مهمانی کارکنان آیسان

نوشته هانس پرانک
Geplaatst در آیسان, زندگی در تایلند
برچسب ها: ,
12 اکتبر 2020

البته این داستان دیدنی نخواهد بود، اما برای کسانی که علاقه مند به نحوه زندگی، مهمانی و کار مردم در آیسان هستند، ممکن است به اندازه کافی جالب باشد.

یک هفته پیش، همسرم از Waai، زنی 34 ساله که پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه Khon Kaen در مرکز تحقیقات برنج Ubon Ratchathani شروع به کار کرده بود، تماس گرفت. قرار بود مرکز تحقیقات در 6 اکتبر جشن خداحافظی برگزار کند، زیرا پست جدیدی را در یک مرکز تحقیقاتی دیگر پذیرفته بود. یک تاریخ تا حدودی پرمخاطره، زیرا کارشناسان هواشناسی انتظار داشتند که در آن روز یک طوفان به آیسان برسد و البته این یک رویداد در فضای باز خواهد بود. این مهمانی فقط برای کارمندان در نظر گرفته شده بود - نه برای شرکا - اما او اجازه داشت اعضای خانواده خود را به میزی که برای او در نظر گرفته شده بود به عنوان یک جشن دعوت کند. با این حال، خانواده او 2000 کیلومتر دورتر زندگی می کنند و هیچ کس نتوانست بیاید، بنابراین به او اجازه داده شد که دوستان خود را به جای آن دعوت کند. و چون او قبلاً چند بار سر میز ناهارخوری به ما ملحق شده بود - که توسط دوستانمان آورده شده بود - و از آن زمان چندین بار به ما سر زده بود، ما او را به خوبی می شناختیم. وای توئی، دوست خوب ما را نیز دعوت کرد، زیرا تویی زمانی که در اوبون کار می کرد برای او مادر بود.

کد لباس برای مهمانی به طور سنتی آیسان بود، که نشان می دهد آیسان به هویت خود افتخار می کند، حداقل این تفسیر من است. با این حال، منظور من این نیست که بگویم این یک پیگیری مستقل است.

مرکز تحقیقات برنج Ubon Ratchathani در حدود 20 کیلومتری خارج از Ubon در فاصله 10 کیلومتری از خانه ما قرار دارد. زمین های وسیع با چندین ساختمان و همچنین اقامتگاه های ساده برای کارکنان را اشغال می کند. وای در یکی از آن خانه‌ها با دوست صمیمی‌اش زندگی می‌کرد، دوستی از دوره Khon Kaen. علیرغم وسعت زمین، هیچ مزرعه آزمایشی برای برنج تازه توسعه یافته وجود نداشتانواع. این مزارع آزمایشی در سرتاسر تایلند پراکنده شده است و توسط کشاورزان برنج معمولی نگهداری می شود، اما البته گاهی اوقات توسط مقامات مرکز تحقیقات بازدید می شود.

روز مورد بحث ساعت پنج و نیم به پژوهشگاه رسیدیم که جشن از قبل شروع شده بود. یک گروه رقصنده از کارمندان در حال حرکت به سمت ساختمانی بودند که قرار بود مراسمی با مضمون بودایی برگزار شود. چند صندلی در آن ساختمان بود - البته دو تا برای ما در نظر گرفته شده بود - اما بقیه حاضران مجبور بودند روی تشک بنشینند. همچنین سه نیمکت در مرکز وجود داشت: یکی برای یک چهره سفیدپوش که مراسم را رهبری می کرد، یکی برای وای با "مادر" تویی، و یکی برای کارگردان و همسرش. زیرا آن مهمانی بزرگ البته نه فقط برای وای، بلکه در وهله اول برای کارگردانی بود که در جای دیگری نیز سمتی را پذیرفته بود. بنابراین وای به قدری خوشحال بود که می توانست در خداحافظی کارگردان به او دست بزند. او اتفاقاً همراه با کارگردان روی پوستر بزرگی بود که در جایی آویزان شده بود و به اندازه کارگردانش برجسته بود. هیچ تفاوتی در این زمینه صورت نگرفت.

قبل از شروع مراسم، یک نیمکت - کنار وای و تویی - اضافه شد و من و همسرم مجبور شدیم روی آن بنشینیم. ما این را مدیون این واقعیت هستیم که وای ما را والدین ("دختر دیگر") نیز می داند. البته بخشی از مراسم این بود که ما با یک ریسمان با هم و با مشاور بودایی ارتباط داشتیم. بعد از پانزده دقیقه مشاور نمازش را تمام کرد و یک تکه نخ به مچ دست راست هر شش نفر بست. سپس به جمعیت اجازه داده شد تا به زانو در آمده و مچ‌هایی را برای دو جشن‌دار فراهم کنند و خداحافظی کنند. با وجود کووید، این با چندین آغوش همراه بود. اتفاقاً هیچ کس از ماسک استفاده نکرد و من و همسرم بدون زحمت با هم رفتیم.

سپس به بیرون رفتیم که در آن میزهایی با غذا برای بیش از 300 نفر چیده شده بود. ما با وای و تویی سر یک میز 8 نفره نشستیم، اما کارگردان اجازه داشت به یک میز کمتر از 14 نفر بسنده کند. علاوه بر بطری های آب و نوشابه، هر میز یک بطری آبجو لئو داشت. بنابراین این یک مهمانی نوشیدنی مانند من در مهمانی های کارکنان در هلند نبود. حتی یک بار باید به یکی از همکارهایم کمک می‌کردند تا سوار تاکسی شود، اما او سریع‌تر از آن‌چه به داخل تاکسی هل داده شد، بیرون آمد. در تایلند اینطور نیست.

البته صحنه بزرگی نیز در محوطه مهمانی برپا شد که در آن هنرمندان حرفه ای و کارمندان مهارت های خود را به نمایش گذاشتند. و البته رقص بود. من به عنوان یک شریک رقص در بین خانم های مسن تر محبوب بودم و حتی چند بار با بازویم به زمین رقص کشیده شدم. من در واقع به چنین جسارتی در تایلند عادت ندارم، فقط از طرف زنان مست و/یا خیلی مسن. اما فضای مهمانی ظاهراً باعث شد که برخی از زنان اجازه ندهند که از آن فرصت بی نظیر برای رقصیدن با فرنگ محروم شوند. من اخیراً خواندم که بدون هیچ مشکلی تحمل کردم زیرا بیش از یک ساعت یکجا نشستن مضر است. امروزه، ساعت Fitbit من به موقع به من هشدار می دهد که اگر برای مدت طولانی بی حرکت بنشینم. اما با آن همه خانم های رقصنده، آن شب به هیچ هشداری نیاز نداشتم.

طوفان موعود به تعویق افتاد - راهبان (؟) که آن روز را تیز کرده بودند ظاهراً بهتر از کارشناسان هواشناسی با خدایان آب و هوا در تماس بودند - و درست بعد از ده ما مهمانی را ترک کردیم که جشن هنوز در اوج بود.

8 پاسخ به “یک مهمانی کارکنان آیسان”

  1. Maryse می گوید

    داستان خیلی قشنگیه هانس، ممنون

    • بارت اسپارگارن می گوید

      سلام هانس، شنیدن این "بینش" در مورد زندگی عادی در تایلند همیشه خوشحالم. جالب است که این دختر تحصیلکرده و مطمئناً جذاب - ظاهراً - در سن 34 سالگی ازدواج نکرده است. بیشتر و بیشتر مرا دنبال می کنند.

      • هانس پرانک می گوید

        بله، من فکر می کنم نسبتا رایج است. چند نمونه از خانم های جذاب با شغل خوب را می شناسم که نه ازدواج می کنند و نه دیر ازدواج می کنند. یک دلیل می تواند این باشد که برای ادامه تحصیل به عنوان دختر کشاورز، پشتکار زیادی لازم است. دختران کشاورز بیشتر از پسران کشاورز موفق می شوند. و آن دختران کشاورز تحصیل کرده مردی را نمی خواهند که فقط بار مالی باشد. اتفاقا، وای والدینی دارد که پول بیشتری نسبت به کشاورز معمولی دارند.

  2. Koge می گوید

    هانس، آیا آن هم یک لباس واقعی آیسان است که تو پوشیده ای؟

    • هانس پرانک می گوید

      من فکر می کنم واقعاً ایسان است. اما شما اغلب با آن در آیسان روبرو نخواهید شد، قطعاً در شهرها.
      هنگامی که پرایوت آیسان را می پوشد، معمولاً چنین پارچه ای را نیز به دور کمر خود می اندازد. که محبوبیت او را در آیسان افزایش می دهد. و اکنون این کار را انجام می دهم، اما برای من یک استثنا باقی می ماند.

      • GeertP می گوید

        من فکر می کنم، نه، من مطمئن هستم که شما در آیسان از پرایوت هانس محبوب تر هستید.

  3. دوچرخه سواري می گوید

    داستان خوب هانس مهمانی ساعت شش و نیم صبح شروع شد یا عصر؟

    • هانس پرانک می گوید

      با تشکر از Cycling برای نظر شما. اما مهمانی از ساعت 17:30 شروع شد.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم