هلندی ها در بازار پاتایا

نوشته کالین دی یونگ
Geplaatst در زندگی در تایلند
برچسب ها: , , , ,
مارس 20 2011

اینجا در پاتایا بازارهای زیادی وجود دارد، یک مکان اجتماعات اجتماعی، در همه جای دنیا یکسان است. ما هلندی ها هم اینجا در سه شنبه و جمعه بازار چنین جایی پیدا کرده ایم.

بازارها همیشه مردم را جذب می کنند. بسیاری از آنها وجود دارد، کافه ها، غذاخوری ها و کافی شاپ ها. اولین عشق بازاری من خیلی زود با یک فیلم جیمز باند شکل گرفت، تا حدی در این تایلند شامل، همچنین در کلنگ. من لبخند تایلندی را با یواشکی پشت آن دوست دارم. از قبل برای من مشخص بود، من به آن کشور سفر خواهم کرد!

در سال 1981 اولین بلیط خود را به مقصد تایلند، سنگاپور و اندونزی خریدم و به پاتایا نیز رسیدم. من از اولین بازارهای اینجا دیدن کردم. اینجا هنوز سوپرمارکت های بزرگ و خیابان های آسفالت شده نداشتید. خیابان ساحلی، واکینگ استریت و اداره پست Soi تنها آسفالت‌هایی بودند. بازدید با یک عاشقانه تعطیلات تقریباً اجتناب ناپذیر اتفاق افتاد. به دنبال آن نه تعطیلات دیگر به سرزمین لبخندها تعلق گرفت.

بازارها همچنین به حرفه من مربوط می شد، ابتدا به عنوان آشپز کشتی، مزاحمت های زیادی به دلیل یک ترن هوایی کوچک و همچنین 20 سال زندگی در اسنک بار خودم که تا اواسط سال 2005 در Hoekse Ward اداره می کردم. زن هلندی که دوست نداشت همه چیز به تایلند مربوط می شد. به عنوان مثال اگر من بگویم، با دوست دختر تایلندی ام می توانم 4 یا 5 بار این کار را انجام دهم. پس از 15 سال "رابطه جنگی" با نتیجه وحشتناک، دخترم را نیز از دست دادم.

تصمیم گرفتم دوباره برای تعطیلات به تایلند بروم و طبق معمول در عرض 5 دقیقه دوباره قرار گذاشتم. به دلیل مشکل عضلانی در کل بازوی راست من رد شدم. متخصص یک کشور گرم را به من توصیه کرد و توانست کسب و کار من را در یک تصاحب بی سر و صدا به یکی از کارکنان بفروشد.

بات حدود 50 یورو بود و یک خانه در پاتایا به سرعت خریداری شد. سپس به دنبال یک میخانه محلی، به Jomtien، Naklua و انتهای پاتایا-Klang، فقط کمی بیش از حد با دوچرخه. و من می خواستم، درست مثل زمان گام من، یک کافه بازار، در مورد فوتبال، سیاست، زنانمان و غیره صحبت کنم. دلفین مکان مناسبی بود، اما راب آن را فروخت و با جانشین، یک شکست بسیار بد بود. کارکنان

40 متر جلوتر در سمت راست، کافه Smooth سابق را پیدا کردیم. آبجوی خوب و سرد و یک خانم در سرویس که اشتباهات کمی داشت. او به خوبی انگلیسی حرف می زد و زیبا به نظر می رسید، و انتخاب به عنوان یک میخانه محلی به سرعت انجام شد. در نیمه های سال گذشته مالک متوقف شد و نوی مسئولیت را بر عهده گرفت. به خصوص به دلیل قطعات من در تابلوی اعلانات پاتایا، مشتریان هموطنان به میزان قابل توجهی افزایش یافته بود. من همچنین از آنها خواستم که نام دیگری بیاورند، که چیزی معمولی هلندی بود. به این ترتیب نام "آسیاب" متولد شد. مواد تزئینی از طریق مشتریان هلندی و آسیاب های بادی از طریق اینترنت. ایده های دیگر، برای مثال، تولد، تبادل کتاب، مجلات و فیلم، بیلیارد استخر، کارت ها و تنقلات هلندی کوچک برای نوشیدنی است. چیز جدیدی نیست زیرا این نیز در چندین مورد اتفاق افتاده است. در ضمن او یک مرد هلندی هم دوست دارد و از بودا می خواهیم که آمادگی خودش را بیاموزد و کمی به حرف ما گوش کند، زیرا در گروه ما حدود 6 نفر از کترینگ های سابق هستند. بیرون از مشروب خوردن و صحبت کردن، گاهی اتفاقی می افتد!

یک حکایت فوق العاده این است؛ من فقط به آقای الف و ب زنگ می زنم. حرف های زیادی زدند و دیگر نمی خواستند همدیگر را ببینند. به طور اتفاقی آنها دوباره ملاقات کردند. بلافاصله دوباره اختلاف نظر شد و کمی هل دادن و کشیدن وجود داشت. الف این موضوع را نپذیرفت و به پلیس خبر داد. هر دو روی میز انتظار می رفت! الف مجاز به مطالبه غرامت شد و در مرحله دوم 2 بات درخواست کرد. این تعیین شد. با این حال، B یک سکه در جیب خود نداشت، در مقابل پلیس و شاهد، به A، آیا می توانید آن 5.000 بات را به من بدهید؟ این داستانی بود توسط Huib den Tuinder با تشکر از طرف همه طرفداران بازار.

انتقاد

اخیراً انتقادهای احمقانه‌ای برای ستون «پاتایا همه چیز را دارد» دریافت کردم. این هموطن به من سرزنش کرد که رستوران هلندی خوبی وجود ندارد و من باید خیلی جدی با این موضوع مبارزه کنم. مستر ظاهراً برای بیش از 20 سال هرگز نشنیده بود که ماتا هاری در پاتایا رهبری کند. و سرآشپز هلندی ما، Dessi de Vries، که سابقه بسیار قابل احترامی دارد، در همسایه ما منهتن کار می کند. او سرآشپز رستوران‌های مختلف 1 و 2 ستاره میشلین و سرآشپز خانه سلطنتی بود و برای بسیاری از روسای دولت‌ها و روسای جمهور پراکنی درست کرده است. دسی همچنین در بسیاری از کشورها با 5 ستاره کار کرد هتل ها و اکنون تحت مدیریت جدید در رستوران منهتن تسلط دارد.

همچنین خوب است که در بسیاری از رستوران های هلندی دیگر در پاتایا و جومتین بمانید، اگرچه از کلاس کمتری هستند، اما با این وجود معمولاً بسیار قابل قبول هستند. در هر صورت، من مانند اکثر هموطنان شکایت کمی دارم، پس مؤدبانه بپرسید که آیا این آقا قبل از ارائه این انتقاد احمقانه که شما را از پا در می آورد، ابتدا تکالیف خود را انجام می دهد؟ بعضی از مردم آنقدر سخت هستند که هیچ جا نمی توانند آن را پیدا کنند. این در مورد بیشترین مزیت ها است قربان و اگر می توانید در جای دیگری بیشتر پیدا کنید، لطفاً به من اطلاع دهید.

در موفق باشید

سال 2011 ممکن است با مشکلات فراوان در خاورمیانه و فاجعه وحشتناک ژاپن بسیار پرتلاطم آغاز شده باشد، اما اگر خرافه پرست باشید، جنبه منفی نیز دارد. سال 2011 یک سال بسیار خاص است که کمتر از 5 جمعه، شنبه و یکشنبه در ماه جولای وجود دارد. این اتفاق هر 823 سال یکبار رخ می دهد و چینی ها چنین سالی را کیسه پول می نامند. خرافات آنها به شرح زیر است; این داستان را برای 8 آشنای مورد نظر خود بفرستید تا در عرض 4 روز شانس به شما لبخند بزند و پول به شما برسد. اگر این واکنش زنجیره ای متوقف شود، اصلاً هیچ اتفاقی نمی افتد و شما روی سیاه دانه می مانید. شما تمام تلاش خود را می کنید زیرا هرگز یک شات همیشه اشتباه نیست و چینی ها همچنان به افسانه ها اعتقاد دارند و فکر می کنند که یک بار در زندگی شما پول بادآورده ای به دست می آورید.

اجرای زنده ی موسیقی

پنج شنبه 24 مارس اجرای یکباره توسط خواننده هلندی Jaques Kloes از گروه Dizzy Mans Band در رستوران Ons Moeder از ساعت 20.00 اجرا می شود. این گروه در اواخر دهه شصت و هفتاد بسیار محبوب بود و در آن زمان با آهنگ‌های «اپرا»، «جومو»، «نمایش» و غیره موفقیت بزرگی داشت. "همه یکسان هستند" صدا خواهد شد. بسیاری از سرگرمی های موسیقی.

کلاهبرداری شده!

یکی از دوستان خوب من در E-Bay فریب خورد. او از طریق اینترنت یک بزرگ کننده آلت تناسلی را سفارش داد، اما کلاهبرداران برای او ذره بین فرستادند. و بنابراین آناسیا پیکت ما یک سرخوردگی بزرگ داشت.

ازدواج خوب؟

ازدواج بزرگترین عامل مشکلات دنیاست و من هنوز نمیفهمم که چرا مردم در صورت لزوم و بالاتر از همه باید سریع ازدواج کنند. برای برخی این نوعی سود مالی یا عدم اطمینان است، برای برخی دیگر ترس از دست دادن شریک زندگی، و برای بیشتر اغلب حسادت است. به عبارت دیگر؛ حالا تو فقط مال منی همه ما می دانیم که این کار نمی کند، نه در جهان رهایی یافته، بلکه در جهان تایلند نیز کار نمی کند، زیرا متأسفانه تجربه من، اکثر پروانه ها از یکی به دیگری می روند.

من قبلاً اشک هایی را تجربه کرده ام، اما با چند نفر خوش شانس هم دوست هستم که نمی خواهند چیزی در مورد یک شریک دائمی بدانند و آزادی خود را گرامی می دارند. من چیزی برای شکایت ندارم، اما گاهی اوقات به این افراد خوش شانس حسادت می کنم، زیرا یک ازدواج طولانی مدت خسته کننده و دشوار است. در سال اول، ماده معمولاً به حرف نر گوش می دهد. سال دوم مرد به حرف زن گوش می دهد. در سال سوم، آنها معمولاً دیگر به حرف یکدیگر گوش نمی دهند، بلکه به همسایگان یا دوستان خود گوش می دهند. نوک: برای جلوگیری از این مشکلات، دوستان یا همسایگان یکدیگر بمانید، زیرا در حال حاضر به اندازه کافی طلاق دعوا وجود دارد.

 

18 پاسخ به “مردم هلندی در بازار پاتایا”

  1. اریک می گوید

    داستان خوبی است، اما دلم برای رستوران گذشته در پی. ون دولف ریکس تنگ شده است، دوست داشتم زودتر بیایم.

  2. سام لوی می گوید

    جمعه گذشته و جمعه گذشته هم آنجا بودم. در آسیاب که است. نوی واقعاً می تواند آنجا باشد و شریک زندگی اش دستانش را بیش از حد پر است. همانطور که من دوستانه هستم و همچنین نگران همنوعم هستم، به او پیشنهاد دادم در این زمینه با نوی کمک کنم، اما او با مهربانی نپذیرفت. خیلی دنج است و شوخی آقایان هم سطح بالایی دارد.

    • @ Sam Loi، آسیاب دقیقاً در کجا واقع شده است؟

      • سام لوی می گوید

        سلام پیتر، در بازار در Soi Bokoaw. سه شنبه و جمعه بازار دارید. میخانه ها پر از میخانه است و بدون توضیح خوب، پیدا کردن آسیاب آسان نیست. اما من آن را امتحان می کنم و اگر این درست نیست، بدون شک یکی از گروه به آن اضافه می کند:

        این بازار در انتهای Soi Bokoaw قرار دارد، مثلاً در گوشه ای از پاتایا تای.
        با مشاهده از پاتایا کلنگ، بازار در سمت چپ شماست، نمی توانید آن را از دست بدهید. بهترین راه برای رسیدن به آنجا این است که با پاتایا تای به سمت سوخومویت بروید. سوپرمارکت دوستی را در سمت راست خود خواهید دید. راه می روید و به soi 19 می رسید. در گوشه سمت چپ شما یک 7-eleven دارید. کمی جلوتر - حدود 100 متر - راه می‌روید و سپس با سوئی بعدی روبرو می‌شوید، سوئی 20. در گوشه‌ای یک مغازه موتورسیکلت‌فروشی (فکر می‌کنم یاماها) و روبروی یک بانک، فکر می‌کنم آیوتای، دارید. شما وارد این سوئی می شوید، در سمت چپ و راست خود غرفه های مختلفی دارید. شما در حال حاضر در بازار هستید در کمتر از 50 متر به بازار واقعی می آیید و مستقیماً در گوشه سمت چپ شما آسیاب است. اگر همه چیز خوب پیش برود، یک پیراهن جام جهانی به رنگ نارنجی روشن از میخانه معمولی من وجود خواهد داشت. و سپس گروه وجود دارد. اکثر مردم جمعه می آیند.

        یک بار از کنار آن عبور کنید، همه آنها وبلاگ تایلند را می شناسند و مطمئناً از سلام کردن شما در آنجا لذت خواهند برد. آنها همچنین اخیراً انجمن خود را با این نام راه اندازی کردند http://www.marktforum2go.nl از زندگی می گذرد تاکنون 51 نفر در این انجمن ثبت نام کرده اند و تنها سه ماه است که فعال هستند. وقتی صحبت های بازار تمام شد، در این انجمن ادامه خواهد یافت. من همچنین به طور منظم در چت در انجمن بازار شرکت می کنم، آن را دوست دارم.

        • @ سام لوی. به نظر جالب می آید. من روز سه شنبه 10 مه به پاتایا می رسم، بنابراین باید کار کنم. اگرچه من قبلاً قرارهای زیادی دارم. مردها از چه ساعتی تا چه زمانی آنجا هستند؟

          • سام لوی می گوید

            جمعه ها همیشه شلوغ است. بنابراین بهترین روز برای رفتن به آنجا جمعه است. شما نمی توانید آنها را از دست بدهید، اکثر آنها یک کیسه هوا در جلوی آنها آویزان هستند که شما می گویید. و شیطنت از آنها ساطع می شود. شما واقعا نمی توانید آنها را از دست بدهید. آنها معمولاً حدود ساعت 3 بعد از ظهر آنجا هستند. اکثرا بعد از اینکه بازار صاف شد ترک می کنند. خیلی‌ها به خانه می‌روند و راسكال‌ها معمولاً برای چرت زدن به بار بوفالو می‌روند تا بازی هنوز پراكنده ایسارن را تحسین كنند. فقط یکبار انجامش بده

        • یانسن لودو می گوید

          آیا یک آدرس ممکن نیست، احتمالاً در نزدیکی و سپس با تاکسی.
          danku.am datr Jan 2012 اگر همه چیز خوب پیش برود، فردا کتاب بگیرید

  3. رایت می گوید

    همچنین می خواهم به رستوران My Way در پاتایا اشاره کنم. (برادر من) یک استیک خوب دارد.

    گر نی

    • @ دقیقا رید کجاست؟

      • هنک ون تی اسلات می گوید

        اگر رایت پاسخ ندهد، من این کار را خواهم کرد.
        مسافرخانه Soi Diana، در منطقه سرپوشیده، درست روبروی مرکز خرید مایک.
        رینوس در کنار پاتریک بلژیکی و درست روبروی Beefeater نشسته است
        دیگری را فراموش کنید و یک شام خوب در Rinus at the My way بخورید.

  4. هنک می گوید

    سپس باید به The Box نیز اشاره کنیم.
    هر روز منوی روز برای کمی.

    گوشه گوشه تیم بار در جاده دوم بنشینید.

    هنک

    • @ Henk، از صاحب NL یا آشپز NL؟

      • هنک ون تی اسلات می گوید

        رینوس یک روتردامر است و یک آشپز قدیمی کشتی، خودش در آشپزخانه است.
        هر روز در فصل پربازدید از ساعت 3 بعد از ظهر تا XNUMX شب باز است.
        در فصل کم یک ماه بسته می شود که امسال آن ماه را نمی دانم.
        آیا می توانم این هفته چند سوال بپرسم؟
        با بازگشایی مجدد، 1 روز در هفته، فصل کم تعطیل خواهد بود.
        استیک های او عالی هستند، و شما 2 تا از آنها را بیش از یک اونس و نیم دریافت می کنید.

  5. رایت می گوید

    ممنون هنک همانجا که هست گفتی
    من نباید تعصب داشته باشم اما غذا واقعا عالی است. من فکر می کنم اینجا بیشتر هستند که این را می دانند.
    هنک نظر شما در مورد خورش ها با بیکن خوشمزه چیست؟
    در ماه ژوئن تعطیل است. سپس او برای چند روز پیش من می آید و بعد می توانم چیزی را که قرار است روی میز بگذارم بیاورم.

    درود رایت

    • چارچوب می گوید

      راه من عالی است! همیشه برای خوردن استیک و خورش های من به آنجا بروید! آیا می خواهید از یک بوفه آلمانی به قیمت 230 Bht لذت ببرید: bei anton در جاده naklua. فراتر از دور دلفین ها، 500 متر جلوتر در سمت راست! همچنین آنجا، عالی است غذا!

      • هنک ون تی اسلات می گوید

        آنتون به زودی خواهد رفت، صاحبخانه اجاره را سه برابر کرده است
        پایان داستان آنتون، دیشب این را از یک منبع موثق شنید.

        • گریه باغبان می گوید

          بله هنک، متاسفانه اینجا اتفاق می افتد. اما همچنین سال ها پیش در هلند با Lijnbaan که توسط یک شرکت انگلیسی تصاحب شد و همچنین حداقل 100 درصد افزایش یافت، به دلیل این نوع اعمال مافیایی، من از این افراد ثروتمند متنفرم. لین جونگوارد آن را می خواند، تقصیر سرمایه است،

          و Rietje، من چیزی جز چیزهای خوب در مورد رینوس نمی‌شنوم، اما آن من، عالی آشپزی می‌کند و غذای گرم گسترده بعد از ظهر است. بنابراین متأسفانه من به اندازه کافی به آنجا نمی آیم، همچنین مثلاً در مورد خواهرش و کانال صحبت کنم، و سپس گفتگو اغلب،،، در هر شهر، گنج متفاوتی است،،،، آیا هنوز امیدوار هستید که در آن باشید. Nld؟

  6. رایت می گوید

    Huib متشکرم و بله ما همدیگر را خواهیم دید. شماره تلفن من را داری

    گرم


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم