر بیاورم از او فیلم می گیرم و می گذارم. یوتیوب را بفرستید و آن را به یک آژانس تحقیقاتی بفرستید و بعد او با مشکل بزرگی روبرو شود.

    • راب وی. می گوید

      ژاک عزیز، من فکر می کنم کار پلیس (داوطلبانه) و امثال آن (از جمله دفاع) تقریباً دو نوع نامزد دارد. از یک طرف کسانی که می خواهند جامعه را بهبود بخشند و دوست دارند به مردم کمک کنند. البته بدیهی است که به عنوان یک عامل (داوطلبانه) می توانید به خوبی به افراد نیازمند و مشکلات کمک کنید. به کمک به قربانیان دزدی، حمله و غیره فکر کنید. از طرف دیگر، متأسفانه، خروس های تشنه قدرت نیز وجود دارند که اقتدار برای آنها همه چیز است: لگد زدن محکم، لگد زدن (و البته لیسیدن). بعضی از افراد هستند که وقتی می توانند مانند سگ به کسی پارس کنند و نشان دهند که "مسئول" هستند، برایشان سخت است. من نمی دانم که آیا داوطلبان تایلندی بسیاری از این افراد را جذب می کنند یا خیر، امیدوارم نه. این سیب های بد هستند که وجهه بندگان اجتماعی و انسانی را خراب می کنند.

      من شخصاً خودم را به پلیس (داوطلبانه) گزارش نمی کنم. یونیفرم brrr... اصلاً چیز من نیست. من ترجیح می دهم بدون پوشیدن کت و شلوار یا پوشیدن راه راه روی شانه ام به مردم کمک کنم. در حال حاضر لباس فرم البته برای شناخت لازم است، اما من از این راه راه ها می ترسم. من تا آنجا که ممکن است به دنبال برابری هستم و به جای کار از بالا به پایین از پایین به بالا کار می کنم (اجازه دهید افرادی که بالاتر از درخت هستند در قبال افراد پایین تر از نردبان پاسخگو باشند). اما هرگز نگو هرگز، چه کسی می داند، ممکن است روزی دوباره در تایلند زندگی کنم و ببینم چگونه می توانم به دیگران خدمت کنم. فکر می‌کنم ترجیح می‌دهم معلم شوم تا افسر پلیس، اما اگر پلیس داوطلب بودن به افراد بیشتری در راه کمک می‌کند، چرا که نه؟

      به طور خلاصه: من اولین برداشت گرینگو را درک می کنم، من آن رفلکس تعصب آمیز را نیز دارم: "آیا او یک فرد دوست داشتنی اقتدارگرا نیست؟" (که به نظر می رسد تایلند بیش از حد متوسط ​​را جذب می کند)، اما مطمئناً مجاز است. افسران پلیس خوب (داوطلب) و همه آن افرادی که به شیوه خود واقعاً به فکر همنوعان خود هستند و فقط می خواهند "خوبی کنند". کلاه بر سر و همه قدردانی از آنها.

  5. هندریک اس. می گوید

    حداقل 1 (نماینده خارجی) در پاتایا وجود دارد که جریمه صادر می کند.

    او همیشه در دوربرگردان دلفین می ایستد/ایستاده بود و حتی با صدای بلندتر از همکاران تایلندی اش، با کتابش آماده اشاره می کرد.

    • Cees1 می گوید

      و آیا افرادی هستند که برای آن هزینه کنند؟ او باید فوراً همه چیز را به یک "همکار" فاسد بپردازد در غیر این صورت خودش دستگیر می شود. زیرا همانطور که قبلاً گزارش شده است. این داوطلبان اصلاً اختیاری ندارند. آنها باید به گردشگران کمک کنند. اما آنها فقط در حال قدم زدن هستند. و در چیانگ مای
      آنها به پلیس کمک می کنند تا افراد بدون گواهینامه رانندگی را "جریمه" کند. یعنی آنها به پلیس کمک می کنند تا جریمه رسمی ننویسند، بلکه آنها را با 200 یا گاهی 300 بات بخرند.

  6. هاب می گوید

    من همچنین هیچ پلیس داوطلبی را نمی شناسم، اما برخی را می شناسم که در مدارس معمولاً چند ساعت در هفته برای کمک به معلم انگلیسی کمک می کنند. آنها همچنین لباس هایی با برچسب "داوطلب" در پشت دارند. این بلیط رایگان آنها برای ویزای غیر مهاجرتی یک ساله است. بنابراین، برای راحتی، فرض می‌کنم که افرادی که در پلیس هستند نیز از این حق برخوردار هستند و بنابراین مجبور نیستند برای یک سال مهاجرت یا ویزا را طی کنند.

  7. فرانسهمستردام می گوید

    من (خوشبختانه) هیچ تجربه ای با این داوطلبان ندارم، اما در هلند نیز 3000 نفر به عنوان داوطلب پلیس حتی با لباس و با اسلحه کار می کنند. چه چیزی می تواند الهام بخش آن افراد باشد؟

    • ژاک می گوید

      چه نظر بدی فرانس. این موضوع شما را تحت تاثیر قرار می دهد و به درد شما می خورد. من را نیز کمی ناامید می کند زیرا خواندم که شما غالباً از همه چیز مطلع هستید و به نظر می رسد که برای این کار تحقیقات لازم را انجام می دهید. من گاهی اوقات با شما موافقم، اما در این زمینه تحقیر خاصی وجود دارد که نمی توانم کاملاً تشخیص دهم. از اینکه چه تعداد از آن داوطلبان بسیار آموزش دیده اند و مایلند در ایمن تر کردن هلند و زیست پذیرتر کردن آن سهیم باشند، شگفت زده خواهید شد. من می توانم افرادی را که از مواد درست ساخته شده اند با شما به اشتراک بگذارم. من نمی توانم این را در مورد تمام مهمانان بار اینجا در پاتایا بگویم که مشغول زندگی بسیار منفی هستند.

      تا جایی که به من مربوط می شود، انتقاد اشکالی ندارد. اما آن را ثابت کنید و فقط از دید خودتان آن را توصیف نکنید، زیرا در این صورت عدالت اجرا نمی شود. البته افرادی هم هستند که نمی توانند از پس تجمل پوشیدن یونیفرم برآیند، اما برای این کار نیازی به یونیفرم ندارید، شما آن افراد را در صنعت بانکداری و غیره نیز دارید. و طعنه زدن به گروه بزرگی از این قبیل.

      افراد زیادی در هلند برای پلیس کار می کنند و بسیاری از آنها تحصیلات عالی دارند.
      این تا حدودی به درجات و مناصب مربوط می شود و اینها ممکن است حتی در بین افراد غیر روحانی شناخته شده باشد. افسران جوان در خیابان اغلب تحصیلات کمتری دارند و حداقل دارای مدرک MAVO یا MBO در ابتدا هستند و بسیاری از آنها به ویژه از نظر سطح در سازمان با گذشت سالها رشد می کنند. این مهمتر است که از مواد مناسب برای رسیدگی به کار ساخته شده باشد. کشتی ای که فقط کاپیتان داشته باشد فایده ای ندارد. جایی که قبلاً یک شغل مادام العمر بود، اکنون می بینید که افراد با تحصیلات عالی اغلب به مدت 10 یا 20 سال کار را انجام می دهند و سپس به سمت های بالایی در دنیای تجارت می روند. غم انگیز اما واقعی مالی تا حدودی در این امر مقصر است و این واقعیت که هنوز سرمایه گذاری اندکی در پلیس انجام می شود نیز نقش دارد. کمبود نیروی انسانی کافی برای مبارزه با رنجی که شهروندان در همه زمینه ها به یکدیگر وارد می کنند وجود دارد. با کمتر، بیشتر انجام بده شعار سیاست است و مردم را از هم می پاشد. این امر باعث ناامیدی و تضمین می شود که جرم همچنان تاوان بخش قابل توجهی را می پردازد. ما همچنین اجازه دادیم این اتفاق در هلند بیفتد زیرا هر چیزی برچسب قیمتی دارد. علاوه بر این، در دنیای تجارت، افراد کم سواد بیشتری وجود دارند که مشارکت فعال آنها در جامعه به طور قابل توجهی کمتر از افسران پلیس است.

  8. ویلم می گوید

    نکته خنده دار این است که وقتی حدود بیست ساله بودم (1983)، نوعی گفته بود که "پسر کوچک پلیس نمی سازد".
    در زمان من معمولاً پسران با مدرک MAVO بودند که مأمور می شدند.
    من همچنین باور نمی کنم که این روزها به عنوان یک عامل شروع کننده آنقدر درآمد داشته باشید، فکر می کنم بهتر است به دنیای تجارت بروید.

    • فرانسهمستردام می گوید

      هنوز فکر نمی‌کنم برای پیوستن به پلیس باید آدم بدی باشی. من تعجب می کنم اگر یک نماینده متوسط ​​در دنیای تجارت از یک کارمند تولید فراتر برود. برای این افراد، یک افسر پلیس یک موقعیت چالش برانگیز و جالب است که دستمزد خوبی نیز دریافت می کند.

      • تینو کویس می گوید

        افسران پلیس اصلا حقوق خوبی دریافت نمی کنند. در میان آنها تعداد زیادی لامپ وجود دارد. من برخی از آنها را می شناسم. علاوه بر این، آنها کارهای مهمی را برای جامعه انجام می دهند، با ساعات کاری نامنظم، گاهی اوقات خطرناک و اغلب از نظر احساسی بسیار مضر است. آنها ارائه دهندگان مراقبت های منظم هستند. آنها اغلب بسیار مهربان هستند و به افراد و حرفه های دیگر نگاه نمی کنند.

      • جر می گوید

        همه در نهایت یک افسر مدیریت بی فایده و محکومیت مادام العمر نشستن روی صندلی در دفتر نمی شوند. برخی آرزوی شغلی چالش برانگیز و متنوع دارند.

        • برت می گوید

          در واقع، سطوح مختلف آموزش در پلیس نیز وجود دارد.
          این از MBO2-4 و حتی HBO متفاوت است

          http://www.politieopleiding.net/

          من این را به این دلیل نمی گویم که خودم یک افسر پلیس هستم یا می خواهم باشم، بلکه به این دلیل که به افرادی که امنیت ما را تضمین می کنند احترام می گذارم.

          • ژاک می گوید

            برای کارشناسان پلیس (بازپرس)، مدیران محله و مدیران از رتبه بازرس، تحصیلات عالی حرفه ای (دوره مدیر داخلی) و معمولاً دیپلم حرفه ای بالاتر الزامی است. به کارآگاهان شعبه تحقیقات مالی فکر کنید. اما بازرسان ارشد تاکتیکی و اداری نیز معمولاً در این سطح هستند. افراد تحصیلکرده دانشگاهی نیز وجود دارند که به عنوان مدیر، رئیس گروه های بزرگ افسران پلیس در انواع ادارات کار می کنند. همچنین در طول سال ها در زمینه فنی (دانش کامپیوتر و استفاده از منابع فنی) تغییرات زیادی کرده است. دانشی که باید دائما و اغلب در اوقات فراغت به روز شود. من پاسبان را با میله بلند روی باسنش دیده ام، اما در اوایل دهه 70 از صحنه ناپدید شد.

      • استیون می گوید

        "برای هر کسی، اما اینکه چرا کسی داوطلب پلیس گردشگری می شود برای من کاملاً نامشخص است. اما در واقع، همانطور که در بالا گفته شد، اگر به عنوان یک توریست دچار مشکل شوید، چه خوب است که یک خارجی وجود دارد که راه را بلد است و کمی به شما کمک می کند.

        شما قبلاً به سؤال خود پاسخ داده اید: برای کمک به دیگران، از این گذشته، خوب است که یک خارجی وجود دارد که به شما کمک می کند.

  9. مری بیکر می گوید

    گرینگوی عزیز،

    من به ندرت به پیام‌ها پاسخ می‌دهم، اما هنوز احساس می‌کنم مورد خطاب قرار می‌گیرم. من در پلیس توریستی پوکت کار می کردم. و من هلندی هستم و همچنین یک زن. نه برای اینکه ماچو باشید، نه برای جلب لطف پلیس تایلند، بلکه صرفاً برای کمک و مشاوره به خارجی ها. و خوشبختانه در بیشتر موارد با موفقیت!

    من واقعا از انجام آن لذت بردم. متأسفانه من دیگر در تایلند زندگی نمی کنم، اما اگر زندگی کنم، قطعا دوباره ثبت نام خواهم کرد.

    یک زن هلندی

  10. ایوو می گوید

    من برای این داوطلبان احترام قائل هستم، دیر یا زود ممکن است به این افراد نیاز داشته باشید، مخصوصاً در مواقع اضطراری. و به خصوص اگر به زبان تایلندی صحبت نمی کنید.

    • ایوو می گوید

      تصحیح: البته قدرتمند است

  11. جوو می گوید

    بنابراین این افراد در واقع کار می کنند.
    بنابراین نمی دانم که آیا مجوز کار لازم است یا خیر.
    من گاهی شنیده ام که داوطلب در پناهگاه حیوانات و غیره. همچنین نیاز به مجوز کار دارد.

    آیا آن داوطلبان هنوز هم می توانند کسب و کاری را با آن امتیازات اداره کنند؟

    m.f.gr

  12. دانزیگ می گوید

    اگرچه من هرگز برای پلیس کار نکرده ام و نمی خواستم برای پلیس کار کنم و نه به عنوان یک داوطلب، سال ها از داوطلب شدن به عنوان مسئول مسابقات ورزشی خود در هلند لذت بردم. من دوست داشتم این کار را تمام وقت و پولی انجام دهم، اما این به سادگی امکان پذیر نبود. انجام کار داوطلبانه اشکالی ندارد، به خصوص اگر از دل باشد. اگر کسی احساس کند که برای هر سازمانی داوطلب شده است، چه اشکالی دارد؟

  13. رانت دار می گوید

    من خانمی از پاتایا را می شناسم که به صورت انفرادی (خانم) آرایشگاه دارد. او طلاق گرفته و تنها است. او برای مدت طولانی با من در فیس بوک چت کرد تا اینکه در نهایت عکس ها و فیلم هایی از او در لباس پلیس توریستی ظاهر شد. او زیباست و سینه های بزرگی دارد. من فقط عکس ها (بسیاری از آنها) را با او به عنوان تنها زن دیده ام اما همیشه در محاصره تعداد زیادی پلیس مرد توریستی که به وضوح توجه زیادی به او داشتند. انگیزه کار داوطلبانه او این بود که از این طریق با مردان خارجی زیاد ارتباط برقرار می کرد و اگر می توانست به کسی کمک کند به یک دوست خوب ختم می شد. او همچنین به احساس غرور آمیز راه رفتن با چنین یونیفرمی اشاره کرد که مورد توجه تایلندی ها و خارجی ها در پاتایا قرار گرفت. یونیفرم خیاطی او، مانند همکارانش، به شدت در اطراف بدن شهوانی او قرار می گیرد.

  14. مرتنس آلفونس می گوید

    من گاهی اوقات با این داوطلبان گپ زده ام، اخیراً دو نفر از سوئیس، سپس یکی از اتریش، تجربه خوبی است و به همه (در جاده بنگلا پوکت بودم!) احساس امنیت بیشتری می دهد،

  15. یوهان (BE) می گوید

    من برای داوطلبی که فداکارانه برای همنوعان کار می کند احترام قائلم.
    احترام کمتری برای شخصیت های بوکیتو قائل هستم که لباس شبه نظامی با دستبند و باتوم می خرند. یک تی شرت خنثی (نه شبه نظامی) با نوشته واضح "داوطلب" در جلو و پشت و به خصوص بدون دستبند و باتوم لاستیکی به نظر من مناسب تر است.

  16. برام سیام می گوید

    در مهاجرت (در پاتایا) نیز با آنها مواجه خواهید شد. سپس آنها به شما در مراحل و تکمیل فرم ها کمک می کنند و شما را در همه چیز با سرعت بیشتری راهنمایی می کنند. این بسیار نجیب به نظر می رسد، اما مبلغ قابل توجهی نیز برای آن هزینه می شود. دقیقاً به خاطر ندارم که آنها چه چیزی خواسته اند، اما به اندازه ای است که درآمد ماهانه مناسبی داشته باشم. من فکر نمی کنم اکثر این «داوطلبان» حداقل از نظر مالی وضعیت بدتری دارند.

  17. مری بیکر می گوید

    من یک زن هلندی هستم و برای پلیس توریستی کار کردم و آن را بسیار رضایت بخش دیدم. نه برای جریمه، تنبیه یا هر چیز دیگری، بلکه برای نصیحت، واسطه و کمک به راهنمایی گردشگران و ساکنان (خارجی)!


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم