لباس در تایلند

توسط گرینگو
Geplaatst در زندگی در تایلند
برچسب ها: , ,
مارس 26 2018

من عادت داشتم پسرمان را به مدرسه ببرم، با لباسی منظم، شورت آبی پوشیده بود با تیغ تیز، پیراهن سفیدی که نشان مدرسه و نامش گلدوزی شده بود، جوراب‌های سفید درست زیر زانو و کفش‌های مشکی.

در طول مسیر ده ها کودک دیگر را دیدیم که گاهی با همان لباس، اما با رنگ های متفاوت از مدرسه دیگر به مدرسه می رفتند. در فراخوان صبحگاهی مدرسه، جایی که سرود ملی تایلند با هم خوانده می شود، حدود 1500 دانش آموز مرتب در صف ایستاده اند.

بنابراین همه بچه ها با یک لباس، آن را لباس مدرسه می نامند. بنابراین هیچ کس نمی تواند لباس های گران قیمت خود را به رخ بکشد و هیچ کس نباید از این واقعیت خجالت بکشد که والدینش پولی برای خرید لباس های زیبا ندارند. بله، در راه قبلاً دیده‌اید که بچه‌های محله‌های کوچک با لباس‌های زیبای مدرسه به راه می‌روند و مادر یا مادربزرگ با لباس‌های ساده و به اصطلاح کهنه خداحافظی می‌کنند.

بچه مدرسه ای

من به این استفاده حسادت می کنم (به تعویق افتاد)، دوست داشتم در دوران دانشجویی آن را داشته باشم. پدر و مادرم فقیر نبودند، اما من آن موقع از تجمل لباس‌های خوب خبر نداشتم. من تمام هفته را با همان شلوار و ژاکت به مدرسه می رفتم (همچنین با همان لباس زیر) و فقط می توانستید ببینید که بسیاری از لباس های من قبلاً توسط برادر سه ساله بزرگترم پوشیده شده بود. دانش آموزان دیگر که اغلب فرزندان مغازه داران، پزشکان و... بودند مرتب لباس های نو و زیبا از مغازه های گران قیمت داشتند. نه، لباس های طراح نیست، چون این مفهوم وجود نداشت، مهم این بود که لباس را از کدام فروشگاه خریداری می کردید. پدر و مادرم لباس های زیادی برای کل خانواده از Wehkamp سفارش دادند، نه واقعا مد روز، اما ارزان و مزیت پرداخت هفتگی، به طوری که کمک هزینه کودک ناگهان تمام نشد.

لباس های مارک پدیده ای است که من واقعا از آن متنفرم. با یک تی شرت با حروف بزرگ ورساچه روی سینه یا شلوار جین با دولچه و گابانا روی باسنم چه کار کنم؟ این به خودی خود معمولی نیست تایلندی، اما تفاوت بزرگ با کشورهای غربی این است که لباس طراحانی که در اینجا می بینید اغلب تقلبی ارزان قیمت اصلی است.

لباس فرم

در حومه شهر هیچ لباس طراح برای فروش وجود ندارد، هیچ فروشگاه گوچی یا گوس در آنجا وجود ندارد. لباس ها اغلب از تولید ارزان چینی هستند که از بازار روستا خریداری می شوند. اگر یک پیراهن یا لباس نسبتاً زیبا می بینید، اغلب یک جنگجو از یکی از اعضای خانواده است که در شهر بزرگ زندگی و کار می کند. لباس‌هایی که فرنگ می‌پوشد نیز بسیار پرطرفدار است، قبلاً به شما گفته‌ام که در روستای همسرم مردی با لباس داوری راه می‌رود که من کنار گذاشته‌ام، اما مردان و زنانی را نیز با پیراهن منچستریونایتد، آژاکس یا فایژنورد دیده‌ام. . طرفداران آنها ظاهراً همه جا هستند.

من آنقدرها عاشق یونیفرم نیستم، بنابراین لباس های گاهی زیبای آن همه افراد امنیتی مختلف مرا آزار نمی دهد. من لباس فرم (تفاوت بزرگ با کلمه یونیفرم) را در بانک ها، رستوران ها، مغازه ها و شرکت ها دوست دارم. به نظر من این یک حافظه ارزشمند به شرکت می دهد. در هلند که عمدتاً به دلیل هزینه ها تقریباً غیرقابل تصور است.

من یک افسر پلیس مد نیستم، اما می توانم از لباس های زیبا قدردانی کنم. "لباس های سرویس" دختران بار و دیسکو به معنای واقعی کلمه در حین کار زیاد نمی پوشند، اما اگر بعد از کار آنها را در یک دیسکو پیدا کنید، به طور کلی زیبا، سکسی و با لباس شیک به نظر می رسند.

لباس های تعطیلات

در مورد فرنگ ها اغلب نمی توان چنین گفت. من اغلب فکر می کنم، شما کمی نجابت و حس استاندارد دارید. بله، روزها هم فقط با شلوار اسپرت در خانه قدم می زنم، اما به محض اینکه بازدیدکننده ای گزارش می دهد و فرقی نمی کند چه کسی، پیراهن می پوشم. در سینه برهنه من در موتور به شهر؟ به هیچ وجه! و وقتی شب بیرون می‌روم، آن را با شلوار جین و پیراهن و مطمئناً نه در آن شلوارهای استتاری بدقولی یا با یک پیراهن آبجو یا یک تی شرت با آن کامنت‌های به اصطلاح خنده‌دار مثل «پسران خوب به بهشت ​​می‌روند، بد» نیست. پسرها به پاتایا می روند. در طول روز، بسیاری از فرنگ‌ها در امتداد بلوار پاتایا قدم می‌زنند یا با لباس‌های تعطیلات می‌گردند، اما ترکیبی از پیراهن و شلوار واقعا غیرممکن را می‌بینید. صندل با جوراب و (خیلی) شورت، چطور می توانید خود را اینطور نشان دهید. من حتی نمی خواهم در مورد موخوره ها یا تشک های گردن و خالکوبی ها صحبت کنم.

لباس‌ها در مورد لباس‌های تعطیلات نیز مرد را می‌سازند و آن پسرهایی که از نظر من آنقدر بد لباس هستند، هر چقدر هم که می‌توانند خوب باشند، بلافاصله یک مهر منفی از من دریافت می‌کنند.

– پیام بازنشر شده –

31 پاسخ به “لباس در تایلند”

  1. فرانسهمستردام می گوید

    گرینگو بیان می کند که تفاوت زیادی بین لباس یکنواخت و یکنواخت وجود دارد.
    من آن را اینطور نمی بینم. این هر دو به این معنی است که اعضای یک گروه خاص لباس مشابه می پوشند.
    شاید زمانی که گرینگو به «لباس‌ها» فکر می‌کند – که او به‌خصوص آن را دوست ندارد – به گروه‌های (حرفه‌ای) فکر می‌کند که سعی می‌کنند با استفاده از لباسی سخت، درجه خاصی از اقتدار را، خواه موجه یا غیر موجه، ساطع کنند (او خود به امنیت اشاره می‌کند. نگهبانان به عنوان مثال)، در حالی که او با «لباس یکنواخت» بیشتر به بانک‌ها، رستوران‌ها، مغازه‌ها و شرکت‌ها فکر می‌کند که به موجب آن‌ها باید از طریق ظرافت یا موارد مشابه، درجه‌ای از «حافظه» تراوش کند، خواه موجه باشد یا نباشد.
    این تفاوت، اگر اصلا بتوان آن را به صراحت تعریف کرد، به نظر من بسیار ظریف است تا بزرگ.
    اما شاید چیزی را گم کرده ام یا آن را نفهمیدم.

    • دیویس می گوید

      بین لباس "یکنواخت" و "یکنواخت" تفاوت وجود دارد.
      اولی اسم است، دومی صفت.
      شما هیچ تفاوتی در آن نمی بینید، اما می دانید که وجود دارد.

      «لباس» پیشاهنگان و راهنماها کاملاً متفاوت است.
      اما هر دوی آنها همیشه "یکنواخت" لباس می پوشند.
      فقط برای مطرح کردن تفاوت ظریف.

    • theos می گوید

      گرینگو به مدت 6 سال داوطلبانه با لباس تفنگداران دریایی راه می رفت. پس اگر یونیفرم را آنقدر دوست ندارید، خیلی هم بد نیست. یونیفرم بامزه ای بود

      • گرینگو می گوید

        هاها، تئو، این دلیلی است که من از لباس فرم خوشم نمی آید.
        وقتی از خدمت خارج شدم، با خودم قسم خوردم که دیگر یونیفرم نپوشم و
        علاوه بر این، دیگر هرگز کلاه، کلاه، کلاه، حبوبات یا سایر روسری ها را نپوشید.

  2. لئو بوسینک می گوید

    یک مقاله عالی دیگر گرینگو، کاملاً با شما موافقم.

  3. عاشق غذا می گوید

    من کاملا با نویسنده موافقم در پاتایا، همه آن افراد چاق و نامرتب با لباس های "تعطیلات" وحشتناک هستند. یقینا نجابت را در دوران تربیت از مادرتان به ارث برده اید. وقتی در مکان های عمومی راه می روید می توانید پیراهن بپوشید.

  4. رونالد شوت می گوید

    اوه، آن فرنگ های اروپای شمالی…. و استرالیایی ها و آمریکایی ها... اغلب استانداردهای کمی دارند. اسپانیایی ها، پرتغالی ها و تایلندی ها و غیره هرگز با سینه برهنه به تراس، ناهار یا مغازه نمی آیند، آنها حس سبکی دارند (یا تربیت بهتری داشته اند). حداقل استانداردهای بالاتری دارند. آنها سعی نمی کنند کسی را ناراحت کنند یا اشتهای او را از بین ببرند یا او را کمی بیمار کنند.

  5. موریس می گوید

    کاملا با شما موافقم جناب گرینگو. من طرفدار لباس فرم مدرسه هستم. ممکن است بلافاصله برای من در هلند وارد شود.
    و در ظاهر فرنگ های فراوان: تبعیض هم می کنم. اگر شبیه یک لقمه به نظر می رسید، مردم با شما مثل یک لقمه رفتار می کنند.
    پوف خوبه
    .

  6. جان چیانگ رای می گوید

    مزیت لباس فرم مدرسه این است که هر کودک صرف نظر از پیشینه اجتماعی خود می تواند احساس برابری با سایر کودکان داشته باشد.
    همچنین بلافاصله برای کادر آموزشی مشخص نیست که آیا کودک از خانواده ای به اصطلاح بهتر است یا خیر.
    رقابت پوشاک و به خصوص برندهای گران قیمت بین کودکان که از بسیاری از کشورهای اروپایی شناخته شده است، گهگاه شکل مضحکی به خود گرفته است.
    من فکر می‌کنم که بسیاری از والدین در اروپا از آن استقبال می‌کنند، اگر الزامات یکسانی در آنجا وجود داشته باشد.

  7. DJ می گوید

    خوب، فکر می کنم تا حد زیادی منظور شما را متوجه شده ام. لباس پوشیدن تا حدی در مکانی که برای همه غیر از ساحل در دسترس باشد، در واقع چندان مناسب نیست.
    اما در غیر این صورت، تا جایی که به من مربوط می شود، هرکسی می تواند برای خودش تصمیم بگیرد که چه بپوشد، من قصد ندارم به این موضوع بپردازم.
    من خودم گاهی اوقات در بسیاری از جاهای بانکوک با شلوارک، پیراهن، آستین کوتاه و صندل احساس کم‌پوشی می‌کنم، اما بله، در این مورد احساس راحتی می‌کنم.
    اجازه دهید کمی از این موضوع صرف نظر کنم تا خودم را در یک شلوار بلند با یک پیراهن آستین بلند و ترجیحاً کراوات که مدت هاست از آن صرف نظر کرده ام بپوشم.
    همچنین تجربه کرده‌ام که بسیاری از فرنگ‌ها که فکر می‌کنند باید این کار را انجام دهند، آنقدر عرق می‌کنند که هوای نه چندان تازه آنها را مترها جلوتر و عقب می‌برد، که بارها قهوه یا ناهار من را خراب کرده و باعث شده است که به دنبال صندلی دیگری در دوردست باشم. دوباره به من نگاه کن
    به هر حال، من هنوز این ایده را دارم که آنچه شما نوشته اید برای یک شنونده خوب در واقع چیزهای زیادی در مورد شما می گوید، اما این چیز بدی نیست…………

    • جان چیانگ رای می گوید

      البته پوشیدن شلوارک، پیراهن یا تی شرت در دمای بالا برای کسی مشکلی ندارد.
      فقط اینکه هرکسی بتواند برای هر محیطی لباس مناسب پیدا کند و بپوشد، من متاسفانه نظر دیگری دارم.
      اگرچه در همه جا نوشته شده است، اما در معابد مختلف هنوز افرادی را می بینید که ظاهراً لباس مناسب خود را پیدا نکرده اند.
      همچنین در یک صبحانه یا بوفه عصر به نظر من بسیار ناپسند است وقتی افرادی را می‌بینید که به اصطلاح پیراهن‌های بدون آستین دارند و موهای زیر بغل خود را روی غذای دیگران آویزان می‌کنند.
      غیر معمول نیست که چنین افرادی را در بوفه های ارزان، به خصوص در پاتایا، شرکت کنند.
      علاوه بر این، شکل آنها اغلب چنان چاق و چاق است که هر لباس پنهانی بهتر به نظر می رسد.
      اگر چنین شخصی که نشان می‌دهد ظاهراً چگونه لباس پوشیدن را نمی‌داند، همچنان از سازگاری در رستوران امتناع می‌کند، باید بدون رحم از ورود به این فرد خودداری کرد.

    • theos می گوید

      دی جی، آیا با آن لباس به بانک می روی؟ یا سفارت؟ یا ساختمان دولتی؟ یا مهاجرت؟ من را از اداره مهاجرت بانکوک، soi Suan Plu فرستادند زیرا یک پیراهن بدون آستین پوشیده بودم، ابتدا عوض کنید. امسال؟ 1977، فقط نوزده و هفتاد و هفت. از آن زمان من همیشه مرتب لباس پوشیده ام و اخیراً از تایلندی ها تعریف و تمجید دریافت کرده ام، زیرا آنها از فرنگ هایی که شبیه شما هستند "خسته" شده اند.

      • آرکوم می گوید

        می زند. یک بار به مدت یک ماه در یک ساختمان دولتی به عنوان کارآموز مستقر شده است. از برخی غربی‌ها، اگر بدون آستین گزارش می‌دادند، از آنها خواسته می‌شد که برای قرار جدید «لباس مناسب بپوشند» گزارش دهند. نه همان روز
        البته، در باغ شما یا با همسایگان در حومه شهر آنقدر نزدیک نیست. اما اگر با آن‌ها به شام ​​می‌روید، می‌توانید مطمئن باشید که وقتی لباس می‌پوشید یا فقط شلوار بلند و پیراهن یقه‌دار می‌پوشید، ۱۱۰ درصد از آن استقبال می‌کنند. علاوه بر این، من 110 سال در BKK کار کردم و با شلوار بلند و پیراهن نخی (بدون تمرین کراوات) به همان اندازه که با شورت یا تی شرت تازه یا گرم است. بیهوده نیست که یک کت و شلوار سافاری از یک شلوار نخی بلند و یک پیراهن با آستین بلند تشکیل شده است. در بوته ای که حتی به دلیل نیش حشرات و سمباده زدن پوشش گیاهی و غیره توصیه می شود و آخر هفته ها در ... بله پاتایا همین طور. و در ساحل لباس عوض کردم، بله، مرا دیدند که با شورت شنا و دمپایی به دریا رفتم. شما همچنین می توانید به این واقعیت فکر کنید که یک تایلندی – همانطور که هستند مغرور – ترجیح می دهد شما را در پیراهن خود ببیند تا با کت مجردی. احترام متقابل. اما اینجا هم، باربیکیو شام شنبه شب با شوهرت نیست. اندکی آداب فقط فایده دارد. و یک بدبو، که در کت و شلوار تنگ و همچنین در کت و شلوارش بوی بد می دهد.

      • DJ می گوید

        عزیزم، پیراهن آستین کوتاه همونطور که نوشتم با پیراهن بدون آستین، مثلاً پیراهن، فرق داره که بعدش زیر پیراهن میپوشم، ولی فقط وقتی سرده.
        من هرگز در هیچ جا رد نشده ام، برعکس همه جا بسیار استقبال می کنم، اما فکر می کنم اخلاق خوب و احترام من به کشور و ساکنان آن کمک زیادی به این امر می کند.

  8. آقای BP می گوید

    اول از همه، هر کسی حق دارد نظر خود را داشته باشد. هلند کشور فردگرایان است. این در لباس منعکس می شود. یونیفرم مدرسه یا لباس مدرسه اصلاً در اینجا مناسب نیست. علاوه بر این، من به عنوان یک معلم به افراد تازه وارد با موضوعی در مورد لباس آموزش می دهم. در سال‌های اخیر حتی یک‌بار هم نشنیده‌ام که دانش‌آموزی بگوید با وجود اینکه اهل چنین کشوری است، لباس مدرسه را ترجیح می‌دهد. بدون استثنا، همه والدین دانش آموزان ما فقیر هستند. آنها هنوز اجازه کار و دریافت مزایا یا کمک هزینه را ندارند.

    • جان چیانگ رای می گوید

      آقای BP، این معمولاً موضوع دیگری است که در آن نظرات بسیاری به شدت متفاوت است.
      در اکثر کشورهای غربی در قاره اروپا، ما یاد گرفته ایم که هر چیزی را که وظیفه است نپذیریم.
      حتی کودکانی که هنوز ملزم به پوشیدن لباس فرم اجباری نیستند، هرگز خود را گزارش نمی دهند که آن را بپوشند، به همین دلیل است که شما هرگز در مدرسه خود چنین چیزی نشنیده اید.
      اکثر کودکان، حتی از خانواده‌های فقیرتر، قطعاً به مد علاقه دارند و سعی می‌کنند در دوران کودکی به شیوه‌ی خود تحت تأثیر قرار بگیرند، البته با نسخه‌های ارزان‌تر.
      این که در مدرسه شما، اینطور که می نویسید، فقط بچه های خانواده های فقیر هستند، خودش یک ویژگی خاص است.
      اکثر مدارس حداقل درصد معینی از دانش‌آموزان را خواهند داشت که با تفکر غالباً مادی و مارک‌های گران قیمت لباس، رقابت مطلوبی را آغاز می‌کنند.
      و برای جلوگیری از دومی، با دادن وظایف مشابه به همه، دست بسیاری از والدین دیگر را بازی می کنید.
      اتفاقاً من از کشوری می آیم که این وظیفه بود و همیشه این را بدیهی می دانستم و هیچ مشکلی از این بابت نداشتم.
      در حالی که در مدارس امروزی که دیگر یک وظیفه نیست، رابطه حسادت و حسادت بین کودکان از همان دوران کودکی تحریک شده است.

  9. تینو کویس می گوید

    بله، آن لباس ها عالی هستند. دانش آموزان، دانشجویان، معلمان، سربازان، پلیس، کارمندان دولت، راهبان، مهمانداران هواپیما، پزشکان و پرستاران همگی لباس فرم می پوشند. باید، وگرنه ما نمی‌توانیم این جور آدم‌ها را از هم جدا کنیم و نمی‌دانیم چقدر باید تعظیم کنیم.

    من همچنین طرفدار آن هستم که همه خارجی ها موظف به پوشیدن لباس فرم باشند تا با یکدیگر برابر شوند و بلافاصله از تایلندی ها به وضوح متمایز شوند. شاید هر ملیتی رنگ متفاوتی داشته باشد. برای هلندی ها همه چیز نارنجی یا ترکیبی از قرمز، سفید و آبی است.

    • پیتردونگسینگ می گوید

      برای هلندی ها، هر چیزی که نارنجی است، چندان به درد من نمی خورد. این رنگ قبلاً توسط گروه خاصی استفاده می شود. من مرتباً آنها را می بینم که از آنجا می گذرند، اغلب پیاده. پس شاید قرمز، سفید و آبی بهتر باشد.

    • جان چیانگ رای می گوید

      من فکر می کنم که تینو نظر دیگری دارد، به طوری که او عمدا با لباس ملیت های مختلف و بیزاری خود از یونیفرم های موجود تحریک می کند.
      مطمئناً حرفه هایی وجود خواهد داشت که یک فرد به تنهایی ارزش پوشیدن لباس را ندارد، زیرا از آن سوء استفاده می کند، اما در مدارس فقط مزایای این را می بینم.
      علاوه بر این، ظاهر یک ملیت، همانطور که تینو تقریباً به شوخی بیان می کند، نباید با یک لباس نشان داده شود، بلکه باید با یک آموزش خوب نشان داده شود، که به فرد می آموزد دقیقاً کجا لباس های خاص قرار است بسیار دردناک باشد.
      و دومی همچنین می تواند با یک لباس قرمز، سفید، آبی با کلاه نارنجی اتفاق بیفتد.555

  10. هرمان69 می گوید

    بله، لباس بچه های مدرسه، زیبا، همه یکسان، پس هیچ تبعیضی نیست.
    اما برای برخی از افراد هزینه زیادی دارد که یک هزینه اضافی است.
    و شما موظف به خرید و پوشیدن آن هستید.
    در تایلند به من احساس آزادی ندهید.

    حالا نوبت فرنگ است.

    و به هر چیزی که می خورید، همه اهمیت می دهند که او چه می پوشد، و اگر ترجیحاً یک خانم زیبا باشد
    تا حد امکان کم، یا نه هههههه

    پوست برهنه، من تعداد زیادی تیاس را می بینم که گاهی اوقات در اینجا با پوست برهنه راه می روند.
    البته اگر فرنگ با سینه برهنه راه برود و بدنش را نداشته باشد، به هر حال پیش می آید.
    کمی گیج شده،

    یک مرد عضلانی با دوز لازم زیبا به نظر می رسد یا نه، خانم ها هم می خواهند چیزی ببینند، درست است؟ .

  11. یشم می گوید

    خنده دار است، من واقعاً تقریباً کاملاً متفاوت از نویسنده این قطعه فکر می کنم، به خصوص با توجه به اینکه اروپایی ها خود را لباس های ناچیز یا زشت می پوشند. من مطلقاً نمی دانم چه ارتباطی با استانداردهای بالاتر دارد که با پیراهن در مقابل پیراهن بدون آستین به شهر بروم.
    این هم ریاکارانه است: مردها دوست دارند یک جوان جذاب را ببینند که با شلوار کوتاه و پیراهن قدرتی راه می‌رود، اما اگر یک خارجی چاق که عرق کرده است، همین کار را انجام دهد چه می‌شود.
    تعیین اینکه چگونه می خواهد ظاهر شود، تا زمانی که توسط مقامات تایید شده باشد، به هیچ کس جز شخص مورد نظر بستگی ندارد.
    من فکر می‌کنم این موضوع بسیار خوبی است که به عنوان یک شخص خصوصی در مورد آن نظر داشته باشیم.

    • داود می گوید

      شما حق خوبی دارید که اینطور فکر کنید.
      اما آیا آن زیبایی جذاب تایلندی را می بینید که زیر نور مهتاب نشسته و عاشقانه به مردی که شکمش زیر کتش آویزان است خیره شده است. ساق پاهای سفیدش پر از نیش پشه، اگر کسی امیدوار باشد. ناگفته نماند زیر بغل یا ناخن های پا. این در اتاق تاندون چندان مهم نیست. ولی. مطمئن باشید که اگر روزی آن را برای خانواده‌اش ببرد، او باید یک پیراهن و شلوار بخرد و جوراب در دمپایی بپوشد.
      علاوه بر این، مقامات حداقل کد لباس برای بازدید از معبد یا موزه دارند. آیا با شلوارک و کت و شلوار به آنجا می روید و پیراهن و شلوار بلند عوض می کنید؟ یا از آنجا دوری کنید.
      اما، هر کس حق دارد نظر (اشتباه) خود را داشته باشد.

  12. جان هندریکس می گوید

    این به هنجارها و ارزش هایی مربوط می شود که متأسفانه برای بسیاری قابل درک نیست. آدم فکر می‌کند می‌تواند کاری را که قطعاً در خانه انجام نمی‌دهد انجام دهد، مخصوصاً با عرق کردن و بدبو کردن، با پوشیدن شلوارک با کت و صندل، حتی جرأت رفتن به رستوران. خوشبختانه، این افراد معمولاً از دسترسی به رستوران های بهتر محروم می شوند.

  13. راب وی. می گوید

    لباس فرم؟ Brrrr تعجب می کنم که چند نفر از طرفداران در دوران جوانی خود دوست داشتند با یونیفرم در تمام راه ها تا دانشگاه سراسری بچرخند؟ این بیشتر از تفاوت طبقاتی در نگاه اول پنهان نیست، اما بچه ها احمق نیستند، آنها پس از مدتی تعامل می دانند که آیا کسی فقیر است یا نه. در عوض، کمک هزینه فرزند را معرفی کنید تا والدین مقداری پول برای پوشاک و غیره داشته باشند. کم کم یک شبکه تامین اجتماعی و رفاه ایجاد کنید.

    اگرچه ایده تینو درخشان است. من خودم کدهای رنگی را اضافه می کنم که نشان می دهد مجرد هستید یا نه. مفید است اگر به دنبال یا می خواهید پیدا شوید. متن‌هایی مانند «من به فرهنگ تایلندی احترام می‌گذارم، ماهیانه 20,000 پول جیبی به شما می‌دهم» را می‌توان در پشت آن قرار داد. عالیه اگه خودم بگم 555

  14. الکس اودیپ می گوید

    استدلال موافقان و مخالفان لباس فرم مدرسه روشن است.
    آیا دانش آموز اساساً یک فرد در حال ساخت است یا عمدتاً بخشی از یک گروه؟

    هزینه ها نیز قابل چشم پوشی نیست.
    این خانواده ها هستند که باید این هزینه ها را متقبل شوند.
    این فقط در مورد لباس مدرسه ملی نیست، لباس های ورزشی، لباس های پیشاهنگی پسرانه و لباس های قومی (حداقل در شمال، جمعه ها) نیز وجود دارد.
    خانواده های فقیر شاید هر ماه هزار بات برای خرج کردن داشته باشند.
    این هزینه ها از بیرون به آنها تحمیل می شود.

    • داود می گوید

      لباس فرم از کیفیت بالایی برخوردار است. آنها اگر نه از طریق خانواده، از طریق خود معبد یا مدرسه منتقل می شوند. فقط کسانی که می توانند آن را بخرند، دیگران آن را دریافت می کنند. واقعاً اینطور است، حتی اگر همه دوست نداشته باشند اعتراف کنند که باید لباس‌های دست‌سوزی بپوشند. اما شما نمی بینید که از آنجایی که همه یک لباس می پوشند ;~) واقعیت این است که همه آن را می پوشند، در برابر آن شورش نمی کنند. یک سیستم خوب سر جای خودش است. اگر جامعه شروع به تفکر متفاوت در مورد آن کند، تغییر خواهد کرد. به عنوان مثال، قوانین در برخی از کالج‌های BKK یکبار کاهش یافت و دانش‌آموزان مجاز بودند در یک نقطه خاص پیراهن خود را بپوشند. این مورد به قدری بد مورد استقبال قرار گرفت که فصل بعد همه دوباره با پیراهن در شلوار بیرون رفتند.

    • تینو کویس می گوید

      آیا دانش آموز اساساً یک فرد در حال ساخت است یا عمدتاً بخشی از یک گروه؟

      این سوال خیلی خوبی است. همچنین روشن است که جوامع مختلف چگونه به این سوال پاسخ می دهند.

      جدا از هزینه، که در واقع بسیار زیاد است و بسیاری از مردم مجبورند برای آن پول قرض کنند، من هرگز نشنیده ام که یک دانش آموز یا دانش آموز بگوید که قدردان لباس های فرم است. تقریباً همه می خواهند از شر آن خلاص شوند. اما شاید من با افراد اشتباهی معاشرت می کنم.

      • جان چیانگ رای می گوید

        البته دانش‌آموزان و دانشجویان زیادی هستند که ترجیح می‌دهند یونیفرم نپوشند.
        من فکر می کنم این به این موضوع هم مربوط می شود که انسانیت به طور کلی چیزی خلاف وظیفه و قوانین دارد.
        اما اینکه بگویم همه اینها بسیار گرانتر از لباس های عادی غیرنظامی است، شک جدی دارم.
        صرف نظر از اینکه یک فرد از یک خانواده فقیر یا مرفه است، بسیاری از مردم در واقع ایده خود را از تحت تاثیر قرار دادن دیگران در ژن های خود از بدو تولد دارند.
        فقط از دید اکثر دانش‌آموزان و دانشجویان، حداکثر آن‌ها می‌توانند این مسابقه را انجام دهند، جایی که نیازی به نگاه کردن به چند بات در خانه نیست.
        رقابتی که برای اکثر افراد به خصوص در تایلند غیرقابل اجراست، باعث ایجاد ناآرامی های غیرضروری می شود و به راحتی با یک لباس حل می شود.
        کسی که فکر می‌کند خرید سالیانه یک لباس از مد روز و مد روز که بعد از چند ماه دوباره بیرون می‌رود، گران‌تر است، مدت‌هاست که این دنیا را مطالعه نکرده است.

        • یشم می گوید

          این لباس ها بسیار گرانتر از لباس های معمولی هستند. پسر من 3 یونیفرم مختلف (آبی معمولی، چیزی شبیه پیشاهنگی پسرانه و لباس محلی) و 1 نوع کفش مختلف دارد. به شدت در حال رشد است، بنابراین 2 یا XNUMX بار در سال باید یک شنل و کفش جدید وجود داشته باشد. تک فرزند، بنابراین هیچ گرفتن یا گذشتن نیست.
          همسایگان ما مرتباً مجبورند برای این کار پول قرض کنند.
          لباس های معمولی از چین می آیند، ما برای حمام 3-400 آماده هستیم. فلیپ فلاپ، و بازی. و... جایی که من زندگی می کنم، بچه های تایلندی مد روز را انجام نمی دهند. مردم از پوشیدن لباس های شایسته خوشحال می شوند.

      • دیوید دی می گوید

        تینا عزیز
        کودکان بین 6 تا 16 سال معمولاً فقط می خواهند شبیه همسالان خود باشند. یکنواختی که در روانشناسی کودک نیز نامیده می شود. فقط به مدل مو نگاه کنید. اگر مد وجود داشته باشد، همه از آن پیروی می کنند و به زودی همه در مدرسه موهایشان یکسان است. چند سال پیش، آن مدل موی Ducktale بسیار مد روز بود. فیجت اسپینر، … همه یک چیز را می خواهند. در سالهای جوانی شما بند انگشت یا تیله بوده است.
        در مرحله بلوغ، همه چیز سریعتر تغییر می کند، سپس دختران می بینند که زنان با منحنی های بزرگتر هستند، علایق متفاوتی دارند، پسرها نیز همین را خواهند دید. بله، سپس آنها بزرگ خواهند شد و همچنین مهارت های خود را که کم و بیش مستعد ژنتیکی برای آن هستند، خواهند شناخت. سپس آنها می توانند فردی شوند و به سرعت متخصص شوند. مدرسه فنی، هنرستان، ادبیات، فلسفه، بعد تبدیل به فردی می شوند. اما تا زمانی که - تقریباً - 16 ساله شوند، آنها عمدتاً می خواهند قبل از شروع مدرسه سخت زندگی واقعی با هم یکسان باشند.
        لباس فرم در مدرسه عمدتاً به بزرگسالان می آموزد که فرزندان آنها برای مدتی برابر هستند.

  15. مارت می گوید

    "آیا دانش آموز اساساً یک فرد در حال ساخت است یا عمدتاً بخشی از یک گروه است؟"

    من فکر می کنم که عمدتا بخشی از یک گروه در مسیر فردیت است، سوال این است که از چه زمانی شروع می شود؟
    یک آگهی تبلیغاتی در تلویزیون هلند دیدم که در آن مادری از فرزند تقریباً 3-5 ساله خود می پرسد امشب چه می خوریم؟ آیا آن کودک چیزهای دیگری جز مرغ، چیپس و سس سیب می داند؟ (استثناها)
    نقش مادر/پدر/والد چیست؟؟؟ درست است؟، هنجارها و ارزش ها را پاس کنید.
    طوری که وقتی بزرگ شدی/ بالغ شدی!! شما می توانید سازگار شوید، و نه مانند بسیاری از افراد امروزی در NL، مانند آن رفتار می کنند و حتی بدتر از آن در تعطیلات فکر می کنند که می توانند همه چیز را بپردازند. همانطور که در سینه برهنه / عرق ریختن / سرگردانی بدبو در مغازه ها / بارها / یا بدتر از آن به دنبال ...؟
    تجربه من با یونیفورم مدرسه نسبت به نبرد لباس های مد از نام های "برند" بسیار ارجحیت دارد، حتی بیشتر از این که آنها احتمالاً از همان کارخانه می آیند.
    و بله، برخی از ما نمی‌توانیم خود را در دنیای دیگری قرار دهیم، هرگز برای یادگیری آنقدر پیر نیستیم.
    از زندگی لذت ببر که خیلی کوتاه است


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم