هانس بوس در ماه دسامبر به مدت 10 سال در تایلند زندگی کرده است: نگاهی به گذشته. قسمت سوم امروز

ما به پارک امپریال در پراووت رسیدیم، بیشتر در جهت فرودگاه جدید. اجاره 18.000 در مقایسه با 14.000 بات در 101/1 بود، اما به دلیل نرخ خوب یورو این موضوع اهمیتی نداشت. بعداً به یک ویلای زیباتر در همان پارک نقل مکان کردیم، جایی که دختر لیزی سرانجام در سال 2010 به دنیا آمد.

و بعد همه چیز اشتباه شد. افسردگی پس از زایمان یا نه، مادر لیزی در مقیاس وسیع به قمار روی آورد. این امر نه تنها منجر به ضرر مالی قابل توجهی شد، بلکه به چندین آقای عالی رتبه نیز بدهی داشت. آیا باید می دیدم که می آید؟ شاید، اگرچه N. در پنهان کردن حقیقت استاد بود. فقط بعداً متوجه شدم که تمام زندگی او، همانطور که به من گفته شد، شامل توده ای جدا نشدنی از دروغ ها و خیالات است. من او را هشت سال می‌شناختم و هیچ‌وقت دلیلی برای شک در داستان‌هایش نداشتم.

وقتی معلوم شد چند آقایی به دنبال او هستند، بهتر است سریع فرار کنیم. بنابراین سریع ماشین را جمع کردم و با بچه به هوا هین رفتم، جایی که قبلاً یک خانه ییلاقی کم مبلمان را از طریق تلفن رزرو کرده بودم. به عبارت دیگر نوعی کمپینگ مجلل تر. بقیه کالاهای خانگی بانکوک چند هفته بعد در یک کامیون توسط یکی از آشنایان در یک کامیون روباز تحویل داده شد که بعداً معلوم شد که هنوز بیش از 400.000 N اعتبار دارد.

اما لحظه ای که این موضوع مشخص شد، N. قبلاً پرواز کرده بود و لیزی را با خود برده بود. نمی‌دانستم کجاست، اما خانه مادرش را حدس زدم، بین اودون تانی و نونگ‌های. تلفن N قطع شده بود و من فقط از طریق تماسی که او در رایانه من گذاشته بود توانستم با پدرش ارتباط برقرار کنم. معلوم شد که پدر او نبود، بلکه دوست پسر سابقش بود، استاد فناوری اطلاعات و ارتباطات در تعدادی از دانشگاه های داخل و خارج از کشور.

اکنون می‌توانم مجموعه‌ای از اتفاقات بعدی را بنویسم، اما آن را کنار می‌گذارم. در نهایت توانستم لیزی را ردیابی کنم، از دادگاه بانکوک حضانت مشترک گرفتم، باج دادم و او را از مادربزرگش گرفتم. در این زمینه، همه چیز خوب است که به خوبی پایان می یابد. لیزی به مدت سه سال در مدرسه در هوآهین بوده است، دیوانه‌وار رشد می‌کند و تا حدودی تحت هدایت (عالی) دوست ریسیا، عالی عمل می‌کند.

ادامه دارد…

24 پاسخ به "سفر طولانی، از طریق بهشت ​​(تقریبا) زمینی (2)"

  1. ژاک می گوید

    بله، یک داستان دیگر مانند آن. من خیلی ها را می شناسم. خانم های تایلندی نیز در هلند زیاد قمار می کنند. اما این اتفاق برای دیگر مردم آسیا نیز می افتد. آنها در بهشت ​​های قمار محبوب هستند. این در خون آنهاست و با آن بزرگ شدند. در محله من در Nongprue نیز قمار زیادی در بین همسایه ها وجود دارد. پرده ها بسته اند و بسیاری از همسایه ها با هم هستند. شریکی که هنوز خیلی جوان است و در کشور خود زندگی می کند. می تواند هزینه ها را بعداً بپردازد یا زخم خود را لیس بزند. این تقریباً هرگز برای خانم های تایلندی که در آنجا تحصیل کرده اند اتفاق نمی افتد.
    بی احترامی خانم های مورد نظر به شریک زندگی خود بسیار ناراحت کننده است. پیدا کردن عشق واقعی سخت است.
    به هر حال من در مورد قسمت 3 کنجکاوم.

    • کیز می گوید

      من دخترای تایلندی هم میشناسم که اینجوری نیستن ولی باهات موافقم که باید خیلی مواظب باشی. بسیاری از فرنگ ها فراتر از یک جفت کفش پاشنه دار قهوه ای زیبا، گونه های بلند و اندامی زیبا به نظر نمی رسند. شریک زندگی اغلب بسیار جوان تر، با پیشینه بدون تحصیلات قابل توجه و فقر شدید، هنجارها و ارزش های بسیار متفاوتی نسبت به فرنگ های متوسط ​​دارد. و مخصوصاً اگر مدت زیادی در بار کار کرده اند، باید توجه کنید... آن دخترها اغلب می توانند عالی بازی کنند زیرا این کار آنهاست (شما فقط بازیگران بد را در تلویزیون تایلند می بینید).

      من فکر می کنم بسیار منصفانه است که هانس آن را به این شکل بیان کند، اما همچنین توهمی ندارم که از بروز مشکلات مشابه برای دیگران جلوگیری کند. دوست دختر آنها همیشه "واقعاً متفاوت" است، درست است؟

  2. 1947 می گوید

    ادامه هانس باس...من هم کنجکاو قسمت 3 هستم..

  3. TAK می گوید

    من فرنگ های زیادی را می شناسم که به لعنت می روند
    به دلیل بدهی های قمار همسر تایلندی خود.
    برخی از فرنگ ها حتی زیر 1 سال با همسر تایلندی خود بازی می کنند
    کلاهی برای قرض گرفتن از دوستان و آشنایان خود. اگر زن تایلندی شما معتاد به قمار است یا به طور مرتب قمار می کند، بهتر است فورا رابطه خود را قطع کنید. دیر یا زود مافیای تایلندی ظهور خواهد کرد
    در جلوی درب خود و شما می توانید همه چیز را تحویل دهید. در صورت لزوم، تحت تهدید یا زور وحشیانه. یک فرد اخطار شده دو عدد می شمارد.

  4. جک اس می گوید

    برای یکی از آشنایانم هم همین اتفاق افتاد. بعد از چند دروغ نتوانستم شریک زندگی اش را قبول کنم. این مرد هزاران دلار برای او خرج کرده است، او تقریباً همه کسانی را که می شناسد و همه جا بدهکار است خیانت می کند و تهدید می کند. او به حیله گرانه ترین شکل دستکاری می کند. او هم مثل شما بعد از سالها فهمید. یا عشق بود که دوباره کور شد؟
    چه داستان هایی امیدوارم هیچوقت تجربه اش نکنم خوشبختانه (شاید) چیزی نتوانم بدست بیاورم...

    • هانس بوش می گوید

      عشق شما را نابینا یا حداقل کوته بین می کند... آدم با انجام دادن یاد می گیرد، هر چند متأسفانه هزینه و زمان زیادی دارد.

  5. کوئن می گوید

    خوشبختانه تو هنوز اینجایی، هانس. وام‌ها، افرادی که به همسرتان با نرخ‌های سود گزاف وام می‌دهند، بسیار خطرناک هستند. آنها از تهدید یا خیلی بدتر تردید نمی کنند و این در مورد فرنگ او نیز صدق می کند. فرنگ هایی را می شناسم که به خارج از کشور گریخته اند یا دیگر آنجا نیستند. بهشت سوراخ من! سطح پایین را حفظ کنید، برجسته نباشید! و فکر نکنید بهتر از یک تایلندی می دانید، این مورد قبول نیست.
    یک زندگی ارزش زیادی ندارد و مطمئناً یک فرنگ نیست. منفی؟ واقع بینانه نیست

  6. از پا افتادن می گوید

    سلام هانس

    برای من هم بعد از 8 سال اتفاق افتاد. بچه الان چند سالشه من واقعاً 8 سال همه چیز را باور کردم.
    ناگهان معلوم شد که یک ستاره درجه یک سینما است، همه چیز دروغ بود و به تصویر کشیده شد.

    اما فکر نمی کنم افسردگی پس از زایمان باشد. او مرا در تور خود وسط فرزندمان گیر کرده است.

    بله از من احمق است. اما من تنها نیستم.

    هانس امیدوار است که این زخم ها نیز بهبود یابد.

    آنچه را که من گم کرده ام یا خوانده ام، آیا شما هم ازدواج کرده اید؟

    ممنون از داستان صادقانه شما

    • هانس بوش می گوید

      پیتر عزیز،
      من با او ازدواج نکردم N. این را نمی خواست. او گفت که همیشه می‌خواست در شناسنامه‌اش «دخت» بماند. درست یا غلط؟ نظری ندارم. داستان های بیشتری وجود دارد که بعداً شروع به شک کردم.

      • theos می گوید

        @Hans Bos، اگر شما یک زن تایلندی مجرد هستید، "خانم" در شناسه او و برای یک زن متاهل تایلندی، "خانم" در شناسه او ظاهر می شود. دیگر نیازی به تغییر نام به همسر نیست. به عنوان یک فرد متاهل، شما نیز مسئول بدهی های او هستید و او در قبال بدهی های شما. تو ازدواج نکردی پس کیف اوست.

      • هنری می گوید

        من الان 5 ساله که طبق قانون تایلند رسما ازدواج کردم و در شناسنامه همسرم هم نوشته میس. همسر اول تایلندی من نیز پس از 33 سال زندگی مشترک هنوز دوشیزه را در شناسنامه خود داشت.

        هر دو نام دخترانه خود را حفظ کردند.
        همسر اولم دلیل تک خطی "تو پدر من نیستی"، همسر دومم چون به نام خانوادگی خود افتخار می کند.

        پس آن داستان درست نیست.

        • theos می گوید

          @ هنری، داستان؟ من حدود 30 سال است که با همسر تایلندی ام ازدواج کرده ام و آن هم در زمانی که زن مجبور شد نام خانوادگی شوهر را بگیرد. این چند سال پیش تغییر کرد و دیگر لازم نیست. سپس او دوباره نام دخترانه خود را برگزید و در واقع می گوید خانم. برای نام او در شناسه او، دانش عمومی است. اگر فقط برای بودا ازدواج کنید و نه برای آمفور، ازدواج نکرده اید و دوشیزه جلوی نام او باقی می ماند یا به هر طریقی شما را بدیهی گرفته اند.

  7. دی. برویر می گوید

    هانس،

    حیف که اینطوری شد
    امیدوارم با شریک جدید خود موفق تر باشید.
    من همچنین در مورد دنباله آن بسیار کنجکاو هستم.

    سلام صمیمی ،

    دیک

  8. غارت می گوید

    سلام هانس
    امیدوارم همه چیز برای هر دوی شما خوب پیش برود، اما متاسفانه این حقیقت سخت و واقعی است.
    اما من تعجب می کنم که این فقط می تواند در اینجا پست شود زیرا .
    زیرا اگر بیش از حد منفی شود، پس شما بدبین هستید زیرا پیام هایی که با عینک های رز رنگ نوشته می شوند در اینجا ترجیح داده می شوند.
    من همچنین می دانم که همه زنان تایلندی بد نیستند.
    اما اخطار قبلی دو نفر محسوب می شود.
    و از طریق آزمون و خطا، من نیز عاقل تر و بدبین تر شده ام.
    متأسفانه، من نیز دوست داشتم آن را متفاوت ببینم.
    فقط بعضیاشونو نمیفهمم میتونن خیلی زندگی خوبی داشته باشن بعد با قمار و امثال اینا دور میریزن
    و در مورد بعضی از مردها هم نمی فهمم، آنها می خواهند با خرید خانه و ماشین و خرید زمین عشق و دوستی بخرند.
    اما می بینید که هانس در مورد آن صادق است و دیگران می توانند از آن بیاموزند.
    موفق باشی کوچولو
    گری راب

  9. کور ون کامپن می گوید

    این یک داستان دراماتیک است. با این حال تقصیر تا حد زیادی متوجه خودتان است.
    مانند بسیاری از مهاجران که همه چیز را به خوبی می دانند، آنها وارد قایق شده اند.
    داستان هایی از آشنایانم که در جایی در شمال شرقی خانه خریدند.
    یک برادر هم در خانه بود. خیلی مرد نازنین بعدا معلوم شد شوهرش بوده.
    همه چیز را از دست داد و به نقطه اول بازگشت.
    هنگام آشنایی با یک زن تایلندی، مهم است که ابتدا چندین بار با خانواده ملاقات کنید
    برای بازدید. یک فرد تایلندی که بتوانید به آن اعتماد کنید بیاورید. برای مدتی در محیط بگذارید
    راه بروید و او اطلاعات درست را به دست آورد. چند حمام هزینه دارد، اما در نهایت پول زیادی را پس انداز می کنید.
    من 14 سال با همسر تایلندی ام و 12 سال ازدواج کردم (در هلند).
    من زندگی زیبایی دارم. 10 سال اینجا در تایلند زندگی می کنم. هیچ وقت مشکلی نیست
    کور ون کامپن.

  10. جان چیانگ رای می گوید

    عشق واقعاً کور است و حتی اگر پس از یک دوره رابطه به "سرزمین بینا" برگردید، در ابتدا نمی خواهید آن حقیقت داشته باشد. قبل از اینکه با همسر فعلی ام آشنا شوم، من هم تجربیات منفی خود را داشتم که خوشبختانه ربطی به قمار نداشت، بلکه دائماً دروغ گفتن داشت که بهای خودش را هم داشت، بعد از آن به این شک کردم که او دروغ می گوید. خوش شانس بودم که در ابتدای رابطه با خواهر کوچکترش که به ملاقات ما آمده بود تماس گرفتم و به این ترتیب در یک به اصطلاح معاینه متقابل شکم را تایید کردم و در واقع ناامید شدم و به رابطه پایان داد بعد از این تجربه تصمیم گرفتم در دوره تایلندی شرکت کنم تا اکنون بهتر بتوانم زبان را بفهمم و در صورت لزوم به آن صحبت کنم. در نتیجه، من به طور فزاینده ای از صحبت هایی که زنان تایلندی بین خود داشتند، که اغلب شامل فرنگ و پول بود، آگاه شدم. بسیاری از مردانی که مطمئن هستند همه چیز در رابطه آنها متفاوت است، تقریباً تایلندی را می فهمند یا اصلاً نمی دانند و فقط به انگلیسی معمولاً پراکنده او تکیه می کنند که با لبخند شیرین تایلندی پشتیبانی می شود، بنابراین دانستن مطمئن بیشتر یک حدس است. حتی گردشگرانی که سال‌ها به تایلند می‌آیند، اغلب توسط لبخند دوستانه تایلندی گمراه می‌شوند، که بخشی از هر تربیت تایلندی است و بسیاری از شخصیت واقعی را پنهان می‌کند.

  11. چانگ نوی می گوید

    من همیشه بهش میگم شهریه. و درس ها تکرار می شوند تا زمانی که آنها را درک کنید.

    اتفاقاً در محافل بهتر نیز این اتفاق می افتد. در واقع، برای پول زیادی، مردم مایلند شخصی را برای کشتن اعضای خانواده خود استخدام کنند.

    اکثر تایلندی ها شترهای خیلی خوبی هستند... یا اسم اون حیوانی که تغییر رنگ میده چیه.

    داستان قمار و بدهی می توانست خیلی بدتر تمام شود.

    خوب، هانس، که هر کاری از دستت بر می آمد انجام دادی تا دخترت آینده خوبی داشته باشد. و برای همه مردانی که دیگر بچه نمی خواهند ... به دکتر بروید.

  12. چون بمیر می گوید

    این یکی از اولین کارهایی بود که بعد از اینکه برای اولین بار به تایلند رفتم، برای شرکت در درس تایلندی انجام دادم. من 1 ماه این کار را ادامه دادم و سپس به زبان در لغت و گفتار مسلط شدم. این در سال های اخیر کمک زیادی به من کرده است. من الان 6 سال است که به تایلند می آیم و 20 سال است که با همسر فعلی تایلندی ام هستم. ما یک دختر 15 ساله داریم. همیشه وقتی در جشن های تولد شرکت می کردم آن را زیباتر می دیدم و بی سر و صدا به آنچه که بود گوش می دادم. که توسط زنان تایلندی صحبت می شود، بین خودشان و زمانی که آنها تمام شد، گفتم، اما من اصلا با آن موافق نیستم. تایلندی ها از شما انتظار ندارند که همه چیز را بفهمید، اما اگر می خواهید یک رابطه پایدار ایجاد کنید این اولین نیاز است.شما نمی توانید تنها با انگلیسی ضعیف با یکدیگر ارتباط برقرار کنید. وقتی به همراه خانواده در تایلند هستید، دوست دارید بدانید آنها در مورد شما چه می گویند، خواهر همسرم نیز این اعتیاد را دارد و اگر خانه اش را به نام خود نمی گذاشت، قبلاً به عنوان شرط بندی استفاده می شد. خواهرش دیگر زمین ندارد، همه چیز قمار شده است. اما اگر فقط پاهای خود را روی زمین نگه دارید و از عقل سلیم خود استفاده کنید، می توانید از رنج زیادی جلوگیری کنید. اما اصول اولیه همچنان یادگیری زبان است.

  13. آندره ون لیژن می گوید

    خوشبختانه رایسیا الان بهتر است.

  14. کووس می گوید

    من کنجکاو هستم در مورد دنباله!

  15. اروین فلور می گوید

    ب، هانس،
    شما باید این را می دیدید که می آید، من آن را در خانواده ام هم می بینم و دارم
    من واقعاً از آن متنفرم، چرا چون قبلاً دوست داشتم از فرصت استفاده کنم.

    من خودم به موقع تصمیم گرفتم از نو شروع کنم.
    باید می فهمیدی این همه پول کجا رفت! اما در آینده خواهد آمد
    پیگیری.
    بچه دار شدن خیلی بد است اما اینجا خودت تصمیم گرفتی.

    سرزنش شما زیاد است و در واقع از نظر شما غیر قابل توجیه است.
    تعداد بیشماری دیگر وجود دارد پس راحت باشید.
    گفتن آن برای من آسان است زیرا 15 سال است که همه چیز خوب پیش می رود، اما شما هرگز نمی دانید.

    به نظر من پایان خیلی مثبت تر از شروع است...
    به قسمت 3
    با احترام،

    اروین

  16. theos می گوید

    من حدود 30 سال است که با تای بار فلای خود کار می کنم و هرگز با او مشکل مالی نداشته ام. خرید بلیط بخت آزمایی به قیمت 80 بات مطمئناً برای او هدر دادن پول است، من باید خودم این کار را انجام دهم. او مسئول امور مالی خانه ما است و هر ساتنگ را قبل از خرج کردن، برگردانده است. من به چیزی نیاز ندارم، من از او مراقبت می کنم و او از من مراقبت می کند. از طرفی فردی را می شناسم که سالی دو بار به ملاقات همسر و پسرش می آید و زمین های بزرگی را به نام او خریده است. برای او 2 بات در ماه می فرستد. او همه جا پول قرض می کند، قمار هم می کند و تمام زمین را قرض گرفته است. او توانسته است آن را از او پنهان نگه دارد، در حالی که تمام دهکده می دانند. اینها 20.000 افراط هستند، اما وجود دارند.

  17. داریوش می گوید

    عشق کور است و ازدواج روشن بینی

  18. ریک هولت کمپ می گوید

    هانس یک گزارش واقع بینانه خوب، بدون شکایت. به نظر من این عالی است و داستان شما را قوی تر می کند. و از آنجایی که لیزی مانند دیوانه‌ها رشد می‌کند که در مدرسه خوب کار می‌کند و با قضاوت بر اساس عکس‌ها، بسیار باهوش است، همه ناکامی‌ها ارزشش را داشتند، اگرچه البته بدون آن می‌توانست انجام شود.


پیام بگذارید

Thailandblog.nl از کوکی ها استفاده می کند

وب سایت ما به لطف کوکی ها بهترین کار را دارد. از این طریق می توانیم تنظیمات شما را به خاطر بسپاریم، به شما پیشنهاد شخصی بدهیم و شما به ما در بهبود کیفیت وب سایت کمک کنید. ادامه مطلب

بله، من یک وب سایت خوب می خواهم