پس از تعدادی تعطیلات در کشورهای مختلف این منطقه، مارتن (42) می خواست مدتی در تایلند زندگی کند تا ببیند زندگی در آنجا چگونه خواهد بود. او در اواخر سال 2007 بدون هیچ برنامه و انتظاری به بانکوک آمد. سالها بعد او هنوز آنجاست، حالا با یک شغل اداری دائمی در InsightAsia و بدون هیچ دلتنگی برای هلند.

بعد از جشن تیم فوتبالم با تردید از رختخواب بلند می شوم. مثل هر آخر هفته، چند ساعتی را در کنار استخر آپارتمانم استراحت می کنم.

بعدازظهر آن روز، در نزدیکی خانه، در باشگاه پنجاه در سوخومویت سوی 50، تنیس بازی می‌کنم. در هلند، تنیس‌بازی مشتاق و شایسته بودم. در 5 سال اقامتم در بانکوک، این مقدار کمی کاهش یافته است، تا حدی به این دلیل که تا همین اواخر در نزدیکی زمین تنیس زندگی نمی‌کردم، تا حدی به این دلیل که یافتن شریک‌های اسپارینگ مناسب آسان نبود.

اکنون که در نزدیکی BTS On Nut زندگی می کنم، زمان کمی از من می گیرد تا به پیست برسم و دوباره به طور منظم بازی می کنم. ورزش همیشه نقش مهمی در زندگی من داشته و داشتن امکانات ورزشی خوب در محیط زندگیم برایم ضروری است. خوشبختانه من مجبور نیستم در مورد آن در بانکوک شکایت کنم.

یک اثر جانبی خوب اختلاف ساعت با اروپا این است که مسابقات لیگ برتر معمولاً در عصر برگزار می شود. عالی است که این رقابت بزرگ فوتبال را با یک لیوان آبجو در دست دنبال کنید. این یکشنبه سوپر یکشنبه است: منچستر یو - لیورپول و آرسنال - من سیتی. تیم فوتبال سابق من امروز عصر یک جلسه سال نو برگزار می‌کند و من به مولیگان در Soi 11 می‌روم. این soi نماد پیشرفت عظیمی است که بانکوک در 5 سال گذشته پشت سر گذاشته است.

زمانی که من در این کلان شهر مستقر شدم، در Soi 11 کار زیادی برای انجام دادن وجود نداشت. رستوران ها و میخانه ها در همه جا به وجود آمده اند. بسیاری از این مؤسسات جذابیت بین المللی دارند. بانکوک چهره های زیادی دارد و به همین دلیل مناسب است که در راه رسیدن به شراب ممتاز و استیک آرژانتینی باید از کنار خانم های نه چندان درجه یک که با مهربانی اما به زور شما را به اتاق کوچکشان دعوت می کنند، مبارزه کنید. صادقانه بگویم، دریافت تاییدیه چیزی که به خوبی می دانم همیشه احساس خوبی است: من سکسی و خوش تیپ هستم. با این حال، بازی در آستانه شروع است، بنابراین من به راه رفتن ادامه می دهم.

تایلند کشوری عالی برای لذت بردن از زندگی خوب است. با این حال، من تازه در اوایل 40 سالگی ام هستم و هنوز مقدار زیادی نان برای گذاشتن روی میز وجود دارد تا بتوانم حوله بیندازم. همانطور که برای خیلی ها، یک هفته کاری جدید برای من از صبح دوشنبه شروع می شود. هیچ ایرادی ندارد، این بخشی از زندگی است. مزیت بزرگ کار اداری من این است که با مردم بانکوکی "معمولی" کمی بهتر آشنا شدم.

شبکه اجتماعی من - این روزها به آن می گویند، شما قبلاً آن را حلقه دوستان می نامید، اما من سعی می کنم با زمان همگام باشم - عمدتاً از فرنگ تشکیل شده است. این شغل به من امکان دسترسی به تایلندی های طبقه متوسط ​​را می دهد. من بین آنها خیلی احساس راحتی می کنم. تایلندی ها همیشه به دنبال هماهنگی در یک گروه هستند و باید سرگرم کننده باشد. وقتی گروهی از غربی ها را کنار هم می گذارید، همیشه افرادی هستند که می خواهند برجسته شوند. تایلندی ها سعی می کنند با گروه ترکیب شوند و مهم است که همه احساس راحتی کنند.

آنها در گردش های شرکت کاملاً وحشی می شوند، متأسفانه گردش بدون کارائوکه غیرقابل تصور است. من نمی توانم تنبلی شناخته شده تایلندی را در همکارانم تشخیص دهم. در شرکت من آنها منظم و نتیجه گرا هستند. گاهی از عادات و آداب و رسوم تایلندی می پرسم یا اینکه آنها در مورد چیزها چگونه فکر می کنند. من به خصوص در مورد احساس آنها نسبت به سیاست و فساد کنجکاو هستم، اما از آنجا که این موضوع اغلب برای تایلندی ها بسیار حساس است، من کاملاً مراقب هستم که آن را مطرح کنم. با این حال، من گهگاه بررسی می کنم که آنها چگونه در مورد چیزهایی که در روزنامه می خوانم فکر می کنند و از آن یاد می گیرم.

برای کارم باید مرتباً به کشورهای دیگر منطقه سفر کنم، این بار سنگاپور. چیزی که دوست ندارم این است که باید ساعت 7 صبح سوار اولین هواپیما شوم. بیدار شدن در ساعت 4.30:XNUMX صبح همیشه سخت است. من طرفدار سنگاپور نیستم. من نمی توانم عامل سرگرم کننده ای را که در تایلند در سنگاپور وجود دارد، کشف کنم.

من همیشه می توانم متوجه تفاوت بزرگ در ذهنیت در رانندگان تاکسی باشم. یک راننده در سنگاپور وقتی از او می‌خواهید قوانین ترافیکی کوچک را زیر پا بگذارد، شوکه می‌شود. در بانکوک وقتی از آنها بخواهید قوانین را رعایت کنند وحشت می کنند.

وقتی چهارشنبه در تاکسی برگشتم به فرودگاه سنگاپور، از رادیو می‌شنوم که بچه‌ها دیگر هنگام بازی فوتبال گل نمی‌زنند. بزن قدش به دلیل خطر شیوع آنفولانزا جشن گرفته شد. شما می توانید تایلندی ها را از بسیاری جهات کمی بیش از حد بی پروا خطاب کنید، اما در سنگاپور آنها واقعاً در جهت دیگری بیش از حد پیش رفته اند. مثل همیشه، وقتی سوار تاکسی در دون موئنگ می شوم و وارد شهری می شوم که در آن احساس می کنم در خانه هستم، خوشحال می شوم. پنج سال بعد، من هنوز از تماشای هرج و مرج سازمان یافته بانکوک از یک تاکسی لذت می برم. برخلاف تمام قواعد منطقی، شهر همچنان به خوبی عمل می کند.

من ورزش های زیادی انجام می دهم و به دلیل اینکه طول پاهایم نابرابر است، باعث مشکلات زیادی در گردن و کمر می شود. پرواز این وضعیت را بسیار بدتر می کند، بنابراین بعد از سفر من کاملاً گیر کرده ام. خوش شانس در تصادف این است که ماساژ در تایلند به طور گسترده در دسترس است و هزینه زیادی ندارد. از آنجایی که من برای شکایات خاص به سالن ماساژ مراجعه می کنم، به یک ماساژور که طناب ها را بلد باشد نیاز دارم. کمی مالش با مقداری روغن برای من فایده ای ندارد. نابرده رنج گنج میسر نمی شود.

خوش شانس هستم که دو دقیقه پیاده تا خانه در Soi 77/1 فاصله دارم، خیابانی که پر از سالن های ماساژ است. مورد علاقه من تکریهوم است. تقریبا همیشه یک ماساژ بسیار خوب، دوستانه، تمیز و فقط 150 بات. نگران نباشید، خانم ها می توانند روی یک انعام سخاوتمندانه حساب کنند. نه اینکه من در همه جا آنقدر سخاوتمند تخلیه کننده هستم، اما این خانم ها تجارت خود را می دانند و بنابراین سزاوار بیش از آنچه از آن 150 بات به دست می آورند، هستند.

آنها این را از من و همچنین آرایشگاه (هزینه فقط 60 بات) و رانندگان تاکسی دوستانه دریافت می کنند. در میخانه‌هایی که کارکنان آن‌قدر تنبل هستند که نمی‌توانند سفارش بدهند و دوستانه رفتار کنند، کمتر سخاوتمند هستم. با این حال، آنها همیشه انتظار انعام دارند، زیرا «سبک فرنگ» است و حتی وقتی انعام داده نمی شود، مخالفت خود را نشان می دهند. آنها نمی فهمند که انعام دادن به فرنگ برای پاداش دادن به خدمات خوب است، نه به خاطر داشتن پول زیاد.

بعد از کار از کنار یک پایه DVD در Silom می گذرم و تعدادی فیلم می خرم که تا آنجا که می دانم، فقط به سینماها آمده اند، مانند جنگو بدون زنجیر شش دی وی دی به قیمت 400 بات، معامله خوبی است. اگرچه تایلند در حال گران‌تر شدن است، اما اگر بخواهید یا نیاز داشته باشید، هنوز هم می‌توان با پول کمی از آن عبور کرد. مثل اغلب عصر جمعه به سونا در Huai Khwang می روم. برای پایان دادن به هفته کاری و استراحت تا آخر هفته خوب است.

برای 140 بات می توانید از یک سونای بسیار بزرگ با حمام سرد استفاده کنید. سرویس دور می زند تا آب و میوه رایگان روی میز بگذارد. با پول کمی می توانید یک وعده غذایی و نوشیدنی سفارش دهید. مردان تایلندی اغلب به صورت گروهی می آیند و میزهای خود را پر از غذا و ویسکی می کنند. برای آنها این یک گردش اجتماعی است. البته یک سالن ماساژ نیز ضمیمه شده است. یک بار با دقت در مورد قیمت استعلام کردم. بر اساس پاسخ، فکر می کنم کمردرد من از چنین جلسه ای بدتر می شود تا بهتر شود.

شنبه معمولا روز فوتبال است. من برای وایکینگ های اسکاندیناوی بازی می کنم. یک تیم بسیار اجتماعی، که خود را در کوه بزرگی از قوطی‌های آبجو نشان می‌دهد که هنگام بازگشت به خانه، یا برای ادامه بحث به میخانه، آن‌ها را پشت سر می‌گذاریم. یک لیگ بزرگ خارجی در بانکوک در دو بخش با مجموع 18 تیم وجود دارد. زمانی که من برای اولین بار به بانکوک نقل مکان کردم، این یک راه ایده آل برای آشنایی با افراد زیادی و دوست یابی در مدت کوتاهی بود.

اگر به عنوان یک فرنگ در بانکوک زندگی می کنید، خواه ناخواه با عجیب ترین شخصیت ها در تماس هستید. به خصوص در زندگی شبانه. آنها همیشه می دانند کجا شما را پیدا کنند و همیشه خجالتی هستند برای گپ زدن. خوشبختانه اکثر خارجی هایی که در فوتبال با آنها ملاقات می کنم با معیارهای من عادی هستند. بنابراین بیشتر ارتباطات اجتماعی من از فوتبال سرچشمه می گیرد.

بنابراین لیگ گاه به گاه بانکوک یک عنصر مهم در زندگی من در تایلند است. بازی فوتبال در دمای بیش از 30 درجه سانتیگراد آسان نیست، به خصوص که بسیاری از بازیکنان جوان آفریقایی در آن شرکت می کنند. برخی از آنها برای گرفتن یک قرارداد حرفه ای به تایلند می آیند. اما من را تناسب اندام نگه می دارد و رقابتی هستم.

هر چند امروز بازی نیست. من هنوز هم می خواهم ورزش کنم، بنابراین بعد از آفتاب گرفتن معمولی با قطار آسمانی به آسوک می روم تا از باشگاه دیدن کنم. در راه بازگشت به فودلند - یک پدیده بزرگ در بانکوک - به سرعت یک وعده غذایی برداشت تا در خانه جلوی تلویزیون تماشا کند که قهرمان من راجر فدرر چگونه یک دور دیگر در اوپن استرالیا کسب می کند. بعد از ظهر دوباره در خانه فوتبال لیگ برتر را تماشا می کنم. لعنتی، تمام آخر هفته را به میخانه نرفتم. خوشبختانه فردا شب سوپر یکشنبه در لیگ برتر است. این بهانه خوبی است.

ارسال شده توسط مارتن کالنبرگ

3 پاسخ به “فرنگ در بانکوک: بازی کردن فوتبال در دمای بیش از 30 درجه سانتیگراد آسان نیست!”

  1. NicoB می گوید

    داستانی زیبا نوشته مارتن در مورد تجربیات روزانه و سبک زندگی شما در بانکوک، حداقل از آن لذت زیادی می برید و حق با شماست.
    NicoB

  2. فرانکی آر. می گوید

    چیزی که من دوست دارم این است که شما بدون هیچ برنامه و انتظاری به تایلند آمدید و اکنون پنج سال است که زندگی و کار می کنید.

    متأسفانه، من خودم آن نوع ماجراجویی نیستم که بر اساس مشخصات به کشور دیگری سفر کنم.

    ممنون از داستان/داستان های شما، امیدوارم cq را بخوانم از شما بیشتر بیاموزم.

  3. مرد برابانت می گوید

    حیف که اینقدر در مورد سنگاپور منفی بافید. من بیش از 3 سال در آنجا زندگی و کار کردم. برایم آرامش بخش بود که همه چیز در سنگاپور همین طور است.
    اگر آن را با تایلند مقایسه کنم، جایی که الان 8 سال است در آن زندگی می کنم، چیزهایی وجود دارد که به وضوح مثبت است. تمیز، نه به شدت آلوده به عنوان تایلند (نظرات را در اینجا در سایت بخوانید)، زیرساخت های بسیار خوب، که در آن خیابان هایی که با اتومبیل مسدود نشده اند (محیط زیست!) به طور خاص چشمگیر هستند، اتومبیل هایی که در آنجا تردد می کنند مجهز به فیلتر ذرات هستند و همه ویژگی های ایمنی، و یک نکته مهم عدم تبعیض علیه خارجی ها. قبل از اینکه مجبور شوید دوباره به سنگاپور بروید، من می خواهم چند مکان لعنتی زیبا در سنگاپور را توصیه کنم. برای ذکر اینجا خیلی زیاد است.

    البته خوانندگان می پرسند، اگر همه چیز در سنگاپور بهتر است، چرا اکنون در تایلند زندگی می کنید؟ برای خواننده خوب، من آن را ننوشتم. من فقط به منفی بودن مارتن در مورد S پاسخ می دهم.
    من همچنین از زندگی در تایلند لذت می برم، تا حدی به دلیل عشق زیادم. و من 8 سال پیش از S به تایلند نقل مکان کردم زیرا تایلند در آن زمان بسیار ارزان تر بود. گرچه من هم کم کم دارم شروع به زیر سوال بردن آن می کنم.
    اما با این وجود برای مارتن خوشحالم که او در بانکوک روزهای خوبی را سپری می کند!


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم