شما همه چیز را در تایلند تجربه می کنید (76)
ما هنوز داستان های سفر زیبای وبلاگ نویس دیک کوگر را که قبلاً در خبرنامه انجمن پاتایا هلند منتشر کرده بود، تمام نکرده ایم.
او این بار در Roi Et، مرکز استانی به همین نام در Isaan است. یکی از دوستان او، لوئیس کلاین، و همسرش، از آن استان، به عنوان راهنمای او عمل می کنند. او با یک رسم جالب تایلندی آشنا می شود و داستان بعدی در مورد آن است.
سر خوک
در مرکز Roi-et یک میدان بزرگ با یک دریاچه بزرگ وجود دارد که تمام فعالیت های اجتماعی در آن انجام می شود. ساختمان حکومت استانی نیز در این میدان قرار دارد و همچنین یک آکواریوم و کافه های زیادی نیز وجود دارد. در وسط دریاچه، پشت مجسمه راما پنجم، جزیره ای با معبد وجود دارد. یک رسم قابل توجه در این معبد اتفاق می افتد.
فرض کنید که یک تایلندی میخواهد پدرش شفا پیدا کند، یک مرد خوب پیدا کند، یک شغل خوب پیدا کند، پس طبیعتاً این آرزو را به بودا میگوید. آنها حتی فراتر می روند، به بودا قول می دهند که اگر بودا این آرزو را برآورده کند، آنها یک سر خوک را قربانی کنند.
هر چهارشنبه، تایلندیهای راضی با یک سر خوک یا وقتی که او سخاوتمندانه چندین سر را وعده داده، با چندین سر خوک به معبد فوقالذکر میروند. این پیشکش نیازی به ذبح خوک برای بدست آوردن سر ندارد. آنها به صورت آماده از قصابی های Roi-et در دسترس هستند.
کف معبد در اطراف یک مجسمه سخاوتمندانه تزئین شده هر چهارشنبه با سر خوک پوشانده می شود. مایلم آنرا ببینم. متأسفانه، سخنگوی من به من می گوید که برای این کار باید ساعت شش صبح در معبد باشی. متأسفانه، این زمان نمی تواند در برنامه شلوغ سفر من قرار بگیرد.
ساعت نه صبح تصمیم گرفتم با لوئیس از معبد دیدن کنم تا کمی رنگ محلی را جذب کنم. معبد جدید به نظر می رسد و این برای چنین رسم چند صد ساله عجیب است. احتمالاً قبلاً یک معبد قدیمی در اینجا وجود داشته است که باید راه را برای منظره شهری مدرن باز می کرد.
از پله ها بالا می رویم و معلوم می شود که من خوش شانس هستم. هنوز دو سر خوک در اطراف خوابیده اند و اهداکنندگان سخاوتمند در حال دعای عمیق هستند. عود سیگار کشیدن در سرها گیر کرده است. طبیعتاً می پرسم سرهای دیگر کجا رفته اند. معلوم می شود که آنها به سادگی دوباره به خانه برده شده اند و می توان در آنجا برای سوپ استفاده کرد. بودا حریص نیست، بالاخره در مورد ژست است. تعجب می کنم که چرا الان، در این ساعت دیر، دو نفر دیگر هستند که یک فنجان آورده اند. من گمان می کنم که آنها از بی خوابی مزمن رنج می بردند، یک فاجعه برای یک تایلندی. آنها از بودا خواستند که به آنها کمک کند تا از شر آن خلاص شوند و بودا سخاوتمندانه آن آرزو را برآورده کرد. دیگر نمی توان آنها را صبح از خواب بیدار کرد.
البته همه اکنون خواهند پرسید که چرا سر خوک؟ پاسخ بسیار ساده است. در طول قرن ها به طور تجربی ثابت شده است که قول دادن به سر خوک منجر به بهترین نتایج می شود. دم خوک یا پای گاو به میزان قابل توجهی کمتر کار می کرد. یک روز بعد یک بلیط قرعه کشی دولتی می خرم. من به طور جدی به بودا قول می دهم که اگر جایزه بزرگ را ببرم، پنج سر خوک خواهم آورد.
من خودم این مراسم را در سال 2017 در Roi Et تجربه کردم و حتی مقاله ای را در وبلاگ به آن اختصاص دادم:
افزودنی ریه: «زندگی به عنوان فرنگ مجرد در جنگل: از جنوب تا آیسان (روز هفتم) Roi Et 7».
اتفاقاً از طریق لویی هم بود که با این موضوع آشنا شدم. این پیشنهاد سر خوک واقعاً چیزی منحصر به فرد است. من بارها با لویی و همسرش "ماوتجه" ملاقات کرده ام و حتی چندین بار شب را در خانه آنها گذرانده ام. لویی واقعاً آدم بزرگی بود. متأسفانه اوایل امسال، دو ماه بعد از عیادت من در سال جاری از دنیا رفت. در راه بازگشت به خانه فکر کردم: این احتمالاً آخرین باری بود که می توانستم شخصاً با لویی ملاقات کنم زیرا او به وضوح رو به وخامت بود. متأسفانه به دلیل محدودیت کرونا نتوانستم در مراسم سوزاندن آن شرکت کنم.
متأسفانه، لویی چندی پیش درگذشت.
تجربه کردن خوب است، اما بودا با آن کاری ندارد، قربانی کردن سر خوک یک رسم برهمنیستی است. به این ترتیب آنها واقعاً از خدایان برای شادی که به آنها رسید تشکر می کنند، بودا انسانی از گوشت و خون بود، بنابراین او یک سر خوک به عنوان هدیه دریافت نمی کند. مانند بسیاری از چیزها، آموزه های بودا (که حول محور رسیدن به حالت روشنگری می چرخد تا دیگر در این سیاره متولد نشوید)، برهمنیسم و آنیمیسم در هم تنیده شده اند. این تایلندی نیز منحصر به فرد نیست، زیرا انواع آداب و رسوم «مسیحی» مانند کریسمس و عید پاک عمدتاً بت پرستی (آلمانی) هستند.
RobV عزیز،
البته این آیین هیچ ربطی به بودیسم ندارد، بلکه صرفاً آمیخته ای با آنیمیسم است. اما این برای مردم تایلند مهم نیست…. برای آنها همین است که هست و آنها را خوشحال می کند. دیدن آن فقط سرگرم کننده است و من نمی دانم که قربانی کردن سر خوک هنوز در جاهای دیگر تایلند اتفاق می افتد. در نهایت، در Roi Et فقط سر خوک قربانی نمی شود، مسائل دیگری نیز مطرح می شود، مانند: رقصندگانی که تا زمانی که چوب های بخور می سوزند، آیینی می رقصند. هر منطقه آداب و رسوم و آیین های خاص خود را دارد که تایلند را جالب می کند. اینجا در جنوب نیز با مثلاً آیسان فرق دارد.
این سرها هر روز در بازار پاتایا به نمایش گذاشته می شوند. گاهی حتی با یک سیب در پوزه بازشان.
البته تقریباً در همه جا می توانید سر خوک پخته شده را بخرید، اما در پاتایا آنها را نه به قصد قربانی کردن، بلکه برای ریختن سوپ فروخته می شود.
مطمئناً فقط در Roi Et یا Isaan اتفاق نمی افتد. همچنین به طور مرتب در اینجا (در جنوب پتچابون) اتفاق می افتد. همسر من به تازگی برای بهبودی خوب، خواهر شوهر در کاشت محصول جدید، همسایه برای کسب و کار جدید خود (صدا برای تشییع جنازه و غیره). فقط در خانه با دعای خودت و بعد یک غذا از سر خوک.