(عکس: تایلند بلاگ)

خوشبختانه زندگی چارلی مملو از غافلگیری های خوشایند است (متاسفانه گاهی اوقات آنها نیز کمتر خوشایند). چند سالی است که او با همسر تایلندی خود Teoy در استراحتگاهی نه چندان دور از Udonthani زندگی می کند. چارلی در داستان‌های خود عمدتاً تلاش می‌کند تا آگاهی اودون را افزایش دهد، اما او همچنین در تایلند بسیاری از چیزهای دیگر را مورد بحث قرار می‌دهد.

یک هفته در بانکوک - قسمت 2

پس از پرواز دیروز از اودون به بانکوک، امروز در برنامه سفری به وزارت امور خارجه تایلند به ویژه وزارت امور کنسولی داریم. آدرس: 123 Chaeng Watthana Road.

حالا ممکن است فکر کنید، این یک تکه کیک است، مشکلی نیست. متاسفانه به این سادگی نیست. برای شروع، این خیابان مستقیماً در مرکز بانکوک نیست، بلکه فاصله بسیار زیادی با شما دارد. با تاکسی 45 دقیقه، بدون در نظر گرفتن ترافیک، حساب کنید. علاوه بر این، جاده Chaeng Watthana یک خیابان بسیار طولانی با ترافیک زیاد است، 2 باند آنجا و 2 باند عقب. باور نکردنی، خیلی شلوغ، وسط روز. بلافاصله به یاد می آورم که چرا بانکوک یکی از شهرهای مورد علاقه من نیست.

راننده تاکسی ما را پس از حدود 45 دقیقه رانندگی و با پرداخت 200 بات به اضافه انعام در وزارت امور خارجه تایلند پیاده می کند. وارد ساختمان عظیمی می شویم که اکنون هنوز شاد و سرحال است. ما باید طبقه سوم باشیم. ما به دنبال پله برقی یا آسانسوری هستیم که بتواند ما را یک طبقه بالاتر ببرد. تقریباً تمام طبقه، اما جایی برای رفتن به طبقه بالا نیست. یک پله برقی پیدا کردم اما به نظر از کار افتاده است.

آسانسور واقعاً به خوبی پنهان شده است. پس از صحبت با یک سرباز در حال عبور، او موفق می شود ما را به آسانسورها برساند. وقتی به طبقه سوم رسیدیم، هیچ کس نتوانست به ما بگوید که اداره امور کنسولی کجاست. این سبک تایلندی است. همه خیلی کمک می کنند و ما را به دفتری در این طبقه راهنمایی می کنند. هیچ کس نمی گوید که نمی داند. تصور کنید از دست دادن صورت باعث می شود. ندانستن چیزی

بنابراین در اینجا دوباره از ستون به پست ارسال شده است. در نهایت به طبقه دوم باز می گردیم که همان سطحی است که شما وارد ساختمان می شوید. یک سرویس مهاجرت در طبقه دوم قرار دارد. بنابراین ما رفتیم، اگرچه به وضوح از ظاهر آن وزارت امور کنسولی نیست. معلوم می شود که چنین است. یک کارمند نه چندان خوب این را با صدای بلند برای Teoy توضیح می دهد. اما تیوی همچنان اصرار دارد که حداقل به او توضیح دهد که کجا باید باشد. کمی طول می کشد، اما پس از پرسش ها و توضیحات فراوان، پول با کارمند مبارز کم می شود، و مطمئناً، او اکنون بالاخره می فهمد که ما به دنبال چه هستیم. ما باید ساختمانی در حدود یک کیلومتر در جاده Chaeng Watthana داشته باشیم.

اکنون احساس می‌کنم که یک نیمه ماراتن دویده‌ام و دارم از آن بدم می‌آید. تصمیم می‌گیرم بیرون بنشینم و کمی نفس بکشم و تیوی با تاکسی موتور سیکلت به سمت ساختمان مشخص شده می‌رود. پس از بیش از نیم ساعت، Teoy بازگشت. ساختمان تعیین شده، ساختمان A، در واقع به نظر می رسد که ساختمان درستی است و اداره امور کنسولی در طبقه سوم قرار دارد. تیوی کاغذی را که باید قانونی می شد تحویل داد. متاسفانه در همان روز این امکان وجود ندارد. کاغذ قانونی تا دو روز دیگر آماده می شود.

سند مورد نظر شامل چه مواردی می شود؟ ساده، بیانیه ای مبنی بر اینکه تیوی ازدواج نکرده است. این سند توسط دفتر دولتی استانی در اودون با حضور دو شاهد صادر شد. سپس این سند باید توسط اداره امور کنسولی تایلند قانونی شود و ما فردا هنگام بازدید از سفارت هلند به آن سند قانونی نیاز خواهیم داشت. پس فردا کمی عرق خواهد شد، زیرا من یک نسخه از آن فرم را با خود دارم، اما هنوز قانونی نشده است. هزینه قانونی کردن این یک سند: 600 بات.

با تاکسی به هتل برگردید. یافتن تاکسی در بانکوک به طور کلی مشکلی ندارد - به جز زمانی که باران می بارد و در ساعات شلوغی - اما وزارت امور خارجه صف فوق العاده طولانی تاکسی در انتظار شماست. من حدود 200 تخمین می زنم. و همه آنها مرتب ردیف شده اند. چاره ای ندارید، باید اولین تاکسی را در صف سوار کنید. سفر برگشت نیز بدون دردسر است، دوباره با کرایه 200 بات به علاوه انعام.

در بازگشت به هتل می خواهیم ناهار را در رستوران طبقه چهارم بخوریم. متاسفانه این امکان وجود ندارد. به نظر می رسد این رستوران به طور کامل توسط یک شرکت اجاره شده است. و آرتور تا ساعت 18.00 بعد از ظهر باز نمی شود. فکر نمی کنم بتوانم جایی بیرون از هتل غذا بخورم. امروز به اندازه کافی راه رفتم بنابراین ما از سرویس اتاق استفاده کردیم و در اتاق غذا خوردیم.

سپس تیوی به اتاق تناسب اندام می رود و در آنجا سرگرم می شود. چند ساعتی می‌خوابم تا از شدت دویدن و استرسی که به دست آورده‌ام خلاص شوم. سپس یک دوش خوب بگیرید و سپس در رستوران آرتور با یک بطری شراب عالی و یک شام خوشمزه به دنبال آرامش باشید. من آنجا استراحت می کنم و می توانم دوباره از خودم لذت ببرم. 6.000 بات فقیرتر اما کاملاً راضی، در این روز دوشاخه را می کشیم و تسلیم سرزمین رویایی می شویم.

روز بعد ساعت 09.00 صبح با بخش کنسولی سفارت هلند وقت داریم. برای کسی مثل من که دیر می‌خوابد، قرار ساعت 09.00 صبح یک خود شکنجه است. اما این بار به خوبی موفق می شوم به موقع از خواب بیدار شوم. به هر حال برای 200-300 متر تاکسی می گیریم تا در بقیه روز انرژی صرفه جویی کنیم.

من اسناد زیادی با خودم دارم که همه آنها قبلاً به Udon ترجمه شده اند. ساعت ۸:۴۰ صبح در سفارت خواهیم بود.

برای آن دسته از خوانندگانی که قبلاً آنجا نبوده اند، مروری بر آنچه اتفاق می افتد. یک نگهبان جلوی در ورودی و نگهبان دوم در یک غرفه پشت سر او وجود دارد. پاسپورت و نامه تایید قرار ملاقات را تحویل می دهید. در صورت تایید، نشان "بازدید کننده" دریافت خواهید کرد و می توانید به یک فضای باز بروید، جایی که باید برای مرحله بعدی روی یک نیمکت سیمانی منتظر بمانید.

در خود ساختمان نوعی پذیرایی با یک کارمند تایلندی وجود دارد که باید جریان بازدیدکنندگان را تنظیم کند. حداکثر سه بازدیدکننده مجاز به نشستن همزمان در پذیرش هستند. کارمند تایلندی از پذیرش شما را به اتاقی می برد که در آن چهار میز ورودی به شکل کابین های کاملاً بسته وجود دارد. به محض اینکه شخصی به میزهای ورودی قیف می‌شود، کارمند تایلندی یک نفر از نگهبان بیرونی را به پذیرش می‌خواند. همچنین در قسمت انتظار روبروی باجه های ورودی حداکثر سه نفر همزمان.

افراد داخل کابین ورودی کارمندان تایلندی هستند که به زبان انگلیسی خوب صحبت می کنند. شما مدارک مورد نیاز را در اینجا ارائه می دهید. آنچه مورد نیاز است بستگی به نیاز شما از سفارت دارد. اگر همه مدارک مرتب باشد، سفارت فرم های مورد نظر را اغلب بلافاصله و گاهی فقط بعد از ظهر همان روز صادر می کند. این بستگی به شلوغی سفارت دارد.

مطالب زیر در مورد شلوغی و شلوغی روزی که آنجا هستیم، حدود ساعت 10.00 صبح حرکت می کنیم و دیگر کسی در محوطه انتظار نیست. به طور معمول بخش کنسولی از ساعت 08.30:11.00 صبح تا 08.30:11.00 صبح باز است. چیزی که من متوجه نمی شوم این است که چرا باید از قبل یک قرار ملاقات بگذارید. به نظر می رسد فضای کافی در دستور کار وجود دارد. علاوه بر این، زمان باز شدن از XNUMX:XNUMX صبح تا XNUMX:XNUMX صبح بسیار کوتاه است. می تواند به راحتی، و در صورت لزوم، بسیار جادارتر باشد. این تجربه یک روز من است، ممکن است روزهای دیگر بسیار شلوغ تر باشد.

برگردیم به امور داخل سفارت. خیلی سریع نوبت به ما می رسد و پس از توقفی در "پذیرایی"، اجازه ورود به کابین 2 را داریم تا تمام مدارک را برای بازرسی تحویل دهیم. یک کارمند دوست داشتنی اوراق ما را دریافت می کند و همه آنها را بررسی می کند، به نظر جدی می رسد. پس از مدتی، در حالی که ما هنوز در پیشخوان او منتظریم، او با یک تکه کاغذ می آید که درست تکمیل نشده است.

متأسفانه، نام خانوادگی Teoy را با یک "h" از دست دادم. حالا شما می گویید، نام صحیح را در بالا بنویسید و آن را امضا کنید. اما نه، این خیلی ساده است. کل سند باید دوباره تکمیل شود. به قسمت انتظار در مقابل کانترهای ورودی برگردید و Teoy دوباره فرم را پر می کند. سپس به پیشخوان 2 برگردید. عدم اعلام قانونی وضعیت مجرد بودن از سوی Teoy به عنوان یک اسپویل اسپورت ارائه نمی شود. ظاهراً این مشکلی نیست. کارمند ممکن است فرض کند که سند به اندازه کافی توسط مهر اداره استانی در Udon قانونی شده است.

سپس فرمی به زبان هلندی و انگلیسی دریافت می کنیم که در آن سفارت هلند مخالفتی با ازدواج من و تیئوی ندارد. با این حال، پس از پرداخت هزینه های 3.020 بات. البته همینطور است.

مدارک ارائه شده توسط ما برای تایید ازدواج پیشنهادی (همچنین به وب سایت هلند در سراسر جهان مراجعه کنید، که همچنین همه چیز را به طور منظم و کامل فهرست می کند):

  • فرم درخواست تکمیل شده برای قصد ازدواج؛
  • عصاره بین المللی شهرداری در هلند مبنی بر وضعیت تأهل (نه بیشتر از 1 سال). یک عصاره بین المللی شامل تمام اطلاعات شخصی شما مانند نام، آدرس خانه و وضعیت تأهل است.
  • بیانیه کتبی خود شما که در آن نشان می دهید که در دوره پس از تاریخ صدور عصاره بین المللی دیگر ازدواج نکرده اید.
  • فرم شاهد و درآمد قانون تایلند مستلزم دو شاهد غیرتایلندی است. لازم نیست این شاهدان در عروسی حضور داشته باشند. من یک کپی از گذرنامه دو شاهد و اظهارنامه سالانه 2019 درآمدم را آوردم. نمی دانم واقعاً لازم است یا نه، اما فقط برای اطمینان آن را با خودم آوردم.
  • پاسپورت هلندی معتبر؛
  • ترجمه شده و قانونی اعلامیه مجرد از شریک آینده.
  • کپی پاسپورت یا شناسنامه شریک زندگی؛
  • سند رسمی با جزئیات آدرس شریک.

حوادث باد در سفارت هلند. فرمی که اشتباه تکمیل شده است به راحتی جمع آوری می شود و می توانید در محل آن را با فرمی که به درستی تکمیل شده جایگزین کنید و اعلام وضعیت مجردی که توسط اداره امور کنسولی قانونی نشده است، مانع نمایش نیست. بدون مشکل و نگرش صاف و همه اینها در عرض تقریباً دو ساعت.

من کنجکاو هستم که فردا در وزارت امور کنسولی چه اتفاقی خواهد افتاد.

چارلی www.thailandblog.nl/tag/charly/

23 پاسخ به "یک هفته در بانکوک (قسمت 2)"

  1. غارت می گوید

    خب چارلی، این چیزی است که من هرگز به آن عادت نمی کنم، اینکه یک تایلندی خیلی می ترسد چهره خود را از دست بدهد و بعد فقط شما را به جایی می فرستد، به نظر من اگر (عمدا) اطلاعات نادرستی به شما بدهند، چهره خود را از دست می دهند. دادن.
    بعد فکر می کنم، خدایا، آنقدر احمق هستند که به جای ببخشید آقا، به من اطلاعات غلط می دهند، اما من نمی دانم.
    و من نمی خواهم به این طرز فکر تایلندی ها عادت کنم.

    • تینو کویس می گوید

      من تقریبا 20 سال است که در تایلند زندگی می کنم. من بارها و بارها مسیرها را خواسته ام و هرگز از راه اشتباه فرستاده نشده ام. هرگز. همیشه بسیار مفید است. اگر نمی دانستند با یکی از اعضای خانواده یا دوستانشان تماس می گرفتند. سپس آنها اغلب مسیری را برای من ترسیم کردند که باید آن را طی کنم.
      اینطوری انجام میدی:

      صبح بخیر هوا گرم است وای اون پد تای بوی خوبی داره ببخشید که مزاحم شدم. ما راهمان را کمی گم کرده ایم، بسیار آزاردهنده. آیا می توانید به ما کمک کنید؟ ما به دنبال Wat Khuay Yai هستیم. شما هم نمی دانید؟ ممنون که به برادرت زنگ زدی………….
      به مدرسه در سمت چپ نگاه کنید، بعد از 3 کیلومتر در سمت راست و سپس 5 کیلومتر دیگر.
      متشکرم.

      یکی از آشنایان داشتم که از شیشه باز ماشین پارس کرد: "چه خوی یایی!" و سپس هر کس به سمت دیگری اشاره می کند. من هم این کار را می کردم.

      • تینو کویس می گوید

        و گاهی می گفتند اینجا نزدیک است اما پیدا کردنش سخت است. من تو را می برم، دنبالم بیا.

      • لئو تی. می گوید

        تینو عزیز، من برای دانش گفتاری و نوشتاری شما از زبان تایلندی احترام زیادی قائلم. متأسفانه، این به من داده نشده است، اگرچه گاهی اوقات می تواند مزایای خود را داشته باشد که نتوانم همه چیزهایی را که به زبان تایلندی گفته می شود درک کنم. من از طریق تایلند از شرق به غرب و از جنوب به شمال با ماشین (اجاره ای) سال ها سفر کرده ام. در گذشته البته هیچ مسیریابی از طریق نقشه های گارمین، تام تام یا گوگل وجود نداشت و من مجبور بودم به نقشه ها تکیه کنم. بسیار ماجراجویانه، اما گاهی اوقات نمی توانستم آن را بفهمم. اکنون معمولاً شریک تایلندی ام، با یا بدون سایر اعضای خانواده تایلندی ام، همراه من بود. وقتی نمی‌توانستم مسیر رسیدن به یک جاذبه را روی نقشه پیدا کنم، به نظر آنقدر ساده بود که از شریکم راهنمایی بخواهم. آنها عموماً علاقه ای به این موضوع نداشتند، و مطمئناً در شمال تایلند، جایی که گویش های زیادی صحبت می شود و ارتباط گاهی اوقات بسیار دشوار بود، نبود. بنابراین، تجربه من این است که صحبت کردن به زبان تایلندی به طور روان تضمین نمی کند که در جهت درست هدایت شوم و من مرتباً عقب مانده ام. من یک حادثه خنده دار را در لائوس تجربه کردم. با ماشین از تایلند به سمت Champasak رفتیم، جایی که اتاقی در هتل Champasak Palace رزرو کرده بودیم. وقتی به شهر نزدیک شدیم به یک تقاطع T رسیدیم و نمی دانستیم به چپ بپیچیم یا راست. حالا حدود 10 افسر پلیس در تقاطع بودند که تقریباً همه آنها جوان حدوداً بیست ساله بودند، بنابراین من به زبان انگلیسی برای رسیدن به هتل پالاس راهنمایی خواستم. آنها تقریباً هیچ انگلیسی صحبت نمی کردند، اما با این وجود توانستند به ما بفهمانند که باید جاده را به سمت راست دنبال کنیم. ما 15 کیلومتر آن را دنبال کردیم، مسیر زیبایی هم بود، اما هتل پالاس دیده نمی شد، بنابراین تصمیم گرفتیم برگردیم. در نهایت دوباره به تقاطع T رسیدیم و پس از رانندگی مستقیم برای حدود یک کیلومتر، هتل چشمگیر قصر را در سمت راست جاده دیدیم. بنابراین ما دقیقاً در مسیر اشتباهی فرستاده شدیم. مسئول پذیرش توضیحی برای آن داشت. ما نباید Palace را به انگلیسی تلفظ می‌کردیم، بلکه باید به فرانسوی تلفظ می‌کردیم، بنابراین Palais. می توانستیم به آن بخندیم. آن عوامل در لائوس نمی‌خواستند ما را ناامید کنند و فقط به یک طرف اشاره کردند. از این نظر، بر خلاف تجربیات شما، بنابراین برای من در واقع مانند تایلند است. البته بارها راه درست را به من نشان داده اند.

      • Sa a. می گوید

        من بیش از 10 سال است که در تایلند زندگی می کنم و احساس می کنم این آقا به شدت اغراق می کند. من واقعاً اصلاً داستان های او را نمی شناسم، اگرچه خواندن آنها سرگرم کننده است. باز هم نوشته شده، خواندنش خوب است، اما برخی چیزها را با یک دانه یا دانه درشت نمک می‌گیرم.

        • هنک می گوید

          من با نظرات شما مخالفم من شخصا "آقا" را می شناسم و به شما اطمینان می دهم که این به هیچ وجه اغراق آمیز نیست! آیا تا به حال خودتان داستان خواندنی نوشته اید؟

    • بن گیل می گوید

      سلام راب "عادت نکردن به تایلندی" یک امر مسلم است. اگر در تایلند می مانید، می گویم اگر تایلند را دوست دارید تا جایی که ممکن است سازگار شوید. با تجربه لازم از تطبیق و پذیرش کمی، دنیایی از تفاوت را تجربه کرده ام، سعی کنید آن را متفاوت ببینید، به نظر من متوسط ​​تایلندی احمق نیست. شاید یک تفاوت فرهنگی.

  2. روری می گوید

    هوم مشکل قابل تشخیص
    نکاتی برای کسانی که باید روزی دوباره آنجا باشند.
    1. 4 روز فرض کنید.
    2. در نزدیکی هتل رزرو کنید. تعداد زیادی از آنها از میدان آی تی لاکسی (نبش جاده رنگیست ویوافدی (راه اکسپرس) وجود دارد.
    اوه ما همیشه در هتل NARRA می مانیم وقتی که باید آنجا باشیم.
    3. برای گذراندن روز اگر باید صبر کنیم. مربع IT علاوه بر لوازم الکترونیکی، پوشاک، و به ویژه در غرفه های مواد غذایی زیرزمین.
    همچنین یک فودلند در ضلع شمالی ساختمان وجود دارد.
    4. همچنین می توانید به راحتی با اتوبوس، تاکسی و ... به پارک رانسیت و فیوچر بروید.
    5. کمی به عقب به سمت Don Mueang، یک Zeers شبیه به مربع IT دارید.
    در مقابل یک سی بزرگ.

    من به مدت 2 سال در Srigun درست روبروی ایستگاه قطار Thung song hong (سمت غربی) زندگی کردم.

    در اطراف میدان IT، به ویژه در سمت شرق، دانشگاه رجبهات، بسیار بیشتر است.

    جایی روبه‌رو یکی از بهترین رستوران‌های ماهی در این منطقه است

    • گر کورات می گوید

      یک فروشگاه مرکزی در جاده چنگ واتانا وجود دارد، و همانطور که باید باشد با بسیاری از رستوران ها و کافی شاپ ها، قسمت های نشیمن و تفریحات دیگر. اگر مجبورید منتظر بمانید و نیازی به رفتن به Futurepark/Zeers دور که 20 کیلومتر با آن فاصله دارد، می توانید زمان را سپری کنید.
      برای کار ترجمه و قانونی سازی نیز می توانید با دارالترجمه های مختلف در این زمینه تماس بگیرید، آن را از طریق پست ارسال کنید (و ترجیحا از طریق کری زیرا روز بعد خواهد بود) و آنها این کار را برای شما ترتیب می دهند و در صورت لزوم می توانید آن را تحویل بگیرید. در دفتر وجود دارد و شما را در جستجوی بخش و ساختمان مناسب صرفه‌جویی می‌کند، توصیه می‌شود اگر راحت‌تر هستید و برای موارد اتفاقی مانند نویسنده عالی است.

  3. پیتر، می گوید

    .
    "ممکن است من این افتخار را داشته باشم که اولین کسی باشم که ازدواج آینده تان را به شما تبریک می گویم"
    .
    نیم و پیتر اسمیت اودون تانی

    • چارلی می گوید

      @پیتر
      ممنون پیتر امیدوارم به زودی دوباره شما و نیم را در Udon ببینم.

    • هنک می گوید

      همچنین از طرف ما، پیشنهاد ازدواج شما را تبریک می گویم! آریسا و هنک باکر!

      • چارلی می گوید

        @هنک
        از تبریک شما بسیار سپاسگزارم. امیدوارم به زودی دوباره همدیگر را ببینیم.

    • هنک می گوید

      همچنین از طرف ما، پیشنهاد ازدواج شما را تبریک می گویم!

  4. اریک می گوید

    بین سطرها پنهان شد اما دیدمش! به هر دوی شما بابت پیشنهاد ازدواجتان تبریک می گویم. تمام آن نگرانی ها فقط بخشی از آن است. تمبر یک شر ضروری است.

    • چارلی می گوید

      @اریک
      ممنون از تبریکت.

  5. یشم می گوید

    مثل همیشه زیبا نوشتی شاید یک نکته برای دفعه بعد: در مورب روبروی سفارت هلند یک دفتر کوچک قرار دارد که تمام ترجمه ها را با عشق انجام می دهد و همچنین می تواند سفر به وزارت تایلند را انجام دهد. البته با هزینه ای ناچیز. اگر می خواهید خدمات حتی یک روزه داشته باشید، اما گران تر است. اگر آن را با شکنجه 2 سفر تاکسی و هزینه تاکسی 500 بات مقایسه کنم، آژانس راحت تر و ارزان تر است….

    • چارلی می گوید

      @Jasper
      کاملا حق با شماست. اگر از قبل این را می دانستم، خیلی دوست داشتم از وساطت چنین دفتری استفاده کنم. خوشبختانه با انجام دادن یاد می گیرید. اما من فرض را بر این می گذارم که این ازدواج به همین شکل باقی بماند و دفعه بعدی لازم نباشد. من نمی توانم شرایطی را تصور کنم که در آن چنین روند پیچیده ای دوباره ضروری باشد. حداکثر تمدید گذرنامه ام، اما این کار چندان سخت نخواهد بود.

  6. لئو تی. می گوید

    چارلی عزیز، داستان شما در مورد بازدید از وزارت امور کنسولی خاطرات زیادی را برای من زنده کرد. سال ها پیش شریک زندگی من نیز مجبور بود، از جمله برای اعلام «وضعیت مجرد» درخواست دهید و آن را قانونی کنید. اما ابتدا، البته، این بیانیه باید در تالار شهر (آمفور) ارائه می شد. برای این منظور، پدر و مادر، هر دو بی سواد، ما را به عنوان شاهد در آمفور در چیانگ رای همراهی کردند. ما در روستایی در حدود 20 کیلومتری زندگی می‌کردیم و باید ابتدا با ماشین کرایه‌ای ما را تحویل می‌گرفتیم. به طور باورنکردنی در آمفور شلوغ بود، عمدتاً با اعضای قبایل کوهستانی. بعد از اینکه فهمیدیم باید پیش چه کسی برویم، انتظار طولانی شروع شد. این بیانیه در آن زمان هنوز با دست نوشته می شد. فقط برای ناهار جایی رفتم و بعد از ظهر برگشتم. سپس با بیانیه و سایر اوراق به بانکوک و روز بعد با تاکسی به جاده چانگ واتانا رفتیم. فضاهای اداری عظیم و پس از پرسش و جست و جوی فراوان، اداره مربوطه پیدا شد. معلوم شد که ابتدا باید این عبارت ترجمه می شد. من ساده لوح و/یا احمق هستم، اما تصور می کردم که ترجمه در دپارتمان انجام می شود. تایلند بلاگ به عنوان منبع اطلاعات در آن زمان هنوز وجود نداشت. تعداد زیادی دارالترجمه در این نزدیکی وجود داشت، اما ما نتوانستیم آن روز را انجام دهیم، بنابراین مجبور شدیم روز بعد برگردیم. ما حالا راه را بلد بودیم و همه چیز را تحویل می دادیم. ما دوباره منتظر ماندیم و سپس توسط یک مسئول یونیفرم پوش با درجه های زیاد دعوت شدیم. این مرد بسیار خشن به نظر می رسید و به انگلیسی منظمی به من گفت که در ترجمه اشتباهاتی وجود دارد. دوباره احساس کرد که یک بچه مدرسه ای است، اما خوشبختانه او مایل به اصلاح اشتباهات بود. بدون درخواست غرامت. پس از گذراندن این مرحله، منتظر آخر هفته باشید تا دوشنبه با تاکسی بروید، در آن زمان BTS و MRT وجود نداشت، به سفارت هلند، جایی که باید مدارک قانونی برای تایید ارائه می شد. در آن زمان نیازی به تعیین وقت نبود و پس از گزارش به دربان اجازه گرفتیم به سمت پذیرایی برویم، جایی که کارکنان سفارت تایلند نیز در حال رسیدگی به امور بودند. با این حال، ابتدا باید فرمی را که به زبان انگلیسی نوشته شده بود پر می کردیم. واقعاً جای تعجب است که زبان کاری در سفارت هلند در واقع انگلیسی است. باید دلیلی برای ساعات کاری محدود وجود داشته باشد، همانطور که برای مثال در مورد سفارت تایلند در هلند وجود دارد. بعدازظهرها احتمالاً برای چیزهای دیگری در نظر گرفته شده است. در مجموع، برای به دست آوردن مدرک مورد نیاز کاملاً تمرین است و من کاملاً می توانم استرس شما را تصور کنم. گاهی اوقات به اصطلاح به ناامیدی نزدیک می شدم، اما هی، در نهایت شما این کار را برای عشق انجام می دهید. به هر حال، من لیستی از اسناد مربوط به: ازدواج مورد نظر، گواهی تولد شریک زندگی شما. آیا این مورد نیاز نیست؟ فقط یک سوال دارم، تاریخ برنامه ریزی شده برای روز بزرگ شما کی است؟

    • چارلی می گوید

      @Leo Th.
      ممنون از تبریکت.

      • لئو تی. می گوید

        نه متشکرم چارلی، برای هر دوی شما سالهای ازدواج فوق العاده بیشتری آرزو می کنم! اکنون در سایت هلند ورلد خواندم که مؤسسه خارجی که ازدواج را رسمی می کند، در مورد شما در تایلند، تعیین می کند که چه مدارکی لازم است. در این سایت آمده است: "به عنوان مثال، یک بیانیه از شناسنامه شما و یک بیانیه در مورد وضعیت تاهل." نه تنها از Teoy بلکه از شما که قبلاً در خلاصه خود ذکر کرده بودید به جز شناسنامه. اگر می خواهید ازدواج خود را در هلند ثبت و قانونی کنید که اجباری نیست، گواهی ازدواج باید به موقع و پس از قانونی شدن گواهی ترجمه شده توسط وزارت امور خارجه تایلند ترجمه شود (حداقل اینطور است. در سایت هلند در سراسر جهان ذکر شده است) باید دوباره به سفارت هلند بروید. اما احتمالاً قبلاً این را می دانستید.

  7. چارلی می گوید

    @Jasper
    کاملا حق با شماست. اگر از قبل این را می دانستم، خیلی دوست داشتم از وساطت چنین دفتری استفاده کنم. خوشبختانه با انجام دادن یاد می گیرید. اما من فرض را بر این می گذارم که این ازدواج به همین شکل باقی بماند و دفعه بعدی لازم نباشد. من نمی توانم شرایطی را تصور کنم که در آن چنین روند پیچیده ای دوباره ضروری باشد. حداکثر تمدید گذرنامه ام، اما این کار چندان سخت نخواهد بود.

  8. برج اسد می گوید

    تیوی و چارلی، ازدواج مورد نظرتان را تبریک می گوییم!


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم