بسیاری در اینجا از نظر پول فقیر، اما از نظر زمین غنی هستند. زمین کشاورزی یعنی، و بنابراین ارزش کمی دارد، اگرچه اغلب روی آن می سازند، به خصوص اگر آن قطعه زمین نزدیک به a باشد است. خیابان یا مسیر سیاه، به این می گویند جاده آسفالته. زمینی که اغلب غیرقابل فروش نیز می باشد باید به همان نام باقی بماند، که ممکن است فقط در خانواده خط اول منتقل شود.

خوشبختانه، De Inquisitor از این موضوع آگاه بود، زیرا در سال های اول زمانی که او در اینجا زندگی می کرد، مردم اغلب برای ارائه زمین به آنجا می آمدند. بسیاری از رای، خاک ارزان است. گاهی اوقات کمی گران تر است، اما پس از آن یک جنگل روی آن بود، ارزش چوب در قیمت گنجانده شده است. یا اگر بتوان آن قطعه زمین را از طریق کانال‌های مجاور آبیاری کرد، دو محصول برنج در سال ممکن است کمی گران‌تر باشد.

مردم هم اغلب برای درخواست وام می آمدند، همچنان معتقدند هر فرنگی میلیونر است. آنها مطمئن بودند که می توانند آن وام را دریافت کنند زیرا آنها این وام را ارائه کردند ، سند مالکیت، به عنوان وثیقه. اما تفتیش عقاید همچنین می‌دانست که شما نمی‌توانید با آن کاری انجام دهید، در صورتی که او هرگز نمی‌تواند زمین را بفروشد. تفتیش عقاید فکر کرد علاوه بر این، با آن خاک چه می توان کرد. او دوست نداشت کشاورزی کند، دانش کشاورزی او حداقل است.

و حالا، پنج سال بعد، او باید برنج بکارد. این از قبل نقشه عشق است، زیرا اتفاقی افتاده بود که در ابتدا فقط در مورد آن زمزمه می شد.

flydragon / Shutterstock.com

مادرش هم خیلی زمین دارد، خیلی. در روستا و اطراف آن مانند همه اینجا پخش شوید. او قبلاً یک تکه پارچه به چهار فرزندش اهدا کرده بود، خانه تفتیش عقاید بالای آن ساخته شد و محل اقامت پیاک صد و پنجاه متر فاصله دارد. زمین دو خواهر دیگر آیش است و گهگاه سعی می کنند پیاک را تشویق کنند که موز یا میوه های دیگر در آنجا رشد کند، اما این همیشه به هیچ ختم نمی شود، که بعداً مزارع جوان را خشک می کند. آیا سرمایه گذاری خود را از دست داده اند؟

بنابراین بیشتر زمین پس از مرگ پدر اجاره شد، زیرا تنها پسرش پیاک در آن زمان باج بود و از کار در مزارع خودداری می کرد. آن مستأجر مردی سخت کوش بود، زیرا در مزارع خود و در آن زمین های اجاره ای برنج می کاشت. این کار را به طور منظم انجام داد و همیشه انتقال را به درستی انجام داد.

هنگامی که پیاک ازدواج کرد، اجاره نامه لغو شد - او خودش برنج را کشت می کرد.

در حال حاضر ترتیب مانند قبل با مستاجر است:

پیاک باید پس از هر برداشت مقدار مورد نیاز را به خواهران و مادر بدهد برنج آنچه را که انسان برای یک سال باید بخورد کنار بگذار بقیه برای اوست. بنابراین او باید سهم خود را از آن بگیرد و ممکن است بقیه را بفروشد، که شایستگی او برای کاری است که انجام داده است. با این حال، مادر به شدت از پیاک حمایت می کند و هر سال از بذر و کود دامی مراقبت می کند. حالا پیاک چیزی مانده است، خوب، برنج به سختی چیزی به بار می آورد و آن همه دردسر، اما برای دو سال او می توانست هر بار بیست هزار بات جمع آوری کند. همه فکر کردند.

flydragon / Shutterstock.com

امسال هم عشق و هم مادر متوجه می شوند که برنج کم است. حتی قبل از شروع فصل جدید، بنابراین حدود نیم سال خیلی زود است. آن ذخایر برای خوردن در یک نگهداری می شود (انباری برای برنج) در کنار خانه مادر و پیاک مردی است که کلید آن را دارد. در مواقع لزوم، دلبر یا مادر می گویند که به یک کیسه برنج نیاز دارد و این بار پاسخ این است که وجود ندارد.

شیرینی فقط می تواند به De Inquisitor گزارش دهد که برنج باید خریداری شود. کسی که اهل دیروز نیست و در موردش توضیحی می خواهد، اتفاقاً قبلاً متوجه شده بود که چیزی در حال وقوع است: گفتگوهای پنهانی بین عشق و مادرش که هر بار که بازرس نزدیک می شد متوقف می شد. به خصوص شیرین می داند که تی رک او به تدریج بیشتر از آن چیزی که بیشتر فکر می کنند می فهمد، او همچنان به بازی خنگانه ادامه می دهد، یک ترفند قدیمی که همچنین به او اجازه داد در طول سال های زندگی در نزدیکی پاتایا چیزهای زیادی یاد بگیرد. علاوه بر این، د Inquisitor از آن توافق آگاه بود. و هرگز نباید در تمام آن سالها با آن مستأجر و دو سال اول با پیاک برنج می خرید.

برای اولین بار پس از مدت ها یک گفتگوی تلخ با عشق، اگرچه حتی در مورد پول زیادی نیست. تفتیش عقاید مدتها بود که متوجه شده بود که پیاک کمی در هم ریخته است و این در مورد اصل است - شما این کار را نکنید.

پیاک، در اثر طمع و جسارت، بیش از حد مجاز برنج فروخته است. عشق و مادرش بار دیگر به شدت به آن واکنش نشان دادند، پیاک را خطاب قرار ندادند و او را به نظم دعوت نکردند. برعکس موضوع را آبی-آبی می گذارند. همچنین در استعفا: چه کاری می توانید انجام دهید، پیاک به هر حال پول ندارد.

د Inquisitor که این بار اصرار دارد و از خرید برنج امتناع می کند، حساب نمی شود.

این امکان پذیر نیست، اگر جواب ندهید هر سال این کار را می کند. و ببینید، ظاهراً بذری کاشته شده است: آنها شروع به فکر کردن در مورد آن کرده اند. البته آنها می خواهند هر اقدامی را به صورت دوربرگردان اجرا کنند، باید از افت چهره جلوگیری شود.

در کمال تعجب پیاک، مادر به او اجازه می دهد او صرفاً به طور کامل به خانه خود نقل مکان می کند و دلیل آن را راحت تر برای او می داند.

پیاک راضی بود تا اندازه بعدی را بشنود. مادر قسمتی از مزارع را به نام شیرینی می گذارد. و شیرینی می خواهد خودش برنج روی آن بکارد. در اینجا نیز، De Inquisitor فکر می کند که این نسبتاً نسنجیده است: در مورد مغازه چطور، آیا او آن را برای هفته ها تعطیل می کند؟

"کم" پاسخ مبهم است، او می خواهد با کارگران روزمزد کار کند که باید مزارع را به صورت مکانیکی آماده کنند، آنها را بکارند و سپس درو کنند. او می خواهد کار بین خود را انجام دهد. و باید یکی باشد ساخته شده در حیاط ما برداشت او همراه با بخشی از مادر که پیاک باید تحویل دهد به آنجا می رود.

آنها فکر می کنند مشکل به خوبی حل شده است.

دی Inquisitor استدلال می کند که همه چیز کاملاً چیزی است: البته انتظار می رود که او همه چیز را تامین کند - ساخت یک ، خرید مواد کاشت و کود دامی، کارگران روزمزد با تراکتورهای خود. و نگهداری از برنج در طول رشد گاهی اوقات می تواند در شرایط بد آب و هوایی با مشکل مواجه شود: وجین علف هرز آسان نیست و اگر دلبر بخواهد خودش این کار را انجام دهد، مغازه باید روزها تعطیل شود. آیا نوعی ویروس وارد می شود، آیا باید دوباره از کمک حرفه ای استفاده شود، مالی؟

تفتیش عقاید اول می خواهد در مورد آن فکر کند. شیرین، البته آنچه را که می‌خواهد انجام می‌دهد، اما De Inquisitor بلافاصله از این همه هزینه‌های اضافی خوشش نمی‌آید. به خصوص که به مسائل کشاورزی آشنایی ندارد. شما می توانید آن را تخمین بزنید، عملکرد را بر حسب کیلوگرم در هر رای، اما کاملاً به شرایط آب و هوایی وابسته هستید. علاوه بر این، آن مزارع سال ها به طور فشرده کشت می شوند، اگر دیگر مناسب نباشند و یک سال یا بیشتر باید استراحت کنند، چه؟ اینها مزارع کم بازدهی هستند که به طور متوسط ​​بازدهی کمتر از حد معمول دارند. آیا این فروش برای بازپرداخت سرمایه گذاری های انجام شده کافی است، چه رسد به کسب سود - پس از خرید استفاده شخصی؟

علاوه بر این، De Inquisitor کسی است که دوست دارد کنترل سرمایه گذاری های خود را حفظ کند، اما این کار دشوار خواهد بود. به عنوان مثال هنگام خرید اقلام مورد نیاز باید توجه داشته باشد زیرا البته پیاک نیز به آنها نیاز دارد. آیا او باید حضور داشته باشد تا مراقب باشد که آیا همه چیز در زمین‌های درست انجام می‌شود یا خیر: مزارع پیاک و شیرینی متقابل هستند: کارگران روزمزد و ماشین‌ها کجا هستند؟ تفتیش عقاید باید در زمان برداشت، خرمن کوبی و حمل و نقل برنج حضور داشته باشد. آیا هنگام فروش برنج باید به وزن و قیمت توجه کند.

حالا با مهربانی می فهمد. او به آینده خود فکر می کند. تفتیش عقاید برای همیشه زنده نمی ماند. فرض کنید حدود پانزده سال دیگر ترک تحصیل کند. بعد اونجا پنجاه و چهار شیرینه. هنوز خیلی جوان است، اما او قرار است در این سن چه کار کند؟ مغازه واقعاً برای زندگی کافی نیست، نزدیک به حداقل دستمزد است. او قحطی را در اینجا در منطقه تجربه کرده است، علاوه بر این، برنج خود برای همه مردم آیسان قطعی است. تنها نکته تفاوت رویکرد است.

عشق مستقیماً از دریا می گذرد: به سادگی زمین را آماده کنید، بارور کنید، بکارید، پیوند بزنید و برداشت کنید. اگر فقط برنج بیاید.

Inquisitor یک غربی است و خواهد ماند: سرمایه گذاری ها و بازده های احتمالی را از قبل محاسبه کنید، در مورد چگونگی حفظ کنترل فکر کنید.

تصمیم گرفته می شود مدتی با هم بیرون برویم. باتری ها را شارژ کنید و سپس راه حلی وجود خواهد داشت. علاوه بر این، به نظر می رسد فصل بارانی در اوایل امسال فرا می رسد و امیدوارکننده است، زیرا همه فضای سبز در حال گذر است. فقط مزارع برنج

10 پاسخ به “زندگی یک روستای آیسان (3)”

  1. نجار می گوید

    بعد از 2 سال سرمایه گذاری و کم کاری یا بدون کار در مزارع برنج، از برادر همسرم خواستیم که شالیزارها را انجام دهد. اکنون به اندازه کافی برنج به عنوان غرامت دریافت می کنیم تا بتوانیم سال را پشت سر بگذاریم. در واقع ترتیبی که شما داشتید! اکنون فقط باید مقداری پول در جشنواره برداشت بگذاریم و همسرم در آشپزی پیمانکاران کمک می کند. در مجموع، این برای ما بسیار ارزان‌تر است، زیرا برادر دیگری اجازه داشت محصول بالاتری از محصول ما را برای فروش داشته باشد.
    موفق باشی دوست معضلت!!!

  2. فریتز کوستر می گوید

    چرا باید چانوت در خانواده بماند؟ من اینجا در چیانگ مای می بینم که زمین های زیادی با چانوت خریداری می شود. وقتی چانوت هست، هر تایلندی می‌تواند آن زمین را بخرد، درست است؟ و چگونه می دانید که کدام چانوت باید و نباید در خانواده بماند؟

    • اریک می گوید

      انواع مختلفی از "کاغذ زمین" وجود دارد و تنها chanoot مالکیت کامل را می دهد.

      متأسفانه دو «سند مالکیت» با گارودای قرمز وجود دارد، اما تنها یکی دارای عنوان chanoot است. این باعث ایجاد سردرگمی می شود. همه اسناد مالکیت نام «چنوت» ندارند، اما گاهی اوقات اشتباه می‌شوند.

      مقصود در اینجا زمینی است که به صورت ارثی خریداری یا تملک شده است با این شرط که فقط در خط مستقیم در خانواده باقی بماند. این در واقع مالکیت کامل نیست. همچنین همیشه یک قطعه با دسترسی خاص خود به جاده عمومی وجود ندارد.

      • تینو کویس می گوید

        در اینجا توضیح داده شده است:

        https://www.siam-legal.com/realestate/thailand-title-deeds.php

        اگر یک "کاغذ زمین" وجود دارد، به ثبت زمین (thie din در تایلندی) بروید و بپرسید که آن کاغذ شامل چه چیزی است. در واقع بسیار گیج کننده است، حتی برای اکثر تایلندی ها.

      • گر کورات می گوید

        اریک عزیز، با توجه به بند آخر، فکر می کنم حق استفاده اعطا شده است. زمین را نمی توان خرید و فروش کرد اما به خانواده قرض داده شده است. پس اصلا مالکیت وجود ندارد.
        Nor Sor 3 Gor یک Garuda مشکی، Nor Sor 3 سبز و Chanoot یک Garuda قرمز روی سند دارد. این 3 سند مختلف منعکس کننده مالکیت واقعی زمین هستند، اما همه اسناد دیگر اینگونه نیستند. چرا آن را پیچیده کنید، یک chanoot یک chanoot است و بنابراین در اداره زمین ثبت شده است.

    • گر کورات می گوید

      این مقاله در داخل پرانتز به چنوت اشاره می‌کند، بنابراین چیزی متفاوت از چانوت واقعی که به‌راحتی قابل تجارت است، «بخوانید». اسناد مالکیت متفاوتی برای زمین های وام گرفته شده از دولت وجود دارد. اینها فقط می توانند در خانواده منتقل شوند و باید یک نام خانوادگی باشند. اگر اداره آمفور یا زمین متوجه شود که پول خواسته شده است، زمین را پس می گیرند زیرا برای رشد چیزی به امانت داده شده است.

  3. ریه تئو می گوید

    من و همسرم در Nong Prue در نزدیکی پاتایا زندگی می کنیم. او همچنین صاحب چندین مزرعه برنج (16 رای) در آیسان است. ما آن را توسط یکی از برادران او ویرایش کرده ایم. تمام هزینه ها و درآمدها برای اوست. تنها چیزی که می خواهیم این است که وقتی تمام شدیم برنج را به ما تحویل دهد. سپس آن را به ایستگاه اتوبوس در Roiet می برد و ما آن را در پاتایا تحویل می گیریم. ما راضی هستیم و او هم راضی است.

  4. پیت دی وی می گوید

    یک انتخاب دشوار، همانطور که می نویسید، خاک ممکن است به یک سال استراحت نیاز داشته باشد.
    برای بازدهی خوب

    سوال این است که هزینه ها را از قبل انجام دهید و کار اضافی در مقابل درآمد حاصل شود.

    سال گذشته مجبور شدیم خودمان برنج بخریم که معمولاً به اندازه کافی بود و هنوز برای فروش باقی مانده بود. باران بسیار کم در سال 2018 بارید، خرید آب بسیار گران بود.
    اگر روزنامه ها را باور کنیم، چشم انداز بارندگی زیاد نیز برای امسال مساعد نیست.

    توصیه من برای ارزش آن است.
    به دلیل از دست دادن چهره شما، به کسی از بیرون اجازه می دهید به مزارع برنج نگاه کند
    که همسرت در قبال هزینه ای از تو از قبل زیر میز داد
    توصیه می کند که یک سال به کشور استراحت دهید
    مشکل فعلا حل شد

  5. تن می گوید

    نصیحت به مستأجر اول، فقط همونی که خودت گفتی، وقتش رو نداری.

  6. رونی لاتیا می گوید

    سیب زمینی را روی آن قرار دهید. 😉


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم